ميقات حج
سال دهم شماره چهلم تابستان 1381ح>
خط محاذي حجر الأسود; نقطه شروع طواف
عبد الوهاب ابو سليمان
يكي از مشكلاتي كه از سالها پيش توجّه مسؤولان حج كشورها; از جمله كشور عربستان سعودي را به خود معطوف داشته، ازدحام بيش از حدّ حجّاج در مقابل حجرالاسود است. براي حلّ اين مشكل تا كنون راه حل هاي متعدّدي پيشنهاد گرديده كه از جمله آنها پيشنهاد اين نويسنده است كه در روزنامه عكاظ چاپ عربستان منتشر گرديد. براي آشنايي خوانندگان محترم با طرح هاي مربوط به حجّ و حرمين شريفين، اين مقاله به فارسي برگردان شد و هم اكنون در اختيار خوانندگان عزيز قرار مي گيرد. اميد است روحانيان و علما و انديشمندان كشور نيز در اين زمينه تفكّر نموده، راه حل هاي بهتري ارائه فرمايند تا در شماره هاي بعدي مورد استفاده قرار گيرد.
عبد الوهاب ابو سليمان طي اين تحقيق، به بررسي راه حلّ مسأله فشردگي و ازدحام شديد جمعيت در برابر حجرالأسود، به هنگام طواف كعبه پرداخته و علت اين ازدحام را خطي مي داند كه در برابر حجر الأسود به عرض 20 سانتي متر بر روي زمين كشيده شده است و هدف از ترسيم آن، اين است كه طواف كننده به صحّت طواف خويش يقين كند.
وي در اين تحقيق، وجود اين خط را موجب ضررهاي بزرگ و محظورات ديني چندي دانسته كه موارد زير را مي توان از جمله آنها شمرد:
ـ برخي از حجّاج زن و مرد، نمازگزاردن بر روي اين خط را نوعي
--[185]--
عبادت دانسته و آن را جزو شعائر طواف مي دانند. علاوه بر زيان هاي اخلاقي، كه در به هم چسبيدن طواف كنندگانِ زن و مرد به دليل توقف نزد اين خط ، به بار مي آيد، ضررهاي جسماني نيز به واسطه ازدحام حجاج بر زنان و سالخوردگان وارد مي شود. بديهي است، اين همه، به جهت كنديِ حركت طواف كنندگان است كه مي خواهند آن خط را ببينند.
از سال ها پيش، در مطبوعات و انجمن هاي عمومي و خصوصي و مجالس علمي، سخن از صلاحيّت ماندن و از ميان نرفتن خطي است كه به سوي حجرالأسود كشيده شده و همچنين سخن از نتايج حاصل از مشكلات متعدّد و گوناگون ديني، اجتماعي، اخلاقي و اشتباهات مهندسي است كه ستون روزنامه ها را پر كرده و آخرينِ آن، مقاله اي است كه عبدالله خياط در روزنامه «عكاظ» در آخر ماه شعبان گذشته منتشر كرد. همچنين نوشته هاي ديگر نويسندگان كه اين موضوع را قابل بحث و بررسي كرده اند.
اكنون ما نيز براي ايجاد بينشي روشن بر اساس شريعت، در باره اين خط، سهمي هرچند كم، به اندازه اي كه در روزنامه مجال آن باشد سهيم مي شويم.
گفتني است اين تحقيقِ ناچيز، به عنوان دعوتِ خالصانه براي شركت در اين بحث از نظر ديني و اجتماعي، براي تمامي صاحب نظران و علماست و از مراكز و انستيتوهاي علمي متخصّص، از جمله آكادمي تحقيقات حجّ خادم حرمين شريفين دعوت مي شود كه با ارائه نظريات خود، سختي و مشقت به هنگام اداي مناسك مذهبي را از امّت اسلامي برگيرند تا در آينده، كه در ايّام كوتاه حج شاهد اجتماع اسلامي بزرگتري در جهان مي باشيم، پاسخ مثبتي به سود و صلاح امّت اسلامي از متولّيان امور بشنويم.
