متن کامل

بسمه تعالي

ميان شيعه و سني اختلافاتي وجود دارد كه مهمترين آن شامل

تحريف قرآن كه به شيعه نسبت مي‏دهند

و سپس سبّ صحابه است

البته آنچه قابل ذكر است اين مي‏باشد كه قبلاً ما به اهل سنت از اين نكته تهاجمي تهاجمي استفاده مي‏كرديم ولي متأسفانه ؟ ما در برخورد و نوشتن كتاب توسط مرحوم نوري مستدرك الوسائل باعث شد اين مطلب وارونه شود كساني كه تحريف قرآن را به شيعه نسبت مي‏دهند عبارتند از:

1- ابو علي جباعي: رافضي‏ها ادعا مي‏كنند كه در قرآن زياده ؟است (كتاب صعب الصعودص‏144)

2- قاضي عبدالجبار معتدلي: شيعيان مي‏گويند سوره احزاب باندازه به اندازه بار يك شتر بوده و حالا هفتاد و چند آيه بيشتر نمانده.

3- ابن حزم: اين قول همه؟ است آنچه نبوده زياد شده و بسيار از آن كم را زياد شده (كتاب المفصل في الملل و الاحوال و النحل)

4- دهلوي

5- محب الدين خطيب: شيعه قرآن را تحريف شده مي‏داند و قرآن مخصوص دارند (صاحت كتاب الخوط العريضه)؟ اعتقاد دارد كه شيعه داراي سورة الولاية است

6- احسان الهيه ظهير از نويسندگان وهابي (الشيعه و قرآن) (الشيعه و التشيع)

7- دكتر ناصربن عبد الله بن علي الغفاري (اصول مذهب الشيعه الاماميه الاثني عشريه؟؟)

تا زمان فصل بن شادان نيشابوري (كتاب الايضاح: شما گاهي روايت مي‏آوريد و گاهي قرآن را هيچكس حفظ نكرده، گاهي روايت مي‏گنيد: شي كثيري از قرآن از بين رفته و از طرف ديگر بگوييد: شش نفر از انصار حفظ كرده‏اند.)

ما بر اين ادعا بوديم كه تحريف قرآن از جانب سني‏ها بوده.

كلمات علماي شيعه در عدم تحريف قرآن

1- كتاب صيانة القرآن عن التحريف در حدود بيست صفحه كلمات علماي شيعه مانند شيخ صدوق و سيد مرتضي را مي‏آورد.

2- مرحوم علامه: پناه مي‏بريم به خدا از اين كه معتقد به مثل آن باشيم.

3- مرحوم كافي: در كتاب اشارات الاصول بحث را مي‏آورد.

4- امام امت در شرح كفاية الاصول بحث حجّيت ظواهر، بحث عدم تحريف را بيان مي‏كند.

ذكر ادّله و شواهد شيعه

1- تفسير الميزان ج‏12، ص‏101 علامه طباطبائي

2- مجمع البيان ج‏6،ص‏331 شيخ طبرسي

3- الاء الرحمن ص‏26 مرحوم بداغي

4- والبيان ص‏225 آيت الله خويي

شواهد شيعه بر قابل تحريف نبودن قرآن

1- اگر قرآن قابل تحريف باشد ديگر نمي‏توان به آن استدلال كرد در حالي كه شيعه به قرآن استدلال مي‏كند.

2- در روايات داريم كه هر حديثي مخالف با قرآن بود آن را به ديوار بزنيد و قبول نكنيد.

نكته جالب اينكه اهل سنت اعتقاد دارند حديث روي چشم ما محفوظ و مآرض قرآن باشد.

روايات تحريف را اشخاصي نقل كرده‏اند كه رواياتشان ذره‏اي ارزش استفاده ندارد.

1- احمدبن محمد سياري 320 روايت

علماي شيعه وي را فردي كذاب مي‏دانند.

