اضطراب در حج و راههای مقابله با آن
اضطراب در حج و راههای مقابله با آن محمد حسین شریفی نیا مقدمه موضوع این نوشتار در بارة تأثیر نگرانی و اضطراب بر نارسایی عملکرد حجاج در انجام مناسک حج است؛ اما پیش از پرداختن به موضوع، بیان چند مقدمه ضروری است: 1. خداوند در قرآن کریم میفرماید: «خانة
اضطراب در حج و راههاي مقابله با آن
محمد حسين شريفي نيا
مقدمه
موضوع اين نوشتار در بارة تأثير نگراني و اضطراب بر نارسايي عملكرد حجاج در انجام مناسك حج است؛ اما پيش از پرداختن به موضوع، بيان چند مقدمه ضروري است:
1. خداوند در قرآن كريم ميفرمايد: «خانة خدا محل امنيت و آرامش انسانها است.» 1 با توجه به جامعيت مفاهيم قرآني، بيگمان، منظور از امنيت، تنها امنيت جاني و بدني نيست؛ بلكه احتمالاً امنيت رواني و معنوي هم ـ كه از آن به عنوان احساس آرامش ياد ميكنيم ـ در اين آيه مورد توجه ميباشد. بدين ترتيب ميتوان گفت خانة خدا، خانهاي است كه هر انساني وارد آن شود بايد از انواع اضطرابها، نگرانيها، دغدغهها و هر مسألهاي كه آرامش او را به هم ميزند، در امان باشد و اين مسأله همانطور كه بزرگانِ تفسير نوشتهاند، جنبة تشريعي و امري دارد؛ گويا به متوليان امر دستور ميدهد كه بايستي زمينة آرامش ميهمانان خدا از جنبههاي مختلف را فراهم كنند.
2. حج، به معناي «قصد» است و در اينجا يعني «قصد حركت از خود به خدا»؛ بر اين اساس، حج زمينة مناسبي است براي ايجاد تغيير و تحوّل در حاجي و از آنجاكه مهم ترين هدف حج، ايجاد تحول و دگرگوني معنوي و رفتاري و تغيير انسانهاست و يكي از پيششرطهاي هر نوع تحول و تغييري، وجود آرامش و فضاي بدون اضطراب و دغدغه براي افراد است. براي رسيدن به اين هدف مقدس بايد آرامش مطلوب را براي حجاج و زائران بيتالله فراهم نماييم.
3. طبق پژوهشهاي بيشمار روانشناختي، اضطراب و دلهره، عامل مزاحم نيرومند در بروز رفتار و تفكر صحيح است. وقتي انسان دچار اضطراب و دلهره ميشود، گويا مانعي در مسير شناختها و رفتارهاي سالم و سازندهاش به وجود ميآيد كه او را دچار مشكلِ دستپاچگي و سردرگمي ميكند. براي نمونه؛ همانطور كه وقتي كامپيوتر هنگ ميكند با اينكه اطلاعات موجود است و مانيتور سالم، اما اطلاعات موجود در هارد بالا نميآيد؛ اضطراب شديد هم همان كارِ هنگكردن در انسان را انجام ميدهد. وقتي اضطراب در فردي شكل ميگيرد با اينكه اطلاعات وجود دارد و زمينههاي رفتار صحيح و سالم نيز فراهم است، اما افكار معيوب به سراغ فرد ميآيد و رفتارهاي نادرست انجام ميدهد. دليل آن هم همين عامل مزاحم؛ يعني اضطراب است.
با نتيجهگيري از اين سه مقدمه، ميتوان گفت: پيششرط انجام يك حج سالم و باكيفيت، وجود آرامش و طمأنينه در زائر است. بدين ترتيب، هدف بحث حاضر اين است كه ببينيم اولاً: در حجاج و زائران بيتالله الحرام اضطراب و نگرانيِ شديد وجود دارد يا خير؛ ثانياً: اگر اضطراب آسيبزايي وجود دارد، علائم آن چيست؛ چه عواملي باعث به وجود آمدن آن ميگردد و در نهايت چه راهكارهاي عملي براي كاهش اضطراب ميتوان پيشبيني كرد.
