حج؛ سفری برای پالایش روح
حج؛ سفری برای پالایش روح حسن نمازی شاهرودی حجّ جلوهای بارز از اعتلای دین اسلام است. حجّ سفر معنوی است که بندگان خداجوی به عشق و شوق لقای حقّ و پالایش روحی خود به آن همّت میگمارند. حجّ یادآور رنجها و مصائب چندین ساله پیامبر اکرم(ص) در مسیر رستگاری بشر
حج؛ سفري براي پالايش روح
حسن نمازي شاهرودي
حجّ جلوهاي بارز از اعتلاي دين اسلام است. حجّ سفر معنوي است كه بندگان خداجوي به عشق و شوق لقاي حقّ و پالايش روحي خود به آن همّت ميگمارند. حجّ يادآور رنجها و مصائب چندين ساله پيامبر اكرم(ص) در مسير رستگاري بشريت است.
در حديث وارد شده، هرگاه اراده زيارت خانه خدا نمودي سه كار را اوّل انجام بده بعد با دلي و قلبي آرام روانه خانه دوست شو:
1- دلت را براي خدا قرار ده، فقط دل به خدا بده نه غير او.
2- تمام كار و زندگي و فرزندان و همه شوؤن خود را به خدا بسپار، او نگهدار همه چيز است از نگرانيها بيرون بيا.
3- دنيا را فراموش كن و تكيهگاهت را صاحبخانه بدان.
حجّ براي آن است كه انسان را در مسير تكامل قرار داده، او را از درجه نفس امّاره به نفس لوّامه برساند و از درجه نفس لوّامه به كمال نفس مطمئنّه برساند.
نفس امّاره چيست؟
نفس امّاره حالتي است كه عقل مغلوب سه قوّه ديگر (غضب، شهوت و وهم) قرار گرفته. انسان گناه ميكند و نفس آدمي را به گناه واميدارد. قرآن ميفرمايد يوسف پيامبر به خداوند عرض كرد: «وَ مَا اُبّرِي نَفْسِي اِنَّ النفْسَ لَأَمّارةٌ بِالسّوء اِلاّ مَا رَحِمَ رَبِّي»(يوسف/53). يعني: من هرگز خودم را تبرئه نميكنم كه نفس (سركش) بسيار به بديها امر ميكند؛ مگر آنچه را پروردگارم رحم كند.
امام سجاد(ع) ميفرمايد: إلهي أشكو نفساً بالسوء أمّارة. يعني: اي خداي من، به تو شكوه ميكنم از نفس (سركش) كه به بديها مرا واميدارد.
نفس لوّامه چيست؟
نفس لوّامه حالتي است كه عقل شكست نخورده و مغلوب نشده، بلكه در كشاكش با هواي نفس است.
نفس لوّامه انسان را در مقابل گناه و بديهايش سرزنش ميكند.
امام علي(ع) ميفرمايد: «لايَرْضُونَ مِنْ اَعْمالِهِمُ الْقَلِيل؛ وَلا يَسْتَكْثِروُنَ الكَثير؛ فَهُمْ لِاَنْفُسِهِمْ مُتَّهِمُون»
يعني: انسانهايي كه به درجه نفس لوّامه رسيدهاند كارهاي خوب خود را كم ميدانند، و از عمل خود خشنود نيستند؛ و هر چه بيشتر خوبي انجام دهند باز ناچيز ميدانند و هميشه خود را در مقابل نعمتهاي خدا شرمنده ميبينند.
نفس مطمئنّه چيست؟
نفس مطمئنه حالتي است كه عقل انسان، از مغلوبيت هواي نفساني بيرون آمده، و راهنماي انساني در زندگي عقل شده، عقل در بدن حاكم شده و همه قواي دروني تحت كنترل عقل درآمده است. قرآن درباره اين انسانها ميفرمايد: «يا اَيُّتَهَا الْنَفْسُ الْمُطْمَئِنَّة اِرْجِعي اِلي رَبِّكَ راضِيَةً مَرْضِيَة(فجر/27)»
يعني: تو اي روح آرام يافته، سوي پروردگارت بازگرد در حالي كه هم تو از او خشنودي و هم او از تو خوشنود است. حجّ براي آن است كه انسان را متحوّل و دگرگون سازد و از حالت قلب لجوج به قلب سليم برگرداند. پيغمبر اكرم(ص) ميفرمايد: قوام و پايداري ايمان در گروي قلب است، و قوام و پايداري قلب در گروي زبان است.
همان زباني كه يوسف زنداني را عزيز مصر نمود. (يوسف/54)
همان زباني كه يوسف هنگامي مورد تهمت قرار گرفته بود، نجات داد. (يوسف/26)
مردي درخواست موعظه نمود از پيغمبر اكرم(ص) حضرت فرمودند: اِحْفِظْ لسانك... تا سه مرتبه پشت سر هم درخواست پند و موعظه نمود و همه دفعات پيغمبر فرمودند: زبانت را حفظ نما.
اهميت زبان تا حدي است كه حدود 190 گناه از آفتهاي اخلاق شرعي و عقيدتي از ناحيه زبان است.