بخش 13
* حج ابراهیمی و مبانی آن از دیدگاه امام خمینی ( قدس سره )
239 |
ميقات حج - سال هشتم - شماره سي ام - زمستان 1378
حج ابراهيمي و مباني آن از ديدگاه امام خميني ( قدس سره )
محمّد سبحاني نيا
حج ابراهيمي و غير ابراهيمي
مراد از حج ابراهيمي همان حجي است كه خداوند متعال آن را بر بندگانش واجب كرد و اعلام آن را از ابراهيم خليل الرحمان خواست ؛ { وَأَذِّنْ في النّاسِ بِالْحَجِّ } ( 1 ) و رسول گرامي اسلام ( صلّي الله عليه وآله ) در زمان خود آن را احيا نمود . بنابراين ، حج ابراهيمي همان حجّ حقيقي و واقعي است كه با انگيزه اي خاص و جهت تحقّق فلسفه مهمّ آن ، كه اظهار عبوديت الهي و نفي شرك و الحاد و رسيدن به قلّه كمال و سعادت است ، انجام مي گيرد . حج ابراهيمي تنها به انجام مناسك و اعمال ظاهري نمي انديشد ، بلكه افزون بر آن ، به عمق و باطن اعمال نيز نظر مي اندازد و در همه حالات ، آنها را مدّنظر دارد .
امام راحل ( قدس سره ) مي فرمايد :
« گردش به دور خانه خدا نشان دهنده اين است كه به غير از خدا گرد ديگري نگرديد و رجم عقبات ، رجمِ شياطين انس و جنّ است . شما با رجم ، با خداي خود عهد كنيد تا شياطين انس و ابرقدرت ها را از كشورهاي اسلامي عزيز برانيد . » ( 2 )
و در جاي ديگر مي فرمايد :
« در سعي بين صفا و مروه ، با صدق و صفا سعي در يافتن محبوب كنيد كه با يافتن او ، همه بافت هاي دنياوي گسسته شود و همه شك ها و ترديدها فرو ريزد و همه خوف و رجاهاي حيواني زايل شود . . . پس به منا رويد و آرزوهاي حقاني را در
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ حج : 27
2 ـ صحيفه نور ، ج 9 ، ص 224
240 |
آن جا دريابيد كه آن قرباني نمودن محبوب ترين چيز خويش در راه محبوب مطلق است . » ( 1 )
امام ( قدس سره ) در تبيين حج غير ابراهيمي ( حج جاهلي ) و يا حج آمريكايي مي فرمايد :
« چيزي كه تابه حال از ناحيه آگاهان و يا تحليل گران مغرض و يا جيره خواران ، به عنوان فلسفه حج ترسيم شده است اين است كه حج يك عبادت دسته جمعي و يك سفر زيارتي ـ سياحتي است . به حج چه كه چگونه بايد زيست و چطور بايد مبارزه كرد و با چه كيفيت درمقابل جهان سرمايه داري و كمونيسم ايستاد . به حج چه كه حقوق مسلمانان و محرومان را از ظالمين بايد ستاند . به حج چه كه بايد براي فشارهاي روحي و جسمي مسلمانان چاره انديشي نمود . به حج چه كه مسلمانان بايد به عنوان يك نيروي بزرگ و قدرت سوّم جهان ، خودنمايي كنند . به حج چه كه مسلمانان را عليه حكومت هاي وابسته بشوراند ، بلكه حج همان سفر تفريحي براي ديدار از قبله و مدينه است و بس ! » ( 2 )
امام ( قدس سره ) بلافاصله به حج ابراهيمي اشاره مي كند و مي فرمايد :
« حج براي نزديك شدن و اتصال انسان به صاحب خانه است و حج تنها حركات و اعمال و لفظ ها نيست و با كلام و لفظ و حركت خشك انسان به خدا نمي رسد . حج كانون معارف الهي است كه از آن محتواي سياست اسلامي را در تمام زواياي زندگي بايد جستجو نمود . حج پيام آور ايجاد و بناي جامعه اي به دور از رذايل مادي و معنوي است .
حج تجلّي و تكرار همه صحنه هاي عشق آفرين زندگي يك انسان و يك جامعه متكامل در دنياست . » ( 3 )
حج ابراهيمي تنها يك مناسك خشك و بي روح نيست بلكه سير و سلوك معنوي و عرفاني و طي منازل روحاني و دربرگيرنده ابعاد مختلف عبادي ، سياسي و اجتماعي است . امام راحل ( قدس سره ) احياكننده حج ابراهيمي بر اين موضوع تأكيد ورزيدند و در پيام ها و سخنراني ها ، فراگير بودن اين عبادت بزرگ را گوشزد نمودند و چه بسا با توجه به ابعاد گسترده حج است كه بر اين فريضه عظيم تأكيد فراوان شد و قرآن مجيد آن را حق مستقيم خداوند بر بندگان خواند ، آنجا كه فرمود : { وَللهِِ عَلَي النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنْ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلا . . . }
« حج خانه خدا ، حق خدا بر مردم است ، كساني كه استطاعت آن را دارند . » ( 4 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ همان ، ج 20 ، ص 18
2 ـ صحيفه نور ، ج 20 ، ص 227
3 ـ همان .
4 ـ آل عمران : 97
241 |
از اين رو است كه رهبر و دولت اسلامي موظف است درصورتي كه حج تعطيل شود ، مردم را به انجام آن مجبور كند و اگر توان مالي نداشتند از بيت المال امكان تشرّف را برايشان فراهم آورد تا خانه خدا خالي از زائر نباشد . امام صادق ( عليه السلام ) مي فرمايد :
« لو عطّل الناس الحجّ لَوَجَبَ عَلَي الإمام أنْ يجبرهم علي الحَجِّ اِن شاؤوا واِنْ أبوا فانّ هذا البيت وضع للحجّ » .
