یا رب البیت الحرام

یا رب البیت الحرام تا قله عشق سوی خدا باید رفت آنجا که نه من ماند و ما باید رفت با عزم قوّی و همّتی موسایی همراه خلیلِ آشنا باید رفت باید که ز خود رها شد و اوج گرفت تا مرحله شگفت «لا» باید رفت احرام به عشق سوی او باید شد تا اوج حریم کبری

يا رب البيت الحرام

تا قله عشق سوي خدا بايد رفت

آنجا كه نه من ماند و ما بايد رفت

با عزم قوّي و همّتي موسايي

همراه خليلِ آشنا بايد رفت

بايد كه ز خود رها شد و اوج گرفت

تا مرحله شگفت «لا» بايد رفت

احرام به عشق سوي او بايد شد

تا اوج حريم كبريا بايد رفت

لبيك ارادت و خلوص و تسليم

از جان زد و تا عرش خدا بايد رفت

بايد كه برون شود ز جان خواهش تن

بي شائبه نام و ريا بايد رفت

از مروة‌عشق تا صفايِ اخلاص

با هروله تا سمت خدا بايد رفت

با زمزمة توبه بشويي جان را

با پاكي جان به سجده‌گا بايد رفت

پيمانه عهد ازلي چون شكني

با بستن آن رو به خدا بايد رفت

چون زنده شود معرفتت در عرفه

اينك سوي مشعر و منا بايد رفت

در وادي شور و درك وعرفان و شهود

تا ساحل درياي فنا بايد رفت

شيطان هوي و هوس و قدرت و جاه

آماده به جنگ اشقياء بايد رفت

بايد به منا رفته و پيكار كني

با رمي بتان سوي خدا بايد رفت

چون رمي كني بُتان دون در جمرات

آنگه بسراغ نفس‌ها بايد رفت

از خير تعلقات بايد گذري

تا لحظه دوست با رضا بايد رفت

غرق گناه

<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />

 

آمدي اي غرقه در جرم و گناه

 

تا بشويي دل به آب اشك و آه

 

خسته از سنگيني وابستگي

 

مرده روحت زين همه دلبستگي

 

عاشقانه مي‌كني نجواي مهر

 

جاهلانه فخر داري بر سپهر

 

 

وداع با مدينه

 

چه سخته لحظه تلخ جدايي

 

گذشت دوران انس و آشنايي

 

به زير سايه لطف پيمبر

 

نبي مهر و عشق و پارسايي

 

كنار بقعه‌هاي نور و رحمت

 

جوار اسوه‌هاي علم و حكمت

 

خدايا كاش مي‌شد جاودانه

 

زمان انس و ديدار شبانه

 

 

سيده طاهره حجاري

 


| شناسه مطلب: 81901