نخست بايد گفت: مبدأ طوافِ واجب يا مستحب، نياز به اندكي تفكّر و پژوهش و تحقيق دارد; زيرا صحّت و سقم مناسك بعد از آن، بستگي به صحّت مبدأ طواف دارد. روش ايستادن در برابر خانه خدا بدين ترتيب است كه: شخص طواف كننده، از سوي ركن يماني به جانب حجرالأسود، بايستد; به طوري كه تمام حجرالأسود در طرف راست او قرار گيرد و شانه راست طواف
--[186]--
كننده به طرف آن باشد و آنگاه نيت طواف كرده، به سوي حجرالأسود روان شود و از سمت راست آن عبور كرده، سپس بپيچد; به طوري كه خانه خدا طرف چپ او قرار گيرد. در اين صورت كاملا صحيح عمل كرده و همه متفق القول هستند كه اشكالي بر مبدأ آغاز طواف وجود ندارد. همان طور كه نووي در كتاب مجموع و ديگر كتابهايش به آن اشاره كرده است.
فتاواي مذاهب فقهي در باره آغاز طواف
متن فتاواي مذاهب فقهي ديگر در باره «ايستادن روبروي حجر الأسود» براي آغاز طواف به شرح زير است:
مذهب حنفي:
در اين مذهب آمده است كه شخص طواف كننده بايد كمي قبل از آن، احرامِ خود را ببندد و اين كار در هر طوافي كه پس از آن «سعي» مي كند، سنت است. سپس مقابل خانه خدا، در كنار حجرالأسود كه پس از ركن يماني است، مي ايستد به طوري كه تمام سنگ در طرف راست وي قرار گيرد و شانه راست او نيز به طرف سنگ باشد و بعد نيت طواف مي كند. خارج شدن به صورت عقب گرد مستحب است، به شرط اين كه تمام بدن از جلوي حجرالأسود عبور كرده باشد.
كرماني مي گويد: نزد همه كس اين عمل كامل تر و بهتر محسوب مي شود، چون خارج شدن به طور عقب عقب را همه مستحب مي دانند.
مذهب مالكي:
علامه ابن فرحون مالكي يادآور شده است:
(مسأله:) در طواف كامل بايد تمام بدن از جلوي حجرالأسود بگذرد و بايد توجه داشت كه شروع طواف از ابتداي حجر الأسود باشد.
سند مي گويد: بهتر است طواف كننده از سمت راست حجرالأسود بيايد و بر آن بوسه زند و طرف چپ وي در قسمت راست حجرالأسود قرار گيرد و آنگاه آن را ببوسد و سنگ را در طرف چپ خود قرار داده و با دست راست آن را طواف كند و حتي اگر بعضي از اعضاي بدنش در مقابل سنگ قرار گرفت صحيح است; چون از آنجا طواف شروع شده اگر به همانجا هم ختم شود يك دور
1 . الخالدي، النقشبندي، سليمان، عمدة الطائفين و عمدة المطوّفين (استامبول) چاپ سنده، 1305 هـ . ق. ص 11 .
2 . القاري، ملا علي، المسلك المتقسط مع إرشاد السّاري، ص 88
3 . ارشاد السالك الي أفعال المناسك، ج 1 ، ص234
--[187]--
محسوب مي شود.
مذهب حنبلي:
علامه بهوتي مي گويد: (طواف از حجر الأسود آغاز مي شود) چون پيامبرخدا(صلي الله عليه وسلم) از همانجا طواف را آغاز مي كردند و مي فرمودند: «مناسك خود را از من بياموزيد.»
