متن کامل
میقات حجسال سیزدهم شماره پنجاه زمستان 1383 ادبیات حج در دوره دولت عثمانی اسرا دوغان پیش از آن که الفبای لاتینی برای زبان ترکی در سال 1925 در ترکیه رسمیت یابد، کتابهای ترکی، با الفبای عربی نوشته می شدند. آنچه در این جا
ميقات حج
سال سيزدهم شماره پنجاه زمستان 1383
ادبيات حج در دوره دولت عثماني
اسرا دوغان
پيش از آن كه الفباي لاتيني براي زبان تركي در سال 1925 در تركيه رسميت يابد، كتابهاي تركي، با الفباي عربي نوشته مي شدند. آنچه در اين جا به آن پرداخته خواهد شد، آثاري است كه پيش از اين تحوّل، به زبان تركي ـ يا عربي ـ و با الفباي عربي در باره حج نوشته شده است. برخي از اين آثار، كه البته مهم بود، بعدها با حروف لاتين نيز به چاپ رسيد; از آن جمله مي توان به كتاب «مرآة الحرمين» ايوب صبري پاشا يا «حاج يولوندا» (در راه حج) شهاب الدين يا «تحفة الحرمين» نابي اشاره كرد.
كتابهايي كه به آنها خواهيم پرداخت، بخشي خطي و البته بخش اندكي چاپي است.
آثار منتشر شده در دولت عثماني، برخي به ادبيات خاص عربي در حجاز يا قاهره بر مي گشت و بيشتر آن به زبان تركي و برخي نيز فارسي بود.
اكنون ما در اين فهرست، نه همه آثار عربي را، بلكه قسمتي از آنها را كه به نوعي نزديك به ادبيات عثماني است، خواهيم آورد.
معمولاً اينگونه آثار، با گرايش سنّي; اعم از حنفي يا شافعي و... نوشته شده است. اين گرايش در آثار مناسكي آشكار و برجسته است، اما در ديگر آثار نيز خود را نشان مي دهد.
لازم به گفتن است كه فقه رسمي در
|
صفحه 103 |
|
دوره عثماني، فقه حنفي بوده است.
آثار ياد شده، برخي به خواست سلاطين يا ويژه آنان و يا براي تقديم به آنان نوشته مي شد و بسياري هم براي عامه مردم بود.
بسياري از اين آثار به نثر است، اما در ميان آنها آثار منظوم نيز وجود دارد كه اين جهت نيز مورد توجه ما قرار گرفته و همه آنچه را از آثار منظوم مي شناختيم، در اين فهرست ارائه كرده ايم.
آثار يك وجهي يا تك نگارانه و آثار چند وجهي يا چندنگاري هم، كه هر بخش از آن به موضوعي پرداخته، در اين فهرست مورد ملاحظه قرار گرفته است; يعني يك اثر ممكن است منحصر در مناسك باشد و بسا افزون بر مناسك، به سفرنامه يا علم المنازل هم بپردازد. با اين حال، توضيحات مربوط به آنها در يك مورد آمده و در بخش هاي ديگر تنها به مشخّصات آن پرداخته شده است.
هدف اصليِ اين فهرست آن است
كه
|
صفحه 104 |
|
نشان دهد سهم تركان عثماني در توليد
ادبيات حج چه اندازه بوده است. دوره
طولانيِ حكومت آنان ـ از زمان تسلّط بر حرمين در سال 923 هجري، با عنوان
خادم الحرمين ـ ايجاب مي كرد كه به مسائل مختلف حج توجه داشته باشند.
طبعي است بخشي از آن، مسائل فرهنگي حج بود كه در اينجا به آن توجه شده است.
عثماني ها، گذشته از اينكه در اين زمينه از خود مايه مي گذاشتند، حامي جريان فرهنگي ـ تأليفي موجود در حجاز نيز بودند. ادبيات اسلامي در حجاز پيشينه اي عميق داشت و عثماني ها همواره از آن حمايت مي كردند.
گرچه آن فعاليت ها را نمي توان از توليدات عثماني دانست، اما به هر روي، بدون حمايت آنان قابل دوام نبود. براي نمونه، آثار بسيار ملاّ علي قاري در باره حج، در مكه تأليف مي شد و البته نظاير آن در آن شهر و نيز مدينه، در همه ابعاد مربوط به حج از فقه و تاريخ فراوان بود. گفتني است برخي از اين آثار، حتي خارج از محدوده دولت عثماني بود; ازجمله مي توان به آثار جامي، بهويژه «مناسك الحجّ» او اشاره كرد.
برخي از اهالي شام بودند; مانند محيي الدين ابو زكريا يحيي بن شريف نووي دمشقي (م 676) است كه كتاب «الايضاح في مناسك الحج» را نوشت. با اين همه، آثار ياد شده در فرهنگ حج عثماني مورد استفاده قرار مي گرفت. خلاصه بايد گفت، حمايت آنها از كارهاي مربوط به تاريخ مكه و مدينه، سبب شده است كه در اين حوزه، فعاليت توليدي بيشتري انجام گيرد كه نمونه هاي آن را ملاحظه خواهيم كرد.
در موضوع منازل حج نيز كارهاي فراواني انجام گرفته است; به طوري كه نويسنده اين سطور،خودهشتاد و هشت نسخه خطي را در اين زمينه از نزديك ديده است.
سفرنامه هاي حج نيز متعدد بوده و آثاري هم در باره معماري بناهاي مكه و مدينه نوشته شده است كه به آنها نيز مرور خواهيم كرد.
بايد بدين نكته توجه داشت كه دولت عثماني در قبال حج و برگزاري آن و نيز حراست و
حفاظت از شهرهاي مقدس و نيز زائران خانه خدا، مسؤوليت مستقيم داشت و هر نوع تخطي از
انجام اين مسؤوليت، تبعات
ناگواري روي مشروعيت آن نزد مسلمانان به جاي
مي گذاشت. به همين دليل در زمينه هاي مختلف; از جمله رسيدگي به
|
صفحه 105 |
|
اوقاف حرمين، حفظ امنيت منازل و راهها و نيز بهداشت حجاج تلاش مي كرد.
بخشي از اين كارها، مي توانست كارهاي فرهنگي باشد كه جنبه راهنمايي براي حجاج داشت.
عمده منابع نويسنده اين سطور در ارائه كردن ادبيات حج در دوره عثماني، نسخه هاي موجود در كتابخانه سليمانيه استانبول، مؤسسه دايرة المعارف تركيه و كتابخانه هاي چند مركز ديگر بود.(1) البته تاكنون از ديدن كتابخانه هايي كه در شهرهاي ديگر آناتولي است، محروم مانده ام.
در مجموع اين كتابخانه ها، نزديك به 470 عنوان كتاب در باره منازل حج ومناسك ثبت شده است. تنها در كتابخانه سليمانيه 138 عنوان كتاب در اين دو موضوع ثبت گرديده است. افزون بر اين، در چند مورد براي تكميل بحث، از فهرست هاي برخي از كتابخانه هاي موجود در مصر، حرمين و غيره نيز استفاده شده است.
بيشتر كتابهاي موجود در سليمانيه را از بخش هاي ديگرِ قلمرو عثماني به اين نقطه آورده اند،(2) اما بسياري نيز در جاي خود ماندند كه بايد آنها نيز مورد بررسي قرار گيرند.
همانگونه كه مي دانيم زبان علمي جهان اسلام عربي بود و نيز مي دانيم كه بسياري از مسلمانان ترك بودند و قادر به فهم زبان ديگري جز تركي نبودند. به همين دليل بخشي از ادبيات حج در اين دوره، بعد از عربي، تركي است. معمولاً در ابتداي برخي از رساله هاي تركي نوشته اند: «من اين رساله را به تركي نوشتم تا مردم بفهمند».
متن هاي تركي بيشتر متأثر از زبان فارسي و لغات آن بود; به طوري كه
برخي از رساله هاي تركي را مي بايست رساله هاي
فارسي ـ تركي
ناميد. اين سخن بهويژه در باره به كاربردن اشعار فارسي در متون تركي بيشتر
صادق است. نمونه روشن آن
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . اين كتابخانه ها عبارتند: دانشگاه مرمره، كتابخانه سليمانيه، كتابخانه دولت بايزيد، كتابخانه شهرداري استانبول، نورعثمانيه، عاطف افندي، راغب پاشا، حاجي سليما آغا، كوپريلي، ملت، توپقاپي، ديانت، مؤسسه تاريخ ترك، سليميه ادرنه، بورسا، افيون، مفتي استانبول، الهيات دانشگاه آنكارا، دانشگاه ازمير، قونيه.
2 . در باره بازگرداندن بخشي از كتابهاي حرمين به استانبول به همراه برخي از امانات مقدس، بنگريد به تزي با عنوان: Medine mudafasi ve fahrettin pasaدر دانشگاه مرمره، بخش تاريخ. در اين تز بخشي به مطلب فوق الذكر اختصاص يافته است.
|
صفحه 106 |
|
سياحتنامه يوسف نابي; يعني «تحفة الحرمين است. به هر حال، بسياري از اين آثار، مشتمل بر كلمات و تعبيرات و واژه هاي فارسي است; چنان كه گاه نام رساله فارسي بود، اما محتواي آن به تركي نوشته مي شد. نمونه آن كتاب «منظومه در مناسك حج» از نالي محمد افندي القونوي (م 1058 / 1674) است كه نسخه آن در كوپريلي، احمد پاشا، ش263 موجود است.
هرگاه از ادبيات عثماني در حج سخن مي گوييم، بايد توجه داشته باشيم كه بسياري از تركها نيز به عربي مي نويسند. بيشتر آنان در مراكز علمي استانبول درس مي خواندند و به حرمين اعزام مي شدند. اما همه نويسندگان مسلمان اين دوره ترك نبودند و فراوان بودند كساني كه تركي ياد نداشته و صرفاً به عربي مي نوشتند. با اين همه، حمايت هاي مالي دولت عثماني بود كه مراكز علمي را در سراسر اين ديار به چرخش در مي آورد.
بي شك بايد زبان تركي را ذيلي بر زبان عربي شمرد و ادبيات حج را ساري و
جاري
در سه زبان عربي، فارسي و تركي دانست. البته زبان فارسي تا حدّي از سلطه
عثماني خارج بود، اما علاقه بدان همچنان تا مدتهاي مديد در نواحي عثماني نيز وجود
داشت و به خصوص در زمينه شعر، بسياري از تركها،
توانايي سرودن اشعار فارسي
را داشتند، نمونه روشن آن، خود سلطان سليم است كه ديوان فارسي دارد.
توجه داريم كه در روزگار ما، پس از انقلاب عربها در برابر عثماني، حركتي در جهت
زدودن رنگ عثماني از ادبيات اسلامي آغاز شد و چندان پيش رفت كه گويي اثري از آن در
كار نبوده است. اين در حالي است كه در يك دوره طولاني، زبان تركي نقش قابل
ملاحظه اي در ادبيات اسلامي داشت; همان گونه كه بخش هاي زيادي از
آثار معماري باقي مانده در بخش هايي از جهان اسلام، رنگ عثماني دارد. سلاطين و
پاشاهاي عثماني، مدارس و كتابخانه هاي فراواني در حرمين ساختند كه نمونه معروف
آن، كتابخانه «شيخ الاسلام
عارف حكمت بيك» در مدينه منوره است.(1)
1 . در باره اين كتابخانه، محمد كمال درست مقاله اي در مجله «ملي كلتور» ج3 (1981، آنكارا) نوشت. مقاله ديگري نيز با عنوان «كتابخانه هاي حجاز» توسط مصطفي فايده در مجله دانشگاه آنكارا، ش17، سال 1969 نشر يافت. در باره تأثير دولت عثماني در تدوين كتابهاي عربي در دنياي اسلام، مقاله اي توسط محمد تكين داغ، در مجله مؤسسه تاريخ ترك (آنكارا 1983) نوشته و منتشر شد.
|
صفحه 107 |
|
از سوي ديگر، بسياري از علماي عثماني و ترك، به عربي نوشتند و در زمينه ادبيات حج، آثار فراواني پديد آوردند.
با اين همه، بايد توجه داشت كه در ادبيات حج، برخي از بخش ها فربه تر و برخي ضعيف تر است. براي نمونه، نوشتن سفرنامه و بحث از منازل راه، چندان گسترده نبوده است. شايد بدان جهت كه از سويي حج يك امر عبادي بود و زائران خانه خدا سرگرم كار عبادي خود بودند و از سوي ديگر، حاجيان با كاروان هاي مشخصي از شام و مصر راهي مكه و مدينه مي شدند; كاروان هايي كه هر سال مسير حج را طي مي كردند و منازل برايشان مشخص بود و گزارش راه هم توسط خود دولت عثماني نوشته مي شد; بنابراين، ديگران ميلي به نگارش اين گونه آثار نداشتند.
آثاري كه در اين زمينه نوشته مي شد، برخي رنگ ادبي داشت، برخي تاريخي، شماري نيز وجهه جغرافيايي اش به دليل ارائه كردن شرحي از منازل وويژگي هاي آنها، بيشتر بود. شماري از آن آثار، تصاوير نقاشي از اماكن مقدس ارائه مي كردند.
به لحاظ ويژگي هاي نسخه شناسي، آثاري در مجموع ادبيات حج وجود دارد كه خاص سلاطين نوشته شده است. اين در حالي است كه هيچ يك از سلاطين عثماني به حج نرفته اند، اما در ادبيات موجود شاهديم كه كتابهايي در مناسك براي آنها نوشته اند.
ديگر آثار هم بسا در مقدمه، به سلاطين عثماني يا امراي برجسته اهدا مي شد.
