صفای جان عرفات و مشعر طور سینای عارفان

صفای جان عرفات و مشعر طور سینای عارفانامام خمینی و عرفان حج محمّد تقی رهبراز مواقف عظیم حج، پهن دشت عرفات است که تاریخ کهن دارد و با پیشینه حج، از عهد آدم تا ابراهیم و از ابراهیم تا حضرت محمد صلی‏الله‏علیه‏و‏آله گره خورده است. عرفات «وادی ایمن» عارفان و

صفاي جان

عرفات و مشعر طور سيناي عارفان
امام خميني و عرفان حج
محمّد تقي رهبر
از مواقف عظيم حج، پهن دشت عرفات است كه تاريخ كهن دارد و با پيشينه حج، از عهد آدم تا ابراهيم و از ابراهيم تا حضرت محمد صلي‏الله‏عليه‏و‏آله گره خورده است. عرفات «وادي ايمن» عارفان و شاهدِ حضور انبوهِ حاجيان است كه همه كفن پوشان و بدون نام و نشان در تضرع و نيايشِ حق مستغرق‏اند. از ادعيه مشهور اين روز دعاي عرفه امام حسين و حضرت زين العابدين عليهماالسلام است كه درس‏هايي عميق عرفاني و الهي مي‏آموزد كه عقول انسان‏هاي مادي را به ژرفايش راه نيست و جاي آن دارد كه عاشقان حق كه شهر و آبادي را پشت سر انداخته و به تمنّاي حضور در مهماني حضرت دوست، راهي بيابان‏ها شده‏اند، با مفاهيم اين دعاها كه از چشمه‏سار ولايت جوشيده است دمساز شوند، تا در كوير انقطاع به وصل يار برسند، و حجاب‏ها از ديدگان برچينند و الهي شوند و با ملكوت عالم آشنا گردند و پر و بال در فضاي بي‏كران عشق بگسترانند. به رازهاي عرفاني عرفه و عرفات و ادعيه مأثوره و سير و سلوك روحاني توجه عميق كنند و اين سير و سفر الهي را تنها به وقوف ظاهري و به عنوان انجام تكليف برگزار نكنند. به خاطر آورند كه آدم ابوالبشر در اينجا به خطا اعتراف كرد و خدايش مشمول آمرزش خود قرار داد و غروب آن روز مشمول رحمت الهي قرار گرفت. ابراهيم خليل در عرفات به مناسك حج واقف و عارف گرديد و دعايش مستجاب شد و اشك ميليون‏ها انسان بر اين سرزمين تفته ريخته تا به مقام عرفان دست يافته‏اند.
پيامبر اكرم صلي‏الله‏عليه‏و‏آله فرمود:
«خداوند را در آسمان‏ها دري است كه از آن به: رحمت، توبه، تفضّل، احسان، جود، كرم، عفو، طلب حاجات و... ياد مي‌شود و روز عرفه، در عرفات، اين در گشوده است.»
در نقلي از امام صادق عليه‏السلام در مصباح آمده است كه: «وَاعْتَرِفْ بِالْخَطاءِ بالْعَرَفات وَ جَدِّدْ عَهْدَكَ عِنداللّه‏ لِوَحْدانيتِهِ».
«در عرفات، به خطا و لغزش اعتراف كن و نزد خدا با وحدانيت او تجديد عهد بنما.»
آفتاب روز عرفه غروب مي‏كند و ميعاد ديدار در آن سرزمين به پايان مي‏رسد و زائر رهسپار مشعر مي‏شود و در آنجا نيز ذكر خدا توصيه قرآن است: فاذكروا اللّه‏ عند المشعر‌الحرام و اگر به ديده تحقيق بنگريم، كوه‏هاي مزدلفه ياد آور طور سيناست كه موسي از آنجا نداي اِنّي أَنَا رَبُّك شنيد و به امر حق موزه از پاي بيرون كرد كه در آن وادي مقدس وارد شود، و اينك زائر در مشعر است و به خدا تقرّب مي‏جويد تا به فرموده امام صادق عليه‏السلام روح خود را به ملأ اعلا عروج دهد: «وَتَقَرّبْ اِلَيه بَمُزدَلَفَة وَ اصعَدْ بِرُوحِكَ الي المَلأ الأعلي بِصُعودِكَ الي الجَبَلَ» و همزمان با اين شعور و شناخت، سلاح مبارزه با شيطان را براي صبح پيروزي فراهم مي‏آورد تا عيد خون را همزمان با رزم شياطين و قرباني اقامه كند و ابراهيمي شود و تولّي و تبرّي را به نمايش گذارد.
امام خميني قدس‏سره در اين خصوص و راه رهايي آنها و با اشاره به تأثير آن مشاعر در سرنوشت بندگان در بند كشيده شده خدا گويد: «و با حال شعور و عرفان به مشعر الحرام و عرفات رويد و در هر موقف به اطمينان قلب بر وعده‏هاي حق و حكومت مستضعفان بيفزاييد و با سكوت و سكون، تفكّر در آيات حق كنيد و به فكر نجات محرومان و مستضعفان از چنگال استكبار جهاني باشيد و راه‏هاي نجات را از حق در آن مواقف كريمه طلب كنيد.»
آري، راه رهايي انسان از سلطه جباران، همانا بندگي خالص خدا و رهيدن از هر نوع عبوديت شرك‏آميز است. آنها كه سر تسليم در برابر خالق فرود آورند و در راه او مجاهده كنند، خداوند راه رهايي را به آنان مي‏آموزد چنانكه فرمود: وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِينَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللّه‏َ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ
فاش مي‏گويم و از گفته خود دلشادم
 بنده عشقم و از هر دو جهان آزادم
نيست بر لوح دلم جز الف قامت يار
 چه كنم حرف دگر ياد نداد استادم
توجه شود كه عرفان حج از منظر امام قدس‏سره عرفانِ انزواطلب، عزلت‏گزين و فردگرا و به دور از واقعيت‏هاي اجتماعي و سرنوشت خلق نيست؛ آنكه كه برخي عارفان تعليم مي‏دهند، بلكه عرفاني است كه در آن خدا و خلق، حبّ و بغض، تولّي و تبري، نفس و اثبات مندرج در كلمه توحيد (لا اِله الاّ اللّه‏) لحاظ شده است و در عين حال كه اعراض از زخارف دنيا و تعينات خرد را در درون دارد (عرفان گريز)، حماسه مبارزه با اقطاب استكباري و تلاش براي رهايي مستضعفين را فرياد مي‏كند (عرفان ستيز). و اين حقيقت در تمام پيام‏ها و سخنان حضرت امام به زائران بيت اللّه‏ الحرام به چشم مي‏خورد.