حجر الأسود سمت شرق كعبه واقع شده و بنابراين تمام يا بعضي از بدن طواف كننده در برابر حجرالاسود قرار مي گيرد; زيرا آنچه كه در طواف لازم است مقابل حجر الاسود بودن است. اگر چنين نشود، يعني تمام بدن محاذي حجرالاسود قرار نگيرد يا فقط قسمتي از حجر الاسود در برابر بدن او واقع شود، طواف او در واقع از ركن حجرالاسود شروع نشده است. و در حقيقت طواف را از غير ركني كه حجر الاسود در آن قرار دارد آغاز كرده است; مثل در و غير آن، براي طواف كننده دور و شوط محسوب نمي شود، چون بدن كاملا در برابر حجرالأسود قرار نگرفته است و دور دوم او همان دور اول محسوب است، چون دور زماني است كه تمام بدن در برابر حجرالأسود قرار گرفته باشد. و بدين نحو آغاز طواف صحيح است و فقها در صحّت آن اختلاف نظريه ندارند و همگي برآنند كه شروع طواف به صورت ناقص، به اينكه آغاز طواف بعد از حجرالأسود باشد، باطل است.
انواع ديگري هم مورد اختلاف فقهاست و مردم بسيار دچار آن اشتباه مي شوند كه از آن جمله به دو شكل زير مي توان اشاره نمود:
الف ـ طواف كننده با قسمتي از بدنش از برابر كامل حجر عبور مي كند.
ب ـ با قسمتي از بدنش، از برابر قسمتي از سنگ عبور مي كند.
اين دو نوع عمل، به ويژه هنگام ازدحام، شايع است كه اداي كامل طواف را آن طور كه فقها مقرر داشته اند، غير ممكن مي سازد و اكثر فقها درباره اين دو نوع طواف سخن رانده اند; يعني با قسمتي از بدن از برابر تمامي حجرالأسود يا با قسمتي از بدن از برابر قسمتي از حجرالأسود عبور كنند، اما مذهب حنفي اين دو حالت را صحيح مي داند و بر مبناي اصول اعتقادي آنها، جاري مي باشد و علامه محدّث فقيه شيخ ملاّ علي، قاري مكه در اين باره يادآور شده است: حالت نخستين طواف مستحب است و سپس به مسائل ديگر مي پردازد و از جمله مي گويد: اگر كاملا در برابر
1 . عابد، محمد، حاشيه لطيفة، ص 105 ، و نگاه كنيد: الحطاب ابوعبدالله محمد، مواهب الجليل، ج 3 ص 4 .
2 . كشف القناع، ج2 ، ص 478
--[188]--
حجرالأسود قرار گيرد و نيت طواف كند، براي اصل مقصودكافي است،چون طواف ازحجرالأسودآغازشده است چه بگوييم سنت است يا واجب يا فريضه يا شرط. در برابر حجرالأسود قرار گرفتن در آغاز طواف پيش ما سنت است نه واجب.
علامه ابن عابدين مي گويد: با تمام بدن از مقام تمام حجرالأسود عبور كردن نزد ما لازم نيست. از علماي مذهب مالكي، علاّمه سند مالكي مي گويد: اگر قسمتي از بدن، مقابل قسمتي از حجرالأسود قرار گرفت، طواف مجزي است; زيرا از آنجا آغاز كرده و به آن نقطه رسيده، پس دور كاملي است.
ولي در مذهب حنبلي، علاّمه علاءالدين علي بن سليمان مردادي مي گويد: در مذهب ما آن دور مُجزي (كافي) نيست. و گفته شده كه مجزي است. اين نظريه را برخي از اصحاب اختيار كرده اند كه شيخ تقي الدين از طرفداران اين نظريه است و ابن رزين در شرح خود آن را صحيح دانسته و آن دو رادرمغني، مُحرّر، شرح تخليص، رعايت كبري و فائق، مطلقاً (يعني چه در طواف عمره يا حج افراد يا قران) مجزي دانسته است.
علامه شيخ عبدالله بن جاسر اين مطلب را ترجيح داده و مي گويد: انسان به اين گفته اطمينان مي يابد، هرچند كه مذهب بر مبناي گفته سابق ما تأكيد دارد و آن همانا عبور تمام بدن از برابر تمام حجرالأسود يا قسمتي از آن است.