تلاش من در اين نوشته، شناساندن تمامي آثاري است كه به زبان تركي با حروف عربي نوشته شده است. برخي از اين آثار، با تحقيق به چاپ رسيده، برخي نيز همچنان مخطوط مانده است. هر آگاهي كه در باره آنها داشته باشم، ارائه خواهم كرد.
خلاصه آن كه بايد توجه داشت، عثماني ها طي تسلّط چهارصد ساله خود بر حجاز، به دلايل مذهبي و سياسي، اهميت زيادي به حج مي دادند. تاريخچه فعاليت هاي آنان در ميان اعراب و ديگران، به مقدار زيادي مورد غفلت قرار گرفته است. اين علاوه بر آن است كه خود عثماني ها نيز پس از تغيير الفباي خود، از آن ميراث جدا شدند و تنها در مواردي، به برخي از تحقيقات آكادميك در اين باره ادامه دادند. همچنين ايرانيان نيز از چندوچون اين فعاليت ها آشنا نيستند. گرچه در دوره قاجار
|
صفحه 108 |
|
برخي از آثار تركي، از جمله كتاب «مرآت الحرمين»صبري پاشا به فارسي ترجمه و چاپ شد.
هدف اين مقاله آن است كه فهرستي از آنچه در اين حوزه، طي دوره تسلّط تركها بر حجاز نوشته شده، تنظيم نمايد; زيرا به هر روي، اين ادبيات مشترك مذهبي است و در كنار آثاري كه در ادبيات حج، به فارسي نوشته شده، مي تواند مجموعه كامل تري را در اين زمينه، به عنوان ميراث جهان اسلام، به خصوص بخش غير عربي آن، ارائه كند.
1 . كتابهاي مناسك
كتابهاي مناسك در ادبيات حج عثماني، حجم زيادي را به خود اختصاص داده است، چرا
كه اين بخش، بيش از هر بخش ديگر، مورد نياز مردم در انجام مناسك و اعمال حج بود.
هدف اصلي اين كتابها، كه عمده اش به زبان عربي نوشته شده، روشن كردن فرايض
ديني حجاج بوده است. برخي از اين كتابها همراه با بخش زيارات نشر يافته
و بخشي
منحصر در همان احكام فقهي است. براي نمونه، كتاب «رسالة في مناسك الحج و زيارة قبر
النبيّ»از محمدبن حمزه آماسيالي است كه احكام و زيارات
را يكجا دارد (نسخه كتابخانه بايزيد دولت، ولي الدين افندي:
ش2281، برگهاي 114 ـ 130).
برخي از آثار فقهي، شرحي هم در باره منازل دارند كه تصويرها و نقشه هايي در آنها آمده است، هرچند ممكن است بدون تصوير و نقشه باشد. از آنجاكه كتابهاي مناسك گاهي مشتمل بر تصاوير و نقشه ها هستند، در ادبيات هنري حج هم مي بايست مورد توجه قرار گيرند.
در انتهاي برخي از اين آثار، جدولي براي مقدار مسافات ميان شهرها و ساعات حركت ميان منازل درج شده است. در اين كتابها، آداب ورود به اماكن مقدس و خصوصيات اين شهرها را نيز آورده اند.
نمونه اي ازاين آثار، كه همزمان مناسك و منازل دارد، كتاب «منازل الحما و مناسك الحج»است كه نويسنده آن، مصطفي سنائي است و در سليمانيه، اسعد افندي: ش2917 نگهداري مي شود.
نمونه ديگر «مناسك المسالك» (سليمانيه،لالااسماعيل:104) از عبدالرحمان هبري (م 1041) است. متن كامل آن را Scvin ilgulenدر مجله پژوهش تاريخ (1975) چاپ كرد.
|
صفحه 109 |
|
برخي از اين كتابها، اعمال و احكام زيارتِ قدس و خليل الرحمان را نيز دارد.
در واقع براي عثماني ها چهار نقطه مقدس بود: قدس، الخليل، مكه و مدينه. كه
سلطان مراد سوم، سالانه سه و پانصد فلوري صره براي اين چهار نقطه
مي فرستاد.(1) قدس در دوره عثماني سخت مورد توجه
بود و برخي سفر
زيارت حج را از آنجا آغاز مي كردند. زماني كه كاروان
استانبول به شام مي رسيد و در آنجا توقّف مي كرد، كساني در اين فاصله،
براي زيارت به مسجد اقصي مي رفتند و آن را زيارت مي كردند. به همين دليل،
آثاري هم در باره تاريخ قدس و زيارات آن در ميراث عثماني برجاي مانده است; براي
نمونه، مي توان به اين آثار اشاره كرد:
مناسك قدس مبارك، دانشگاه مرمره، الهيات، عمومي، ش2340
قدس شريف مناسكي و نيچه زيارتلر، كتابخانه سليمانيه، يازما باغيش لر، ش3/2411
مناسك خليل ابراهيم عليه السلام، مسلح يوسفي، كتابخانه سليمانه، يازما باغيش لر، ش3/3723
شهرت يك حديث ميان تركها سبب اهميت قدس ميان آنان شد و آن اين بود كه «هر كسي با نيت حج و عمره، از مسجد الاقصي احرام بپوشد، مانند آن است كه از مادر متولد شده است».(2)
از ميان كتابهاي مناسك، چند كتاب اصلي بود كه ديگر آثار از روي آنها نوشته مي شد. آثار اصلي عبارت بودند از:
مناسك حج، از يوسف سنان افندي. بهجة المنازل، از محمد اديب بن محمد درويش. از اين دو اثر نسخه هاي فراواني موجود است. آثار ديگري كه زياد استفاده مي شد مناسك جامي، دهلوي و سندي بود كه به تركي عثماني ترجمه شده و شهرت زيادي به دست آورده بود. كتاب مناسك جامي در سراسر عثماني موقعيتي ويژه داشت و تا اواخر دوره عثماني مورد استفاده بود. از اين اثر، نسخه هاي فراواني در دست است.
كتابهاي مناسك، برخي مفصل و برخي كوتاه بود. در اين اواخر بيشتر اين آثار كوتاه
شد تا بيشتر مورد استفاده قرار گيرد. آثار بسياري از اين مناسك نيز به مرور از
ميان
رفت و دليل آن، استفاده در طول سفر بود كه سبب مي شد تا آنها از ميان
برود و مندرس
1 . تاريخ عاشق پاشازاده، ص 196
2 . كنز العمال، ج 12، ص 288، ش35071
|
صفحه 110 |
|
شود. برخي از آنها به قدري پاره شد كه امكان بازنويسي و تصحيح آنها نيست.
فقه مقبول عثماني ها، حنفي بود و كتابهاي مناسك بر اساس فقه حنفي نوشته مي شد. با اين حال، نسخه هايي از آنها برجاي مانده كه برخي از آنها بر اساس مذهب شافعي يا مذهب شيعه و يا مذاهب چهارگانه نوشته شده است.
مناسك الحج، از نور الدين جامي، نسخه اياصوفيا، ش4209. (گويا بر اساس مذاهب چهارگانه نوشته شده بود).
فقه المناسك علي مذهب الإمام المالك، الوارتسي قَدّور.
اهميت مناسك چندان بود كه گاه در شكل ساده به عنوان «كتاب حج»به دانش آموزان در مراحل ابتدايي تدريس مي شد. در اواخر عثماني، ضمن حركت تجديد و احيا، چندين كتاب در اين زمينه منتشر شد. از آن جمله «زمانِ مزه» و «مشروطيتِ مِزَه مناسب مناسك حج»توسط بكر صدقي (استانبول، مطبعه ابوالضياء، 1329ق.) نوشته و چاپ شد. كتاب ديگري با عنوان «احياي حج» كه در سال 1873 م. چاپ شده است.
عناويني كه براي كتابهاي مناسك انتخاب مي شد، چنين بود:
«مسالك في المناسك»، «بهجة المناسك»، «جامع المناسك»، «لبّ المناسك و نفع المسالك»، «منهج السالك و صراط المسالك»، «مناسك الكبري»، «مناسك الوسطي»، «مناسك الصغري»، «منية الناسك في خلاصة المناسك». «تحفة المسلمين في مناسك حجاج المسلمين»، «جامع المناسك علي أحسن المسالك»، «اسرار مناسك حج شريف»، «منظومه در مناسك حج» و...
|
صفحه 111 |
|
گذشت كه در عثماني، علماي دين از كتابهاي عربي استفاده مي كردند. توده مردم تركي مي خواندند و گهگاه آثاري به فارسي هم نوشته مي شد. براي نمونه «كتاب في مناسك الحج» از محمدبن محمد عينتاب (م 790) است كه به تركي نوشته شده و در كتابخانه كوپريلي، محمد عاصم بيك: ش116 موجود است و 139 برگ دارد.
گاهي عنوان عربي انتخاب مي شد اما محتوا تركي بود. مانند «كتاب مناسك الحج عن الغير» كه نام عربي است اما كتاب به زبان تركي است. مؤلف آن سنان افندي و نسخه آن در كتابخانه سليمانيه، يازما باغيشلر ش1003، موجود است.
از اين آثار، يك نمونه نيز اثر فارسي در مناسك با نام «مناسك حج»است كه در كتابخانه سليمانيه، لالا اسماعيل: 102 نگهداري مي شود. بسا اين نسخه از مناطق فارسي زبان به اين كتابخانه منتقل شده باشد.
گاهي هم عنوان كتاب به زبان تركي انتخاب مي شد; مانند كتاب «مناسك حج رساله سي»از سنان الدين محمدبن يوسف كه نسخه آن در 104 برگ در سليمانيه، حاجي محمود افندي: ش1058 نگهداري مي شود.
همان گونه كه در عناوين پيشگفته آمد، برخي از كتابهاي مناسك، منظوم است; از جمله مي توان به كتاب «منظوم مناسك حج» اشاره كرد كه مؤلف آن را نمي شناسيم و در سال 1183 نوشته شده و نسخه آن در سليمانيه، حاجي محمود افندي، ش1/6405 موجود است. اثر منظوم ديگر با نام «مناسك حج كامل» كه در قرن نوزدهم، در چهل برگ، در سال 1845 نوشته شده و در موزه توپقاپي سراي به شماره 280/3546 Aنگهداري مي شود.
نگرش برخي از اين آثار صرفاً فقهي است و برخي جنبه عرفاني و معنوي دارد; از جمله «مناسك الحج معنويه»است كه نويسنده آن، محمد شرف الدين بوده و در سليمانيه، يازما باغيشلر، ش1/4308 نگهداري مي شود.
علاقه به تصوّف در حوزه عثماني سبب استفاده از آثاري مانند «مناسك جامي» بود كه خودِ مؤلف به عنوان يك صوفي مشهور شناخته مي شد.
ازكهن ترين آثار مناسك، «مناسك حج» محمدبن محمد خواجه پارسا (م 822) رييس صوفيان نقشبندي است كه قبر او در بقيع مورد توجه عثماني ها بود. نسخه هايي از
|
صفحه 112 |
|
مناسك حج، در سليمانيه، حكيم اوغلو:
ش725 و سليمانيه، بغداد يازما باغيشلر:
ش877 موجود است.
تلفيق مناسك و فضايل حرمين نيز در برخي از اين آثار رعايت شده كه از جمله مي توان به كتاب «مجامع المناسك في نسك الحج و فضائل الحرمين»از رحمت الله بن خليل الرحمان اشاره كرد كه در سال 1289، در استانبول به چاپ رسيده است.
بايد توجه داشت كه مقصود از مناسك، تنها احكام مربوط به فريضه حج است، اما احكامي نيز وجود دارد كه به نوعي مربوط به حرمين و مسائل خاص آنها است. در اين مورد هم آثاري وجود دارد. براي نمونه احكام مربوط به تجديد بناي كعبه و اصلاح و تعمير آن و ديگر امكنه مقدس است. احكام اين مسائل را گاه در كتابهاي تاريخ ابنيه و اماكن مي آوردند. نمونه ديگر، احكام ساختن بنا در منا و يا اجاره خانه در مكه و حتي احكام سدانة البيت است. نماز در كعبه و يا حجّ اكبر نمونه هاي ديگر از اين دست است. در آن دوره، در بيشتر اين زمينه ها، كتابهايي نوشته شده كه بيشتر به زبان عربي است.
در مقدمه آثار مناسكي، به آداب حج نيز پراخته اند. در بخش آداب حج آموزش هاي ويژه سفر به حاجيان داده مي شد; مانند اينكه: حاجي در سفر حج بايد چگونه دوستاني را برگزيند. چه چيزهايي را براي حفظ سلامت خود رعايت كند. چگونه وارداماكن مقدس، به خصوص مسجدالحرام و مسجد النبي شود. چه دعاهايي را بخواند و... .
نويسنده در مقدمه اثرش يادآور مي شود كه هدفش از نگارش كتاب چيست و براي مثال تصريح مي كند كه نسخه پيشين از ميان رفته است ـ شايد در راه حج ـ و اكنون بارديگر آن را تحرير مي كنم و يا اين كه مثلاً به تركي نوشتيم تا مورد استفاده عموم مردم قرار گيرد و... .
