بخش 1
مقدمه کنگرة بین المللی جهان اسلام ایرانیان و حج دربارة کتاب حاضر
|
|
بسم الله الرحمن الرحيم
|
|
حج 28
گزارشي از حج گزاري سال 1428 ه ق برابر با سال 1386 ه ش
رضا بابايي ، علي اكبر جوانفر
|
|
مقدمه
كنگرة بين المللي جهان اسلام
حج، آيينة درخشان اسلام و شناسنامة پرافتخار امت بزرگ اسلامي از آغاز تا كنون بوده است. حضور جهاني مسلمانان در اين مجمع معنوي و بينالمللي، چنان فايدهبخش و اثرگذار است كه هيچ عبادت و منسك و برنامة ديگري را نميتوان جايگزين آن كرد. فوايد و منافع بيمانند حج، بسيار فراتر از پيامدهاي يك برنامة اجتماعي يا يك عمل سادة عبادي است.
عدهاي حج را جز عبادتي معنويتزا نميبينند و گروهي نيز بهخطا كوشيدهاند تا گردهمايي عظيم مسلمين جهان را در ايام حج، ميتينگ سالانه و سياسي آنان شمارند و بس. اما بهواقع حج ابراهيمي (عليه السلام) تركيبي مقدس از همة عناصر عبادي و سياسي و رفتاري و اخلاقي همة اديان توحيدي است. بدين رو است كه ميتوان گفت حج، عبادتي ويژه و سرشار از ويژگيها است؛ ويژگيهايي كه جمع همة آنها در غير فريضة حج ممكن نيست.
ميسزد در طليعة كتاب حج 86 شماري از خصائل و خصايص حج را بر اساس آموزههاي ديني و رهنمودهاي اولياي الهي بازگوييم تا آشكار گردد كه امت اسلامي چه اندازه نياز به حج كامل و حجگزاران واقعي دارند و از اين رهگذر چه خيرات و
|
|
مواهبي نصيب جامعة بزرگ اسلامي ميشود. آنچه در پي ميآيد شماري اندك از فوايد عمومي و فردي حج است كه بهاختصار باز ميگوييم:
ويژگي مهمي كه اهداف اجتماعي و بينالمللي حج را ممكنالوصول كرده است، معنويتزايي و ماهيت عبادي آن است. بيشك جز در محيطي آكنده از معنويت و روحانيت، نميتوان گام مهمي در هيچ عرصة ديگري برداشت. معنويت و قدسيت حج، زمينه را براي همدلي و همراهي همگاني هموار ميكند و دلها را براي همگرايي بيشتر و صميميت پايدار، انگيزه ميبخشد. جز در سايهسار چنين فضاي معنويتباري، دستيابي به ساير اهداف ناممكن است. بدين رو است كه در كانون اعمال و مناسك حج، برنامههاي عبادي قرار دارند و حجگزاران نيز بايد اين مقوّم نيروزا را پيش و بيش از همه در نظر آورند. نيز از همين رو است كه بر كارگزاران حج است كه برنامههاي فردي و عمومي حج تمتع و عمره را بهگونهاي مديريت كنند كه اصل مهم «معنويتزايي حج» آسيب نبيند، بلكه جان تازه بگيرد.
به فرمودة فاطمة زهرا ـ سلام الله عليها ـ حج، بنيانهاي دين را استوارتر ميكند، و آنچنان كه ايمان براي تطهير از شرك است، حج نيز براي رهايي از سستي و تفرقه است: جعل الله الايمان تطهيرا لكم من الشرك ... والحج تشييدا للدين؛(1)«پس خداوند ايمان را براي تطهير شما از شرك نهاد و ... حج را براي استواري دين.»
دينداري و باورمندي مؤمنان در حج اوج ميگيرد و اين اوجگيري زمينة مساعدي براي هرگونه ارتقاي معنوي و بازسازي روحي است. در اين فريضة بزرگ و چند لاية الهي، احكامي وجود دارد كه عمل به آنها بهترين تمرين براي اعتقادات قلبي و تعبدي حجگزار است؛ زيرا برخي از آنها به سادگي با عقل محدود بشري توجيهپذير نيست. چونوچرا در بسياري از احكام عمره و تمتع، پاسخ روشن و سادهاي ندارد، و به همين دليل عمل به آنها ارج و اجر بيشتري را در پي ميآورد. به مَثَل، چرا در سعي ميان صفا و مروه، بايد هروله كرد و در موقعيت ديگر، فقط راه رفت؟ چه فرقي ميان آن دو
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. از خطبه حضرت زهرا (عليها السلام) در مسجد النبي (صلّي الله عليه وآله) . ر.ك: طبرسي، الاحتجاج، انتشارات اسوه، ج1، 279 ـ 253.
|
|
است؟ چرا در رمي جمرات، بايد شمار و اندازة سنگها معين باشد؟ چرا زمان رمي محدود و موقت است؟ بر اساس كدام برهان عقلي، توقف در عرفات و مشعر و منا بايد در زمان خاصي از ماه ذيالحجه باشد؟ چرا بايد از مبدأ مشخصي طواف را شروع كرد و در نقطه معيني به اتمام رساند؟ از اينگونه پرسشها در اعمال و مناسك حج بسيار است كه پاسخي روشن و از نوعي كه ما به آن عادت داريم، وجود ندارد. اين وضعيت، روح تعبد را در كالبد ذهن حاجي زنده ميكند و جسم و جان او را براي اعمالي دشوارتر آماده ميسازد. مسلمان، يعني كسي كه دل و جان و روح و تن خويش را تسليم حق كرده است، و حج تمرين تاريخي مسلمانان براي نيل به اين كرامت بزرگ است.