« اگر مردم حج را تعطيل كنند ، بر امام واجب است آنان را به حج وادارد چه بخواهند و چه نخواهند ؛ زيرا اين خانه براي حج نهاده شده است . » ( 1 )
امام راحل ( قدس سره ) با استفاده از كتاب وسنت ، ابعاد مختلف حجّ را به مسلمانان معرفي كرد و به قول يكي از بزرگان ، حج را در عصر حاضر اقامه نمود . در يكي از سخنراني هايش مي فرمايد :
« بيت الله الحرام و كعبه معظم ، زائرين عزيزي را در آغوش مي كشد كه حج را از انزواي سياسي و انحراف اساسي به سوي حج ابراهيمي و محمدي سوق داده و حيات آن را تجديد مي نمايند و بت هاي شرق و غرب را در هم مي شكنند و معناي قيام ناس و حقيقت برائت از مشركان را عرضه مي دارند . » ( 2 )
امام راحل ( قدس سره ) حجي را كه مشتمل بر ابعاد مذكور نباشد حج واقعي نمي داند و مي فرمايد :
« حج بي روح و بي تحرك وقيام ، حج بي برائت ، حج بيوحدت و حجي كه از آن هدم كفر و شرك برنيايد حج نيست . » ( 3 )
براي تبيين انديشه امام ( قدس سره ) بحث را در سه بخش مستقل پي مي گيريم :
الف ـ بعد معنوي حج ابراهيمي :
يكي از اساسي ترين ابعاد حج ابراهيمي ، بعد معنوي و عرفاني آن است . حج ميعاد عاشقان كوي الهي و شيفتگان وصل دوست و ورود به محضر خداست ؛ امام رضا ( عليه السلام ) اوّلين خصوصيت حج را همين امر ذكر مي كند و مي گويد :
« عِلَّةُ الحجِّ الوِفادَةِ اِلَي اللهِ » .
آنچه موجب وجوب حج گشته سفرمعنوي به سوي خداوند عزّ وجلّ است . » ( 4 )
امام بزرگوار در اين باره مي گويد :
« توجه داشته باشيد كه سفر حج سفر كسب نيست ، سفر تحصيل دنيا نيست ،
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ وسائل الشيعه ، ج 8 ، ص 15
2 ـ صحيفه نور ، ج 19 ، ص 197
3 ـ همان ، ج 20 ، ص 228
4 ـ وسايل الشيعه ، ج 8 ، ص 5
242 |
سفر الي الله است شما داريد به طرف خانه خدا مي رويد تمام اموري كه داريد انجام مي دهيد به طور الوهيت بايد انجام بدهيد سفرتان از اينجا كه شروع مي شود وفد الي الله است . سفر به سوي خداي تبارك و تعالي است . » ( 1 )
اين كلام برگرفته از سخن معصوم است ؛ علي ( عليه السلام ) مي گويد : « الحاجّ وَالْمُعْتَمِر وَفْدُ الله وَحَقّ عَلَي الله تعالي أن يُكْرِمَ وَفْدَهُ وَيُحبّوه بِالْمَغْفِرَة » .
« كساني كه حج يا عمره بجا مي آورند واردين بر خدا هستند و حق است بر خداوند متعال كه واردين خود را اكرام كند و با مغفرت و آمرزش آنها اظهارمحبت نمايد . » ( 2 )
بعد معنوي حج آن وقت معلوم مي شود كه با عبادات ديگر مقايسه شود . حج با مناسك خاص خود ، رياضت هاي خاصي را داراست كه در تزكيه نفس و ارتقاي درجات معنوي مؤثر است ؛ ترك وطن ، گذشتن از مال ، تجديد پيمان حضور در مشاعر و دورشدن از آمال و آرزوها و ترك منيت و خودخواهي و خودكامگي و غيره ، از جمله آن رياضت هاست . حضرت امام ( قدس سره ) جهات معنوي حج را متذكر شده ، مي گويد :
« حجاج محترم مواظب باشند كه رضاي غير خداوند را در اعمال خود شركت ندهند و جهات معنوي حج بسيار است و مهم آن است كه حاج بداند كه كجا مي رود و دعوت كي را اجابت مي كند و ميهمان كيست و آداب اين ميهماني چيست و بداند هر خودخواهي و خودبيني با خداخواهي مخالف است و با هجرت الي الله مباين و موجب نقص معنويت حج است . » ( 3 )
حج كلاس تهذيب نفس و ميدان نبرد با شياطين درون و برون است . هريك از مناسك و مشاعر گامي در جهت غناي روحي ، سعه صدر و كسب فضايل اخلاقي است و در حقيقت حج فرار انسان از ظلمت به سوي نور است . امام باقر ( عليه السلام ) در تفسير آيه مباركه فَفِرّوا اِلَي الله مي گويد :
« من الظلمة اِلَي الحج » ؛ « به سوي خدا بگريزيد » ؛ يعني از ظلمت به حج روآوريد . ( 4 )
قرآن مجيد فلسفه قرباني را كه يكي از مناسك حج است رسيدن به تقوا مي داند و مي گويد :
{ لَنْ يَنَالَ اللهَ لُحُومُهَا وَلاَ دِمَاؤُهَا وَلَكِنْ يَنَالُهُ التَّقْوَي مِنْكُمْ } .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ صحيفه نور ، ج 9 ، ص 238
2 ـ بحار الانوار ، ج 96 ، ص 8
3 ـ صحيفه نور ، ج 19 ، ص 199
4 ـ مستدرك الوسايل ، ج 8 ، ص 11
243 |
« گوشت ها و خون هاي اين قربانيان هرگز به خدا نمي رسد بلكه آنچه به خدا مي رسد تقوا و پرهيزكاري است . »
در روايات اسلامي بار معنوي حج آن چنان است كه بدون آن حج معنايي ندارد و اطلاق حاج بر كسي كه به اين بعد انسان ساز توجه نداشته باشد ، نادرست است . در مراسم حج شخصي خدمت امام سجاد ( عليه السلام ) عرض كرد : « ما أكثر الحجيج » . حج گزاران چه بسيارند ! حضرت در پاسخ او گفت : « ما أكثر الضّجيج وأقلّ الحَجيج » ؛ « چقدر ناله ها زياد است و حاجي كم . » ( 1 ) سفر حج فرصت مناسبي براي خودسازي و پرورش فضايل اخلاقي است .
