متن کامل
میقات حج سال ششم شماره بیستم و ششم زمستان 1377 آیا فاطمه زهرا(س) در روضه دفن شده است؟! محمد صادق نجمی در فصلنامه وزین «میقات حج» سلسله مقالاتی با عنوان «تاریخ حرم ائمه بقیع(علیهم السلام)» آوردیم و در شماره هفتم درباره محلّ قبر حضرت زهرا، ک
ميقات حج آيا فاطمه زهرا(س) در روضه دفن شده است؟! محمد صادق نجمي در فصلنامه وزين «ميقات حج» سلسله مقالاتي با عنوان «تاريخ حرم ائمه بقيع(عليهم السلام)» آورديم و در شماره هفتم درباره محلّ قبر حضرت زهرا، كه آيا در داخل بيت خويش قرار گرفته و يا در بقيع، بحث نموديم و اينك اين مقاله مي تواند به صورت مكمّل همان بحث و يا به عنوان يك مبحث مستقلّ مطرح شود: نتيجه بحث پيشين اين شد كه: احتمال وجود قبر شريف حضرت زهرا(عليها السلام)در بقيع، كه در كتب تاريخ عنوان شده، احتمالي است ضعيف و برگرفته از اقوال و منابع گروهي از مورّخان و علماي اهل سنّت. و در روايات شيعه و از ديدگاه علماي بزرگ ما، دليل صريح و روشني كه مؤيّد اين احتمال باشد وجود ندارد و آنچه در روايات اهل بيت(عليهم السلام) بر آن تأكيد شده و محدّثان و شخصيتهاي علمي گذشته ما بر آن تأكيد دارند، اين است كه پيكر آن بانوي عظيم الشأن، در داخل بيت شريفش به خاك سپرده شده است. حال بايد ديد اوّلا دفن شدن آن حضرت در روضه مطهره، كه گاهي به عنوان احتمال سوم مطرح شده، در چه حدّي از قوّت و استحكام برخوردار است؟ و ثانياً منظور از «روضه» چيست و حدود آن كدام است؟ تذكر اين نكته نيز لازم است كه بيان ضعف احتمال وجود قبر شريف آن حضرت در محلّي، به هيچ وجه دليل نفي ثواب زيارت و استحباب عرض ارادت نسبت به آن بانوي عزيز در آن محل نيست; زيرا استحباب زيارت معصومين(عليهم السلام) از هر نقطه، دور يا نزديك، مسلّم و ثابت است، به ويژه كه اين زيارت در روضه مطهّر و در كنار قبر رسول خدا(صلي الله عليه وآله)و يا در بقيع، يا در كنار قبور ائمه هدي باشد و حد اقل فايده و نتيجه اي كه بر تأييد و تقويت يك احتمال مترتّب است ـ افزون بر جنبه علمي و روشن شدن يك موضوع حساس تاريخي مذهبي ـ حصول يك نوع اطمينان و جلب توجّه زائران آن بانوي بزرگوار است كه اعتماد و ظنّ به وجود قبر شريف در يك محلّ، هر چه بيشتر و قوي تر باشد توجه باطني و حضور قلب به هنگام زيارت در آن مكان نيز بيشتر و افزون تر مي شود و نعم المطلوب! روضه مطهّره و فضيلت آن آنچه به عنوان «روضه» مطرح است، آن بخش از مسجد النبي است كه در ميان منبر و خانه يا خانه هاي پيامبر(صلي الله عليه وآله) قرار گرفته است. اصطلاح «روضه» و نامگذاري اين مكان مقدس بدين اسم، برگرفته از گفتار رسول خدا و از متن حديثهايي است كه از آن بزرگوار نقل گرديده است. در فضيلت روضه مطهر، حديثهاي متعددي از طريق اهل سنت و شيعه و در منابع حديثي هر دو گروه از پيامبر(صلي الله عليه وآله) نقل شده است. همچنين در بيان ائمه(عليهم السلام) و در گفتار علما و دانشمندان(60) بر عبادت و دعا در اين نقطه از مسجد تأكيد و سفارش شده است: حديثي است از پيامبر خدا(صلي الله عليه وآله) كه فرمود: «ما بَينَ بيتي وَمِنْبَري روضةٌ مِنْ رياضِ الجنّة وَمِنْبَري عَلي حَوْضي»(61) «فاصله بيت و منبر من باغي است از باغهاي بهشت و منبر من در بالاي حوض من قرار گرفته است» و در حديث ديگر آمده است: «وَمِنبَري علي تُرْعة مِنْ تُرَعِ الجنّة» «منبر من در كنار دري از درهاي بهشت قرار گرفته است.» در روايت ديگر، امام صادق(عليه السلام) به معاوية بن عمّار فرمود: «در كنار منبر بايست و حمد و ثناي خدا را به جاي آور و حاجت خود را بخواه; زيرا پيامبر(صلي الله عليه وآله) فرموده: «بين منبري و بيتي روضة مِنْ رياض الجنّة».