هنوزم دلم به عرفات بند است

هنوزم دلم به عرفات بند است

ابوالفضل هادي منش

حجت‌الاسلام و المسلمين سيدجعفر طباطبايي، 66 ساله، اهل مشهد. همه روحانيون بعثه مقام معظم رهبري او را به نام با سابقه‌ترين روحاني كاروان‌هاي حج و پيش‌كسوت در اين امر مي‌شناسند.

 اولين سفر حج؟

- سال 1339 اولين سفر حج من بود. با امسال 41 سفر آمده‌ام.

 از چه سالي در كسوت روحاني كاروان؟

- سال 1343

 چه مشكلاتي در گذشته بوده؟

- آن سال‌ها روحاني حكم مدير كاروان را هم داشت. ما هر منطقه‌اي كه مي‌رفتيم تمام كارها را مثل گرفتن ماشين،‌ گرفتن بليط هواپيما، گذرنامه و... بايد خودمان انجام مي‌داديم.

 زائران‌ را چگونه به زيارت مي‌برديد؟

- هر روز زائران را به مسجدالنبي(ص) كنار مقام بلال مي‌برديم. مردها را جلو مي‌نشانديم و خانم‌ها را پشت سر و من مي‌ايستادم و زيارت نامه مي‌خواندم. در مسجدالنبي فقطً 4 شرطه وجود داشت كه در هر شيفت دو نفر مي‌آمدند. گاهي مي‌ايستادند و زيارت‌نامه خواني ما را تماشا مي‌كردند.

 جمعيت زائران چطور بود؟

- آن موقع به شلوغي الان نبود. زائر راحت مي‌توانست زيارت بكند. زائران هم كمتر مكه و مدينه را ديده بودند و زياد جايي را بلد نبودند. من با آقاي سيدمحمدشيرازي همسفر مي‌شدم كه چهل سفر آمده بود. او همه جاي مكه و مدينه را بلد بود.

 به نظر شما حاجي در سفر اول هر دعايي بكند مستجاب است؟

- همين آقا (سيدمحمد شيرازي) به من مي‌گفت در سفر اول كمتر از 40 سفر حج از خدا نخواه. خودش در آخرين زيارتي كه نايل شد روز دوازدهم ذيحجه بعد از اعمال مني، در مكه تصادف كرد و به رحمت خدا رفت. دوستي داشتم به نام حاج جواد مقيم. او سفراول از خداوند سفر حج به نيت امام جواد(ع) خواسته بود. سفر نهم را كه رفت ديگر قسمتش نشد. او هم به عتبات و حرم امام جواد(ع) رفت و از خود آقا خواست كه سه سفر ديگر به نيت دوازده امام نصيبش شود كه شد.

 شما سفر اول از خدا چه خواستيد؟

- من هم از خدا 40 سفر حج خواستم.

 الآن 40 سفر شده؟

- بله اما پارسال عرضه داشتم خدايا! من هنوز دلم به عرفات بند است مي‌خواهم روز عرفه را درعرفات باشم. امسال من عمل جراحي دشواري داشتم. وضعيت‌ام كه بهتر شد يكي از دوستان كه عيادت من آمده بود تلفن را برداشت و به مدير كاروان گفت فلاني را هم امسال ببريد.

 چه توصيه‌اي به زائران سفر اول داريد؟

- معرفت‌شان را قبل از سفر زياد كنند. بدانند كجا مي‌خواهند بروند. وقتي آمدند معرفت را از صاحبخانه بخواهند. معرفت بالاترين نعمت است.

 بقيع در آن سال‌ها؟

- آن سال‌ها آثار زيادي بود كه حالا اثري از آنها نيست. مردم آزادتر زيارت مي‌كردند. برخي از اين شرطه‌ها حتي با ما دوست مي‌شدند. اصولاً بقيع در پشت‌خانه عقيل بوده. عقيل وقتي مادرش حضرت فاطمه بنت اسد از دنيا مي‌رود آن را در يكي از اتاق‌هاي خانه خودش دفن مي‌كند. وقتي امام مجتبي(ع) به شهادت مي‌رسد از ترس اين كه بعد از دفن به بدن ايشان جسارت شود آن را در همان حجره دفن مي‌كنند. ائمه بعد نيز به همين ترتيب در كنار هم در آن حجره دفن شدند.

 شما خادم حرم علي‌بن موسي‌الرضا(ع) هم هستيد.

- بله، به لطف خدا من سركشيك دوم حرم آقا هستم. 22 سال است كه توفيق آستان بوسي ايشان را دارم.

 لباس انسانها طرز رفتار آنها را مشخص مي‌كند. كسي كه لباس نظامي پوشيده به خاطر لباسش آمرانه صحبت مي‌كند. ما آنجا لباس خدمت مي‌پوشيم، خادم زائران هستيم. خيلي آدم‌هاي معتبر مي‌آيند آنجا و اين لباس را مي‌پوشند با مردم هم متواضعانه رفتار مي‌كنند. هرگز به زائر توهيني نمي‌كنند. اگر زائر هم به آنها توهين كرد آنها گذشت مي‌كنند. خدمتگزاري واقعي حرم اين طور است،‌ نه با امر و نهي.

 چه توصيه‌اي به روحانيون كاروان‌ها داريد؟

از زائر جدا نشوند. همه وقت‌شان را صرف زائر و خدمت به او بكنند.

 حرف آخر؟

از همه كساني كه دست‌اندركار امر حج و زيارت هستند درخواست مي‌كنم كه قدر مردم عزيز مملكت‌مان را بدانند كه خوب مردمي هستند. تا جايي كه برايشان مقدور است به مردم خدمت كنند..