متن کامل

میقات حجسال دوازدهم شماره چهل و هشتم بهار 1383 اصحاب صفّه محمد نقی رفعت نژاد اصحاب صفّه، گروهی از صحابه فقیر بودند که در سکوی(1) سر پوشیده ای به نام «صفّه» در مسجد پیامبر(صلی الله علیه وآله) سکونت داشتند. صفّه در لغت(2) به معنای سایه

ميقات حج
سال دوازدهم شماره چهل و هشتم بهار 1383

اصحاب صفّه

محمد نقي رفعت نژاد

اصحاب صفّه، گروهي از صحابه فقير بودند كه در سكوي(1) سر پوشيده اي به نام «صفّه» در مسجد پيامبر(صلي الله عليه وآله) سكونت داشتند. صفّه در لغت(2) به معناي سايه است، همچنين به معناي(3) اتاق تابستاني، كه با شاخه هاي نخل پوشيده شده باشد، نيز گفته اند.

در اصطلاح، به مكانِ(4) سايه داري گفته مي شود كه در قسمت(5) شمالي مسجد پيامبر(صلي الله عليه وآله) براي سكونت اصحاب صفّه(6) (ظله) در نظر گرفته شده بود.

در برخي(7) تفاسير آمده است كه اهل صفه ابتدا در مسجد پيامبر(صلي الله عليه وآله)زندگي مي كردند، ولي از آن رو كه سكونت در آنجا با شأن مسجد سازگار نبود، دستور داده شد كه به صفه ـ كه در بيرون مسجد قرار داشت ـ منتقل شوند.

در تفسير كشف الأسرار(8) در وجه تسميه اصحاب صفّه آمده است: قوم درويشي بودند كه در صفّه پيامبر(صلي الله عليه وآله) كه آن را قبا مي خوانند، زندگي مي كردند و از مدينه تا آنجا دو فرسنگ فاصله است. بعضي، صوفيه را به اهل صفه نسبت داده اند كه سخن درستي نيست; زيرا نسبت صفه در عربي «صفي» است نه «صوفي». عنوان اهل صفه را ظاهراً خود پيامبر(صلي الله عليه وآله) براي اين جماعت به كار برده اند و آنگاه كه ايشان را زيارت مي كردند، مي فرمودند: «السلام عليكم يا اهل الصفّة».

صفه نشينان، بيشتر از مهاجرين(9) قريش بودند، كه به جهت ترك(10) خانه و ديارشان و دور شدن از اهل و عيال خويش و نداشتن منزل(11) و مأوا، در مدينه، در پناه پيامبرخدا(صلي الله عليه وآله)زندگي مي كردند.

در برخي از تفاسير(12) نقل شده است كه فقراي مهاجر، شامل همه فقيران مهاجر (از قريش و ديگر فقراي مهاجر) بودند.

در قرآن كريم(13) از آنان به عنوان فقراي مهاجري كه در راه خدا فرو مانده اند، ياد شده است.

راويان(14) شمار اصحاب صفه را گونه گون گفته اند; گروهي آنان را ده نفر، دسته اي سي نفر و حتي نود و دو نفر، نود و سه نفر تا چهار صد نفر نيز ذكر كرده اند. شايد به جهت كم و زياد شدنشان، عدد ثابتي نداشته اند.(15) برخي نيز آمار ايشان را چهل تن ذكر كرده اند. ظاهراً نوسان در تعداد آنها، به جهت اختلاف ايام و احوال بوده است و به نظر مي رسد از اول تا آخر، مجموع افرادي كه در صفه زيسته اند، بيش از چهار صد نفر بوده

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1  . نمونه، ج20، ص447

2  . لسان العرب، ج7، ص364

3  . نمونه، ج20، ص447

4  . لسان العرب ج7، ص364

5  . فرهنگ فرق اسلامي، ص62

6  . طبقات الكبري، ج1، ص232

7  . نمونه، ج2، ص355

8  . كشف الأسرار و عدّة الأبرار، ميبدي، ج7، ص474

9  . تفسير مبهمات القرآن، ص268

10  . تفسير التحرير و التنوير، ج3، ص74 ; تفسير كاشف، ج1، ص427

11  . كشاف، ج1، ص318 ; مجمع البيان، ج2، ص202

12  . جامع البيان، ج2، ص132

13  . بقره : 273

14  . فرهنگ فرق اسلامي، ص62

15  . تاريخ تصوّف در اسلام، ص38


92


است.(1)

