متن کامل

معاونت امور روحانیون - مدیریت آموزش حج در سیره ائمه (علیهم السلام) رمضان امینی فرد 1 بسم الله الرحمن الرحیم چکیده مقاله این مقاله کوتاه بر آن است تا یکی از مسائل مهم در حوزه دین یعنی حج بیت الله الحرام را با استفاده از سیره رهبران الهی

معاونت امور روحانيون - مديريت آموزش

حج در سيره ائمه (عليهم السلام)

رمضان اميني فرد


1


بسم الله الرحمن الرحيم

چكيده مقاله

اين مقاله كوتاه بر آن است تا يكي از مسائل مهم در حوزه دين يعني حج بيت الله الحرام را با استفاده از سيره رهبران الهي مورد تحليل و ارزيابي قرار دهد.

در اين راستا به مباحث مهمي چون اهميت فوق العاده حج در اسلام، ضرورت جلوگيري از خلوت شدن حج، نقش حج در حيات سياسي امت، ضرورت انجام صحيح مناسك حج، ضرورت توجه به اسرار و معارف حج و ... پرداخته شده است.

كليد واژه‌ها:

حج، سيره ائمه و رهبران دين، اسرار و معارف حج، حيات سياسي امت و ...


2


پيشگفتار:

حج نمايشگاه بزرگ اقتدار مسلمانان، هر ساله در سرزمين وحي برپا شده و كانون اجتماع و اتحاد ميليونها مسلماني مي‌گردد كه از اقصي نقاط جهان در آن شركت مي‌كنند.

عظمت و قداست حج چيزي نيست كه بتوان در نوشتاري كوتاه به آن حتي اشاره‌اي مفيد داشت زيرا ابعاد وجودي حج و عمره به حدي است كه وقتي شاگردان فرهيختة ائمه (عليهم السلام) از آنان مي‌پرسيدند كه الان چند سال است از مناسك حج مي‌پرسيم همچنان مسائل آن باقي است! فرمودند: حجي كه چندين هزار سال از عمر آن مي‌گذرد را نمي‌شود در چند سال به تمام جوانبش دست يافت.

در اين نوشتار كوتاه به گوشه‌اي از ابعاد آن كه سيرة رهبران الهي و ائمه هدي (عليه السلام) در زمينه حج است مورد مطالعه و دقت واقع شده است.

گر چه در اين باب هم نمي‌توان حق مطلب را آنگونه كه هست ادا نمود ولي از باب «ما لا يدرك كله لا يترك كله» به گوشه‌اي از سيره ائمه (عليهم السلام) در باب حج خواهيم پرداخت.

ابتدا در پيشگفتاري موضوع مقاله را مورد ارزيابي قرار مي‌دهيم و واژه‌هاي حج، سيره و ائمه و رهبران الهي را مورد مطالعه قرار خواهيم داد و سپس به چند مطلب دراين باب اكتفا خواهيم كرد.

حج فريضه‌اي است مهم و داراي ويژگي‌ها و ابعاد گوناگون فردي و اجتماعي، سياسي، فرهنگي و اقتصادي كه اگر با آگاهي و بصيرت در اين راه قدم گذاشته شود به يقين


3


دست آوردهاي فرواني را در پي خواهد داشت يكي از دست آوردهاي مهم حج تقويت روح و روان و پاك شدن از آلودگي‌هاي روحي و اخلاقي، است كه زائر عارف و آگاه با دست يابي به آن مي‌تواند در مسير كمال انساني حركت نمايد و خود را به خداوند تعالي نزديك سازد و در نتيجه بهشت و رضوان الهي رابه عنوان پاداش به دست آورد و به سعادت برسد.

چنانكه سفر حج زمينه ساز آشنايي با تاريخ و اماكن و آثار اسلامي مكه و مدينه مي‌باشد كه يادگار پيامبر اكرم (صلّي الله عليه وآله) و ائمه معصومين (عليه السلام) است و ميان ما و صدر اسلام پيوند برقرار مي‌كند.

همچنانكه حج زمينه ساز آشنايي با مسلمانان از مليت‌هاي مختلف و اقوام و طوائف گوناگوني است كه از راه‌هاي دور و نزديك براي انجام اين فريضه‌ الهي، سياسي به حج مي‌آيند و حاجيان در مسجد الحرام و مسجد النبي (صلّي الله عليه وآله) و در كوچه و خيابان

و در مشاعر عرفات، مشعر الحرام و منا با آنان روبرو مي‌شوند و گفتگو مي‌كنند و ارتباط عاطفي و انساني برقرار مي‌كنند و با فرهنگ يكديگر آشنا مي‌شوند.

و بالاخره : حج: پديده‌اي است با ارزش كه از زمان حضرت ابراهيم (عليه السلام) هنگامي كه به دستور الهي نداي و اذن في الناس با الحج ياتوك رجالا و علي كل ضامر ياتين من كل حج عميق1 نازل شد، رسميت يافت، و سپس به صورت يك سنت، حتي در زمان عرب

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 - سوره حج/27


4


جاهلي ادامه يافت و در اسلام به صورت كاملتر و خالي از هر گونه خرافه دوران جاهلي تشريع گرديد. از نهج البلاغه اميرالمومنين (عليه السلام) در خطبه «قاصعه» و از بعضي روايات به خوبي استفاده مي‌شود كه فريضه حج از زمان حضرت آدم (عليه السلام) تشريع شده بود ولي رسميت يافتن آن بيشتر مربوط به زمان ابراهيم خليل (عليه السلام) مي‌شود. و از آيه شريفه: لله علي الناس حج البيت من استطاع اليه سبيلا استفاده مي‌شود كساني كه توانايي داشته باشند واجب است يك بار به حج مشرف شوند، و در روايات اسلامي و كتب فقهي، استطاعت معنا شده است به داشتن زاد و توشه و مركب، توانايي جسمي، باز بودن راه و توانايي بر ادارة زندگي به هنگام بازگشت از حج، گر چه در حقيقت همه اينها از آيه شريفه استفاده مي‌شود زيرا استطاعت در اصل به معناي توانايي است كه شامل تمام اين امور خواهد بود ولي خوبست به عنوان نمونه به يك روايتي كه استطاعت را معني كرده اشاره كنيم. عن الصادق (عليه السلام) حج البيت واجب لمن استطاع اليه سبيلا و هوالزاد و الراحله مع صحة البدن و ان يكون للانسان ما يخلفه علي عياله و ما يرجع اليه بعد حجه. فرمود: حج بيت واجب است براي كسي كه استطاعت داشته باشد و استطاعت يعني : زاد و توشه، صحت بدن، و تا زماني كه در سفر است مخارج زن و بچه، و وقتي از سفر حج برگشت بتواند زندگي كند.(1)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 - خصال صدوق حديث 606


5


سيره

سيره در لغت به معني سير است و سير يعني حركت، رفتن، سيره يعني نوع راه رفتن.

و در اصطلاح: رفتار و روش براي مقاصد و كاري كه صورت مي‌گيرد، حالا كه معناي لغوي و اصطلاحي سيره روشن و معلوم شد ما بايد در كارها كساني را الگو قرار دهيم كه تأمين كنندة سعادت دنيا و آخرت ما باشند.

قرآن مجيد پيامبر اكرم ص را بعنوان اسوه و الگو معرفي مي‌كند:

لقد كان لكم في رسول الله اسوه حسنه لمن كان يرجوا الله و اليوم الاخر و ذكر الله كثيرا1

مسلما براي شما در زندگي رسول خدا سرمشق نيكويي بود براي آنها كه اميد به رحمت خدا و روز رستاخيز دارند و خدا را بسيار ياد مي‌كنند.

روي همين جهت ما موظفيم از گفتار و رفتار، پيامبر (صلّي الله عليه وآله) تأسي كنيم.

و او را بعنوان الگو و اسوه قرار بدهيم و بعد از او، از ائمه معصومين (عليه السلام) پيروي كنيم زيرا آنان انتخاب شده از طرف خداوند هستند.

