اصلاح الگوی مصرف صیانت ثروت‌های عمومی

صیانت ثروت‌های عمومی ضروری‌ترین وظیفه هر اجتماع سالم که خواهان برخورداری از اقتصادی سالم و پررونق باشد، حفاظت و مراقبت جدّی از اموال عمومی و سرمایه‌های ملی است.1 مقصود از ثروت عمومی، تمام امکانات و سرمایه‌های مادّی یک جامعه است که خداوند آن را مایه حیات

صيانت ثروت‌هاي عمومي

ضروري‌ترين وظيفه هر اجتماع سالم كه خواهان برخورداري از اقتصادي سالم و پررونق باشد، حفاظت و مراقبت جدّي از اموال عمومي و سرمايه‌هاي ملي است.1 مقصود از ثروت عمومي، تمام امكانات و سرمايه‌هاي مادّي يك جامعه است كه خداوند آن را مايه حيات و قوام اجتماع قرار داده است؛ از قبيل درياها، رودخانه‌ها و ساير منابع آبي و آبزيان، جنگل‌ها و مراتع، پرندگان، معادن و ساير منابع ثروت ملّي و بيت‌المال مردم كه اينها در حقيقت سرمايه‌هاي اصلي يك ملّت و ضامن بقاي آن به حساب مي‌آيند و با تأثير مستقيمي كه برحيات اقتصادي جامعه دارند، حفاظت و استفاده صحيح از آن، اجتماع را به سوي رفاه و غناي مادّي پيش مي‌برد؛ در حالي كه كاهش و فرسايش آن، بنيه اقتصادي كشور را سست و آن را به طرف نابودي و اضمحلال خواهد كشاند. قرآن اين ثروت‌هاي عمومي را انفال ناميده و هشتمين سوره قرآن انفال نام دارد.

مرحوم علامه طباطبايي(ره) در تفسير آيه شريفه: «وَلاتُؤْتُوا السُّفَهِاءَ أمْولَكُمُ الَّتي جَعَلَ اللّهُ لَكُمْ قِيِاماً»2 مي‌فرمايد: «مقصود از «اموالكم» در آيه شريفه، اموال يتيمان است و اما اينكه خطاب به اولياي آنها مي‌فرمايد: مال‌هاي شما، با اين عنايت است كه مجموع ثروت موجود در جهان متعلّق به مجموعه اهل دنياست و مصلحت عمومي اجتماع كه بر پايه مالكيت شخصي استوار است، اقتضا مي‌كند هر فردي از جامعه، مالك جزيي از كلّ مال باشد. پس بر همگان لازم است، توجه داشته باشند كه آنها يك مجتمع واحدند و مجموعه ثروت روي زمين براي تمام آنهاست و بر هر يك وظيفه است تا از آن حفاظت و پاسداري نمايند و از اين كه انسان‌هاي غيرعاقل و بي‌كفايت مانند كودك و ديوانه بر آن مسلّط شوند و آن را به تباهي بكشند، ممانعت به عمل آورند».3

خداوند در دل زمين عظيم‌ترين منابع ثروت را به وديعت گذارده و به انسان‌ها اجازه و قدرت بهره‌برداري و تسخير آن را عنايت نموده است. قرآن كريم مي‌فرمايد: «هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُمْ مِا في الأرْضِ جَميعاً...؛ اوست كه تمامي آنچه در درون و روي زمين است براي استفاده شما آفريد».4

ولي عالم طبيعت، جهان تقدير و اندازه است و بي‌نهايت در آن راه ندارد. در اين زمينه قرآن مي‌فرمايد: «اِنّا كُلَّ شَيْ‏ءٍ خَلَقْنِاهُ بِقَدَرٍ؛ ما هر چيزي را به اندازه معيّن آفريديم».5 و باز مي فرمايد: «و إنْ مِنْ شَي‏ءٍ إلا عِنْدَنِا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إلاّ بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ؛ چيزي از موجودات نيست مگر اين كه خزينه‌هاي آن در نزد ماست و آن را مگر به اندازه معيّن نازل نمي‌كنيم».6

بر اين اساس، منابع و ذخاير زمين نيز بي‌نهايت و پايان ناپذير نيست و با مصرف بي‌رويّه و اسراف گونه آن، به سرعت رو به نقصان خواهد رفت و به زودي به پايان خواهد رسيد. «ويلي برانت» مي‌گويد: «اكنون برخلاف چند سال پيش، به راحتي مي‌توان استدلال كرد كه منابع زميني پايان ناپذيراند. با اين حال، هم اكنون نيز بسياري از مردم باور ندارند كه اگر همچنان به بهره برداري بي‌رويّه از اين منابع، به ويژه زغال و نفت ادامه بدهيم، اين منابع تنها تا حدود نيم قرن ديگر دوام خواهند آورد».7

آيا تاكنون فكر كرده‌ايد اگر اين اخطارها و هشدارها زماني جامه عمل بپوشد، بشر به چه روزي خواهد افتاد؟ انرژي خورشيدي تا چه اندازه خواهد توانست خلأ ناشي از نبود نفت و فرآورده‌هاي نفتي را پر نمايد؟ اگر ما اندكي به فكر نسل‌هاي آتي كه كساني جز فرزندان ما نيستند، نيز باشيم غير از رعايت اعتدال در مصرف و حفاظت از منابع و ذخاير طبيعي، چه راه ديگري خواهيم داشت؟

پي نوشت‌ها

1. نساء آيه 5.

2. نساء آيه 5.

3. الميزان، ج‏4، ص‏182.

4. بقره آيه 29.

5. قمر آيه 49.

6. حجر آيه 21.

7. جهان مسلح، جهان گرسنه، ص‏135.


| شناسه مطلب: 82390