از افراد معروف اصحاب صفه، سلمان، ابوذر، مقداد، عمار، بلال و حذيفه، خباب بن ارت، حنظلة بن ابي عامر، ابو عبيده عامر بن عبدالله بن الجراح، سعدبن ابي وقاص، ابو لبابه انصاري و... را مي توان نام برد.(2)

پيامبر(صلي الله عليه وآله) و اصحاب صفه:

پيامبر(صلي الله عليه وآله) مددكار اصحاب بود و در مشكلات و غم، همراهي شان مي كرد. پيوسته به آنها سر مي زد و مورد تفقّدشان قرار مي داد و گاهي خود براي آنان طعام مي بردند و بعضاً با آنها هم نشين مي شدند و غذا مي خوردند.(3) به هنگام شب آنها را دعوت مي كردند و بين ساير اصحاب خويش براي نگهداري تقسيم مي كردند.(4) بنا به نقلي، صحابي معروف سعدبن عباده در هر شب از هشتاد نفر ميزباني مي كرد.(5) برخي از آنها نيز، شب ميهمان پيامبر(صلي الله عليه وآله) مي شدند.(6) پيامبر(صلي الله عليه وآله) آنها را اضياف اسلام (ميهمانان اسلام) لقب دادند.(7)

ابوذر مي گويد: من از اصحاب صفه بودم، وقتي شب مي شد، در كنار خانه پيامبر(صلي الله عليه وآله)حاضر مي شديم و پيامبر به ميزباني هريك از اصحاب صفه امر مي كردند تا اينكه بيش از 10 نفر باقي نمي ماند، كه آنها را شخصاً پذيرايي مي كردند و در موقع استراحت، مي فرمودند كه در مسجد بخوابيد.(8)

پيامبر(صلي الله عليه وآله) مددكار اصحاب بود و در مشكلات و غم، آنان را همراهي مي كرد. پيوسته به ايشان سر مي زد و مورد تفقّدشان قرار مي داد و گاهي خود براي آنان طعام مي بردند و بعضاً با آنها هم نشين مي شدند و غذا مي خوردند.

فقر و تنگدستي اصحاب صفه:

شدّت تنگدستي در ميان اصحاب صفه به حدّي بود كه در برخي(9) آيات، از آنان با عنوان «فقرا» ياد شده است. هيچگاه دو نوع لباس و طعام براي اهل صفه فراهم نبود.(10)جيره اي بيش از يك چارك خرما در روز نداشتند(11) و با آن رفع گرسنگي مي كردند. بيشتر آنها برهنه بودند و خودشان را در ريگ پنهان مي كردند و چون وقت نماز مي شد، آن گروه كه لباس داشتند، نماز مي خواندند و بعد به گروه ديگري براي اقامه نماز مي دادند.(12)

ابو هريره مي گويد: من هفتاد نفر از اهل صفه را ديدم كه در لباس واحد نماز مي خواندند. در روايتي ديگر نيز از او اينگونه نقل شده است: من 30 نفر از اصحاب صفه را ديدم كه بدون ردا (هيچگونه پوششي) پشت سر پيامبر(صلي الله عليه وآله) نماز مي خواندند.(13)

ترغيب در دادن صدقات به آن دسته از نيازمندان، كه در راه خدا در تنگنا قرار گرفته اند و براي تأمين هزينه زندگيشان از مسافرت در روي زمين ناتوانند، در آيه 273، بقره } لِلْفُقَراءِ الَّذِينَ أُحْصِرُوا فِي سَبِيلِ اللهِ لا يَسْتَطِيعُونَ ضَرْباً فِي اْلأَرْضِ...{ و آيه 8، سوره حشر مطرح است و انفاق كردن به آنها به عنوان عمل خيري كه خداوند از آن آگاه

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1  . تاريخ تصوف در اسلام، ص38

2  . براي آگاهي بيشتر به حلية الاولياء و ديگر كتب در اين مورد مراجعه شود.

3  . تفسير قمي، ج1، ص230 ; دائرة المعارف الشيعية العامه، ص541

4  . طبقات الكبري، ج1، ص196

5  . حلية الاولياء، ج1، ص341

6 . همان.

7  . حلية الاولياء، ج1، ص339

8  . تفسير قرطبي، ج3، ص220

9 . بقره : 273 ; حشر : 8

10  . حليه الاولياء، ج1، ص340

11  . با من به خانه خدا بياييد، خليلي عراقي، محمد رضا، صص202 و 203

12  . كشف الأسرار و عدُة الأبرار، ج7، ص474

13  . طبقات الكبري، ج1، ص296


93


است، در اين آيه آمده است.

