متن کامل
1 معاونت امور روحانیون - مدیریت آموزش آیا همه ادیان حج بجای می آوردند ؟ (حج در ادیان ) گرد آورنده : سید مهدی طباطبائی پژوه محرم- ربیع الاول 1430 ه . ق 2 چکیده : در این مقاله سعی شده بگوئیم که حج مخصوص اسلام نیست و ادیان و اقوام دیگر هم حج بج
معاونت امور روحانيون - مديريت آموزش
آيا همه اديان حج بجاي مي آوردند ؟
(حج در اديان )
گرد آورنده : سيد مهدي طباطبائي پژوه
محرم- ربيع الاول 1430 ه . ق
چكيده :
در اين مقاله سعي شده بگوئيم كه حج مخصوص اسلام نيست و اديان و اقوام ديگر هم حج بجاي مي آورند . با اين تفاوت كه حج در اسلام از جانب خداوند تشريع شده ولي حج در اديان ديگر سليقه اي و دست ساخت بشر است!
مقدمه
هميشه در ذهن يك انسان طالب علم وپيشرفت سوالاتي پيش مي آيد كه دوست دارد جواب سوالاتش را خيلي زود ، مختصر و مفيد بدست آورد .
شايد پاره اي از سوالات كه براي يك فرد پيش آمد كند به قرار زير باشد كه :
* آيا حج مختص به مسلمانان است يا اديان ديگر هم حج بجاي مي آورند ؟
* آيا اگر آنان حج دارند حجشان همچون حج مسلمين در زمان ومكان معين است ؟
* آيا پيامبران الهي هم همچون پيامبر اسلام (صلّي الله عليه وآله) و ابراهيم خليل (عليه السلام) حج بجاي مي آورده اند ؟
* آيا اصلا ساير پيامبران بغير از پيامبر خاتم (صلّي الله عليه وآله) و حضرت ابراهيم (عليه السلام) حج بجاي آورده اند؟
* آيا اگر حج بجاي آورده اند ، پيروانشان هم همانند آنان حج گذارده اند يا از مسيرشان منحرف گرديده اند ؟
* آيا اگر پيروان حضرت موسي (عليه السلام) حج بجاي آورده با حج پيروان حضرت ابراهيم (عليه السلام) اختلاف داشته و اگر پيروان حضرت عيسي (عليه السلام) هم حج بجاي آورده اند با پيروان حضرت موسي (عليه السلام) و ابراهيم (عليه السلام) اختلاف داشته و اگر پيروان پيامبر خاتم (صلّي الله عليه وآله) حج بجاي مي آورند چرا حجشان شبيه پيروان حج حضرت ابراهيم (عليه السلام) است و با پيروان حضرات موسي (عليه السلام) و عيسي (عليه السلام) اختلاف دارد و آيا هاي ديگر كه سعي مي شوددراين مقاله تا حد توان به اين سوالات پاسخ مناسب داده شود .
بد نيست بدانيم همانطور كه توحيد1 - نماز 2- زكات3 - و روزه4 ، و جهاد5 مخصوص اسلام نيست حج هم مخصوص اسلام نيست و در اديان قبل از اسلام هم حج وجود داشته است .
حج در لغت و اصطلاح :
«حج » در لغت يعني «قصد كردن » «آهنگ كردن» و در اصطلاح شريعت ابراهيم (عليه السلام) و اسلام كه به دنبال شريعت ابراهيم رفته است « حج » يعني «قصد و حركت كردن مسلمان مستطيع به سوي خانه خداوند در وقت معين با انجام اعمال مخصوص تا از اين طريق بندگي خود را در برابر خداوند اظهار كنند»6
پيشينه حج :
حج را مي توان با تاريخ حيات انسان پيوند داد به بيان قرآن نخستين خانه اي كه براي عبادت مردم بنا شد كعبه است 7 . كه از همان آغاز حيات انسان در زمره شعائر موحدان و پيامبران الهي از آدم (عليه السلام) تا خاتم (صلّي الله عليه وآله) بوده كه همواره بدينسان حج در اديان آسماني جايگاه ويژه اي داشته هر چند در طول قرون دستخوش تحولاتي گرديده و گاه با خرافات و تحريفات آميخته شده و از مسير اصلي اش منحرف گرديده است .
ومتاسفانه در گذر حيات انسان ، اديان الهي و دستورات آسماني و كتابهاي فرود آمده از سوي پروردگار ( بجز قرآن ) دستخوش تحريف گرديده و هواهاي نفساني و اميال بشري در آن دخالت كرده و آنها را به بازي گرفته 8 و آنگاه كه از آئين حنيف و دين خداوند دور افتادند به پرستش بتان روي آوردند و خدايان متعددي همچون خداي آفتاب ماه - خير و شر و ... گرفتند و برخي ظواهر طبيعت همچون درختان و جنگلها و ... را تقديس كردند و برخي حيوانات مخصوص را مورد ستايش قرار دادند وگروهي ديگر قبور مردگان را و براي آنها اماكن و مراكزي ساختند و در اوقات معين و غالبا اعياد به زيارت آنها رهسپار شدند و به صورت دسته جمعي آهنگ آن اماكن نمودند 9 .
1- ان اعبدو الله و اجتنبوا الطاغوت ( سوره نحل 36 )
خدا را بپرستيد و از عبادت طاغوت و بتان اجتناب نمائيد .
2-3- و اوصاين بالصلاه و الزكوه : حضرت عيسي (عليه السلام) در گهواره فرمود به من خداوند سفارش كرد نماز بجاي آورم و زكات بپردازيم .
4- يا ايها الذين آمنو كتب عليكم الصيام كما كتب علي الذين من قبلكم
( سوره بقره 183 )
اي كساني كه ايمان آورده ايد بر شما هم همچون اديان قبلي روزه واجب شده است
5-كاين من نبي قاتل معه رببيون كثير ( سوره آل عمران )
چه بسيار پيامبراني كه همراه آنان انسانهاي شايسته اي جنگيدند و شهيد شدند .
6-برخي شرايط و جوب حج اسلام - عقل - بلوغ استطاعت ( توانائي مالي - جسمي )
7- ان اول بيت وضع للناس للذي بيكه مباركا و هدي للعالمين ( آل عمران 96 )
8- انعام آيه 70
9- ماجده مومن محمد تقي رهبر حج در رهگذر تمدنها
بخش اوّل: حج در روايات
بخش اول - حج در روايت :
ابن عباس مي گويد :
در محضر پيامبر ( ص ) بوديم ، مسافت ميان مكه و مدينه را مي پيموديم به وادي ارزق رسيديم پيامبر (ص ) فرمودند گويا مي نگرم موسي (عليه السلام) را با گيسوان بلند در حالي كه انگشتان دستش را در گوش نهاده بود و تلبيه حج مي گفت ، از اين وادي مي گذشت و آهنگ حج مكه مكرمه و كعبه مشرفه را داشت .(1)
امام باقر (عليه السلام) فرمودند :
موسي بن عمران (عليه السلام) با گروهي مركب از هفتاد تن از پيامبران به قصد حج از گذر گاه روحاء عبور مي كرد در حالي كه مي گفت « لبيك عبدك ابن عبديك ).(2)
و همچنين فرمودند:
موسي (عليه السلام) از رمله مصر محرم شد و از « ضائح الروحاء » با حالت احرام گذشت و بر ناقه اي سوار بود كه مهار آن از برگ خرما بود و دو جامه سفيد بر تن داشت وتلبيه مي گفت و كوهها او را در تلبيه همراهي مي كردند .(3)
امام صادق (عليه السلام) فرمودند :
موسي (عليه السلام) از صفائح روحاء عبور مي كرد و بر شتر سرخ موي سوار بود كه افسار آن از برگ خرما بود و دو جامه سفيد در برداشت و مي گفت لبيك يا كريم لبيك .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 - سنن ابن ماجه ج 2 ص 965
2 - و مسائل الشيعه ج 12 ص 385
3 - وسائل الشيعه ج 9 ص 54
پيامبر خدا حضرت موسي (عليه السلام) بر شتر سرخ موي سواره حج كردو به روحا ء گذشت ودو جامه سفيد در بر داشت كه يكي را به صورت لنگ بست و ديگري را بر دوش افكندو طواف خانه كردوسپس سعي صفا ومروه نمودو در حالي كه صفا و مروه را سعي مي كرد ندايي از آسمان شنيد كه مي گفت لبيك عبدي انا معك
پيامبر (صلّي الله عليه وآله) :
والّذي نفس محمد بيده ليهلّن ابن مريم بفجّ الرّوحاءحاجّا ًاو معتمرا او ليثنيهما
سوگند به آن كس كه جان محمد در دست قدرت اوست فرزند مريم از گردنه روحاء
امام صادق :
و مرّعيسي بن مريم بصفاح الروحّاءو هو يقول لبيك عبدك ابن امتك لبيك
عيسي بي مريم از صفائح الروحاء گذشت در حالي كه مي گفت : لبيك بنده تو و فرزند كنيز تولبيك 3
امام رضا (عليه السلام) هم فرموده اند: زمان حج پيامبران دهه ذي الحجه بوده است و آن پيامبران عبارتند از: آدم (عليه السلام) ،ابراهيم (عليه السلام) ، موسي (عليه السلام) ، عيسي (عليه السلام) و محمد (عليه السلام) و ديگر پيامبراني كه در اين مقطع زماني حج خانه خدا نموداه ند و اين سنت شد براي فرزندان آنها تا روز قيامت 4
بنا به روايت حلبي از امام صادق مي پرسند : آيا قبل از بعثت حضرت محمد (صلّي الله عليه وآله) حج خانه كعبه وجود داشته ؟ امام در پاسخ مي فرمايند : آري و دليل آن گفتار شعيب است كه درقرآن آمده كه در برابر ازدواج دخترش با حضرت موسي (عليه السلام) گفت:... علي ان تاجرني ثمانيه حجج5... مهريه اش اين است كه هشت حج اجير من باشي و نگفت هشت سال .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ازرقي -اخبار مكه ص 69-68
2 مسند احمد ج 2 ص 240-272-290
3 بحار الا نوار ج 99 ص 185و كافي ج 4 ص 213 باب الحوايج الا نبياء
4 بحار الا نوار ج 99 ص185 و وسائل الشيعه ج11 ص274
5 قصص ص 27
همچنين ،آدم و نوح حج گزاردند و سليمان با همراهي جن وانس و پرندگان وبادها حج به جاي آوردند و موسي بر شتر سرخ مو آهنگ حج كرد در حالي كه مي گفت: لبيك ،لبيك
ونيز خاطر نشان مي سازد: و آنگاه كه ابراهيم و اسماعيل ديوارهاي خانه را بالا مي بردند
از امام رضا (عليه السلام) است كه اگر كسي بپرسد : چرا موسم حج ماه ذي الحجه مقرر گرديده است ؟ در پاسح گفته شود:
براي اينكه خداوند دوست داشت كه با اين مناسك در ايام تشريق پرستيده شود و نخستين كسان كه حج خانه نمودند،فرشتگان بودند كه در همين ايام طواف كردند و اين سنت هميشگي شد تا روز قيامت و اما پيامبران : آدم ،نوح ، ابراهيم ،عيسي ،موسي و محمد صلي الله عليه السلام وساير انبياء در همين وقت حج به جا آوردند و اين سنت شد براي فرزندانشان تا روز قيامت
ودركتاب اخبار مكه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 بحارالانوار ج 99 ص44
2 بحرالانوار ج99ص45
3 اخبار مكه ج1 ص 68
بخش دوم: حج در زرتشت
بخش دوم - حج در زردشت :
آيين زرتشت با قدمتي 2500 تا 3000 ساله كه عمدتاً ماهيتي اخلاقي (افكار نيك - گفتار نيك - كردار نيك ) دارد از اديان كهن جهان بشمار مي رود.