امام راحل ( قدس سره ) احياگر حج ابراهيمي در عصر حاضر ، براي دست يابي به مقاصد معنوي حج ، عمل كردن به مناسك به طور صحيح را مورد تأكيد قرار داده ، مي گويد :
« مراتب معنوي حج كه سرمايه حيات جاودانه است و انسان را به افق توحيد و تنزيه نزديك مي نمايد ، حاصل نخواهد شد مگر آنكه دستورات عبادي حج به طور صحيح و شايسته و موبه مو عمل شود . » ( 2 )
همچنين حصول ابعاد ديگر حج ؛ اعم از سياسي واجتماعي را متوقف بر تحقّق بعد معنوي حج مي داند و مي گويد :
« بعد سياسي و اجتماعي آن حاصل نمي گردد مگر آن كه بعد معنوي و الهي آن جامه عمل پوشد و لبيك هاي شما جواب دعوت حق تعالي باشد و خود را محرم براي وصول به آستانه محضر حق تعالي نماييد ولبيك گويان براي حق نفي شريك به همه مراتب كنيد و از خود كه منشأ بزرگ شرك است به سوي او جل وعلا هجرت نماييد . . . و اگر جهات معنوي به فراموشي سپرده شود گمان نكنيد كه بتوان از چنگال شيطان نفس رهـايي يابيـد و تا در بند خويشتن خويش و هواهاي نفساني خود باشيد نمي توانيد جهاد في سبيل الله و دفاع از حريم الله نماييد . » ( 3 )
ب ـ بعد اجتماعي حج ابراهيمي :
يكي از مهم ترين ابعاد حج كه وجه مميز حج ابراهيمي با حج غير ابراهيمي است بعد اجتماعي ، حج است . از آنجا كه اسلام ديني اجتماعي است احكامي كه در اين دين وضع شده خالي از بعد اجتماعي نيست ، حتي اگر به صورت فردي اقامه گردد و نمونه بارز آن حج است . قرآن مجيد دراين باره مي گويد :
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ سفينة البحار ، ج 2 ، ص 71
2 ـ صحيفه نور ، ج 19 ، ص 44
3 ـ همان .
244 |
{ وَأَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجَالا وَعَلَي كُلِّ ضَامِر يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجّ عَمِيق * لِيَشْهَدُوا مَنَافِعَ لَهُمْ وَيَذْكُرُوا اسْمَ اللهِ فِي أَيَّام مَعْلُومَات . . . } . ( 1 )
« مردم را براي حج دعوت كن تا پياده و سواره بر مركب هاي لاغر از هر راه دور بيايند تا شاهد منافع گوناگون خويش باشند و نام خدا را در ايام معيني ببرند . »
آيه فوق به صراحت بيان مي كند كه حج مشتمل بر منافع دنيوي و اخروي است ، چون هيچگونه محدوديتي در واژه « منافع » نيست . تمام منافع و بركات معنوي و مادي و فوايد فردي و اجتماعي را شامل مي شود و در روايتي از امام صادق ( عليه السلام ) نقل شده كه آن حضرت گفت : « منافع دنيا و منافع آخرت ، هر دو را در بر مي گيرد . » ( 2 )
در آيه ديگر قرآن مجيد مي فرمايد : { جَعَلَ اللهُ الْكَعْبَةَ الْبَيتَ الْحَرام قِياماً لِلنّاس } ؛ « خداوند كعبه ، بيت الحرام را وسيله اي براي سامان بخشيدن به كار مردم قرار داده است . » ( 3 )
با توجه به وسعت معناي « قياماً للناس » ، مسلمانان مي توانند در پناه اين خانه و دستور سازنده حج كارهاي خود را سامان بخشند .
در روايتي از امام رضا ( عليه السلام ) ، منافع سرشار حج و ابعاد عبادي ـ اجتماعي آن ذكرشده است . آن حضرت پس از ذكر منافع معنوي ، به منافع مادي مي پردازد و مي گويد :
« تجديد الحقوق وخطر الأنْفُس عَنِ الْفساد وَمَنْفعة من في الْمشرق و المغرب وَمَنْ في البَرّ والْبَحْر و ممّن يحجّ و ممّن لا يحجّ من تاجر وجالب و بايع و مشتر وكاتب ومسكين وقضاء حوائج أهل الأطراف المواضع الممكن لهم الاجتماع فيها كذلك ليشهدوا منافع لهم » . ( 4 )
« در اين سفر زائر بيت موفق به تجديد حقوق و وادار كردن نفس به تقوا و حفظ نفس از فساد مي گردد . اين سفر منبع خير و بركت برا ي اهل شرق و غرب و اهل آب و خشكي است و نيز براي كسي كه حج مي گزارد و آن كه در اين مسير نسيت از تاجر فراهم كننده جنس و فروشنده و خريدار و نويسنده و از كار افتاده و خلاصه برنامه حج ، برآورنده حوائج مردم اطراف آن سرزمين و مواضعي است كه اجتماع براي اهل آن ممكن است تا شاهد بهره هاي آن براي خود باشند . »
به طوركلي مي توان ابعاد اجتماعي
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ حج : 28ـ27
2 ـ تفسير نمونه ، ج 14 ، ص 72
3 ـ مائده : 97
4 ـ بحار الانوار ، ج96 ، ص32
245 |
حج ابراهيمي را در چند محور مورد بررسي قرار داد :
1ـ شناخت ملل مختلف و ارزيابي امكانات :
موسم حج مناسب ترين و بهترين فرصت براي آشنايي و ارتباطات مسلمانان با يكديگر است . امام صادق ( عليه السلام ) در پاسخ به پرسش علّت تشريع حج مي گويد :
« اِنَّ اللهَ خَلَقَ الْخَلْقَ . . . وَأَمَرَهُمْ بِما يَكُونُ مَنْ أمرِ الطّاعةِ في الدّينِ وَمَصْلَحَتِهِم مِنْ أَمْرِ دُنْياهُم فَجَعَلَ فِيه الإجْتماع مِنَ الشَّرْقِ وَالْغَرْبِ وَلِيَتَعارَفُوا » .