اين آيه دلالت دارد كه اهل صفه سزاوارترين مردم براي گرفتن صدقه هستند.(1)وقتي به پيامبر(صلي الله عليه وآله) تحفه اي آورده مي شد، مي پرسيدند: صدقه است يا هديه؟ اگر در پاسخ مي گفتند صدقه است. آن را به اهل صفه مي دادند و اگر مي گفتند هديه است مي پذيرفتند و آن را ميان اصحاب صفه تقسيم مي كردند.(2)

در حديثي نقل شده است كه وقتي امام حسين(عليه السلام) به دنيا آمدند. حضرت فاطمه(عليها السلام)به پيامبر(صلي الله عليه وآله) عرض كردند از طرف او قرباني كنيم، پيامبر(صلي الله عليه وآله) فرمودند: به جاي ذبح قرباني، سر او را بتراش و به مقدار وزن موي سرش، نقره اي را به اوفاض (اهل صفه) و مساكين صدقه بده.

در بعضي روايات آمده است: پيامبر(صلي الله عليه وآله) در ازاي در خواست حضرت فاطمه(عليها السلام)كه خادمي براي كمك كردن در كارهاي منزل براي او تعيين كند، تسبيحات معروف فاطمه زهرا(عليها السلام) را به ايشان آموختند.(3) در برخي نقل ها(4) نيز آمده است كه پيامبر(صلي الله عليه وآله)در مقابل اين در خواست، فرمودند: «به خدا سوگند چنين كاري را نمي كنم در حالي كه اهل صفه از شدّت گرسنگي، شكمهايشان در هم فرو رفته و خالي باشد.»

در كشف الأسرار نقل شده است كه روزي پيامبر(صلي الله عليه وآله) طعام حاضري را در پيش داشت و اين سوگند را در مورد بعضي اهل بيت خويش فرمودند.(5)

شمه اي از اوصاف و فضايل اصحاب صفه:

در قرآن براي اهل صفه اوصافي ذكر كرده و به بعضي از آنها تصريح كرده است; مانند:

1 . محصور بودن (بازماندن(6) از تأمين معاش) در راه خدا; } لِلْفُقَراءِ الَّذِينَ أُحْصِرُوا فِي سَبِيلِ اللهِ لا يَسْتَطِيعُونَ ضَرْباً فِي اْلأَرْضِ...{ .

2 . تعفّف و پنهان داشتن(7) فقر خويش از ديگران; } ...يَحْسَبُهُمُ الْجاهِلُ أَغْنِياءَ مِنَ التَّعَفُّفِ...{ .

3 . ظهور علامت فقر از وضع و احوالشان; } ...تَعْرِفُهُمْ بِسِيماهُمْ...{ .

4 . در خواست نكردن چيزي از مردم با اصرار; } ...لا يَسْئَلُونَ النّاسَ إِلْحافاً...{(8) .

5 . ترس(9) از خدا و روزجزاء; } وَ أَنْذِرْ بِهِ الَّذِينَ يَخافُونَ أَنْ يُحْشَرُوا إِلي رَبِّهِمْ...{ .

6 . نداشتن يار و شفيعي جز خدا; } ...لَيْسَ لَهُمْ مِنْ دُونِهِ وَلِيٌّ وَ لا شَفِيعٌ...{ .

7 . دعا و عبادت خداوند در بامدادان و شامگاهان; } وَ لا تَطْرُدِ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَداةِ وَ الْعَشِيِّ...{ .

8 . جلب رضاي پروردگار; } ...يُرِيدُونَ وَجْهَهُ...{ آيات 51 تا 52 انعام، برخي از
اين اوصاف در آيه 28 كهف نيز آمده است.

9 . مهاجر بودن و رانده شدن از خانه ها و اموال خويش; } لِلْفُقَراءِ الْمُهاجِرِينَ الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيارِهِمْ وَ أَمْوالِهِمْ...{ .

