شب عرفه
شب عرفه شب عرفه، چشمه سار عرفان، منزل مقصود سالکان، میعادگاه عارفان، بهاران عبودیت و عبادت حضرت رحمن، و شبی بس باشکوه و به یادماندنی برای حاجیان است. چقدر زیباست که از زیر هر چادری از ساکنان کوی عرفان یا از کنار هر تخته سنگ و تل خاکی از ساکنان وادی معرفت
شب عرفه
شب عرفه، چشمه سار عرفان، منزل مقصود سالكان، ميعادگاه عارفان، بهاران عبوديت و عبادت حضرت رحمن، و شبي بس باشكوه و به يادماندني براي حاجيان است. چقدر زيباست كه از زير هر چادري از ساكنان كوي عرفان يا از كنار هر تخته سنگ و تل خاكي از ساكنان وادي معرفت، ناله جان سوز عاشقي بلند است كه خدا را فرا ميخواند و مشتاقانه معراج معنا و معرفت خويش را دنبال ميكند. «دعاي توسل، زيارت سيد الشهدا، نماز، ذكر يا رب يا رب، زمزمه يا شاهد كل نجوي و موضع كل شكوي... سرود دلنشين عبوديت را در همه جا طنين انداز ميسازد.گويا، بيابان عرفات، هنوز كه هنوز است، به ياد و نام حسين (ع) پذيراي عارفان و شاهد صادق ديدگان اشك آلود خداباوران است. چگونه ميتوان از عرفات گفت و از شب عرفه تصويري ارايه داد و از عارفاني كه درك اين مقام و مكان را كرده اند، گفتاري بر زبان راند.در چنين شبي است كه تجليات انوار ربوبي، زمان و مكان را درهم مينوردد و در دلهاي شيفتگان مناجات با پروردگار، پرتوافكن ميشود. عظمت «اين شب» و «روز آن» چنان است كه شيطان را بيش از پيش دچار تحقير كرده، امن و آسايش را از او سلب ميكند.سفره رحمت خداوندي جهت پذيرايي از ضيوف الرحمن گسترده شده، چه بسا نسيم خوش حيات طيبه، كودكان و بچههاي رحم مادران را نيز شامل ميشود.غفران و آمرزش خداوندي، چون ابر پرباران بهاري، جانهاي سوخته از گناه و ظلمت گرفته از معصيت را حيات دوباره ميبخشد، حتي ناكامان از شبها و ليالي قدر را كامروا ميسازد.
«اللهم اغفر لي الذنوب التي تغير النعم و اغفر لي الذنوب التي تورث الندم»
«واغفر لي الذنوب التي تورث السقم، واغفر لي الذنوب التي تهتك العصم.»
«واغفر لي الذنوب التي ترد الدعا، واغفر لي الذنوب التي تحبس قطر السماء»
«واغفر لي الذنوب التي تعجل الفناء، واغفر لي الذنوب التي تجلب الشقاء»
«واغفر لي الذنوب التي تظلم الهواء، واغفر لي الذنوب التي تكشف الغطاء»
اينها جملاتي از دعاي زيباي شب عرفه و ترانه خوش شب زنده داران عرفات است. طلب آمرزش و گذشت از گناهاني كه: تغيير نعمت ميدهند، ندامت و پشيماني به همراه ميآورند، درد و رنج ميآفرينند، حجابهاي حرمت را ميدرند، دعاها را مردود ميسازند، منع بارش آسمان كرده، زمينه ساز نابودي ميشوند، شقاوت و بدبختي به بار ميآورند، فضاي هستي را تيره و تار ميسازند، پرده از روي زشتي و زشت كاريها برداشته، ترويج بي حيايي ميكنند؛ همه و همه از اعمال ناروا و معاصي بزرگي هستند كه با توبه و انابه و چشمان اشك بار و دل خاضع، در شب عرفه مورد آمرزش قرار ميگيرند.
برگرفته از تجليات عرفان در شب
اكبر حميد زاده
زمزمه هاي آخر
نمايش اخلاق و معنويت اسلامي
حج نقطه عطفي است براي جبران گذشته و اصلاح آينده. چرا كه حاجي به خاطر صحت اعمال و مناسكش كه منتهي به طواف نساء و نماز آن ميشود و در صورت بطلان موجب حرمت او نسبت به همسرش ميگردد، بهترين آمادگي را براي اصلاح تمام اموري كه در صحت حج دخيل است، پيدا ميكند كه نمونه آن توجه به مشروعيت مال و منابع درآمد و تعيين سال خمسي و پرداخت خمس و اطمينان از درستي نماز خويش كه اين خود بالاترين نقش را در اصلاح كليه شئون زندگي انسان ايفاء ميكند و...