ائمه طاهرين رهبران الهي

از رواياتي كه از پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله كه از طريق اهل سنت و شيعه رسيده امامان و خلفاي بعد از خود را تا روز قيامت دوازده نفر معرفي كرده است كه اينها

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 - سوره احزاب / 21


6


رهبران الهي هستند و اطاعت آنان را لازم و واجب دانسته است. بعنوان نمونه: به چند روايت كه از طريق اهل سنت و شيعه وارد شده است اشاره مي‌كنيم.

الف: روي البخاري عن جابر بن سمره، قال سمعت النبي (صلّي الله عليه وآله) «يقول: يكون اثنا عشر اميرا» فقال كلمة لم أسمعها . فقال ابي: انه قال: كلهم من قريش»1

بخاري به سندش از جابربن سمره نقل كرده كه گفت: من از پيامبر (صلّي الله عليه وآله) شنيدم كه فرمود: بعد از من دوازده امير خواهد بود، سپس جابر مي‌گويد: پيامبر (صلّي الله عليه وآله) كلمه‌اي فرمود كه من نفهميدم پدرم به من گفت كه پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود: تمام آنها از فريش هستند.

ب: روي المتقي الهندي عن انس بن مالك قال: قال رسول الله (صلّي الله عليه وآله) لن يزال هذا الدين قائما الي اثني عشر من قريش، فاذا هلكوا ما جت الارض باهلها2

متقي هندي به سندش از انس بن مالك نقل مي‌كند كه رسول خدا (صلّي الله عليه وآله) فرمود: اين دين بر پاست تا اينكه دوازده نفر از فريش بر آن امامت و خلافت كنند و بعد از مرگ دوازده امام، زمين زير و رو خواهد شد.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 - صحيح بخاري ج 8 ص 127

2 - كنزل العمال ج 12 ص 33 حديث 33861


7


ج: روي ابن شهر آشوب في المناقب في حديث الاعمش، عن الحسين بن علي (عليه السلام) قال: فاخبرني يا رسول الله (صلّي الله عليه وآله) هل يكون بعدك نبي؟ فقال: لا«، انا خاتم النبيين، لكن يكون بعدي ائمه قوامون بالقسط بعدد نقباء بني اسرائيل ... الخبر.(1)

ابن شهر آشوب به سندش از امام حسين (عليه السلام) نقل مي‌كند كه فرمود: از رسول خدا (صلّي الله عليه وآله) سئوال نمودم كه آيا بعد از شما پيامبري خواهد آمد؟ فرمود: خير، زيرا من خاتم انبياء هستم و لكن بعد از من امامان خواهند آمد كه قيام كنندگان به قسط و عدل‌اند و عدد آنها به تعداد نقباي بني اسرائيل - دوازده نفر ... است.

مضمون اين احاديث را 35 نفر از صحابه نقل كرده‌اند و تنها از جابر بن سمره با پنجاه سند از پيامبر اكرم (صلّي الله عليه وآله) روايت شده است.

اين احاديث كه نقل شده از جهاتي بر امامت اهل بيت معصومين عليهم السلام دلالت دارد.

الف: همزماني نشر اين احاديث با نشر احاديث ثقلين، و از همين رو حديث ثقلين مي‌تواند مفسر اين احاديث باشد، كه حديث ثقلين به يقين دلالت دارد بر اهل بيت عليهم السلام، كه حضرت رسول الله (صلّي الله عليه وآله) فرمود: اني مخلف فيكم الثقلين ، كتاب الله و عترتي اهل بيتي، لن تضلوا ما تمسكتم بها و لن يفترقا حتي يردا علي الحوض.(2)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 - مناقب ابن شهر آشوب ج 1 ص 300

2 - جامع احاديث الشيعه ج 1: المقدمه ص 29


8


من در ميان شما دو چيز سنگين و نفيس به جا مي‌گذارم، كتاب خدا و عترت و اهل بيتم، تا زماني كه به اين دو متمسك شويد گمراه نشويد و اين دو چيز از هم جدا نمي‌شوند تا كنار حوض كوثر به من محلق شوند.

مرحوم آيه الله بروجردي (رحمه الله) : بعد از نقل اين حديث شريف فرموده است حديث ثقلين از احاديثي است كه شيعه و سني اتفاق و اجماع بر آن نموده و همگي آنرا نقل كرده‌اند و علاوه بر علما و محدثين شيعه بيش از يكصد و هشتاد نفر از علماء بزرگ و معروف اهل سنت در كتابهاي معتبر خود با سندهاي صحيح آنرا نقل كرده‌اند.

ضمنا اين حديث شريف صريح دراين است كه قرآن و عترت براي مسلمانان مكمل يكديگرند و تمسك به يكي از آنها براي جلوگيري از گمراه شدن كافي نيست.

و جمله لن يفترقا حتي يردا علي الحوض، (از هم جدا نمي‌شوند تا كنار حوض كوثر بر من وارد شوند) صريح دراين است كه هر گاه كسي ميان اين دو فرق بگذارد، يعني به يكي معتقد شود و به ديگري اعتقاد نداشته باشد، يا به هيچيك از آن دو چنگ نزند و متمسك نشود، از هر دو پيروي و اطاعت نكند و به هر دو پاي بند نباشد هدايت نشده و نخواهد شد. چنين فردي هر چند به ظاهر مسلمان است ولي در واقع اسلام نياروده و مسلمان واقعي نمي‌باشد.

بنابراين حديث ثقلين كه مورد قبول همه علماء چه شيعه و چه سني، مورد اتفاق همه آنان است، بصراحت دلالت دارد كه مراد از عترت، امامان معصوم (عليه السلام) هستند.


9


و احاديث نقل شده اگر چه به صراحت دلالت بر امامان معصوم ندارد ولي اين حديث ثقلين مي‌تواند مفسر اين احاديث باشد.

ب: همزماني اين احاديث با حديث غدير

ج: در برخي از روايات دوازده خليفه از آنها چنين تعبير آمده است: كه دين در عصر آنها عزيز بوده و قوام او به آنهاست.(1)

احاديث بسياري از طرق شيعه وارد شده است كه اگر زمين از حجت خالي گردد زمين دگرگون مي‌شود مثلا: مرحوم كليني (رحمه الله) به سند صحيح از ابي حمزه نقل مي‌كند كه فرمود: از امام صادق (عليه السلام) سئوال كردم آيا زمين بدون امام باقي مي‌ماند؟ حضرت فرمود: لو بقيت الارض بغير امام لساخت، اگرزمين زدون امام شود هر آينه دگرگون خواهد شد.(2)

واضح است كه حجت خدا بايد در روي زمين باشد تا بتواند آن را از دگرگوني نجات دهد، كسي كه بر عالم ماده و ناسوت، حجت است.

4- حج در سيره ائمه (عليهم السلام)

اگر بخواهيم حج كامل ابراهيمي انجام دهيم بايد آن را در سيره و روش پيامبر اكرم (صلّي الله عليه وآله) و ائمه اطهار (عليه السلام) جستجو كنيم و براي انجام آن از معصومين عليهم السلام الگو بگيريم

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 - صحيح مسلم ج 6 ص 3

2 - اصول كافي ج 1 ص 179 حديث 10


10


زيرا ثابت شده امروزه در جهان هر ملتي كه با دين و فرهنگ اخلاقي بزرگان آشنا بوده و براساس آموزه‌هاي ديني و الهي عمل مي‌كنند كمتر گرفتار مفاسد و مشكلات اخلاقي‌اند و آنان كه از اين آموزه بدورند سبعيت و بي رحمي و تجاوز به حقوق ديگران در ميان آنان بيشتر است لذا پيروي از اسوه و الگو، آدمي را زودتر به هدف مي‌رساند، پيامبران و امامان و اولياي دين سرمشق مسلمانان‌اند و آشنايي يا سيره اخلاقي و اجتماعي و عبادي و سياسي و اقتصادي آنان براي بهتر پيمودن اين مسير بسيار سودمند و مفيد است از اين رو توجه به سيره ائمه (عليهم السلام) در عبادات بويژه مناسك حج و حضور در اين شعائر ابراهيمي براي امت كارساز است، نمونه‌هايي از شيوه حج گزاري آن معصومين (عليه السلام) در منابع تاريخي و حديثي در همه ابعاد زندگي مي‌تواند الگو عمل قرار گيرد و براي رسيدن به مقصد كمك كند.

