گفت و گو :حج و قران حجاج بیتالله الحرام با گفتار نیکو پیامآور فضایل اخلاقی حج باشند
حج یکی از مهمترین آئینهای دینی اسلام است و جزء فروع دین است. مسلمانان با داشتن شرایطی مکلفند در دهه اول ماه ذیالحجه به شهر مکه در عربستان سعودی رفته و مجموعهای از اعمال را بهجای آورند. حج دارای کارکردهای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، سیاسی و... است. همچنین
حج يكي از مهمترين آئينهاي ديني اسلام است و جزء فروع دين است. مسلمانان با داشتن شرايطي مكلفند در دهه اول ماه ذيالحجه به شهر مكه در عربستان سعودي رفته و مجموعهاي از اعمال را بهجاي آورند. حج داراي كاركردهاي اجتماعي، سياسي، فرهنگي، سياسي و... است. همچنين داراي اثرات و بركات خاصي براي مسلمين و جامعه مسلمانان است؛ بنابراين در تشريح و تبيين اين كاركردها گفتوگويي اختصاصي با آيتالله محمدي ريشهري، نماينده وليفقيه در امور حج و زيارت و سرپرست حجاج ايراني انجام داديم، كه مشروح آن اكنون از نظرتان ميگذرد.
با توجه به اينكه توحيد محور اصلي دين اسلام است و حج نيز مالامال از تعظيم ذكر خداوند متعال است، با نگاه به آيات قرآنكريم چگونه ميتوان تجلي خداوند را براي حجاج نمايان كرد؟
تجلي خداوند در حج با نگاه به قرآن از طريق تفسير آيات مربوط به اين فريضه الهي قابل تبيين است. مانند: تفسير آيه وجوب حج براي افراد مستطيع، نظير آيه اخلاص در حج، تفسير آيات برائت از مشركين، تفسير آيات مربوط به تعبد محض در مناسك حج، تفسير آيات شعائر الهي در حج، تفسير آيات مربوط به تأثير انجام مناسك حج در افزايش تقوا، تفسير آيات مربوط به ياد خداوند متعال در حج، تفسير آيات مربوط به اماكن متبركه در حج، تفسير آيات مربوط به منافع حج، تفسير آيات مربوط به تحمل مشقت در راه انجام اين فريضه الهي، تفسير آيات مربوط به انفاق در حج، تفسير آيات مربوط به تعاون و همياري در حج، نكته قابل توجه اينكه به فرموده امام خميني(ره) حج به سان قرآن است كه همه از آن بهرهمند ميشوند، ولي انديشمندان، غواصان و دردآشنايان امت اسلامي، اگر دل به درياي معارف آن بزنند و از نزديك شدن و فرو رفتن در احكام و سياستهاي اجتماعي آن نترسند، از صدف اين دريا، گوهرهاي هدايت و رشد و حكمت و آزادي را بيشتر صيد خواهند نمود و از زلال حكمت و معرفت آن تا ابد سيراب خواهند گشت. ولي چه بايد كرد و اين غم بزرگ را به كجا بايد برد كه حج به سان قرآن مهجور گرديده است و به همان اندازهاي كه آن كتاب زندگي و كمال و جمال در حجابهاي خودساخته ما پنهان شده است و اين گنجينه اسرار آفرينش در دل خروارها خاك كج فكريهاي ما دفن و پهن گرديده است و زبان انس و هدايت و زندگي و فلسفه زندگيساز او به زبان وحشت و مرگ و قبر، تنزل كرده است، حج نيز به همان سرنوشت گرفتار گشته است. بر پايه اين سخن دقيق تجلي قرآن خداوند متعال در حج مراتبي دارد كه با ژرفنگري در آيات قرآن و اسرار حج افزايش مييابد.
با توجه به اينكه توحيد به عنوان كلمه سواء (آيه 64 سوره مباركه آلعمران) و حج نيز نمايش عظيم مسلمانان براي نشان دادن اين توحيد و يگانگي است، چگونه ميتوان با توجه به آيه يادشده آموزه حج را در سيطره يك وحدت جهاني نمايش داد؟
آيه ياد شده به مسلمانان دستور ميدهد كه پيروان كتابهاي آسماني بر پايه پذيرفتن اصل توحيد و عدم پذيرفتن اطاعت و ربوبيت غير خدا به تعامل منطقي دعوت كنند، به سخن ديگر آيه ياد شده مردم جهان را بر پايه حقگرايي به وحدت كلمه ميخواند. ركن سياسي حج؛ يعني برائت از مشركين نيز همين پيام را دارد؛ يعني مردم جهان ميتوانند با شركزدايي و شكستن بتهاي موهوم اعتقادي و نفساني به وحدت برسند.
