2. زمینه ها و علل سیاسی

2. زمینهها و علل سیاسی در سالهای قبل از انقلاب مشروطه، نارضایتی مردم از دولت قاجار به اوج خود رسیده بود. بیکفایتی و ناتوانی شاهان و مدیران، فساد حاکم بر دربار، ساخت سیاسی کشور، نفوذ بیگانگان در ساختار سیاسی و ضعف و تسلیم دولت در برابر آنان، که با حضور رو

2. زمينهها و علل سياسي

در سالهاي قبل از انقلاب مشروطه، نارضايتي مردم از دولت قاجار به اوج خود رسيده بود. بيكفايتي و ناتواني شاهان و مديران، فساد حاكم بر دربار، ساخت سياسي كشور، نفوذ بيگانگان در ساختار سياسي و ضعف و تسليم دولت در برابر آنان، كه با حضور روزافزون اتباع خارجي همراه شده بود، اكثريت مردم مذهبي و علما را نسبت به حكومت بدبين ميكرد و نفرت عمومي عليه قاجار را دامن ميزد.

از يكسو، عقد قراردادهاي استعماري مانند گلستان، تركمانچاي، امتيازات اقتصادي و تحميل كاپيتولاسيون، بذر نفرت را در ميان ايرانيان آگاه بارور ميساخت و از سوي ديگر، ظلم و تعدي حاكمان، مردم را به ستوه آورده بود. حاكمان مناصب را خريداري ميكردند، (1) به هيچكس پاسخگو نبودند و با تعدي و زور چند برابر مبلغ پرداختي خود را از مردم ميگرفتند. گاه شدت عمل بهحدي بود كه مردم از ترس مأموران مالياتي، خانه و كاشانه خود را رها ميكردند. اين ظلمها در ايران پديده تازهاي نبود اما در

ــــــــــــــــــــــــــــ

1. رك: احمد مجدالاسلام، تاريخ انحطاط مجلس ، مقدمه و تحشيه محمود خليلپور، ص 99.

[35]

اواخر قرن 19 تشديد اين ظلم در كنار آگاهي مردم، مجموعه شرايط شورش و اعتراض مردمي را فراهم آورد. (1)

در گروه علل سياسي بايد بهحركت موفقيتآميز جنبش تنباكو و شكست روسيه (كه حامي دولت مستبد قاجار در اين زمان بود) از ژاپن در سالهاي 5 ـ 1904 م. و انقلاب 1905م. روسيه نيز توجه نمود.




| شناسه مطلب: 79550