(62) علما و دانشمندان در توضيح مفهوم اين حديث شريف و در بيان تشبيه اين مكان مقدس به «روضه اي از رياض جنت» وجوه مختلفي ذكر كرده اند كه نقل آنها خارج از موضوع است ولي به طور اجمال آنچه در مفهوم اين حديث به نظر مي رسد اين است كه روضه و اين بخش از مسجد النبي در نزول رحمت الهي و استجابت دعاي مؤمنان و نيل بندگان به سعادت معنوي و اخروي، همانند روضه اي است از رياض جنت. آري اين مكان مقدس از نظر فضيلت و شرافت در حدّي است كه از تصوّر، خارج و فكر ما از درك حقيقت آن عاجز و قاصر است; زيرا با مقايسه اين حديث شريف با حديث ديگر درباره مسجد رسول خدا(صلي الله عليه وآله) كه فرمود: «صلاة في مسجدي هذا خيرٌ من ألفِ صلاة فيما سواه من المساجد الاّ المسجد الحرام»(63) يا «صلاة في مسجدي هذا تعدل بعشرة آلاف صلاة»(64) مي توان به آن افق اعلا كه روضه مطهر قرار دارد تماشا كرد و به اهمّيت و فضيلت عبادت در اين مكان شريف و ارزش و ثواب دعا ونيايش در اين نقطه از مسجد پي برد كه اگر نماز خواندن در جاي جاي مسجد النبي بهتر از هزار نماز در همه مساجد، حتي مسجد الاقصي بجز مسجد الحرام، و يا يك نماز در آن معادل است با ده هزار نماز در ساير مكانها و بقاع، طبعاً پاداش عبادت و نماز در «روضه» كه به وسيله شخص رسول خدا(صلي الله عليه وآله) معرفي شده است، به مراتب افزون تر خواهد بود و چنين ثواب و پاداش، كه قطره اي است از اقيانوس بيكران فضل و رحمت الهي، مي تواند نيل به بهشت برين و رسيدن به مرتبه اعلاي غفران الهي و صعود به درجاتي از قلّه رضوان خداوندي گردد; «وَرِضوانٌ من الله أكبر». به هر حال همه اين مواهب و كرامتها از روضه مطهّر سرچشمه گرفته است. حدود روضه: چون درباره روضه مطهره، افزون بر حديث گذشته، احاديث متعدد ديگر با الفاظ و متون مختلف نقل گرديده است و ظاهراً در مضمون اين احاديث تضاد و تنافي وجود ندارد و در نتيجه مي تواند صدور اين احاديث در زمانهاي مختلف و گوياي مصداقي از روضه و بيانگر بخشي از ابعاد آن باشد، لذا در ميان محدثان و مدينه شناسان اهل سنت از قرنهاي اول اسلام، در حدودِ روضه، نظريات گونه گون وجود داشته است، و در مقابل اين نظريات، ائمه(عليهم السلام) نيز حدود روضه رامشخص و براي پيروان خويش معرفي نموده اند. بنابر اين بر خلاف علماي اهل سنّت، در ميان علماي شيعه تعدّد نظر و اختلاف رأي در اين زمينه وجود ندارد; (اهلُ البيتِ أدري بما فِيهِ!). نگاهي به متن احاديث: 1 ـ «ما بينَ بيتي ومِنبَري رَوْضَةٌ مِنْ رياضِ الجنّةِ وَمِنبَري عَلي حَوضي».(65) 2 ـ «ما بَينَ حُجْرَتي وَمِنْبَري رَوْضَةٌ مِنْ رياضِ الجنّة».(66) 3 ـ «ما بين مِنبَري الي حُجرَتي رَوْضَةٌ مِنْ رياضِ الجنّة».(67) 4 ـ «ما بينَ قبري و منبري رَوضةٌ من رياضِ الجنّة».(68) 5 ـ «ما بينَ مُصَلاّي وَبَيْتي رَوْضةٌ مِنْ رياضِ الجنّة».(69) 6 ـ «ما بينَ هذِهِ البيوتِ الي مِنبَري رَوضَةٌ مِنْ رياضِ الجنّة».(70) احاديث فوق، بجز حديث يك و شش، همه از منابع اهل سنّت نقل شده و در منابع حديثي شيعه تنها حديث اوّل و ششم نقل گرديده است. و در مورد حديث پنجم ميان آنان اختلاف نظر وجود دارد كه آيا منظور از مصلاّ، محراب رسول خدا است كه در داخل مسجد قرار دارد يا مقصود از آن، مصلاّي عيد رسول الله(صلي الله عليه وآله)است كه در بيرون مسجد و سمت غربيِ آن، به صورت ميدان وسيع وجود داشت و آن حضرت نمازهاي عيد را در آنجا مي گزارد كه بيشتر علما گويند منظور از آن، معناي دوم و مصلاّي نماز عيد است. به هر حال بر اساس مضمون اين احاديث، در ميان اهل سنّت در «تعيين حدود روضه» سه وجه يا سه نظريه به وجود آمده است: نظرّيه اوّل: حدود روضه در طرف شرق مسجد، از محدوده بيت رسول خدا آغاز و تا محدوده منبر ادامه مي يابد و عرض آن در طرف بيت محاذي آن و وسيعتر است و هر چه به طرف منبر امتداد پيدا مي كند، از وسعت آن كاسته مي شود تا به حد منبر مي رسد. بنابراين نظريه روضه داراي مساحتي مثلثي شكل است و رأس آن منبر و قاعده آن را بيت تشكيل مي دهد، اين نظريه گرچه در اوايل مورد قبول عدّه اي قرار گرفت ولي به تدريج اهمّيت خود را از دست داد، جز در ميان گروهي خاص. نظريّه دوّم: روضه شامل تمام مساحت مسجد النبي است كه در زمان آن حضرت احداث شده است. عمده دليل اين نظريه حديث پنجم و ششم و استفاده