گزارش همایش ایرانیان

ایرانیان مقیم خارج از کشور در همایش ایرانیان: لذت حج برای همیشه می‌ماند وقتی قرار شد همایش ایرانیان مقیم خارج از کشور برگزار شود، اولین سؤالی که در ذهن نقش می‌بندد چرایی حج آمدن ایرانی‌هایی است که به هر دلیلی وطن را ترک کرده‌اند. قبل از اینکه جمع به ح

ايرانيان مقيم خارج از كشور در همايش ايرانيان:

لذت حج براي هميشه مي‌ماند

وقتي قرار شد همايش ايرانيان مقيم خارج از كشور برگزار شود، اولين سؤالي كه در ذهن نقش مي‌بندد چرايي حج آمدن ايراني‌هايي است كه به هر دليلي وطن را ترك كرده‌اند. قبل از اينكه جمع به حج آمده آنها را ببينم فكر مي‌كردم نه حال و هواي ما را دارند و نه درك نسبتا عميقي به حج و مناسك آن. گفتم شايد آمده‌اند گردشي كنند و حالا مكه و مدينه را هم ديده باشند.

همايش ايرانيان صبح روز يكشنبه آغاز شد و جمع كثيري از ايراني‌هاي مقيم خارج از كشور به سالن همايش‌هاي بعثه آمدند. هموطناني بودند از آمريكا، آلمان، هلند، كانادا و خيلي از كشورهاي ديگر. رديف جلو هم طبق معمول رؤسا نشسته بودند و قبل از آغاز مراسم، وزارت خارجه‌اي‌ها با سازمان فرهنگ و ارتباطي‌ها خوش و بش مي‌كردند. مسئولين بعثه بودند و چند تن از روحانيوني كه چهره‌هاشان آشنا بود. تا انتهاي سالن هم پر بود از ايراني‌هايي كه نمي شناختمشان.

حرف‌ها و سخنراني‌ها شروع شد و اين فرصت خوبي بود براي خبرنگاران و بچه‌هاي صدا و سيما كه سراغ ميهمانان بروند و گوشه كنار مراسم كمي آنها را به حرف‌هاي دلشان بكشانند. كافي بود به چشم‌هاي آنها كه با خبرنگاران حرف مي‌زدند و آنها كه روي صندلي، ساكت نشسته بودند نگاه كني تا بفهمي در مورد آنها كمي اشتباه قضاوت كرده‌اي.

سراغ چند تايي از آنها رفتم تا حرف‌هاي آنها را درباره حج و آمدنشان بشنوم. سراغ يكي از آنها كه رفتم آنقدر لهجه اصفهاني‌اش غليظ بود كه فكر كردم اشتباه كردم و در خارج از كشور زندگي نمي‌كند اما دكتر عليرضا رشيدي 20 سال است در آلمان زندگي مي‌كند. او مي‌گفت: "در زندگي‌ام هر وقت مي‌خواهم خطايي انجام دهم، ياد كعبه كه مي‌افتم همه چيز تغيير مي‌كند و مسيري ديگر مي‌روم." رشيدي چهارمين بار است كه به حج آمده و وقتي از او مي‌پرسم كه چرا چهار بار آمده، مي‌گويد كه اشتباه كردم. "اشتباه كردم كه بيشتر از اين نيامدم، مي‌توانستم 20 بار به سفر حج بيايم و پشيمانم كه چرا 16 سفري كه مي‌توانستم بيايم، نيامده‌ام." حرف حس و حال مسجدالحرام كه به ميان مي‌آيد، بهترين مطلبي كه مي‌توان نوشت درباره اشك‌هايي است كه پهناي صورتش را خيس عشق كرده بود. به قول خودش "برج بلند، فروشگاه بزرگ، كامپيوتر خوب، پارك زيبا و همه اينها لذت‌هايي زودگذر و لحظه‌اي است كه لذت هيچ كدام براي من نمي‌ماند اما سفر حج است كه وقتي برمي‌گردي تازه لذت آن ذره ذره در وجودت مي‌نشيند و براي هميشه ماندگار مي‌ماند.