اضطراب حجاج
براي بررسي اين موضوع كه آيا در حجاج ايراني اضطراب آسيبزا وجود دارد يا خير، دو راه وجود دارد: «پژوهش ميداني» و «مشاهدات رفتاري و باليني حجاج».
ابتدا پژوهشهاي ميداني انجام شده در اين زمينه را مرور ميكنيم. طي سالهاي اخير، به همت معاونت آموزش و پژوهش بعثه، پژوهشهاي ميداني متعددي انجام شده كه ميتوان به پژوهشهاي اجرا شده توسط آقايان دكتر كجباف (1384)، دكتر گلزاري (1383)، دكتر رحماني (1386)، دكتر عبدخدايي (1386) و دكتر شريفينيا (1387) اشاره كرد. نتايج به دست آمده از اين تحقيقات، نشاندهندة آن است كه ميزان اضطراب آسيبزا در حجاج، تا حدّي بالا است. البته تحقيقات مختلف، درجات متفاوتي از اضطرابِ كم تا اضطراب بسيار شديد را گزارش كردهاند ولي وجود ميزاني از اضطراب آسيبزا كه ميتواند در همة عملكرد حجاج اختلال ايجاد كند، در همة اين پژوهشها تأييد شده است. هر چند ممكن است تعداد افرادي كه دچار اين نوع اضطراباند، فراوان نباشد، اما از آنجا كه هدف بعثة مقام معظم رهبري و كارگزاران حج آن است كه همة حجاج، حجشان را درست انجام دهند، به همين دليل اگر حتي 5 درصد تا 10 درصد زائران هم دچار اضطراب باشند، بعثه رهبري و سازمان حج بايد براي همين مقدار هم راه حلي ارائه كند.
افزون بر پژوهشهاي علمي، مشاهدات باليني پزشكان، روحانيون و ساير دستاندركاران امر حج هم بيانگر اضطراب شديد در تعداد قابل توجهي از زائران است؛ براي مثال، در حج 1387 كه نگارنده پيگير اين امور بود، هيأت پزشكي مستقر در بعثه اعلام كرد كه پرمصرفترين داروها، بعد از داروهاي بيماريهاي مسري و رايج؛ مانند سرماخوردگي و آنفلوآنزا، داروهاي مسكّن و آرامبخش بوده است كه نشاندهندة ميزان بالاي اضطراب در زائران، به ويژه زنان و سالمندان است.
طبق گزارش پزشكان مستقر در كاروانها، بيشتر شكايات زائران از سردرد، شكمدرد، بيخوابي و ... بوده است كه عمدتاً ناشي از وجود اضطراب و استرس در زائران است. البته اين بحث عمدتاً ناظر به حج تمتع است و احتمالاً اين مشكلات در عمرهگزاران، به دليل سادگي اعمال، كوتاه بودن مدت آن و اينكه تعداد قابل توجهي از آنان چند بار به حج يا عمره مشرف شدهاند، كمتر ديده ميشود.
بنابراين، امروزه هيچ يك از مسؤولان حج در اين واقعيت شك ندارند كه تعدادي از زائران دچار اضطراب و دلهرة شديد هستند و گاهي رفتارهايي از آنها سر ميزند كه موجب بر هم خوردن اعمال يا احتمالاً از بين رفتن ارزش تحوّلي حج در آنها ميشود. البته لازم به ذكر است كه بخشي از اين اضطرابها طبيعي است؛ زيرا:
اولاً: خود سفر اضطراب دارد و تمهيدات و مقدمات و مؤخرات آن، انسان را نگران ميسازد.
ثانياً: اين سفر خارجي است و سفر خارجي براي كساني كه نوبت اولشان است، اضطراب بيشتري توليد ميكند.
ثالثاً: اين سفر همراه با اعمال و مناسك ويژهاي همراه است كه آن هم باعث افزايش اضطراب ميشود.
رابعاً: عوامل اضطرابي فراواني نيز در طول سفر رخ ميدهد كه روي هم رفته اضطراب زيادي را در زائران به وجود ميآورد.