از واژه هاي، «بيوت» و «مصلا» است; زيرا بيشتر فضاي مسجد در ميان بيوت و منبر و همه مسجد در ميان بيت و مصلاّ قرار دارد و براي اثبات اين نظريه، «خطيب» كه يكي از علماي اهل سنّت است، كتابي نوشته به نام «دلالات المسترشد علي أنّ الروضة هِيَ المسجد» ويكي ديگر از علما به نام شيخ صفي الدين مدني در ردّ نظريه خطيب و كتاب او كتابي تأليف كرده و پس از اين دو كتاب، مورّخ ومحقّق مدينه شناس; سمهودي (متوفّاي 911) كتابي تأليف كرده به نام «رفع التعرض والانكار لبسط روضة المختار» و به طوري كه خود مؤلّف مي گويد: وي در اين كتاب دو تأليف قبلي را تلخيص و دو نظريه مخالف را به هم نزديك ساخته است.(71) به طوري كه از نام كتاب پيداست، سومين نظريه: اينكه روضه نه همه مسجد است و نه آن بخش مثلثي شكل، بلكه از طرف شرق، از حجره رسول خدا(صلي الله عليه وآله) شروع و در همان حد و به موازات حجره تا محاذي منبر امتداد پيدا مي كند و در جنوب و شمال، از ديوار محراب پيامبر شروع و تا ستون سوم، در سمت شمال را شامل مي شود. بنابر اين قول، روضه به شكل مربّع است كه در اين محدوده دوازده ستون قرار دارد; چهار ستون رديف هم از شرق به غرب و سه ستون از سمت قبله به شمال. و منظور از اين دوازده ستون ستونهاي داخل فضاي مسجد است نه ستونهايي كه در داخل ديوار قبله و محراب و يا در داخل ديوار حجره قرار گرفته اند. و اين مساحت، از شرق به غرب حدود بيست و دو متر و از قبله به سمت شمال پانزده متر و در جمع حدود سيصد و سي متر است. در ميان علماي اهل سنّت، اين قول اخير مشهورتر از دو قول پيشين است و لذا اين ستونها از دوران سلطان سليم (متوفاي 926 هـ .) و به دستور وي با نصب مرمر سفيد تا وسط آنها علامت گذاري و مشخص گرديده است و در زمان سلطان عبدالمجيد (متوفاي 1277 هـ .) كه قسمتي از شمال مسجد را توسعه دادند، اين علامت گذاري تجديد و در سال 1404 هـ . براي سومين بار ترميم و تزيين گرديد.(72) و بر همين مبني است كه ازدحام حجاج و زائران در اين بخش بيش از ديگر نقاط مسجد است و براي نماز خواندن و دعا و زيارت در اين قسمت اهمّيت بيشتري مي دهند. حدود روضه از ديدگاه شيعه: نظريه شيعه در محدوده روضه، هم در طول و هم در عرض، با اقوال اهل سنّت متفاوت است. و طبق رواياتي كه از دليل حدّ اوّل (از جنوب تا شمال) رواياتي است كه از ائمّه(عليهم السلام) نقل شده، از جمله: كليني(رحمه الله) با اسناد از مرازم و او از امام صادق(عليه السلام) نقل مي كند: «قالَ سألتُ أبا عبدِ الله(عليه السلام) عمّا يقول الناس في الروضة، فقال: قال رسول الله(صلي الله عليه وآله) فيما بين بيتي ومنبري روضة من رياض الجنّة ومنبري علي تُرعَة من ترع الجنّة فَقُلْتُ لَهُ جُعِلتُ فِداك فما حدّ الروضة، فقال و بعدُ أربع اساتين من المنبر الي الظلال. فقلت جعلت فداك منَ الصّحنِ فيها شيء؟ قال: لا»(73) مرازم مي گويد: «از امام صادق(عليه السلام)پرسيدم از آنچه مردم (اهل سنّت) در روضه مي گويند، فرمود: رسول خدا(صلي الله عليه وآله) فرموده است فاصله بيت و منبر من باغي از باغهاي بهشت است و منبر من بر دري از درهاي بهشت قرار گرفته است. عرض كردم فدايت شوم! حد روضه كدام است؟ فرمود: فاصله چهار ستون، از منبر تا سايه بانها. عرض كردم فدايت شوم! از صحن مسجد هم چيزي جزو روضه هست؟ فرمود: نه» بر اساس مضمون اين روايت و امثال آنست كه ابن شهراشوب نظر علماي شيعه را چنين نقل مي كند: «وقالوا حدّ الروضة ما بين القبر والمنبر الي الأساطين الّتي تلي صحن المسجد».