از ديگر ويژگيهاي حج محمدي (صلّي الله عليه وآله) گسترة تاريخي و جغرافيايي آن است. حج، عصارة همة تاريخ صدر اسلام در ايامي معدود و در ميان نمايندگان همة ممالك اسلامي است. هيچ عبادتي و هيچ برنامة ديني ديگري را نميتوان يافت كه چنين عرض و طول شگفتي داشته باشد. در اين فريضة جهاني و در عين حال متمركز، هر ساله از هر دههزار مسلمان در هريك از كشورهاي اسلامي، يك نماينده ميآيد و با خود اخبار و آمال و واقعيتهاي منطقة خود را نيز ميآورد. چنين گردهمايي عظيمي با چنان پشتوانهاي از دين و معنويت، در هيچ دين و آيين و ملتي سابقه ندارد. بدين رو است كه صديقة كبري، حضرت فاطمة زهرا (عليها السلام) حج را استوارسازي پايههاي دين خوانده و آن را در شمار اصليترين آموزههاي قرآن و سنت شمردهاند.
حج هر ساله بهانه مباركي براي مسلمانان و هيأتهاي نمايندگي سراسر جهان اسلام است تا در اجتماعي بزرگ و باشكوه گرد هم آيند و ضمن رايزني دربارة وضعيت جهان اسلام، از معارف و ميراث معنوي اين ماه رحمت بهره ببرند. حج، سي مرغ پراكنده را به سيمرغ قافنشين تبديل ميكند و جهاني را زير پر خود ميگيرد. آنگاه كه مسلمانان گرد كعبه ميگردند، گردش عظيم و شكوهمند امتي به نمايش در ميآيد كه همة منيتها و فرديتهاي خود را در شهر و خانة خويش باقي گذاشتهاند و جز مهر و همدلي با خود نياوردهاند. از اين رو است كه ميتوان با اطمينان گفت حج
|
|
مهمترين آيين اجتماعي اسلام است. اين مناسك در دل خود واجد ارزشهاي بيبديل و ظرفيتهاي بيمنتها است. به گفتة مقام معظم رهبري در پيام به حجاج، مسلمانان بايد از فرصت اين اجتماع بينظير استفاده نموده، به مشورت درباره مهمترين مشكلات جهان اسلام بپردازند.»
از سوي ديگر، حالوهواي معنوي و فضاي روحبخشي كه در حج وجود دارد، اين امكان را فراهم ميآورد كه حاجيان پس از انجام فرايض ديني خود با دلي پاك و اميد به غفران الهي، همچون مولودي كه بهتازگي از مادر زاده شده است، به خانههاي خود بازگردند، با دستاني پر از اميد و شور و معنويت.
ايرانيان و حج
جايگاه و مكانت ايرانيان در حج، ويژه است. رفتار، نظم، شور معنوي، همدلي و همگرايي، برونگرايي و اهتمام به امور همة مسلمين، شاخصههاي حاجي ايراني است. شگفت آنكه ايرانيان حتي پيش از اسلام نيز كعبه را حرمت مينهادند و مقدسش ميخواندند. براساس اخبار نقل شده، ايرانيان پيش از اسلام، به كعبه به عنوان يك خانة مقدس احترام ميگذاشتهاند و افرادي نيز براي زيارت به آنجا سفر ميكردهاند. مورخ معروف، مسعودي در اينباره مينويسد:
«ايرانيان از زمانهاي قديم براي كعبه احترام قائل بوده، به زيارت بيتالله ميرفتند. آخرين فرد معروف ايراني كه پيش از اسلام به حج رفت، بابك پسر ساسان، جد اردشير بابكان بوده است. [او پس از طواف كعبه] بر سر چاه زمزم رفت و زمزمه كرد».