سا لانه بيش از ده هزار زرتشتي از ايران و ساير نقاط جهان همچون كشورهاي آمريكايي ،اروپايي، آسياي ميانه،هند و هنگ كنگ به مدت 5 روز به زيارت پير سبز1
اين زيارتگاه در قلب كوير در 52 كيلو متري شمال شرقي يزد واقع شده كه قطره هاي بي شمار آبي كه از شكاف سنك بر اطراف زيارتگاه مي چكد زيارتگاه را سر سبز نگاه داشته است.
زائران در اين محل گرد هم جمع مي شوند واعمالي خاص به جاي مي آورند.
مناسك چك چك :
شمع رو شن كردن -دعا خواندن -نذر كردن - سدره پوشي و كشتي بستن2
از جمله منا سكي است كه در اين نيايشگاه به جاي مي آورند.
زيارت كنندگان بايد با سر پوشيده وارد شوند و آوردن نان نذري (سيرك ) و تعارف آن به زائران نيز بخشي از مناسك است.
از ديگر آيينهاي اين مراسم كتك زدن تازه دامادهاست . بدين گونه كه جوانان به ويژه جوانان مجرد،پرس وجوكردو كساني كه در طول يك سال گذشته ازدواج كرده اند را پيدا مي كنند و با شوخي وخنده دست وپاي اين تازه دامادها را گرفته ،به پشت مي خوابا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 پير سبز را مكان ناپديد شدن يكي از دختران يزد گرد سوم به نام حيات بانو { ظاهراًخواهر شهربانو همسر امام حسين و مادر امام سجاد مي باشد} ميدانند كه از برابر دشمنان مي گريخته است و به اين كوه پناه آورده است و نام چك چك را به دليل آبي كه از فراز كوه جاري است وآب مصرفي زايران را فراهم مي سازد بر آن نهاده اند.
.
2 سدره پوشي و كشتي بستن نوعي جشن تكليف است براي نو جوانان 14 تا 18 ساله دختر و پسر زرتشتي سدره لباسي سفيد و نازك است كه زير لباس معمولي پوشيده مي شود و كشتي كمر بندي است كه از دو رشته به هم تا0بيده تشكيل مي شود كه به دور كمر نو جوان دين پذير شده مي بندند و به اين ترتيب اين نو جوانان دين پذير مي شوند.
نند وكتك مي زنند . داماد وخانواده او نيز با شربت وشيريني كه در نيايشگاه تبرك شده از آنها پذيرايي مي كنند.
جوانان ضمن تفريح و سرگرمي و خوردن شيريني بدشان نمي آيد كه قهرمان كتك خوري سال آينده باشند.
دراين مراسم موبدان نيايش،جشن خواني را با همراهي مردم برگزار ميكنندو پس از اوستا خواني وسخنراني ها مردم دسته دسته به زيارت نيايشگاه ميروند. شبانگاهان بر دامنه اين كوه دردل كوير پر از ستاره تنها چراغ روشن خيله ها 1 آواز شادمانه مردمان با ستاره هاي بي شمار آسمان گفتگو ها دارد .
زرتشتيان زيارتگاهاي ديگري همچون پير بانو -پير هريشت و ... (كه همه آنها را منسوب به يزد گرد سوم آخرين پادشاه ساساني مي دانند) دارند وبراي هر يك زيارت ويژه اي تدارك مي بينند اما زيارت پير سبز را شايد بتوان مفصل ترين آنها خواند. اين زيارتگاهها زمان خاصي براي زيارت دارند كه به آن حج مي گويند.
لازم به ذكر است ساختماني همانند كعبه در پاسارگاد پايتخت كورش (در ميان كاخها - پادگان و مقبره كورش )واقع شده و همچنين ساختمان ديگري كه باز شبيه به كعبه بوده و امروز كعبه زرتشت ناميده مي شود ودر نقش رستم واقع شده 2 از جمله دلايلي مي باشد كه زرتشتيان اوليه به قداست كعبه واقف بوده اند . حال بر سر عقايد زر تشتيان نسلهاي بعدي چه آمده خدا داند.
در پايان به گفته اي در مروج ا لذهب اشاره مي كنيم كه آمده است :
« ايرانيان پيشين آهنگ خانه خدا مي كردند و آنرا طواف وتعظيم مي نمودند آخرين كسي كه از ايرانيان حج نمود ساسان پسر بابك نياي اردشير پسر بابك ، نخستين پادشاه و پدر سلسله ساسانيان بوده است . ساسان كسي بود كه به زيارت كعبه آمد و آن را طواف نمود ودر كنار چاه زمزم مناجات سر داد.31
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- زرتشتيان هر منطقه ،براي بيتوته چند روزه خود،بنايي به نام خيله ساخته اند . بناهاي باسه ديوار از سه سو باز و گشاده كه شامل
مطبخ و چند صفه و اتاق است كه به مجموعه آنها خيله گويند .
2-ميراث باستاني ايران ترجمه مسعود رجب نيا ص 192
3- مروج الذهب مسعودي ج1 ص254
بخش سوم: حج در يهوديت
بخش سوم - حج در يهوديت :
ديانت يهودي حج را به عنوان يك عبادت با آثارمادي ومعنوي مي نگرد همانگونه كه دين اسلام و ساير اديان توحيدي و غير توحيدي چنين نگرشي به حج دارند ولي تفاوت در ماهيت اين عبادت وآداب و اعمال و شعائر و مكان و زمان آن است .
حضرت موسي كليم الله (عليه السلام) از پيامبران اولو العزم بوده ومي دانست كه نداي ابراهيم (عليه السلام) جهان شمول است و به شريعت خاصي اختصاص ندارد و امكان نداشت از طريق حج صحيح ابراهيمي منحرف گردد و به راهي جز تعاليم خداوند برود. حضرت موسي هم همچنان كه قبلاًً در بخش روايات اشاره شد قطعاً به نداي حضرت ابراهيم (عليه السلام) لبيك گفته است.
شايان ذكر است در حال حاضر حج از ديدگاه يهوديان واجب نيست واز اركان عبادت آنها به شيوه اي كه در اسلام ديده مي شود به شمار نمي آيد.
انواع حج در يهوديت :
پس از حضرت موسي (عليه السلام) يهود به فرقه هاي مختلف در آمدند و هر فرقه اي شيوه اي را براي حج برگزيد و مكاني را براي آداب و مراسم حج انتخاب كرد كه به برخي از آنها اشاره مي كنيم:
1. گروهي از يهود آهنگ بيت المقدس و هيكل سليمان نمودند.
2. گروهي به طور سينا رفتند.
3. گروهي « بئرحي » در نزديكي شهر الخليل را برگزيدند.
4. گروهي اماكن طبيعي را برگزيدند.
حج بيت المقدس:
بيت المقدس يا قدس 1 از اهم اماكن مقدس نزد يهوديان است.همانطور كه نزد مسلمانان و مسيحيان هم مورد احترام است از اين رو حج بيت المقدس از قدرت ويژه اي برخوردار مي باشد.
يهوديان به ويژه يهودا كه از داوود و سليمان تبعيت مي كنند،براي بيت المقدس به ويژه پس از بناي هيكل 2 معروف در قدس شريف به دست سليمان (عليه السلام) احترام خاصي قائلند.
زمان برگزاري حج در بيت المقدس روز 14 ماه اول سال ديني آنها نيسان است كه به مناسبت نجات موسي (عليه السلام) وبني اسرائيل از دست فرعون و خروج از مصر جشن مي گيرند 3
خلاصه آنكه فرقه «يهودا » بيت المقدس وهيكل سليمان را محل بر گزاري حج سالانه خود قرار داده و در عيد سالانه موسوم به عيد فصح به برگزاري مراسم مي پردازند مهمترين اعمال آنها در اين مراسم قرباني كردن گاو است4 كه خون اين قرباني را با خمير آميخته و بدان تبرك مي جويند.
حج كوه موسي (عليه السلام) « طور سينا» :
يهوديان بر اين باورند كوهي كه در طور سينا واقع است و 320 كيلومتر از منطقه «عيون موسي» فاصله دارد همان كوهي است كه خداوند با موسي (عليه السلام) در آن سخن گفت و الواح مقدس را بر او فرو فرستاد. از اين رو يهود كوه سينا را طي قرنها تقديس كرده و آهنگ زيارت آن نموده و آن را از مقدسات خود شمرده است.
«منشه حاريل» استاد جغرافياي ديني و تاريخ اديان در دانشگاههاي عبري مي گويد: «يهود همه ساله حج مي گذارند. از قرن هفتم ميلادي تا به امروز آهنگ زيارت كوه موسي را مي كنند و براي رسيدن به اين مكان مشقت زيادي را متحمل مي شوند. آنها معتقدند كه خداوند از بالاي اين كوه با موسي (عليه السلام) تكلم كرده و وصايايي را هم در آنجا دريافت نموده است».
اين كوه براي آنان به مثابه كعبه براي مسلمانان است و حدود 20 ميليون يهودي مشتق حج اين كوه را تحمل مي كنند 5 . نامبرده سپس به بيان بطلان اين باور يهوديان پرداخته و در مقاله اي تصريح مي كند: «كوهي كه يهوديان به حج آن مي روند، كوهي نيست كه در آن جا خداوند با موسي سخن گفته است» 6 .
حقيقت اين است كه آنچه تورات در مشخصات و علائم كوه موسي (عليه السلام) ذكر مي كند با اين كوه مذكور كه يهود در موسم حج سالانه در آن حضور پيدا مي كند متفاوت است.
مثلاً فاصله اين كوه با عيون موسي و ارتفاع آن و اينكه كوه موسي حقيقي داراي معادن فيروزه و مس بوده كه يهود در آن تاريخ به صنعت و تجارت آن شهرت داشته 7 با آنچه الآن آن را كوه موسي مي نامند تفاوت دارد. كوه موسي كه امروزه شهرت گرفته ارتفاعش بيشتر است و داراي معادن مس و فيروزه هم نمي باشد. بنابراين اعتقاد يهود درباره اين كوه يك بدعت آشكار است كه هفت قرن پس از ميلاد مسيح (عليه السلام) به وجود آمده است.
حال به بيان برخي مناسك يهود در اين حج اشاره مي كنيم كه بد نيست خود شما آن را با مناسك حج مسلمين تطبيق دهيد!:
1- از معاشرت با زنان خودداري مي كنند .(8)
2- لباسهاي خود را براي اين مراسم شستشو مي دهند 9 و در برابر خدا مي ايستند.
3- نوشيدن از چشمه موسوم به «شيلوه مقدس» كه دعاي خاصي دارد.
4- روشن كردن عبادتگاه.
5- قرباني كردن و ديگر آداب.(10)
« بئرالحي» ، چاه مقدس
فرقه ديگري از يهود، منطقه اي را كه چاه مقدس قرار دارد تقديس مي كنند و به سوي آن حج مي گزارند. اين فرقه، عقيده دارند كه اينجا سرزمين جد اعلايشان اسحاق فرزند ابراهيم خليل (عليه السلام) است كه در آن شهر مي زيسته و بدرود حيات گفته است.