از باب نمونه: حرمت مكه و كعبه: خانه خدا، خانه توحيد و قبلة مسلمين، كه بازسازي آن، يادگار ابراهيم خليل (عليه السلام) است مكاني است مقدس و شهري است مورد احترام پيامبر (صلّي الله عليه وآله) و همة امامان معصوم (عليه السلام) ، و پيامبر ص اين حرمت را پاس مي‌داشت و با ذكر و دعا و رعايت ادب بر قداست آن توجه مي‌كرد و با تهليل و تكبير وارد شهر و حرم امن الهي مي‌شد، هنگام رفتن به مكه از تپة شمالي وارد و از ناحية جنوب خارج مي‌گشت.

هنگام ورود به مكه، خدا را به عنوان ذي المعارج و صاحب والايي بسيار مي‌ستود، در مسير راه، هنگام برخورد با هر سواره‌اي يا فراز آمدن بر هر تپه‌اي يا فرود آمدن بر هر


11


وادي و در فرصت‌هاي آخر شب و در پي نمازها، لبيك اللهم لبيك، لبيك لاشريك لك لبيك مي‌گفت.(1)

امام صادق (عليه السلام) در حال طواف بود كه سفيان ثوري از آن حضرت پرسيد وقتي پيامبر (صلّي الله عليه وآله) هنگام طواف به حجر الا سود مي‌رسيد چه مي‌كرد؟ حضرت فرمود: «كان يستلمه في كل طواف فريضه و نافله» در هر طواف واجب و مستحب، دست بر آن مي‌كشيد، آنگاه امام صادق (عليه السلام) به طواف پرداخت و چون مقابل حجرالاسود رسيده، عبور كرد و آن را استلام نكرد. سفيان ثوري خود را به حضرت رساند و گفت مگر نفرموديد كه پيامبر (صلّي الله عليه وآله) در هر طواف واجب و مستحب حجر الاسود را لمس مي‌كرد؟ پس چرا خودتان چنين نكرديد؟ امام صادق فرمود: مردم براي پيامبر خدا (صلّي الله عليه وآله) جايگاهي قائل بودند كه براي من قائل نيستند وقتي پيامبر (صلّي الله عليه وآله) به حجرالاسود مي‌رسيد، راه را براي او مي‌گشودند تا استلام كند و من خوش ندارم كه در ازدحام و شلوغي جمعيت وارد شوم.(2)

بريد بن معاويه عجلي از امام صادق (عليه السلام) پرسيد: چرا مردم هنگام طواف ركن حجر الاسود و يماني را استلام مي‌كنند اما دو ركن ديگر كعبه را استلام نمي‌كند؟

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 - كافي ج 4 ص 249

2 - بحار ج 47 / ح 232؛ كافي ج 4 ص 404


12


حضرت فرمود؟ همين پرسش را عبادبن صهيب بصري هم از من پرسيد به او گفت: زيرا كه پيامبر خدا (صلّي الله عليه وآله) اين دو را استلام اما آن دو را استلام نكرد و بر مردم است كه آنگونه عمل كنند كه پيامبر اكرم (صلّي الله عليه وآله) عمل كرده است، (ان رسول الله (صلّي الله عليه وآله) استلم هذين و لم يستلم هذين فانما علي الناس ان يفعلوا ما فعل رسول الله ص)(1)

اهميت و ارزش فوق العاده حج در سيره ائمه (عليهم السلام)

از آنجا كه امامان معصوم تجسم خط راستين اسلام ناب محمدي و وارثان صالح پيامبر و احياگر سنت رسول اكرم (صلّي الله عليه وآله) و مروج فرهنگ اصيل اسلام و حافظان زحمات رسول مكرم اسلام هستند در طول تاريخ زندگيشان با بذل جان و مال در حفظ و نگهداري آن كوشيدند و امامان معصوم به تعبير امام سجاد (عليه السلام) فرزندان راستين مكه و منا و كعبه و پاسدار روح كعبه هستند و با حضور فكري و تبليغي و شخصي و عيني خود در حفظ و حراست حج از هر گونه تحريفي مضايقه نداشتند چرا كه حج يكي از سنگرها و پايگاه‌هاي مهم براي ترويج و احياي فرهنگ غني اسلام است از اين رو ائمه (عليهم السلام) در طول تاريخ و در طول زندگي اصرار بر حضور شخصي خود در حج داشتند كه سفرهاي متعدد امامان و خطبه و سخنراني هاي آنها در مواضع مختلف حج گوياي حساسيت امامان معصوم بر مساله حج است كه از هر فرصت مناسب در مسجد الحرام و عرفات استفاده نموده و به تشكيل جلسه و ايراد سخنراني مي‌پرداختند چنانچه امام حسين (عليه السلام)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 - وسائل الشيعه ج 13 ص 134


13


در مخالفت با خواسته يزيد كه از امام (عليه السلام) بيعت مي خواست تا اينكه مشروعيت به خلافت ننگين خود ببخشيد، امام (عليه السلام) از مدينه به سوي كعبه مي‌رود و در كعبه مدتي اقامت مي‌كند وقتي متوجه شد كه جاسوس ‌هاي يزيد مي‌خواهند خون او را بريزند، اما براي حفظ قداست كعبه و حرم، حاضر شد حج را ناتمام بگذارد به بيابان‌ها آواره‌ گردد تا حريم امن الهي دچار خدشه نگردد.

روايات و احاديث فراواني دربارة اهميت حج و بخش‌هاي مختلف ديگر از امامان معصوم نقل شده است كه شاهد گويا بر اهميت و عظمت اين فريضة الهي و از سوي ديگر نشانة اهميت و اهتمام ائمه (عليهم السلام) بر حفظ و حراست حج از هر گونه تحريف است و بنابر روايات مختلفي امام زمان (عليه السلام) در عصر غيبت در هر سال در مراسم با شكوه حج شركت مي‌نمايد چنانچه امام صادق (عليه السلام) دراين زمينه فرمود:

يفتقد الناس اما مهم، يشهد الموسم، فيرهم ولا يرونه.(1)

و از محمد بن عثمان : يكي از نواب خاص امام زمان (عليه السلام) نقل شده است كه: و الله ان صاحب هذا الامر ليحضر الموسم كل سنه يري الناس و يعرفهم و يرونه و لا يعرفونه.(2)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 - بحار الانوار ج 52 ص 151 و الحج و العمره ص 119

2 - بحار الانوار ج 52 ص 152 الحج و العهده ص 119


14


حج در بيان امام صادق (عليه السلام)

ابن ابي العوجاء» كه از تلامذه حسن بصري بود و از توحيد منحرف و زنديق شد آمد به مكه، از روي انكار، كساني را كه حج مي‌نمودند مي‌نگريست و كار او به جايي رسيد كه علما از مجالست با او دوري مي‌كردند، او به خدمت امام صادق (عليه السلام) رسيد و سئوالي كرد: گفت: اين خانه‌اي كه با گل و آجر ساخته شد تا كي مي‌خواهيد دور آن بچرخيد؟

حضرت در جواب او فرمود: كسي را كه خدا گمراه كرد و چشم باطنش را نابينا كرد حق به نظرش زشت جلوه مي‌كند و او لذت نمي‌برد و دراين صورت شيطان ولي و مربي او مي‌گردد، اين خانه را كه با خشت و آجر و گل ساخته شده ،خداوند حكيم بندگان خود را، به امتحان اين خانه، به عبادت خواسته است و مردم را به زيارت اين خانه طلبيد تا امتحان شوند، و اين خانه را محل قرار پيغمبران خود قرار داد، و قبلة نمازگزاران گردانيد پس اين خانه يك شعبه‌اي است از شعبه‌هاي رضا جويي خدا و يك راهي است از راه‌هاي رسيدن به آمرزش خدا، نصب كرده شده بر وجهي كه دلالت مي‌كند بر اين كه بنا كنندة اين بنا در مرتبه جامعيت كمال است و ظهور عظمت و جلال و كبرياي آن صانع به مثال در اين بنا است، كه معني بندگي و اطاعت و فرمانبرداري بنده بر مولاي خود، محض اطاعت و فرمانبرداري، بدون شائبه‌اي از حظ نفس و التذاذ و هوا و هوس و هواي نفساني،