اضطراب چيست؟
اضطراب عاملي روانشناختي است كه موجب اختلال در سيستم جسمي، شناختي و رفتاري انسان ميشود؛ بهگونهاي كه فرد نميتواند به طور مناسب از تواناييهاي شناختيـ رفتاري خود استفاده نمايد؛ در نتيجه موجب اختلال در عملكرد فرد ميشود.
برخي از علايم اضطراب به شرح زير است:
الف) نشانه هاي جسمي: تپش قلب بالا، احساس سرگيجه، خيلي داغ يا خيلي سرد شدن بدن، خشكي شديد دهان و گلو، رنگپريدگي صورت، تهوع و استفراغ در اضطرابهاي شديد، تكرر ادرار، لرزش دست و پا، انقباض و سفت شدن عضلات كه اگر مدتي استمرار داشته باشد، ميتواند به دردهاي عضلاني مزمن مانند درد در ناحية پشت، كمر و بازوها منجر شود؛ مشكلات گوارشي نظير يبوست، اسهال و ... ، از دست دادن انرژي و احساس ضعف و بيحالي، احساس فشار و سوزش در قسمت سينه و قلب و شكايت از دردهاي مبهم جسماني، مهمترين نشانههاي بدني اضطراب و فشار رواني به شمار ميروند.
ب) علائم رفتاري: انساني كه دچار اضطراب ميشود، به لحاظ رفتاري بيقرار است؛ زياد آه ميكشد، رفتارهايش اغلب اجتنابي است، يعني از روبهرو شدن با موقعيتها و انجام اعمال و رفتارهاي طبيعي اكراه دارد، زود عصباني ميشود، ميزان حساسيت او بالا ميرود و نسبت به مسائل ساده، واكنش شديد نشان ميدهد، صبر و تحمل چنين فردي طبق معمول كم ميشود، از خودش، محيط و اطرافيان پيوسته گله و شكايت ميكند، نسبت به همه چيز بدبين ميشود و نااميدي به او دست ميدهد.
اين افراد اغلب بهانهگير ميشوند و درگيري و تندخويي در آنها زياد و حافظة آنها كم ميشود؛ به همين علّت معمولاً مناسك را زود فراموش ميكنند و از نزديكشدن به ايام تشريق هراس دارند. در خانمها اضطراب، موجب به هم خوردن سيكل پريود ميشود؛ به طوري كه در آستانه انجام اعمال، با وجود تنظيمها و پيشبينيهاي قبلي، مبتلا به علايم پريود شده و دچار مشكل ميگردند.
اين موارد، پارهاي از علايم اضطراب ميباشد كه ممكن است در زائران و حجاج
ديده شود.
علل اضطراب و نگراني
همانطور كه گذشت، وجود بخشي از علل اضطراب در ماهيتِ اين سفرِ استثنايي تا حدي طبيعي است و موضوع بحث ما نيست. آنچه ميخواهيم در اينجا به آن بپردازيم، عللي است كه توسط عوامل انساني، به ويژه روحانيون كاروانها قابل كنترل است.
* سخت نشان دادن اعمال؛ از مسائلي كه موجب اضطراب ميشود، سخت نشان دادن اعمال از سوي روحاني كاروان است؛ گاهي برخي از روحانيون در دشواري اعمال حج زيادهروي و اغراق ميكنند و اين موجب ميشود كه زائر احساس كند با اعمال دشوار و طاقتفرسايي روبروست، به حدي كه گاهي زائران حتي در انتخاب سنگريزه براي رمي جمرات كه كار راحتي است، دچار اضطراب و وسواس ميشوند.
* بزرگنمايي نتايج و پيامدهاي اشتباه در حج؛ روشن است كه نتايج اشتباه در اعمال را بزرگ و پر اهميت جلوه دادن هم بسيار اضطرابزا و دلهره آفرين است.
* كمشدن فضاي شادي؛ در بعضي از كاروانها، فضاي شوخي، صميميت و روانبودن ابراز عواطف پايين است، بهطوري كه گاهي اين مسائل با معنويات حج ناسازگار پنداشته ميشود!