در موسم حج انسان پس از اقرار به توحيد به نوعي وحدت نظري با همنوعان خود رسيده و در طي اين وحدت نظري به وحدتي عملي دست مييابد كه ثمره آن عدالت، ايثارگري، خودسازي و به تعبير كامل تمامي فضايل اخلاقي است. اين فضايل اخلاقي به جنس بشريت تعلق دارد و هر كه خواستار آن باشد ميتواند به آن دست يابد. با اين توضيح با استعانت از آيات قرآن كريم تبيين نمايد كه چگونه ميتوان اين پيام عظيم موسم حج را به جهاني، غير اسلامي ارائه داد؟
انتقال پيام اخلاقي حج به جوامع غيراسلامي در صورتي امكانپذير است كه حج، زائر خانه خدا را متحول كرده باشد حجاج بيتالله الحرام با گفتار نيكو، «قولواللناس حسنا» و رفتار نيكو «اعملوا صالحا» ميتوانند پيامبر فضايل اخلاقي حج باشند. مقايسه جهاني شدن در اسلام و جهان شدن در يهوديت؛ مانند مقايسه شب و روز با يكديگر است، جهاني شدن در اسلام هم از نظر مبنا و اساس و هم از نظر شيوه عمل با جهاني شدن به مفهوم امروزي آن متفاوت است، آنچه حج در اين رابطه ميآموزد مبارزه با عقايد موهوم و قدرتهاي استكباري و شركآميز در جهت فراگير شدن حق و عدالت در جهان است.
پس از بنا نهادن كعبه به همت حضرت ابراهيم(ع) توجه به كعبه در زمان حضرت موسي(ع) و عيسي(ع) به سمت بيتالمقدس شد به گونهاي كه پيامبر(ص) نيز تا مدتي به آن سمت نماز ميگذاردند، چرايي اين مساله يعني انحراف از كعبه در دو شريعت موسوي و عيسوي و توجه مشركان در اين برهه به كعبه را مطرح نماييد؟
در پاسخ اين سؤال چند نكته قابل توجه است: 1- بر پايه برخي از گزارشها كعبه در همه اديان الهي مورد احترام بوده و پيروان همه اديان موظف بودهاند در نماز، رو به آن داشته باشند، البته بيتالمقدس نيز در اديان الهي مورد احترام بوده است. 2- در شماري از روايات اهل بيت(ع) آمده كه بسياري از انبياي الهي از جمله حضرت موسي(ع) و حضرت عيسي(ع) براي حج به مكه آمدهاند و حج انجام دادهاند. 3- احترام مشركين به كعبه به معناي رو كردن آنها به كعبه در عبادات نيست، بلكه آنها در عبارات پنداري خود رو به بتها ميكردند، احترام آنها به كعبه علاوه بر منافع اقتصادي ريشه در سنت نياكان خود كه از نسل حضرت اسماعيل بودند، دارد. 4- بعيد نيست يكي از علل مهم تغيير قبله اين باشد كه در آغاز بعثت پيامبر(ص) كعبه كانون بتهاي مشركان بود و لذا آن حضرت دستور دادند مسلمانان موقتا به سوي بيتالمقدس نماز بخوانند تا صفوف خود را از مشركان جدا كنند، اما هنگامي كه به مدينه هجرت كردند و حكومت تشكيل دادند و صفوف آنها از ديگران كاملا مشخص شد، ادامه اين وضع ضرورت نداشت؛ لذا در اين هنگام مكلف شدند كه به سوي كعبه، قديميترين مركز توحيد و پرسابقهترين كانون عبادت انبياء بازگردند. بديهي است هم نماز خواندن به سوي بيتالمقدس براي آنها كه خانه كعبه را سرمايه معنوي خود ميدانستند مشكل بود و هم بازگشت به سوي كعبه به از بيتالمقدس و لذا قرآن تغيير قبله را يك آزمون الهي ميداند «و ما جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِي كُنتَ عَلَيْهَا إِلاَّ لِنَعْلَمَ مَن يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّن يَنقَلِبُ عَلَي عَقِبَيْهِ...» خداوند متعال ميخواست با اين آزمون بزرگ آنچه از آثار شرك در وجود مسلمانان باقي مانده از بين برود و روح تسليم مطلق در برابر اوامر الهي در برابر فرمان حق در وجودشان پديد آيد، البته در اين باره سخن بسيار است كه فرصت ديگري براي طرح آن نياز دارد.
منبع: خبرگزاري قرآني ايران
پينوشت ها در دفتر نشريه موجود است.