مرحوم نجاشي در كتاب رجايش: حديثش ضعيف و مذهبش فاسد

2- يونس بن ذبيان ، سي و چند روايت

مرحوم نجاشي در كتاب رجال: همه كتابهايش خدشه دار و ضعيف است.

3- كتاب فصل الخطاب

هر چه شيعه اعتراض دارد و مي‏گويد اين كتاب ضعيف است اما اهل سنت مي‏گويند يكي از علماي شيعه نوشته است.

در مقابل اهل سنت كتابي دارند به نام الفرقان في تحريف القرآن اما شيعه اهل انصاف است و با يك كتاب نسبت تحريف نمي‏دهد.

اهل سنت در روايات تحريف

ما دو نفر از اهل سنت را مخاطب قرار مي‏دهيم

1- ابن حزم در كتاب ملل و نحل تمام اماميه را قائل به تحريف مي‏داند.

2- قاضي عبدالجبار: سوره احزاب به اندازه بار شتر بوده است و روايتي از ابن ابي كعب نقل مي‏كند.

2- عالم رمخشري در كتاب كشاف به ذكر حديث داجن (داجن كبوتري بود كه در هنگام دفن پيامبر آمد و آيه رجم را بر روي كاغذ بود خورد و چون متنش نبود در قرآن ننوشتند) و زمخشري اعتقاد دارد حديث داجن از تأليفات ملحدين و را فضي هاست. در حاليكه در كتب شيعه اثري از آن نيست. و لي اهل سنت فقط صحيح بخاري و سلم استناد مي‏كنند.

صحيح بخاري ج‏8، ص 208الي 211

صحيح مسلم ج 3، ص 100 كه در قرآن سوره‏اي بود به اندازه؟ اما الان نيست (قول ابو موسي اشعري قرا، بصره)

بيش از چند صد سوره در صحيح مسلم و بخاري و مسند احمد و بيش از هزار مورد و نمونه از احاديث مربوط به تحريف قرآن .

اهل بيت

اهل بيت را پيامبر مشخص كرد: 1- شيوه اثبات 2- شيوه نفي

سنن ترفدي ج‏5:

وقتي آيه تطهير آمد پيامبر در خانه ام سلمه بود پيامبر فاطمه حسن و حسين را طلبيد و عبا رويشان انداخت و علي هم پشت سر پيامبر نشسته بود. پيامبر فرمودند: خدايا اينها اهل بيت من هستند.

پيامبر به‏ام سلمه اجازه ورود نداد و تا شش ماه به درب خانه علي و فاطمه رفتند و اين حديث را مي‏خواندند.

صحيح مسلم ج 15:

زيدبن حيان از زيدبن ارقم سوال كرد پيامبر در مورد اهل بيت چه فرمودند:

اهل بيت پيغمبر آنهايي هستند كه ريشه شان با پيامبر (ص) يكي است تار و پودشان يكي است صدقه به آنها حرام است.

پس ورود آل عقيل، آل جعفر... اضافات و اهل بيت همان علي و آل علي است .

در صحيح مسلم يك روايت ذكر شده كه زنان جزو اهل بيت هستند كه اين تناقض دارد. در قرآن آيه تطهير در بين آياتي است كه همسران پيامبر را نكوهش مي‏كند و يكباره مي‏گويد شما مطهر هستيد. ضمناً در آيات ديگر همواره ضمير جمع مؤنث آمد و در اين جمع مذكر.

اهل بيت هم اين آيه را بر عصمت حمل كردند.

فرق مذاهب

براي بدست آوردن زمينه‏هاي فكري وسياسي انشعابات فرقه‏اي بايد فهرستي از اختلافات فرقه‏اي به دست آورد و اين دو جهت دارد: ديد امروزي فرقه‏ها را تقسيم كنيم، از لحاظ تاريخي و روش تطوري به فرقه‏ها نگاه كنيم.