* پيشآمد و بروز حوادث ناگوار؛ ممكن است گاهي براي افراد كاروان پيشامد و حادثهاي رخ دهد؛ مانند گمشدن زائر، شيوع بيماري، بازداشت يا تصادف و... كه اينها نيز ميتواند موجب اضطراب ساير زوار شود.
* بزرگسالي، كم سوادي و جدايي مادر از كودك؛ افراد خاص و كمتوان حاضر در كاروان مانند افراد مسن، بيسواد يا كم سواد، مادران داراي بچة شيرخوار كه كودك خود را در وطن جا گذاشتهاند نيز در معرض اضطراب هستند.
* شلوغي و كثرت جمعيت؛ ازدحام جمعيت در مكه و مدينه كه براي بيشتر افراد، پديدهاي نسبتاً بديع و جديد است نيز ميتواند در برخي افراد باعث افزايش اضطراب شود.
اين نكته را يادآوري كنيم كه به لحاظ روانشناختي، اضطراب تاحدودي شبيه بيماريهاي مُسري است؛ يعني وقتي فردي، در ميان جمعي دچار اضطراب ميشود، به سرعت همانند موج در حالِ گسترش، به ديگران نيز سرايت ميكند؛ به همين جهت، افراد مضطرب نه تنها خودشان نگران ميشوند، كه هماتاقيها و نزديكان و اطرافيانشان را هم مضطرب ميكنند.
راهبردهاي مقابله با اضطراب
البته عوامل اضطرابآفرين، بيش از موارد ياد شده است؛ ولي در اين نوشته، به همين مقدار بسنده كرده، به راهبردهاي مقابله با آن ميپردازيم.
به منظور كاهش اضطراب در حجاج بيتالله الحرام، بايد چند اقدام اساسي انجام بگيرد؛ مانند آموزش مهارتهاي روانشناختي به روحانيون محترم كاروانها. روشن است كه روحاني كاروان تنها متصدي اعمال عبادي زائران نيست؛ بلكه پدر روحاني آنان هم محسوب ميشود. بنابراين، اگر روحاني كاروان خود را به مثابة پدر همة اعضاي كاروان بداند، موظف است در حوادث و ناملايمات به آنها آرامش بدهد و در مواقعي كه آنها دچار ناراحتي و رنج ميشوند، از رنج، دغدغه و اضطراب برهاند.
بيگمان اين كارها نياز به مهارت دارد و بدون آشنايي با مهارتهاي آرامسازي و مقابله با اضطراب نميتوان در كسي آرامش ايجاد كرد؛ از اين رو، روحاني كاروان بايد:
اولاً: با علل پديدآيي، علائم جسمي و رفتاري و همچنين پيامدها و عوارض اضطراب ـ كه مختصري از آن بيان گرديد ـ آشنا باشد.
ثانياً: بر فنون آرامسازي و تكنيكهاي كاهش اضطراب مسلّط باشد كه در ادامه به چند نمونه از اين روشها و فنون ميپردازيم:
1. آشنايي با كمكهاي اولية آرامسازي؛
آگاهي از اصول اوليه وكلي آرامسازي، بسيار مفيد است و در موقعيتهاي مختلف كاربرد دارد؛ بهطور مثال، اگر فردي در هواپيما دچار اضطراب شود، ميتوان به او گفت: آرام باش، چيز مهمي نيست. سعي كن روي صندليات راحت و آسوده بنشيني و چند بار نفس عميق بكشي؛ دكمههاي پيراهنت را بازكن واندكي آب ميل كن و از شخصيكه كنار او نشسته خواهشكنيم، آرام دستش را روي دست او بگذارد و با اوسخن بگويد. همين چند عمل ساده موجب رفع نگراني و اضطراب شديدِ ناشي از اولين تجربة مسافرت با هواپيما ميگردد وآرامش خود را باز مييابد.