اكنون براي نمونه، بخشي از متن تركي مقدمه كتاب «منازل الطريق الي بيت الله العتيق» را كه همزمان، مناسك و منازل حج است، نقل مي كنيم. مؤلف در برگ 2 ـ آ مي نويسد:
«وقتي كه الله تعالي بو ضعيف و مقصّر قولونا محضا فضل احسانندن بيت شريفينين زيارت اتمسون روز قلوپ بعده حجّة الاسلام نيجه حجا دخي ميسر
|
صفحه 113 |
|
اي لدو و ساكن حرم شريفي و جيراني اولانلاردان ايلدي، اشته مسائل حجون
مشكلات بيزه محال اولوپ كثرت و ممارست ايله و موادي نسك لري مشاهده اتمكل
«الخبر ليست كالمعاينة» و جمله مناسك كتابلرين ييرم ي لدان دخي زياده مقدار
تتبّع اديب اتقان اوزره اذعان اولماك ميسّر اولدو و واجب اولدو. بو نعمتين
شكرانه سي ايچون اخوان مؤمنين واضح اولماغي و البيان مناسك كتابلرين جمع اتمك
لسان عربدن
تركي اوزره عمومي ناسك هر طايفه سينه افهامي چون الحمد لله كه
لسان عرب اوزره احياء الحج و قرّة العيون اولدوغو اكي مناسك كتابلر معتبردن
زبده سين اخذ اديب جمع ميسّر اولدو، لكن هر كس عرب جا بيلميوپ و بيلنده
اكثر مسائل حج عقل اتفاق فهم اتميوپ كندي غلط اتيگوندن غير نيجه لري ده
غلط اتروپ حجنا نقصان ورورلر، زيرا بو حج علمي آلة التمام بيلمك مكه ده
مجاور اولوپ مجموع مناسك لري تتبع و موادي نسك لري مشاهده اتمكله اولور.
بس لازم اولدو كي ترك چده علي الاختصار مناسك جمع اتمك عموم الناس مفيد
اولماغ ايچون بو رساله معتمد كتابلردان اخراج ادوپ قطعي مهم و كثير الوقوع
اولان مسائل ذكر اولوندو.»
نويسنده اين اثر ناشناخته است اما در جايي از كتاب، خود را عبدالقادر مي نامد. نسخه آن در سليمانيه، اياصوفيا: ك 1469، برگهاي 1 ـ 163 موجود است.
به طور معمول پس از مقدمه، ابواب اصليِ احكام حج آمده است: واجبات حج، نيت، احكام عمره، ميقات، تعريف احرام، ادعيه، اوصاف بيت الله الحرام، مشاعر مقدسه، حج تمتع و انواع ديگر آن.
در كتابهاي مناسك، گاه نام مؤلف درج نمي شود كه دلايل مختلف دارد; يكي تواضع مؤلف است. دليل ديگر آن است كه بسياري از اين مناسك شهرت زيادي داشته و معروف اند و به همين دليل نياز به ذكر نام مؤلف در آن نبوده است.
برخي از كهن ترين كتابهاي مناسك كه تركي است، عبارت است از «مناسك الحج» سنان الدين يوسف المكي (م 989) كه
|
صفحه 114 |
|
نسخه اي از آن در كتابخانه ملي ازمير موجود است.
اكنون به معرفي برخي از مناسك هاي تركي و عربي رايج در عثماني و شناساندن نسخه هاي آن ها مي پردازيم:
«رسالة في مناسك الحج»، محمدبن عبدالقادر الحنفي، سليمانيه، عاشر افندي، ش121 (در پايان اين كتاب شرحي از مسير، از مصر به شام و از شام به مكه درج شده است).
«كتاب الابتهاج في مناسك الحاج»، عبدالغني بن اسماعيل بن عبدالغني النابلسي، سليمانيه، اسعد افندي، ش3607 تاريخ كتابت، سال 1143
«منظومه في مناسك الحج»، مرالي البختي، سليمانيه،
عاشر افندي: ش123، چهل برگ دارد و در آن نقشه ها و تصاويري چند درج شده است.
زبان آن تركي ميانه و
اندكي دشوار مي باشد. واژه هاي فارسي و عربي
فراواني در آن آمده و در مواردي، از شعرهاي فارسي استفاده شده است. تصاوير آن مربوط
به اماكن مقدس و برخي از حوادث مهم تاريخ اسلام مي باشد. نويسنده اشعاري از
جامي و محيي لاري در اثر خويش درج كرده است. گفتني است صاحب كتاب، منظومه اش
را پيش از سفر حج سروده است.
«كتاب المناسك»، سليمانيه، قليچ علي پاشا، ش2/815 (همراه با زيارت قدس و مقدمه اي مفصل به زبان تركي عثماني).
«مناسك حج طوفي» و نام ديگرش «كتاب مناسك الحج بالتركي»، از احمد سلانيكي، سليمانيه، اياصوفيا: ش1473
«هذا الكتاب، مناسك الحج»، از سال 1039، سنان افندي، سليمانيه، لاله لي: 1186
«تكملة المناسك»، ايوب صبري پاشا ابن احمد اروميه لي، سليمانيه، دكملي بابا: ش110
كتاب پيشگفته از چندين اثر مناسكي عربي و تركي اقتباس شده و مشتمل بر ادعيه، زيارات، قصه ها، شرايط و فرايض حج است. توسط مكتبة الفنون البحريه، به سال 1875 در استانبول، در مطبعه يحيي افندي چاپ گرديده است.
«مناسك الحج»، سيد حسين (م 1170). سليمانيه، حاجي محمود: ش191
«مناسك الحج»، از صُلحي، كتابخانه ملت، شرعيه، ش445. اين اثر، منظوم و كوتاه است كه آن را در حجاز سروده و مشتمل بر 67 بيت مي باشد و ضمن برگهاي 24 ـ 21،
|
صفحه 115 |
|
شماره ياد شده، درج گرديده است. احكام حج، ابواب مكه و منازل ميان اسكدار و مكه در آن آمده است.
«مناسك المسالك»، از عبدالرحمان هبري، سليمانيه، لالا اسماعيل: ش104
اين شخص ميان سالهاي 1012 تا 1069 (دوران محمد چهارم) مي زيسته است. در باره اين كتاب مقاله اي در مجله پژوهش هاي تاريخي، ش6 (اكتبر 1975) چاپ شده است. نويسنده مدرّس بوده و نيز در شهر ادنا منصب قضاوت داشته است.
برخي از كتابهاي مربوط به حج، كه به طور معمول مشتمل بر احكام و
مناسك
حج مي باشد، كتابهايي است كه بايد به آنها
عنوان دليل، رهبر، دعا و آداب داد. اين گونه
آثار در تركيه
جديد متحوّل و فراوان شده اما
در دوره عثماني هم نمونه هايي داشت; از
جمله:
«رساله متعلق به حج»، كتابخانه ملت،
علي اميري:
ش449، از سال 1261 ق.
«دليل الحج في مناسك الحج»، اسماعيل حقي حافظ ديوريكي، كتابخانه دانشگاه مرمره، بخش عربگيري، عمومي: ش1814
«اسرار مناسك حج شريف»، چاپي از يونس وهبي، استانبول، 1318ق.
«احياء حج»، احمد رفعت افندي، مطبعه عامره عثماني، 1250 ق.
«مناسك الحج»، سليمانيه، دارالمثنوي، ش132. در اين كتاب پس از گفتن: «اما بعد»، پيش از آغاز مناسك حج، از وظايف حاجي سخن مي گويد كه مفصّل و جالب است.
«كتاب احوال حج بيت الله الحرام و انواعه و دعائه»، سليمانيه، يازما باغيشلر، 1233. در اين كتاب نقشه جالب موجود است.
«رساله مناسك حج»، قاضي احمد مختار افندي الگيريدي (قاضي مصر)، سليمانيه، عاشر افندي، ش212
«مناسك الحج»، غُباري (م974)، كتابخانه ملت، ش820 . اين اثر نخستين كتاب مناسك منظوم مي باشد. نويسنده همراه سلطان سليمان به عراق آمده و كتاب ديگري با عنوان «كعبه نامه» به سلطان تقديم كرده است.
«رساله مكيه»، از فُوْري (م 979). نسخه اين كتاب با نام «رساله في مناسك» در سليمانيه، شهيد علي پاشا: ش2828 موجود است. وي همراه سلطان سليمان به نخجوان رفت. او در مدرسه سلطانيه مدرس بوده و در حالي كه در شام به قضاوت اشتغال داشت،
|
صفحه 116 |
|
درگذشت. وي در 31 سالگي از اسكندريه به بندر سوئز سپس به جده ـ مكه و مدينه رفت و اين اثر را به عنوان راهنماي حج در همان سفر نوشت. اين اثر به لحاظ ادبي ارزشمند مي باشد.
كتابهاي چاپ شده درموضوع مناسك، به زبان تركي و به خط تركي عثماني:
«مناسك حج شريف»، شيخ مصطفي نيازي (استانبول، تقويم خانه عامره، 1272).
«ادعيه زيارت مدينه طيّبه»، چاپ سنگي، محمد بيك مطبعه سي، 1323ق.
«رساله دليل الحرمين»، ابراهيم قدّوم، چاپ سنگي، 1290 ق.
«رساله ميقات»، مصطفي صفوت، استانبول، مكتبه فنون شاهانه مطبعه سي، 1285 ق.
«منافع الحجاج»، مصطفي حمدي پاشا، مطبعه عامره، استانبول، 1280
«مناسك حج شريف»، استانبول، شركت صحافيه عثمانيه، 1316ق.
«مناسك حج شريف»، شيخ محمد حافظ مراد نقشبندي، 1273ق.
«دليل الحج»، كدخدا زاده الحاج حسن فهمي، استانبول، سنگي، 1327ق.
برخي رساله هاي فقهي كه به نوعي به مكه مربوط مي شود; مانند:
«رسالة في بيان صحّة الاقتداء بامام مسجد الحرام»، عبدالعظيم مكي، (سليمانيه، اسعد افندي: 858)
«رسالة في جواز صلاة الجنازة في مسجد الحرام»، ملاعلي القاري (م 1014)، سليمانيه، عاطف افندي، ش2824).
2 . كتابهاي منازل
حج در دوره عثماني، نوعي حج گزاري منظم بود و حجاج مسيري تعريف شده و مشخص داشتند. در هر سال، يك كاروان دولتي با نام صُرّه همايون، آماده حركت شده و با طيّ منازل مشخص، راه تا مكه را مي پيمودند. مسيرهاي آن زمان حج، هفت عدد بود; شام ـ مكه، مصر ـ مكه، عدن ـ مكه، عمان ـ مكه، لحسا ـ مكه، بصره ـ مكه، و بغداد ـ مكه.
در دوره عثماني، صره همايون; يعني همان كاروان دولتي، حركت خود را از اسكدار آغاز مي كرد و شش ماه طول مي كشيد تا به مكه برسد; از استانبول به قونيه، انطاكيه، حلب، شام و سپس مدينه و بعد به مكه مي رسيد. قافله مصر و شام و بغداد،
|
صفحه 117 |
|
قافله هاي رسمي بودند.
كاروان صره همايون از دوازدهم رجب حركتشان را آغاز مي كردند. اين وضعيت تا سال 1281 قمري ادامه داشت.
پس از آن كه مسافرت با كشتي
رواج
يافت، حجاج
مصري با كشتي مي رفتند كه راه كوتاه تر مي شد. به همين دليل ديرتر
حركت مي كردند. به سخن ديگر از سال 1281 / 1864 صره همايون; يعني هدايايي به
وسيله كشتي مي فرستادند. مسير از استانبول به بيروت و از آنجا به شام
مي رفت. از شام تا مدينه ومكه همان مسير معمولي را طي مي كرد.
نمونه اين گونه سفرنامه را
در
«سياحتنامه حجاز» از سليمان شفيق بن علي كمال، از سال
1308 / 1890 مشاهده مي كنيم. سليمان شفيق از صاحب منصبان عثماني بوده و
كل آغاسي در ارتش عثماني; يعني فرمانده
|
صفحه 118 |
|
لشكر توپخانه بود. اين اثر مهمي است كه تاكنون به خط عثماني مانده و به تركي لاتيني برگردانده نشده است.
زماني كه راه آهن شام ـ حجاز ساخته شد; يعني از سال 1328 = 1908 صرّه به وسيله راه آهن فرستاده مي شد. صره از استانبول به قونيه و از آنجا به حلب، از حلب به شام و از شام به مدينه مي رفت. رفت و برگشت اين سفر با راه آهن، از استانبول تا مدينه و بازگشت به استانبول، سه و ماه و 25 روز طول مي كوشيد. در باره اين دوره، به جز اسناد صره، سفرنامه اي نداريم و خاطرات اندكي از آن باقي مانده است.
بعد از باب شدن سفر با هواپيما، ديگر كسي سفرنامه اي كه در آن ذكر منازل را كرده باشد، ننوشته است!
آثاري كه در باره منازل نوشته شده، سفرنامه هايي است كه طي كنندگان اين مسيرها نوشته اند و هدفشان راهنمايي حجاج بوده است. نام اين گونه كتابها، منازل و يا مراحل است. در اين راه هاي طولاني، توقفگاه هايي وجود داشت كه كاروان مي ايستاد و نويسندگان اين كتابها مطالبي در شرح اين توقف گاه ها مي نوشتند.
پس از هر چند توقفگاهي، محل هاي اطراق بوده كه كاروان چندين روز در آنجا مي ماند; مانند قونيه يا خود دمشق كه گاه از ده روز تا بيشتر، كاروان در آن نقطه مي ايستاد تا استراحت كافي كرده و علاوه كاروان هاي محلّي به كاروان اصلي ملحق شوند. اين اطراقگاه ها مزكريت بيشتري داشت و به صورت نوعي بازار براي تأمين مايحتاج حجاج نيز عمل مي كرد. به همين دليل، اطراق گاهها، معمولاً جاي هاي معمور وآباد بود. نمونه هاي ديگر از اين اطراق گاه ها، ازنيق، ادنا، حلب و معان است.
در كتابهاي منازل، آگاهي هاي مربوط به اطراقگاه ها بيش از نقاط ديگر است.