ابتدا لازم است بدانيم كتابهاي فرق و مذاهب بر اساس عصر و زمان خود نوشته‏اند شيعه هم در دوره هايي به يك سري بحث‏ها بيشتر تكيه كرده و در جايي كمتر.

؟در كتاب ملل و نحل ليستي از اختلافات را مي‏آورد.

كتاب ماني الكبر ليستي از اختلافات را داده و تحليلي‏تر است.

در كتاب مسائل الامامه:

پس از رحلت پيامبر اختلافات شروع شد.

1- طرفداران ابوبكر 2- انصار 3- گروهي از شيعيان

انصار به گروه اول ؟ و امير المؤمنين (ع) تازنده بودن حضرت فاطمه (س) بيعت كرد وماجرا تمام شد. سپس باديه نشينان به دلايل مختلف با حكومت برخورد كردند.

اختلاف بعدي سر جنگها ردّي در تعريف كفر و ايمان بيدار شد و همه نظر ابوبكر را قبول كرند.

اختلافات بعدي در حكومت عثمان با بحث بيعت مطرح شد.

بحث كفر عثمان مطرح شد كه عثمان به نفع بني اميه عرب را تهييج كرد.

با كشته شدن عثمان و بيعت با امير المؤمنين جامعه اسلام منشعب شد.

چهار فرقه درست شد: 1- علويه 2- عثمانيه 3- ؟4- معتزله

در جنگ جمل خوارج پيدا شد.

بعد از شهادت حضرت علي (ع) 6 فرقه داريم.

1- علويه 2- عثمانيه 3- هليثيه 4- معتزله 5-؟ 6- خوارج

شهرستاني معتقد است كه اختلاف مربوط به زمان پيامبر (ص) است.

1-؟؟در تقسيم غنائم، عصمت پيامبر.

2- اختلاف در يوم الخمسين.

3- اختلاف در جيش اسامه پيامبر تصريح؟ كه عمر و ابوبكر باشند آنها بهانه مي‏آوردند.

4- اختلاف بعدي؟ پيامبر است.

5- اختلاف در محل دفن پيامبر.

6- اختلاف بر سر خلافت و امامت.

7- اختلاف فدك.

8- اختلاف تعيين ركات.

9- اختلاف انتخاب عمر توسط ابوبكر.

10- اختلاف سر شورا و انتخاب عثمان.

اختلافاتي نيز در زمان امير المؤمنين بروز كرد.

از اين زمان اختلافات دو قسمت است.

1- بحث امامت 2- اختلاف در اصول

پيامبر (ص) فرمودند: بعد از من كساني هستند كه مي‏نشينند و مي‏گويند حرفهايي‏و پيامبر حجت نيست و قرآن حجت است.

عمر در خيلي از جاها سنت پيامبر را حجت نمي‏دانست.

برعكس اميرالمومنين كه به شدت معتقد بود تمام افكار و اعمال پيامبر بايد الگو برداري شود. اهل سنت به ما مي‏گويند: شما مدعي هستيد ما اهل سنت هستيم، ما سنت را نگه داشته‏ايم در حالي كه آنها حديث ساختند حتي اذان را عوض مي‏كردند.

اصل دوم بحث كفر و ايمان است. پيامبر مي‏فرمودند كسي كه شهادتين را گفت مسلمان است و همه اين را قبول دانستند.

اما بر سر جريان زكات گفتند ما مسلمانيم اما زكات نمي‏دهيم و سپس بحث ارتداد آنها پيش آمد كه مانع زكات مانع صلواة است و كافر است.

مرحله بعدي بر سر عثمان و جنگ جمل براي اختلافات بود.

خوارج در دنيا پيش نبرند چون مسلمان را كافر مي‏دانستند.

معتزله در دنيا پيش نبرد چون مسلمان را فاسق مي‏دانستند.