« خداوند مردم را آفريد . . . و آنچه از دستورهاي ديني و مصلحت هاي دنيوي آنان بود مقرر داشت . پس حج را تشريع كرد تا مردم از شرق و غرب گرد هم آيند و با يكديگر آشنا شوند . » ( 1 )
حج مركز اجتماع سالانه جهاني مسلمانان است كه در آن مراسم معارفه عمومي انجام مي گيرد . امام راحل ( قدس سره ) دراين باره مي گويد :
« حج بهترين ميعادگاه معارفه ملّت هاي اسلامي است كه مسلمانان با برادران و خواهران ديني و اسلامي خود از سراسر جهان آشنا مي شوند . » ( 2 )
البته اين آشنايي و معارفه زمينه بررسي مشكلات امت اسلامي را فراهم مي كند .
امام همچنين مي فرمايد :
« حج براي اين است كه مشكلات يك سال مسلمين را بررسي كنند و درصدد رفع مشكلات برآيند . » ( 3 )
بر اين اساس در طول تاريخ حتي در دوران هاي خفقان باري كه خلفا و سلاطين جور اجازه نشر احكام اسلامي را به مسلمانان نمي دادند ، آنها با استفاده از اين فرصت ، مشكلات خود را حل مي كردند و با تماس گرفتن با ائمه معصوم ( عليهم السلام ) و علماي بزرگ دين ، معضلات فكري و فرهنگي خود را برطرف مي ساختند .
2ـ تحكيم وحدت بين مسلمانان :
در ميان احكام اجتماعي اسلام ، شايد كمتر مسأله اي را بتوان يافت كه به اندازه « وحدت » از آن سخن رفته باشد . دهها آيه قرآن به صورت مستقيم و غيرمستقيم درباره وجوب وحدت و پرهيز از اختلاف ديده مي شود . در اينجافقط به دو مورد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ وسايل الشيعه ، ج 8 ، ص 9
2 ـ صحيفه نور ، ج 20 ص 131
3 ـ همان ، ج 18 ، ص 66
246 |
اشاره مي كنيم :
قرآن مجيد وحدت و تأليف بين قلوب را از نعمت هاي الهي مي داند و مي فرمايد :
{ وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَمِيعاً وَلاَ تَفَرَّقُوا وَاذْكُرُوا نِعْمَةَ اللهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَاناً وَكُنْتُمْ عَلَي شَفَا حُفْرَة مِنْ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا } .
« همگي به ريسمان خدا در آويزيد و پراكنده نشويد و نعمت خدا را بر خود ياد كنيد كه دشمنان يكديگر بوديد و او در ميان دل هاي شما الفت داد و به نعمت او با هم برادر شديد و بر لبه پرتگاه آتش بوديد و او شما را از آن برهاند . » ( 1 )
و از سوي ديگر قرآن مجيد براي تفرقه و اختلاف عذاب شديدي را در نظر گرفته است و مي فرمايد :
{ وَلاَ تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمْ الْبَيِّنَاتُ وَأُوْلَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ } .
« مانند آنان نباشيد كه پس از آن كه روشنگري ها برايشان آمد پراكنده شدند و با يكديگر اختلاف ورزيدند و اينان عذابي سهمگين دارند . » ( 2 )
قرآن كريم وحدت را عامل اقتدار و شوكت امت اسلامي و تفرقه را عامل ضعف و ناتواني دانسته مي فرمايد :
{ وَاَطِيعُوا اللهَ وَرَسُولَه وَلاَ تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ } .
« از خدا و پيامبرش پيروي كنيد و با يكديگر نزاع مكنيد كه ناتوان مي شويد و شوكت شما مي رود . » ( 3 )
يكي از سياست هاي قدرت طلبان در طول تاريخ ايجاد تفرقه ميان مردم بوده است تا از طريق گل آلود كردن آب ماهي بگيرند . شعار « تفرقه بينداز و حكومت كن » حكايت از آن ترفند شيطاني دارد . براي مقابله با اين سياسيت استعماري ، اسلام وحدت اسلامي را نه به عنوان تاكتيك و فريضه اي موقّت ، بلكه به عنوان استراتژي و اصل و فريضه ثابت مطرح نموده است . بر اين اساس قرآن مجيد مي فرمايد :
{ اِنَّمَا الْمُؤمِنُونَ اِخْوَة } ؛ « البته كه مؤمان با يكديگر برادرند . » ( 4 )
برادري مسلمانان اقتضا مي كند كه با يكديگر وحدت داشته باشند . در روايات بسياري از معصومين ( عليهم السلام ) ، موضوع وحدت امّت اسلامي مطرح شده است . علي ( عليه السلام ) مي فرمايد :
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ آل عمران : 103
2 ـ آل عمران : 105
3 ـ انفال : 46
4 ـ حجرات : 10
247 |
« اَلْزِمُوا السّواد الأَعْظم فاِنّ يد الله علي الجماعة اياكم والفرقة فان الشاذّ من الناس للشيطان كما ان الشاذ من الغنم لذئب » .
