امام خمینی و مقابله باترفندهای رژیم ستمشاهی

امام خميني و مقابله باترفندهاي رژيم ستمشاهي

ابراهيم اميري

انـقلاب اسـلامي ايـران بـه رهـبري امام خميني از آغاز حركت خود, همواره با انـواع اتهامات, توطئه ها و ترفندهاي گوناگون از سوي رژيم و عوامل داخلي و خارجي آن مواجه بوده است.

با شروع مرحله جديد نهضت اسلامي در سال 1356 كه پس از رحلت آيه الله مصطفي خـميني و بـه دنـبال تـوهين به امام خميني با چاپ مقاله اي موهن تحت عنوان ارتـجاع سـرخ و سـياه در ايـران

در روزنـامه اطـلاعات آغـاز شد, دامنه اعـتراضات مـردمي عـليه رژيم روز به روز افزايش يافت.و رژيم كه خود را از مـقابله بـا حـركت عـمومي مردم عاجز مي ديد, با هدف ايجاد اختلاف ميان صفوف متحد مردم, جدايي بين رهبر نهضت و ملت, غير اسلامي جلوه دادن حركت اسلامي و در يـك كلام نجات رژيم از سقوط و فروپاشي, اقدام به روشهايي همچون اتهامات واهـي بـه انقلابيون, تغيير دولتها, وعده هاي دروغين به ملت, اعتراف شاه به اشتباهات و توبه نمودن وي, تظاهر به دينداري و...نمود.

امـام خميني به عنوان رهبري آگاه, با تدبير, واقع بين و آينده نگر با آنكه سـالها در تـبعيد و دور از ايـران بود, مسير نهضت را به بهترين روش هدايت نـمود و در برابر تمامي نيرنگها و فريب هاي رژيم, مواضعي مناسب اتخاذ نمود به گونه اي كه هيچ يك از اهداف پليد رژيم به موفقيت نينجاميد.

ايـن نـوشتار درصـدد اسـت تا با بررسي انواع تشبثات رژيم, عكس العمل امام خـميني در بـرابر آنـها و چـگونگي خنثي سازي توطئه هاي آنها توسط ايشان را تشريح كند.

1 بسط آزادي و دمكراسي رژيـم كـه در دوران خـفت بار خود همواره با اختناق, استبداد و تضييع حقوق اجـتماعي و فـردي مـردم, بـر جـامعه حكومت مي كرد, به منظور فرونشاندن خشم انـقلابي مـردم, تـوسعه آزادي و دمـكراسي در بخشهاي مختلف را اعلام و تبليغ مي نمايد كه آنها را مي توان در موارد ذيل مورد بررسي قرار داد:

الف:آزاديهاي سياسي:

بـه دنـبال اوجگيري مبارزات انقلابي و پس از قيام مردم تبريز عليه رژيم كه شاه به شدت تحت فشار قرار گرفته بود تصميم به اعطاي آزاديهاي سياسي گرفت, شاه در اسفند ماه 56 در سخناني گفت:

تـصميم گـرفته ايم كـه در ايـران هـر چـه بـيشتر آزاديهـاي فردي به مردم بـدهيم.از ايـن آزادي مـمكن است كرمهاي پژمرده كهنه ارتجاع تا جوجه هاي پر درنـياورده سـرخ سـو استفاده كنند و خود را به در و ديوار بزنند, ولي اين حركات مذبوحانه حتي يك لحظه در برابر ملت مصمم ايران تاثيري ندارد.

!(1)

و لايـحه اي كه به منظور گسترش دمكراسي از طرف دولت به مجلس ارسال شده بود, در تاريخ 57/3/23 به تصويب مجلس مي رسد.(2) هـمچنين نـخست وزيـر اعـلام مـي دارد:لايحه تظاهرات در اجلاس آينده پارلمان تـقديم مي گردد, اجتماعات و تظاهرات سياسي قانوني مي شود همانطور كه درباره فـضاي بـاز سياسي صحبت مي شود به موازات آن نيز لايحه اي براي انجام تظاهرات به صورت قانوني تهيه شود.