بايد توجه داشت كه اصطلاح «منازل» از قديم در كتابهاي جغرافيايي در تمدن اسلامي وجود داشت. در واقع، دانش منزل شناسي كه در اصل برگرفته از سفر حج بود، از ابتدا در درون تمدن اسلامي باليد. براي مثال سفرنامه ناصرخسرو شرح سفر او به حج و سفرهاي حاشيه اي است. اندك اندك شرح منازل و فواصل شهرها و مناطق، جدي تر شد. در فرهنگ عثماني، كه ادامه همان فرهنگ است، حج همچنان موقعيت بالايي داشت و دانش منزل شناسي هم موقعيت ويژه خود را دارا بود.
|
صفحه 119 |
|
گفتني است يكي از جهات اهميت منازل، اهميت آنها از ديد بريد و نامه رساني; اعم از دولتي و خصوصي بود. در بسياري از اين منازل، علاوه بر كاروانسراها، پاسگاه هايي براي حفاظت از كاروانها و نيز بريد وجود داشت كه به آن دربند مي گفتند.
آثاري كه در باره منازل نوشته مي شد، چون جنبه راهنمايي داشت، بسا احكام فقهي و مناسك هم در آن نوشته مي شد; به طوري كه فصل خاصي به مناسك اختصاص مي يافت.
مراحل و تفاوت آنها با يكديگر، گاه با تعيين ساعت حركت ميان دو منزل و ذكر نام هر مرحله و منزل نوشته مي شد.
به طور معمول، ادبيات نگارش آثار منازل آن است كه ابتدا علت تأليف كتابش را
بيان مي كند، سپس توضيح مي دهد كه براي چنين سفري طولاني چه وسايلي را
بايد تهيه ديد و چگونه بايد خود را آماده ساخت. پس از پايان يافتن تذكّرات، از منزل
نخست كه اسكدار است بحث آغاز شده و سپس در هر منزل، از وضعيت كلي آنجا، از مسجد،
مقبره و زيارتگاه و تكيه و بناهاي تاريخي يا هر چيز استثنايي و قابل توجه كه دارد،
سخن به ميان مي آيد. به طور معمول وقتي در باره اين قبيل اماكن بحث
مي شود، تاريخچه اي از
آنها به دست مي دهد و در ضمن توصيه به
زيارت آن مقابر مي كند. گاه در باره مردم و ويژگي هاي آن ها،
محصولات آنجا يا هر چيز ديگر كه جلب توجه كند نيز صحبت به ميان مي آيد. بحث از
آب و هوا و نيز مشخصات مسير و راه و اين كه تنگ است يا
خوب است، به دست
مي دهد. نام قبايل، خوراك مردم، گياهان آن ناحيه، مسائل سياسي، حاكم آن ديار
و... نمونه هاي ديگري از آگاهي هايي بود كه در اين گونه كتابها
مي آمد. برخي از اين آگاهي ها مي توانست نيازهاي مادي حجاج را
برآورده كرده و به آنان تعليم دهد كه در هر منزل مي توانند چه نوع كاري را
انجام دهند و چه نيازهايي را برآورده سازند. وجود يا عدم كاروانسرا نيز به طور
معمول در اين آثار قيد مي شد.
به طور كلي توجه دادن به مشكلات خاص در طول مسير، يكي از اهداف اصلي اين گونه آثار بود كه زائر بايد خود را در برابر آنها آماده مي كرد.
بيشتر اين آثار به زبان تركي نوشته شده; زيرا زبان مردم تركي بوده و هدف آنان راهنمايي اين مردم بوده است. به علاوه،
|
صفحه 120 |
|
بيشتر آنها در طول مسير نوشته شده و همراه آنان بوده است، به همين دليل بسياري از اين نسخه ها كه باقي مانده، آثارِ استفاده مكرر از آنها را حتي در سفرهاي بعدي ملاحظه مي كنيم. بيشتر آنها در قطع كوچك هستند و شايد دليل آن اين بوده كه همراه اشخاص باشند و جاي زياد نگيرند.
به اين گونه كتابها، به جاي منازل و مراحل، گاه مسافت و مسير هم گفته مي شد. براي نمونه، نام يكي اين كتابها، «كتاب مسير شوق الأنام إلي الحج» بود.
سبب اندك بودن تعداد كتابهاي مراحل و منازل آن بود كه راه كاروان مشخص بود و
نياز به نوشتن بيش از آن در اين باره نبود. با اين حال، چون بسياري از زائران، در
عمر خود يك بار به حج مشرّف مي شدند،
علاقمند بودند تا فهرستي از منازل و
مراحل بدانند; به خصوص اين كتابها، براي كساني كه بنا داشتند از نيمه راه به
كاروان دولتي بپيوندند، يا احياناً عقب مي افتادند و مي خواستند محاسبه
كنند كه كي و در كجا مي توانند به كاروان ملحق شوند، فايده بخش بود.
كاروان هاي كوچك محلّي، مي بايست از زمان رسيدن كاروان به اوّلين
نقطه اي كه مي توانند به كاروان دولتي ملحق شوند، آگاهي داشته باشند.
بحث مسافت و واحدهاي اندازه گيري هم مطابق مرسوم صورت مي گرفت. واحد ساعت، يكي از رايج ترين واحدهاست كه البته گاه به حسب آن، مسافت را به فرسنگ، پاي اسب، پاي شتر، يا پاي آدم تعيين مي كرد.
به طور كلّي، برخي از اين آثار بسيار مجمل است; به طوري كه فقط ساعت و نام منزل را مي آوردند، اما برخي ديگر مفصل بوده و حالت سفرنامه اي تفصيلي پيدا مي كند.
برخي از آن ها به طور كامل مسير از استانبول تا مكه را دارد، اما برخي ديگر اختصاص به برخي از مسيرها; مثلاً راه قدس ـ مدينه، راه شام ـ مدينه و يا... دارد. اين مطلب بستگي به عوامل متعددي دارد.
روشن است يكي از فوايد جانبيِ اين گونه آثار، ارائه كردن آگاهي هاي جغرافيايي از شهرها، روستاها، راهها، كوه ها، چشمه ها، آب ها و غيره بود. مسأله آب به خصوص در فاصله ميان شام و مكه، بسيار اهميت داشت و به همين دليل در اين باره كه آب و چشمه در آنجا هست يا نه، حساسيت خاصي وجود داشت. اين مسأله به
|
صفحه 121 |
|
خصوص ميان استانبول تا انطاكيه زياد مطرح نبود اما بعد از آن، از حلب به اين سو، آب مهم ترين مسأله مي شود.
به هر روي اين آثار در حال حاضر، منبعي براي شناخت اين مسيرها و شهرها و روستاهاي آن نواحي است.
برخي از اين آثار چندان پر استفاده بود كه از آن ها نسخه هاي مختلفي مانده و آشكار است كه كساني از آنها رونويسي مي كردند تا در سفر همراهشان باشد.
يك مسير كامل از اسكدار تا مدينه منوره بر اساس كتاب «منازل الحج» (نسخه كتابخانه سلمانيه، بخش مهر شاه، ش150) چنين است:
اِسْكُدار، قَرْتال، كَكْبُوزِه، هَرْسَك، اِزْنيق (اطراق گاه)، لَفْكَه،
وزيرخان، اِسْكي شهر، سيد غازي، خسروپاشا، بُولوادين، اسحاق لو، آق شهر،
اِلغين، لاديك، قونيه (اطراق گاه)، اِسميل، قره بيكا، اَرِكلي ]اَرِيلي[، اولوقشلا،
چيفته خان، رمضان اوغلو
يايلاسي، چاقط خاني، اطَنا ]ادنا[، مِسيس، قورت قولاغي،
پايَس، بَلَن، انطاكيه (اطراق گاه)، زنباقيه، شعور، مزق، حما، حمص، ايكي
قاپولو، نَبَك، قُدَيْفه (قطيفه)، شام شريف (اطراق گاه)، ترخانه خاني،
مُضَيرب، مَفْرق، عين الزرقاء، بَلْقه، قطرانه، بوت قورُسي، عنزه، قلعه معان
(اطراق گاه)،
رأس العقبه، صحراي جقيمان، قلعه اشملر، صحراي قاع، عاصي خرما،
مقابر، قلعه حيدر، بركه معظمه، دار الحمراء، مداين صالح، قلعه عُلا، صحراي مطران،
ايكي قاپولو، مدينه اشمه سي، نخلتين، دارالقرار مدينه منوره.
به صورت معمول، كاروان دولتي از قدس نمي گذشت، اما به دليل آن كه برخي از افراد در طول مسير به زيارت قدس هم مي رفتند، برخي از اين آثار، مشتمل بر شرح منازل مسير قدس نيز هست.
گاه مسيرهاي خاصي، حالت فرعي و اصلي پيدا مي كرد و به همين دليل، منازل متفاوت مي شد. برخي از نويسندگان اين منازل، مراحل مختلف فرعي و اصلي را در آثار خود شرح مي دهند. اين تغيير مسير ميان شام و اسكدار بيش از مسيرهاي ديگر است.
در برخي از اوقات، به دليل بروز مشكلاتي خاص، مسير كاروان دولتي در حد محدودي عوض مي شد. اين مشكلات به عدم وجود امنيت باز مي گشت، گرچه معمولاً همراه كاروان دولتي، نيروهاي نظاميِ زبده اي وجود داشتند كه از كاروان محافظت
|
صفحه 122 |
|
مي كردند. به هر حال، بايد تاريخ هاي ورود به منازل معيّن باشد، به خصوص در شام كه جشن هاي خاصي برگزار مي شد و ممكن نبود كه از آن تخطّي شود.
همين طور، گاه كاروان، به دلايل خاصي، در برخي از مراحل توقف نمي كرد و اين به دليل آن بود كه وقت هاي تلف شده جبران شود.
با تأسف اين كتابها كه ديگر نياز روز مردم نيستند و تنها از طرف پژوهشگران روي آنها بايد كار شود، مورد بي توجهي قرار گرفته و تا امروز، تا آن جا كه مي دانيم، هيچ متني از آن منازل به تركي لاتيني ترجمه نشده است. گزارش برخي از آنها در برخي از مجلات آمده است.
بايد توجه داشت كه اطلاعات معمول در باره راه ها، در دفاتر صره، با دقت نوشته مي شد. اين كار امير صره بود كه گزارش تمامي مسير را بنويسد. بنابر اين، جز در حد عمومي و به قصد برآوردن نياز مردمي كه به دفاتر صره دسترسي نداشتند، هدفي براي نوشتن آنها در كار نبود و توسط مردم پيش از حركت يا در طول راه مطالعه مي شد.
برخي از اين آثار مسير بازگشت را نيز شرح مي دهند، هرچند تعداد آنها اندك است.
اين قبيل كتابها، معمولاً خالي از ارزش ادبي است، اما گهگاه نمونه هايي يافت مي شود كه از نثر ادبي هم بهره برده است.
بايد توجه داشت كه برخي از آثار منازل، منظوم است و ارزش ادبيِ ويژه خود را دارد; براي نمونه مي توان «دليل المناهل و مرشد المراحل» از مصطفي بوسنوي (سليمانيه، بغدادلي وهبي، ش1024) نام برد.
در برخي از اين آثار، عناوين كتاب به فارسي نوشته شده كه «رساله در بيان منازل مكة المكرمه» (سليمانيه، مهرشاه سلطان: 446) از اين نمونه است.
* «دليل المناهل و مرشد المراحل» نمونه خوب از آثار منازل است كه مسير صرّه مصر را توضيح مي دهد. (سليمانيه، بغدادلي وهبي 1024).
در باره مسير قدس، كتابي است با عنوان * «منازل الطريق الي بيت الله العتيق» نوشته عبدالقادر (و شايد با تخلّص قادري)، سليمانيه، اياصوفيه: ك 1469، سال 1056/ 1646) و اين كتاب نمونه اي جامع و مشهورترين اثر در بيان منازل حج بوده است.
در بخش اول، توصيه هايي براي حاجيان دارد كه از جمله انتخاب دوست و
|
صفحه 123 |
|
همراه مناسب است.
همراه برداشتن پول كافي، داشتن رفتار مناسب با همراهان، دقت در انجام فريضه نماز، لزوم زيارت قدس و... تذكراتي است كه در اين كتاب آمده است. قسمت دوم شرح منازل از اسكدار به شام است، قسمت سوم وصف شام، قسمت چهارم از قدس به شام، پنجم از شام به مدينه، ششم از مدينه به مكه، هفتم مدينه و هشتم عرفات.
مؤلف در اين كتاب راه هاي ديگر را هم شرح مي دهد.
* «منازل حج» از قيس الداودي (سليمانيه، اسعد افندي، ش1827) كتابي است كه مؤلف در سفر خود از استانبول به مصر و از آن جا به حج، اطلاعات ارزشمندي در باره مصر ارائه مي كند.
اين كتاب، منازل ميان قاهره و مكه را شرح مي دهد. در آغاز از تاريخ مصر و شرح حال گروه ها و قبايل مختلف، همچنين از احوال اميرالحاج، اوقاف، لشكر، كاروانسراهاي چركس سخن مي گويد. از صفحه چهل و يك آغاز سفرنامه از قاهره به شام و شرح منازل است. وي از تمامي جشن ها كه در قاهره برگزار شده، سخن مي گويد. نويسنده موقعيت جغرافيايي تمامي منازل بر اساس طول و عرض جغرافيايي و ويژگي هاي هريك را توضيح داده است.
* «منازل حما، مناسك حج» نوشته مصطفي سنائي (نسخه آن در سليمانيه، اسعد افندي، ش2917) طي صفحات 90 ـ 45 شرحي از منازل ميان اسكدار تا شام و سپس مدينه را شرح داده است. اين اثر، يكي از بهترين نمونه ها است در آثار منازل كه نام تفصيلي منازل را در آن ملاحظه مي كنيم.
اثر ياد شده، مورد استفاده در تدوين برخي ديگر از آثار منازل در دوره هاي بعدي است.
* «مراحل مكه من الشام» نوشته احمد با تخلّص جودي (م 1700م)، مدرّس مدرسه سليمان پاشا در ازنيق است. او در سال 1112 به مدينه رفته و آنجا مانده است. نسخه آن را شخصي با نام حافظ عثمان در سال 1218/ 1803 استنساخ كرده است.
