اندیشه زائر میقات از دیدگاه امام خمینی
در شریعت مقدسه اسلام مکانهایی برای احرام بستن تعیین شده است که به آنها میقات گفته میشود و واجب است آنکه قصد کوی یار نموده در این مکانها محرم شود و خود را برای حضور در محضر الهی آماده سازد. میقات اولین محلی است که حاجی اعلان حضور می کند و آموزش و تمرین
در شريعت مقدسه اسلام مكانهايي براي احرام بستن تعيين شده است كه به آنها ميقات گفته ميشود و واجب است آنكه قصد كوي يار نموده در اين مكانها محرم شود و خود را براي حضور در محضر الهي آماده سازد.
ميقات اولين محلي است كه حاجي اعلان حضور مي كند و آموزش و تمرين رهايي از تعلقات و وابستگي ها را آغاز مي كند. ميقات، شروع اعمال حج و عمره است و اولين عمل در شروع اعمال حج جدا شدن از هر چه غير خداست مي باشد .امام سجاد (ع) مي فرمايد :«اگر كسي در ميقات، هنگام احرام بستن، از قلبش نگذراند كه خدايا از هر چه غير توست دست شستم و فقط به ولاي تو دل بستم، در حقيقت به ميقات نرفته و احرام نبسته است».
مواقيت خمسه در طول ساليان دراز شاهد حضور ميليون ها عاشق الهي بوده اند كه گاه از نقاط بسيار دور به اين مكانها آمده اند شخص رسول خدا (ص) و ائمه اطهار (ع) و صحابه وبزرگان از اين مواقيت عبور نموده اند و در آنجا محرم گشتهاند؛ افرادي كه ميقات ها عاشق آنها بوده اند و چشم به راهشان .
امام خميني (ره) در مورد اينكه ميقات منتظر حضور و ورود چه كساني و با چه ويژگي هايي است مي فرمايد :«دل ميقات در هواي زائراني مي تپد كه از كشور لاشرقيه و لا غربيه آمده اند تا با تلبيه و لبيك لبيك دعوت خداوند را به سوي صراط مستقيم انسانيت اجابت كنند».1آري! ميقات منتظر حضور چنين افرادي است؛ آنان كه دست رد به سينه شرق و غرب استعماري زدهاند و دلها را متوجه خداوند متعال نموده اند و پا در راه مستقيم عبوديت الهي نهاده اند ،اينان به راستي در ميقات، نداي حضرت حق را مي شنوند كه فرمود: «فاخلع نعليك انك بالواد المقدس طوي » اگر با دل وجان آمده اي علايقت را اينجا واگذار و سبكبال و فارغ از ماديات و هواهاي نفساني از اين مكان گذر كن.
احرام
بعد از رسيدن به ميقات، اولين عمل واجب از مناسك حج و عمره، بستن احرام است واز نظر شرعي بدون احرام نمي توان از ميقات رد شد و اين احرام، در واقع پيمان بستن با خداست كه اولا اعمالي كه بعد از احرام بر او واجب مي شود انجام دهد و آنچه بر او حرام ميشود ترك نمايد. نحوه محرم شدن بدينگونه است كه شخص در ميقات با نيت قربه الي الله نداي حق را پاسخ ميگويد و مردان در اينجا، لباس معمول و دوخته خود را كنار مي گذارند و دو جامه ندوخته ميپوشند: دو حوله سفيد كه يكي را بر دوش مي اندازند و ديگري را به كمر مي بندند و از هر آنچه رنگ تعلق مي پذيرد آزاد و رها ميگردند .
امام خميني (ره) در جملاتي فلسفه احرام را اينگونه بيان ميدارد: « مراتب معنوي حج، كه سرمايه حيات جاودانه است و انسان را به افق توحيد و تنزيه نزديك مي نمايد، حاصل نخواهد شد، مگر آن كه دستورهاي عبادي حج به طور صحيح و شايسته و مو به مو عمل شود و حجاج محترم و روحانيون معظم كاروان ها، تمام همّ خود را صرف در تعليم و تعلم مناسك حج كنند و بر مسأله دانان است كه از همراهان خود مواظبت كنند كه خداي نخواسته تخلف از دستورها نشود. و بعد سياسي و اجتماعي آن حاصل نمي گردد، مگر آنكه بعد معنوي و الهي آن جامه عمل پوشد و لبيك هاي شما جواب دعوت حق تعالي باشد و خود را محرم براي وصول به آستانه محضر حق تعالي نماييد.»2حاجي لباس دوخته خود را به كناري مي نهد تا به مصداق حديث امام سجاد (ع) لباس گناه خود را به كناري انداخته باشد و تصميم به آن داشته باشد كه ديگر گناه نكند. آنگاه براي رسيدن به محضر حق تعالي لباسي ندوخته و بي رنگ و حلال و پاك به تن مي كند و اين اولين نشانه براي اظهار اطاعت و بندگي است؛ آري اولين قدم حج وعمره، تمرين برادري و برابري است و فقير و غني همه با لباسي يكسان و يك شكل و يك دست احرام مي بندند و آنچه در اينجا مهم است دل و جان حاجي است و اينكه براي چه و كه محرم شده است و خود را تا چه اندازه اي براي اتصال به محضر حق تعالي آماده نموده است .