حالا به چند بيان نوراني امامان (عليه السلام) اشاره مي‌كنم:


15


1- امام صادق (عليه السلام) فرمود: «لا يزال الدين قائما ما قامت الكعبه» قوام دين به قيام كعبه پيوند دارد.(1)

2- و نيز در خطابة تاريخي حضرت زهرا (سلام الله عليها) آمده است: و الحج تشييدا للدين «خداوند حج را پشتوانة استواري براي تحكيم دين قرار داد»2

3- امام رضا (عليه السلام) نيز حج را سرچشمه سود و خير و منفعت براي جميع خلق در شرق و غرب زمين و دريا و خشكي و همه سرزمين‌ها، از حج گزاران و غير آنها ناميده است.(3)

ضرورت جلوگيري از خلوت شدن حج:

با توجه به اهميتي كه حج در بعد معنوي و مادي و سياسي و اجتماعي دارد تعطيل حج به هيچ عنواني جايز نيست و بر حكومت اسلامي است كه : خانه خدا را خالي نگذارند و اگر مردم از رفتن به حج تساهل كنند الزاما آنان را به حج اعزام كنند و هر گاه توان مالي نداشتند از بيت المال هزينه سفرشان را تامين نمايند.

معاويه بن عمار عن ابي عبدالله (عليه السلام) قال لو ان الناس تركوا الحج لكان علي الوالي ان يجبر هم علي ذلك و علي القمام عنده، و ... فان لم يكن لهم اموال انفق عليهم من بيت المال.(4)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 - وسائل الشيعه ج 8 ص 14

2 - دلائل الإمامه طبري ص 113

3 -وسائل الشيعه ج 8 ص 8

4 -وسائل الشيعه ج 8 ص 16 باب وجوب اجبار الوالي حديث 2



16


و در همين راستا به آنان كه از حضور در موسم و انجام فريضة حج استنكاف ورزند هشدار داده‌اند كه اگر حج را ترك كنند مستوجب هلاكت و عقوبت الهي خواهند شد و پيامبر خدا (صلّي الله عليه وآله) تارك حج را در زمره يهود و نصارا برشمرده است «من مات و لم يحج فلا عليه ان يموت يهوديا او نصرانيا» وسائل شيعه ج 8 ص 21

به همين لحاظ به تكرار حج نيز توصيه شده است همان گونه كه ائمه اطهار (عليه السلام) دهها بار حج بجار آورده‌اند. و در روايات آمده است كه پيامبر اكرم (صلّي الله عليه وآله) بيست بار حج گزارده كه هفت بار آن قبل از بعثت بوده است.(1)

بنابراين حج به هيچ وجهي نبايد تعطيل گردد و دراين خصوص در كتاب وسائل الشيعه مرحوم حر عاملي (رحمه الله) در باب عدم جواز تعطيل الكعبه عن الحج چند روايت ذكر كرده كه ما به عنوان نمونه به چند روايت اشاره مي‌كنيم.

1- عن ابي عبدالله (عليه السلام) قال: لو ترك الناس الحج لما نوظروا العذاب او قال انزل عليهم العذاب.(2)

عن حماد عن ابي عبدالله (عليه السلام) قال: كان علي (عليه السلام) صلوات الله عليه، يقول لولده يا بني انظروا بيت ربكم فلايخلون منكم فلا تنا ظروا.(3)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 - وسائل الشيعه ج 8 ص 94

2 - وسائل ج 8 ص 13

3 - همان ص 13


17


3- عن ابي عبدالله (عليه السلام) قال كان في وصيتة اميرالمومنين (عليه السلام) قال لاتتركوا حج بيت ربكم فتهلكوا، و قال من ترك الحج لحاجه من حوائج الدنيا لم تقض حتي ينظر الي المحلقين، و راه البرقي في (المحاسن) عن ابن القداح مثله1

4- محمد بن الحسين الرضي في (نهج البلاغه) عن أميرالمومين (عليه السلام) في وصيته للحسين والحسين عليهما السلام) و اصيكما بتقوي الله (الي ان قال) و الله الله في بيت ربكم لاتخلوه ما بقيتهم فانه ان ترك لم تناظروا2

بنابراين تا توجه به اين روايات وارده تعطيل كردن بر حج به هيچ وجهي جايز نيست افزون براين احاديث، رواياتي است كه با صراحت مي گويد هيچ عملي هر چند صالح و نافع باشد، جايگزين حج نمي‌شود. امام صادق (عليه السلام) از قول پيامبر خدا (صلّي الله عليه وآله) نقل مي‌فرمايد: كه در پاسخ به مرد اعرابي ثروتمندي كه موفق به حج نشده بود و از آن حضرت مي خواست عملي به او رهنمود كند تا به آن وسيله پاداش حج را ببرد چنين فرمود:

(عن معاويه بن عمار قال: قال: لما افاض رسول الله (صلّي الله عليه وآله) تلقاه تقاه اعرابي بالا بطح فقال: يا رسول الله اني خرجت اريد الحج ففاتني و انا رجل مميل يعني كثيرالمال فمرني اصنع في

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 - وسائل الشيعه ج 8، ص 13، حديث 9.

2 - وسائل الشيعه،ج 8،ص 15،حديث 10


18


مالي ما ابلغ به ما يبلغ به الحاج، فالتفت رسول الله (صلّي الله عليه وآله) الي ابي قبيس فقال: لو ان ابا قبيس لك زنته ذهبه حمراء انفقته في سبيل الله ما بلغت «به» ما بلغ الحاج.

اگر هموزن كوه ابوقبيس طلاي سرخ داشته باشي و در راه خدا انفاق كني، ثواب حج نخواهي يافت يعني به آن ثوابي كه يك حاجي به آن رسيده نخواهي رسيد.(1)

عن ابي عبداله (عليه السلام) قال لو كان لا حدكم مثل ابوقبيس ذهب ينفقه في سبيل الله ما عدل الحج» اگر براي شما هموزن كوه ابوقيس طلاي سرخ بوده باشد و ان را در راه خدا انفاق كنيد برابري با حج نمي‌كند.(2)

بنابراين با تامل در اين روايات و نظائر آن، كه در منابع حديث بيش از شمار است چنين استفاده مي‌شود كه حج از يك عبادت معمولي فراتر است و درميان عبادات نقش حياتي دارد و بقاي اسلام و حيات سياسي و اجتماعي امت بدان وابسته است.

و به فرموده حضرت امام (رحمه الله) : فرضيه حج در ميان فرايض از ويژگي‌ خاص برخوردار است و شايد جنبه‌هاي سياسي و اجتماعي آن بر جنبه‌هاي ديگرش غلبه داشته باشدف با آن كه جنبه عبادي‌اش نيز ويژگي خاص دارد.(3)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 - وسائل الشيعه، ج 8، ص 81، حديث 7، بحار الانوار ج 99، ص 8

2 - وسائل الشيعه، ج 8، ص 83، حديث 16

3 - صفحيفه نور ج 15 ص 123


19


نقش حج در حيات سياسي امت:

حج در بعد ساسي و اجتماعي نيز داراي ويژگي است باري كعبه معظمه بيت عبادت و معرفت، و حج كانون هدايت «هدي للناس» دعوت و رحمت، مغفرت بركت «مباركا» و مظهر عدالت و عزت، امامت، ولايت، محبت، برائت كه درسوره مباركه برائت دارد برائة من الله و رسوله الي الذين عهدتم من المشركين كه همه اين مفاهيم را شايد در واژه «قياما» كه درآيه شريفه آمده است جعل الله الكعبه قياما للناس، يافت.