* «تحفة الحرمين» كه به سال 1057 / 1644 توسط حاج علي بيك نوشته شده، از جهت تاريخي، يكي از قديمي ترين آثار منازل است كه نسخه اي از آن در سليمانيه، ش386 موجود مي باشد. وي سفر را از اسكدار به شام و از آنجا به مكه دنبال كرده است. اين اثر از ديد مسيحيان آناتولي و
|
صفحه 124 |
|
سوريه نيز اهميت دارد; چرا كه نام برخي از مكان ها را كه نام هاي كهني بوده در آن ثبت كرده است.
* «منازل الحج و مسافة الفج للعج و البج من غير اللج» از شيخ الحج ابراهيم (نسخه در سليمانيه، عاشر افندي: 241 از سال 1191) شرحي است از منازل اسكدار به مكه. لطيف ارمغان متن آن را در مجله «تحقيقات عثماني» (قرن هيجده، گذرگاه هاي راه حج و منازل) با مشخصات زير به چاپ رسانده است.
18. yuzuil da Hac yolu guzergahi ve Menziller, A. Latif Armagan. Osmanli Arastirmalar, xx ,2000]
راه حج در آناتولي از راه هاي اصليِ گذرگاه دست راست بود. از اسكدار به اسكي شهر، قونيه، ادنا، انطاكيه و شام و از شام دو راه بود; يكي به قدس و ديگري به حجاز. از اسكدار به حلب 247 ساعت بود. اين راه ها علاوه بر راه حج، راه پُست، سفرهاي مذهبي مسيحيان، تجارت، جنگ و سفرهاي معمولي هم بود.
* «حاصل الحج المنازل الحرمين» از سيد ابراهيم حنيفي افندي اسلامبولي كه در سال 1201 نوشته شده و نسخه آن در كتابخانه سليمانيه (لالا اسماعيل، ش220) موجود است. در اين كتاب، يك طرح شگفت وجود دارد. در آغاز نعت پيامبر(صلي الله عليه وآله)سپس يك حكايت و آنگاه آشنايي با راه و منازل كه همراه با داستانها و حكايت است و اين شيوه نگارش بحث را شيرين مي كند.
حكايتش مربوط به حوادثي است كه در طول راه شنيده يا رخ داده است. براي هر نقطه اي هم، اگر اطلاعات تاريخي دارد، به دست مي دهد. به هر روي، كتابي پر تحرّك و به لحاظ ادبي نيز جالب اما با نثري دشوار است. وي از اسكدار حركت كرده و به مكه رفته است.
|
صفحه 125 |
|
* «كفاية المحتاج الي معرفة منازل الحاج»، نمونه اي از كتاب منازل و به زبان عربي است كه در كتابخانه سليمانيه (اياصوفيه، ش1175) از عبدالله بن زاهد موجود است.
نمونه ديگر از اين دست كتابها، كه از شهري از آناتولي ـ و نه از استانبول ـ سفرش را آغاز كرده، كتاب «منازل آق حصار الي الشام و الي بيت الحرام» است كه مؤلفش را نمي شناسيم. نسخه اي از آن در كتابخانه سليمانيه (آ. تكلي اوغلو: ش 930 موجود است.
كتاب ديگر با عنوان «منازل مدينه، مكه، حرمين» از خليل بن علي در كتابخانه تيره موجود است كه در رديف وقف نجيب پاشا به شماره 297 موجود است.
همچنين كتابي با عنوان «وصف منازل من مصر الي مكة المكرمه و من الشام» از فتحي افندي است. نسخه اي از آن در كتابخانه كوپريلي احمد پاشا با شماره 342 نگهداري مي شود.
نمونه ديگر از كتابهاي منازل، كه به چاپ هم رسيده، كتابي است كه در باره راه حلب به قسطنطنيه نوشته شده و منازل ميان راه را شرح داده است. اين اثر البته ربطي به حج ندارد. كتاب ياد شده در سال 1308 در مطبعه استپان در استانبول چاپ شده است. (نام كتاب از «راه طريق حلب به قسطنطنيه» است).
نسخه اي از «رساله في بيان مواضع بيت الله الحرام» (مؤلف مجهول) در كتابخانه سليمانيه، اسعد افندي، ش3763 نگهداري مي شود.
«طريق الي الحرمين» (نويسنده ناشناخته) در كتابخانه دانشكده الهيات دانشگاه مرمره با شمار 166560ـ 85 عمومي موجود است.
«الاشارات الي اماكن الزياره»، از ابن حوراني است كه نسخه هاي متعددي از آن در سليمانيه موجود است.
«نهجة المنازل» از محمد اديب بن محمود درويش (سليمانيه، اسعد افندي، ش1339). اين كتاب به چاپ هم رسيده است (استانبول، 1817). كتاب ياد شده منازل ميان اسكدار تا شام و سپس مكه را نوشته است. مؤلف آن، مدرس و قاضي بوده و در سال 1193 به حج رفته و سفرش از 25 رجب تا 20 ربيع الاول; يعني 265 روز طول كشيده است. كتاب وي فراوان مورد استفاده محققان قرار گرفته است. برحسب آنچه در
|
صفحه 126 |
|
آنجا آمده، فاصله مدينه تا استانبول 1382 ميل است.
معروف ترين نويسنده دراين زمينه ايوب صبري پاشا (م 1308 قمري) است كه در
اواخر دوره عثماني براي انجام وظايفي خاص به حجاز فرستاده شد. وي مؤلف سه جلد كتاب
است كه از ميان آنها «مرآة جزيرة العرب» او در شرح
منازل راه است. اين
كتاب مفصل ترين اثري است كه در دوره عثماني در اين
زمينه و نيز تاريخ عرب و قبايل عربي نوشته شده. در اين كتاب راه شام، مصر، عدن،
عمان، لحسا و بصره به مكه شرح داده شده است. مؤلف، نظامي و فارغ التحصيل نيروي
دريايي بوده و به مناصب قائم مقامي، ميرآلايي و ميرلوائي رسيد. وي استاد دانشكده
نيروي دريايي بوده (مهندس خانه بحر همايون) و مدتها در حجاز در مأموريت بود.
اين كتاب از طرف سازمان ديانت
تركيه به تركي لاتيني برگردانده شده
است.
بخش مكه آن در همان روزگار به
فارسي ترجمه و اخيراً با تصحيح جديد
توسط ميراث
مكتوب با نام «سفرنامه مكه»
(ترجمه عبدالرسول منشي،
تصحيح جمشيد كيان فر، تهران، 1382 شمسي) به چاپ رسيده است.
چاپ تركي نخستِ اين سه جلد كتاب در سال 1302 در مطبعه بحريه استانبول به انجام رسيد. كتاب وي به عربي نيز ترجمه و با عنوان «مرآة جزيرة العرب» چاپ شد (قاهره: دارالآفاق العربيه، 1999).(1)
كتاب «منازل بحري از اسكدار به شام» در كتابخانه سليمانيه، مهر شاه سلطان، ش322 به صورت منظوم موجود است. اين كه مؤلف كدام بحري است، روشن نيست. در منابع، از شش بحري ياد شده است. در باره نويسنده، اطمينان داريم كه پس از قرن هفدهم ميلادي مي زيسته است. عبارت نخست آن اين است: منازل ها از اسكدار به شام شريف، علي الترتيب تحرير و انشا شد.
سفر وي همراه با كاروان دولتي (صرّه همايون) از اسكدار به شام بوده
اما در دو مورد راه خاص خود را انتخاب مي كند و از
لَفْكه، اسكي شهر و
انطاكيه ـ حما مسيرش را
1 . وي كتابي هم با عنوان «تاريخ الوهابيين» دارد كه مترجم تركي به فارسيِ آن آقاي علي اكبر مهدي پور و مترجم از فارسي آن به عربي عبدالناصر الجزائري است. متن فارسي آن در سال 1377 شمسي در تهران چاپ شد.
|
صفحه 127 |
|
بر مي گزيند.
كتاب ديگري با عنوان «تحفة النازل كعبه» از حاج سيد حسين رضي (م 1075) در كتابخانه كمبريج ش284 موجود است.
وي از هيجدهم رجب عازم شام شده و پس از 53 روز در يازدهم رمضان به اين شهر رسيده است. به نظر مي رسد وي منازل را براي خودش نوشته و اطلاعاتي در باره آنها ارائه نمي كند.
نمونه اي از آثار ساده دراين بخش، كه فقط نام منازل و ساعات حركت ميان منازل را قيد مي كند، «رسالة في حدود بيت الحرام و مساحة مكه» است كه مؤلفش را نمي شناسيم و نسخه اي از آن در كتابخانه رصدخانه قاندلي ش111 موجود است.
ابراهيم رفعت پاشا كه زماني اميرالحاج بود، كتابي با عنوان «مرآة الحرمين و الحج
ومشاعره الدينية» يا «الرحلة الحجازية» نوشت. وي در سال 1318 سردار محمل و در سال
1320 امير الحاج بود.
رساله اي هم در باره منازل حج از شام، بغداد و يمن به مكه در كتابخانه سليمانيه، لالا اسماعيل، ش3484 برگهاي 19 - 15 موجود است.
كتاب «بيان منازل الشريف از اسكدار به شام الشريف و مكه»
كه به چاپ رسيده
و نسخه چاپي آن در كتابخانه ملّت، بخش
علي اميري،
قسمت شرعيه، ش447 موجود
است.
«المطالع البدرية في منازل الرومية»، (الرحلة
الغزيه) بدرالدين محمدبن
محمد ابن الغزي (م 937)، كتابخانه
كوپريلي،
ش: 1390 (فهرس مخطوطات
مكتبة كوپريلي: 2/107). وي در سال 1462
در قاهره
به دنيا آمد. به هدف آمدن به
استانبول از شام وارد آناتولي شد و به
استانبول
آمد و در مسير، گزارش منازل را نوشت. اين اثر يكي از كهن ترين آثار مربوط به
منازل است. اين سفرنامه، مربوط به حج نيست، اما به لحاظ شناسايي منازلي كه حجاج از
آن عبور مي كردند، جالب توجه است.
دو سفرنامه توسط حجاج بوسنيايي به تركي عثماني نوشته شده است:
يكي از آنها از يوسف ليونياك است كه در سال 1615 نوشت. در اين سفرنامه آگاهي هاي دقيقي از مسير، روستاها و شهرهاي واقع در مسير مكه تا سارايوو آمده است. نويسنده از استانبول با كشتي به اسكندريه وقاهره و از طريق درياي سرخ تا
|
صفحه 128 |
|
شهر جده يك سال و دو روز سفرش به طول انجاميده است. مورد دوم از مصطفي بوشنياك (م1750) است كه قاضي بوده و از مكه به سوريه و آناتولي و سرانجام به استانبول برگشت.
3 . كتابهاي سفرنامه، تذكره، خاطرات، قصه و داستان
ادبيات سياحت نامه نويسي در دوره
عثماني، مانند امروز از رشته علمي
بهره مند نبود و بسياري از امرا، مأموران، دراويش، تجّار يا سرداران نظامي
سفرنامه مي نوشتند. البته عامّه مردم تمايلي به اين سفرنامه ها نداشتند و
از آنها استقبال نمي كردند.
اولياء چلبي (1682 / 1093)، نخستين كسي است كه سفرنامه نويسي به معناي مرسومِ آن را در دوره عثماني باب كرد. سفرنامه وي تنها سفرنامه جدي و نخستينِ آنها در آن دوران بود.
پس از آن گرچه سفرنامه نويسي به تدريج معمول شد، ليكن حجم آن با
انتظاري كه از رشد آن وجود داشت، چندان قابل اعتنا نبود. اين در حالي است كه هر
سال، هزاران نفر عازم حج مي شدند. شايد به خاطر همين فراواني، اهميت نگارش
سفرنامه در اذهان خطور نمي كرد. حاجي در اين سفر، عضوي از يك مجموعه بود و
نمي توانست
انتخاب راه و عمل داشته باشد. به همين دليل، همه چيز تكراري بود
و اين همه تكرار قابل نوشتن نبود.
اشاره شد كه منازل نويسي هم به نوعي سفرنامه نويسي است، جز آنكه تكيه آنها
روي معرفي منازل است و به هر روي، يكي از شعب سفرنامه نويسي است. در
مقدمه
بحثِ منازل اشاره شد كه هدف آنها جنبه كاربردي داشت و نه جنبه علمي و
ادبي. اين در حالي است كه در سفرنامه نويسي جنبه هاي ادبي و به خصوص
همه جانبه نگري بيشتر ديده مي شود و به همين دليل، بر آنها ترجيح
دارد. جنبه هاي ادبي بيشتر در سفرنامه هاي منظوم ديده مي شد. در
آنجا به قالب كار و الفاظ بيش از محتوا اهميت داده مي دادند. اين آثار مورد
توجه شاهان و
اميران نيز قرار مي گرفت و به خصوص جاودانه تر
مي شد. شايد فوايد مالي هم براي نويسندگانِ آنها داشت.
سفرنامه نويسان، با توجه به جنبه دينيِ اين سفر، بُعد مذهبي نيرومندي داشتند، دليل آن هم اين بود كه سفر به حج، يك سفر
|
صفحه 129 |
|
كاوشگرانه يا ماجراجويانه نيست، اما با اين حال، گاه اهداف سياسي و شخصي و يا علمي و اطلاعاتي را دنبال مي كردند. براي مثال، ممكن بود فتح نامه ها، غزانامه ها و وقايع نامه ها نيز در آنها درج شود. قالب «سفرنامه چلبي» كموبيش مورد نظر اينان بوده است.
