3. زمینه ها و علل اقتصادی
3. زمینهها و علل اقتصادی در این میان بحران اقتصادی نیز دولت قاجاری را به ناتوانی کشانده بود. این بحران با شکست در جنگهای ایران و روس آغاز گردید و روز به روز بر شدت آنها افزوده گشت. علاوه بر ازدست رفتن مناطق حاصلخیز، امتیازات تجاری خاصی به بیگانگان واگذار
3. زمينهها و علل اقتصادي
در اين ميان بحران اقتصادي نيز دولت قاجاري را به ناتواني كشانده بود. اين بحران با شكست در جنگهاي ايران و روس آغاز گرديد و روز به روز بر شدت آنها افزوده گشت. علاوه بر ازدست رفتن مناطق حاصلخيز، امتيازات تجاري خاصي به بيگانگان واگذار شد كه انحطاط سريع اقتصاد داخلي را در پي داشت. در نتيجه اين امتيازات درحاليكه كالاهاي داخلي بار انواع ماليات را بهدوش ميكشيدند، كالاهاي خارجي بهسهولت و با تعرفهاي اندك و با هزينهاي كمتر در دسترس مردم قرار ميگرفت. بسياري از صنايع كوچك داخلي كه از رقابت با كالاهاي وارداتي ناتوان بودند ورشكست شده و از بين رفتند. براي مثال صنعت نساجي ايران كه در اوايل قرن نياز داخلي را تأمين ميكرد و توان رقابت با كالاهاي خارجي را داشت، با ورود پارچههاي انگليسي بهكلي از بين رفت و بهتدريج بخش بزرگي از واردات ايران را پارچههاي انگليسي تشكيل داد. (2)
ضعف و ناتواني دولت در حمايت از صنايع داخلي و تسلط روزافزون روس و انگليس بر بازار ايران، نارضايتي بخش وسيعي از بازاريان و صنعتگران را در پي داشت و بسياري از صنعتگران ورشكسته مجبور به مهاجرت به كشورهاي همسايه شدند.
وضع كشاورزي نيز چندان رونقي نداشت. فقدان راههاي مطمئن، سختي مبادله اقتصادي و كاهش قيمت محصولات كشاورزي رشد اين بخش را محدود ميكرد. فشارهاي زيادي كه از سوي حكام و مالكان بر دهقانان وارد ميآمد آنان را حتي در تأمين غذاي روزانه خود با مشكل مواجه ميساخت. نفوذ خارجي در اين بخش نيز تأثير گذاشته بود. انگليسيها كشاورزان ايراني را به كشت ترياك ترغيب ميكردند و اين خود از توليد محصولات اساسي ميكاست و تأمين مواد غذايي را براي مردم دشوار ميكرد. (3) قحطيهاي مقطعي از مشكلات ديگر اقتصاد كشاورزي ايران بود. اين قحطيها ــــــــــــــــــــــــــــ1. ا. ك. اس. لمبتون، ايران عصر قاجار ، ترجمه سيمين فصيحي، ص 356.
2. صادق زيباكلام، سنت و مدرنيسم ، ص 219.
3. كدي، پيشين ، ص 62.
[36] هرچند سال يكبار تعدادي از مردم را به كشتن ميداد. سختترين قحطي اين دوره در سال 1871 م.
بود كه صدها هزار نفر را به كام مرگ فرستاد. (1) مشكل نان در اواخر سلطنت ناصرالدين شاه و در دوران سلطنت مظفرالدينشاه در بيشتر شهرهاي ايران وجود داشت.
در كنار اين مشكلات، كاهش ارزش پول ايران كه بخشي بهدليل ضعف دولت و بخشي بهدليل كاهش ارزش جهاني نقره بود (2) و همچنين كاهش بهاي مواد خام صادراتي ايران، دولت قاجاري را با مشكلات اقتصادي بيشتري روبهرو كرد. دولت براي تأمين هزينههاي خود به افزايش ماليات، فروش مناصب و مقامات دولتي، (3) اعطاي امتيازات و استقراض از بانكهاي خارجي روي آورد كه نارضايتيهاي بيشتري در پي داشت. علاوه بر اين، مصرف درآمدها در تشريفات دربار، مستمريها و سفرهاي پرهزينه شاه خشم مردم را بيش از پيش افزايش ميداد.