اين از نظري فقهي در اين موضوع بود ولي تحقيقات كامل نمي شود مگر اينكه به دنبال واقعيت رفت و براي پياده كردن آن ميان جنبه نظري و عملي آن هماهنگي به وجود آورد.
خطي كه اشاره به حجرالأسود مي كند: خط مستقيم از مرمر سياه رنگي به عرض 20 سانتي متر به روي زمين در محل طواف، در برابر حجرالأسود است كه در اوائل قرن پانزدهم هجري رسم شده و هدف از آن، اين بوده كه طواف كننده به طور يقين، اطمينان پيدا كند كه طواف را به طور كامل انجام داده است، چون به علت شدت ازدحام در موسم حج، طواف كننده نمي تواند از صحت طواف خود يقين پيدا كند، بهويژه در صورت دوري وي از كعبه مشرفه، كه طواف جز به سختي و مشقت انجام نمي شود و چه بسا اين شرط محقق نمي شود و در نتيجه طواف باطل و اين
1 . المسلك المتقسط مع إرشاد السّاري، ص 88
2 . نكـ : حاشيه ابن عابدين علي ردّ المختار علي الدّر المختار، (بيروت، دار الكتاب العربي) ج2، ص167
3 . عابد، محمد، حاشية لطيفة، ص 105 ، و نگاه كنيد: الحطاب ابو عبدالله محمد، مواهب الجليل، ج3، ص14.
4 . الإنصاف في معرفة الراجح من الخلاف علي مذهب الإمام المبجّل أحمد بن حنبل، چاپ اول، به تحقيق محمد حامد الفقي، (مصر، چاپخانه السنة المحمديه، 1375هـ . / 1956 م) ج4، ص5
5 . مفيد الأنام و نور الظلام في تحرير الأحكام لحج بيت الله الحرام، چاپ سوم (چاپ به هزينه أمير عبدالله بن عبد العزيز آل سعود، 1412 ق. / 1992 م)، ص240
--[189]--
بطلان موجب باطل شدن مناسك حج يا عمره طواف كننده مي گردد. ولي وجود اين خط باعث شده كه طواف آسان شده و نگراني برطرف گردد و كمك مي كند طواف را به طور كامل انجام دهند.
آنچه گفته شد هدفِ اساسي از ترسيم اين خط بود، كه هدف به جا و اجتهاد خوبي بوده و ثواب آن به واضعِ اين خط مي رسد، اما پس از مرور ساليان دراز از ترسيم اين خط، مفاسد ناشي از وجود آن، كه بر مصالحش فزوني دارد برملا شده است.
ركن حجرالأسود كه ارتفاع آن برابر با ارتفاع كعبه مشرفه; يعني 13 متر است، باعث مي شود از دور و نزديك و شرق و جنوب به خوبي ديده شود. در ازدحام شديد طواف كنندگان باز هم قابل مشاهده است و حتي اگر در رواق مسجدالحرام باشند.
بنابراين، ركن حجرالأسود خود علامت شرعي مشخّصي است كه براي بينندگان به سادگي و بدون هيچگونه مشقّتي قابل مشاهده است و به عنوان علامت شرعي، جهت آغاز طواف و پايان آن، از زمان پيامبرخدا(صلي الله عليه وسلم) و خلفاي راشدين و طي عصور اسلاميِ گذشته، حتي قبل از كشيدن اين خط بوده است.