بنام خدا

سؤال

مهمترين تفاوت‏هاي مذهب شيعه و مذاهب اهل سنت در موضع امامت و رهبري چيست؟

؟تفاوت‏هاي اساسي زير را با مذاهب اهل سنت در موضوع امامت و رهبري دارد:

الف: اعتقاد به آسماني بودن منصب امامت و در امتداد وظائف پيامبر ؟وظائف امامت .

ب: اعتقاد به تعيين علي (ع) و اولاد طاهرين او به عنوان پيشوايان امت از سوي خداوند و ابلاغ آن به مردم به واسطه پيامبر (ص) .

ج: اعتقاد به عصمت ائمه اثني عشر (ع) و افضليت آنان بر جميع خلق.

امامت مهمترين اصل جدا كننده و تنها فرق اساسي؟؟ اماميه با ساير فرق مسلمين است و ساير؟ فرعي و عرضي بوده و از قبيل اختلافاتي است كه ناشي از اجتماعات فقيهان مي‏باشد.

شيعه معتقد است كه امامت استمرار وظائف نبوت و پيامبر است و وظيفه پيشوايي دنيا و آخرت و تبيين و تفسير احكام خدا و معارف و كتاب و سنت بر عهده امام مي‏باشد. همچنان كه ولايت عامه مسلمين و تدبير شئون دنيوي و اقامه عدل و دفع ستم اجراي حدود هم بخشي ديگر از مسؤليت‏هاي امام است. بنابراين وظائف امام بسيار فراتر از يك حاكم و زمامدار معمولي بوده و وظيفه حكومت تنها بخشي از وظائف اوست.

شيعه معتقد به عصمت امام از تمامي رذائل و گناهان آشكار و پنهان و نيز سهو و خطا است. شيعه متعقدبه اين است كه زمين هيچگاه از امام و حجت؟؟خالي است. چه مردم او را بپذيرند و چه نپذيرند. اينكه امام حكومت در دست باشد يا نه او را از امامت ساقط نمي‏كند.

اما؟ اهل سنت معتقد اند كه امامت همان شأن زمامداري و حكومت مسلمين است و نه چيزي بيش از آن. بنابراين امامت اصلي از اصول اعتقادي نبوده بلكه در حد يكي از فروع و احكام مي‏باشد. آنها معتقد اند وظيفه امام همچون حاكمان و زمامداران ديگر است از وظائف حكومتي از قبيل امنيت راهها و بلاد و؟ ارزاق و درآمدها، اجراي قوانين و حدود الهي و مبارزه با دشمنان و در انجام اين امور كفايت و شايستگي‏هاي جسمي براي تدبير امر كشور كافي است. آنها معتقدند كه امامت شأني است زميني و لذا نصب و تعيين امام و پيشواي جامعه وظيفه مردم است و به انتخاب آنها بستگي دارد.

آنها وجود هر گونه نص صريح از جانب پيامبر (ص) درباره امامت علي (ع) را انكار مي‏كنند و ؟مورد نظر شيعه را يا رد كرده و يا به صورتي تأويل و توجيه مي‏كنند. آنهاتقدم مفضول بر فاضل را بي اشكال مي‏دانند و لذا با وجود انسان فاضل فرد مفضول به امامت مسلمين برسد. آنهامعتقدند كه امامت امام به يكي از دو روش منعقد مي‏شود اولاً بر اساس انتخاب و گزينش اهل حد و عقد و ثانياً بر اساس نصب و تعين امام پيشين. در روش نخست بعضي از آنان شرط مي‏دانند كه همه اهل حل و عقد در انتخاب امام مشاركت داشته باشند ولي بيشتر آنان اين احباع را شرط ندانسته و حضور پنج تن و يا سه تن و يا دو تن و حتي تصميم يك تن از اهل حل و عقد براي تعيين امام را كافي مي‏دانند. بلكه بعضي از آنان معتقد اند كه امامت زور و غلبه هم منعقد مي‏شود. بنابراين اگر كسي شيشه كشيده و ادعاي حكومت كند و ديگران را به اطاعت خود خواند امامت او مستقر شده و مردم موظف به اطاعت او مي‏باشند.