10 . طلب كنندگان فضل و خشنودي پروردگار; } ...يَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنْ رَبِّهِمْ وَ رِضْواناً...{ .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1  . تفسير كاشف، ج1، ص427

2 . طبقات الكبري، ج 1، ص 296

3 . طبقات الكبري، ج8 ، ص21

4 . تاريخ الاسلام، ابراهيم حسن، حسن، ج1، صص153 و 154

5 . كشف الأسرار و عدة الأبرار، ج7، ص474

6 . تفسير نمونه، ج2، ص356

7 . كشف الأسرار و عدة الأبرار، ج1، ص744

8  . بقره : 273

9 . كشف الأسرار و عدّة الأبرار، ج3، ص369


94


11 . ياري كنندگان خدا ورسول; } ...وَ يَنْصُرُونَ اللهَ وَ رَسُولَهُ...{ .

12 . راستگويي; } ...أُولئِكَ هُمُ الصّادِقُونَ{ .(1)

از اوصاف اصحاب صفه در احاديث و تفاسير(2) نيز آمده است; مانند:

جهاد در راه خدا، زودتر از ديگران سلاح بر گرفتن، شركت در تمامي غزوات به همراه پيامبر(صلي الله عليه وآله) ، آموزش قرآن و طلب علم، زهد و بي اعتنايي به دنيا، ايثار، صبر، قناعت، عبادت در مسجد تا دير هنگام، ملازم بودن با پيامبر(صلي الله عليه وآله) ، سرشار بودن وجودشان از عشق به پيامبر(صلي الله عليه وآله) ، خويشتن را محتاج حق دانستن در همه حال، توانگر شدن با الطاف حق و بي نياز شدن از مردم...

در روايتي(3) از پيامبر(صلي الله عليه وآله) نقل شده است كه روزي آن حضرت تنگدستي و زندگي سخت و تلاش اصحاب صفه را ديد و به آنها دلخوشي داده، فرمودند: «بشارت باد بر شما (وعده هاي الهي)، هركس از امّتم، مرا ملاقات كند بر آن اوصافي كه شما برخوردار از آن هستيد و راضي به آنچه باشد كه به او داده شده است، او از رفقاي من خواهد بود.

در روايت ديگري نيز از آن حضرت آمده است: اولين كساني كه داخل بهشت خواهند شد، فقراي مهاجرين از مدينه مي باشند.(4)

در برخي كتب(5) نيز، ويژگيهاي ديگري براي اصحاب صفّه ذكر شده است.

جهاد در راه خدا، زودتر از ديگران سلاح بر گرفتن، شركت در تمامي غزوات به همراه پيامبر(صلي الله عليه وآله) ، آموزش قرآن و طلب علم، زهد و بي اعتنايي به دنيا، ايثار، صبر، قناعت.

اصحاب صفه در قرآن (شأن نزول)

در كتب تفاسير، آياتي در شأن نزول اصحاب صفه آمده است:

} لِلْفُقَراءِ الَّذِينَ أُحْصِرُوا فِي سَبِيلِ اللهِ لا يَسْتَطِيعُونَ ضَرْباً فِي اْلأَرْضِ يَحْسَبُهُمُ الْجاهِلُ أَغْنِياءَ مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُمْ بِسِيماهُمْ لا يَسْئَلُونَ النّاسَ إِلْحافاً وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ خَيْر فَإِنَّ اللهَ بِهِ عَلِيمٌ{ .(6)

«(انفاق شما) براي نياز منداني است كه در راه خدا فرو مانده اند و (به جهت تأمين هزينه زندگي) نمي توانند سفر كنند. از شدّت خويشتن داري، فرد بي اطّلاع آنان را توانگر مي پندارد، آنها را از سيمايشان مي شناسي و هرگز با

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1  . حشر : 8

2  . به كشف الأسرار و عدّة الأبرار، ج1، صص744 و 745 ; كشاف، ج1، ص318 ; تفسير مجمع البيان، ج2، ص202 ; تفسير كبير، (فخر رازي)، ج7، صص 85 ـ 84) ; تفسير قرطبي، ج3، صص220 و 221، زبدة البيان، محقق اردبيلي، ص263 ; تفسير جديد، ج1، سبزواري، محمد، صص352 و 353

3 . حلية الاولياء، ج1، صص347 ـ 337 و به ديگر منابع مراجعه شود.

4 . حلية الاولياء، ج1، ص347

5 . حلية الاولياء، اصفهاني، ابونعيم، مج 1 ص -337 347، تاريخ اهل الصفه، السلمي، عبدالرحمن، كشف الاسرار و عدة الابرار، ج 1 ص 744 ـ 746  ; كشف المحجوب، جوهري، ص 97ـ99

6  . بقره : 273


95


اصرار چيزي را از مردم نمي خواهند. هرچيز خوبي را (به آنها) انفاق كنيد، خداوند از آن آگاه است.»