از سويي ديگر حاجي در ارتباط با متن حج و ملازمات شرعي آن بيش از هر زماني به مسأله تقليد و مرجعيت ديني توجه پيدا ميكند و رابطهاي مستحكم با كانون و محوريت جامعه اسلامي برقرار مينمايد در عرصه حج فرهنگ ديني و سطح معنويت و اخلاق هر يك از ملتها و كشور؛ و مذاهب اسلامي به نمايش گذاشته ميشود، و از اين رو ملت ايران آنگاه كه برنده اين مسابقه و نمايش اخلاق و معنويت اسلامي باشد ميتواند به مصداق «كونوا دعاهً للناس بغير السنتكم» بيشترين نقش را در دعوت به حق و مكتب اهل بيت عليهمالسلام ايفاء كند تا تدريجاً حج ابراهيمي كه آميخته با وحدت و تولي مؤمنان و تبري از مشركان و تمام مستكبران و طواغيت ميباشد تحقق يابد. انشاء الله.
حجت الاسلام والمسلمين محمد حسن رحيميان(آذر87)
دو دستاورد منحصر به فرد
حج به طور كلي دو دستاورد ويژه دارد كه در ايام تشريق خود را به صورت بارزتري نمايان ميكند؛ "روح عبوديت" و "خدمت به خلق". در واقع رابطه ميان خالق و مخلوق در اين ايام به يك رابطه منحصر به فرد تبديل ميشود كه "بنده" خود را مطيع و تسليم محض امر پروردگار و حضرت محبوب ميداند و دستورات او را بدون كوچكترين ترديد و حرفي انجام ميدهد؛ از سوي ديگر و در ميان ازدحامي مثالزدني، تمرين گذشت و مودت و محبت را انجام ميدهد و خدمت به خلق را در عرصهاي كه سختيها و مصائب خاصي با خود همراه دارد، تمرين ميكند... اين دو سوغات ارزشمند حج، همان دو حال ويژهاي است كه بايد پس از بازگشت نيز آن را در خود حفظ كرد.
حجت الاسلام والمسلمين ناصر نقويان (آذر87)
ايام ناب
حلق و تقصير در مني
روز عيدقربان در مني، بعد از سنگ زدن و قرباني كردن بايد مرداني كه سفر اول آنهاست، سرخود را بتراشند، و زنان كمي از موي سر خود را كوتاه نمايند، و كساني كه در سفر اول حج نيستند، ميتوانند به جاي تراشيدن سر، كمي از موي سر يا ريش و يا شارب خود را كوتاه كنند و با اين عمل از احرام خارج شوند و لباسهاي طبيعي خود را بپوشند، و جز همسر و بوي خوش و شكار، همه آنچه در اين چند روز عرفات و مشعر و مني برآن حرام بود، حلال ميشود.
قرآن در اين باره ميفرمايد: "ثم ليقضواتفثهم"(سوره حج آيه 29)، پس از ذبح و قرباني چرك و كثافات خود را زائل نمايند.
امام صادق(ع) ميفرمايد: "تفث"، سرتراشيدن است.(وافي جلد 2 صفحه 179)
امام رضا(ع) ناخن گرفتن، دور كردن كثافات و كنار گذاردن لباس احرام را مصداق "تفث" گرفته اند.(وافي جلد 2 صفحه 179)
تراشيدن سر، ضمن آنكه عملي واجب است، داراي پاداشي بس بزرگ است. در روايات ميخوانيم:
به عدد هر مويي كه از سر جدا ميشود، در قيامت، نوري به دست ميآورد.(وافي جلد 2 صفحه 179) همچنين در روايات ميخوانيم: مراد از آيه، ملاقات با امام است.(تفسير نمونه جلد 14 صفحه 87 و نورالثقلين جلد 3 صفحه 492) چون با ملاقات امام، آلودگيهاي روحي و اجتماعي انسان برطرف ميشود. جامعهاي كه از امامش جدا باشد، آلوده ميشود به هر حال اين سه عمل (سنگ و قرباني و حلق سر). مربوط به عيد قربان است.