طواف كنندگان، از قبل از نقطه پاياني سمت راست حجرالأسود، طواف را آغاز و با رسيدن به آن مكان، كاملا از جلوي آن عبور مي كردند تا يك دور كامل طواف، تمام مي شد بدون آنكه مشكلي بهوجود آيد، امّا پس از كشيدن اين خط ، براي طواف كنندگان هر روزه و در ايام مختلف، بهويژه در اوقات ازدحام شديد كه پس از نظام جديد عمره تقريباً در همه روزهاي سال مشاهده مي شود، يقين حاصل شد كه وجود اين خط در منطقه طواف، زيان ها و مخطورات اخلاقي و ديني بهوجود مي آورد; از جمله مخطورات ديني آن است كه برخي از زنان و مردان به روي اين خط نماز گزارده و اين كار را از شعاير طواف مي شمارند و برخي پس از اتمام طواف در نقطه پايان مي ايستند كه اين كار خللي در دور آخر بهوجود مي آورد. امّا زيان هاي اخلاقي در چسبيدن طواف كنندگان زن و مرد به هم است. چون از پشت سر فشار وارد مي شود و در قسمت جلو برخي كاملا مي ايستند و هيچ راه فراري باقي نمي ماند. بعضي از طواف كنندگان هم مي خواهند حتماً خطي را كه
1 . ابن سبيل، محمد بن عبدالله، ثلاث رسائل فقهيه، چاپ اول (قاهره، چاپخانه ابن تيميه، 1417ق. / 1996 م) ص156
--[190]--
اشاره به حجرالأسود دارد به چشم خود مشاهده كنند و اين كار باعث كندي حركت مي گردد و برخي نيز پس از مدّت كوتاهي از انجام تكبير ركن يماني در آنجا مي ايستند. گروهي حجاج، چه آنها كه از احرام درآمده و يا در حال احرام اند فكر مي كنند كه بايد بر روي خط توقف كرده و تكبير و دعا بر زبان جاري كنند. اين عمل در هر دوري تكرار مي شود و در حركت تأثير مي گذارد و نقطه آغاز حركت كند مي گردد و در اكثر اوقات همه در آنجا كاملا مي ايستند و مانند سپري انساني باعث عدم حركت ميان دو ركن حجرالأسود و يماني مي شوند.
در ميان دو ركن، در حالاتي كه ذكر شده عدّه اي جيب بروافراد ضعيف النفس و سست اراده پيدا مي شوند كه ـ نعوذ بالله ـ براي اجراي اهداف پست خود آنجارا محل مناسبي به حساب مي آورند.
اما زيان هاي جسماني را سالمندان زن و مرد و افراد ضعيف متحمّل مي شوند و اين گونه فشارها به علت توقف در روي خط مقابل حجرالأسود، قبل از ترسيم خط و بعد از آن بوده و اگر هم اين خط برداشته شود، مشكلات را مضاعف مي كند. پس بايد تلاش نمود تا در حدّ امكان مشكلات ناشي از آن را كاهش داد.
اگر به اين نتايج و ضررهايي را كه همگان از آن شكايت دارند، مورد بررسي قرار دهيم، مي بينيم رهايي از آن ممكن نيست و مي بينيم وجود آن يك اصل شرعي است.
قاعده شرعيِ «اولويّت و تقدم دفع مفاسد بر جلب مصالح» اقتضا مي كند كه اين خط پاك شود و وجود ركن حجرالأسود، كه ارتفاع آن به بلنداي كعبه است ما را از مصلحتي كه مورد نظر ترسيم كنندگان اين خط بود، بي نياز مي گرداند; زيرا اين ركن خود آغاز و پايان صحيح طواف را از زمان پيامبرخدا(صلي الله عليه وآله) و پس از آن ـ بدون آنكه خللي در اداي عبادت به وجود آورد ـ معيّن مي كرده است... .
اين مطالب از نظر شرعي بود، اما از نظر مهندسي، اين خط يك خط هندسيِ بديهي است و قرار بود كه عرض آن پهن تر شود و به تدريج كه از كعبه دور مي شود، بزرگتر شده و به كعبه كه نزديك تر مي شود كوچكتر گردد، مثل صف نمازگزاران كه در نزديكي كعبه صفوف تنگ تر وكوچك تر مي شود و
--[191]--
هرچه از كعبه دور مي شوند صفوف گسترده تر مي گردد.