2. آموزش روش مثبتانديشي؛
مثبتانديشي يعني به جاي انديشيدن به حوادث و رويدادهاي منفي، به رويدادهاي مثبت فكر كنيم. كاربرد صحيح اين روش موجب ميشود، شخص از افكار نگرانكنندهاي كه پيوسته او را در حالت تنش قرار ميدهد، نجات يابد و تا حدي به آرامش برسد.
3. ساده سازي احكام شرعي و مناسك حج؛
روحانيون بايد بكوشند با شيوههاي مختلف، انجام اعمال ديني و مناسك حج را راحت و آسان نشان دهند. شايد به نظر بيايد اگر عملي سادهسازي شود، ممكن است افراد به آن كمتوجهي كنند و آن عمل را دستكم بگيرند در حالي كه اينگونه نيست و معمولاً در اغلب حجاج دغدغة دشواري مناسك حج وجود دارد؛ به همين جهت اگر روحاني كاروان هم، با دشوار نشان دادن اعمال، بر اين دغدغه بيفزايد، فقط اضطرابافزايي كرده است. اما اگر با شيوههاي متنوع و بيان زيبا به افراد يادآوري كند كه مناسك حج، اعمالي ساده، ولي دقيق هستند كه هر ساله ميليونها انسان؛ اعم از پير و جوان و زن و مرد، حتي كودكان و نوجوانان آن را انجام ميدهند و همة اعمال به راحتي قابل انجام هستند و... اعتماد به نفس زائران بالا رفته و نگراني آنها كمتر ميشود.
4. ارائة آموزش هاي خودآرامسازي به زائران؛
راهكار ديگر، آموزش مهارتهاي خودآرامسازي به حجاج و زائران بيتالله الحرام است كه ميتوان آن را از طريق لوح فشرده (CD) يا نشرية زائر، كه در ايام حج منتشر ميشود و از ظرفيت رسانهاي آموزشي مطلوبي برخوردار ميباشد، آموزش داد.
5 . حضور روان شناسان آشنا با مسائل ديني در حج؛
همانطوركه براي حفظ سلامتِ بدني و جلوگيري از بيماريهاي جسمي، هيأت پزشكي حج تشكيل گرديده و در ستاد هر منطقه درمانگاه و پزشك پيشبيني و در نظر گرفته شده، لازم است براي حفظ سلامت رواني و جلوگيري از آسيبهاي روانشناختي، تعدادي روانشناس آشنا با معارف ديني و احكام شرعي، در خدمت زائران باشند. حال اگر براي هر كاروان، اعزام يك روانشناس مقدور نيست، لااقل در هر هتل يك روانشناس آگاه به مسائل حج و ورزيده در مسائل روانشناختي حضور داشته باشد تا مشكلات روحي و رواني زائران به او ارجاع شود. در حال حاضر اين مسائل اغلب به پزشك كاروان ارجاع داده ميشود و چون پزشكان معمولاً در اين زمينه تخصص كافي ندارند، نهتنها مشكلات حل نميشود، بلكه گاهي تشديد هم ميشود.
اينها برخي از روشها و راهكارهاي مقدماتي است كه در اين مجال كوتاه، امكان طرح آنها وجود داشت. بيترديد علل پديدآيي اضطراب و راههاي درمان و كنترل آن، بسيار گستردهتر از آن است كه در يك جلسه تمام جوانب آن بررسي شود. در واقع هدف اين نشست، تبيين اهميت موضوع و جلب توجه مسؤولان به ضرورت انجام اقدامات بايسته در اين زمينه ميباشد كه اميدوارم اين هدف حاصل شود.
پاسخ به چند پرسش
پرسش: در بحث كاهش اضطراب، ممكن است اين پرسش مطرح شود كه براي بعضي از امور مهم شرعي، بايد نوعي دلهره و دغدغه در انسانها ايجاد كرد؛ مثلاً در روايت داريم كه پيامبر خدا(صلي الله عليه و آله) وقتي در بارة بهشت و جهنم سخن ميگفتند، مضطرب ميشدند، گويي كه آن را ميبينند يا وقتي صداي اذان به گوش ميرسيد، حالت متفاوت مييافتند. آيا اين اضطراب هم بايد برطرف شود يا چنين اضطرابي نه تنها حفظ كه لازم است تقويت هم بشود. در واقع چه مرزي است ميان اضطرابهاي بيمارگونه و مرضي و اضطرابهاي حركتآفرين و مثبت؟!