در تورات آمده است: پس از مرگ ابراهيم (عليه السلام) خداوند مقام نبوت را به پسرش اسحاق داد و اسحاق در كنار «بئرالحي الرائي» اقامت گزيد 11 و نيز در تورات است كه اسحاق در حيات پدر با مردم اين سرزمين وصلت كرد و مادر وي ساره نام داشت. در خصوص ازدواج اسحاق با رفقه ، تورات داستاني را آورده كه اين مكان و آب چاه حي را در نگاه يهود قداست خاصي بخشيده است. 12
منطقه «چاه حي» در نزديكي شهر الخليل واقع است و الخليل در 44 كيلومتري بيت المقدس قرار دارد كه همان شهر «حبرون» قديم است و قبر ابراهيم خليل (عليه السلام) و
همسرش ساره و اسحاق و يعقوب و «رفقه» همسر اسحاق در آن است و مسجد و معبد بزرگي اين قبرها را دربرگرفته است. 13
اين پنج تن جايگاه خاصي در نظر برخي يهوديان دارند و لذا قبرهايشان را تقديس نموده و به زيارتشان مي آيند و همچنين محلي است براي آهنگ حج و وسيله تقرب به خدا و تقديم قرباني و نذورات و هدايا و خواندن دعا و گريه و زاري براي برآمدن حوائج و نعيم بهشت و تحصيل رضاي خداوند.
دكتر حسن ظاظا، درباره حجّ اين منطقه مي نويسد: چاه «حي رائي» در نزديكي الخليل است كه بسياري از پارسايان يهود به حج آن مي آيند و تا به امروز ادامه دارد؛ زيرا در تورات آمده است:
«پس از مرگ ابراهيم، خداوند اسحاق را مشمول كرامت خود قرار داد و اسحاق در كنار چاه حي رائي اقامت گزيد و همانجا قبل از مرگ پدرش ابراهيم و مادرش ساره با رفقه ازدواج كرد». 14
حج معبد «ايل» در نزديكي نابلس:
فرقه ديگري از يهود موسوم به فرقه «سامري» اين معبد را تعظيم مي كنند. آنها مي گويند شهر قدس همان نابلس است و 18 ميل با بيت المقدس فاصله دارد. آنها براي بيت المقدس عظمت و حرمتي قائل نيستند. در شام زندگي مي كنند و خروج از آنجا را جايز نمي دانند.
معبد ايل كه يعقوب نبي (عليه السلام) آن را در كنعان بنا كرد نزديكي نابلس واقع شده كه بني اسرائيل به حج آن مي آمده اند تا هنگامي كه سليمان در قدس هيكل را بنا نهاد و جايگاه آن معبد همچنان مورد توجه بود تا اينكه مملكت سليمان پس از مرگش به دو بخش تجزيه شد:
1- سامره شمالي: كه مردم اين كشور با خاندان داوود و سليمان در جنوب خصومت داشتند و خود را اسرائيل مي ناميدند و در حج آهنگ بيت ايل را مي كردند. 15
2- يهودا: كه از نسل داوود و سليمان بودند و در حج آهنگ هيكل سليمان در «اورشليم» را مي كردند16. معبد بيت ايل در مجاورت كوهي قرار دارد. كوه را همانند كوه عرفات و معبد را همچون كعبه دانسته اند.
شايان ذكر است در دعاي معروف سمات به قداست اين مكان اشاره شده:
الهم اني اسألك باسمك العظيم الاعظم الاعزالاجل الاكرم... و بمجدك الذي تجليت به لموسي كليمك و... و ليعقوب نبيك في بيت ايل. 17
حج به اماكن طبيعي:
گروه ديگري از يهود به سوي اماكن طبيعي، چون كوه هاي بلند و تپه ها و اشجار و چاهها و چشمه هاي آب آهنگ حج مي كنند. مستند اينها پاره اي از نصوص تورات و تأسي به سنت نياكانشان مي باشد كه اين اماكن را تقديس كرده و آن ها را آيات بزرگ الهي مي دانسته و به وسيله آن ها به خدا تقرب مي جسته اند. اين نصوص براي برخي اماكن طبيعي زمين، قداستي قائل شده است. «اين ها فرائض و احكامي است كه حفظ مي كنيد تا در زمين خدا عمل نماييد تا در تمام روزهاي زندگي آن را در تصرف داشته باشيد و همه اماكني را كه امت ها به پرستش خدايانشان پرداختند، چون كوه هاي سر به فلك كشيده و بلندي ها و زير سايه درختان سرسبز ويران كنيد و محل قرباني ها را نابود سازيد و بت هايشان را بشكنيد و ستون هايشان را به آتش كشيد و تمثال خدايانشان را محو كنيد و نامشان را از اين مكان بزداييد و شما مانند آنها براي خدايتان عمل نكنيد بلكه به جايي كه خدايتان براي تبارهاي شما برگزيده و به نام هر يك نهاده، برويد و قربانيان و هدايا و نذورات و عبادت ها و گاو گوسفندهاي بكر را تقديم كنيد. 18
اين نص توراتي تأثير عميقي در درون برخي يهوديان نهاده كه سالانه به اين اماكن ويژه طبيعت- كه اجدادشان متصرف شده و اهالي آن سرزمين ها را مي كشتند و مي سوزاند- آهنگ حج كنند و قربانيان و هدايا و نذوراتشان را تقديم نمايند و همانگونه كه در بخش
اخير اين دستور آمده، نماز بگزارند و گوسفند و گاو بكر هديه دهند يا قرباني كنند و آتش برافروزند و به نبرد تاريكي بروند.
چنين حجي، در حقيقت همان عادات دوران بت پرستي است كه يهوديان قبل از بعثت موسي (عليه السلام)، اقتباس كرده و به فرزندانشان در طي قرون، به ارث گذاشته اند تا سنت هاي نژادي را پاس دارند و آب و رنگ ديني به آن بدهند.
دكتر حسن ظاظا گويد: يهود يا بني اسرائيل از درختان و كوه ها و تپه ها و چشمه هاي آب و چاه ها زيارتگاه هايي درست كرده و به حج اين اماكن مي روند و بدان تبرك مي جويند و معبدهايشان را بنا مي گذارند... . 19
اما چشمه ها و چاه هايي كه يهوديان آهنگ زيارت آن مي كنند، مشهورترين آنها «قادش» است كه مفهوم آن قداست است و در لغت عربي «عين قديس» چشمه مقدس تلفظ مي شود. و نيز «بئر سبع» كه در صدر همه قرار دارد و در جنوب غربي غزه واقع است و ساميان پيشين بني اسرائيل و بعضي ديگر عقيده داشته اند كه اين چاه مسكوني است يعني موجودات نامرئي از فرشتگان و جنيان در آن زندگي مي كنند و عدد آن ها هفت مي باشد و اگر كسي نقض سوگند كند يا به عمد دروغ بگويد بر اوست كه همراه طرف مخاصم خود نزد اين چاه رفته و هفت بار بر خود لعن كند تا نسلش منقطع گردد و به مرگ همه عزيزانش مبتلا شود و مال و جان و شرفش آسيب پذيرد و آواره زمين شود و گوش و چشم و عقلش را از دست بدهد.
با اين حال از تحقيق و تفحص در تورات، مكان خاصي را پيدا نمي كنيم كه از زبان پيامبرشان حضرت موسي (عليه السلام) حج همانند يك دستور الهي آمده است و جاي اين پرسش است كه آيا خداوند براي يهوديان، حج به مكان مخصوصي را واجب نساخته است؟ يا اينكه راويان و نويسندگان متون ديني توراتي، آن را از قلم انداخته اند؟ به هر حال اماكن حج يهود متعدد شده و كوچ يهوديان در اعياد سالانه به نقاط مختلف بوده و هر مكان عبادتي را با عنوان بيت مي ناميده اند كه در ازمنه مختلف محل برگزاري حج آنها بوده.
دكتر حسن ظاظا در خصوص زمان حج يهوديان مي نويسد:
1- « عيد فصح » كه در فصل بهار واقع شده و مدت آن هفت روز است و از روز پانزدهم نيسان به تقويم يهودي آغاز مي شود.
2- « عيد حساد » يا «اسابيع» كه مدت آن يك روز است كه در اوايل تابستان قرار گرفته است.
3- « عيد ظفلل » كه مدت آن هشت روز است و در پائيز قرار دارد.
در اين اين بخش به دو نكته اشاره مي كنيم:
1- در دائره المعارف الاسلاميه آمده است:
حج به سوي يكي از معبدها، يك رسم ديرينه سامي است كه حتي در اجزاي قديمي اسفار پنجگانه موسي (عليه السلام) به عنوان يك فريضه ديني عنوان شده است.
در سفر خروج فصل بيست و سوم فقره چهاردهم آمده:
«در هر سال سه مرتبه براي من عيد بگيريد».
و در آيه سي و سوم از فصل سي و چهارم آمده:
«در هر سال سه مرتبه همه مردان بايد در برابر خداي بزرگ، خداي اسرائيل ظاهر شوند».
و در سرزمينهاي عربي نيز اماكن بسياري وجود داشته كه در آن اماكن مراسمي همچون حضور در عرفات صورت مي گرفته است. 20
2- يهوديان خود مي دانند خداوند حج را تشريع فرموده و نيز از قداست بيت الله الحرام آگاهي دارند و مي دانند جدشان ابراهيم (عليه السلام) خانه اي براي بندگان خدا بنا نهاده است.
با اين حال حق را انكار و با باطل آميخته اند21 و به مكانهائي كه هواي نفسشان طلبيده و تعصب نژادي شان حكم كرده رهسپار شده و اين سنت الهي را به انحراف كشيده اند و در طي نسلهايي حقيقت بر آنها مشتبه گرديده است و اين خصلت انسان است كه اگر تحت ظابطه اي صحيح و زيرنظر ارشادگري صالح نباشد دستخوش هواي نفس مي شود.
خداوند همه ما را از انحراف نگهدار باشد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. قدس شهري است در نقطه مركزي فلسطين كه بر فراز تپه اي از سنگ به ارتفاع 762 متر قرار گرفته.
2. هيكل سليمان معبد مركزي يهود بود كه حرم حج و قبله آنها از زمان داوود و سليمان به شمار آمده. اين معبد در طول تاريخ رو به ويراني نهاده و جز بخشي از ديوار اصلي آن كه به ديوار غربي يا سوگواري معروف است چيزي بر جاي نمانده. يهوديان عقيده دارند مسجد الاقصي با سنگهايي ساخته شده كه از هيكل سليمان بر جاي مانده.
3. عهد قديم فصل 23 فقره 5 و 9
4. عهد قديم سفر خروج ص 29
5. فرعون موسي، دكتر سيدكريم، مجله الهلال شماره 5 ص 73
6. مجله المختار آلمان سال 1974
7. به سفر خروج، عهد قديم رجوع شود. در آنجا جغرافياي منطقه توضيح داده شده.
8. سفر خروج فصل 19 آيه 15
9. سفر خروج فصل 19 آيه 14 و 10
10. دائره المعارف الاسلاميه، گروهي از شرق شناسان ح 7 ص 306
11. عهد قديم سفر تكوين فصل 25 فقره 11
12. عهد قديم سفر تكوين فصل 24 فقرات 62-67
13. الموسوعه العربيه الميسره ص 764
14. سفر تثنيه فصل 12 فقره 1-7
15. مقصود از «ايل» خداوند است و بيت ايل يعني خانه خداوند.
16. طقوس الحج عنداليهود- الفيصل شماره 210/7
17. مفاتيح الجنان، دعاي سمات، شيخ عباس قمي
18. طقوس الحج عنداليهود- الفيصل شماره 210/7
19. طقوس الحج عنداليهود ص 10
20. دائره المعارف الاسلاميه ج 7 ص 305
لِمَ تلبسون الحق بالباطل و تكتمون الحق و انتم تعلمون- سوره آل عمران آيه 71
بخش چهارم : حج در مسيحيت
بخش چهارم - حج در مسيحيت
مسيحيان نيز همانند يهود، در آئين خود راه و روشهاي متعددي را پيموده اند و آنچه را خود خواسته اند به اسم شريعت درآورده اند و آنچنان در اذهان آنان اين راه و روشها جلوه كرده كه خود را به حق و ديگران را در مسير باطل قلمداد كرده اند.