چنانچه مفردات راغب در ماده قيام معنا كرده است: القيام ما يقوم به الشي كالعماد و السناد لما يعمد به و يسند البه، قيام چيزي است كه چيز ديگري بدان قوام گيرد وبه اتكاي آن بايستد.(1)

اگر به عمق اين واژه «قيام و مشتقات و هم خانواده آن در قرآن مجيد بنگريم نتيجه مي‌گيريم كه همه مسئووليت‌ها و ارزشها در پرتو قيام است. مانند:

قيام الله و اين هر نوع قيامي را كه براي خدا باشد در بر مي‌گيرد: مانند دعوت و هدايت به توحيد كه در سوره مدثر آيه 1 آمده است «يا ايها المدثر قم فانذر» و يا در سوره جن آيه 19 آمده: «و انه لما قام عبدالله يدعوه ...»

قيام براي تفكر و انديشه و رهايي از بردگي فكري و تقليدهاي كوركورانه، در پيام آسماني قرآن: «قل انما اعظم بواحدة ان تقوموا لله مثني و فرادي ثم تتفكروا2»

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 - المفردات في غريب القران

2 - سوره سبا آيه 46


20


قيام براي قسط «ليقوم الناس بالقسط( 1 )»

شاهد عدل و داد بودن: «كونوا قوامين لله شهداء بالقسط»( 2 )

قيام و استقامت در توحيد و يكتا پرستي: انما الهكم اله واحد فاستقيموا اليه و قيام براي مناسك حج و طواف و نماز و خضوع و پرستش: و طهر بيتي 3 للطائفين و القانتين و الركع السجود4

آري حج مشتمل بر همة اينها و يادآور قيام ابراهيم است، فيه آيات بينات مقام ابراهيم «آل عمران 97» و كسي كه در مقام ابراهيم مي‌ايستد بايد به همة اينها و تمام آنچه ابراهيم براي آن قيام كرد، قيام كند.

و اين ويژگي است كه از حج چهره‌اي ممتاز و منحصر به فرد درميان ديگر فرائض مي‌سازد و به همين دليل، حج و فلسفه حج، همچنان پويا و شگفتي آفرين است و بدين معنا كه حج همانند قرآن بطون هفتگانه و يا هفتادگانه دارد، گنجينه‌اي است با زواياي بيشمار كه هر كس به اندازة فهم و دانش خود آن را درك مي‌كند و با اين همه، حقايق آن تمام ناشدني است و با حركت زمان ورشد انديشة بشر رو به شكوفايي است و به هر

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 - سوره حديد آيه 25

2 - مائده آيه 8

3 - فصلت آيه 6

4 - سوره حج آيه 26


21


اندازه به بحث و بررسي فلسفه حج پرداخته شود مسائل تازه‌تري را خواهند يافت در اين باره به روايت اشاره مي‌كنم كه بسيار جالب است.

زراره بن اعين مي گويد: قلت لا بي عبدالله (عليه السلام) جعلت فداك، اسالك في الحج منذاربعين عاما فتفيتني ؟ فقال: يا زراره! بيت يحج «حج» اليه قبل آدم (عليه السلام) بألفي عام، تريد ان تفني مساله في اربعين سنه؟1

زراره بن اعين مي گويد : خدمت امام صادق (عليه السلام) عرض كردم : فدايت شوم حدود چهل سال است كه مسائل حج را از شما مي‌پرسم و شما فتوي مي‌دهيد و تمام نمي‌شود؟ حضرت فرمود: زراره! خانه‌اي كه دو هزار سال پيش از حضرت آدم (عليه السلام) فرشته‌ها آن را زيارت كرده و بدان حج گذارده‌اند، تو انتظار داري مسائل آن طي چهل سال پايان پذيرد؟ آري خانه‌اي كه مطاف فرشتگان قبل از آدم، كانون جمع پيامبران (عليه السلام) از آدم تا خاتم و از آن پس محور امامان معصوم (عليه السلام) و اولياء خدا بوده و ميلياردها انسان موحد، از نسل‌هاي مختلف و شرايع گوناگون رو به سوي آن نماز گزارد ند و به نيايش ايستاده‌اند و خداوند آن را قبله‌گاه اهل ايمان و مركز دائره اخلاص و مايه قوام انسان‌ها قرار داده و كانون جمع مسلمانان جهان است، مسائل آن با سير زمان در ابعاد مختلف، اخلاقي، فرهنگي، اعتقادي و سياسي و اقتصادي، پايان نمي‌پذيرد.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 - وسائل الشيعه ج 8 ص 7 حديث 12؛ من لا يحضره الفقيه ج 2 ص 306


22


امام خميني (رحمه الله) و حج:

حج عرصة نمايش و آيينة سنجش استعدادها و توان مادي و معنوي مسلمانان است، حج بسان قرآن است كه از آن همة بهره‌مند مي‌شوند ولي انديشمندان و غواصان و درد آشنايان امت، اگر دل به درياي معارف آن بزنند و از نزديك شدن و فرو رفتن در احكام و سياست‌هاي اجتماعي آن نترسند، از صدف اين دريا، گوهر هدايت و رشد و حكمت و آزادگي را بيشتر صيد خواهند نمود و از زلال حكمت و معرفت آن تا ابد سيراب خواهند گشت و همان اندازه كه كتاب زندگي و كمال و جمال در حجاب‌هاي خود ساخته ما پنهان شده است و اين گنجينة اسرار آفرين آن در دل خروارها خاك، كج فكري‌هاي ما دفن گرديده است، حج نيز به همان سرنوشت گرفتار گشته است. سرنوشتي كه ميليون‌ها مسلمان هر سال به مكه مي‌روند و جا پاي ابراهيم و اسماعيل و هاجر مي‌گذارند ولي هيچكس نيست از خود بپرسد ابراهيم و محمد كه بودند و چه كردند؟ و چه هدفشان بود، از ما چه خواستند؟ گويي به تنها چيزي كه فكر نمي شود همين است.

مسلم حج بي‌‌روح و بي تحرك و قيام حج بي برائت ، حج بي وحدت و حجي كه از آن هدم كفر و شرك بر نيايد حج نيست.(1)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 - صفحيه نور، ج 20، ص 229


23


دريك سخن، حج مي‌تواند نقطه تحول حج گزاران باشد كه پيمودن آن، رهتوشه‌اي براي همه عمر و سرچشمه‌اي پويا و همراه با بركات و نعمت‌هاي الهي باشد، اگر حج گزار به اين سرمايه غني معنوي بتواند دست يابد به يقين از آزمايش الهي درست بيرون آمد، و مي‌توان به قبولي مناسك و اعمال اميد داشته باشد وگرنه چه بسيارند نغمه سرايان حج و چه اندكند حج‌گزاران واقعي و به فرمودة امام صادق (عليه السلام) ما اكثر الضحيج و اقل الحجيج و در جاي دگر از بيانات امام خميني (رحمه الله) مشاهده مي‌كنيم:

بزرگترين درد جوامع اسلامي اين است كه هنوز فلسفة واقعي بسياري از احكام الهي را درك نكرده و حج با آن همه راز و عظمتي كه دارد و هنوز به صورت يك عبادت خشك و يك حركت بي حاصل و بي ثمر باقي مانده است.(1)

ضرورت صحيح انجام دادن مناسك حج:

براي اينكه اعمال حج صحيح انجام شود سيره ائمه (عليهم السلام) اين بود خودشان در حج حضور پيدا مي‌كردند تا پاسخگوي سئوالات فقهي باشند و از بعضي از روايات كه ذكر خواهيم كرد استفاده مي‌شود كه كلاس‌هاي آموزشي قبل از سفر، داشتند و اين گوياي اين حقيقت است كه كلاس‌هاي آموزشي ، از جمله ضروريات سفر حج و عمره است و آياتي از قرآن مجيد مؤيد اين ادعا مي‌باشد.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 - صحيفه نور، ج 20، ص 228


24


در مورد حضرت ابراهيم (عليه السلام) و اسماعيل (عليه السلام) مي‌خوانيم كه آن پيامبران پس از تعمير و ترميم «كعبه» از خدا خواستند كيفيت مناسك و اعمال حج را برايشان تعليم كند و اذ يرفع ابراهيم القواعد من البيت و اسماعيل ربنا تقبل منا انك انت السمع العليم ... و ارنا مناسكنا1