پاسخ: بيگمان براي انجام هركاري، ميزان معيني از اضطراب، هم طبيعي و هم ضروري است؛ زيرا براي وادار شدن انسان به حركت و تلاش و پيگيري، وجود اين مقدار اضطراب لازم است. به عنوان نمونه اگر نگران كسب معاش نباشيم، كار نميكنيم و اگر دغدغة كسب علم نداشته باشيم، اصلاً پاي درس نميرويم. وجود چنين دغدغهاي براي همة انسانها ضروري و حركتآفرين است؛ يعني افراد به خاطر رفع اين دغدغهها، به كار و فعاليت تمايل پيدا ميكنند. ميتوان اين نوع نگراني را اضطراب مثبت ناميد، اما وقتي اضطراب از حد معين بيشتر شود، موجب دستپاچگي و وقفه در عملكرد صحيح شخص ميگردد، به عبارت ديگر، صفت اضطراب مانند پيوستاري است كه وقتي درجة آن از حدّ مشخص بالاتر رود از حالت سالم و برانگيزنده به حالت ناسالم و بازدارنده تبديل ميشود. نشانة حد مرضي، رفتارهاي اجتنابي است؛ يعني فرد به بهانههاي مختلف از روبهرو شدن با موضوع خودداري ميكند؛ مثلاً دانشآموزي كه دچار اضطراب امتحان شده، جدي درس نميخواند و خودش را با امور مختلف سرگرم ميكند يا زائر، مضطرب و گرفتار وسواس ميشود يا به جاي يادگيري مناسك، خودش را با كارهاي ديگر مانند خريد و گفت وگو با هماتاقيها مشغول ميكند. اين افراد، بيشتر از روش به تعويق انداختن استفاده كرده و پيوسته انجام كارها را به بعد موكول ميكنند.
پرسش: همه ميدانيم كه وجود مقداري اضطراب براي زائران ضروري است. چون اگر زائران نگران درستي اعمالشان نباشند، ديگر انگيزهاي براي حضور در جلسات آموزشي ندارند. بنابراين، نبايد اضطراب از حد معين كمتر شود؛ زيرا با بحران مواجه ميشويم و مشكلاتي در زمينة آموزش و يادگيري بروز خواهد كرد.
مسأله ديگر، بحث سادهسازي اعمال است. بايستي حد و مرز اين سادهسازي مشخص شود و سادهسازي مناسك حج باعث نشود اهميت اعمال و دقت حجاج پايين بيايد.
پاسخ: در مورد سادهسازي، تأكيد ميكنم كه منظور «سادهسازي» است نه «سادهانگاري». گاهي كاريرا ساده ميكنيم ولي اهميت آنرا از بين نميبريم؛ مثلاً آنرا طوري بيان ميكنيمكه شخص احساسكند به راحتي ميتواند آن را انجام دهد؛ بنابراين، بالا بردن اعتماد بهنفس و ايجاد اطمينان به توانايي و تلقين اين موضوع كه: «تو به راحتي ميتواني از پسِ مناسك حج برآيي و خداوند تكليف مَا لاَ يُطَاق نكرده و اعمال، مناسب حال عموم انسانهاست»، به معناي سادهانگاري نيست.
طبيعتاً هنگام ارائه آموزش به روحانيون، بايد تفاوت «سادهسازي» و «سادهانگاري» به خوبي تبيين شود؛ مثلاً يكي از راههاي سادهسازي، همراهكردن آموزش مناسك با تمرينهاي عملي و عينيسازي احكام است. نكتة ديگر اينكه هميشه حاصل اضطراب، رفتارهاي اجتنابي نيست؛ بلكه گاهي اضطراب موجب رفتارهاي تكراري ميشود كه به آن وسواس ميگوييم. اين اشخاص براي كاهش اضطرابشان، آن عمل را چندين بار تكرار ميكنند تا به اصطلاح، دلشان راضي شود.
