2. فرجام گرایی انقلاب اسلامی(111)

2. فرجام گرایی انقلاب اسلامی(111) الف. الزام خواهی اخلاقی (Moral Rigorism) و جستجوی اصالت فرهنگی این حقیقت که جنبش های اجتماعی همگرا، واکنش هایی به انقطاع اجتماعی و بی نظمی هنجاری اند، برجستگی جستجوی آنان برای اصالت فرهنگی و الزام خواهی اخلاقی را تبیین

2. فرجام گرايي انقلاب اسلامي(111)


الف. الزام خواهي اخلاقي (Moral Rigorism) و جستجوي اصالت فرهنگي

اين حقيقت كه جنبش هاي اجتماعي همگرا، واكنش هايي به انقطاع اجتماعي و بي نظمي هنجاري اند، برجستگي جستجوي آنان براي اصالت فرهنگي و الزام خواهي اخلاقي را تبيين مي كند. مي توان مدعي شد كه انقلاب اسلامي نظير برخي انقلابها، درباره خود به زبان فرهنگي ـ و نه اقتصادي ـ انديشيد و خود را موكداً بدين لحن يافت. حتي زماني كه بصراحت كنوني سخن نمي گفت، نظير "انقلاب فرهنگي اسلامي"، در تقابل با غربگرايي و الحاد شرقي و ضمن بستن دانشگاهها ـ در بهار 1359 ـ اين امر به خوبي مشهود است. از گاه انقلاب بدين سو، نظام قضايي غير ديني، به طور منظم اسلامي شده، حقوق الهي شيعي مدون گشته، و اخلاقيات اسلامي ـ و پوشش زنان ـ از سوي گروههايي ويژه به نحو جدي اعمال شده است. طبعاً افراد و گروهاي منقطع و سرگشته، قادر نخواهند بود بدون احياي نظمي اخلاقي، در يك جامعه فراگير توفيقمندانه به هم گرايند. بدينسان اخلاق گرايي شديد انقلابيون اسلامي در واكنش به بي بند و باري اخلاقي و بي نظمي ايران پهلوي، مي تواند همچون اخلاق گرايي پاك ادينان، پاسخي به بي نظمي دوران انتقال، تلقي شود. گرايش امام خميني به ريشه كن سازي آلايش فرهنگي غربي از طريق استقرار نظم اخلاقي اسلامي در اين راستا قابل تفسير است.


| شناسه مطلب: 79127