حج را نيز بدينگونه تعريف كرده اند كه در پيرامون نمادهاي مورد تقديس خود به طواف بپردازند و قرباني كنند و نذوراتي تقديم نمايند و با گريه و تضرع، آمرزش گناهان خود را بخواهند و... .
مسيحيان به فرقه هاي گوناگوني تقسيم شده اند و هر فرقه اي طريقه خاصي را در حج و مراسم و آداب ويژه آن، اتخاذ كرده است.
كتاب مسيحيان، انجيل، اعياد ديني همچون عيد «فصح»، «عيد قيامت»، «عيد ميلاد» و «عيد فطاس» را به آنان اختصاص داده و اعيادشان بيشتر با مراسم و آدابي شبيه حج همراه است.
ونسك و حج مسيحيان:
يكي از نويسندگان مسيحي به نام «ونسك» در خصوص حج مسيحيان مي نويسد:
واژه شناسان عرب حج را به «قصد» تفسير كرده اند و اين با معناي حج در نظر مسيحيان يكسان است و همچنين ماده و معناي اين واژه در لغت سامي شمال و جنوب، همان طواف كردن و دور زدن باشد.
لازم به ذكر است كه در انجيل واژه اي با عنوان حج وجود ندارد، بلكه تنها از اعيادي نام برده شده كه در آن به جشن و شادي مي پردازند و از خداي پدر! و خداي پسر (مسيح (عليه السلام) ) ياد مي كنند.
ناگفته نماند كه به عقيده مسيحيان، حضرت مسيح تركيب يافته از روح الهي و تكوين انساني. بنابراين مسيحيت در عقيده به خداوند شرك مي ورزند و آيين آنها را آيين توحيدي نمي توان ناميد و ثنويت يا تثليث بر عقايد آنان حاكم است كه عبارت است از: «خداي پدر، خداي پسر و روح القدس».
جايگاهي كه خداي پسر «حضرت مسيح» در آن متولد شده يا به دار آويخته يا نماز خوانده يا با مادرش مريم (سلام الله عليها) ظاهر شده اند عنوان مقدس گرفته و اعياد مهم مسيحي به حوادثي در زندگي مسيح (عليه السلام) مرتبط مي گردد. مثلاً نماد عقيده مسيحيت صليب است كه به عيسي (عليه السلام) اشاره دارد و همچنين نماز و نيايش مسيحيان رو به مسيح وارد چرا كه آنان بر اين باورند كه براي انسان امكان آن نيست كه با خداوند صحبت كند. بنابراين عيسي (عليه السلام) را بايد مخاطب خود قرار داد و به نيايش با او بپردازند.
كليد عقايد مسيحيت
نويسنده مسيحي «فرتزرايدنور» مي گويد:
«كليد عقايد مسيحيت اين است كه در واقع «مسيح» پيدايش معتقدات آيين مسيحي مي باشد و هم اوست كه مجموعه اينها را در خود جمع مي كند 3.
بر اين اساس جامعه مسيحي اماكني را كه ياد و خاطره مسيح يا شخصيت مادرش مريم (سلام الله عليها) را تداعي مي كند براي اعياد ساليانه و آداب ديني و حج برگزيده اند.
در هر حال آنچه از مسيحيت به چشم مي خورد آن چيزي نيست كه در آيين نخستين حضرت عيسي (عليه السلام) وجود داشته است زيرا هر آنچه مورد تقديس قرار مي گيرد به اعتبار انتساب آن به شخص مسيح (عليه السلام) مي باشد نه به اعتبار انتساب آن به خداي مسيح. همه مي دانيم حضرت مسيح هم يكي از پيامبران اولوالعزم بوده و مي دانست كه نداي ابراهيم (عليه السلام) جهان شمول است و به شريعت خاص اختصاص ندارد. پس قطعاً ايشان هم به نداي
حضرت ابراهيم (عليه السلام) همچون حضرت موسي (عليه السلام) و ساير پيامبران الهي لبيك گفته است. همانطور كه قبلاً بدان اشاره شد از روايات استفاده مي شود كه همه پيامبران از جمله حضرت مسيح (عليه السلام) به حج خانه خدا مشرف شده اند4.
اماكن مقدس براي حج مسيحيان:
1- برخي از مسيحيان به سوي بيت المقدس در فلسطين جائي كه صليب اصلي عيسي (عليه السلام) قرار دارد رهسپارند و با اين حركت به سنت ملكه هيلانه تأسيس مي جويند.
2- گروه ديگر به كنيسه «رومه» رم در ايتاليا رو مي آورند.
3- برخي از آن ها به «لورد» در فرانسه، آنجا كه معتقدند جناب مريم براي آنان تجلي كرده، حج مي گذارند.
4- جمعي از آنان به كنيسه «فاطيما» متوجه اند؛ زيرا بانويي بزرگ و نوراني به نام فاطيما در آنجا تجلي كرده است.
اكنون به هر يك از اين موارد نظر مي افكنيم و موضع جغرافيايي هر يك و تاريخ آن را به اجمال از نظر مي گذرانيم:
حج بيت المقدس:
در هيچ يك از نصوص تورات و انجيل و ديگر آثار معتبر، نشانه اي از حج به بيت المقدس وجود ندارد و اين تنها سنتي است كه به علل خاصي رايج شده است. عامل اساسي اين را در تبعيت از سنت ملكه «هلن» (Helene)مادر امپراتور قسطنطنيه بايد كاويد كه نامبرده، چوبه داري را كه حضرت عيسي بر آن به داور آويخته شد، كشف كرد و آن روز را روز مبارك و عيد مسيحي قرار داد كه همه ساله در آن روز حج مي گذارند؛ روزي كه به «عود مقدس» موسوم است.
«هلن كه از مروجان آيين مسيحي بود، سياحتي را به شرق آغاز كرد و در خلال آن اماكن مقدس فلسطين را زيارت كرد و كنيسه هايي را دور اورشليم و و بيت لحم بنيان نهاد. مي گويند او موفق شده در اين سياحت عود صليب و چوبه دار حقيقي مسيح (عليه السلام) را پيدا كند5.
او اهتمام بليغي داشت كه جايگاه حوادث مهم جامعه مسيحي را كشف كند و معبدهايي را به عنوان يادمان اين حوادث بنيان نهد6.
مسيحيان «كنيسه قبر مقدس» يا «كنيسه قيامت» را كه در كنار كوهي بنا شده و معتقدند مسيح آنجا به داور آويخته شد را گرامي مي دارند.
زيارت يا حج كنيسه قيامت به اعتقاد مسيحيان معمولاً در عيد سالانه فصح صورت مي پذيرد كه زمان آن زمان 22 مارس تا 25 آوريل مي باشد.
معبد رومه در ايتاليا:
رم از شهرهاي مهم و مقدس ايتاليا در نگاه مسيحيان است. از ديرباز مركز فرهنگي، هنري وديني به شمار مي آيد و آن را شهر جاويدان يا شهر مقدس مي نامند. رم از شهرهاي بزرگ ايتاليا است كه تاريخ آن به قرن هشتم قبل از ميلاد مي رسد و در گذشته پايتخت جمهوري روم و سپس مركز امپراتوري رم بوده است. و نيز مركز تبشيري پاپ و امروزه پايتخت جمهوري ايتاليا و مركز فعاليت هاي اداري و روحاني كليساي كاتوليك رم و به تعبير ديگر پايتخت رهبري پاپ در آنجاست.
در تاريخ تمدن آمده است: عوامل متعددي وجود دارد كه پايتخت رم را به صورت مركز فعاليت هاي مسيحي و محل تلاقي مليت هاي مختلف درآورده. اين شهر از زيبايي خاصي برخوردار است و آثار باستاني جذابي دارد. مقر كليساي كاتوليك و حكومت پاپ به شمار مي رود و دل هاي بسياري از مسيحيان را كه به عيسي عليه السلام عشق مي ورزند، به خود متوجه ساخته و كليساي آن زيارتگاه سنواتي و مركز تجاري و تفريحي شده است.
آهنگ حج به اين كليسا به اعتقاد ما چيزي جز تفريح و گردشگري نيست و فاقد بعد معنوي مي باشد و اين نوع تفريحات سنواتي در هر مكان و زمان ممكن است و هيچ يك از شرايط حج و بندگي را ندارد و اين گونه سفرها با توجه به اوضاع اجتماعي غرب اموري است كه خداوند بدان راضي نيست و حضرت مسيح از آن تبري مي جويند. با اين حال جاي شگفتي دارد كه نام حج بر آن نهاده شود.
كليساي لورد در فرانسه(loord)
آهنگ حج به اين كليسا در سال 1858؛ يعني هيجده قرن پس از ميلاد مسيح عليه السلام رايج شده و انگيزه آن اين بود كه يكي از راهبه هاي كليسا مدعي شد مريم عذرا (سلام الله عليها) را مشاهده كرده! در حالي كه در جوار غاري قرار دارد كه در نزديكي آن كليسا تجلي نموده است.
«لورد» شهري است در بخش جنوب غربي فرانسه كه در قرون وسطي موقعيت مهم استراتژيك داشته و از سال 1858 م. به صورت زيارتگاه مسيحيان درآمده است و بيماران كاتوليك به قصد اسستشفا بدانجا رهسپار مي شوند؛ زيرا شايع شده بود كه مريم (سلام الله عليها) بارها در آن جا تجلي كرده و دختر جواني به نام برنادت وي را مشاهده كرده است 7. لويس معلوف مي نويسد: كتاب هاي مسيحيان مدعي است كه «برنادت سوبرويس» متولد سال 1844 در لورد فرانسه مريم عذرا را در سن 12 يا 14 سالگي زيارت كرده و او را به تأسيس اين معبد توصيه نموده است8 . اين غار باب المراد مسيحيان گشته است و با نذورات و ديگر دستاويزها، حاجات خود را آنجا طلب مي كنند. شب هايي را به گريه و زاري مي گذرانند و آمرزش گناهان خود و شفاي بيماران خود را مي خواهند. مايه شگفتي، ساده لوحي برخي مسيحيان است كه اين اماكن را جايگاه حج مي نامند كه خداوند و مسيح و مادرش پرستش مي شوند. كتاب هاي آن ها با جرأت تمام به نقل آن مي پردازند و تنها به اظهارات دختر بچه اي كه مدعي است در آنجا مريم عذرا را ديده، دل مي سپارند.
كنيسه فاطيما:
داستان فاطيما بر محور قضيه اي مي چرخد كه در اروپا اتفاق افتاده و توجه جهان مسيحي را به خود جلب كرده و در زمره آداب و شئون ويژه مسيحيان درآمده و به نوعي با جهان اسلام مرتبط مي گردد.
فاطيما قريه اي است در شبه جزيره فيبري در غرب اسپانيا و در شهري به نام «ليشبونه» قرار دارد؛ سرزميني كه عبدالرحمان در سال (710 م.) فتح كرد و تا قرن يازهم ميلادي در قلمرو اسلام قرار داشت و سپس اروپا آن را متصرف شد و اسلام از آن سرزمين رخت بربست و بيشتر مردم آن مسيحي اند.
اين قريه در سال 1917 م ناگهان به صورت زيارتگاه مسيحيان و مقصد زائران درآمد و آنچه مايه شگفتي پژوهشگران است، چگونگي آميختگي تعاليم مسيحي با تعاليم اسلامي؛ به خصوص در ديدگاه مردم قريه است كه كليساي فاطيما در آن واقع است.