سير سفرنامه نويسي در دوره عثماني هم ـ مانند ايران ـ بيشتر به دوره اي مربوط است كه با غرب ارتباط بيشتري داشت. چنان كه در ايران نيز بيشتر سفرنامه ها مربوط به دوره قاجاري ـ آن هم نيمه دوم آن ـ است.
طبق معمول، در سفرنامه ها نقل از گذشته هم به صورت قصه و داستان وجود داشت. بسياري از اين قصه ها شرح سفرهاي پيشين است كه به صورت شفاهي از نسلي به نسل ديگر منتقل مي شد و گاه در متون بعدي درج مي گرديد.
گفتني است در ادبيات امروز تركيه، تعدادي ازآن سفرنامه ها، به خاطر ويژگي هاي زباني و غيره، به حروف لاتين چاپ گرديده، در حالي كه نسبت به منازل، با اين كه عددشان بسيار فزونتر از سفرنامه هاست، اهميت چنداني داده نشده است.
اصطلاح خاطره نويسي كه از دوره مشروطه عثماني يا اندكي پيش از آن آغاز شده و تحت تأثير برخي از نوشته هاي جديدتر غربي است، اندك اندك جاي سياحتنامه نويسي در حج را مي گيرد و ويژگي هاي كار را در نگارش تغيير مي دهد.
مقايسه سفرنامه هاي حجّ قاجاري در مقايسه با آنچه در همين دوره، در دانش سياحتنامه در عثماني نوشته شده، اندك است، اما اگر منازل و غيره را بر آن بيفزاييم، بسيار بيشتر مي شود.
به هر روي، فايده اين سياحتنامه ها نيز بسان منازل، آشنا ساختن حجاج با معارف اين سفر ديني بوده است.
تعداد اندكي از اين سفرنامه ها در پايان دوره عثماني و در محدوده ممالك عثماني، به عربي نوشته مي شد كه مي توان به كتاب هاي زير اشاره كرد:
ـ «الرحلة الحجازيه» از محمدبن عثمان السنوسي (1267 ـ 1316) كه خود ميرآلاي كاروان عثماني بوده و كتابش در سه جلد به كوشش علي الشنوفي در تونس به سال 1396 / 1976 چاپ شده است.
ـ «الرحلة الحجازيه» از محمد لبيب بتنوني (قاهره، مكتبة الثقافة الدينيه) كه گزارش سفر وي به سال 1327 است. ترجمه
|
صفحه 130 |
|
فارسي اين اثر توسط هادي انصاري (مشعر، 1421) به چاپ رسيده است.
ـ «الرحلة الحجازيه» از فقيه حافظ محمد يحيي بن محمد المختار الولاتي (م1330 / 1912) كه توسط دارالغرب الاسلامي، 1990 منتشر شده است.
ـ «الحقيقة و المجاز في الرحلة الي بلاد الشام» از عبدالغني بن اسماعيل النابلسي (م 1143) كه در قاهره به سال 1986 چاپ گرديد.
ـ «الرحلة الانورية الي الاصقاع الحجازية و الشاميه» از محمد كردعلي (بيروت، 1334/ 1916)، اين كتاب در باره سفر انورپاشا از مقامات دولت عثماني به نقاط مختلف حجاز و شام است كه ضمن 302 صفحه چاپ شده است. كردعلي خود از علماي برجسته سوري ومؤلف كتاب خطط الشام مي باشد.
ـ «القواعد السنيه في رحلة المدينة والروميه»، از قطب الدين مكي در قرن دهم هجري. كتابخانه بايزيد جامع، ولي الدين افندي، ش2440. وي از طرف ابو نمي، شريف مكه، براي توجيه سلطان عثماني در جهت عزل فرمانده يني چري هاي مكه كه نامش پيري بود، به استانبول رفت و البته در اين كار توفيقي نيافت. اين سفر در سال 964 / 1557 و در دوره سلطان سليمان قانوني صورت گرفت. قطب الدين نويسنده كتاب ديگري است با نام «البرق اليماني». وي در اين سفر از مدينه به شام، حلب، ادنا، استانبول رفته و سپس با كشتي به اسكندريه بازگشته و از آنجا به مكه رفته است كه «القواعد السنيه» گزارش آن سفر است. آقاي اكرم كامل در باره بخش آناتولي آن مقاله اي در مجله سمينارهاي تاريخ دانشگاه استانبول (سال 1937) چاپ كرده است.
اين سياحتنامه ها، گاه به لحاظ موضوع، به شرح يك واقعه يا قصه محدود شده و از حالت سياحتنامه كلي در مي آمد.
تعداد اندكي از سياحتنامه هاي
مسيحي نيز در دست است كه به دليل مشترك
بودن مسير تا قدس، اخباري از اين
سفر را گزارش مي كردند كه برخي را
معرفي
خواهيم كرد.
شماري از سياحتنامه هاي عثماني به زبان تركي عثماني:
ـ «سياحتنامه» اولياء چلبي (م 1094). اين اثر كه ده جلدي بوده و بخشي از مجلد
|
صفحه 131 |
|
نهم آن در باره حجاز است، يكي از نخستين سفرنامه هاي تفصيلي است كه جزئيات سفر را نوشته است. در باره اين سياحتنامه، دهها مقاله و كتاب نوشته شده و بخش حجاز آن با عنوان «الرحلة الحجازيه»، توسط احمد الصفصافي احمد المرسي به عربي برگردان و چاپ شده است (قاهره، 1999).
سفر وي از قاهره به شام و از آن جا همراه صرّه همايون به مدينه و سپس مكه رفته و شرحي از مسائل مختلف را در كتاب خود آورده است.
ـ «سفرنامه حجاز»، مؤلف ناشناخته، كتابخانه ملّت، شهيد علي پاشا، ش2839
ـ «سياحتنامه حجاز»، سليمان شفيق سيلمز اوغلو،
كتابخانه دانشگاه استانبول، ش4199 ty. پدر اين مؤلف،
در سال 1890 امينِ صرّه بوده و وي كه پدرش را همراهي
مي كرده، گزارش سفر را
نوشته است. در اين كتاب آگاهي هايي در باره وهابيان آمده است. وي از دانش پدرش
در باره اين سفر بهره برده است. سفر وي تا بيروت با كشتي بوده و از آنجا از راه
زميني، به شام و سپس به مدينه و مكه رفته اند. در اصل، اين اثر يك گزارش از
شهرهاي عرب در طول مسير است. در باره اين اثر، پايان نامه اي نيز نوشته
كه به شماره 4 ـ 910/ kar.s نگهداري
مي شود.
ـ «حج يولوندا» (= در راه حج)، از شهاب الدين (1934 / 1877). اين اثر مشتمل بر هفده مكتوب است كه چاپ نخست آن در سال 1909م در مطبعه احمد احسان و چاپ جديد آن با حروف لاتين به سال 1996 به انجام رسيده است. وي در سال 1897 به عنوان مفتّش صحيّه، از مصر به جده رفته است. سفرنامه او به سبك سفرنامه هاي جديد اروپايي است. همين نويسنده كتابي هم با عنوان «سياحتلريم» نوشته كه شرح سياحت هاي اوست. او همچنين شاعري بزرگ از دوره ثروت فنون است.
|
صفحه 132 |
|
ـ «سياحتلريم»، از علي سعاد. اين اثر به اهتمام احمد اوزال توسط ketab eve در سال 1996 چاپ شده است. وي نويسنده اي روشنفكر از اواخر دوره عثماني بود كه از طرف دولت به عراق رفته و از آنجا عازم حج شده است. همين نويسنده كتابي با عنوان «احوال اواخر عثماني در حجاز»، در حجمي كوچك اما بسيار ارزشمند دارد.
ـ «اوصاف مسجد الشريفين»، از احمد فقيه، كتابخانه بريتيش ميوزيوم، بخش تركي، ش9848. اين اثر منظوم و مشتمل بر 339 بيت است. اشعار آن در شرح قدس، مدينه و مكه است. احمد فقيه كه از آناتولي و قونيه به قدس رفته، دو ماه در آنجا اقامت كرده و سپس به حرمين رفته است. اين اثر مربوط به اوايل قرن چهاردهم هجري مي باشد.
ـ «رساله مكيه»، از فوري (م1571 / 979)، كتابخانه سليمانيه، شهيد علي پاشا، ش2828. سفر وي به حج در سال 1545 ـ 1546 / 952 ـ 953 بود. زماني هم به همراه سلطان سليمان عازم نخجوان شد و كارش تدريس در سليمانيه بود. وي زماني كه قاضي شام بود درگذشت. سفرش از راه دريا، به اسكندريه، از آنجا به جده و مكه و مدينه بود. از استانبول تا مكه را طي 35 پشت سر گذاشت. نثر آن بسيار ادبي و دشوار است.
ـ «تحفة الحرمين» از يوسف نابي (م1713 / 1124). اين سفرنامه كه ادبي و مشتمل بر نثر و نظم است، سفرنامه اي بسيار مقبول و پرارج مي باشد كه بيش از دويست نسخه خطي از آن، در جهان باقي است. در باره اين سفرنامه و نسخه هاي خطي و چاپي آن، نكـ : مجله آينه پژوهش، ش87، صص64 ـ 61. سفرنامه مزبور به تركي لاتيني توسط مندرس جوشقون به سال 2002 در آنكارا چاپ شده است. اثر ياد شده توسط شخصي به نام رافع به صورت خلاصه به فارسي ترجمه شده كه نسخه اي از آن هم در كتابخانه سليمانيه باقي مانده و در شماره 49 «ميقات حج» چاپ شده است.
ـ «حج نامه»، رضا نجارزاده، كتابخانه سليمانيه، حاجي محمود، ش3292.
ـ «خاطرات يوسف عزت»، كه به نظم
|
صفحه 133 |
|
است و تأليف آن به سال 1324ق. مي باشد. اين متن در مجله «صراط المستقيم»، سال 1324، ماه يازده، (ج اول، ش16) ص245 منتشر گرديد.
ـ «خاطرات حج»، از رضا توفيق، كه از چهره هاي برجسته فرهنگيِ اواخر عثماني است، ملقّب به فيلسوف. وي پس از مشروطه دوم در سال 1922 به مصر گريخت و سپس در بيروت اقامت گزيد. اين متن در سال 1930 به اسم In Holy Mecca به انگليسي در مجله Asiaدر نيويورك به چاپ رسيد.
ـ «طَيْبة الاذكار»، از درويش احمد پيشكاري، شغلش
سرذاكران مصطفي پاشا، از اوايل قرن سيزدهم هجري. اين اثر، خاطرات وي از مدينه
مي باشد. اين كتاب خاطرات روزانه زندگي و آداب و رسوم مردم مدينه است. ابواب
آن عبارتند از: باب اول: اوصاف حرم شريف، دوم: حجره شريف، سوم: خدمت حجره
شريف،
چهارم: خدمات حجره شريف، پنجم، خدمات شب و آداب بيداري قنديل (روشن كردن
چراغها)، ششم: شستن حجره سعادت. چاپ عثماني آن در مطبعه عامره، استانبول، 1316، و
چاپ تركي لاتيني آن با ترجمه عبدالله كوچيك در مكتبه بدر، استانبول، 1399 ق. انجام
يافته است.
ـ «خاطرات آشجي دده خليل ابراهيم»، از سال 1828 / 1244. اين كتاب به تركي و به حروف لاتيني توسط مركز دائرة المعارف استانبول چاپ گرديده است. ترجمه انگليسي آن نيز چاپ شده است:
Asci Dede Halil Ibrahim on the hajj, Traslaited by Corter VaughnFindley, 1898
4 . آثار تاريخي و جغرافيايي
آثار تاريخي و جغرافيايي متنوّعي در باره حرمين در ادبيات قديم عثماني ديده مي شود. برخي تاريخ سياسي، برخي تحوّلات خاص و برخي تاريخ وقايع موردي است، اما به هر روي، عثماني ها توجه به اين بُعد قضيه هم داشته اند و گاه عربي و در مواردي تركي در اين باره كتابها و رساله هايي مي نوشتند. نوشتن تاريخ شهرها; اعم از مكه، مدينه، جده و يا به طور كلّي حرمين، محور اين قبيل فعاليت هاي علمي به حساب مي آمد. به طور خاص، تاريخ مسجدالحرام، مسجد نبوي، تاريخ پرده كعبه و نيز اوقاف و مؤسسات حفظ الصحه و همچنين در اين
|
صفحه 134 |
|
اواخر، راه آهن از موضوعات مورد علاقه آنان بود.
بايد توجه داشت كه دفاتر اسنادي; مانند دفاتر صرّه، دفاتر اوقاف، صرّه نامه ها، دفاتر محاسبه وقف الحرمين، دفاتر مهمه و نيز سالنامه هاي ولايت حجاز، هر يك منبع تاريخي مهمي در باره تاريخ حجاز وحرمين به شمار مي آيند.
اكنون به معرفي شماري ازآثار تاريخي، با گرايش هايي كه ياد شد، مي پردازيم:
الف: آثار عمومي
ـ «حل الشبهات في تاريخ الحج»، از محمد بن مصطفي بن عثمان حادمي (سليمانيه، Hus.753
ـ «تاريخ الحجاز»، از محمد ان شاءاللهي، (كتابخانه ملت، بخش علي اميري، 799).
ـ «احتلال حجاز در تاريخ»، از توفيق اوزمرد، فهرست نسخه هاي خطي تركيه (Tuyatok:127)
ـ «مرآة الحرمين»، از ابراهيم رفعت پاشا، اين كتاب در سال 1926 / 1344 در قاهره به تركي چاپ شده است.
ـ «جغرافيا و تاريخ خطاط الحجازيه و اوصاف الحرمين»، از حسن تحسن (مؤلف و روزنامه نگارمشهور كه بعدها در جنگ عثماني و يونان كشته شد و به خاطر قتل او، جنگ بالا گرفت) (دانشكده الهيات عثماني، عربگيري، ش 000398
ـ «نصرت نامه»، از محمد آقاي سلاح دار، دايرة المعارف اسلام، 956.0740
ـ «فتوحات المدينة المنوره»، از عاشق محمدبن نافذبن عمر (كتابخانه نورعثمانيه، 3395) مشتمل بر 183 صفحه به دو زبان عربي و فارسي.
