چهارچوب نظری

چهارچوب نظری تدااسکاچپول معتقد است که انقلابها زمانی به وقوع می پیوندند که دستگاه اداری و نظامی دولت به واسطه فشارهای بنیادی متعدد، فلج شده باشد. در وهله اول یک دولت باید در یک جامعه کشاورزی (agrarian burcaucracy) با خصوصیات ویژه درونی و موقعیت نامساعد د

چهارچوب نظري

تدااسكاچپول معتقد است كه انقلابها زماني به وقوع مي پيوندند كه دستگاه اداري و نظامي دولت به واسطه فشارهاي بنيادي متعدد، فلج شده باشد. در وهله اول يك دولت بايد در يك جامعه كشاورزي (agrarian burcaucracy) با خصوصيات ويژه دروني و موقعيت نامساعد در عرصه بين المللي و نظام سرمايه داري جهاني قرارگيرد. اين كشور در رقابت با كشورهاي قويتر و در چهارچوب ساختار قدرتهاي نابرابر بين المللي و يا به علت تهديد به يك شكست نظامي، سعي در نوسازي خود مي كند. تنها راه اين كشور براي تأمين بودجه اين گونه تلاشها جهت نوسازي، تحت فشار قراردادن طبقه زميندار براي كسب درآمد مورد احتياج مي باشد. به عبارت ديگر، طبقه زميندار داراي قدرت، شهرت، اقتدار و اختيارات گسترده در روستا است. از اين رو تسليم شدن آنها به سهولت صورت نمي گيرد و اين امر بستگي به عوامل زيادي دارد. چنين شرايطي، زمينه مساعدي را براي نزاع بين دولت و طبقه زميندار فراهم مي سازد. اين مبارزه به دو طريق مي تواند به انجام برسد: يا دولت تحت چنين فشارهايي به سازماندهي مجدد جامعه و اقتصاد قادر مي شود يا با شكل گيري دولت جديدي كه قادر به سازماندهي مجدد ساختار اجتماعي و اقتصادي مي باشد، فرو مي پاشد. مورد اول هنگامي به وقوع مي پيوندد كه افراد رده بالا و متوسط نظام و دولت از طبقه زميندار نباشند. به واسطه استقلال رهبري از طبقه زميندار، سامان دهي مجدد ساختار سياسي و روابط طبقاتي و اتخاذ تصميماتي درباره نوسازي (modernization) مي تواند بدون از هم پاشيدگي دولت ميسر گردد (انقلاب از بالا). به نظر اسكاچپول مورد دوم وقتي به وقوع مي پيوندد كه دولت و ارتش، بويژه مقامات متوسط و بالاي آنها از ملاكين باشند. در چنين مواردي، دولت به راحتي قادر به تصميم گيري درباره فرآيند نوسازي نيست، و حتي در صورت اتخاذ چنين تصميمي، به علت اكراه و خودداري نظاميان در از بين بردن طبقه اي كه كادر رهبري ارتش و دولت از آن برخاسته اند، قادر به اجراي آن نخواهد بود.اسكاچپول معتقد است كه چنين شرايطي باعث فروپاشي نظامي و اداري مي گردد و اين امر راه را براي شورشهاي دهقاني هموار مي سازد. البته شايان ذكر است كه در برخي موارد دولتها استقلال و توانايي شروع فرآيند نوسازي را داشته اند، اما به علت فشارهاي فراوان از خارج، بالاخص درگيري در جنگ، به قدري فاقد قدرت گشته اند كه نتوانسته اند از انقلاب اجتماعي و شورشهاي دهقاني ممانعت به عمل آورند روسيه بهترين نمونه براي يك كشور بدون قدرت و اقتدار در خلال فشارهاي خارجي و جنگ است. درگيري اين كشور در جنگ جهاني اول بسياري از نيروهاي دولتي را تحليل برد، به طوري كه هيچ نيرويي قادر به جلوگيري از شورشهاي دهقاني نبود. اگرچه زوال قدرت دولت براي وقوع هر انقلابي ضروري است اما كافي نيست. وجود شورشهاي انقلابي دهقاني و مشاركت نخبگان حاشيه اي در بسيج انقلابي نيز از عوامل مهم براي موفقيت يك انقلاب اجتماعي هستند. وقوع شورش انقلابي دهقاني بستگي به عوامل نظير الگوهاي نهادي روابط دهقانان با يكديگر و با ملاكان و نيز ميزان توانايي دولت در فرونشاندن شورشها دارد. عقيده اسكاچپول بر اين است كه تنها در جوامعي كه روستا به عنوان يك واحد مستقل، مسؤول توليد، بهره برداري از زمين، استفاده از ابزارها، تقسيم كار، اجاره ها و ديگر مطالبات باشد، انسجام و به هم پيوستگي به مقدار زيادي وجود خواهد داشت. و در جايي كه دستگاههاي سركوب در محل نظارت ندارند، روستاييان مي توانند به علت ضعف دستگاه سركوب كننده مركزي، عدم رضايت همه جانبه و خشم خود را عليه ملاكين و در حقيقت عليه همه مشكلات موجود در روابط روستايي ابراز دارند. از نظر اسكاچپول، نخبگان حاشيه اي به محض بروز بحرانهاي انقلابي، فاقد قدرت شدن دولت مركزي، و بروز شورشهاي دهقاني در سطحي گسترده بدون ترديد با سازماندهي و رهبري جنبشهاي مخالف رژيم و بسيج منابع ايدئولوژيك جامعه به منظور توجيه فعاليتهاي رهبري و تقاضاي ايثارگري و متحد كردن جمعيت پراكنده دست مي زنند و قدرت حكومت را جهت ايجاد سازماني جديد با قابليت اقتصادي ملي و قدرت نظامي بيشتر در دست مي گيرند. به طور خلاصه موقعيتهاي انقلابي هنگامي ايجاد مي شوند كه دولتهاي واقع در جوامع كشاورزي از يك طرف با فشارها و كشمكشهاي بين المللي روبرو شده باشند، و از طرف ديگر قابليت تحصيل منابع كافي براي سرمايه گذاري جهت مقابله با فشارهاي خارجي را از دست بدهند. اين شرايط دولت را فلج مي كند و فرصت مناسبي را براي دهقانان مستعد شورش فراهم مي نمايد. نخبگان حاشيه اي شورشهاي دهقاني را عليه رژيم پيشين سازماندهي و با فروپاشي آن نظم جديدي را بنيان مي نهند. اين موضوعات، نياز به شرح بيشتري دارند.


| شناسه مطلب: 79135