(74) همچنين از مضمون اين روايت و روايات ديگر و نقل مدينه شناسان استفاده مي شود كه مدّتي طولاني و در زمان ائمه(عليهم السلام) بخشي از مسجد (بيرون از مسجد اصلي) در سمت شمال و در نزديكي صحن، داراي سايه باني بوده كه از آن به «ظلال» و «مظلّه» تعبير شده است. اين بود حد روضه از جنوب به سمت شمال. و اما در سمت شرق مسجد، همانگونه كه گفتيم حد روضه عبارت است از فضاي داخلي بيت رسول خدا(صلي الله عليه وآله) و همچنين داخل بيت فاطمه زهرا(عليها السلام) و در غرب عبارت است از محاذي اين بيوت تا موازات منبر شريف. و در اين زمينه نيز رواياتي در منابع حديثي نقل گرديده است كه متن بعضي از آنها را در اينجا مي آوريم: 1 ـ كليني با اسناد از جميل بن درّاج نقل مي كند كه: «سَمِعتُ أبا عبدالله(عليه السلام) يقول: قال رسول الله(صلي الله عليه وآله) ما بين مِنبري وبيوتي روضةٌ من رياض الجنّة ومِنبَري علي تُرعة من تُرَعِ الجنّة وصلاة في مسجدي تعدل ألف صلاة فيما سواه من المساجد الاّ المسجد الحرام. قال جميل قلت له بيوت النبي وبيت علي منها؟ قال: نعم و أفضل».(75) جميل مي گويد: «از امام صادق(عليه السلام)شنيدم كه مي فرمود: فاصله منبر و خانه هاي من باغي است از باغ هاي بهشت و منبر من در بالاي دري از درهاي بهشت قرار دارد و يك نماز در مسجد من معادل هزار نماز در ساير مساجد، بجز مسجد الحرام است. جميل مي گويد: پرسيدم آيا خانه هاي پيامبر(صلي الله عليه وآله) و خانه علي(عليه السلام) هم از روضه است؟! فرمود: آري، بلكه افضل اند.» به طوري كه ملاحظه مي كنيد در متن اين روايت، مانند حديث ششم كه از منابع اهل سنّت آورديم، به جاي «بيت»، «بيوت» به صورت جمع آمده است و در اين روايت همه خانه هاي پيامبر و خانه امير مؤمنان(عليه السلام)كه در واقع آن هم از بيوت النبي(صلي الله عليه وآله) است، جزو روضه معرفي گرديده اند. 2 ـ همچنين جميل بن درّاج نقل مي كند كه: «قلت لأبي عبدالله(عليه السلام) : الصلاة في بيت فاطمة مثل الصلاة في الروضة»؟ قال: وأفضل.»(76) 3 ـ از يونس بن يعقوب آمده است: «قلت لأبي عبدالله(عليه السلام) : الصلاة في بيتِ فاطمة أفضل أو في الروضة؟ قال: في بيت فاطمة»(77) «يونس بن يعقوب گويد: از امام صادق(عليه السلام) پرسيدم آيا نماز در خانه فاطمه برتر است و فضيلت بيشتري دارد يا در روضه؟ فرمود: در خانه فاطمه.» توضيح اين كه در سال هشتاد و هشت هجري خانه فاطمه زهرا(عليها السلام) و به فاصله كمي، ديگر خانه هاي متعلّق به پيامبر اسلام، كه در كنار مسجد قرار داشتند، به دستور وليد بن عبدالملك و به مباشرت عمر بن عبدالعزيز تخريب گشته، به فضاي مسجد ضميمه گرديدند و در زمان امام صادق(عليه السلام) تا سال 668 به همان صورت باقي بودند و مانند ساير نقاط مسجد، به هنگام عبادت و نماز مورد استفاده قرار مي گرفتند تا اينكه در اين سال به دستور ملك ظاهر بيبرس بندقداري پادشاه مقتدر مصر، دور خانه پيامبر و فاطمه زهرا(عليها السلام)نرده كشيدند و بار ديگر از مسجد جدا كردند و اين سؤالها كه از نماز خواندن در خانه پيامبر و فاطمه(عليهما السلام) به عمل آمده ناظر به وضعيت آن زمان است. آيا قبر فاطمه(عليها السلام) در روضه است؟! پس از روشن شدن اين مطلب كه «از نظر ائمه هدي(عليهم السلام) روضه داراي مفهوم وسيعتر و شامل بيت پيامبر و بيت فاطمه مي باشد.» اين موضع نيز روشن مي شود كه مسأله دفن شدن آن بزرگوار در روضه، كه به صورت يكي از احتمالات از سوي گروهي از علما مطرح گرديده، حتي در صورت وجود دليلي بر اين موضوع، در واقع مكمّل رواياتي خواهد بود كه با صراحت دلالت دارند بر اينكه پيكر آن بانو در داخل بيت خويش به خاك سپرده شده است. اينك بعضي از رواياتي را كه در اين زمينه نقل شده، مي آوريم و آنگاه به احتمال دفن شدن آن حضرت در روضه و علّت پيدايش اين احتمال مي پردازيم: 1 ـ ابونصر بزنطي از حضرت رضا(عليه السلام)نقل مي كند كه: از آن حضرت درباره محلّ قبر فاطمه(عليها السلام) پرسيدم، فرمود: «دُفِنَتْ في بيتِها فلمّا زادت بنو أُميّة في المسجد صارت في المسجد».(78) 2 ـ بزنطي همچنين مي گويد از امام رضا(عليه السلام) از محلّ دفن فاطمه زهرا سؤال كردم، فرمود: شخصي اين موضوع را از جعفر بن محمّد(عليهما السلام) سؤال كرد كه عيسي بن موسي هم در آن مجلس حاضر بوده؟ عيسي پاسخ داد: فاطمه(عليها السلام) در بقيع دفن شده است. آن شخص بار ديگر از امام سؤال كرد كه شما چه مي فرماييد؟ حضرت فرمود: عيسي به سؤال شما پاسخ داد. بزنطي مي گويد عرض كردم: أصلحك الله، من با او چه كار دارم، شما نظر پدرانتان را به ما بگوييد، فرمود: «دُفِنَت في بيتها».(79) 3 ـ سيد بن طاوس(رحمه الله) از امام هادي(عليه السلام) نقل مي كند كه آن حضرت در جواب اين سؤال كه قبر مادرتان فاطمه زهرا(عليها السلام) در داخل مدينه است يا همانطور كه مردم مي گويند در بقيع؟ چنين نگاشت: «هيَ مَعَ جدّي»(80) علما و محدثان بزرگ شيعه نيز با اينكه مضمون اين روايات صريح و صحيح را پذيرفته اند و دفن شدن آن حضرت در داخل بيت خويش را مورد تأكيد قرار داده اند ولي دفن شدن آن حضرت در «روضه» و يا در ميان بيت و منبر را نيز به صورت احتمال مطرح ساخته اند. چند نمونه از گفتار آنان را مي آوريم: 1 ـ محدّث بزرگ، شيخ صدوق(رحمه الله)(م381) مي گويد: «نقلها در محلّ قبر فاطمه(عليها السلام)مختلف است; بعضي از مؤرخان مي گويند: در بقيع مدفون است و بعضي ديگر معتقدند در ميان قبر و منبر; زيرا رسول خدا(صلي الله عليه وآله) فرموده است: ما بين قبري و منبري روضة من رياض الجنّة و بعضي مي گويند در داخل خانه خودش دفن شده است.. امّا نزد من قول آخر صحيح است.»(81) 2 ـ شيخ طوسي (م460) مي گويد: «الأصوب أنّها مدفونة في دارها أو في الروضة»(82) 3 ـ مرحوم طبرسي (از اعلام قرن ششم) مي گويد: در محلّ قبر آن حضرت اختلاف است; زيرا بعضي از علما مي گويند در بقيع دفن شده است و اين قول بعيد است و بعضي ديگر داخل بيت را تأييد مي كنند و بعضي ديگر مي گويند: در ميان قبر و منبر دفن شده است. سپس مي گويد: فرمايش رسول خدا(صلي الله عليه وآله) كه فرمود: «بين قبري ومنبري روضة من رياض الجنّة» به اين معني اشارت دارد.(83) 4 ـ سيد بن طاووس (م693) مي گويد: «والظاهر أنّ ضريحها المقدّس في بيتها المكمّل بالآيات والمعجزات». سپس مي گويد: زيرا آن حضرت وصيت كرده بود كه شبانه دفن شود و كساني كه آن بزرگوار، تا هنگام مرگش نسبت به آنان خشمگين بود در نمازش حاضر نشوند و اگر پيكر پاك آن بزرگوار به بقيع حمل مي شد و يا در داخل مسجد و در ميان بيت و منبر دفن مي گرديد، آثار حفر قبر، كساني را كه در فكر كشف آن بودند راهنمايي مي كرد و لذا مستور بودن قبر شريف دليل بر اين است كه پيكر پاك وي به بيرون از خانه اش و يا به بيرون از حجره رسول خدا(صلي الله عليه وآله) حمل نشده است.(84) مبناي دفن شدن در روضه چيست؟ دليل و منشأ اين احتمال چيست؟ آيا دليل مسلّم تاريخي آن را تأييد مي كند يا روايت مورد اعتماد از پيشوايان معصوم در اين زمينه وارد شده است؟! و يا به قول شيخ طوسي(رحمه الله) در تهذيب، يك اختلاف نظري است كه در ميان علما، بدون ارائه دليل متقن به وجود آمده است; «ونُسبت هذا الاختلاف الي الأصحاب».(85) پاسخ اين پرسش اين است: همانگونه كه مرحوم شيخ طوسي اشاره كرده اند، از گفتار علما و محدثان ظاهر مي شود كه در اين مورد نه مستند تاريخي وجود دارد و نه روايت مورد اعتماد آن را تأييد مي كند بلكه اين موضوع در مقابل روايات صريح و صحيح كه در مورد بيت شريف وارد شده است، يك استظهار ضعيف و يك اصطياد احتمالي است از حديث شريف «ما بَيْنَ بَيتي و قبْري رَوْضَة مِنْ رياضِ الجنّة» بدين معني كه علما و مورّخان اين حديث شريف را كه از پيامبر گرامي اسلام(صلي الله عليه وآله) در مورد روضه شريه نقل گرديده است، چنين توجيه مي كنند و اين فضيلت و شرافت را چنين تعليل مي كنند كه: شايد به جهت دفن شدن پيكر پاك دختر رسول خدا(صلي الله عليه وآله) در روضه مطهّره است كه اين كرامت و فضيلت به اين مكان مقدّس اختصاص و تعلّق يافته و موجب تفضيل و ترجيح روضه بر ساير نقاط مسجد گرديده است. آنچه پيشتر از شيخ صدوق و طبرسي نقل كرديم، گواه صريح بر اين مطلب است و گواه سوم سخن ابن شهراشوب است كه پس از نقل نظريه شيخ طوسي; (والأصوب أنّها مدفونة في دارها أو في الروضة) مي گويد: «و يؤيّد قَولَهُ قولُ النبيّ(صلي الله عليه وآله): «بين قبري ومنبري روضة من رياض الجنّة».