حکایت خوبان جایگاههای تاریخی و معنوی مسجدالنبی
حکایت خوبان جایگاههای تاریخی و معنوی مسجدالنبیمنبر پیامبر(ص)حضرت پیامبر(ص) ابتدا کنار تنها درخت خرمایی که به عنوان ستون در مسجد کار گذاشته شده بود ایستاده و خطبه میخواندند.روزی شخصی گفت: ای پیامبر(ص) آیا منبری برایتان بسازم که بر فراز آن خطبه بخوانید تا
حكايت خوبان
جايگاههاي تاريخي و معنوي مسجدالنبي
منبر پيامبر(ص)
حضرت پيامبر(ص) ابتدا كنار تنها درخت خرمايي كه به عنوان ستون در مسجد كار گذاشته شده بود ايستاده و خطبه ميخواندند.
روزي شخصي گفت: اي پيامبر(ص) آيا منبري برايتان بسازم كه بر فراز آن خطبه بخوانيد تا روزهاي جمعه مسلمانان بهتر شما را ديده و صداي شما را بشنوند؟
حضرت فرمودند: آري.
پس از آنكه منبر ساخته شد و حضرت براي اولين بار بر آن قدم نهادند صدايي از آن تنه خرما برخاست كه به ناله و شكوه تعبير شده است، و لذا نام آن را ستون حنانه گذشتهاند. حضرت از منبر پايين آمده و دستي بر آن ستون گذاشتند و او آرام گرفت. سپس قطعهاي از آن ستون را تا مدتها بين قبر و منبر پيامبر(ص) قرار داده بودند و مردم براي تبرك آن را مسح ميكردند.
منبر پيامبر(ص) سه پله داشت كه يكي براي نشستن و دو تا براي بالا رفتن بود. اين منبر همچنان در محل خود باقي بود.
بعداً معاويه دستور آوردن منبر را به شام صادر كرد ولي چون در همان وقت باد تند و شديدي وزيدن گرفت مردم آن را نشانه غضب خدا دانسته و از ارسال آن خودداري كردند.
سپس منبر توسط مروان استاندار معاويه در مدينه به منبري 9 پلهاي تبديل شد كه ارتفاع آن 7 ذراع شد (در اصل ارتفاع منبر 2 ذراع و عرض آن 1×1 ذراع بود) و قسمت اضافي را به قسمت اولي با ميخ متصل كردند.
و چون مهدي عباسي خواست آن را به صورت منبر سه پلهاي اولي درآورد او را منع كردند و گفتند به علت پوسيدگي منبر اولي ممكن است به محض جدا كردن ميخها آن منبر از هم پاشيده شود.
ولي به هرحال در قرن 6 هجري، ديگر اثري از آن منبر باقي نبود و بعضي از خلفاي عباسي آن را تجديد ساختمان كرده و از چوب منبر قديمي شانههايي براي تبرك ساختند و برداشتند.
پس از آتشسوزي مسجدالنبي(ص) منبر ديگري از چوب آبنوس ساختند.
در سال 656 قمري ملك مظفر شمسالدين يوسف منبري از چوب صندل ساخت و در محل منبر اصلي گذاشت كه تا 10 سال پا برجا بود، و در سال 665 ظاهر ركنالدين بيبرس منبر ديگري ساخت كه تا سال 797 قمري باقي ماند، و پس از پوسيدگي آن، منبر ديگري ساختند كه تا سال 820 هجري قمري باقي بود، و در آن سال مؤيد شيخ، منبر ديگري ساخت كه در حريق سال 886 هجري قمري سوخت، و اشرف قايتباي منبري از مرمر ساخت و در محل منبر اصلي نصب كرد.
سالها بعد به دستور سلطان مراد سوم عثماني منبري با ظرافت و عظمت ساخته و به جاي منبر قايتباي گذاشتند و آن منبر را به مسجد قبا فرستادند (كه تاكنون در مسجد قبا موجود است). آن منبر هنوز هم در مسجدالنبي(ص) موجود و در غرب محراب نبوي(ص) جاي دارد و داراي 12 پايه است كه دربي بين سه پايه اول و 9 پايه بعد آن وجود دارد.
از پرتو خورشيد
اِنَّ اَوَّلَ بَيتٍ وُّضعَ لِلناسِ لَلَّذي بِبَكَّهَ مُبارَكاً و هُدًي لِلْعالَمينَ
اول خانهاي كه براي مكان عبادت مردم بنا شده است همان خانه مكه است كه در آن بركت و هدايت خلايق است.
آل عمران – 96
كلام نبي مكرم
مؤمنان برادران يكديگرند
خونهايشان با يكديگر برابري ميكند و آنها يك دست و متحد در برابر ديگرانند.
اصول كافي
استفتائات
هنگام اقامه نماز جماعت در مسجدالحرام و مسجدالنبي، مؤمنين خارج نشوند و در جماعت با ساير مسلمين شركت كنند.
امام خميني(ره)
آيتالله خامنهاي
در مسجدالنبي سجده روي فرشهاي مسجد مانع ندارد، و گذاردن مهر جايز نيست، و لازم نيست در جايي كه سنگ است نماز بخواند و لازم نيست حصير يا مانند آن را همراه خود ببرند.
امام خميني(ره)
دردانه آفرينش
حكايتهايي از حيات درخشان حضرت رسول اعظم(ص)
آن صورت رويايي و دلنشين
موي سرش از نرمه گوش پايينتر نميآمد و اگر بلندتر ميشد ميان موها را ميشكافت به طرفين. پيشاني بلندي داشت و ابروان كماني. دندانهايي صاف سفيد و زيبا. بيني باريك و كشيده. هرگاه پهلوي چراغ مينشست، نور چراغ رخت بر ميبست...
* * *
مسرور كه ميشد، چشم بر هم مينهاد و آرام آرام لبخند روي لبهايش وسعت ميگرفت. مليح ميشد پيامبر هنگام تبسم...گاهي وقتها هم دانههاي سفيد تگرگ ميان آن صورت رويايي و دلنشين مينشست و دلبري اش را صدچندان ميكرد؛ با اينكه نوجواني بيش نبود اما هيچگاه بلند نميخنديد...آرامش عجيبي داشت چهره محمد(ص).