اين حقيقت با تحقيقاتي كه فقهاي مكه مكرمه و مفتي هاي مذاهب چهارگانه، سابقاً در اوائل قرن چهاردهم انجام داده اند، ثابت شده است. آنها در گزارش خود ابتداي طواف را از ركن حجرالأسود محسوب كرده اند كه هر چه از حجرالأسود دورتر شوند چارچوب آن وسيع تر شود.
ابتداي دو خط موازي از نقطه فرض شده در وسط انتهاي حجرالأسود، بدين نحو است كه يكي از آنها به باب صفا و ديگري از ركن زمزم عبور و به باب عباس مي رسد كه با قياس به نقشه كعبه، عبور تمام بدن از تمام حجرالأسود يا قسمتي از آن مي باشد.
در پرتو آنچه كه از متون شرعي درباره آغاز طواف از مقابل حجرالأسود در دور اول و دو نظريه فقهيِ سابق، و خطي كه مستقيم اشاره به حجرالأسود دارد كه طول آن بيش از 20 سانتي متر و به اندازه عرض بدن انساني كه مقابل آن بايستد نيست، پس بنابر نظريه اول (كه بايد تمام بدن از مقابل آن عبور كند) اين هدف را برآورده نمي سازد و بنابر رأي دوم براي عبور قسمتي از بدن از جلوي قسمتي از حجرالأسود كافي نيست. مذهب حنفي و مقداري از بزرگان فقهاي مذهب مالي و حنبلي بر اين نظريه اند كه به مردم فرصت مي دهد تا در اين ازدحام نفس گير آن را پيروي كنند تا گناهي مرتكب نشوند و در اين حين نيازي به خط نيست.
امروز درك واقعيت به وجود و هماهنگي با شريعت اقتضا مي كند كه اين خط برداشته شود تا اضرار و خطاها محو گردد و اين ركن از مناسك حج، بدون آن صحيح تر انجام گيرد. به اين ترتيب كه طواف كنندگان آن گونه در برابر حجر بايستند كه ضلعي را كه در سمت راست حجرالأسود و چپ آن است ببينند و با اين ايستادن، از توقف در كنار ضلع باب و دست زدن به آن، كه در نتيجه تمام بدن در برابر آن قرار نمي گيرد، اجتناب كرده باشند اما هنگامي كه ضلع ديگر را رؤيت كردند، تمام بدن در برابر آن قرار گرفته است. والله الموفق.
1 . الخالدي، النقشبندي، سليمان عمدة الطائفين و عمدة المطوّفين (استانبول، چاپخانه شنده، 1305ق.)، ص12
2 . الجاسر عبد الله مفيد الأنام و نور الظّلام في تحرير الأحكام لحج بيت الله الحرام، ص240
--[192]--
* پي نوشتها:
--[193]--
تصوير؟؟؟
--[194]--
اظهارات رياست حرمين شريفين در رابطه با خط مقابل حجر الاسود
عبدالمعطي السلمي / عبدالله الزهراني
سرهنگ جاسر محمد العساف فرمانده امنيتي مكه مكرمه مي گويد:
خط شروع كنوني طواف كعبه، مشكلي بر مشكلات ما كه ناظر حركت طواف كنندگان جهت تضمين سلامت آنها هستيم افزوده است.
وي اشاره كرد، برخي از طواف كنندگان فكر مي كنند خط آغاز طواف داراي مميزاتي است و به همين خاطر، روي اين خط نماز مي گزارند و با اين كار مشكل ازدحام را افزايش مي دهند، اما علت اصلي ازدحام،خطي است كه از كعبه تا آخر صحن مطاف، به اندازه يك خط مستقيم كشيده شده و مدّور بودن صحن مطاف در آن مراعات نشده است و براي همين بسياري از طواف كنندگان امتيازي براي اين خط نسبت به ديگر نقاط مطاف معتقدند و روي اين خط نماز مي گزارند و اين كار مشكل ازدحام وفشار آوردن ازپشت سر را در اين قسمت كه خط آغاز طواف است افزايش مي دهند.