لبيك
از واجبات حج و احرام، لبيك گفتن است، بدين صورت: بعد از آنكه نيت نمودي و لباس احرام به تن كردي، بايستي لبيك بگويي و بدون اداي اين كلمات هرگز محرم نشده اي، هر چند كه جامه خود را عوض كرده باشي. لبيك در واقع اداي اين جملات است:« «لبّيك أللّهمّ لبّيك، لبّيك لا شريك لك لبّيك، إنّ الحمد والنعمة لك والملك لا شريك لك لبيك»
در شريعت مقدسه اسلام مكانهايي براي احرام بستن تعيين شده است كه به آنها ميقات گفته ميشود و واجب است آنكه قصد كوي يار نموده در اين مكانها محرم شود و خود را براي حضور در محضر الهي آماده سازد.
ميقات اولين محلي است كه حاجي اعلان حضور مي كند و آموزش و تمرين رهايي از تعلقات و وابستگي ها را آغاز مي كند. ميقات، شروع اعمال حج و عمره است و اولين عمل در شروع اعمال حج جدا شدن از هر چه غير خداست مي باشد .امام سجاد (ع) مي فرمايد :«اگر كسي در ميقات، هنگام احرام بستن، از قلبش نگذراند كه خدايا از هر چه غير توست دست شستم و فقط به ولاي تو دل بستم، در حقيقت به ميقات نرفته و احرام نبسته است».
مواقيت خمسه در طول ساليان دراز شاهد حضور ميليون ها عاشق الهي بوده اند كه گاه از نقاط بسيار دور به اين مكانها آمده اند شخص رسول خدا (ص) و ائمه اطهار (ع) و صحابه وبزرگان از اين مواقيت عبور نموده اند و در آنجا محرم گشتهاند؛ افرادي كه ميقات ها عاشق آنها بوده اند و چشم به راهشان .
امام خميني (ره) در مورد اينكه ميقات منتظر حضور و ورود چه كساني و با چه ويژگي هايي است مي فرمايد :«دل ميقات در هواي زائراني مي تپد كه از كشور لاشرقيه و لا غربيه آمده اند تا با تلبيه و لبيك لبيك دعوت خداوند را به سوي صراط مستقيم انسانيت اجابت كنند».1آري! ميقات منتظر حضور چنين افرادي است؛ آنان كه دست رد به سينه شرق و غرب استعماري زدهاند و دلها را متوجه خداوند متعال نموده اند و پا در راه مستقيم عبوديت الهي نهاده اند ،اينان به راستي در ميقات، نداي حضرت حق را مي شنوند كه فرمود: «فاخلع نعليك انك بالواد المقدس طوي » اگر با دل وجان آمده اي علايقت را اينجا واگذار و سبكبال و فارغ از ماديات و هواهاي نفساني از اين مكان گذر كن.
احرام
بعد از رسيدن به ميقات، اولين عمل واجب از مناسك حج و عمره، بستن احرام است واز نظر شرعي بدون احرام نمي توان از ميقات رد شد و اين احرام، در واقع پيمان بستن با خداست كه اولا اعمالي كه بعد از احرام بر او واجب مي شود انجام دهد و آنچه بر او حرام ميشود ترك نمايد. نحوه محرم شدن بدينگونه است كه شخص در ميقات با نيت قربه الي الله نداي حق را پاسخ ميگويد و مردان در اينجا، لباس معمول و دوخته خود را كنار مي گذارند و دو جامه ندوخته ميپوشند: دو حوله سفيد كه يكي را بر دوش مي اندازند و ديگري را به كمر مي بندند و از هر آنچه رنگ تعلق مي پذيرد آزاد و رها ميگردند .