سپس جبرئيل امين از سوي خدا به تعليم آن دو پرداخت و شيوه احرام و اعمال ديگر را آموزش داد كه متن حديث در وسائل الشيعه به اين صورت آمده است عن ابي عبدالله (عليه السلام) قال: امرالله عزوجل ابراهيم (عليه السلام) ان يحج و يحج باسماعيل معه و يسكنه الحرام، فحجا علي جمل أحمر و ما معهما الا جبرئيل، فلما بلغا الحرم قال له جبرئيل: يا ابراهيم انزلا، فاغتسلا قبل ان تدخلا الحرم، منزلا فاغتسلا و اراهما كيف يتهيئان للاحرام، ففعلا، ثم امرهما فاهلا بالحج و امرهما بالتلبيات الاربع اللتي لبي بها المرسلون ثم ساربهما الي الصفا و نزلا، و قام جبرئيل بينهما و استقبل البيت فكبر اله و حمد الله و حمدا، و مجد الله و مجدا، و اثني عليه و فعلا مثل ذلك، و تقدم جبرئيل و تقدما يثنيان علي الله عزوجل و يمجدانه حتي انتهي بهما الي موضع الحجر الجر فاستلم جبرئيل و امرهما ان يستلما، و طاف بهما اسبوعا، ثم قام بهما في موضع مقام ابراهيم (عليه السلام) فصلي ركعيتن وصليا،‌ثم اراهما المناسك و ما يعملان ...(2)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 - سوره بقره/ 127

2 -وسائل الشيعه، ج 8، ص 163، حديث 23


25


و همينطور در مورد حضرت آدم (عليه السلام) آمده است كه : چون آدم (عليه السلام) ارادة زيارت بيت خدا نمود جبرئيل از سوي پروردگار مامور شد كه آن حضرت را به احكام و مناسك حج آشنا كند.

ان الله بعث جبرئيل الي آدم، فقال: ان الله ارسلني اليك لا علمك المناسك1

از اين آيه شريفه و اذ يرفع ابراهيم القواعد من البيت ... و حديث ما كه به عنوان نمونه ذكر شد، استفاده مي‌شود، كلاس‌هاي آموزشي يك ضرورت ديني و فقهي است كه بدون آن سالكان راه حق و زائران كعبه نمي‌توانند نسبت بي آن به تفاوت باشند حتي پيامبران خدا نيازمند آن بودند و از طريق آنان اين سيره و سنت ريشه گرفته است، و اين بخاطر اين است اعمال حج بهتر و صحيح انجام شود.

ضرورت آموزش معارف حج:

زائران مكه و مدينه لازم است به احكام و مسائل و مناسك، آگاه شوند ولي آنچه بيش از همه ضرورت دارد و جنبة محوري آگاهيها است معرفت قلبي و اعتقادي به اسرار و فلسفه مناسك است، و همين معرفت‌ها باعث رشد و تكامل بندگي‌ و عامل تقرب در پيشگاه خدا و قبولي اعمال مي‌گردد. و به همين نكته پيامبر اسلام فرمود: لا يقبل الله

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 - كافي ج 2، ص 191، حديث ؛1 وسائل الشيعه، ج 8، ص 160، حديث 20


26


عملا الا، بمعرفه يعني: خداوند هيچ عملي را بدون معرفت لازم نمي‌پذيرد و در سخن ديگر مي‌فرمايد: من عمل علي غير علم كان ما يفسد اكثر مما يصلح.(1)

هر كس بدون معرفت لازم كاري انجام دهد، فسادش بيش از اصلاح خواهد بود.

در حديث آمده است: كه روزي جمعي از شيعيان دور هم نشسته و در مورد امتيازات و فضائل بندگي بحث مي‌كردند، برخي نماز را شاخص امتيازات ذكر كردند و ديگران هر يك روزه جهاد، حج و موارد ديگر را، دراين ميان امام معصوم (عليه السلام) به سخن پيامبر خدا (صلّي الله عليه وآله) استناد نمود و فرمود: افضلكم افضل معرفه؛2

برترين شما آگاهترين و با معرفت‌ترين شماست.(3)

عن طلحه بن زيد قال سمعت ابا عبدالله (عليه السلام) يقول : العامل علي غير بصيره كالسائر علي غير الطريق لا يزيده سرعة السير الا بعدا.(4)

طلحه بن زيد مي‌گويد: از امام صادق (عليه السلام) شنيدم كه مي‌فرمود: هر كس بدون بصيرت عمل كند مانند كسي است كه بيراهه مي‌رود و هر چه شتاب كند از هدف دورتر مي‌‌گردد.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 - اصول كافي ج 1 ص 44 حديث 2

2 - فضائل الشيعه ص 93 حديث 28

3 - ميزان الحكمه ج 3 ص 1870

4 - اصول كافي ج 1 ص 54 حديث 1


27


و باز مي‌فرمود: خدا عملي را جز با معرفت نپذيرد و معرفتي نباشد مگر با عمل، پس كسي كه معرفت دارد، همان معرفت او رابر عمل دلالت مي‌كند و كسي كه عمل نكند معرفت ندارد لا يقبل الله عملا الا بمعرفة و لا معرفة الا بعمل فمن عرف دلته المعرفه علي العمل و من لم يعمل فلا معرفه له.(1)

و لذا در سيرة عملي پيامبر اكرم (صلّي الله عليه وآله) و ائمه معصومين (عليه السلام) داريم كه با تشكيل كلاسهاي آموزشي باب معرفت نسبت به مسائل و مناسك را بر روي مشتاقان باز مي‌نمودند به عنوان نمونه به كلاسهاي آموزشي پيامبر (صلّي الله عليه وآله) و امام صادق (عليه السلام) اشاره مي‌شود.

كلاس‌ آموزشي پيامبر اسلام (صلّي الله عليه وآله) :

هنگامي كه آيه و اذن في الناس بالحج ياتوك ... در سال دهم هجرت نازل شده، رسول خدا (صلّي الله عليه وآله) مامور گرديد طبق دستور آيه، پيروان خود را براي انجام حج آماده كند، بدين منظور جمعي از صحابه را علاوه بر شهر مدينة، به اطراف نيز گسيل داشت و به آنان تاكيد كرد: امسال در مراسم حج همه احاد مردم حضور داشته باشند تا وي به امر خدا تمام احكام اين فريضه را شخصا برگزار نموده و به مسلمانان تعليم نمايد «الا ان رسول الله قد عزم علي الحج في عامه هذا، ليفهم الناس حجهم، و يعلمهم مناسكهم فيكون سنة لهم الي آخر الدهر ..»2

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 - اصول كافي ج 1 ص 54 حديث 2

2 - بحار ج 28 ص 95 علل الشرايع ص 414 حديث 3


28


در تاريخ اسلام و احاديث متواتره آمده است كه آن حضرت 26 ذي القعده الحرام سال دهم هجرت با حضور تمام مسلمانان مدينه و اطراف آن كه قدرت تشرف داشتند عازم حج شد و احدي از مسلمانان از اين مراسم تخلف نكرد.