داستان از اينجا آغاز مي شود كه سه كودك روستايي شاهد حادثه اي مي شوند كه در حوالي روستا براي آنان تجلي مي كند و سپس سرچشمه اعتقادي عميق براي اهل روستا مي شود (اجمال اين حادثه به قولي چنين است كه سه كودك شاهد تجلي نوري شدند كه به باور آن ها فاطمه زهرا عليها السلام بوده و تسبيحات حضرت زهرا را به آن ها آموخته كه به نقل تاريخ نگاران زائران مسيحي در كليساي فاطيما اجتماع مي كنند و تسبيحي به دست مي گيرند و هر يك به لغت خود آن تسبيحات را مي گويند.
قول ديگر در اين حادثه اين است كه مريم عليها السلام ظهور كرده و اين مكان را قداست بخشيده ولي نام فاطيما روي اين كليسا با وجه دوم سازگار نيست، اگر فاطيما همان فاطمه باشد.
در هر حال انبوه زائران، صدها كيلومتر طي مسافت مي كنند و از اطراف و اكناف به حج و زيارت اين كليسا مي آيند و به نذورات و ادعيه و آداب و اذكار مخصوص مي پردازند9.
1. عيد فصح يك عيد آييني است كه اوامر و نواهي مخصوص چون روزه و نماز و دعا و نذورات و قرباني و ديگر آداب ديني را دربرمي گيرد.
2. دائره المعارف اسلامي گروه مستشرقان ص 304.
3. چگونه بايد مسيحي بود؟ ص 176.
4. مراجعه شود به مقدمه مقاله ص 8
5. معجم الحضاره السلاميه هنري س. عبودي.
6. العرب و اليهود في التاريخ، د. احمد سوسه.
7. موسوعه المورد ج 6 ص 148.
8. المنجد.
9. الحج عبرالحضارات و الأمم. صص 129-127.
بخش پنجم: حج برخي اقوام
بخش پنجم- حج برخي اقوام
حال كه به حج زرتشت و يهود و مسيحيت اشاره اي داشتيم بد نيست قبل از آنكه به حج جاهليت و اسلام اشاره كنيم چند كلامي را هم راجع به حج برخي اقوام گوئيم:
حج در تمدن وادي نيل:
سرزمين مصر در دوران فراعنه به معابد و مقابر همچون اهرام و تعدد خدايان معروف است و تنها در عهد «اخناتون» به آيين توحيد شهرت يافته است.
هر چند مصري ها به خدايان متعدد عقيده داشتند اما از ميان آنها دو مورد را بر همه خدايان مقدم مي داشتند: 1- اُزيريس (Osiris) كه به عقيده آنها مقهور مرگ نيست. 2- خورشيد كه در آسمان شفاف مصر چشم ها را خيره مي كند و به نام «رَع» موسوم است و بزرگترن خدايان مصر مي باشد.
اين خدايان در نهايت به صورت انسانها درمي آيند و به عبارت صحيح تر؛ انسانها در قالب خدايان ظاهر مي شوند. خدايان مصر در قالب انسانها، مردان يا زنان مقتدرند كه در سيماي قهرماني ظهور مي كنند.
مصري ها ازيريس را خداي خود دانسته و پس از مرگ، قبر او مورد توجه نسلهاي بعدي قرار گرفت. آنها عقيده داشتند كه خدايانشان در معبد «ازيريس» در شهر «آبيدوس» 1 در
ايام عيد اين معبود اجتماع مي كنند. از اين رو، به همين مناسبت قصد زيارت آن را مي نموده و بدانجا جهت اعمال ويژه حج گرد مي آمدند.
ابيدوس به اصطلاح، كعبه مصري ها بود كه در اطراف قبرش طواف مي كردند و به اعتقاد آنها ازيريس سرسلسه شهداي آنهاست كه ديگر شهيدان جز از درب او وارد بهشت نمي شوند و به همين مناسبت مزار ديگر شهيدان را در آنجا قرار مي دادند.(2)
حج در تمدن بين النهرين:
تمدن بين النهرين، دجله و فرات، شامل سومري، بابل، كلداني و آشوري با سه هزار سال پيشينه تاريخي كانون معابد و آيين ها بوده است.
از جمله مذاهب سرزمين بين النهرين كه تاريخ آن به عهد قديم بازمي گردد آيين صابئين3 است كه در سه جاي قرآن 4 از آنان سخن گفته شده است. صابئين فرق مختلفي هستند كه در كتابهاي ملل و نحل نامشان و عقايد و آدابشان آمده است. فرقه اي از صابئين هستند كه بيت الله الحرام را بزرگ مي شمرده اند و كعبه را احترام مي كرده اند و همه ساله زيارت آن مي رفته اند. اين فرقه بر اين باورند كه كعبه و بت هاي آن به آنها تعلق داشته و بت پرستان از آنان بوده اند. آنها «لات» و «عزي» را به نام ستاره «زحل» و «زهره» ناميده اند.
نقل شده آنها كعبه را تعظيم مي كنند و معتقدند آن را «هرمس» يعني «ادريس» بنا كرده و آنجا خانه زحل بزرگترين ستاره سياره است. 5
حج در تمدن روم:
در تمدن روم نيز مراسمي به عنوان حج وجود دارد كه در آن، مراسم و آداب ويژه ديني تنظيم شده است. آنها ابنيه بزرگ و چهارگوش و مدور ساخته اند و براي آنها قرباني و هدايا و نذوراتي را تقديم مي كنند. براي هر يك از اين هياكل، خدايي را نهاده و براي جلب خشنودي خدايان و دوري از خشم آنها بدان ها تقرب مي جويند. كاهنان به زائران هياكل و معابد توصيه مي كنند كه با دقت مراسم و آداب ديني را انجام دهند و به اين منظور در اعياد سالانه و غير آن، حضور به هم رسانند و هرگاه در يكي از اين آداب ديني خطايي رخ دهد، واجب است آن را اعاده كنند حتي اگر سي بار آن عمل تكرار شود.
مهمترين اين آداب قرباني كردن است كه در يكي از اعياد به نام عيد خوك و گوسفند و گاو انجام مي شود. آنها عقيده دارند كه هرگاه صيغه اي خاص بر قرباني خوانده شود به آن خدايي تعلق خواهد داشت كه به نام او قرباني شده و بدين ترتيب قرباني براي خدايان صورت مي پذيرد... .
روميان محل ديگري نيز براي حج برگزيده اند و آن خداي ماه به نام «ديانا» مي باشد. ديانا به زعم آنها، روح درختي است كه از اريسا آورده اند، آنگاه كه اين اقليم در برابر حكومت رم تسليم شد! در نزديكي اريسا درياچه اي است به نام «نيمي» و بيشه انبوهي كه در آن زيارتگاه قرار دارد و ملجأ زائران و حج گزاران مي باشد.
حج در تمدن هند:
آيين هاي هند را به لحاظ كثرت ساكنان و اديان متعدد آن، نمي توان احصاء كرد. هند مانند مصر يا بابل يا روم نيست بلكه يك قاره است كه آيين هاي بي شماري از بت پرستي و بربريت گرفته تا آيين هاي روحاني متعالي در اين كشور وجود دارد.
هندوها نيز مانند ديگر ملل، اعياد سالانه دارند. بعضي از اين اعياد با آداب زيارت و احترام به معبد يا ضريح يا بناي ويژه اي همراه است كه مي توان آن را چيزي شبيه حج به مفهوم لغوي آن برشمرد.
هندوها به تقليد پيشينيان خود دعاها و نمازها و آداب ديگري را به زبان سانسكريت مي خوانند و كاروان هاي بزرگي به راه مي اندازند و به عبارت ديگر حج گزاران زيادي را حركت مي دهند و رهسپار حرم ها و معبدهايي مي كنند. آنها فقط بت هايي را مي شناسند كه با زيور آراسته شده و با طلا مزين گشته است و با جواهرات قيمتي آرايش داده اند و به نوعي با آن ها عمل مي كنند كه گويي انسانند و شعور دارند!
بزرگترين مراسم و آداب جمعي ، از ديدگاه هندي ها، قرباني كردن است. به نظر هندوها، قرباني فقط يك عمل صوري نيست بلكه آنها عقيده دارند كه اگر براي خدايانشان قرباني نكنند، از گرسنگي خواهند مرد! آن زمان كه خوردن گوشت انسان هنوز در ميان هندوها رايج بود ، قرباني را از انسان ها مي گرفتند و تدريجاً با پيشرفت اخلاق و فرهنگ مردم اين كشور، قرباني انسان به قرباني حيوانات تبديل شد.
مهمترين مركز عبادي هندوان كه از قرن شانزدهم قبل از ميلاد مورد توجه بوده، شهر بنارس است كه اهميت ويژه اي به آن داده و همه ساله به عنوان كعبه حج برگزيده شده و حدود يك ميليون بودايي از هند و چين رهسپار زيارت آن مي شوند و آرامگاه هايي را زيارت مي كنند و معبد طلايي در آنجا قرار دارد.
حج در چين:
مشهورترين بنايي كه چيني ها به قصد زيارت آن مي روند، «هيكل و قربانگاه آسمان» است. مي گويند: امپراتور بزرگ چين به نام «تاي دزونج» در ساعت سه بامداد روز اول سال چيني به جهت نيايش براي خانواده خود و مردم ديگر به آنجا مي آمده و قرباني مي كرده است و مردم چين اين سنت را ادامه داده اند.
حج در ژاپن:
به سراغ ژاپن مي رويم، مي بينيم مردم اين كشور در بسياري از امور؛ چون فلسفه و عقايد و فن معماري و بناي معابد از چين تقليد كرده اند. با اين تفاوت كه معابد ژاپن از نظر زيبايي و منبت كاري غني تر از معابد چين مي باشد. از دروازه هاي بزرگي كه در مدخل ورودي به حرم اماكن مقدسه در ژاپن وجود دارد، در چين ديده نمي شود؛ از جمله آداب ديني ژاپن اين است كه بودايي ها رهسپار شهر «نارا» مي شوند تا با زيارت معابد آن شهر، ياد نياكان خود را گرامي دارند كه در گذشته در آنجا هم سوگند شدند كه كشور ژاپن را از استعمار چين آزاد سازند و مردم ژاپن پيوسته به زيارت اين شهر مي آيند و به ياد
گذشتگانشان، نيايش و قرباني مي كنند. گروهي از مردم ژاپن عادت دارند ارواح اسلاف خود را تقديس كنند تا آن جا كه عبادت آنها را جزو آداب ديني مي شمرند... اين معابد در لغت ژاپني «في جا ياما» ناميده مي شود. فوجي به معناي آتش است.
نوعي ديگر از حج در ژاپن وجود دارد كه مربوط به شكوفه ها است و مي توان آن را «حج شكوفه» ناميد. شكوفه ها در نظر ژاپني ها از قداست برخوردارند و آنها را مي پرستند و براي آنها قرباني مي كنند. آنها در هر فصل نوعي از شكوفه را تقديس مي كنند.
آنچه از عبارات گذشته به دست مي آيد اينست كه تمام اين اقوام حج را به معناي قصد مي دانند نه چيز ديگر.
1- شهر ابيدوس Abydos تاريخ ديني و سياسي با اهميت و شايان توجهي دارد. در اين شهر قديمي ترين شاهان مصر به خاك سپرده شده اند.
2- الموسوعه العربيه الميسره ص 159.