بديهي است تكرار يك عمل ديني، موجب خستگي، زدگي و كاهش عمق معنوي آن عمل ميگردد؛ مثلاً وقتي فرد هنگام طواف اضطراب شمارش دارد، تمام حواسش به شمارش است كه آيا در شوط ششم قرار دارد يا هفتم و در نتيجه فرصت تمركز بر حال معنوي طواف و رابطه با صاحبخانه كمتر حاصل ميشود.
از ديگر ظرفيتهاي مهم حج، توليد دانش است و توليد دانش زماني ممكن است كه در آن پژوهش انجام شود. همه ساله حج برگزار ميشود و يك جامعة آماري بيبديل شكل ميگيرد و اين ظرفيت در سال يك بار بيشتر تكرار نميشود. اين فضا بهترين فرصت براي محقق است؛ براي اينكه بتواند سطحهاي مختلف را بررسي كند؛ مثلاً در عالم مسيحيت در زمينة اعمال مختلف عبادي و رابطة آنها با حالات روانشناختي پژوهشهاي فراوان داريم. اينكه عمل مثلاً روز يكشنبه چه مقدار موجب آرامش ميشود و مثلاً فلان دعا يا مناجات چه مقدار آرامشبخش است. اما در اينكه حج چه مقدار موجب آرامش ميشود، هيچ تحقيقي نداريم و دستمان از آمار و ارقام خالي است. هر ساله نظرسنجي ميشود اما تكراري است و اينكه مثلاً قبل از ايام تشريق چه تحولات شناختي يا فكري در زائر شكل ميگيرد و اينكه تفاوت حالات روانشناختي زوار قبل از ايام تشريق و بعد از آن چيست كار دشواري نيست اما زمينه آن در اين سالهاي متمادي هنوز فراهم نشده است و من معتقدم بايد از اين فضا براي توليد علم و ارائه آن به جامعة علمي جهاني براي اثبات و تأييد تأثيرگذاري مناسك حج بر ابعاد مختلف روانشناختي انسان و جامعهشناختي سود بجوييم.
پرسش: چه تفاوتي است ميان «خوف و خشيت» كه در قرآن و سيرة معصومين(عليهم السلام) به آن سفارش شده و «اضطراب روانشناسي» وجود دارد؟ همانطور كه ميدانيم در روايات آمده است كه امام سجاد(عليه السلام) هنگام گفتن لبيك بيهوش ميشد، يا امام صادق(عليه السلام) حالش به اندازهاي دگرگون ميشد كه نميتوانست لبيك بگويد. آيا اين موارد جزو مصاديق اضطراب است با اينكه اضطراب روانشناختي با آن متفاوت است؟
پاسخ: ميان «خوف» و «خشيت» ـ كه در حال اوليا و اهل معرفت مشاهده ميشود ـ و «اضطراب»، تفاوت اساسي وجود دارد. اوّلي ممدوح است و دومي مذموم؛ اولي حركتآفرين است و دومي بازدارنده و بالاخره اولي نشانة اوج كمال و دومي علامت استيصال و درماندگي است. انساني كه در لحظة احرام گريه ميكند كه آيا خداوند لبيك مرا ميپذيرد يا نه، اين حالتي است كه احساس معنوي و برانگيختگي و لحظههاي اوج را تجربه ميكند. اين حالت بسيار خوبي است و بحث ما ناظر به اين افراد نيست. آنچه در اين مقال مورد بحث است، اضطراب مرضي و بيمارگونه است كه موجب دستپاچگي، وسواس و آشفتگي رواني و رفتاري ميشود.
از نظر ابتلا به اضطراب هم، افراد كاروان با يكديگر متفاوتاند؛ چون اضطراب به لحاظ تكويني پديدهاي زيستي ـ محيطي است؛ يعني هم زيربناي زيستي دارد و هم ناشي از مشكلات موقعيتي و محيطي است؛ مثلاً بر هم خوردن تنظيم هورمونهاي داخلي و انتقال دهندههاي عصبي در افرادي كه بدكاري تيروئيد دارند و يا در خانمها هنگام عادت ماهانه، باعث اضطراب ميشود. درك اين حالات و كنارآمدن با اين تفاوتها و ارائة رهنمود متناسب با شرايط، هنر روحاني كاروان است.