ـ «تاريخ حرمين»، (كتابخانه ازميرلي ابراهيم حقي، ش 2431) از شريف محمود صادق. اين نوشته مشتمل بر مسائل بسيار جزئي و اسامي بسياري از جاها و چيزهاست).
ـ «مرآة الحرمين»، ايوب صبري پاشا. متن كامل آن به تركي و اخيراً در پنج جلد به عربي در قاهره چاپ شده است. بخشي از آن كه تاريخ مكه است توسط عبدالرسول منشي به فارسي ترجمه و با تصحيح آقاي جمشيد كيانفر توسط نشر ميراث مكتوب تهران (1383) چاپ شده است. مجلدات مختلف اين اثر، تاريخ مكه، مدينه، قبايل و ديگر
|
صفحه 135 |
|
مسائل و تحولات تاريخي مهم حجاز است كه توسط ايوب صبري پاشا، كه ازميرآلايهاي بحريه دولت عثماني بوده و اطلاعات جغرافيايي و تاريخي جامعي داشته، به نگارش درآمده است.
ـ «تاريخ مسجد الحرام»، (سليمانيه، يازما باغيشلر، ش 3745).
ـ «تاريخ امارة مسجد الحرام»، بارالاما حسين بن عبدالله، نسخه آن در ارسيكا (: 5470-297/99BAT/1980 موجود است.
ـ «تاريخ اوقاف حرمين»، محمود كمال، (نسخه آن در كتابخانه دايرة المعارف اسلام، ش 361/7956/IBN.Eموجود است). در آنجا نام سي نفر از كساني كه بر اوقاف نظارت مي كرده اند، آمده است.
ـ «يادگار حجاج، مكه مكرمه، مدينه منوره، جده، قدس شريف، شام شريف، منظره هاي صرّه همايون»، مطبعه استانبول احمد احسان و شركا.
ـ «منظومه در باره تشكيلات تابور هجيني مدينه منوره»، (گزارشي است در باره لشكر عثماني مستقر در مدينه) استانبول، 1335 / 1914، مطبعه عسكريه.
ـ «رياض الجنة ومرآة الكعبه»، از احمد امين بن امين، استانبول، چاپ سنگي، 1881 / 1299
ـ «تحصيل المرام من تاريخ البلد الحرام»، (مختصر تحفة الكرام از محمدبن احمدبن علي مكي مالكي). حسين چلبي اين اثر را به تركي ترجمه كرده و نسخه اي از آن در كتابخانه اياصوفيه: ش 3122موجود است.
ـ «الاعلام بأعلام البلد الحرام»، از قطب الدين محمد بن علاء الدين نهروالي. اصل كتاب عربي است و توسط مولي عبدالباقي افندي، كه شاعر بوده و متوفاي 1008 است، به تركي ترجمه شد. پنج نسخه از آن در توپ قابي و يك نسخه در دانشگاه استانبول، بخش ولي الدين افندي، ش 2405موجود است.
ـ «الروضة الفردوسيه و الحضرة القدسيه»، اين كتاب را محمدبن احمدبن امير آقشهري (739ق/ 1339م) در باره مدفونين در بقيع نوشته و نسخه آن در دانشگا برلين، مجموعه جديد 510 (m.s.or 2082 به خط مؤلف موجود است.
ـ «جغرافيا و تاريخ ممالك عثماني، بخش حجاز»، از علي جواد، استانبول، مطبعه دارالسعاده، 1314
|
صفحه 136 |
|
ب: راه آهن شام ـ حجاز
يكي از آخرين اقدامات دولت عثماني در شام و حجاز، خط راه آهن است. اين اقدام كه
از ابتكارات سلطان حميد براي بخش عربي بود، مناطق قدس، مدينه، بيروت، حوران، حلب،
حمص، طرابلس شام و دمشق را به يكديگر متصل مي كرد. راه آهن پيشگفته با هزينه
گزافي كه بخشي را دولت عثماني را پرداخت و بخشي با كمك ساير مسلمانها درست شد، براي
چند سال برقرار بود و صرّه همايون بدان طريق به
حجاز مي رسيد. در باره اين
راه آهن تاكنون كتابها و مقالات فراواني نوشته شده است. در جريان نبردهاي استقلال
طلبانه اعراب، اين خطوط ويران گرديد و آثار برخي از آنها هنوز در مناطق مختلف ديده
مي شود. ايستگاه آن در مدينه، در منطقه عنبريه است كه طي دو ـ سه سال اخير به
عنوان يك اثر تاريخي بازسازي شده است. برخي از نوشته ها در اين باره چنين
است:
ـ «جغرافيا و تاريخ خط حجازيه و اوصاف حرمين شريفين»، از مؤلف مشهور حسن تحسن كه به سال 1297 / 1880 در مطبعه سنيه چاپ شده است.
ـ «يادگار حج حجاز»، استانبول، 1913
ـ «نظام نامه كوميسيون راه آهن شام ـ حجاز»، مطبعه طاهربيك، استانبول، 1902
ـ «راه آهن حجاز»، افق گول سوي، استانبول، 1996 (جديدترين كار پژوهشي در باره اين راه آهن به شمار مي آيد). فيلم مستندي هم با عنوان «حجاز دمير يولو» (= راه آهن حجاز) در اين باره ساخته شده است.
ج: صرّه نامه ها و ديگر اسناد
ـ «صرّه نامه»، از سال 1916 / 1335 (ممدوح بيگ: TSMK Me 587). آقاي منير آتالر، مقاله اي در باره اين صرّه نامه در نشريه دانشكده الهيات مرمره (XXVIII) چاپ كرده است. اين راپورت به رشاد چهارم، آخرين خليفه عثماني تقديم شده است.
گفتني است كه دفتر صره، حاوي آگاهي هاي مربوط به اسامي كساني بود كه بايد
هديه دريافت كنند، مقدار آنها و اين كه سالانه چه اندازه و در كجاها هزينه شده
است. در آغاز دفتر صرّه، طغراي پادشاه و در پايان آن امضاي ديگر مسؤولان مربوطه
بود.
اين دفاتر از زمان سلطان سليمان قانوني
|
صفحه 137 |
|
(1566) تا آخرين سالي كه صره فرستاده شد; يعني سال 1916 منبع مهمي براي تاريخ
حجاز است. دفاتر ديگري هم وجود دارد كه برخي از نام هاي آنها عبارت است از:
صرّه محلولاتي، صرّه اسامي، صرّه مفرداتي، صره
مصارفاتي، ارساليه و مانند آن.
اين قبيل دفاتر براي سالهايي كه دفاتر صره آنها مفقود شده مي تواند كمك خوبي
باشد. دفاتر صرّه ميان سالهاي 1559 تا 1917 تقريباً بدون نقص وجود دارد كه 150 عدد
آن تاكنون منظم شده و بقيه هم در حال تنظيم است. قديمي ترين دفتر صرّه از سال
1559 است و آخرين دفتر صرّه تاريخ دار مربوط به سال 1915 مي باشد.
منير آتالر، يك دفتر صرّه را به طور كامل چاپ كرده است. اين دفتر كه در بايگاني دولتي نگهداري مي شود، مربوط به سال 1253 = 1837 مي باشد. چندين صرّه ديگر هم چاپ شده و پايان نامه هاي ديگري هم در اين باره در دانشكده الهيات و ادبيات تدوين شده است.
در باره اوقاف حرمين، اسناد بسيار زيادي در دست است; بخشي از اين
اسناد در يك
پايان نامه دكتري، با عنوان «اوقاف حرمين و اهميت آنها در دولت عثماني» در قرن
16 ـ 15 (مصطفي گولر) (دانشگاه مرمره، 1998) مورد بررسي
قرار گرفته است.
اما بايگاني هاي عثماني
در آنكارا و استانبول پر از
اين گونه اسناد
است.
ـ «سالنامه هاي حجاز ولايت»، شمار فراواني از
آنها در كتابخانه هاي مختلف وجود دارد و در برخي سال ها; مانند سالهاي
1301، 1303، 1305، 1306 چاپ شده
است.
ـ «دفتر محاسبه اوقاف حرمين» (توپقاپي: 152.yen) از سالهاي 1698، 1713، 1717
ـ «دفتر وقف حرمين ولايت شام»، سليمانيه، 2848.Hac
بايد توجه داشت كه باز هم از اين قبيل كارهاي سندي; مانند «منشآت فريدون بيك» كه در دو جلد، در سال 1870 چاپ شده، حاوي اسناد فراواني است كه مربوط به تاريخ حجاز مي باشد.
ـ «دفاتر مهمه» هم حاوي اسناد فراواني در اين زمينه است كه شماري از آنها
|
صفحه 138 |
|
به چاپ رسيده است.
ـ «راپورت حجاز» در 17 جولاي 1885 چاپ شده كه نسخه اي از آن در دانشگاه بيلكند موجود است.
بخشي از اين قبيل اسناد را مي توان در كتاب «نجد و الحجاز في الوثائق العثمانيه» از سنان معروف اوغلو مشاهده كرد كه به سال 2002 توسط دارالساقي بيروت به چاپ رسيده است.
د: در باره وهابيان
در جريان ظهور وهابيان، در هر دو مرحله; يعني اواخر قرن يازدهم هجري و نيز در دهه هاي نخست قرن چهاردهم هجري، نگارش تاريخ تحوّلاتِ مربوط به آنان نيز از موضوعات مورد علاقه نويسندگان ترك به حساب مي آمد.
رفعت پاشا و همين طور ايوب صبري پاشا و سويلمز اوغلو شفيق كمالي، نوشته هايي در باره وهابيان دارند. «تاريخ وهابيان» ايوب صبري پاشا از تركي به فارسي ترجمه و چاپ شده است (تهران، طوفان، 1377).
احمد وصفي افندي، كتاب «محاسن الآثار و حقايق الأخبار» را در اين باره نوشت و دانستني هاي مفصلي در باره حركت وهّابي در آن آورد. نسخه خطي آن در دانشگاه استانبول (ش 6013) وجود دارد و به سال 1978 چاپ شده است.
در «تاريخ جودت پاشا»، مجلد دهمِ آن هم در اين باره مطالبي وجود دارد. به سال 1979 يك تز دانشگاهي هم در باره حركت وهابي در دانگشاه آنكارا توسط احمد وهبي اَجَره نوشته شد.
كتاب «داستان وهابي در حجاز» از سري گلزار به سال 1284 = 1867 كه مربوط به دوره اول حركت وهّابي هاست چاپ شده است.
كتاب «مظالم حجاز» هم در اين باره است كه به سال 1313 = 1906 در قاهره چاپ گرديد.
«مدافعه مدينه و فخرالدين پاشا»، سليمان ياتاق، دانشگاه مرمره، تز دكتري. در باره فخرالدين پاشا كه ماهها در مدينه در برابر وهابيان مقاومت كرد، نوشته هاي تاريخي و سندي فراواني هست كه در اين تز دكترا مورد بررسي قرار گرفته است.
|
صفحه 139 |
|
هـ : تاريخ تشكيلات حفظ الصحه
در باره تشكيلات حفظ الصحه كه مربوط به كنترل حجاج در جهت جلوگيري از بيماري هاي مسري بوده، رساله ها و كتابهايي نوشته شده است:
ـ «يك لايحه طبّيه، حاوي احوال حجاز عموميه اي صحيّه و اصلاحات اساسيه حاضره»، دانشگاه استانبول،ش 4609
ـ «تاريخچه قرنطينه در دولت عاليه عثمانيه»، سالنامه نظارت خارجه، 1318
ـ «مكه مكرمه كولرا و حفظ الصحه»، گزارش سالهاي 1330 ـ 1329 ق.
ـ «تشكيلات قرنطينه در حجاز 1865 ـ 1914»، مؤلف: گلدان ساري يلديز، مؤسسه تاريخ ترك، 1996
5 . كتابهاي فضائل
بخشي از كتابهايي كه در باره حرمين، به زبان هاي مختلف نوشته شده، مربوط به فضايل اين دو شهر، اماكن خاص آن; مانند كعبه و مقام ابراهيم و زمزم و غير ذلك است.
در باره مدينه نيز چنين است. بيشتر اين آثار كه عربي هستند، شامل آياتي از قرآن
و اخبار و احاديثي از پيغمبر(صلي الله عليه وآله)
مي باشند. البته در كتابهاي تاريخي و يا مناسك و غيره هم بخش هايي به
فضايل اختصاص داده شده، اما مراد ما در اينجا، كتابهايي است كه تنها به نقل فضايل
پرداخته است. هدف اصلي از تأليف اين كتابها، ايجاد شوق در مسلمانان
براي سفر به
حرمين و آشنا ساختن آنان با فضايل آن دو شهر و فضيلت سفر زيارتي به آنها و نيز
اسرار نهفته از مكان هاي مقدس در آنجا است. بنابر اين، برخي از آثار را هم كه
مربوط به اسرار حج است، در اينجا ارائه خواهيم كرد:
ـ «مسير شوق الأنام إلي حجّ بيت الله الحرام»، محمد علي بن محمد علان المكي البحري (م 1057) (سليمانيه، شهير علي، 1504 شامل 126 برگ).
ـ «فضائل الحرمين الشريفين»،
|
صفحه 140 |
|
محمد ابن مصطفي بن علي دده
البوسونوي (م1650 / 1060) (سليمانيه،
اسعد
افندي، 3363).
ـ «ترجمات حسنات الحرمين لعبدالله ابن محمد بن معصوم»، مستقيم زاده سليمان سعدالدين، (سليمانيه، پرتوپاشا: 234).