در بيشتر منابع آمده است كه مراد از فقرا در اين آيه، اصحاب صفه هستند و به جهت فقرشان، آيه در ترغيب دادن صدقات به آنها نازل شده است. همچنانكه آيه 8 سوره حشر نيز در اين باره (اختصاص غنايم و مانند آن نخست به فقراي مهاجرين) نازل شده است:

} لِلْفُقَراءِ الْمُهاجِرِينَ الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيارِهِمْ وَ أَمْوالِهِمْ يَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اللهِ وَ رِضْواناً وَ يَنْصُرُونَ اللهَ وَ رَسُولَهُ أُولئِكَ هُمُ الصّادِقُونَ * وَ الَّذِينَ تَبَوَّؤُا الدّارَ وَ اْلإِيمانَ مِنْ قَبْلِهِمْ يُحِبُّونَ مَنْ هاجَرَ إِلَيْهِمْ وَ لا يَجِدُونَ فِي صُدُورِهِمْ حاجَةً مِمّا أُوتُوا وَ يُؤْثِرُونَ عَلي أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ كانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ وَ مَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ{ .(1)

«اين اموال براي فقيران مهاجري است كه از ديار و اموال خويش رانده شدند، در حالي كه خواستار فضل الهي و خشنودي او مي باشند و خدا و رسولش را ياري مي كنند و آنها راستگويانند و براي كساني است كه در اين سرا (سرزمين مدينه) و در سراي ايمان، پيش از مهاجران سكني گزيدند و كساني را كه به سويشان هجرت كنند دوست مي دارند و در دل خود نيازي به آنچه به مهاجران داده شده احساس نمي كنند و آنها را بر خود مقدم مي دارند، هرچند خودشان نيازمند باشند و كساني كه از بخل و حرص نفس باز داشته شده اند رستگارانند.»

در شأن نزول آيه: } وَ يُؤْثِرُونَ عَلي أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ كانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ...{  آمده است كه روزي پيامبر(صلي الله عليه وآله) فردي از اصحاب صفه را به شخصي از انصار، براي ميزباني سپردند، آن شخص نيز او را به خانه خويش، پيش اهل و عيالش برد و از همسرش پرسيد: چيزي در خانه داريم؟ او گفت: به غير از غذاي فرزندانمان، چيزي نداريم. شوهر گفت: وقتي آنها را خواباندي، چراغ را روشن كن و طعام آنها را براي ميهمانمان بياور. شخص انصاري اين چنين ميزباني كرد، وقتي فرداي آن روز پيش پيامبر(صلي الله عليه وآله) رفت. حضرت(صلي الله عليه وآله)فرمودند: اين كار شما دو نفر، اهل آسمان را به شگفتي و تعجب انداخت و آنگاه آيه: } وَ يُؤْثِرُونَ عَلي أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ كانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ...{نازل گرديد.

وَ أَنْذِرْ بِهِ الَّذِينَ يَخافُونَ أَنْ يُحْشَرُوا إِلي رَبِّهِمْ لَيْسَ لَهُمْ مِنْ دُونِهِ وَلِيٌّ وَ لا شَفِيعٌ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ * وَ لا تَطْرُدِ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَداةِ وَ الْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ ما عَلَيْكَ مِنْ حِسابِهِمْ مِنْ شَيْء وَ ما مِنْ حِسابِكَ عَلَيْهِمْ مِنْ شَيْء فَتَطْرُدَهُمْ فَتَكُونَ مِنَ الظّالِمِينَ{ .(2)

«و به و سيله اين (قرآن)، كساني را كه بيم دارند به سوي پروردگارشان محشور شوند، بيم ده، (چرا) كه غير خدا براي آنان يار و شفيعي نيست، شايد كه پرهيزگار شوند و كساني را كه بامدادان و شامگاهان پروردگار خود را مي خوانند و خشنودي او را طلب مي كنند، مران. نه چيزي از حساب آنها بر توست و نه چيزي از حساب تو بر آنها. پس اگر آنها را طرد كني از ستمكاران

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1  . حشر : 8 ـ 6

2  . انعام : 51 و 52


96


خواهي بود.»