3- كتاب ديني مقدس آنان ، مندائي گنزار با (صحف آدم (عليه السلام) ) مي باشد
برخي اعتقادات ديني آنان عبارت است از: خوردن گوشت حيوانات غير از گوسفند حرام است. همچنين است گوشت پرندگان شكاري و گوشت خوار و ماهي بچه زا. ازدواج با افراد غير صابئين مندائي حرام است. افراد اديان ديگر را به خود جذب نمي كنند. دروغ، زنا، دزدي، لهو و لعب حرام است و به معاد هم اعتقاد دارند.
4- سوره بقره آيه 62. سوره مائده آيه 69. سوره حج آيه 17.
5- عقايد ابراهيم (عليه السلام) ابوالانبياء ص 89.
6- عقايد ابراهيم (عليه السلام) ابوالانبياء ص 89.
بخش ششم: حج جاهليت
بخش ششم- حج جاهليت:
قبل از آنكه به حج جاهليت بپردازيم جا دارد اين نكته را توضيح دهيم كه چه شد سرزميني كه پايگاه توحيد و محل حج ابراهيمي بود تبديل به پايگاه شرك و بت پرستي گرديد كه يكي دو علت را بيان مي كنيم.
علت پيدايش بت پرستي در مكه:
1- شخصي از بزرگان مكه1 مريض شد بدو گفتند:
در «بلقاء» در سرزمين شام چشمه آب گرمي است كه اگر در آن استحمام كني بهبود خواهي يافت. وي عازم آنجا شد و در آن استحمام كرد و بهبود يافت. آن شخص در آنجا قومي را ديد كه بت مي پرستيدند. از آنها سئوال كرد و جواب شنيد كه: اينها معبوداني هستند كه ما به شكل هياكل علوي و افراد بشري درآورده ايم و از آنها ياري مي طلبيم و ياريمان مي كنند و هرگاه از آنها طلب باران مي كنيم باران مي بارد.
اين مطلب وي را به شگفت درآورد و يكي از بتهاي آنان را طلبيد و ايشان هم بت «هبل» را به او دادند. او در مراجعت به مكه «هبل» را روي كعبه نهاد. همو دو بت ديگر نيز به نام «اساف» و «نائله» كه به نقل «الملل و النحل» به شكل دو زوج و به نقل ديگران به شكل دو جوان بودند به همراه آورد و روي صفا و مروه قرار داد. برخي ديگر گويند آنها را در كنار
كعبه نهاده بودند. يكي در كنار كعبه و ديگري در محل زمزُم مردم را به پرستش بتها دعوت كرد و بت پرستي را در بين مردم موحد رواج داد.
1- برخي ديگر گفته اند: نخستين باري كه مردم مكه به پرستش بتها روي آوردند از اينجا شروع شد كه مردم مكه سالها بود كه از مكه خارج نمي شدند تا اينكه فشار زندگي آنها را مجبور به مسافرت و پراكنده شدن در شهرها نموده و روي علاقه اي كه به مكه و حرم داشتند هر كدام كه مي خواستند از مكه خارج شوند سنگي از سنگهاي حرم را به منظور احترام به همراه خود مي بردند و هر كجا منزل مي كردند و فرود مي آمدند آن سنگ را در كناري مي گذاردند و همانگونه كه اطراف كعبه طواف مي كردند، اطراف آن طواف مي كردند و اين كار تدريجاً منجر به پرستش سنگها و عبادت بتها شد و نسلهاي بعدي كه آمدند آن سنگها و بتها را معبود خويش دانسته و انگيزه اصلي اين كار را كه بدان جهت نياكانشان پايه گذاري كرده بودند فراموش كردند2.
اقسام حج جاهلي: حُمس، حِلّه، طُلس.
حُمس (اهل حرم):
حمس جمع احمس به معناي سخت كوش در دين است و چون قريش خود را اينچنين تصور مي كردند اين نام را بر خود نهاده و خود را اهل حمس مي دانستند و همچنين به معناي سفيد متمايل به سياهي است و آن هم به مناسبت سنگهاي كعبه است.
ابن اسحاق گفته از بدعتهائي كه قريش گذارده بودند بدعت حمس بود يعني مي گفتند چون ما فرزندان ابراهيم و اهل حرم و واليان خانه خدا و ساكنان شهر مكه هستيم و كسي ديگر داراي چنين حق و منزلتي نيست پس نبايد مانند ديگران، حرمت خارج حرم را مانند حرمت داخل حرم داشته باشيم3 و از اين رو وقوف به عرفات و افاضه از آنجا (كه خارج از حرم بود) را ترك كردند. با اينكه مي دانستند از مشاعر و مناسك حج و آيين ابراهيم خليل (عليه السلام) است و خداوند در قرآن اين كار را منع مي كند و مي فرمايد: «ثُمَّ أفيضوُا مِن حَيثُ أفاضَ الناس» 4 پس از آنجا كه ديگر مردم بازمي گردند، شما نيز بازگرديد.
از ديگر آئين حمس اين بود كه مي گفتند بر غير اهل حرم جايز نيست كه از طعام غير حرم در حرم بخورند5.
و همچنين الزام كرده بودند هر كه براي اولين بار بخواهد طواف كند بايد در لباس اهل حرم (حمس) به صورت خريدن يا عاريه گرفتن طواف كند و اگر نيافت عريان طواف كند6.
طواف عريان بر بيت رايج بود و شامل زنان نيز مي شده است. ريشه اين گونه طواف را بايد در سودجوئي حمسيان جست كه سعي داشتند از طريق كرايه دادن لباس محل درآمدي براي خويش نگهدارند. اهل حلّ يكي به جهت فقر و ديگر به سبب عدم تمكين در برابر مقررات و امتيازات برتري جويانه قريش، گاه زير اين بار نمي رفتند و چون غرض از حج، برپائي سنتي قبيله اي و جاهلي بود، حاضر مي شدند زنانشان هم عريان طواف كنند.
حلّه:
قبايلي كه خارج از حرم بودند و در حِلّ (خارج از حرم) زندگي مي كردند به حلّه معروف بودند. اينان براي طواف از حمسيان لباس كرايه مي كردند7.
طُلس:
اينان يمنيان اهالي حضر موت و عَكِّ و عجيب بودند. در وجه تسميه ايشان گفته اند چون از مكان هاي دور مي آمدند در حالي كه غبار راه بر آنها نشسته بود و به طواف خانه مي پرداختند، بدين نام خوانده شده اند8.
اينان در احرام بسان اهل حِلّه و در پوشيدن لباس و دخول خانه چون اهل حمس عمل مي كردند9.
چگونگي حج جاهليت:
مردم عصر جاهليت در جزيره العرب و نواحي آن خانه كعبه و منا و عرفات را تقديس و احترام مي كردند در حالي كه جامه احرام دربرداشتند.
حج آنها از روز نهم ذي الحجه آغاز مي شده و محور حجشان حج ابراهيمي بوده. اعراب جز آداب حج چيز ديگري را از شريعت ابراهيم (عليه السلام) حفظ نكردند، هر چند چيزي از آن كم و يا چيزي بر آن افزودند.
كلبي مي نويسد:
«اعراب جاهليت بنابر آنچه از عهد ابراهيم و اسمائيل بر ايشان بر جاي مانده بود خانه را تعظيم و طواف مي كردند. حج و عمره و وقوف به عرفه و مشعر و هديه كردن قرباني و محرم شدن براي حج و عمره از جمله آداب آنها بود كه با برخي آداب خود ساخته آميخته شده بود10.
تلبيه در حج جاهليت:
«لبيك اللهم لبيك، لبيك لا شريك لك، إلا شريك هو لك، تملكه و ما ملك»11.
طواف در حج جاهليت:
دو بت به نام «اساف و نائله» را در كنار كعبه نهاده بودند. يكي در كنار كعبه و ديگري در محل زمزم. طواف كننده ابتدا از «اساف» شروع مي كرد و پس از استلام حجرالاسود و ختم طواف بار ديگر حجرالاسود را استلام مي كرد و پس از آن با استلام «نائله» طواف را به پايان مي آورد.
از جمله آداب طواف آنان اين بود كه در هنگام طواف كردن سوت و كف مي زدند. قرآن كريم از حج اعراب جاهلي و اعمال آنان در جوار كعبه سخن گفته و اعمال شرك آميز و زشت آنان كه با تفاخر و تجارت و هرج و مرج همراه بوده را مورد مذمت قرار داده و مي فرمايد: «و ما كان صلاتهم عندالبيت إلا مكاء و تصديه»12 نيايش آنها در جوار كعبه جز سوت و كف زدن نبود.
ناگفته نماند طواف حج و عمره هميشه جنبه تعبد نداشته بلكه گاه براي اظهار خشم و شر و گاه براي گواه گرفتن خانه بر ظلم دشمنان هم بوده.
گفته اند ابو جُندَب بن مُرَّه كسي را از اهالي مكه پناه داد ولي زَهيراللَّحياني او را و زنش را بكشت. چون اين خبر به ابوجندب رسيد از منزلش بيرون آمد و پس از استلام ركن عورت خود نمايان كرد و به طواف پرداخت. مردم دانستند او قصد شرارت دارد13.
مواقف در حج جاهليت:
نخستين موقف عرفه بود كه روز نهم ذي الحجه بدان وارد مي شدند.
«هوتسما» وقوف جاهلان را در عرفات به وقوف يهود بر بالاي كوه سينا تشبيه كرده14 كه در آنجا خداوند از طريق رعد و برق بر موسي (عليه السلام) تجلي كرد.
همه در مزدلفه كه بين عرفات و مني است جمع مي شدند و حتي قريش و مكيان نيز در اينجا خود را داخل جمع مي كردند. شب را در آنجا به دعا و تلبيه سرمي آوردند و در انتظار برآمدن تيغ آفتاب مي ماندند.
در حج ابراهيمي برخلاف حج مشركين افاضه از عرفه بعد از غروب و از مزدلفه پيش از طلوع آفتاب انجام مي شود.
پس از مزدلفه وارد مني مي شدند و به نَحرهَدي مي پرداختند. اين كار از صبحگاه تا غروب خورشيد ادامه داشت. با طلوع خورشيد، سنگهايي را به اماكن خاص به نام مُحَصَّب و جِمار مي افكندند تا مكيان آنجا را به زير كشت نبرند. معلوم است كه سنگها بايد درشت باشد تا كاملاً زمين را غيرقابل كشت كند و اين با سنگريزه كه در حج ابراهيمي براي رمي جمرات به كار مي رود تفاوت دارد. آنان تا نزديك غروب آفتاب رمي نمي كردند15.
مراسم حج پيش از غروب روز نهم ذي الحجه آغاز مي شد و پس از عرفه و مزدلفه و آتش افروزي بالاي كوه قزح و نحر هَدي و رَمي جمار به هنگام غروب پايان مي يافت. در واقع شامگاه دهم ذي الحجه از مراسم حج فراغت يافته بودند.
تنها دخول مكه و طواف بود كه مي بايد به جاي آورند و آنگاه به ديار خود بازگردند.
مراسم حلق و تقصير هم بعد از تلبيد انجام مي شد. برحسب نقل تاج العروس، يمني ها مقداري آرد يا قاووت بر موهاي تلبيده كرده و مي بستند و چون حلق مي كردند، آرد يا قاووت مي افتاد و فقرا از آن بهره مي بردند 16.
در پايان يادآور مي شويم كه حج جاهليت حج مشركان بود. آنان پس از ورود به مكه پيش بتان مي رفتند و به كُرنش مي پرداختند، در عرفه و مزدلفه و مني پيوسته يا به ياد بت بودند و يا در كنار بت.
در مني هفت بت را در نزديكي جمرات سه گانه نهاده بودند تا حاجيان پس از آن به آنان تعظيم كنند.