سرهنگ عساف اضافه نمود كه نيروهاي امنيتي حرم، خود را براي پذيرش اين حقيقت آماده نموده اند و پيشنهادهاي زيادي نيز جهت حذف اين خط كه به طور مستقيم در افزايش شلوغي و فشار جمعيت دخيل مي باشد رسيده است و ما هم چاره اي جز متفرق ساختن طواف كنندگان به وسيله نيروهاي خود نداريم تا به علت ايستادن آنان كه در روي اين خط كه شروع به طواف مي كنند و همچنين براي ساير طواف كنندگان، اتفاق ناگواري رخ ندهد.
وي اوج ازدحام در صحن كعبه را در روزهاي حج و عمره، در ماه رمضان و شب بيست و هفتم و بعضي شبهاي فرد، در اواخر ماه مبارك رمضان قيد نمود كه در هر دور طواف تعداد طواف كنندگان به 30 الي 35 هزار نفر مي رسد.
وي گفت بهترين راه حلّ اين مشكل، تجديد نظر در بقاي اين خط يا پاك كردن آن و يا گذاشتن علامت هاي ديگر است كه نقطه آغاز طواف را به طواف كنندگان نشان دهد.
سرهنگ عساف ازاصلاحات امسال حرم شريف مكه قدرداني نمود كه نقش
--[195]--
مثبتي در انجام وظيفه نيروهاي امنيتي حرم در مقابله با نكات منفي داشته است و همچنين از ترميمات و اصلاحات مقابل پله هاي برقي در «باب اجياد» قدرداني كرد و گفت: اين اصلاحات شامل تمام هفت پله ديگر خواهد بودكه با چراغهاي الكترونيكي اشاره به استفاده در پله ها و ازدحام آن مي كند. سرهنگ عساف اضافه كردندكه اين گونه اصلاحات در حرم شريف، همگام با افزايش طواف كنندگان و زائران ادامه خواهد يافت.
از سوي ديگر مدير كل امور مسجد الحرام و مسجد نبوي پروژه تعديل خط آغاز طواف را در مسجد الحرام مورد بررسي و مطالعه قرار داده است.
روزنامه عكاظ از منابع خبري خود آگاهي يافت كه اين پروژه شامل سه پيشنهاد است:
1 ـ تأكيد به خطي به رنگ طلايي يا رنگ ديگر در ركني از كعبه ـ كه حجرالأسود در آنجا قرار دارد ـ مي كند كه آنجا نقطه آغاز شرعي طواف مي باشد; بدين نحو كه اين علامت به روي پرده كعبه شريف رسم شود تا تمام طواف كنندگان با مشاهده آن، نقطه آغاز طواف را ببينند.
2 ـ مربوط به توسعه و بزرگ كردن خط آغاز طواف است كه اكنون روي زمين با سنگ مرمر به عرض 20 سانتي متر نشان داده شده و آن هم بدين نحو كه با نقطه صفر در نزديك حجر الأسود به تدريج پهن شده و به اندازه 41 دايره مي رسد.
3 ـ گذاشتن خط ليزري در ركن حجر الأسود است كه طواف كنندگان هنگام عبور از برابر آن مي توانند آن را مشاهده كنند.
اين منبع خبري اشاره نموده كه اين پيشنهادها از نظر شرعي و مهندسي و جوانب ديگر مورد مطالعه و بررسي قرار مي گيرد تا به صورتي ظاهر شود كه تمام جوانب را مراعات و شرعي بودن نقطه آغاز طواف را هم مدّ نظر داشته باشد و بتواند ازدحام را در نقطه آغاز طواف كاهش دهد، باتوجه به اينكه جانب شرقي كعبه قسمت پر رفت و آمد است; چون در اين قسمت نقطه آغاز طواف، مقام ابراهيم،مدخل چاه زمزم و درِ كعبه مشرفّه قرار دارند و آنها مناطقي هستند كه حجاج و طواف كنندگان و كساني كه حج عمره انجام مي دهند، علاقمند به ديدن آنها بوده و در كنار آنها دعا مي خوانند.
|