(3) در ادامه اجراي نمايشنامه فوق در مورد اعطا آزادي توسط رژيم, حزب رستاخيز با انتشار بيانيه اي اعلام كرد:قانون مطبوعات و اجتماعات بايد چنان تغيير كند تا امكان رقابت بين انواع وسايل ارتباط جمعي برقرار شود, لايحه قانوني شـدن تـظاهرات و اجـتماعات سـياسي بـايد در مـعرض قضاوت افكار عمومي قرار بـگيرد.قانون جديد بايد طوري تدوين شود كه مانع دخالت دستگاههاي اجرايي و همچنين هرج و مرج گردد. (4) عكس العمل امام خميني امـام خـميني بـا بينش عميق خود و آگاهي از اين توطئه و در پاسخ به سخنان فـريبكارانه شـاه, سـياست اعطاي آزادي فرمايشي از سوي شاه را حيله اي براي نجات رژيم برشمرده و در خرداد ماه 57 فرمودند:

ايـن چه وضعي است كه در ايران هست؟ اين چه آزادي است كه اعطا فرموده اند آزادي را؟ مـگر آزادي اعـطا شـدني است؟ خود اين كلمه جرم است, كلمه اينكه اعـطا كـرديم آزادي را

اين جرم است, آزادي مال مردم هست, قانون آزادي داده, خـدا آزادي داده به مردم, اسلام آزادي داده, قانون اساسي آزادي داده بـه مـردم اعطا كرديم چه غلطي است؟ به توچه كه اعطا بكني؟ تو چه كاره هستي اصلش؟ اعـطا كـرديم آزادي را بـر مردم !! آزادي اعطايي اين است كه مي بينيد, آزادي اعـطايي كه آزادي حقيقتا نيست اين است كه مي بينيد, براي اين است كه مردم را اغفال كنند.(5) ايـشان بـار ديـگر در مـهر ماه سال 57 نيز ضمن غير واقعي دانستن آزاديهاي اعـطايي شـاه مـي فرمايند مـا مي خواهيم آزاد باشيم, نه مثل آزادي كه شاه مـي دهد, ايـن آزادي كـه شـاه بـه ما مي دهد, اين براي خودش خوب است و براي عـأله خـودش خـوب اسـت, ايـن جـور آزادي! اين آزادي كه او مي دهد مثل اين آشـتي كـه دولت مي كند همه اش خونريزي است! آزادي همه اش حبس است! همه اش زجر است.(6) رژيـم در ادامـه بـاصطلاح اعـطاي آزاديهاي فوق, بازگشت كليه ايرانيان ساكن خـارج از كـشور را به شرط احترام به قانون اساسي و استقلال كشور آزاد اعلام نـمود! و مـنوچهر آزمـون, وزيـر مشاور خاطرنشان كرد كه آيت الله خميني نيز مي تواند به ايران برگردد! ب:آزادي زنـدانيان و تـبعيديها:سانسور و خـفقان شديد حاكم بر ايران زمينه دسـتيابي بـه آمـار دقـيق و قطعي زندانيان سياسي و ميزان محكوميت آنها را بـوجود نـميآورد امـا در عـين حـال مـطبوعات غـربي زنـدانيان سياسي كه در زنـدانهاي شـاه, تـحت شديدترين شكنجه ها قرار داشتند را بين سي هزار تا صد هـزار نـفر تـخمين مي زدند و شاه نيز به وجود بيش از سه هزار زنداني سياسي اعتراف كرده بود.اين علاوه بر افرادي است كه در شهرهاي مختلف تبعيد بودند.

دولـت شـريف امامي با سالوس تمام تصميم به اصلاحات ظاهري در شهريور سال 57 وعده آزادي برخي از زندانيان سياسي را اعلام مي نمايد.