قربانگاه هم در مني پر از انصاب بود كه مشركان خون قرباني را بر آن مي ماليدند 17.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1-گويند وي «عمرو بن لحي» بوده
2-المستطرف في كل فن مستطرف ج2 ص88
3-السيره النبويه ج 1 ص199
4-بقره199
5-الوثنيه في الادب الجاهلي ص305-304
6-السيره النبويه ج1 ص202
7-المحبرص180
8-الوثنيه في الادب الجاهلي ص308
9-المحبرص181
10-الاصنام ص6 ابومنذر هشام بن محمد كلبي
11-الاصنام ص6 ابومنذر هشام بن محمد كلبي
12-انفال 35
13-خزانه الادب البغدادي ج1ص292
14-Encyclopedia of Islam vol3 p32
15- السيره النبويه ج1ص120
16-تاج العروس ج3 ص486
17- الوثنيه في الادب الجاهلي ص319 به نقل از اخبار مكه
بخش هفتم: حج در اسـلام
بخش هفتم -حج در اسلام
در روايات اسلامي شماره پيامبران 124000 نفر ذكر شده كه فقط نام 25 نفر از آنان در قرآن آمده 1كه پنج تن از آنان اولوالعزم مي باشند.(2)
پدر اديان الهي حضرت ابراهيم خليل الرحمن معرفي شده چون پيامبران ساير اديان از فرزندان حضرت ابراهيم (عليه السلام) مي باشند.
ايشان حدود2000 سال قبل از ميلاد مسيح (عليه السلام) در بابل كرانه فرات به دنيا آمدند. حضرت ابراهيم (عليه السلام) پس از بت شكني ومهاجرت به بيت المقدس و پس از جرياناتي كه در اين مقاله لازم به يادآوريش نيست هاجر همسر خود و اسماعيل فرزندش را بنا به دستور پروردگار به سرزمين خشك و لم يزرع مكه برد و خود نزد همسر ديگرش ساره مادر اسحاق برگشت.
پس از سالياني دراز حضرت ابراهيم به مكه بازگشت و خانه كعبه را تجديدبنا كرد.
بنابر دسته اي از روايات بناي اوليه كعبه به دست حضرت آدم (عليه السلام) بوده و آغاز مراسم حج نيز به زمان ايشان باز مي گردد و همچنان كه نامگذاري برخي از نواحي اطراف مكه و نيز مشاعر در ارتباط با حضرت آدم و همسرش حوا ياد شده.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1-آدم ، ابراهيم، ادريس ، اسحاق، اسماعيل، الياس ، يسع، ايوب، داوود، ذوالكنعل، زكريا، سليمان، شعيب، صالح، يحيي، لوط، يعقوب ، يوسف، يونس ، هود، نوح ، موسي، هارون، عيسي، محمد (صلّي الله عليه وآله)
2 - نوح، ابراهيم، موسي، عيسي، حضرت محمد (صلّي الله عليه وآله)
مدت زماني پس از آدم خانه كعبه چندان مورد توجه نبود تا آن كه حضرت ابراهيم (عليه السلام) بار ديگر آن را تجديدبنا كرد.
مسعودي در مروج الذهب آورده:
ابراهيم (عليه السلام) پس از اقامت در مكه در حالي كه فرزندش اسماعيل (عليه السلام) 30 ساله بود مامور بناي بيت شد و با مساعدت اسماعيل (عليه السلام) خانه را ساخت.(1) و پس از آن مردم را به حج فراخواند «در بين مردم دعوت حج را اعلان كن تا از هر سو به هر وضعي و با هر وسيله ممكن از پياده و سواره و از راه دور و نزديك ، به نداي تو پاسخ دهند و به منظور انجام حج و زيارت كعبه گرد آيند.»2
اصول حج ابراهيمي همان است كه دين مبين اسلام تشريع كرده و به عقيده ما حج ابراهيمي همان حج اسلام و حج اسلام همان حج ابراهيمي است.
حج از منظر اسلام:
حج در اسلام در سال نهم هجري بر مسلمانان واجب شد و هدف اساسي و مهم بجاي آوردن حج، انجام عبادات آن است كه به منظور امتثال فرمان خداوند و اداي حق بندگي و سپاسگزاري از نعمتهاي بي شمار او انجام مي گيرد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 -مروج الذهب مسعودي ج 2 ص164
2 -حج 26-27 و اذن في الناس ياتوك رجالا و علي كل منامر ياتين من كل فج عميق ليشهدوا منافع لهم و يذكر اسم الله حج در اسلام وتمدنهاي بشري
مناسك حج به طور كلي يادآور خاطرات ابراهيم خليل است كه با عقيده راسخ و توكل كامل، همسر و فرزند خردسالش را در بيابان خشك مكه براي خداوند رها مي سازد از اين رو حج تجديد ميثاق است با آرمانهاي ابراهيمي و اينكه حاجي با دنياي پيرامون خود قطع رابطه مي نمايد و لباس احرام مي پوشد و سرود بي آلايش لبيك سرمي دهد و عازم ديار ابراهيمي مي گردد.
حج عشق و تمرين تحمل ناملايمات زندگي است. سفر حج در بردارنده درس تحمل سختيها، دوري از وطن، جدايي از خويشان و چشم پوشي از فراغت زندگي در ميان خانواده و دوستان است. حكمت الهي نخواسته كه اين سفر به سوي سرزمينهاي زيبا و سرسبز و خوش آب و هواي آسيا، اروپا و غيره كه تفريحگاههاي جهانگردان به حساب مي آيند، انجام گيرد. بلكه مشيت الهي آن بوده كه حج در بيابان بي آب و علف كه نه براي تفريح تابستان مناسب است و نه بهار، انجام گيرد و اين خود تربيتي است براي فرد مسلمان در تحمل دشواريها و ناگواريهاي زندگي.
در مناسك حج اين مساله كاملاً روشن مي گردد كه هيچ فرد و گروهي امتيازي نسبت به فرد يا گروه ديگري ندارد و از جمله اهداف بلند اين آئين عبادي، مساوات، و كنار نهادن برتري جويي،بر ديگران است.
شعاع يگانگي در حج بسيار وسعت مي يابد و مبدل به بيگانگي در احساسات ، يگانگي در شعائر، يگانگي در هدف، يگانگي در عمل و يگانگي در شعار مي گردد «نه اثري از اختلافات جغرافيايي و نژادي وجود دارد و نه تعصبي نسبت به رنگ، جنس و طبقه.
همگي مسلمان هستند و به خداي واحد ايمان دارند و گرد خانه واحدي مي گردند.
حج يك انجمن جهاني است حج به فرد مسلمان امكان مي دهد تا شاهد بزرگترين و پرشكوه ترين گردهمائي ساليانه اسلامي باشد. انجمني كه نه از طرف پادشاه يا رئيس حكومت و يا جمعيتي، بلكه از سوي خداي جهانيان بدان فرا خوانده شده است. در گردهمائي حج، يك مسلمان برادران خود را از پنج قاره دنيا مي بيند كه سرزمينها، رنگها و زبانهايشان متفاوت است و تنها پيوند اسلام و ايمان آنان را دور هم جمع كرده تا شعار واحدي را سردهند.
«لبيك اللهم لبيك، لبيك لاشريك لك لبيك»
مبارزه با نژاد پرستي و دفاع از حقوق بشر:
بد نسيت اين نكته را گوشزد كنيم كه:
«اينكه امروزه بعضي از قدرتهاي جهان شعار حقوق بشر و مبارزه با نژاد پرستي را سر مي دهند و كنفرانسهايي را هم در پرتو اين شعارها برگزار مي كنند و از حقوق بشر به عنوان يك ابزار كوبنده بر ضد ديگر ممالك استفاده مي كنند بدانند هزار و چهارصد واندي سال قبل، تجمع و گردهمائي مسلمانان جهان(حج) ، مبارزه با نژاد پرستي و تساوي حقوق بشر را يك فرض قرار داده و از آن سال به بعد همه اقوام را با هر نژاد و زبان ، اعم از عرب و عجم، سياه و سفيد، اروپائي و آمريكائي و... را سالي يكبار با پوشيدن يك لباس واحد وانجام مناسك ويژه دور هم جمع كرده و عملاً مي گويد در اسلام نژاد و قبيله و عشيره و زبان و كشور مطرح نيست و فقط در اسلام تقوي مطرح است كه:
ان اكرمكم عندالله اتقيكم 1
سرمشق انسانها
پيامبران خدا وامامان و اولياي دين سرمشق همه انسانها هستند و آشنائي با سيره اخلاقي و عبادي آنان براي بهتر پيمودن اين مسير بسيار مفيد است.
از اين رو، توجه به سيره پيامبران بالاخص پيامبر خاتم (صلّي الله عليه وآله) در عبادات، به ويژه در انجام مناسك حج و حضور در اين شعائر ابراهيمي براي جهانيان ، خاصه مسلمين بسيار كارساز است»2 پس از اينكه خداوند در قرآن مجيد كعبه را اولين و باسابقه ترين خانه عبوديت و پرستش مي داند و آن را براي همه جهانيان محور بندگي مي شناسد و بوسيله آن هدايت جهانيان را تامين مي كند3 طواف كردن به دور آن خانه و حج بجاي آوردن را براي تمام انسانهاي جهان فرض و واجب قرار مي دهد.
«و اذ بوا تا لـابراهيم مكان البيت ان لاتشرك بي شيئا و طهر بيتي للطائفين و القائمين و الركع السجود و اذن في الناس بالحج ياتوك رجالا و علي كل منابر ياتين من كل فج عميق4» به يادآور هنگامي كه مكان كعبه را براي ابراهيم معين كرديم تا مرجع عبادت و پرستشگاه را فراهم كند و به او گفتيم كه خانه مرا براي طواف كنندگان و نمازگزاران و راكعان و ساجدان پاكيزه نگه دار و در بين مردم دعوت حج را اعلان كن تا «از هر سو» و
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 -سوره حجرات 14
2 -با اندك تصرف ، حج در سيره رسول خدا (صلّي الله عليه وآله) پديد آورنده جراد محدثي
3 -آل عمران96
4 -حج 26-27
«به هر وضع و با هر وسيله ممكن» از پياده و سواره و از دور و نزديك ، به نداي تو پاسخ دهند و به منظور انجام حج و زيارت كعبه گردآيند.
اركان اسلام
امام باقر (عليه السلام) فرمودند اسلام بر پنج پايه بنيان نهاده شده :نماز ، زكات، روزه ، حج و ولايت1 «بني الاسلام علي خمسه اشياء علي الصلاه و الزكاه و الصوم و الحج و الولايه» «بنابراين برخلاف ساير اديان حج در اسلام از اركان دين بشمار مي آيد و بنابراين پس از واجب شدن حج بر هر مسلماني اگر عمداً آنرا به جاي نياورد ركني از اركان اسلام را نابوده كرده و در نتيجه اسلام كامل را از بين برده است.2»
خلاصه اي از اعمال حج در اسلام
شاعر در يك بيت اعمال حج در اسلام را به گونه اي كه اول هر عملي را در شعرش آورده است بيان كرده:
اطرست للعمره اجعل نهج
اوو ار نحط رس طر مرلحج
در مصرع اول به عمره تمتع اشاره كرده كه حاجي بايد قبل از حج تمتع بجاي آورد كه عبارتست از :
«ا»احرام
«ط»طوف
«ر» ركعتين(دو ركعت نماز طواف)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 -كافي ج 2 ص18
2 -صهباي حج آيت الله جوادي آملي ص43 چاپ سوم 1381
«س»سعي بين صفا و مروه
«ت»تقصير1
در مصرع دوم به حج تمتمع اشاره كرده كه حاجي بايد پس از عمره تمتمع انجام دهد:
«ا»احرام
«و»وقوف عرفات
«و»وقوف مشعر
«ا»افاضه از مشعر به مني
«ن»نحر «قرباني»
«ح» حلق «سرتراشيدن»
«ط»طواف
«ر»ركعتين(دو ركعت نماز طواف)
«س» سعي
«ط»طواف
«ر»رمي
«م»مبيت به مني شب 11 و 12 و براي متخلفين شب 13
«ر»رمي
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 -در عمره مفرده پس از تقصير طواف نساء و نمازطواف نساء هم بايد انجام شود.