امام خميني (ره) در جملاتي فلسفه احرام را اينگونه بيان ميدارد: « مراتب معنوي حج، كه سرمايه حيات جاودانه است و انسان را به افق توحيد و تنزيه نزديك مي نمايد، حاصل نخواهد شد، مگر آن كه دستورهاي عبادي حج به طور صحيح و شايسته و مو به مو عمل شود و حجاج محترم و روحانيون معظم كاروان ها، تمام همّ خود را صرف در تعليم و تعلم مناسك حج كنند و بر مسأله دانان است كه از همراهان خود مواظبت كنند كه خداي نخواسته تخلف از دستورها نشود. و بعد سياسي و اجتماعي آن حاصل نمي گردد، مگر آنكه بعد معنوي و الهي آن جامه عمل پوشد و لبيك هاي شما جواب دعوت حق تعالي باشد و خود را محرم براي وصول به آستانه محضر حق تعالي نماييد.»2حاجي لباس دوخته خود را به كناري مي نهد تا به مصداق حديث امام سجاد (ع) لباس گناه خود را به كناري انداخته باشد و تصميم به آن داشته باشد كه ديگر گناه نكند. آنگاه براي رسيدن به محضر حق تعالي لباسي ندوخته و بي رنگ و حلال و پاك به تن مي كند و اين اولين نشانه براي اظهار اطاعت و بندگي است؛ آري اولين قدم حج وعمره، تمرين برادري و برابري است و فقير و غني همه با لباسي يكسان و يك شكل و يك دست احرام مي بندند و آنچه در اينجا مهم است دل و جان حاجي است و اينكه براي چه و كه محرم شده است و خود را تا چه اندازه اي براي اتصال به محضر حق تعالي آماده نموده است .
لبيك
از واجبات حج و احرام، لبيك گفتن است، بدين صورت: بعد از آنكه نيت نمودي و لباس احرام به تن كردي، بايستي لبيك بگويي و بدون اداي اين كلمات هرگز محرم نشده اي، هر چند كه جامه خود را عوض كرده باشي. لبيك در واقع اداي اين جملات است:« «لبّيك أللّهمّ لبّيك، لبّيك لا شريك لك لبّيك، إنّ الحمد والنعمة لك والملك لا شريك لك لبيك»
حاجي از ميقات خارج مي شود در حالي كه لبّيك گوست، به عشق ديدار كعبه سر از پا نمي شناسد و به عشق ديدار پروردگار اشك شوق مي ريزد. حضرت امام خميني(قدس سره)مي فرمايند: «در لبّيك لبّيك «نه» بر همه بت ها گوييد و فرياد «لا» بر همه طاغوت ها و طاغوتچه ها كشيد.»3 يعني با هرچه ظلم و جور است، ستيز كنيد، از هواي نفس و شيطان درون گرفته تا شياطين برون و بت هاي زمان.گفتن لبيك راز اي خدا، از اين لحظه ملتزم مي شوم كه تنها در مسير طاعت تو گام بردارم و چيزي جز حق بر زبانم جاري نكنم و زبانم را بر معاصي حرام گردانم. زائر خدا در حج با خداي خويش پيمان و ميثاق مي بندد؛ تمامي اعمال حج پيماني است كه بين معبود و عبد بسته مي شود. به فرموده امام خميني(قدس سره): «لبيكهاي مكرّر از كساني حقيقت دارد كه نداي حق را به گوش جان شنيده و به دعوت الله تعالي به اسم جامع، جواب مي دهند. مسأله مسأله حضور در محضر است و مشاهده جمال محبوب. گويي گوينده از خود در اين محضر بي خود شده است. وجواب دعوت را تكرار مي كند و دنباله آن سلب شريك به معناي مطلق آن مي نمايد كه اهل الله مي دانند نه شريك در الوهيت فقط. گرچه سلب شريك در آن نيز شامل همه مراتب تا فناي عالم در نظر اهل معرفت است و حاوي جميع فقرات احتياطي واستحبابي است مثل، «... الحمد والنعمة لك...» و حمد را اختصاص مي دهد به ذات مقدس، همچنين نعمت را و نفي شريك مي كند و اين نزد اهل معرفت غايت توحيد است و به اين معناست كه هر حمدي و هر نعمتي كه در جهان هستي تحقق يابد حمد خدا و نعمت خداست، بدون شريك و در هر موقف و مشعري وقوف و حركتي و سكون و عملي اين مطلب و مقصد اعلي جاري است و خلاف آن شرك به معناي اعم است كه همه ما كوردلان به آن مبتلا هستيم.»4 آري، زائر به هنگام گفتن لبّيك بايد از هرچه به معناي تعلّق و تملّق است پرهيز كند تا شرط حضور در محضر باري تعالي را به دست آورد و در اين آزمون سرفراز شود.