« با اكثريت باشيد كه دست خدا با جماعت است و از تفرقه بپرهيزيد كه جدامانده از مردم بهره شيطان است همان گونه كه گوسفند دورافتاده از گله نصيب گرگ بيابان است . » ( 1 )
حال كه به اهميت اين موضوع پي برديم اين پرسش مطرح مي شود كه چه موسمي بهتر از موسم حج و چه مكاني برتر از مكه براي تحقق اين امر خطير وجود دارد ؟ امام راحل ( قدس سره ) منادي حج ابراهيمي دراين باره مي گويد :
« اين وحدت كه اسلام شريف و قرآن كريم بر آن پافشاري كرده اند با دعوت و تبليغ دامنه دار بايد بهوجودآيد و مركز اين دعوت و تبليغ مكه معظمه در زمان اجتماع مسلمين براي فريضه حج است كه ابراهيم خليل الله و محمد حبيب الله شروع و در آخر الزمان حضرت بقية الله ارواحنا لمقدمه الفدا تعقيب مي كند . به ابراهيم خليل الله خطاب مي شود كه مردم را به حج بخوان تا براي شهود منافع خود ، از همه اقطار بيايند . اين منافع جامعه است ؛ منافع سياسي ، اجتماعي ، اقتصادي و فرهنگي . » ( 2 )
امام ( قدس سره ) تحكيم وحدت بين مسلمانان را يكي از وظايف الهي در موسم حج مي داند و مي فرمايد :
« بايد توجه داشته باشيد كه اين اجتماع بزرگ كه به امر خداوند تعالي در هر سال در اين سرزمين مقدس فراهم مي شود ، شما ملّت هاي مسلمان را ملكف مي سازد كه در راه اهداف مقدسه اسلام مقاصد عاليه شريعت مطهّره و در راه ترقي و تعالي مسلمين و اتحاد و پيوستگي جامعه اسلامي كوشش كنيد . » ( 3 )
امام ( قدس سره ) در سايه وحدت امّت اسلامي ، در پي ايجاد جبهه مستضعفين در اجتماع پرشكوه حج بودند و مي فرمودند :
« از جمله وظايف در اين اجتماع عظيم ، دعوت مردم و جوامع اسلامي به وحدت كلمه و رفع اختلافات بين طبقات مسلمين است كه خطبا و گويندگان و نويسندگان در اين امر حياتي اقدام نمايند و كوشش كنند در بوجود آوردن جبهه مستضعفين كه با وحدت جبهه و وحدت كلمه و شعار « لا اِلهَ اِلاّ الله » از تحت اسارت قدرت هاي شيطاني و اجانب و استعمارگران واستثمارگران بيرون آيند
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ نهج البلاغه ، تصحيح فيض الاسلام ، خطبه 127
2 ـ صحيفه نور ، ج 18 ، ص 90
3 ـ همان ، ج 1 ، ص 156
248 |
و با اخوت اسلامي بر مشكلات غلبه پيدا كنند . » ( 1 )
3ـ اهتمام به امور مسلمانان :
يكي از فرايض خطير و اساسي كه نشانه مسلماني است ، اهتمام به امورِ مسلمانان است . از رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) روايت شده است كه : « مَنْ أصْبَحَ لا يَهْتَمّ بأموُر الْمسلِمِين فَلَيْسَ بِمُسْلِم » ؛ « هركسي صبح كند و به امور مسلمانان همّت نگمارد ، مسلمان نيست . » ( 2 )
معناي حديث آن است كه اگر مسلماني در ميان مسلمانان زندگي بگذراند و در خدمت آنان نباشد ، خودي حساب نمي شود و بيگانه است .
بر اين اساس است كه سعدي مي گويد : « حكما گفته اند برادر كه در بند خويش است نه برادر و نه خويش است . » ( 3 )
البته اهتمام به امور مسلمانان ، به عنوان كلّي است كه يك سلسله فرايض ديگر ، مانند اصلاح ميان مردم ، برآورده ساختن نياز مردم و سود رساندن به آنان از مصاديق آن محسوب مي شود . بديهي است كه تحقق اين مقصود در سطح وسيع ، در مراسم حج ميسور است . امام خميني ( قدس سره ) دراين باره مي فرمايد :
« اكنون كه موسم حج بيت الله الحرام است و مسلمين از اطراف جهان به زيارت خانه خدا آمده اند ، لازم است در خلال اعمال شريفه حج به يكي از بزرگ ترين فلسفه اين اجتماع عظيم توجه داشته و به وضع اجتماعي و سياسي كشورهاي اسلامي رسيدگي كرد ، و از گرفتاري هاي برادران ايماني خود مطلع گشته و در رفع آن در حدّ وظيفه اسلامي و وجداني كوشش كنند . اهتمام به امر مسلمين از فرايض مهم اسلام است . » ( 4 )
حضرت امام ( قدس سره ) چاره جويي در مورد مشكلات امت اسلام ، بهويژه مسأله مهم فلسطين را وظيفه خطير حجاج مي داند و مي فرمايد :
« امروزقبله اول مسلمين به دست اسراييل اين غدّه سرطاني خاورميانه ، افتاده است . امروز برادران فلسطيني و لبناني عزيز ما را با تمام قدرت مي كوبد و به خاك و خون مي كشد . امروز اسراييل با تمام وسايل شيطاني تفرقه افكني مي كند . بر هر مسلماني لازم است كه خودرا عليه اسراييل مجهز كند . امروز كشورهاي آفريقايي مسلمان ما زير يوغ آمريكا و ساير اجانب و سرسپردگان آنان دست و پا مي زنند . امروز آفريقاي مسلمان صداي فرياد مظلومانه خود را هرچه بيشتر بلند
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ صحيفه نور ، ج 9 ، ص 225
2 ـ اصول كافي ، ج3 ، ص238
3 ـ گلستان ، باب 2
4 ـ صحيفه نور ، ج2 ، ص172
249 |
مي كند . فلسفه حج بايد جوابگوي اين فريادهاي مظلومانه باشد . » ( 1 )
در جاي ديگر مي فرمايد :
« براي آزادي سرزمين اسلامي فلسطين از چنگال صهيونيسم ، دشمن سرسخت اسلام و انسانيت ، چاره انديشي كنيد . » ( 2 )
4 ـ رايزني و شور و مشورت و مبادله فرهنگي :
در اسلام شور و مشورت از جايگاه ويژه اي برخوردار است . در قرآن ضمن اين كه يك سوره « شوري » ناميده شده ، در سه آيه به شورا پرداخته شده است . خداوند متعال به پيامبرش دستور مي دهد كه در امور اجتماعي با مردم مشورت كند و مي فرمايد : { وَشاوِرْهُمْ فِي الأَمْر } ؛ « و در كار با آنان مشورت كن » ( 3 )
و در آيه ديگر يكي از اوصاف مؤمنان را مشورت كردن مي داند و مي فرمايد : { وَاَمْرُهُمْ شُوري بَيْنَهُم } ؛ « مؤمنان كارشان با مشورت با يكديگر است . » ( 4 )
علاوه بر آيات ، رواياتِ بسياري از ائمه اطهار ( عليهم السلام ) درباره مشورت وارد شده است كه براي پرهيز از اطاله كلام ، از ذكر همه آنها خودداري مي كنيم و فقط به روايتي از رسول گرامي اسلام ( صلّي الله عليه وآله ) بسنده مي كنيم كه فرموده است :
« اذا كان امراؤكم خياركم واغنياؤكم سمحاءكم وأمركم شوري بينكم فظهر الأرض خير لكم من بطنها واذا كان امراؤكم شراركم واغنياؤكم بخلاءكم ولم يكن امركم شوري بينكم فبطن الارض خير لكم من ظهرها » .