اسرار برخي از مناسك حج
در اين چند سطر باقيمانده از مقاله جا دارد براي تكميل مطالب اشاره اي داشته باشيم به اسرار برخي از اعمال حج كه حضرت آيت الله جوادي آملي در كتاب ارزنده خود صهباي حج آورده اند.(1)
مهمترين سر حج سير الي الله است چنانچه در بعضي از روايات ، آيه كريمه «ففرو الي الله»2 بر «حج» تطبيق شده است3. سفر حج، فرار از غير خداوند به سوي خداي سبحان است و چون خدا همه جا هست «و هو الذي في السماء و في الارض اله»4
«و اينما تولوا فثم وجه الله5» معناي سير الي الله سير مكاني يا زماني نيست. فرار به سوي خدا بدين معناست كه «انسان غيرخداوند را ترك كرده، خدا را طلب كند» پي بردن به راز و سر مناسك حج دشوار است و اسرار بسياري ازآنها با عقل بشري قابل تبيين نيست. از اين رو تعبد در حج بيش از ساير دستورات ديني است چنانچه از رسول خدا (صلّي الله عليه وآله) نقل شده است كه به هنگام لبيك گفتن به خدا عرض كردند: خدايا! من با رقيت و عبوديت محض لبيك مي گويم و مناسك حج را انجام مي دهم :«لبيك بحجه حقا و تعبدا ورقا6» بنابراين مراسم ومناسك حج با بندگي محض و رقيت صرف و عبوديت تام هماهنگ تر است.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 -صهباي حج سر حج و ثمرات آن ص317 با اندك تصرف
2 -ذاريات50
3 -وسايل الشيعه ج 8 ص5
4 -زخرف84
5-بقره115
6 -محجه البيضا ج 2 ص197 در برخي متون ، اين عبارت به انس بين مالك اسناد داده شده است
* احرام
حج گذار بايد هنگام احرام بستن قصد كند هرچه را خداوند بروي حرام كرده ، او هم برخود تحريم كند.(1)
احرام سه جزء دارد:1- پوشيدن دو قطعه لباس ندوخته(براي مردان2)2- قصد حج(يا عمره) 3- لبيك گفتن3.
امام سجاد (عليه السلام) فرمودند احرام بستن بدين معناست كه «خدايا ارتباطم را از غير تو گسستم» وقتي حاجي لباس از تن بيرون مي كند به معناي اينست كه خدايا جامه گناه از تن بيرون كردم و وقتي لباس احرام مي پوشد به معناي اينست كه خدايا جامه طاعت در بركردم.
سر ديگر لباس احرام اينست كه به ياد باشيم كه در وقت مرگ لباس دنيا از تن بيرون مي كنند و كفن در بر مي كنند.
* سعي صفا و مروه
سعي زائر آنگاه كه رو به جانب صفا دارد اين است كه خود را تصفيه كرده و از صفاي الهي برخوردار شود و وقتي به سوي مروه مي رود، سعي مي كند تا مروت و مردانگي به دست آورد، زيرا مروه از مروت و مردانگي و صفا نشان تصفيه و تهذيب روح است. قبلاً در بخش حج جاهليت اشاره اي داشتيم كه دو بت اساف و نائله را بر روي دو كوه صفا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 مستدرك الوسايل ج10 ص166
2- زنان در لباس معمولي خود مي توانند محرم شوند.
3 -لبيك اللهم لبيك، لبيك لاشريك لك لبيك، ان الحمد و النعمه لك والملك لا شريك لك لبيك
ومروه نصب كرده بودند لذا برخي مسلمانان به گمان اينكه سعي بين آن دو بت نارواست گاه از سعي بين صفا ومروه پرهيز مي كردند1 تا اينكه خداوند امر به سعي كردن فرمود«فلاجناح عليه ان يطوف بهما»2
* وقوف در عرفات
قبلا در حج جاهليت3 اشاره شد كه عده اي از سران قريش مي گفتند ما چون ساكن حرم هستيم از مرز حرم بيرون نمي رويم. از اين رو به عرفات نرفته و در مشعر توقف مي كردند و معتقد بودند كه وجوب وقوف در عرفات مخصوص كساني است كه از راه دور آمده اند لذا خداوند تبارك و تعالي در رد اين عمل فرمود شما نيز همانند ديگران بايد به عرفات برويد و از عرفات به مشعر كوچ كنيد «ثم افيضوا من حيث افاض الناس»
سرُ وقوف در عرفات اينست كه انسان به معارف و علوم ديني واقف شده و بداند كه خداوند به همه نيازهاي او واقف است و بر رفع همه آنها تواناست. و خود را به خدا بسپارد و فقط او را اطاعت كند4.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 -بحارالانوار ج 2- ص365 و ج 21ص391 و ج 99 ص235
2 بقره158
3 -همين مقاله حج جاهليت
4 -امام سجاد (عليه السلام) كافي ج 4 ص224
* وقوف درمشعر
سرّ وقوف در مشعر كه اولين محدوده حرم و اولين در ورودي آن مي باشد اينست كه حج گذار قلب خود را با شعار تقوا آگاه كرده ، تقوي و خوف از خداوند را شعار دل خود قرار دهد.
* رمي جمرات
بايد توجه داشته باشيم كه نه آن حجر، شيطان است و نه اين سنگ زدن رمي شيطان است شيطان هرگز با هفت سنگ طرد نمي شود تنها راه طرد و در امان ماندن از آسيبهاي او استعاذه و به حصن الهي پناهنده شدن است.
رمي جمرات كردن نشانه اي از رمي ديو درون و بيرون راندن شيطان انس و جن است. پس اگر كسي خود جزو شياطين انسي بود، هرگز قدرت و لياقت تبري و رمي حقيقي را ندارد و اين همان سر رمي جمرات است.
* قرباني
در حج جاهليت شيوه آنان پس از قرباني اين چنين بود كه كعبه را به خون قرباني آلوده مي كردند و قسمتي از گوشت آنرا بر خانه كعبه مي آويختند تا خداوند آن را قبول كند1. اما خداوند در طرد آن سنت زشت جاهلي فرمود خداوند از گوشت قرباني و خون آن بي نياز است بلكه تقوا كه جان عمل است به خداي سبحان مي رسد2.
امام سجاد (عليه السلام) فرمودند سر قرباني اين است كه حج گذار با تمسك به حقيقت ورع گلوي ديو طمع را بريده و او را بكشد.
* حلق و تقصير :
تراشيدن موي سر(براي مردان) و تقصير براي زنان:
تراشيدن موي سر در مني نشاني از پاك شدن از آلودگيهاي اخلاقي و زدودن زنگارهاي روح و بيرون آمدن از سنگيني و تاريكي گناهان است.(3)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 -بحار ج 67 ص275
2 -لن ينال الله لحومهما و لادماوها ولكن يناله التقوي منكم حج 37
3 -مستدرك الوسايل ج10 ص166
* اميـــد
به اميد آن روزي كه همه جهانيان تمام شرايط بجاي آوردن حج ابراهيمي را كه يكي از مهمترين و اصلي ترين آن شرايط، اسلام، است را دارا شوند. «چه صفائي دارد كه گام به گام به خانه همه «اميدها» يعني كعبه نزديك شوي.
با ديدن كعبه ، آرامش روحي عجيبي تمام وجودت را پر مي كند از فرط خوشحالي خود را خوشبخت ترين آدمهاي روي زمين بشمار مي آوري.
خداي من، خواب مي بينم؟ آيا من هم لياقت ميهماني بزرگ خانه تو را يافته ام؟ همه عالم را در آينه خانه خدا مي بيني بي اراده و بي اختيار به خاك مي افتي. گريه امانت نمي دهد. مانند صحنه محشر هيچ كس كسي را نمي شناسد. همه در جاده اختصاصي خود با خدا وارد شده اند و همه راههاي ارتباط را جز تماس با خالق مسدود كرده اند كسي نمي داند كه نزديكترين يار و همسفرش چگونه احساسات خود را عرضه كرد. بدنها به شدت مي لرزند و سيل اشك از ديدگانت جاري است. هرگز ديگر خود را نمي شناسي فقط شكر مي كني و افسوس مي خوري چرا زودتر دعوت نشدم به اين خانه؟! همه اندام وجودت شكر را فريادمي زنند. تمام اين تجربه ها بديع و دلپذير و آسماني هستند و در لابلاي شب بوهاي مناجات چون نسيمي عطرآگين خواسته هايت را عاشقانه زمزمه مي كني. شايد پس از آن دقايق طوفاني اكنون آرامتر با خود بينديشي كه اين خانه با تمام ابعاد نمي تواند شكوهمندي خدايم را به من القا نمايد اما اين مكعبي كه سرشار از هزاران خاطره و واقعه
تلخ و شيرين است اكنون شاخكهاي شناختي تو را تحريك مي كند تا شكوهمندي خدايت را بهتر از قبل درك كني.
بي صبرانه مي خواهي حجر الاسود، حجر اسماعيل (عليه السلام) و درب خانه و مقام ابراهيم و زمزم و... را كشف كني چرا كه اينجا مركز آگاهي و شناخت است نه بي خبري و جهل و غفلت.(1)
«اللهم اجعلنا من احسن حجاج بيتك الحرام في كل عام»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 -مقاله ديدار با حضرت دوست محمد حبيب جهانمردي
« كوتاه سخن »
از مطالعه اين مقاله در مي يابيم كه حج در تمام اديان بجز حج در اسلام به معناي لغوي آن يعني« قصد» مي باشد و تماماً زاده بشر بوده ولي حج در اسلام به معناي اصطلاحي آن يعني ، «حركت كردن مسلمانان به سوي خانه خدا در وقت معين با انجام اعمال مخصوص ، تا از اين طريق بندگي را در برابر خداوند اظهار كند » تماماً از جانب پروردگار بوسيله پدر اديان حضرت ابراهيم (عليه السلام) تشريع شده است.
همانطور كه خداوندمي فرمايد هيچ ديني بجز اسلام پذيرفته نيست و پسنديده ترين دين نزد خداوند اسلام است1 و در جاي ديگر مي فرمايد :هر كس غير از اسلام دين ديگري بجويد از او قبول نيست و او در آخرت از زيانكاران است2. بايد بگوئيم هيچ حجي جز حج ابراهيمي كه همان حج در اسلام است پذيرفته نيست.
والسلام
سيد مهدي طباطبائي پزوه
محرم ـ ربيع الاول 1430
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 -ان الدين عندالله الاسلام آل عمران19
2 -و من يبتغ غيرالاسلام دينا فلن يقبل منه و هو في الاخره من الخاسرين ال عمران85
منابع:
* صحباي حج آيت الله جوادي آملي
* حج در رهگذر تمدنها / ماجد مومن /محمد تقي رهبر
* حج در آئين يهود :محمد تقي رهبر
* حج در آيين مسيحيت : ماجده مومن / محمد تقي رهبر
* ميقات حج پائيز1381شماره 41
* حج در سيره رسول خدا: جواد محدثي
* محمد حبيب جهانمردي- مقاله ديدار با حضرت دوست