يكي از شاعران پيشين نيز، گفته است: «ايرانيان روزگاران قديم بر سر چاه زمزم زمزمه ميكردند»؛ [برخي] از شاعران دوران اسلامي، نيز به اين مسئله اشاره كردهاند. به گفتة يكي از آنان:
«ما از دوران باستان پيوسته به حجّ خانه ميآمديم و يكديگر را در ابطح با امن و امان ديدار ميكرديم. بابك پسر ساسان همة اين راه را پيموده تا به خانة كهن
|
|
[كعبه] رسيده و از روي ديواري طواف كرد. وي بر سر چاه اسماعيل، كه تشنگان را سيراب ميكند، زمزمهها نمود.»(1)
ابنخلدون در مقدمة خود مينويسد: «ايرانيان نيز به حج ميرفتند، به كعبه نزديكي جسته و هدايايي تقديم ميكردند. پادشاهي مانند كسري و ديگران اموال و گنجينههاي بسياري براي كعبه ميفرستادند. داستان شمشيرها و آهوان زريني كه عبدالمطلب هنگام كندن چاه زمزم پيدا كرده بود، معروف ميباشد. اين آهوان زرين از هداياي ايرانيان بوده است».(2)
بدين رو است كه ميتوان مدعي شد كه حج در نزد ايرانيان از قديم مكانت خاصي داشته است. اما آنچه در سالهاي اخير احيا گرديد، سمتوسوي ابراهيمي حج است. حج ابراهيمي كه در بيانات بنيانگذار جمهوري اسلامي، حضرت امام خميني (قدّس سرّه) آمده است، معجوني شفابخش است كه در تركيب آن، مهمترين عناصر ديني و انساني حضور رساندهاند. حج ابراهيمي، انسانساز، اخلاقي، الهام بخش، تحولآفرين، كارآمد در تأمين منافع مادي و معنوي جهان اسلام، وحدتساز و تأثيرگذار بر سرنوشت جهان و همه جوامع اسلامي است. اين حج و اين نوع حجگزاري، گوهري است ارزنده كه ارزش آن بسي بالاتر از همة منابع مادي در كشورهاي اسلامي است.
اما حج 86 كه بيست و هشتمين حج ايرانيان، پس از پيروزي انقلاب اسلامي در اين سرزمين است، حكايتي ديگر و خواندني دارد كه شمّهاي از آن را در اين اثر ميخوانيد. به گفتة همة مسئولان و زائراني كه پيش از اين نيز توفيق حجگزاري داشتهاند، حج امسال آرامش و طمأنينهاي فراموشناشدني داشت. حادثهها و ناهماهنگيها و ناملايمات در حج امسال به حداقل رسيد. تجربههاي گرانقدر كارگزاران حج، و صبر و متانت زائران ايراني، زمينه را براي حجي شورانگيز و بيگيروگره هموار كرد و اينهمه را بايد از مدد عنايات اولياي الهي و كوشش كارگزاران گمنام دانست.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. مروج الذهب، ج 1، صفحه 236.
2. مقدمه ابنخلدون، ج 1، ص 696ـ697.
|
|
برنامهها و ويژههاي حج 1386، همگي سمتوسوي وحدتطلبانه و انسجامجويانه داشت. نامگذاري سال 86 به سال «وحدت ملي و انسجام اسلامي» و همچنين توصيههاي مقام معظم رهبري در طليعة برنامههاي هفتة حج، خط مشي حج سال جاري را تعيين كرد. از همين رو همة برنامهها و فعاليتهاي آموزشي، فرهنگي و تبليغي حج 86، وحدتزا و تفرقهزدا بود. چندين همايش و دهها سخنراني و نشست عمومي در بعثة جمهوري اسلامي ايران در مدينه و مكه، با محوريت انسجام اسلامي برگزار گرديد و در همة آنها بر اتحاد جهاني مسلمين در برابر مشكلات و خطرات تأكيد شد. خطيبان، گويندگان، نويسندگان، محققان، مجريان و همة دستاندركاران برنامههاي حج سال 86 ، موضوع وحدت و انسجام را همچون نگيني درخشان در كانون بيانات و قلمزنيهاي خود گنجانده بودند. نيز مديران ارشد، بهويژه آيتالله ريشهري در همه ديدارها و گفتوگوها و نشستها از هر فرصتي براي يادآوري انسجام اسلامي و ضرورت آن سود ميجستند و اين آواي خوش را همهجا سردادند.
در پايان ميسزد كه همت همة كاركنان و كارگزاران بعثه و سازمان حج و مديريت كاروانها را ستود و يكيك آنان را دستمريزاد گفت. اما آنچه سزاوارتر است، قدرداني از گمنامان حج است؛ يعني آنان كه كمتر ديده ميشوند، اما پشت صحنه ايستادهاند و بيشترين سهم را در پيشبرد برنامههاي حج دارند. برخي از زحمتكشان و ياوران حج، چنان پنهان و گمناماند كه هرگز نامي از آنان به ميان نميآيد؛ اما بهحتم بيشترين بار و سختي و سنگيني كار بر دوش آنان است. در واحدهاي اجرايي، در آشپزخانهها، در ميان مديران كاروانها، در شمار روحانيان كاروان و مانند آنها، گاه كساني ديده ميشوند كه حضورشان گرهگشا است و غيبتشان مشكلزا. اما آنان نام و نان خويش را نذر صاحب كعبه كردهاند تا زير آسمان حج، اوج گيرند و در درياي رحمت الهي موج زنند.
دربارة كتاب حاضر
تهيه و تدوين كتاب حج، در شمار مسئوليتهاي معاونت آموزش و پژوهش بعثة مقام معظم رهبري است. در سالهاي پيش استادان و نويسندگان مبرزي مسئوليت تأليف