« هنگامي كه زمامداران شما نيكانتان و توانگران شما سخاوتمندانتان باشند و كارهايتان به مشورت انجام شود پس روي زمين از زير زمين براي شما بهتر است اما هنگامي كه زمامداران شما بدان و توانگران شما افراد بخيل باشند و كارهايتان به مشورت انجام نشود پس زير زمين از روي زمين براي شما بهتر است . » ( 5 )
وقتي علي ( عليه السلام ) خود را از مشورت بي نياز نمي داند آنجا كه مي فرمايد : « فلا تكفّوا عَنْ مَقالة بحقّ أو مشورة بعدل » .
« از گفتن حق يا مشورت به عدل خودداري نكنيد . » ( 6 ) تكليف آحاد جامعه اسلامي روشن مي شود .
بر اين اساس ، هر حكومتي براي پيشبرد مقاصد خود در كنار قواي ديگر ، قوه مقننه ، كه وظيفه قانون گذاري بر اساس
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ همان ، ج 9 ، ص 226
2 ـ همان ، ج 1 ، ص 156
3 ـ آل عمران : 159
4 ـ شوري : 38
5 ـ ابوالفتوح رازي ، تفسير روح الجنان ، ج 1 ، ص 674
6 ـ نهج البلاغه ، تصحيح فيض الاسلام ، خطبه 207
250 |
مشورت دارد ، در نظر مي گيرد و علاوه بر آن در هيأت وزيران بسياري از لوايح و قوانين مورد بررسي قرار مي گيرد . در سطح ملل اسلامي و به تعبير امت واحده اسلامي رايزني و مشورت و تبادل نظر بايد به شكل مدرن و پويا انجام گيرد و زماني مناسب تر از موسم حج و محلي نيكوتر از محل اجتماع بزرگ حج جهت تحقق اين امر ديده نمي شود . اقوام و ملل مختلف مي توانند از اين فرصت استثنايي استفاده نمايند و آخرين تجارب سودمند خود را در اختيار مسلمانان قرار دهند و نقاط ضعف و قدرت را با نظر كارشناسي مطرح نمايند . در اين صورت نشست سالانه و همايش بين المللي تبادل افكار شكل واقعي خود را پيدا مي كند . حج مي تواند مبدل به يك كنگره عظيم فرهنگي شود و انديشمندان جهان اسلام در ايامي كه در مكه و مدينه هستند ، گرد هم آيند و افكار و ابتكارات خويش را به ديگران عرضه كنند .
امام صادق ( عليه السلام ) يكي از فوايد حج را همين رايزني و تبادل فرهنگي مي داند آنجا كه مي فرمايد :
« فجعل فيه الاجتماع مِنَ الشرق والغرب وليتعارفوا و . . . لتعرف آثار رسول الله ( صلّي الله عليه وآله ) وتعرف اخباره ويذكر وَلا ينسي » .
« اجتماع مردم شرق و غرب را در آيين حج مقرر داشت تا آثار پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) و اخبار او شناخته شود و مردم آنها را به خاطر آورند و هرگز فراموش نكنند . »
و سپس در آخر مي فرمايد :
« اگر هر قوم وملّتي تنها از كشور و بلاد خويش سخن بگويند و تنها به مسائلي كه در آن است بينديشند ، همگي نابود مي گردند و كشورهايشان ويران مي شود . منافع آنها ساقط مي گردد و اخبار واقعي در پشت پرده قرار مي گيرد . » ( 1 )
امام راحل ( قدس سره ) دراين باره مي فرمايد :
« حجاج محترم جهان را دور هم گرد آورده و در مصالح اسلام و مشكلات مسلمين تبادل آراء نموده و در حل مشكلات و راه رسيدن به آرمان مقدس اسلام تصميمات لازم را اتخاذ نماييد و راههاي اتحاد بين همه طوايف و مذاهب اسلامي را بررسي كنيد . » ( 2 )
در جاي ديگر مي فرمايد : در اين اجتماع مقدس ، حج اولا ـ در مسائل سياسي اسلام و ثانياً ـ در مسائل خصوصي كشورهاي اسلامي تبادل نظر كرده ، ببينند
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ وسايل الشيعه ، ج 8 ، ص 9
2 ـ صحيفه نور ، ج 20 ، ص 131
251 |
كه در داخل كشورها با دست استعمال و عمال آن بر برادران مسلمان آنان چه مي گذرد . ( 1 )
5ـ اجراي فريضه مهم امر به معروف و نهي از منكر :
يكي از ابعاد اجتماعي حج ، انجام مسؤوليت همگاني و نظارت عمومي و ملّيِ امر به معروف و نهي از منكر است . امر به معروف و نهي از منكر اختصاص به مسائل فردي و فرعي و جزئي ندارد و از تكيه و تأكيداتي كه اسلام بر اين فريضه دارد و توبيخ شديدي كه تاركان آن را كرده ، معلوم مي شود كه نظر اسلام تنها به اصلاح فرد و تغيير در روش و گفتار افراد نيست بلكه افزون بر آن ، اصلاح اجتماع در سرلوحه برنامه هاي اسلام قرار دارد . قرآن مجيد امتي را مي ستايد كه به اين وظيفه خطير عمل مي كنند آنجا كه مي فرمايد :
{ كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّة أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنْ الْمُنكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِالله }
« شما بهترين امتي هستيد كه براي مردم پديد آمده اند ؛ زيرا امر به معروف و نهي از منكر مي كنيد و به خدا ايمان داريد . » ( 2 )
معيار بهترين امت بودنِ مسلمانان اين است كه امر به معروف و نهي از منكر مي كنند و به خدا ايمان دارند . در اهميت اين موضوع همين بس كه علي ( عليه السلام ) آن را برتر از همه اعمال نيك دانسته و مي فرمايد :
« اعمال البرّ كلّهاوالجهاد في سبيل الله عند الأمر بالمعروف والنهي عن المنكر الا كنفثة في بحر لجّيّ » .
« همه كارهاي نيك و جهاد در راه خدا در برابر امر به معروف و نهي از منكر جز دميدني در درياي پهناور نيست . » ( 3 )
و امام باقر ( عليه السلام ) آن را فريضه زير بنا و پايه ديگر اعمال مي داند و مي فرمايد :
« ان الأمر بالمعروف والنهي عن المنكر سبيل الأنبياء ومنهاج الصلحاء وفريضة عظيمة بها تقام الفرائض » .