حاجي نمونه
حاجي نمونه مي‌داند كه مي رود تا پس از طواف خانه خدا، در مقام ابراهيم به نماز بايستد و درس اطاعت از امام را و پشت سر امام بودن را و قرباني كردن اسماعيل را در راه رضاي خدا بياموزد. زائر نمونه با اين آگاهي، تلاش مي‌كند تا در تمامي مدت حضور در سرزمين وحي، خودخواهي و منيت خود را اسماعيل‌وار قرباني كند.
حجت‌الاسلام مهدي غفار منش

جرعه‌هاي جانبخش
علامه حسن‌زاده آملي
   الهي ثمره درس و بحث و فكر و ذكرم اين شد كه جهان را جهانباني است و جان را جاناني.
   الهي قربان لب و دهانم بروم كه بذكر تو گويايند.
   الهي در شگفتم از آنكه در غربت از ياد وطن شكفته مي‌شود و در دنيا از ياد آخرت گرفته.


اسرار حج
اسرار حجدر روايت منسوب به امام سجاد آمده كه به شبلي فرمود: آيا زماني كه به مني رسيدي به تمنيّات و آرزوهاي خود نائل آمدي و حاجاتت برآورده شد؟ اگر اين چنين نبود، پس به سرّ حج آگاه نبوده‌اي و بايد دوباره حج بگذاري.



| شناسه مطلب: 82142