قرارمان روبروی ناودان طلا
قرارمان روبروی ناودان طلا حمید باباوند مسعود گرجی، فرزند علی گرجی؛ دو قاری ممتاز و برجسته قرآن. پدر سال 66 در مسابقات مالزی اول شد و پسر در سال 80. پدر در 34 سالگی و پسر در 22 سالگی. خانواده گرجی صاحب دو عنوان هستند، تنها پدر و پسری که در این مسابقات او
قرارمان روبروي ناودان طلا
حميد باباوند
مسعود گرجي، فرزند علي گرجي؛ دو قاري ممتاز و برجسته قرآن. پدر سال 66 در مسابقات مالزي اول شد و پسر در سال 80. پدر در 34 سالگي و پسر در 22 سالگي. خانواده گرجي صاحب دو عنوان هستند، تنها پدر و پسري كه در اين مسابقات اول شدهاند و مسعود هنوز هم عنوان جوانترين برگزيده مسابقات مالزي را حفظ كرده است. وقتي كه براي گفتوگو مينشينيم. دو نكته را يادآوري ميكند اول آن كه نام صحيح خانوادگي آنها سياح گرجي است و دوم اين كه قرارمان مسجدالحرام، طبقه دوم، روبه روي ناودان طلا، اول تا هفتم ذي الحجه هر شب ساعت ده. قاريان ممتاز كشورمان در مسجدالحرام غوغا به پا ميكنند با صوت و لحنشان. نه بلندگويي هست و نه سكوتي براي برگزاري شبي با قرآن اما آنها به لطف خدا تكيه دارند و ايمان بر توفيقشان ميافزايد تا صدايشان از ميان همه صداها راهي باز كند به دل مسلماناني كه حتا با آنها همزبان نيستند، آن جا فرصتي است براي هم دلي ميان مسلماناني كه به خدا و رسول و كتابش باور دارند.
مسعود اولين بار در سال 79 به حج آمد و دومين بار سال 80 به خاطر كسب رتبه اول در مسابقات جهاني قرآن در مالزي و حالا بعد از شش سال توفيقي يافته است براي سفر سوم.
اين روزها كدام آيه بيشتر در ذهنت مرور ميشود و با خودت زمزمهاش ميكني؟
آيه «و ما ارسلنا من رسول الا ليطاع باذن الله و لو انهم اذ ظلموا انفسهم جاووك فاستغفروا الله واستغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحيما»(ما رسول نفرستاديم مگر براي اين مقصود كه خلق به امر خدا اطاعت او كنند و اگر هنگامي كه گروه منافق برخود به گناه ستم كردند از كردار خود به خدا توبه نموده و به تو رجوع ميكردند كه بر آنها استغفار كني و البته در اين حال خدا را پذيرنده توبه و مهربان مييافتند. سوره نساء، آيه 64). داستان اين آيه داستان ابيلبابه است و ستون مسجد كه سه روز خود را به آن بست تا بخشيده و پاك شود از گناهان. ستون توبه در مسجدالنبي يادگار همين واقعه و همين آيه است.
ما اعتقاد داريم رسول خدا در زمان ممات هم مانند دوره حيات بر امور اشراف دارند و در روايت داريم كه پيامبر فرمودند: شما در هر كجا به من سلام كنيد، اين سلام به من ميرسد اما وقتي در شهر مدينه به من سلام ميكنيد، سلام شما را ميشنوم. اميدوارم ايشان براي ما استغفار كنند و دست ما را بگيرند.
اولين بار چطور به حج آمدي؟
سال 79 در مسابقات اعزام به حج سازمان حج و اوقاف شركت كردم و توانستم در ميان نفرات انتخابي جاي بگيرم. اصلا فكر نميكردم در آن سن و سال برنده بشوم. بعدها فهميدم كه مادرم براي اين كه به حج اعزام بشوم چهارده هزار صلوات نذر كرده بودند.
تا به حال مادرت به حج آمده؟
پدرم در سال هاي مختلف ده سفر به حج آمده است اما مادرم تا به حال مشرف نشده و نذر كرده ام در اين جا سه روز روزه بگيرم تا ان شاء الله مادر و پدرم با هم عازم اين سفر بشوند.
در سومين سفر حج به چه ظرايفي دست پيدا كرده اي؟
آدم به حرم كه ميآيد، چون وارد حريم شده است، ارتباطش زودتر برقرار ميشود. امسال وقتي از هواپيما پياده شدم، بوي مدينه را حس كردم. من تا به حال به چند كشور سفر كرده ام و به نظرم عطر و بوي مدينه در بين آنها خاص است. در اين جا سريعتر ارتباط برقرار ميشود.
ديدن مسلمانان دنيا با رنگ ها و زبان هاي گوناگون از كشورهاي مختلف برايت با چه احساسي همراه است؟
ميدانم كه همه آنها اهل بيت (ع) را دوست دارند و به ايشان احترام ميگذارند، اما هميشه با خودم ميگويم اي كاش آنها بيشتر از اين اهل بيت را ميشناختند.
معمولا در برنامههاي مختلف خدمت رهبر معظم انقلاب به قرائت قرآن ميپردازي، در اين روزها به ياد ايشان هم هستي؟
اتفاقا دو روز قبل از سفر خدمت ايشان بودم. در همايش سراسري بسيجيان. چند دقيقه اي قرآن خواندم و بعد هم از ايشان براي سفر خداحافظي كردم. شايد جالب باشد بدانيد كه اين سفر را هم من از دعاي ايشان دارم. در يكي از برنامه ها خدمت ايشان رسيدم و خواستم كه برايم دعا كنند تا دو حاجتم روا شود. خدا را شكر هر دو برآورده شد.
آيا نسبت به 6 سال قبل كه رتبه برتر مسابقات مالزي را به دست آوردي در فن قرائت پيشرفتي هم كرده اي؟
به نظر اهل فن اساساَ با آن زمان نميتوانم خودم را قياس كنم. در اين سال ها دائم در پي آموختن بودهام چه با حضور در دانشگاه و تحصيل در زمينه علوم قرآن و حديث و چه با تمرين در فن قرائت و دستگاههاي آن. يكي از دوستان ميگفت اي كاش تو الان در مسابقات اول ميشدي. گفتم خدا را شكر كه در همان اول جواني به آن جا رسيدم و بعد ديگر تلاشم براي رسيدن به آن جايگاه نبود. حالا به نظرم شهرت وسيله اي است براي خدمت به خلق و نه غره شدن به خود.