یادداشت زائر احرام انتظار

احرام انتظار سالهاست نگاهم پشت پنجره ای که متعلق به فرداست قاب شده و گرد و غبار هجران برآن سایه افکنده است. عین همین پنجره اتاقم که قاب بقیع را به میهمانی چشمانم آورده، عمری است که برای آمدنت بی قرارم . ببین از فراقت سخت بارانی ام! ببین ثانیه ها چگونه

احرام انتظار

سالهاست نگاهم پشت پنجره اي كه متعلق به فرداست قاب شده و گرد و غبار هجران برآن سايه افكنده است.

عين همين پنجره اتاقم كه قاب بقيع را به ميهماني چشمانم آورده، عمري است كه براي آمدنت بي قرارم .

ببين از فراقت سخت باراني ام! ببين ثانيه ها چگونه از هجر تو بغض كرده و به هق هق افتاده اند. بيا تا سر به دامانت بگذارم. وعقده هاي چندين ساله ام را باز كنم. بگذار صادقانه بگويم كه كهنسال ترين آرزوي دلم آرزوي وصال توست!

آرزويي كه براي به دست آوردنش تمام كلافهاي عمرم را به بازار معشوق فروشان برده ام وخودم را در جرگه خريداران يوسف زهرا(س) قرار داده ام. كاش مي شد واژه ها را شست وانتظارراتفسير كرد، ولي افسوس ...

ميداني مرز انتظار كجاست!؟

آنجا كه قطره اشك منتظري سدي از دلواپسي ساخته وقطره قطره انتظار را ذخيره مي كند آنجا كه وجودش چون جرعه اي آب از تشنه اي رفع عطش مي كند، آنگاه كه مي فرمايد اگر شيعيان ما مرا به اندازه قطره اي آب بخواهند، هر لحظه ظهور من نزديك تر مي شود. بيا ورأس سبز شاپركهايي باش كه در جستجوي قبر ياس سرگردان كوچه هاي هاشمي اند. تا تو بيايي انتظار را قاب ميكنم وبر لوح دلم مي كوبم. فرياد را حبس مي كنم وبه سكوت اجازه حضور مي دهم. در نبود تو جام تلخ فراق را سر مي كشم وسر به دوش هجران مي نهم وبراي آمدنت دعا مي كنم. به خداي كعبه مي سپارمت وسبد سبد نرگس وياس برايت مي فرستم .كاش مي شد كه خدا ...

همين جا، همين امسال، وقتي در منا احرام عشق بسته اي اجازه ظهورت را بدهد تا ما هم احرام انتظار را از تن به در كنيم.

مريم محبوبي


| شناسه مطلب: 82318