امام خمینی(ره) و حج ابراهیمی
امام خمینی(ره) و حج ابراهیمیامام خمینی نه تنها زعیم اکبر و یک مرجع اعلم، بلکه یک مصلح اجتماعی بود که توانست با انقلاب عظیمش، معادلات جهانی را به هم بریزد و نقش اسلام ناب محمدی را در روابط اجتماعی و مناسبات انسانی تبیین کند و شیوه درست زندگی کردن را به جها
امام خميني(ره) و حج ابراهيمي
امام خميني نه تنها زعيم اكبر و يك مرجع اعلم، بلكه يك مصلح اجتماعي بود كه توانست با انقلاب عظيمش، معادلات جهاني را به هم بريزد و نقش اسلام ناب محمدي را در روابط اجتماعي و مناسبات انساني تبيين كند و شيوه درست زندگي كردن را به جهانيان ارائه نماييد.
امروزه دنياي انساني عموماً و جهان مسلمين خصوصاً، از بركت انقلاب اسلامي، به اين حقيقت پيبرده است كه جهان مادي، هيچ نسخه كارساز و درمان بخشي براي انسان امروزي ندارد و تنها توجه به معنويت است كه حركت رو به كمال آدمي را تعبير و تفسير ميكند. اگر امروزه در جهان غرب و شرق، توجه به روح معنويات، دغدغه اصلي بشريت است، بيترديد از بركت انقلاب اسلامي و نام امام خميني عزيز است و حقيقتاً خميني نامي است كه همراه با آن انقلاب مقدس اسلامي، معنا و مفهوم مييابد و تأثيرات آن در جهان اسلام، روزبهروز محسوستر و ملموستر ميگردد. به تعبير حضرت آيتالله خامنهاي، اين انقلاب، بينام خميني در هيچ جاي جهان، شناخته شده نيست.
امام عشق، حضرت روحالله، توانست ، اسلام و ويژگيهاي انقلاب اسلامي را به جهانيان معرفي كند و نقش آن را در روابط اجتماعي و مسائل عبادي و سياسي به ظهور برساند و تعريف درستي از حج ابراهيمي ارائه دهد . در بيان امام امت، حج اين چنين تعريف و توصيف شده است:
«اين اجتماع(حج) ديني و سياسي است و اسلام يك دين عبادي سياسي است كه در امور سياسياش، عبادت منضم است و در امور عبادياش، سياست.
بعد از امام امت خلف صالحش حضرت آيتالله خامنهاي راه امام را در تمامي مسايل، جزء به جزء ادامه داده و همچون امام و رهبرش، با همان نگاهي كه امام به موضوع حج داشتند، با همان پيامهاي روحساز و تأثيرگذار، با توجه به وجه جهان شمول بودن آن، حركت ميليوني حجاج را راهبر و راهنما بوده و هستند و امروز پيروي از رهبر معظم انقلاب اسلامي، پيروي از امام امت و پيروي از امام، پاسداري از خط ولايت است. به حق آنچه امروزه مسلمانان دارند، به بركت راهي است كه حضرت روحالله ايجاد كرده و توسط حضرت سيدعلي ادامه مييابد. در آستانه سيامين سال انقلاب اسلامي، تأثيرپذيري جهان اسلام و فراتر از آن جهان انسانيت را از اين انقلاب همه روزه و در اقصي نقاط جهان شاهد و ناظر هستيم.
جنگ سي و سه روزه حزبالله لبنان و پيروزي معجزهآساي آنان در اين جنگ نابرابر با اسراييل غاصب جز تمسك به اسلام ناب محمدي و تأسي از شيوه حركتي انقلاب اسلامي، نبود. اگر امروزه معمار مالزي جديد، ماهاتير محمد خودش را فرزند امام ميخواند، به دليل تأثيرات عميق اسلام و راه امام است كه ميدانند راه رستگاري اين است و جز اين نيست. براي رسيدن به حكومت جهاني اسلام،راهي جز راهي كه امام خميني تصوير و تبيين كرده است و توسط فرزند خلفش ادامه داده ميشود، راه ديگري نيست. گويي وعده حكومت جهاني اسلامي، با جمهوري اسلامي ايران پيوند خورده است. و از همين منظر است كه حضرت آيتالله محمدي ريشهري، تعبيري دارد با نقل به اين مضمون كه حكومت جهاني اسلامي كه با حضور حضرت حجت ايجاد ميشود وعده خداست و جمهوري اسلامي ايران، زمينهساز اين تحقق الهي ميشود.... به اميد آن روز.