در برخي تفاسير(1) در شأن نزول اين آيات آمده است: پيامبر(صلي الله عليه وآله) به جهت انس و الفتي كه با اصحاب صفه داشتند، اغنيا و مترفين، به شرطي حاضر بودند پيش پيامبر(صلي الله عليه وآله)بيايند و مصاحبش باشند كه آن حضرت اين اصحاب را از نزد خويش دور كنند. روزي يكي از آنها، كه از انصار بود، در فاصله دوري از پيامبر(صلي الله عليه وآله) نشست، حضرت فرمودند: جلوتر بيايد، ولي او اعتنايي نكرد. در اين حال پيامبر(صلي الله عليه وآله) فرمودند: شايد مي ترسي فقر اين صحابي به تو برسد. او گفت: اين فقرا را از پيش خود دور كن تا كنارت بنشينيم! در اين هنگام آيات 51 و 52 سوره انعام نازل گرديد و خداوند پيامبر(صلي الله عليه وآله) را به خاطر آنها سرزنش كرد.

در مورد آيه 28 سوره كهف، نيز شأن نزول مشابهي در مورد بعضي اصحاب پيامبر(صلي الله عليه وآله) (سلمان، بلال، ابوذر و ديگر مسلمانان فقير) نازل شده است، ولي تصريح به اصحاب صفّه بودن آنها در تفاسير و ديگر منابع و شأن نزول نشده است.

} وَ لَوْ بَسَطَ اللهُ الرِّزْقَ لِعِبادِهِ لَبَغَوْا فِي اْلأَرْضِ وَ لكِنْ يُنَزِّلُ بِقَدَر ما يَشاءُ إِنَّهُ بِعِبادِهِ خَبِيرٌ بَصِيرٌ...{ .(2)

«و اگر خداوند روزي را براي بندگانش وسعت بخشد، مسلّماً در زمين عصيان مي كنند. از اين رو، به مقداري كه مي خواهد (و مصلحت مي داند) فرو مي فرستد، به راستي كه او نسبت به بندگانش آگاه و بيناست.»

در بيشتر منابع،(3) شأن نزولي براي آيه 27 شوري در مورد اصحاب صفه آمده است كه به جهت تنگدستي و ضيق مادي و فشار امور معيشتي بر آنها و سختي تحمّل آن، آرزوي وسعت و گشايش رزق و روزي را داشتند كه اين آيه نازل گرديد و خداوند مفاسد و تبعات سوء آن را به بندگانش گوشزد كرد. در برخي منابع(4) براي آيه 3 سوره نور، به نقل از برخي، شأن نزولي براي اصحاب صفه ذكر شده است. در مدينه، زنان زانيه و نابكاري زندگي مي كردند كه برخوردار از مسكن و ديگر امكانات معيشتي بودند، اصحاب صفه به جهت بهره مند شدن از امكانات مادي آنها، پيشنهاد ازدواج به اين زنان فاجره را دادند و قصد ازدواج با آنها را داشتند كه آيه زير نازل گرديد:

روزي پيامبر(صلي الله عليه وآله) فردي از اصحاب صفه را به شخصي از انصار، براي ميزباني سپردند، آن شخص نيز او را به خانه خويش، پيش اهل و عيالش برد و از همسرش پرسيد: چيزي در خانه داريم؟ او گفت: به غير از غذاي فرزندانمان، چيزي نداريم. شوهر گفت: وقتي آنها را خواباندي، چراغ را روشن كن و طعام آنها را براي ميهمانمان بياور.

} الزّانِي لا يَنْكِحُ إِلاَّ زانِيَةً أَوْ مُشْرِكَةً وَ الزّانِيَةُ لا يَنْكِحُها إِلاَّ زان أَوْ مُشْرِكٌ وَحُرِّمَ ذلِكَ عَلَي الْمُؤْمِنِينَ{ .

«مرد زناكار جز با زن زناكار يا مشرك از دواج نمي كند و زن زناكار را نيز جز مرد زناكار يا مشرك كسي (از شما) حق از دواج با او را ندارد (چراكه) ازدواج با زنان نابكار و فاجره براي مؤمنان حرام شده است.»

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . تفسير قمي، ج1، صص230 و 231 ; مجمع البيان، ج4، صص62 و 63

2  . شوري : 27

3 . اسباب النزول، واحدي، ص315 ; تفسير مبهمات القرآن ; بلنسي، ج 2، ص 466 ; جامع البيان، مجلد 13 و 25، ص 40 ; كشف الأسرار و عدّة الأبرار، ج9، ص27

4 . معاني القرآن، فرّاء، ج2، ص245 ; تفسير قرطبي، ج12، ص113


| شناسه مطلب: 80694