(86) و بالاخره گواه ديگر، گفتار شيخ ابوالفتوح رازي در رساله «حسنيّه» است كه از زبان اين بانو در حضور هارون الرشيد چنين مي گويد: ... و در ميانه قبر و منبر دفن كردند به حكم حديث «ما بين قبري و منبري روضة من رياض الجنّة».(87) و نمونه هاي ديگر از گفتار علما و دانشمندان كه نقل همه آنها موجب اطاله خواهد شد. نتيجه اين گفتارها اين است كه احتمال دفن شدن حضرت زهرا(عليها السلام) در روضه دليل روشني ندارد بجز برداشت ضعيف از حديث ياد شده. روضه وبيت يكي است بايد گفت با توجه به مضمون روايات گذشته كه ائمه هدي(عليهم السلام) روضه را مفهوماً و يا حكماً به بيوت پيامبر(صلي الله عليه وآله) و بيت حضرت زهرا(عليها السلام) اطلاق نموده اند و بلكه مصداق بارز روضه و افضل از آن معرفي كرده اند، دفن شدن فاطمه زهرا(عليها السلام) در روضه، يك معناي قابل قبول و مطابق با واقع پيدا مي كند و اين موضوع با دفن شدن آن حضرت در داخل بيتش، كه مضمون روايات صريح است، منافي و مخالف نخواهد بود. و چنين به نظر مي رسد كه منظور مرحوم علاّمه ناظر به همين معنا است. او پس از نقل اقوال سه گانه در مدفن آن بزرگوار از شيخ طوسي(رحمه الله) ، مي گويد: «والرّوايتان الأوّلتان متقاربتان ومن قالَ أنّها دفنت في البقيع فبعيدٌ عن الصّواب».(88) يعني «روضه» و «بيت» داراي يك مفهوم نزديك به هم و قابل جمع هستند نه داراي مفهوم مخالف هم، كه هر يك مكاني مستقل و جداگانه باشد. گفتني است اين معنا برداشت و تحليل صريح مرحوم علاّمه مجلسي نيز هست كه در آخر بحث ملاحظه خواهيد كرد. علّت فضيلت روضه و افضل بودن بيت فاطمه(عليها السلام) پاسخ يك پرسش: در طول تاريخ ميان علما اين باور وجود داشته و همواره مطرح بوده است كه احتمالا حضرت فاطمه در روضه دفن گرديده و اين نظريه و اعتقاد بلا فاصله با حديث شريف «بين قبري ومنبري...» مورد تأييد قرار گرفته است. حال اين پرسش پيش مي آيد كه: اگر اين ارتباط جاي ترديد دارد و اين احتمال ضعيف است پس علّت اين تشريف و تفضيل، آن هم از زبان رسول خدا(صلي الله عليه وآله)چيست؟ و تفوّق و فضيلت روضه بر ديگر نقاط مسجد، اگر به علّت دفن شدن حضرت زهرا نيست پس چيست؟! در پاسخ اين پرسش بايد گفت: جاي ترديد نيست كه اين بخش از مسجد مواجه است با بيوت رسول خدا و بيت فاطمه زهرا(عليها السلام) و محلّ حضور دائمي رسول خدا و جايگاه نزول وحي الهي بر آن حضرت و پايگاه عبادت، نماز و اعتكاف آن بزرگوار است. وجود محراب و منبر پيامبر(صلي الله عليه وآله) در اين سوي مسجد كه كانون عبادت و ابلاغ رسالت و ارشاد امّت تا قيامت است، عامل برتري و تفوّق و موجب فضيلت اين مكان بر ديگر نقاط مسجد است. در توضيح و تكميل اين مطلب نكته اي را كه در اهمّيت و فضيلت قبر شريف رسول خدا(صلي الله عليه وآله) مورد بحث بوده، مطرح مي كنيم و به دنبال آن، فضيلت و شرافت روضه و بيت پيامبر خدا(صلي الله عليه وآله) و بيت فاطمه(عليها السلام) را شرح مي دهيم. يكي از بحثهايي كه از قرون اوّل اسلام و با الهام از اخبار و احاديث در بين علما و محدّثان جريان داشته، بيان فضيلت و رجحان دو شهر مكّه و مدينه نسبت به يكديگر و مقايسه مسجدالنبي(صلي الله عليه وآله) با مسجد الحرام در برتري و شرافت و نيز برتري آن دو نسبت به مسجد الأقصي و مقايسه كعبه با قبر رسول خدا(صلي الله عليه وآله) بوده است و در اين مقايسه طبق نقل سمهودي، علماي اهل سنّت اجماع و اتّفاق نظر دارند بر اينكه: «آن قسمت از خانه پيامبر كه پيكر پاك رسول خدا(صلي الله عليه وآله) در آن دفن گرديده، برتر از بيت خدا است و آن جايگاه مقدّس كه جسم نازنين خاتم انبيا را به آغوش كشيده، برتر از كعبه است»;(89) زيرا در اثر تماس مستقيم آن پيكر مطهّر با آن مكان مقدّس و به علّت مجاورت آن تربت پاك با آن جسد مبارك، شرافت اين جايگاه به اوج رسيده و برتر از عرش اعلا گرديده است. اين است ملاك برتري و فضيلت قبر پيامبر نسبت به كعبه! اگر اين فضيلت و شرافت به جهت اين مجاورت نصيب اين مكان مقدس گريده كه فضيلت و شرافتي مسلّم و غير