الف . تصویب نامه انجمن های ایالتی و ولایتی الف . تصویب نامه انجمن های ایالتی و ولایتی الف . تصویب نامه انجمن های ایالتی و ولایتی بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
الف . تصویب نامه انجمن های ایالتی و ولایتی الف . تصویب نامه انجمن های ایالتی و ولایتی الف . تصویب نامه انجمن های ایالتی و ولایتی الف . تصویب نامه انجمن های ایالتی و ولایتی الف . تصویب نامه انجمن های ایالتی و ولایتی

الف . تصویب نامه انجمن های ایالتی و ولایتی

الف . تصویب نامه انجمن های ایالتی و ولایتی پس از تصویب و اجرای اصلاحات ارضی در دولت دکتر امینی و به دنبال پایان یافتن جنگ قدرت میان امینی و شاه که هر دو از حمایت امریکایی ها برخوردار بودند، سرانجام شاه کنترل امور را به دست گرفت و اسدالله علم به جای امینی

الف . تصويب نامه انجمن هاي ايالتي و ولايتي

پس از تصويب و اجراي اصلاحات ارضي در دولت دكتر اميني و به دنبال پايان يافتن جنگ قدرت ميان اميني و شاه كه هر دو از حمايت امريكايي ها برخوردار بودند، سرانجام شاه كنترل امور را به دست گرفت و اسدالله علم به جاي اميني به تخت صدارت تكيه زد. در حالي كه جريان اصلاحات ارضي مسير عادي و آرام خود را با اهداف از پيش تعيين شده، طي مي كرد، در مهرماه 1341 ش. و در غيبت طولاني مجلس شوراي ملي، دولت علم، لايحه انجمن هاي ايالتي و ولايتي را برخلاف قانون اساسي مشروطيت تنظيم و پس از تصويب در هيأت دولت، متن آن را از طريق جرايد منتشر ساخت. در اين تصويب نامه تغييراتي در شرايط انتخاب كنندگان و انتخاب شوندگان صورت گرفت; قيد اسلام از شرايط آن ها برداشته شد; به جاي سوگند به قرآن، سوگند به كتاب آورده شد; و براي نخستين بار به زنان حق رأي داده شد.

هدف اصلي برنامه ريزان اين طرح، ايجاد تمهيدات و زمينه سازي براي اجراي عمليات بعدي در طرح هاي اصلاحات و نوسازي بود. براي رسيدن به اين هدف و افزايش ميزان موفقيّت آنان در پروژه نوسازي، ايجاد شرايط لازم، آماده سازي محيط اجتماعي و دگرگوني در ارزش هاي ديني حاكم بر جامعه ايراني ضروري بود. رژيم شاه تجربه دوره نوسازي رضاشاه و نيز مخالفت با طرح اصلاحات ارضي را در اواخر دهه سي مشاهده كرده بود و حضور روحانيت شيعه را مهم ترين مانع در اجراي اين طرح ها قلمداد كرد.

بنابراين شاه كه از پشتيباني سياسي و نظامي امريكا اطمينان يافته بود، اقدامات خود را در برداشتن موانع و ايجاد شرايط براي اجراي اصلاحات آغاز نمود. در گام نخست كنترل و تحديد قدرت روحانيت و كاهش نفوذ اجتماعي آنان مد نظر قرار گرفت. شاه اگر چه با دارا بودن رژيم اقتدارگرا، اعتقادي به دموكراتيزه كردن كشور از طريق انجام اصلاحات نداشت و آن را تحميلي از جانب امريكا مي دانست، اما بر اين امر واقف بود كه حركت به سمت مدرنيزه كردن كشور در كاهش نفوذ مذهب و رهبران مذهبي مؤثر است. از طرفي، نوسازي كنترل شده مي توانست پايه هاي قدرت وي را تحكيم بخشد. بر همين اساس، هميشه روحانيت را به واپس گرايي متهم مي كرد و مدعي بود كه علما و روحانيون با پيشرفت كشور مخالف اند. نيكي كدي معتقد است كه رژيم شاه تا حدي توانسته بود در خارج از كشور چهره اي ارتجاعي براي روحانيت ترسيم كند، به طوري كه بيشتر روزنامه هاي خارجي آن را ويژگي كلي رهبري روحانيت در اين دوره مي ناميدند; اگرچه برخي نويسندگان غربي مخالفت روحانيون با اصلاحات را امري مطلوب نمي شمردند; اما به اعتقاد آنها نيروهاي مذهبي تحت رهبري روحانيت در تضعيف ديكتاتوري و وابستگي ايران به امريكا نقش مثبتي ايفا كردند.