« امر به معروف و نهي از منكر راه و روش پيامبران و صالحان است . فريضه اي بزرگ است كه در پرتو آن ديگر فرايض برپا مي شود . » ( 4 )
و رسول گرامي اسلام ( صلّي الله عليه وآله ) مي فرمايد :
« اِذا اُمّتي تَواكَلَتْ الأمْر بِالْمَعْرُوف وَالنّهي عَنِ الْمُنْكَر فليأذنوا بوقاع مِنَ الله » .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ همان ، ج 1 ، ص 157
2 ـ آل عمران : 110
3 ـ نهج البلاغه ، قصار .
4 ـ وسايل الشيعه ، ج 11 ، ص 395
252 |
« هرگاه امت من امر به معروف و نهي از منكر را ترك كنند ، اعلام جنگ با خدا نموده اند . » ( 1 )
حج ابراهيمي حجي است كه زمينه تحقق اين فريضه الهي را فراهم نمايد و به راستي كدام اجتماع از اين اجتماع پرشكوه حج بالاتر و كدام فرصت و شرايط سزاوارتر كه بتوان اين فريضه مهم را در سطح وسيع به مرحله اجرا در آورد ؟ ! امام بزرگوار ( قدس سره ) در پيام هاي خود به اين نكته اشاره كرده اند :
« به دانشمنداني كه در اين اجتماع شركت مي كنند از هر كشوري كه هستند لازم است براي بيداري ملت ها بيانيه هاي مستدلي با تبادل نظر صادر كرده و در محيط وحي بين جامعه مسلمين توزيع نمايند و نيز در كشورهاي خود پس از مراجعت نشر دهند و در آن بيانيه ها از سران كشورهاي اسلامي بخواهند كه اهداف اسلام را نصب العين خود قرار داد ، اختلافات كنار گذاشته براي خلاصي از چنگال استعمار چاره بينديشند . » ( 2 )
در جاي ديگر مي فرمايد :
« در اين فرصت مغتنم ، روحانيون معظم و مسؤولين تبليغات حج براي انتقال تجارب انقلاب و ارائه خط مشي هاي سياسي در پرتو احكام قرآن و نقش عظيم روحانيت اسلام در رهبري مردم و جامعه نقش كارسازي بايد ايفا بنمايند . » ( 3 )
ج ـ بعد سياسي حج ابراهيمي :
يكي از ابعاد مهم حج ابراهيمي ، بعد سياسي آن است و شايد مهم ترين نقطه تمايز بين حج ابراهيمي و حج غير ابراهيمي همين بعدب سياسي حج باشد كه متأسفانه مورد غفلت بسياري از مسلمانان قرار گرفته است . امام راحل ( قدس سره ) به منظور احياي حج ابراهيمي همواره در پيام ها و سخنراني ها از اين موضوع سخن گفته اند و در موارد مختلف بر اجراي آن تأكيد ورزيده اند . و نيز غفلت از اين امر خطير را ناشي از توطئه تبليغاتي استكبار جهاني مي داند و مي فرمايد :
« از همه ابعاد آن ( حج ) ، مهجورتر و مورد غفلت تر ، بُعد سياسي اين مناسك عظيم است كه دست خيانتكاران براي مهجوريت آن بيشتر در كار بوده و هست و خواهد بود . » ( 4 )
در جاي ديگر مي فرمايد :
« مع الأسف دامنه تبليغات گمراه كننده به
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ همان ، ص 394
2 ـ صحيفه نور ، ج 1 ، ص 156
3 ـ همان ، ج 20 ، ص 125
4 ـ صحيفه نور ، ج 19 ، ص 43
253 |
قدري بوده و هست كه دخالت در هر امر اجتماعي و سياسي را در جامعه مسلمين برخلاف وظايف روحانيون و علماي دين مي دانند و دخالت در سياست را گناهي نابخشودني مي خوانند . » ( 1 )
با توجه به اين تبليغات گسترده و ذهنيت تفكيك حج از سياست ، امام رابطه حج و سياست را به وضوح مطرح ساخت و فرمود :
« حج از آن روزي كه تولد پيدا كرده است ، اهميت بُعد سياسي اش كمتر از بعد عبادي اش نيست . بعد سياسي علاوه بر سياستش خودش عبادت است . » ( 2 )
اصرار امام ( قدس سره ) تا جايي است كه حج بدون سياست را حج نمي داند و مي فرمايد :
« حج كانون معارف الهي است كه از آن محتواي سياست اسلام را در تمامي زواياي زندگي بايد جستجو نمود . . . ولي چه بايد كرد و اين غم بزرگ را به كجا بايد برد كه حج بسان قرآن مهجور گرديده است و به همان اندازه اي كه آن كتاب زندگي و كمال و جمال در حجاب هاي خودساخته ما پنهان شده است و اين گنجينه اسرار آفرينش در دل خروارها خاك كج فكري هاي ما دفن و پنهان گرديده است و زبان انس و هدايت هر زندگي و فلسفه زندگي ساز او به زبان وحشت و مرگ و قبر تنزل كرده است . حج نيز به همان سرنوشت گرفتار گشته است . سرنوشتي كه ميليون ها مسلمان هر سال به مكه مي روند و پا جاي پاي پيامبر و ابراهيم و اسماعيل و هاجر مي گذارند ولي هيچ كس نيست كه از خود بپرسد ابراهيم و محمد ( صلّي الله عليه وآله ) كه بودند و چه كردند . هدفشان چه بود . از ما چه خواسته اند ؟ گويي به تنها چيزي كه فكر نمي شود به همين است مسلم حج بي روح و بي تحرك و قيام ، حج بي برائت ، حج بيوحدت و حجي كه از آن هدم كفر و شرك برنيايد حج نيست . » ( 3 )
امام اقامه حج ابراهيمي و محمدي ( صلّي الله عليه وآله ) را در گرو برائت كه يك نوع حركت سياسي است مي داند و مي فرمايد :
« در اين مقطع زماني تكليف الهي حجاج است كه اگر مطلبي از گويندگان شنيدند كه بوي ايجاد اختلاف بين صفوف مسلمانان را مي دهد انكار كنند و برائت از كفار و سردمداران آنان را از وظايف خود در مواقف كريمه بدانند تا حج آنها حج ابراهيمي ابوالأنبياء ـ صلوات الله عليه ـ باشد و حج محمدي ( صلّي الله عليه وآله ) و الا « ما اكثر الضجيج واقلّ الحجيج » درباره آنها صادق است . » ( 4 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ همان ، ص 41
2 ـ صحيفه نور ، ج 18 ، ص 66
3 ـ همان ، ج 20 ، ص 227
4 ـ صحيفه نور ، ج 19 ، ص 46
254 |
بعضي ممكن است تصور كنند بُعد سياسي حج از ابتكارات رهبر كبيرانقلاب حضرت امام خميني ( قدس سره ) است و پيشينه تاريخي ندارد . امام ( قدس سره ) اين پندار نادرست را كه از جهل و غفلت و عدم آشنايي با قرآن و حديث سرچشمه مي گيرد ، ناصحيح مي داند و مي فرمايد :
« سياست حج ، سياستي نيست كه ما درست كرده باشيم حج سياست اسلامي است ما از اول بنايمان بر اين بوده است به حج آن طوري كه بوده است عمل كنيم ، همان طوركه پيغمبر اكرم بت ها را در كعبه شكست ما هم بت ها را بشكنيم و اين بت ها كه در زمان ما هستند از آن زمان بالاتر و بدترند .
