رواق روشنی آخرین وداع

آخرین وداع  امیة بن علی گفت: در همان سال که حضرت رضا(ع) به مکه رفت و پس از اعمال حج عازم خراسان شد من نیز در مکه بودم. حضرت جواد(ع) با پدرش بود. امام علی بن موسی الرضا(ع) مشغول وداع با خانه خدا بود، طوافش که تمام شد به جانب مقام ابراهیم رفت و در آن

آخرين وداع 

امية بن علي گفت: در همان سال كه حضرت رضا(ع) به مكه رفت و پس از اعمال حج عازم خراسان شد من نيز در مكه بودم. حضرت جواد(ع) با پدرش بود. امام علي بن موسي الرضا(ع) مشغول وداع با خانه خدا بود، طوافش كه تمام شد به جانب مقام ابراهيم رفت و در آن جا نماز خواند. حضرت جواد(ع) روي شانه موفق بود كه او را گرد خانه طواف مي‌داد. حضرت جواد به طرف حجر الاسود رفت و در آن‌جا مدتي نشست. موفق عرض كرد: فدايت شوم از جاي حركت كن. فرمود: من از جايم حركت نمي‌كنم تا خدا بخواهد، غم و اندوه در چهره‌اش آشكارا ديده مي‌شد.

موفق خدمت حضرت رضا(ع) رفت، عرض كرد: آقا حضرت جواد(ع) كنار حجرالاسود نشسته و از جاي حركت نمي‌كند. حضرت علي بن موسي الرضا(ع) نزد حضرت جواد آمده فرمود: عزيزم از جاي حركت كن. عرض كرد: پدرجان! نمي‌خواهم از اين مكان حركت كنم. فرمود: چرا؟ گفت: پدر جان چطور حركت كنم، با اينكه شما آن چنان از خانه خدا وداع كردي، مثل اينكه ديگر برگشت به اين خانه نداري. فرمود: عزيزم، حركت كن، حضرت جواد(ع) از جاي حركت نمود.

بحار الانوار، ج 12، ص 52 ـ 53


| شناسه مطلب: 82413