به نام خدا

سؤال دوم: جريانات و مواضع سياسي جمعيت‏ها و احزاب سياسي پاكستان نسبت به وقايع اخير خاورميانه و افغانستان چست ؟

بايد توجه كرد كه در پاكستان كه در شرق ايران واقع است مذهب حنفي بخش عمده‏اي را از قلمرو پاكستان به خود اختصاص داده است و اين قرابت و يگانگي مذهبي با طالبان باعث شد كه پاكستان در مراحل شكل‏گيري و تقويت طالبان نقش عمده‏اي داشته باشد و؟مورد حمايت خود قرار دهد. پاكستان يكي از سه كشوري بود كه به طور رسمي حكومت طالبان را به رسميت شناخت. حوزه نفوذ مذهب حنفي اساساً به سياست منطقه‏اي پاكستان تأثير قابل ملاحظه‏اي داشته است اگر چه حكومت پاكستان يك حكومت ايدئولوژيك نيست. پاكستان بعد از حمله امريكا به افغانستان شاهد مهاجرت بخش عمده‏اي از طالبان به؟ قلمرو خود بود. اين گروه از طالبان به شكل عمده در سرحدات و بلوچستان پاكستان استقرار يافته‏اند. و اينك نيرويي قابل ملاحظه و بالقوه را در تحولات داخلي پاكستان ايفا مي‏كنند. بخش كوچكي از طالبان از امريكا صدمه ديده است. پاكستان داراي اقليتي شيعه مذهب است كه اين شيعيان با مواضع جمهوري اسلامي ايران هماهنگ مي‏باشند اگر چه درصدي از اين شيعيان داراي ؟هستند كه جمهوري اسلامي ايران مي‏بايد اين توقعات را شناخته و به شكل مقتضي به آنها پاسخ دهد.

از سوي ديگر شايد قريب 95 درصد شيعيان پاكستان از ژنرال ؟حمايت مي‏كنند. از سوي ديگر در بخش سني؟ پاكستان وهابيت كه با طالبان رابطه دارد فعال است. بخشي از مردم پاكستان از نظر؟ طرفدار نواز شريف و مسلم؟ باقي مانده‏اند. حزب نواز شريف؟ PML و حزب محمد اظهر اقامه اعظم است.

در ارائه مواضع شيعيان مي‏بايد اضافه كرد كه در حال حاضر جمعيت اكثر شيعيان مشرف بدان سبب است كه آنها شاهد برقراري نظم نسبي خصوصاً در رابطه با توقف كشتارهاي؟ از سوي سپاه صحابه هستند.

از جمعيت‏هاي مهم در پاكستان جمعيت " جماعت اسلامي " به رهبري قاضي حسين احمد است كه داراي دكتراي جغرافيا از دانشگاه پيشاور است.

لازم به ذكر است كه جماعت اسلامي در پاكستان به؟ يك بازيگر عمده در حد ضد سياست داخلي و خارجي پاكستان فعال خواهد ماند. جمعيت ديگر جمعيت " علماء اسلام " است. و ديگر سپاه صحابه كه ضد شيعه است و كشتن شيعه را مباح مي‏داند.

جمعيت پاكستان 135 نفر است و شيعيان 25تا30 درصد است بنا به ادعاي خودشان اما شايد آمار آنها 15تا20 درصد باشد. مركز تجمع شيعيان در سرحدات شمال علاقه جات، لاهور، موستان ،حيدرآباد و در محله‏هاي كراچي است. در؟ و در نوار مرزي شيعه داريم اينها هم به طور كلي با مواضع ايران در قبال خاورميانه و پاكستان هماهنگ هستند. ؟نيز اغلب شيعه‏اند.

پاكستان تحولات سريعي را بعد از 11 سپتامبر شاهد بوده است. يعني سران ارتش لائيك اما بدنه ارتش بسيار مذهبي را شاهد هستيم.