اصلاح الگوی مصرف فواید میانه‌روی در انفاق

فواید میانه‌روی در انفاق در لابه‌لای روایات در این زمینه، به دو فایده برای اعتدال در انفاق بر می‌خوریم که می‌توان آن را به عنوان فلسفه این حکم تلقّی کرد. الف) باقی ماندن تمکّن مالی برای انفاق‌های دیگر. در روایتی حضرت علی بن‌موسی الرّضا(ع) فرمود: «پدرم م

فوايد ميانه‌روي در انفاق

در لابه‌لاي روايات در اين زمينه، به دو فايده براي اعتدال در انفاق بر مي‌خوريم كه مي‌توان آن را به عنوان فلسفه اين حكم تلقّي كرد.

الف) باقي ماندن تمكّن مالي براي انفاق‌هاي ديگر. در روايتي حضرت علي بن‌موسي الرّضا(ع) فرمود: «پدرم مي‌فرمود: از اسراف وقت چيدن محصول اين است كه شخص با دو دست انفاق كند و هر دو كفّش را پر نمايد. و پدرم اگر مي‌ديد يكي از خدمتگزاران با دو دست پر، صدقه مي‌دهد بر او بانگ مي‌زد كه با يك دست عطا كن و قبضه‌اي بعدِ قبضه بده».1 در اين جا ممكن است مقصود حضرت از اينكه «قبضه‌اي بعد قبضه بده» اين باشد كه تمام آنچه مي‌خواهي انفاق كني، به يك نفر مده؛ بلكه به اندازه رفع ضرورت بدو عطا كن تا بتواني به ديگران نيز كمك كرده، از آنان هم رفع نياز نمايي.

باز حضرت صادق(ع)در حديثي فرمود: «خداوند چگونه انفاق كردن را به پيامبرش آموخت؛ زيرا شبي مقداري طلا در نزد رسول گرامي‌اش موجود بود و آن حضرت دوست نداشت آن مقدار طلا تا صبح در دست او بماند و همان شب تمام آن را صدقه داد و وقت صبح چيزي در نزد او نمانده بود، در همين حال نيازمندي رسيد و از او تقاضاي كمك مالي كرد و آن حضرت چيزي نداشت تا بدو بدهد، آن سائل حضرت را سرزنش كرد و رسول گرامي(ص) از اينكه نتوانسته بدان درخواست كننده چيزي بدهد، غمگين و ناراحت شد؛ زيرا حضرت در مقابل مؤمنين داراي قلبي رؤوف و مهربان بود. پس از آن، خداوند روش انفاق را با اين آيه به نبيّ گرامي‌اش تعليم فرمود: و دستت را بسته به گردنت قرار نده و آن را به تمامي باز نكن كه در نتيجه بنشيني؛ در حالي كه منقطع از مال بماني و مورد ملامت قرار بگيري. خداوند با اين آيه به پيامبرش مي‌گويد: مردم از تو درخواست كمك مي‌كنند و عذر تو را نمي‌پذيرند. وقتي تمام مال خود را انفاق كني دست خويش را از مال و سرمايه‌ات كوتاه كرده‌اي».2

از اين دو حديث شريف استفاده مي‌شود كه از مهم‌ترين فوايد و ثمرات رعايت ميانه‌روي و اعتدال در انفاق، باقي ماندن توانايي مالي جهت كمك به نيازمندان ديگر و امكان دستگيري از آنهاست و بديهي است اگر انسان بتواند با مقدار مالي كه در اختيار او هست، تعداد بيشتري از محرومين را از سختي فقر نجات دهد، بهتر است اين‌گونه عمل كند تا اينكه تمام آن را به يك نفر بدهد و چه بسا اين عمل در شرايطي كه منجر به صدمه و يا تلف نيازمند ديگري بشود، حرام نيز باشد.

ب) وجود تمكّن مالي براي تأمين نيازمندي‌هاي شخصي و خانوادگي كه در اسلام امري واجب شمرده شده است. حضرت امام‌باقر(ع) فرمود:‌ «فلان شخص از انصار ـ كه حضرت او را نام بردـ داراي مزرعه‌اي بود. هرگاه محصول آن را جمع مي‌نمود، تمام آن را صدقه مي‌داد و خود و عيالش تهيدست مي‌ماندند. سپس خداوند اين عمل را اسراف قرار داد».3

باز يكي از اصحاب حضرت صادق(ع)مي‌گويد: «من در خدمت آن حضرت بودم كه نيازمندي رسيد و درخواست كمك كرد. حضرت او را مورد لطف و عطاي خويش قرار داد. بعد از او فقر ديگري رسيد بدو هم كمك نمود، پس از او باز ديگري به حضور آن حضرت رسيد، بدو نيز مساعدت نمود. سپس شخص چهارمي آمد و درخواست كمك كرد كه حضرت به او فرمود: خدا روزي تو را وسيع گرداند. بعد فرمود: اگر شخصي داراي سي يا چهل هزار درهم مال باشد و بخواهد چيزي از آن براي خود باقي نگذارد و همه آن را در راه خير به مصرف برساند و اين كار را انجام دهد و تهيدست بماند، از آن سه كسي خواهد بود كه دعايشان مستجاب نمي‌شود. من به حضرت عرض كردم آنها چه كساني هستد، فرمود: يكي از آنها شخصي است كه داراي مال و ثروتي باشد و همه آن را در راه صحيحي انفاق كند، بعد بگويد: پروردگارا به من روزي عنايت نما، كه در جواب گفته مي‌شود: آيا قرار ندادم براي تو راهي به طلب روزي».4

قسمت پاياني حديث شريف اشاره به مفاد بسياري از رواياتي است كه در آنها به ذكر چندين دسته - كه دعاي آنان مردود و بي‌اعتبار است - پرداخته شده است. در بعضي از آنها سه گروه و در برخي چهار و در ديگري بيشتر از آن نامبرده شده و با تعبيرات گوناگون به ما رسيده و تقريباً در تمام آنها گروه مسرفان ذكر شده است. همان‌ها كه همه ثروت خود را انفاق مي‌كنند و پس از آنكه به فقر و پريشاني دچار مي‌شوند، از خداوند طلب روزي مي‌نمايند كه جواب خدا بدان‌ها اين است كه: «مگر به تو روزي ندادم، چرا [در انفاق] اسراف كردي و ميانه‌روي در پيش نگرفتي تا به فقر و پريشان‌حالي گرفتار آمدي».5

پي‌نوشت‌ها

1. وسائل الشيعه، ج‏6، باب 16 از ابواب زكاة غلاّت.

2. الميزان، ج‏13، ص‏105.

3. وسائل الشيعه، ج‏6، باب 16، ابواب زكاة الغلاّت، ص‏139.

4. همان، ج‏6، باب 23 از ابواب الصدقة، ص‏293.

5. همان، ج‏4، باب 50 از ابواب الدعاء.


| شناسه مطلب: 82663