قابل انكار است، پس بقعه و مكاني و روضه و بيتي كه وجود مقدّس آن مشعل هدايت و جسم و روان خاتم نبوّت را در حال حياتش در خود جاي داده و اشعّه روحاني و فروغ معنوي وجودش از اين امكنه تا قيامت به جهانيان پرتو افشاني كرده، طبعاً از هر نقطه ديگر و از ساير نقاط مسجد افضل و اشرف خواهد بود! حال بر اين اساس بايد گفت فضيلت بيت فاطمه(عليها السلام) بيشتر و شرافت آن نسبت به ساير بيوت افزون تر است; زيرا بيت فاطمه، گذشته از اينكه يكي از بيوت رسول خدا است و همه فضائل را كه ساير بيوت از آنها برخوردارند دارا است، خانه و بيت كساني است كه }أذهب الله عنهم الرّجس و طهّرهم تطهيراً{(90). آري اين بيت علاوه بر اينكه بيت رسول خدا است، محلّ زندگي امير مؤمنان نيز هست، همان كسي كه نازل به منزله نفس رسول الله است. و محلّ زندگي فاطمه، بضعه رسول خدا و محلّ تولد و زندگي حسنين فرزندان رسول الله است. اين بيت همان جايي است كه آن حادثه مهمّ تاريخ جهان معنويت و نزول آيه تطهير در ميان آن به وقوع پيوسته است. اگر فضيلت روضه را از راه حديث رسول خدا، كه زبان وحي است، شنيده ايم، فضيلت اين بيت و اهل آن را مستقيم و بي رابطه از زبان وحي و از طريق كلام خدا مي شنويم. اگر پيامبر(صلي الله عليه وآله) فضيلت روضه را از طريق گفتارش به مسلمانان آموخته، طبق نقل محدّثان شيعه و اهل سنّت اين بيت و اهل آن را، هم از راه گفتار و هم در عمل و كردار به مدّت نُه ماه، آن هم هر روز پنج بار، به جهانيان معرّفي كرده است.(91) وه چه فضلي! كه بالاتر از آن متصوّر نيست و اين است معناي گفتار امام صادق(عليه السلام) در پاسخ پرسش جميل از بيت پيامبر و امير مؤمنان كه: آيا آنها هم از روضه است؟ مي فرمايد: «نعم وأفضل». بررسي يك روايت مخدوش: از مطالب گذشته به طور خلاصه معلوم شد كه: 1 ـ اصل فضيلت روضه مطهّر بر اساس حديث رسول خدا(صلي الله عليه وآله) ثابت و مسلّم است ولي آيا محدوده روضه كجا است؟ جاي بحث و گفتگو است. 2 ـ باز معلوم شد كه خانه پيامبر(صلي الله عليه وآله) و خانه فاطمه(عليها السلام) از نظر فضيلت، نه مانند روضه، بلكه افضل و برتر از روضه است و نيز ثواب عبادت و نماز در اين بيوت، بيشتر مي باشد. 3 ـ همچنين فهميديم كه براي دفن شدن پيكر پاك حضرت زهرا(عليها السلام) در روضه، به مفهوم فاصله قبر و منبر، دليلي جز يك برداشت ضعيف و اظهار نظر احتمالي وجود ندارد، ليكن اگر از «روضه» معناي وسيع آن را بگيريم، كه شامل بيت حضرت زهرا هم هست، دفن شدن آن حضرت در روضه درست است و مؤيد روايات صحيح ديگري است كه مي گويند: «ذُفِنَت في بيتها» در تكميل اين بحث، لازم است به نقد و بررسي تنها روايتي بپردازيم كه مرحوم صدوق در «معاني الأخبار» نقل كرده است و از ظاهر آن استفاده مي شود كه پيكر حضرت زهرا ميان قبر و منبر مدفون است. و مخدوش بودن متن و سند آن را توضيح دهيم; متن روايت اين است: «حدّثنا محمّد بن موسي بن المتوكّل(رحمه الله) قال حدّثنا علي بن الحسين السّعدآبادي، عن أحمد بن أبي عبدالله البرقي، عن أبيه، عن ابن أبي عمير، عن بعض أصحابنا عن أبي عبدالله(عليه السلام) قال: قال رسول الله(صلي الله عليه وآله): «مابين قبري ومنبري روضة من رياض الجنّة ومنبري علي ترعة من تُرع الجنّة، لأنّ قبر فاطمة ـ صلوات الله عليها ـ بين قبره و منبره و قبرها روضة من رياض الجنّة وإليه ترعة من تُرع الجنّة».(92) ظاهر اين روايت با توجه به ذيل آن (... لأنّ قبر فاطمة...) اين است كه آن حضرت در ميان قبر شريف و منبر منيف دفن شده است. ولي با يك توجّه اجمالي مي توان به ضعف سند و تزلزل متن آن پي برد و مخدوش بودن آن را از هر دو جهت به دست آورد: از نظر سند: به طوري كه ملاحظه مي كنيد اين روايت از نظر سند مرسل است و ابن ابي عمير آن را از بعض اصحاب نقل كرده است و آن بعض مشخص نيست كه چه كسي است! و مي دانيم كه روايت مرسل داراي حجّيت نيست. و از نظر متن: اين روايت از جهت متن مدرّج است و در علم درايه و حديث شناسي مدرّج را چنين تعريف