لازم نيست دنبال كسي بگردي تا حرف دل داشته باشد و زيبايي درونش را كشف كني. كافي است به چشم‌هايي كه گوشه‌اش خيس از شوق حضور شده‌اند نگاهي بيندازي تا متوجه قلب‌هايي شوي كه يك دفتر حرف براي گفتن دارند.

آيت الله ري‌شهري به اين فضا كه بدون تعارف پر از معنويت شده بود، وارد شد و به جمع صميمي هموطنان خارج از كشور پيوست. وقتي نماينده ولي فقيه در امور حج و زيارت سخنانش را شروع كرد، شايد اين جمع را كه ديد تصميم گرفت حرف‌هاي رسمي را رها كند و با اين جمع فقط درباره اسرار معنوي حج صحبت كند؛ با همين جمله ساده شروع كرد: "حج يك بعد ظاهري دارد و يك بعد باطني و اما بعد باطني آن..."

بعد از سخنان آيت الله ري‌شهري، حاج صادق آهنگران شروع كرد به خواندن. واقعيت اين است كه خود من گمان مي‌كردم صداي آهنگران كه يادآور روزهاي جبهه و جنگ است، چندان مورد توجه اين جماعت واقع نشود. حاج صادق خواند و خواند و جماعت ايراني (يك كم خارجي) آنقدر گريه كردند كه جماعت خبرنگار هم براي خود خلوتي در سالن همايش پيدا كرده بودند و در حال خود بودند. هيچ كس حرفي نمي زد. فكر كنم آهنگران هم مي‌خواست نخواند و به آواي گريه حاضران گوش بدهد.

احساس كردم نظر فقط يك نفر براي گزارش اين همايش بي‌انصافي است. به سراغ چند نفر ديگر هم رفتم كه بعضي‌هاشان را در اينجا مي‌آورم:

دكتر شهله، استاد دانشگاه گرانفولد انگلستان در رشته هوا فضاست. او حج را فرصتي براي صفر كردن كنتور مي‌داند و مي‌گويد: "وقتي حاجي به كشورش برمي گردد در مورد آن سؤالات زيادي از سوي ساكنين انگلستان مطرح مي شود. مسلمانان زيادي هم در انگليس به ديدن حاجي مي‌روند."

او با وجود تبليغات گسترده رسانه‌هاي غرب عليه مسلمانان مي‌گويد: "عموم مردم انگليس يك مسلمان را آدمي مي‌دانند كه به كسي آزار نمي‌رساند، دورغ نمي‌گويد، فساد نمي‌كند و در كل انسان‌هايي اخلاق‌مدار هستند." او از لحظه اي كه براي اولين بار خانه خدا را ديده است مي گويد: "قبل از ديدن كعبه گمان مي كردم با جلال و جبروت و يك شكوه مادي روبرو خواهم شد اما وقتي كعبه را ديدم همه آنها در ذهنم فرو ريخت؛ يك ساختمان بسيار بسيار ساده، پاك، بي‌آلايش و آرامش‌بخش."

اما مجتبي سابقي كه از هلند به حج امسال آمده، مي‌گويد: "در هلند همه نوع تفريح داريم؛ اما اين تفريحات روح ندارد و همه چيز زود تمام مي‌شود. انگار زندگي قرار است زود تمام شود؛ اما وقتي به بقيع مي‌آيم، وقتي كعبه را مي‌بينم، لذتي دارد كه انگار قرار است هميشه برايم بماند. من هنوز برنگشته‌ام، دلتنگ اينجا شده‌ام." مجتبي كه دانشجوي 28 ساله دوره دكتري كامپيوتري است مي‌گويد: "كاش بتوانم نور حج را حفظ كنم، كاش بتوانم اين معنويت را همراه خود تا آخر عمرم ببرم. كاش..." مجتبي مي‌گويد كه وقتي درسم تمام شود همه تلاشم را مي‌كنم تا به ايران برگردم. هر چند مشكلات زيادي براي برگشت هست، اما هر مشكلي باشد برمي‌گردم.


| شناسه مطلب: 82458