امام صادق (عليه السلام) مي‌فرمايد: جبرئيل در اجراي اين مراسم همراه پيامبر (صلّي الله عليه وآله) بود و آن حضرت به آئين وحي و تعليم جبرئيل همه موارد فريضه حج را مو به مو به مردم تعليم فرمود: ( 1 )

و اظهار داشت خذوا عني مناسككم يعني آداب مناسك حج را از من فرا گيريد، حتي تاكيد مي‌فرمود: تعلموا مناسككم فانها من دينكم احكام و آئين مناسكتان را فرا گيريد كه اين روش و اين اعمال از دين شما است ...( 2 )

كلاس آموزشي حضرت امام باقر (عليه السلام) و حضرت امام صادق (عليه السلام) :

با اشاره به دوران خفقان «بني اميه» و محروميت شيعيان از دسترسي به پيشوايان معصوم (عليه السلام) آنگاه به نقش پدر بزرگوارش حضرت امام باقر (عليه السلام) در كلاس‌هاي آموزشي حج مي‌فرمايد: كانت الشيعه قبل ان يكون ابوجعفر و هم لا يعرفون مناسك حجهم و حلالهم و حرامهم حتي كان ابوجعفر (عليه السلام) ففتح لهم و بين لهم مناسك حجهم( 3 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 - وسائل الشيعه ج 8ص 150 حديث 3

2 - تاريخ دمشق ج 26ص 211

3 - كافي ج 2 ص 250 حديث 6


29


يعني تا زمان پدرم، امام باقر (عليه السلام) شعيان در آموزش احكام حج و حرام حلال در تنگنا بودند، ولي چون او به دوران رسيد، باب علم و احكام را با « تشكيل كلاسها» به رويشان گشود و احكام و مسائل حج را برايشان بيان كرد»

ابوحنيفه پيشواي گروهي از اهل سنت، در نقش امام صادق (عليه السلام) در تشكيل اين كلاس‌ها و بيان احكام حج مي‌گويد: لولاجعفربن محمد (عليه السلام) ما علم الناس مناسكهم اگر امام صادق (عليه السلام) نبود مردم از دسترسي به احكام حج باز مي‌ماندند.(1)

از مجموع اين آيات و روايات و سيره امامان معصوم و سنت رسول الله (صلّي الله عليه وآله) و پيامبران استفاده مي‌كنيم كه تشكيل كلاس ها درهر عصر و زماني ضروري بوده و هيچ انساني بدون آموزش لازم است نمي‌تواندبه اسرار و آثار و احكام حج آگاه گردد و در نتيجه نمي‌تواند مناسك حج را صحيحا انجام بدهد براي اينكه بتواند يك حج ابراهيمي داشه باشد بايد مناسك حج را تعليم بگيرد.

ضرورت توجه به اسرار حج:

علي بن ابيطالب (عليه السلام) در نهج البلاغه دوباره اسرار و معارف اين واجب الهي فرمود: خداوند حج را بر شما واجب كرده، آنجا را قبلة مردمان ساخت و آن را براي دينداران نشانة فروتني در برابر عظمت او و اعتراف به عزت و بزرگواري خداوند قرار داد و از ميان بندگان خود افراد گوش به فرماني برگزيد كه دعو.ت او را پذيرفته، گفتارش را

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 - الفقيه ج 2 ص 519


30


گوش فرا دادند و بر جايگاه پيامبران ايستادند و چونان فرشتگاني شدند كه گرداگرد عرش خدا طواف كردند و در بازار عبادت حق تعالي سودها برگرفتند، خداوند كعبه را براي اسلام، نشان و براي پناه‌آورندگان به آن، حرم قرار داد، حج گزاري را واجب كرد، حق او را به مردم شناساند و زيارتش را بر شما نوشت و فرمود: بر هر كس كه مي‌تواند و استطاعت دارد كه براين خانه راهيابد حج واجب است، و آن‌كه كفر ورزد و سرباز زنده، پس همانا خداوند از جهانيان بي نياز است.(1)

و در خطبه قاصعه فرمود:

خداوند خانه‌اش را، كه وسيلة قيام و قوام مردم است، در منطقه كوهستاني و پر از سنگلاخ و در ميان كوه‌هاي سخت و شن‌هايي نرم و چشمه‌هايي كم آب و روستاهايي پراكنده قرار داد و از آدم و فرزندان او خواست تا روي به آن خانه آوردند و دل‌هاي خود را متوجه آن سازند ... تا از روي خواري شانه‌هاي خودشان را جنبانده، گرداگرد آن «لا اله الا الله» گويند و خاك آلوده و موپريشان گام بردارند، لباس‌ها را پشت سر انداخته و از تن بيرون افكنند، با زدن موها، زيبايي خود را از دست بدهند و در امتحاني بزرگ و آزمايشي سخت و دشوار فرمانبرداران را از نافرمانان جدا سازد.

اگر خدا مي‌خواست مي‌توانست خانة خود را در بهترين و زيباترين نقطة روي زمين قرار دهد و سنگ‌هاي آن را از زمرد سبز و ياقوت سرخ بپا سازد، لكن خداوند بندگان خود را

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 - نهج البلاغه خطبه 1 فراز 45 في ذكر الحج فيض الاسلام ص 40


31


با انواع سختي‌ها آزمايش مي‌كند و با مجاهدتهاي گوناگون به بندگي وا مي‌دارد، با دشواري‌ها و ناخوشايندي‌ها آنان را مي‌آزمايد تا كبر و خودپسندي را از قلوبشان بزدايند و فروتني را جايگزين آن سازند.(1)

پيشوايان معصوم مطالب مهم و با ارزشي را در بيان معارف و اسرار حج دارند كه توجه به فرمايشات آنان انسان را به مقصود مي‌رساند و بدون توجه به اسرار حج اعمال انسان به هيچ وجه مورد قبول نمي‌باشد و كمترين تاثيري نخواهد داشت، وبا حقيقت حج فاصلة بسيار دارد و حال آنكه خداوند طالب آن حقيقت است، خداوند حجي را مي‌خواهد كه مبرور باشد و حجي را مي‌خواهد كه مناسك آن، مناسك زندگي صحيح اسلامي باشد، حجي را مي‌خواهد كه حاجي پس از برگشت به غير خدا لبيك نگويد و گرد غير خدا نگردد.

حجي را مي خواهد كه حاجي با شيطان بستيزد و هر آنچه از دنيا نزدش عزيز است در راه خدا قرباني كند و جز خدا چيزي را نبيند و چيزي نخواهد زيرا حج عبادتي است خشك و بي روح نيست بلكه هر عملي در حج نكته‌ها و معارف فراوان و والايي دارد كه هدف اصلي حج را تشكيل مي‌دهند.

فضل بن شاذان از امام علي بن موسي الرضا (عليه السلام) دربارة علل تشريع حج مي‌پرسد و حضرت پاسخ مي‌دهد: «لعله الوفاده الي الله» حج به سوي خدا رفتن در پيشگاه باري

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 - نهج البلاغه خطبه 192


32


تعالي حاضر شدن) است» كسي كه معناي حضور در پيشگاه حي داور را بداند و فهمد به غير او توجه نكرده، خو درا به گناه نمي‌آلايد) «و طلب الزياده» حج زيادت طلبي و كمال خواهي و از خدا پاداش و ثواب فراوان خواستن است»

و الخروج من كل ما اقترت العبد تائبا مما مضي مستانفا لما يستقبل» حج خارج شدن از گذشته تاريك و پرگناه و توبه كردن از آنچه در گذشته انجام شده و شروع كردن خوبي و نيكي براي آينده است».

«مع ما فيه من اخراج الاموال» حج وسيله‌اي خارج نمودن و جداسازي دارايي‌ها از يكديگر است، خمس، زكات و ديون واجب را پرداختن و حق فقرا و محرومان و ديگر حقوق ديني را ادا كردن است»

«و تعب الا بدان و الاشتغال عن الاهل و والولد و حظر الانفس عن اللذات»

حج به سختي انداختن بدن، دور شدن از زن و فرزند، وضع كردن جان از هواهاي نفساني و شهوات و لذتهاي نامشروع و تمرين خود سازي و گناه نكردن است» مع ما في ذلك لجميع الخلق من المنافع في شرق الأرض و غربها، و من في البر و والبحر ممن يحج و من لا يحجج، من بين تاجر و جالب و بايع، و مشتري و كاسب و مسكين و مكار و فقير و قضاء حوائج اهل الاطراف في المواضع الممكن لهم الاجتماع فيها» حج براي تمامي مردم - در شرق و غرب زمين و‌انان كه در دريا و خشكي به سر مي‌برند، چه آنان كه حج مي‌گذارند و چه غير آنان، از تاجر، وارد كننده، فروشنده و خريدار كاسب و كرايه دهنده


33


مركب و فقير و مسكين، سودمند بوده و نيازهاي مردم در اطراف و اكناف زمين را برمي‌آورد.