كرده اند: «أن يقول الرواي كلاماً يريد أن يستدلّ عليه بالحديث فيأتي به بلا فصل فيتوهّم أن الكلّ حديث»(93) «روايت مدرّج آن است كه راوي براي تأييد متن روايتي كه نقل مي كند، در ذيل آن مطلبي بگويد كه خواننده و يا شنونده چنين تصور كند كه آن هم از متن روايت است كه از نظر حديث شناسان، اينگونه روايات هم مخدوش و غير قابل اعتماد است. و اين روايت هم دقيقاً از همين روايات مدرّج است و ذيل و تعليل در آن، نه از كلام امام بلكه مانند تعليل هاي گذشتـه، از اضافاتـي اسـت كـه به وسيلـه راويان و يا به هنگام كتابت روايـت به عمـل آمـده است. و دليل بر اين مدعا اين است كه حديث «بين قبري و منبري» همانگونه كه پيشتر اشاره كرديم، از احاديث عامي است و تنها در منابع اهل سنّت آن هم به طور ضعيف; از جمله در مسند احمد نقل شده و در منابع معتبر مانند صحاح نيامده است. واقعيت تاريخي هم مدرج بودن اين روايت و مضمون حديث «بين قبري و منبري» را نفي مي كند; زيرا رسول الله(صلي الله عليه وآله)در حال حياتش جايگاه دفن پيكر مطهّرش را معيّن نكرده بود; همانگونه كه كيفيّت نماز خواندن بر بدن مباركش را بيان ننموده بود. از اين رو پس از رحلتش در هر دو مسأله ميان اصحاب اختلاف نظر پديد آمد كه به آن حضرت چگونه نماز بخوانند و در كجا دفنش كنند، تا اينكه امير مؤمنان(عليه السلام)فرمود: «انّ رسول الله امامُنا حيّاً وميّتاً... فيصلون عليه بلا امام وانّ الله لم يقبض نبيّاً في مكان الاّ وقد ارتضاه لِرَميه فيه و اني لدافنه في حجرته التي قبض فيها فسلم القوم لذلك ورضوا به.»(94) و اين ضعف متن و سند موجب گرديده است كه صدوق(رحمه الله) با اينكه خودش اين روايت را نقل كرده، در بيان آن چنين بگويد: «قال مصنف هذا الكتاب(رضي الله عنه)رُوي هذا الحديث هكذا وأوردته لما فيه من ذكر المعني، والصّحيح عندي في موضع قبر فاطمة(عليها السلام) ما حدّثنا به أبي(رحمه الله) قال: حدّثني ... عن أحمد بن محمّد بن أبي نصر البزنطي قال: قال: سألت أبا الحسن علي بن موسي الرضا(عليه السلام) عن قبر فاطمة(عليها السلام)فقال: دفنت في بيتها فلمّا زادت بنوا فيه في المسجد صارت في المسجد».(95) گفتار صدوق قابل توجه است; زيرا او در اين نقل و در اين متن مردّد است و مي گويد: «رُوي هذا الحديث هكذا» و توضيح مي دهد از آنجا كه اين روايت با ترديد و احتمال مدرّج بودن كه در آن مشاهده مي شود، نياز آن به توجيه و بيان است و در نتيجه به جاي اين روايت مضمون روايت ديگر را صحيح مي داند و آن را تأييد مي كند كه: «دفنت في بيتها». باز به همين جهتِ ضعف متن و سند است كه علاّمه مجلسي پس از نقل آن از معاني الاخبار، مضمون آن را مردود مي داند و دفن شدن فاطمه(عليها السلام) در داخل بيت خويش را تأييد مي كند سپس به توجيه روايت مي پردازد و روضه را به آن حدّي كه از ظاهر اين روايت استفاده مي شود، محدود نمي داند بلكه شامل بيت فاطمه(عليها السلام) نيز مي داند; همانگونه كه ما از روايات استفاده كرديم. او پس از نقل روايت مي گويد: «الأظهر أنّها(عليها السلام) مدفونة في بيتها وقد قدّمنا الأخبار في ذلك. و لعل خبر ابن أبي عُمير محمول علي توسعة الروضة بحيث تشمل علي بيتها».(96) نكته قابل توجّه: اين بود بررسي يك روايت مدرّج و نظريه بزرگ محدّث شيعه، شيخ صدوق(رحمه الله)در مورد اين روايت و اشكال و ايراد تلويحي و در نهايت اعراض وي از مضمون آن. و همچنين نظريه مرحوم علاّمه مجلسي در تأويل اين روايت و توسعه اي كه در مفهوم «روضه» قائل گرديده است ليكن بايد به اين نكته نيز توجه كرد كه: آنگونه كه ملاحظه كرديد، همه كساني كه مدفن حضرت زهرا(عليها السلام) را در روضه، آن هم به مفهوم فاصله بيت و منبر مطرح كرده اند، به همين روايت، استناد و تعليل نموده اند كه رسول خدا(صلي الله عليه وآله) فرمود: «بين قبري ومنبري روضة من رياض الجنّة!» در پايان از نظريات و انتقادات صاحب نظران، كه در تكميل اين بحث ما را ياري خواهد كرد استقبال مي كنيم و صميمانه سپاسگزاريم. |