زماني كه تلگراف هاي اعتراض آميز مراجع قم به شاه ارسال شد، او در پاسخ به آنان براي نشان دادن بي اعتنايي خود نسبت به نقش مراجع تقليد، آنان را به عنوان حجت الاسلام خطاب كرد و نوشت ما بيش از هر كس به حفظ شعاير ديني كوشا هستيم... توجه جناب عالي را به وضعيت زمانه و تاريخ و هم چنين وضع ساير ممالك اسلامي دنيا جلب مي نماييم. توفيقات جناب مستطاب را در ترويج مقررات اسلامي و هدايت افكار عوام!! خواهانيم.[س ش 153 و 154]

(سند شماره 153)

تلگراف اعليحضرت همايوني

در پاسخ تلگرافات زعماي حوزه علميه قم

كاخ سعدآباد ـ قم ـ شماره 305 ك 90 ت 24/7

جناب مستطاب حجت الاسلام ..... دامت افاضاته قم -

تلگراف جنابعالي واصل شد و از ادعيه خالصانه اي كه اظهار داشته ايد; خوشوقتي و امتنان داريم. پاره اي قوانين كه از طرف دولت صادر مي شود چيز تازه اي نيست و يادآور مي شويم كه ما بيش از هر كس در حفظ شعائر ديني كوشا هستيم، و اين تلگراف براي دولت ارسال مي شود ضمناً توجه جنابعالي را به وضعيت زمانه و تاريخ و همچنين بوضع ساير ممالك اسلامي دنيا جلب مي نمائيم. توفيقات جناب مستطاب را در ترويج مقررات اسلامي و هدايت افكار عوام خواهانيم.

23 مهرماه 1341 ـ شاه

(سند شماره 154)

پيش از اين نيز با رحلت آيت الله بروجردي پيام تسليتي از طرف رژيم به علماي نجف مخابره گرديد تا از اين طريق اولا، كانون مرجعيت را از ايران دور سازند; ثانياً; به علماي ايران بگويند كه آن ها را به حساب نمي آورند.

برخي از نويسندگان معتقدند كه هدف از طرح تصويب نامه انجمن هاي ايالتي و ولايتي، ميدان دهي خود رژيم، جهت ارزيابي و شناسايي عناصر انقلابي و مبارز در حوزه هاي علميه، مجامع مذهبي و محيط بازار و دانشگاه بود تا در مرحله بعدي مبارزه، فعاليت آنان را تحت نظر خود قرار دهد.

گام بعدي، دگرگوني در نهادهاي اجتماعي بود; با اجراي چنين لايحه اي، در كنار ايجاد اصلاحات در ساخت اقتصادي، قدم هاي نخست دگرگوني در ساخت اجتماعي نيز برداشته شد. اين دگرگوني با رشد سريع نهادهاي جديد دولتي و تصويب قوانين جديد، با هدف از هم پاشيدن نهادهاي سنتي به وسيله دولت، همراه بود و در جهت زدودن مظاهر ديني از متن جامعه اسلامي صورت مي گرفت. از جمله اقداماتي كه در اين زمينه انجام شد، اعطاي حق رأي به زنان بر اساس تصويب نامه انجمن هاي ايالتي و ولايتي بود. در همين زمان طبق تصويب نامه هيأت دولت، حق نمايندگي نيز به زنان اعطا مي شود و كلمه ذكور از مواد 6 و 9 قانون انتخابات حذف مي گردد. در همين راستا عده اي از زنان پايتخت در كاخ مرمر براي سپاس گزاري از تصميم شاهنشاه در مورد اعطاي حقوق اجتماعي بيشتر به زنان، اجتماع كردند.

سياست اعلام شده رژيم پهلوي درباره مشاركت سياسي زنان، ارتقاي جايگاه اجتماعي آنان بود، اما واقعيت غير از آن بود; زيرا از زنان به عنوان نماد نوگرايي نظام استفاده شد و حقوق سياسي اعطا شده به آنان و اغلب مشاغل اجتماعي، خاص گروه هاي بالاي جامعه بود و اين مشاركت هيچ گاه در سطح توده زنان اتفاق نيفتاد. ورود زنان به صحنه هاي اجتماعي، در حالي كه زنان ايراني همانند مردان از ابتدايي ترين حقوق انساني محروم بودند ماهيتي جز اغفال و به فساد كشاندن بانوان نداشت. امام خميني در يكي از سخنان خود اعلام داشت: ما با ترقي زن ها مخالف نيستيم، ما با اين فحشا مخالفيم، با اين كارهاي غلط مخالفيم، مگر مردها در اين مملكت آزادي دارند كه زن ها داشته باشند؟! مگر آزادمرد و آزادزن با لفظ درست مي شود.

قدم سوم، برداشتن مذهب رسمي و سوگند به قرآن بود كه به گروه هاي صاحب نفوذ غيرمسلمان كه عملا سياست كشور را در اختيار داشتند، فرصت مي داد تا موجوديت خود را اعلام كنند. امام خطر نفوذ صهيونيسم و عمال بهايي آن در ايران را بارها تذكر داده بود و اين نگراني وجود داشت كه حذف شرط سوگند به قرآن، راه را براي افزايش مشاركت بهاييان در صحنه سياسي كشور هموار سازد. ايشان در پاسخ به نامه اصناف قم چنين مي گويد: استقلال مملكت و اقتصاد آن در معرض قبضه صهيونيست ها است كه در ايران به حزب بهايي ظاهر شدند... تلويزيون ايران پايگاه جاسوس يهود است.




| شناسه مطلب: 78944







نظرات کاربران