پرسش: آيا انجام اينگونه كارها موجب تداخل كار روحاني با كار پزشك كاروان نميشود؟
پاسخ: در مورد تداخل كاري ميان روحاني و پزشك كاروان، توضيح اين نكته ضروري است كه در هر آسيبي دو مقام وجود دارد؛ يكي مقام پيشگيري و ديگري مقام درمان. مقام درمان هم به دو حالت تقسيم ميشود: آنگاه كه مشكل يا اختلال، سطحي و ساده مينمايد و زمانيكه عميق و مزمن شده است. بيترديد اقدامات پيشگيرانه بر عهدة روحاني كاروان است؛ زيرا او متكفّل مسائل رفتاري، رواني و معنوي زائران است. اما اگر اختلال عميق باشد و حالت بيمارگونه پيدا كند، پزشك كاروان مسؤوليت دارد. وظيفة روانشناسان هم در هتلها درمان كساني است كه از طرف روحاني، مدير و پزشك كاروان به وي ارجاع شدهاند.
جمعبندي
در جمعبندي كلي از مباحثِ مطرحشده، به اين نتيجه ميرسيم كه:
1. اضطراب منفي ـ كه باعث ركود، تنبلي و آسيب ميشود ـ به مقدار قابل توجّهي در ميان حجاج وجود دارد و بايد براي حل آن چارهاي انديشيد.
2. دو نوع عامل موجب اضطراب ميشود؛ يكي «عوامل عمومي» كه شامل مسائلي؛ مانند سفر خارجي، همراه بودن آن با اعمال و مناسك و وجود عوامل استرسزا و تنشآور در طول سفر. ديگري «عوامل اختصاصي» است؛ مانند دشوار نشان دادن اعمال، ارتباط نامناسب با زوار، وقوع حوادث پيشبيني نشده براي اعضاي كاروان و وجود افراد داراي مشكل در كاروان كه در كاروان تنش ايجاد ميكنند.
3. پيامدهاي منفي اضطراب، كه مهمترين آنها حاصل نشدن اهداف معنوي و تربيتي حج است؛ زيرا هيچ كس با اضطراب نميتواند به تعالي، تربيت و روح معنوي دست پيدا كند.
راهكارهايي كه براي حل اين مشكل مطرح شد، عبارتاند از:
* به روحانيون كاروانها آموزشهاي روانشناختي لازم ارائه شود و مهارتهاي آرامسازي را بياموزند.
* با سادهسازي احكام و نه سادهانگاري آن، انجام مناسك را براي زائران ممكن و راحت جلوه دهيم.
* روانشناسانِ آشنا با مسائل ديني و مناسك حج، در هتلها مستقر شوند و به زائران، روحانيون و مديران، خدمات روانشناختي و مشاورهاي ارائه كنند.
* از ظرفيتهاي اطلاعرساني حج؛ مانند نشرية زائر براي آموزش شيوههاي خودآرامسازي به زائران بيتالله استفاده شود.
منــابع
1. قرآن كريم، ترجمة محمدمهدي فولادوند. (1372). قم: دارالقرآن الكريم.
2. گلزاري، محمود. (1383). نظرسنجي از زائران عمرة دانشجويي. تهران: سازمان حج و زيارت.
3. پاول تروور، جي و سيمون جي انرايت. (1383). فشار رواني، اضطراب و راههاي مقابله با آن. ترجمه: عباس بخشيپور و حسن صبوري. مشهد: انتشارات بهنشر.
4. رحماني، جعفر. (1385). آسيبشناسي فرهنگي حج عمره و راههاي برونرفت. تهران: سازمان حج و زيارت.
5. شريفينيا، محمدحسين. (1387). نيازسنجي از حجاج بيتالله. تهران: سازمان حج و زيارت.
6 . كجباف، محمدباقر. (1384). ارزيابي عمرة دانشجويي. تهران: سازمان حج و زيارت.