خوف و رجاء
خوف و رجاء سفر حج را بر اساس آموزه های دینی میتوان از جهاتى به سفر آخرت تشبیه کرد، لباس احرام یادآور کفن پوشى آدمى در سفر آخرت است. طى منازل متعدّد، جهت رسیدن به کعبه مقصود را به طى منازل مرگ مانند قبر و برزخ و... تشبیه کردهاند. گرد آمدن در مسجدالح
خوف و رجاء
سفر حج را بر اساس آموزه هاي ديني ميتوان از جهاتى به سفر آخرت تشبيه كرد،
لباس احرام يادآور كفن پوشى آدمى در سفر آخرت است. طى منازل متعدّد، جهت رسيدن به كعبه مقصود را به طى منازل مرگ مانند قبر و برزخ و... تشبيه كردهاند.
گرد آمدن در مسجدالحرام و راز و نياز و طلب عفو در آن به روز حشر ميماند كه همه در آن روز با همان لباس قبر دور هم جمع ميشوند و هر كس در انديشه راهي به سوي عفو خداي رحمان و رحيم است، هركسي در رحمت و كرامت او را ميزند و از نتيجه تلخ كردار، گفتار و رفتار خويش، پناهگاه امني را ميجويد كه آن هم جايي جز خانه او نيست.
اشكها جاري است و دلها اميد به رحمت واسعه حق دارند. اشكها از ديدگان كساني جاري است كه دلهايشان آكنده از خوف و رجاست. ترس از آن است كه كفه گناهان آنچنان سنگين باشد كه غضب الهي، درهاي رحمت را به رويشان نگشايد و رجا از آن جهت است كه عفو و بخشش او پاياني ندارد.
در تفسير «كشف الاسرار» آمده است:
«بدان كه سفر حج بر مثال سفر آخرت نهادند و هرچه در سفر آخرت پيش آيد از احوال و اهوال مرگ در رستاخيز، نمود كار آن درين سفر پديد كردند، تا دانايان و زيركان چون اين سفر پيش گيرند به هر چه رسند و هرچه كنند منازل و مقامات آن راه آخرت ياد كنند. و عبرت گيرند و زاد و ساز آن به دست گيرند كه صعبتر است و عظيمتر. اوّل آن است كه چون أهل و عيال و دوستان را وداع كند بداند كه اين مثال سكرات مرگ است. آن ساعت كه بنده در نزع باشد و خويش و پيوند و دوستان گرد وى درآيند و او را وداع كنند.
آن كه زاد سفر از همه نوعها ساختن گيرد، و احتياط در آن به جاى آرد تا هر چه به زودى تباه شود برنگيرد. داند كه آن بادى نماند و زاد باديه نشايد. در يابد و به جاى آرد كه طاعت با ريا و تقصير زاد آخرت را نشايد و به قال النبى «لا يقبل الله تعالى عملا فيه مقدار ذرّة من الريا»و آن گه كه بر راحله نشيند مركب خويش در سفر آخرت كه آن را نقش گويند ياد آورد.
و چون عقبهها و خطرهاى باديه بيند از منكر و نكير و حيّات و عقارب در گور كه شرع از آن نشان داده ياد كند. و به حقيقت داند كه از لحد تا حشر باديهاى عظيم در پيش است كه بىبدرقه طاعت بريدن آن دشوار است. اگر درين باديه بدين آسانى بدرقهاى به كار است پس در باديه قيامت بىبدرقه طاعت چون رستگار است؟!
راستكارى پيشه كن كاندر مصاف رستخيز
نيستند از خشم حق جز راستكاران رستگار
حال كه حج به سفر آخرت تشبيه ميشود و راستكاري زائر لازم است ميهمان خدا بايد با اخلاص باشد و جز براي خدا عملي انجام ندهد.
اميرمؤمنان على(عليه السلام)فرمود:
«كَيْفَ يَسْتَطيعُ الإخْلاصَ مَنْ يَغْلِبُهُ الْهَوى».
«آن كس كه هوى و هوس بر وى چيره، چگونه ميتواند اخلاص داشته باشد؟»
حاجيان بايد سفر را با مبارزه با نفس آغاز كنند و پس از غلبه بر آن، قصد كوى دوست كرده، با تمام وجود به سوى او روند، در چنين حالى است كه به همه چيز خواهند رسيد.
امام عسكرى(عليه السلام) فرمود:
«لَوْ جَعَلْتُ الدُّنْيا كُلَّها لُقْمَةً واحِدَةً و لَقَّمْتُها مَنْ يَعْبُدُ اللهَ خالِصاً لَرَأَيْتُ اَنّي مُقَصِّرٌ في حَقِّهِ».
«اگر همه دنيا را يك لقمه كرده، در دهان كسى گذارم كه خدا را از روى اخلاص پرستش و عبادت كند، باز ميبينم كه در حق او كوتاهى كردهام!»
استاد حسنزاده آملى چنين نقل كرده است: روزى يكى از مؤمنان كه قصد سفر حج داشت، جهت خداحافظى به خدمت علامه ابوالحسن شعرانى ـ رضوان الله عليه ـ شرفياب شد و از وى خواست تا در حقّ او دعايى بكند. علامه شعرانى فرمود: انشاء الله بروى و برنگردى.
منظور اين است كه تو با اين حال عادى كه به سفر ميروى، وقتى مناسك را انجام دادى بايد به قدرى تعالى و تكامل داشته باشى كه در برگشت از حج انسان ديگرى بشوى. در واقع معنويت حج به قدرى در تو اثر نهاده باشد كه به انسان جديدى (از حيث معنويت ) مبدّل شده و به قول عرفا تولّد جديد وتولّد دومى داشته باشى.
اميد كه تمام زائران با اخلاص و نيت پاك مناسك حج را انجام دهند و از بركات و فيوضات اين مراسم بهره بگيرند.