گفت و شنید به نیابت کسی آمده‌ام حج که نمی‌شناسمش!

گفت و شنید گپی دوستانه با مجید قناد مجری محبوب تلویزیونیبه نیابت کسی آمده‌ام حج که نمی‌شناسمش! متولد چه سالی هستی؟- 1333.چند تا فرزند ‌داری؟- هفته‌ای، چهل پنجاه تا! من بچه‌های ایران را مثل بچه‌های خودم می‌دانم. ولی خودم سه تا بچه‌دارم. دو تا دختر دوقلو

گفت و شنيد

گپي دوستانه با مجيد قناد مجري محبوب تلويزيوني
به نيابت كسي آمده‌ام حج كه نمي‌شناسمش!

متولد چه سالي هستي؟
- 1333.
چند تا فرزند ‌داري؟
- هفته‌اي، چهل پنجاه تا! من بچه‌هاي ايران را مثل بچه‌هاي خودم مي‌دانم. ولي خودم سه تا بچه‌دارم. دو تا دختر دوقلو و يك پسر تك! دبيرستاني و راهنمايي.
آنها پاي برنامة شما مي‌نشينند؟
- بله. اولين كساني هستند كه برنامه‌ام را نقد مي‌كنند. گاهي مي‌گويند اين قسمت خوب نبود و يا اين قسمت خوب بود. جمعه كه به خانه مي‌آيم برنامه‌ام را ضبط مي‌كنند و... به هر حال شوخي نيست در هر جمعه با ميليون‌ها نفر صحبت كردن از تمام قشرها، از تمام سنين و از تمام اقوام ايراني و...
خداحافظي كردي و آمدي؟
- بله. با كوچك و بزرگ، با زن و مرد. طلب حلاليت كردم.
با بچه‌هاي پاي تلويزيون چي؟
- با آن‌ها هم بله. خب چندين سال است روزهاي جمعه پاي تلويزيون مي‌نشينند از همه شان حلاليت طلبيدم.
چي شد آمدي حج؟
- خدايي بود. شايد به خاطر شكرگزاري هميشگي من از نعمت‌هايي كه خدا به من داده است.
دنياي شما؟
- دنياي بچه‌ها بوده است. حدود 28 سال در تلويزيون براي بچه‌ها كار كردم.
لحظه‌هاي ناب تلويزيون بهتر بود يا حال و هواي مدينه؟
- شايد در اين سال‌ها كه جمعه برنامة زنده داريم و هميشه خدا به ما كمك كرده، ياد نعمت‌هاي خدا بوديم. ولي لحظه‌اي كه در شب قدر به من اعلام كردند، عازم حج هستي، حسي غريب به من دست داد.
چرا؟
- چون مي‌خواستم از نزديك مسجدالنبي (ص)، بقيع، مدينة منوره، خانه خدا و اين عظمت مسلمانان در حج را ببينم. احساس مي‌كنم همه مي‌خواهند بيايند خانة خدا را ببينند. و الله در طول زندگي‌ام از همه چيز شيرين‌تر است. نمي‌دانم چه كار خوبي كردم كه خدا ما را به خانة خود دعوت كرد.
عمو قناد چرا گريه مي‌كني؟
- من...[اشك كلماتش را بريده مي‌كند و...] من به نيابت كسي آمده‌ام كه نمي‌شناسمش، يك بچه كه سه سال در كما است. ولي هر دو سه ماه يك بار به او سر مي‌زنم. از خدا مي‌خواهم شفا پيدا كند...[به دوردست خيره مي‌شود و قطره‌هاي اشكش را از صورت مي‌چيند]
تا امروز چه چيزهايي ديده‌اي؟
- اين صف نماز را كه مي‌بينم همه مردم با زبان و لهجه گوناگون و از مليت‌هاي مختلف به طرف خانة خدا ايستاده‌اند و سپاس نعمت‌هاي او را بجا مي‌آورند، لذت مي‌برم.
براي كي دعا مي‌كني؟
- براي مادرم. عزيزي كه هم پدر بود هم مادر. آخر چهل سال پيش پدرم به رحمت خدا رفت.
تمناي شما از خالق يكتا؟
- همة آنها كه آرزوي اين سفر را دارند، فرجي شود و به اين سرزمين مشرف شوند.
دعاي شما توي مدينه؟
- دعاي كميل كنار بقيع لذت عجيبي داشت. دعايي به معناي يكپارچگي همة مردم ايران با هر لهجه و زباني در معنوي‌ترين قطعه خاك معطر مدينه.
زيباترين جايي كه رفتي و يا ديدي؟
-  صحنه حضور همة زائران كنار بقيع و زمزمه‌هاي دعاي كميل در بين ‌الحرمين.
براي بچه‌ها هم دعا كردي؟
- بله. براي سلامتي و موفقيت و سربلندي آنان و براي خانواده و ايران عزيز.
سوغاتي شما براي بچه‌ها؟
- خاطراتي كه از جاي جاي اينجا دارم. اگر خدا توفيق دهد آنچه كه ديده‌ام به زبان جاري كنم.
اينجا وقت شما چطور صرف مي‌شود؟
- شب‌ها توي مسجدالنبي (ص)... درددل كردن... نماز خواندن و ياد يك‌يك آنها كه التماس دعا گفتن... روز هم از نزديك ظهر مي‌روم مسجدالنبي(ص).
پيام به زائرين؟
- آنها كه مكه و مدينه مي‌آيند، بدانند فقط خوبي مي‌ماند و مهرباني.
شما هيأتي هستيد؟
- توي شبكه دو با بچه‌هاي حراست، هيأت حضرت ابوالفضل(ع) را اداره مي‌كنيم.
چه كار مي‌كني توي هيأت؟
- همين كه چاي به دست مردم مي‌دهم، احساس مي‌كنم كه ثوابي كرده‌ام.
از برنامه‌هاي تلويزيون خسته نمي‌شويد؟
- نه، هر بار و با هر برنامه جديد انرژي بيشتري مي‌گيرم.
اين كه با هنرمندان آمدي حج؟
- احساس لذت مي‌كنم. چون در تهران فرصتي پيش نمي‌آيد كنار هم باشيم و صحبت كنيم، شايد در يك سال يك بار هم يكديگر را نبينيم.
و حرف آخر؟
- از نشريه زائر، به خاطر اطلاع‌رساني خوب و به تصوير كشاندن حضور مردم تشكر مي كنم. شما زياد زحمت مي‌كشيد.
[زلال شده بود با همان قطره‌هاي اشك دلتنگي براي آنها كه در مدينه نيستند، متبرك شده بود با اين مرواريد‌هاي قيمتي كه بر چهره‌اش نشسته‌بود، براي همين هم هنگام خداحافظي او را در آغوش گرفتيم و بوسيديم و خداحافظي كرديم...]

 


| شناسه مطلب: 82030