در فـاصله چـهارم آبـان مـاه تا نوزدهم آذر ماه 57 بر اثر اعتراضات عمومي مـردم تعداد 1726 زنداني سياسي آزاد شدند و در آغاز بكار دولت بختيار نيز ه ه9 نفر ديگر آزاد شدند كه اين آمار شامل كساني كه در مراحل قبل و بعد از دو مـورد مـذكور و هـمچنين كـساني كـه در روزهاي 21 و 22 بهمن پس از سقوط پايگاههاي رژيم به دست مردم آزاد شدند, نمي شود.(8) بـه دنـبال پخش خبر آزادي تعدادي از زندانيان سياسي, امام خميني در تاريخ 57/8/3 طـي سـخناني, مـردم را از سـازش با رژيم برحذر داشتند و آنرا راهي بـراي نجات رژيم قلمداد كردند و در بخشي از سخنان خود فرمودند:امروز اطلاع دادنـد كـه زنـدانيهاي سـياسي را يك مقداري آزاد كردند و مقداري هم بناست آزاد شود, آيا ببينيم كه اين آزاد كردن جبران مي كند اين مسأل را؟ يك نفر انـسان را ده سـال, پـنج سـال, كـمتر, بـيشتر از همه جهات ساقط كنند, همه آزاديـها را از او بـگيرند, در حـبس همه شكنجه ها و زجرها را به او بدهند, بـعدش بـگويند كـه شما آزاديد!! خوب اين پنج سال تضييع عمر يك انسان, پنج سال, ده سال زجر دادن به يك انسان به يك مسلم, اينها هيچ؟ حالا آزاد, تمام شـد قـضيه؟ با اين كه آزاد كردند يك عده اي از علما را و ساير طبقات را ما قـانع هـستيم؟ حـالا ديگر آرام بايد بشود ملت؟ آشتي كردند آنها با ملت؟ يا ايـنكه جـو, يـك مـحيطي اسـت كـه برايشان ديگر امكان نمانده است كه ادامه بـدهند, دسـت و پا مي زنند براي اينكه خودشان را از اين محيط, جوي كه تمام نـفوس بـر ضد آنها توجه پيدا كردند, با اين دست و پا مي خواهند نجات بدهند خودشان را, لكن آيا مي شود؟! قابل نجات اند اينها؟! (9) ج:آزادي فـعاليت احـزاب:شاه در ديـدار بـا هيئت رئيسه مجلس اعلام مي كند كه بـراي رسـيدن به نظام دمكراتيك فعاليت احزاب لازم است.(10) و در تاريخ سوم مـهر مـاه 57 انـحلال تشكيلات حزب رستاخيز اعلام مي گردد و نخست وزير رژيم نيز شـركت تـمام احزاب قانوني در انتخابات را آزاد اعلام مي نمايد, همچنين شركت مخالفان در انتخابات آزاد اعلام مي شود! قـبل از ايـن حـزب رستاخيز در بيانيه اي اعلام داشته بود كه با ترور افكار, مـحدوديت قـلم و اخـتناق مبارزه مي شود و فضاي باز سياسي نبايد نمايش براي سرگرم كردن باشد!! در ايـن شـرأط كـه مـطبوعات اقدام به اعتصاب نموده بودند, امام خميني با انـتشار پـيامي ضمن تشكر از آنها, ادامه كار مطبوعات را خواستار مي شوند و مرقوم مي دارند:از متصديان مطبوعات كه زير بار سانسور ديكتاتوري نرفتند, تـشكر مـي كنم و اكـنون كـه دولـت غيرقانوني جديد مدعي برداشت سانسور است, آقايان به كار ادامه دهند و از اعتصابات بيرون آيند تا تكليف ملت يا دولت غيرقانوني معلوم شود.

(11)

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 كوثر, ج اول, ص 365

2 هفت هزار روز, ج دوم, ص 853

3 همان, ص 864

4 همان, ص 866

5 صحيفه امام, ج سوم, ص 6ه4

6 همان, ج چهارم, ص 62

7 كوثر, ج سوم, ص 65

8 همان, ص 66

9 صحيفه امام, ج 4, ص 148

10 هفت هزار روز, ج 2, ص 968

11 صحيفه امام, ج 5, ص 352