اكبر كتابدار
غزلي از حضرت امام(ره)
آفتاب نيمه شب
اي خوب رخ كه پرده نشيني و بيحجاب اي صدهزار جلوهگـر و باز در نقاب
اي آفتابِ نيمه شب، اي ماهِ نيمروز اي نجم دوربين كه نه ماهي، نه آفتاب
كيهان طلايه دارت و خورشيد سايهات گيسوي حور خيمه ناز تو را طناب
جانهاي قدسيان همه در حسرتت به سوز دلهاي حوريان همه در فرقتت كباب
انموذج جمالي و اسطوره جلال درياي بيكراني و عالم همه سراب
آيا شــــود كه نيم نظر سوي ما كني تا پر گشوده كوچ نماييم از اين قِباب
اي جلوه ات جمالْ دهِ هرچه خوبرو اي غمزه ات هلاكْ كنِ هر چه شيخ و شاب
چشم خرابِ دوست خرابم نموده است آبادي دو كوْن به قربان اين خراب
گفتاري از آيت الله جوادي آملي
امام(ره) و كرامت انساني
امام راحل رضوان الله تعالي عليه قبل از اينكه به جامعه تحويل داده شود و حرفش را به جامعه منتقل كند در طي اين 63 سال تقريباً خودش را ساخت بعد فرمود روي منبر مسجد اعظم كه سنم به 63 سالگي رسيد، پيامبر اعظم(ص) در اين سن رحلت كرد، علي بن ابي طالب(ع) در اين سن رحلت كرد، مرا از چي ميترسانيد من آماده پروازم.
او اول آمد و قلمرو دين را مشخص كرد؛ دين را تكريم كرد و انسان را تكريم كرد نه گذاشت به دين ستم بشود نه گذاشت به انسان اهانت بشود. آنكه عقل انسان را از دينشناسي بيرون ميكند تازيانه توهين در دست اوست، انسان را اهانت ميكند نه كرامت.
كرامت انسان در قلمرو دينشناسي و دينپذيري است. اگر خود را جدا كرد شما با چه دعوتنامهاي ميخواهيد فرمان كرامت به او بدهيد؟ او را كه بيرون راندهايد، او را كه از دين كه مايه كرامت است بيرون كردهايد. با چه وسيلهاي ميخواهيد تكريم كنيد؟ تنها چيزي كه فقط مايه كرامت است دين است. شما كه صاحبخانه را بيرون كردهايد، عقل را بيرون كردهايد و گفتيد اين فهم، فهم بشري است. پس صاحبخانه را دعوت كنيد بگوييد شما هم در كنار اين ميز بنشينيد اين ميز، ميز كرامت است.
امام راحل رضوان الله تعالي عليه اصراري داشتند كه كرامت انسان را در همين فقه جامع بين فقه اكبر، اصغر و اوسط بدانند. يعني معارف الهي، اعتقادات، اصول دين، اخلاقيات و احكام ديني. همه اينها را جزو مطالب اصلي دين بدانند و اين را در درون انسان جاسازي كنند. ايشان گاهي دست به قلم ميكرد، اعلاميه ميداد، كتاب مينوشت. فقه و فلسفه و امثال ذلك اينها را دست به قلم مي كرد كه آثار نوراني داشت. يك وقتي هم اين دستها، اين انگشتها را مشت كرد گفت من در دهن اين دولت ميزنم و قبل از اينكه به دهن دولت بزند، دولت دهن بسته و ساكت شد. اين چه دستي هست كه اگر باز باشد آن اعلاميههاي جهان پسند. مشت شود عامل سقوط يك رژيم فاسد. بنگريد ببينيد كدام دست است كه اگر قهر كند طاغوتي را ساقط ميكند، مهر كند جامعهاي را به دين جذب ميكند.
اگر نبود نماز شب امام، نبود خلوص او، نبود صبر و توسل او، نبود اربعين گيريهاي او، آنقدر محفوظ نميماند در اين توفان. هر روز در مملكت ما "سونامي" داريم مگر سونامي اين است كه فقط بدن را نابود كند. آنكه بتواند جان را منقلب كند آن از هر سونامي بدتر است. اگر اين است بايد خيلي مواظب آن باشيم. ما كريم هستيم. از آسمان، زمين، درياها و از تمام معادن روي زمين بزرگتريم. اگر خداي ناكرده ميبينيد او هر دو طرفش در قرآن كريم است، اگر كرامتمان در سايه خلافتمان تأمين شد كه برابر بخش پاياني سوره احزاب با ما سخن ميگويد: "انا عرضنا الامانه علي السموات والارض و الجبال فابين ان يحملنها و اشفقن منها و حملها الانسان" آن وقت ميگوييم آسمان بار امانت نتوانست كشيد و ما كشيديم.