مع ما فيه من التفقه ، و نقل اخبارالاتمه (عليه السلام) الي كل صفع و ناحيه، كما قال الله تعالي: فلولا نفر من كل فرقه منهم طائفه ليتفقهوا في الدين علاوه بر آنان، حج جايگاه فراگيري فقه و احكام دين و انتقال و گسترش اخبار پيشوايان (عليه السلام) به تمامي گوشه و كنار جهان است همانگونه كه خداوند فرمود: پس چرا كوچ نمي‌كنند از هر فرقه ...(1)

آن حضرت سپس به برخي از اعمال حج اشاره نموده، نكاتي را در فلسفه هر يك بيان مي‌كند و به حاجيان مي‌نماياند كه حج واقعي فراتر از يك سلسله رفتارها و كارهاي خشك و بي روح است، آنگاه مي‌فرمايد:

اگر كسي بگويد: چرا مردم به احرام مأمور شده‌اند؟ پاسخ آن است كه:

تا «حاجيان» قبل از ورود به حرم خداوند بلند مرتبه، خاشع و خد اترس شوند و از اشتغال به چيزي از دنيا و زينت ها و لذتهاي دنيايي و از هرگونه سرگرمي و هوسراني خود را دور داشته و با تمام وجود روي به سوي او كنند.(2)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 - اخبار عيون الرضا باب 34

2 - اخبار عيون الرضا باب 34


34


اسرار حج از زبان امام سجاد (عليه السلام)

يكي از بهترين گفتگوها كه به اهميت اسرار حج دلالت دارد سخنان امام سجاد (عليه السلام) با شبلي است كه از سفر حج بازگشته است، امام از او پرسيدند: آقاي شبلي! آيا حج گزاردي؟ گفت: آري، اي فرزند رسول خدا، فرمود: آيا به ميقات فرود آمدي و لباس‌هاي دوختة خود را از تن بدر كردي و غسل نمودي؟ شبلي پاسخ داد: آري، امام : آنگاه كه به ميقات درآمدي، نيت كردي كه لباس معصيت و نافرماني را از تن درآورده، جامة طاعت و فرمانبرداري خداوند را به جاي آن پوشيدي؟ شبلي؛ نه

امام (عليه السلام) : هنگامي كه لباس‌هاي دوخته درآوردي، آيا نيت كردي كه خود را از ريا و دورويي و ورود در شبهه‌ها، برهنه‌ و دورسازي؟ شبلي: نه امام: به هنگام غسل كردن، نيت كردي كه خود را از اشتباهات و گناهان، شستشو دهي؟ شبلي: نه

امام : (پس تو در حقيقت) نه به ميقات درآمده‌اي و نه لباس‌هاي دوخته را از تن كنده‌اي و نه غسل كرده‌اي ...

سپس از او مي‌پرسند: آيا خود را تميز كردي و احرام پوشيدي و پيمان حج بستي؟ شبلي: آري

امام (عليه السلام) : آيا اين نيت را داشتي كه خود را با نور توبه خالص پاكيزه مي‌سازي؟ شبلي: نه،

امام (عليه السلام) : به هنگام محرم شدن، نيت آن كردي كه هر چه را خداوند بر تو روا نداشته بر خود حرام بداري؟ شبلي: نه،


35


امام: به هنگام بستن پيمان حج، آيا قصد آن كردي كه هر پيمان غير الهي را گشوده‌اي (رها كرده‌اي) شبلي : نه

امام (عليه السلام) : نه احرام بسته‌اي، نه پاكيزه شده‌اي و نه نيت حج كرده‌اي.

آنگاه پرسيد: آيا به ميقات داخل شدي و دو ركعت نماز احرام بجاي آوردي، و لبيك گفتي؟ شبلي: آري، امام: به هنگام خواندن دو ركعيت نماز طواف نيت آن داشتي كه به بهترين كارها و بزرگترين نيكي‌هاي بندگان كه (همان نماز) است خود را به خدا نزديك مي‌كني؟ شبلي: نه، امام : آنگاه كه لبيك گفتي، نيت آن كردي كه به هر چه فرمانبرداري محض خداوند است سخن مي‌گوي و از هر نافرماني و معصيتي سكوت مي‌كني؟

شبلي: نه. امام (عليه السلام) : نه در ميقات داخل شده‌اي، نه نمازگزارده‌اي و نه لبيك گفته‌اي! و باز پرسيد: ايا به حرم داخل شده‌اي و كعبه را ديدي و نماز خواندي؟ شبلي: آري.

امام (عليه السلام) : به هنگام ورود به حرم نيت آن كردي كه غيبت و بدگويي هر مسلماني از جامعة اسلامي را بر خود حرام مي‌كني؟ شبلي: نه،

امام (عليه السلام) : به هنگام رسيدن به مكه، نيت كردي كه فقط خدا را مي‌خواهي و مي‌جويي شبلي: نه، امام : پس نه به حرم وارد شده‌اي و نه كعبه را ديده‌اي و نه نمازگزارده‌اي، و ادامه داد: گرداگرد خانة خدا طرف كردي؟ و اركان خانه را لمس نمودي و سعي انجام داده‌اي؟ شبلي: آره

امام : به هنگام سعي، نيت آن داشتي كه (از شر شيطان و نفس) به خدا پناه مي‌بري و او كه آگاه به پنهان هاست، نسبت به اين مساله داناست؟ شبلي: نه، امام : پس نه طواف


36


خانه كرده‌اي، نه اركان را لمس نموده‌اي و نه سعي بجا آورده‌اي، سپس فرمود: آيا با حجر الاسود دست دادي، كنار مقام ابراهيم ايستادي و دور ركعت نماز خواندي؟ شبلي: آري، دراين هنگام امام عليه السلام فرياد برآورد چونانكه گويي نزديك است از دنيا برود، سپس فرمود: آه، آه، كسي كه با حجرالاسود دست داده مصافحه كند، در حقيقت با خداوند متعال دست داده است پس اي نادار ناتوان بنگر و بينديش پاداش آنچه را حرمت قائل شده و بزرگ داشته‌اي صنايع مگردان و همچون معصيت كاران، دستي كه به خدا دادي (پيماني را كهبا خدا بستي) نشكن.1

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 - مستدرك الوسائل ج 1ص 166


37


جمع بندي و خلاصه مقاله

در اين مقاله پس از تبيين و تعريف واژه‌هاي مورد استفاده در عنوان مقاله (حج ، سيره و ائمه طاهرين) به ارزش و اهميت فوق العاده حج در فرهنگ اسلام اشاره شده و از بيانات ائمه معصومين در اين باب استفاده شده است. سپس بحث ضرورت جلويگري از خلوت شدن حج مطرح شده و ديدگاه رهبران الهي در اين باب توضيح داده شد و مطالب ديگري چون نقش حج در حيات سياسي امت ضرور(ت انجام صحيح مناسك و همچنين ضرورت توجه به اسرار و مناسك آن با استفاده از روايات و سيره عملي اهل بيت (عليهم السلام) مورد بحث و بررسي قرار گرفته است اميد آنكه مقبول نظر اهل نظر و دقت واقع شود


38


منابع و مآخذ

1- قرآن

2- نهج البلاغه، ترجمه فيض الاسلام

3- نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتي

4- شيخ صدوق، خصال

5- شيخ صدوق، من لا يحضره الفقيه ج 2

6- شيخ صدوق، علل الشرايع

7- صدوق، عيون اخبار الرضا (عليه السلام)

8- ري شهري، محمد، الحج و العمره

9- ري شهري، محمد، ميزان الحكمه

10- ابن عساكر شامي، تاريخ «دمشق» ج 26

11- محدث نوري، مستدرك الوسائل

12- بخاري، صحيح ج 8

13- متقي هندي، كنزل العمال ج 12

14- ابن شهر آشوب، المناقب ج 1

15- مرحوم بروجردي (رحمه الله) ، جامع احاديث شيعه ج 1

16- كليني (رحمه الله) ، اصول كافي ج 1


39


17-

كليني (رحمه الله) ، فروع كافي ج 2

18- ابن سعد، طبقات كبري ج 2

19- مجلسي (رحمه الله) ، محمد باقر، بحار، ج 47 - 52 - 99 - 28

20- حر عاملي، وسائل الشيعه، ج 13-8

21- طبري، دلائل الامامه

22- امام خميني (رحمه الله) ، صحيفه نور، ج 15-20

23- راغب اصفهاني، المفردات في غريب القرآن

24- مسلم، صحيح


| شناسه مطلب: 80165