ـ «فضائل مكه و المدينة و البيت المقدس»، سليمانيه، فاتح، ش 4447
ـ «تحفة الحرمين»، افضل الدين ابراهيم بن علي، (نورعثمانيه، 4964، برگهاي 185 ـ 219).
ـ «فضيلة المجاورة في المكة المكرمه و المدينة المنوره»، حسن بصري، استانبول، مطبعه عامره، 1863
ـ «اسرار مناسك حج شريف»، يونس وهبي ياووز، استانبول، 1900، مطبعه احمد احسان و شركا.
ـ «اجتماعي اسلام در عرفات»، استانبول، مطبعه خيريه و شركا، 1910
ـ «درر الحكم في اسرار المعارك الحاجة للبيت الحرام»، يونس وهبي، استانبول، 1903، مطبعه عثماني.
ـ «تحفة العطائيه»، اسماعيل حقي بورسوي (م 1132) يكي از متصوفان معروف در دوره اخير عثماني. اين كتاب يك اثر صوفيانه است كه بخشي از آن طي سفر وي به حج، در توجيه عرفاني برخي از مسائل حج و حرمين است.
6 . تاريخ بناهاي مقدس
عثماني ها از زماني كه سلطان سليم به حرمين غلبه كرد تا آخرين روزهاي حكومت
خود، مبالغ فراواني صرف بناهاي مقدس در حرمين كردند. در اين باره فتاواي زيادي صادر
شده است، چون يك مشكل
فقهي بود. اما در همان زمان نيز گاه رساله ها و
كتابهايي در باره خصوص بناي برخي از آثار نوشته مي شد. بخشي از آثاري كه به
اين حوزه مربوط مي شود عبارت اند از:
ـ «اسعاد آل عثمان المكرم ببناء بيت الله المحرم»، حسن بن عمار الشرنبلالي، مكه، جامعة امّ القري، 2003
ـ «خلاصة الكلام في بناء بيت الله الحرام»، نوح بن مصطفي القنوي الحنفي (م1070).
ـ «خلفاء عظام عثمانيه حضراتنك حرمين الشريفين دكي آثار مبرورة و مشكورة هماينلري»، محمد الامين المكي (از اعضاي معارف عموميه)، استانبول،
|
صفحه 141 |
|
مطبعه در سعادت، 1317ق.
اين كتاب يكي از مفصل ترين آثار در اين باره است كه ضمن آن، به ترتيب تاريخ سلطنت سلاطين عثماني، فعاليت هايي ساختماني و تعميراتي انجام شده در اماكن متبرّكه حرمين و مساجد مهم و نقاط ديگر، شرح داده شده است.
ـ «كتاب اوصاف الحرمين الشريفين»، احمد فقيه (گويا از نيمه اول قرن چهاردهم).
حسيبه ماضي اوغلو بر اساس نسخه موزه بريتيش ميوزيوم (or. 9848) گزارشي از اين كتاب نوشته كه به سال 1974 چاپ شده است.
ـ «تمكين المقام في المسجد الحرام»، علي دده ابن الحاج مصطفي البوسني الموستاري، معروف به شيخ التربه (م 1007). مؤلف اين رساله را در باره بازسازي مقام ابراهيم براي سلطان مراد عثماني نوشته است (سليمانيه، اسعد افندي: ش 3814)
|
صفحه 142 |
|
گزارش بيست و دومين دوره كتاب سال جمهوري اسلامي ايران
گزارش بيست و دومين دوره
كتاب سال جمهوري اسلامي ايران(1)
دبيرخانه كتاب سال
كتاب مظهر بارز خردمندي و فرهيختگي آدمي و كتاب خوب نمونه اعلاي اين فرهيختگي
است. تلاش در جهت تقويت اين ويژگي ارجمند، وجود انسان تلاشي است در جهت تحقّق هرچه
بيشتر كمالات والاي بشري و هموار ساختن
راه هاي وصول به حقايق. كوشندگان
طريق معرفت و پويندگان راه حقيقت، ورزندگان بهترين و عالي ترين تلاش ها
براي بيرون كشيدن ابناي بشر از اعماق ظلماني جهل و جاهليت و بركشيدن او به
آسمان هاي فراخ دانش و معرفت اند. آنها پيوسته در تلاش اند
تا در
ديوارهاي تاريك انديشي رخنه درافكنند و روزنه هايي به جهان نور و روشنايي
بگشايند. قصد آنان فراتر رفتن از
مغاك نفس پرستي به سوي افق هاي
پهناور پهنه معناست، و نگارش يك كتاب خوب، گامي است در راه وصول اين مقصود.
نهادهاي اجتماعي در طول حياتشان، به تبع دگرگوني هاي محيط اجتماعي، فراز و
فرودهاي خاص خود را دارند، اما مهم اين است كه آهنگ كلي حركت هر نهاد در سوي بهبود
باشد; يعني رفع كاستي ها از يك سو و بهبود كمّي و كيفي روش ها، معيارها و
قواعد
و ضوابط سازماني از سوي ديگر. به گمان ما نهاد «كتاب سال»، به رغم كمبودها
و
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 برگرفته از كتابچه اي كه دبيرخانه كتاب سال منتشر كرده است.
|
صفحه 143 |
|
كاستي هايي كه بسياري از آنها در مسير حركت هر نهادي از اين دست طبيعي است، تا حدود قابل توجهي در راه دستيابي به هدف هاي خويش كامياب بوده است.
كتاب سال كارنامه كتاب كشور است و لذا نماد و نشانه اي است از وضع كمّي و كيفيِ نشر كتاب در ايران. فراز و فرودها و قوّت و ضعف هاي حوزه كتاب، كم و بيش، در اين كارنامه بازتاب مي يابد. كتاب سال بر آن است كه در اين بازنمايي كامياب بوده است. اقبال اهل قلم و جامعه نويسندگان و ناشران ايران و البته حساسيت ها و انتقادهاي آنان به اين كار، گواهي بر اين كاميابي است.
حاصل برگزاري بيست و يك دوره كتاب سال، 466 كتاب برگزيده و 437 كتاب تقدير شده،
در رشته هاي مختلف علمي است. صدها مؤلف و مترجم و مصحّح در ادوار بيستويك ساله
آثارشان برگزيده شده و مورد تقدير و تشويق قرار گرفتند.
بسياري از نويسندگان با
استطلاع از معيارها و ضوابط انتخاب كتاب هاي برگزيده كوشيدند تا آثار خويش را
متناسب با اين ضوابط و در قالب معيارها و استانداردهاي كتاب سال كه ضمناً معيارهايي
عام و جهاني نيز هستند تدوين و تنظيم كنند و اين خود از آثار مثبت و قابل توجه
مترتب بر وجود اين پديده فرهنگي است.
ارزيابي كتاب ها را بيش از 600 نفر از استادان معظّم حوزه علميّه قم، دانشگاه هاي
|
صفحه 144 |
|
تهران، شهيد بهشتي، تربيت مدرّس، صنعتي شريف، صنعتي اميركبير، علم و صنعت، خواجه
نصير طوسي، الزهرا(عليها السلام) ، امام
صادق(عليه السلام) ، علاّمه طباطبايي، تربيت
معلّم، علوم پزشكي، پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي، واحد علوم و تحقيقات
دانشگاه آزاد اسلامي، دانشكده صنعت
آبوبرق، سازمان حسابرسي، دانشگاه هاي
تبريز، فردوسي، شيراز، شهيد چمران، بوعلي و ديگر مؤسسات پژوهشي و صاحب نظران
علمي و فرهنگي در نقاط مختلف كشور برعهده داشته اند.
در بيست و دومين دوره كتاب سال جمهوري اسلامي ايران، منحصراً كتاب هايي مورد بررسي قرار گرفته اند كه براي نخستين بار در سال 1382 منتشر شده اند. در اين دوره، بر اساس آمار ارائه شده از سوي خانه كتاب ايران، كتاب هاي چاپ اول 20296 عنوان بوده است كه پس از حذف كتاب هاي چاپ افست يا كتاب هايي كه براي نخستين بار از سوي ناشر خاصي چاپ شده اند ولي پيش از آن، ناشر ديگري آن را چاپ كرده است و يا كتاب هاي كمك درسي، تعداد 8612 عنوان براي بررسي در حوزه هاي تخصّصي انتخاب شدند كه به تفكيك موضوع به قرار ذيل اند:
آمار مجموع كتاب هاي بررسي شده در بيست و دومين دوره كتاب سال
1 . كليات
تأليفترجمهتصحيحتعداد كلّ كتاب ها
كليات102012
كليات و روش تحقيق7108
كتابشناسي و فهرست212124
علوم كتابداري1419033
دايرة المعارف ها و فرهنگ ها82010
روزنامه نگاري120012
جمع كل72261299
|
صفحه 145 |
|
2 . فلسفه و روان شناسي
تأليفترجمهتصحيحتعداد كل كتاب ها
كليات1917036
فلسفه غرب و شرق1435049
فلسفه اسلامي316037
منطق4509
روان شناسي1662040370
جمع كل2342670501
3 . دين
تأليفترجمهتصحيحتعداد كل كتاب ها
دين ـ كليات125017
اسلام كليات187282217
علوم قرآني137171155
حديث5320073
رجال453351
فقه و اصول11591125
كلام6811281
اخلاق123213147
عرفان6317787
سيره معصومين125331159
اديان ديگر2060080
جمع كل948224201192
|
صفحه 146 |
|
ج ) دين:
از ميان رشته هاي مختلف اين موضوع، كتاب زير در رشته كلام (تأليف) ممتاز شناخته شد:
1 . سلامة القرآن من التحريف وتفنيد الإفتراءات علي الشيعة الامامية
فتح الله المحمدي (نجارزادگان). ـ تهران: مشعر، 1382
758 صفحه.
كتابنامه.
1 . قرآن ـ ـ تحريف. 2. قرآن ـ دفاعيه ها و رديه ها. 3. شيعه ـ دفاعيه ها و رديه ها.
اهميت قرآن كريم به عنوان يكي از دو ثقل اكبر بازمانده از آورنده
عظيم الشأن آن و نقش بارز و محوري اين كتاب كريم الهي در ايجاد و ابقاي اتحاد
امّت مسلمان از مسائل بارز و قابل توجه در خصوص اين متن وحيانيِ الهي است. به
اعتقاد عموم مسلمانان، قرآن از هرگونه تحريف و تغيير مصون بوده، دست تحوّلات و
تغييرات زمان را به دامن
مطهّر آن راهي نيست و اين تحقّق وعده الهي است; چنانكه
به صراحت در متن قرآن كريم ذكر شده است. يكي از اتهاماتي كه به ناروا بر شيعه وارد
شده و گاه بر آن اصرار
شده است، اتهام اعتقاد به تحريف قرآن است كه اين امر
بهويژه در كتابي با عنوان «اصول مذهب الشيعة الامية الاثني عشريه» تأليف ناصر علي
قفاري به تفصيل مورد بحث قرار گرفته است. مؤلف با عنايت به اين كتاب و برخي كتب
ديگر كه قبل از آن تأليف شده و در آنها اين اتهام به شيعه مطرح گرديده، اقدام به
تأليف كتاب «سلامة القرآن
من التحريف» نموده است. كتاب در دو بخش اصلي تنظيم شده
است: بخش اول به مسأله سلامت قرآن از تحريف در نظر فريقين، با قطع نظر از آراء و
افتراءات بعض افراد، پرداخته است. در بخش دوم به مسأله اتهاماتي كه در خصوص تحريف
قرآن بر شيعه وارد شده پرداخته شده است.
بررسي ادله مصونيت قرآن از تحريف از نظر شيعه اماميه، بررسي روايات تحريف قرآن
در كتب شيعه، بررسي كتاب «فصل
الخطاب» محدّث نوري، شهادت علماي اماميه به مصونيت
قرآن از تحريف، بررسي احاديث تحريف قرآن در كتب اهل سنت، و پاسخگويي به شبهات دكتر
ناصربن علي قفاري در كتاب «اصول مذهب الشيعه»، احسان الهي ظهير در كتاب «شيعه
والقرآن» و
|
صفحه 147 |
|
محمد مال الله در كتاب «الشيعة وتحريف القرآن»، از مهم ترين مباحث كتاب است.
2 . لله وللحقيقة: ردّ علي كتاب «لله ثم للتاريخ»
علي آل محسن. ـ تهران: مشعر، 1382
كتابنامه: ص 669 ـ 694; همچنين به صورت زيرنويس.
روشنگري در باب حوادث تاريخي و عقايد و احكام و بازشناسي حقيقي آنها نسبت به هريك از فرق و طوايف مذهبي از مهم ترين عوامل ايجاد وفاق و اتحاد بين مسلمانان و زدودن موانع وحدت امت اسلامي است.
كتابي كه چند سال پيش با عنوان «لله ثم للتاريخ: كشف
الاسرار و تبرئة الائمة الأطهار» از نويسنده اي با نام سيدحسين موسوي
به طبع رسيده و در آن برخي شبهات و شكوك در خصوص تاريخ شيعه و عقايد و احكام از نظر
آنان مطرح شده است، نويسنده را بر آن داشته است تا ضمن بررسي دقيق و موشكافانه،
مدعيات مطرح شده در كتاب و با مراجعه به متون و منابع اصيل و مورد وثوق، حقيقت
را در باب هريك از
آنها مطرح نمايد. اتقان در تحليل عميق مطالب و استنتاج منطقي
و يكدستي ارجاعات، از ويژگي هاي كتاب است. در اين كتاب به مزعومات نويسنده
كتاب «لله ثم للتاريخ» در باب انتساب شيعه به اهل
البيت(عليهم السلام) ، و اثر بيگانه عناصر در
تكوّن تشيّع و مسأله انتظار پاسخ داده شده است.