اما محورهاي بعد سياسي حج عبارتند از :
الف ـ برائت از مشركين :
مهم ترين محور بُعد سياسي حج ، برائت از مشركين است . امام در اثبات اين امر به سنت ابراهيمي و محمدي ( صلّي الله عليه وآله ) تمسك كرده و پيروي از آن را لازم دانسته اند . قرآن مجيد فلسفه بناي خانه كعبه را دعوت به توحيد و نفي شرك مي داند و مي فرمايد :
{ وَإِذْ بَوَّأْنَا لِإِبْرَاهِيمَ مَكَانَ الْبَيْتِ أَنْ لاَ تُشْرِكْ بِي شَيْئاً وَطَهِّرْ بَيْتِي لِلطَّائِفِينَ وَالْقَائِمِينَ وَالرُّكَّعِ السُّجُودِ } .
« به خاطر بياور زماني را كه محلّ خانه كعبه را براي ابراهيم آماده ساختيم و به او گفتيم جيزي را شريك من قرار مده و خانه ام را براي طواف كنندگان و قيام كنندگان و ركوع كنندگان و سجود كنندگان پاك گردان . » ( 1 )
امام راحل ( قدس سره ) در تفسير اين آيه مي فرمايد : « اين تطهير از همه ارجاس است كه بالاترين آنها شرك است كه در صدر آيه كريمه است . » ( 2 ) اما دستوري كه خدا به رسول اكرم ( صلّي الله عليه وآله ) داده است : { وَأَذَانٌ مِنْ اللهِ وَرَسُولِهِ إِلَي النَّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ الاَْكْبَرِ أَنَّ اللهَ بَرِيءٌ مِنْ الْمُشْرِكِينَ وَرَسُولُهُ . . . } .
« اين اعلامي است از طرف خدا و پيامبرش به عموم مردم در روز حج اكبر كه خداوند فرستاده او از مشركان بيزارند . » ( 3 )
در ادامه مي فرمايد : « كدام خانه اي سزاوارتر از كعبه و خانه امن و طهارت والناس كه در آن به هرجه تجاوز و ستم و استثمار و بردگي و يا دون صفتي و نامردمي است عملا و قولا پشت شود و در تجديد ميثاق الست بربّكم بت آلهه ها و اربابان متفرقون شكسته شود و خاطره مهم ترين و بزرگ ترين
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ حج : 26
2 ـ صحيفه نور ، ج 18 ، ص 87
3 ـ توبه : 3
255 |
حركت سياسي پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) در { وَأَذَانٌ مِنْ اللهِ وَرَسُولِهِ إِلَي النَّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ الاَْكْبَرِ } زنده بماند و تكرار شود ؛ چرا كه سنت پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) و اعلام برائت كهنه شدني نيست . » ( 1 ) ممكن است كسي بگويد : اعلام برائت از مشركين ، يك مانور سياسي بود كه در زمان پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) به مرحله اجرا در آمد چه دليلي بر انجام آن مانور سياسي در زمان كنوني وجود دارد ؟ امام با توجه به اين شبهه مي فرمايند :
« فرياد برائت از مشركان ، مخصوص به زمان خاص نيست . اين دستور است و جاويد . » ( 2 )
ممكن است توهّم شودكه اعلام برائت ازمشركين در موسم حج چه ضرري متوجه استكبار مي كند و چه نفعي براي امت اسلامي دارد ؟ امام در پاسخ اين پرسش چنين مي گويد : « راهپيمايي مكه و مدينه است كه بسته شدن شيرهاي نفت عربستان را به دنبال دارد . راهپيمايي هاي برائت در مكه و مدينه است كه به نابودي سرسپردگان شوروي و امريكا ختم مي شود . » ( 3 )
ب ـ نمايش قدرت اسلام
برائت از مشركان ، علاوه بر اعلام نفرت و تبري از دشمنان اسلام ، نمايش قدرت اسلام و رژه جمعيِ امت اسلامي است . علي ( عليه السلام ) مي فرمايد : « الحج تقوية للدين » ؛ « خداوند حج را براي تقويت آيين اسلام تشريع كرد . » ( 4 ) به اين انتظار از حج وقتي جامه عمل پوشيده مي شود كه خانه مقدس خدا رمز وحدت مردم و مركز اجتماع دل ها و همايش سياسي جامعه اسلامي باشد . اگر مي بينيم در روايات ، حج به عنوان جهاد افراد ضعيف تلقّي شده است ، آنجا كه پيامبر خدا ( صلّي الله عليه وآله ) مي فرمايد : « هو ( الحجّ ) احد الجاهدين هو جهاد الضعفاء » ؛ « حج يكي از دو جهاد است ، حج جهاد ضعيفان است . » ( 5 )
معلوم مي شود كه همان آثار و ثمراتي كه جهاد دارد ، حج نيز داراست . جهاد جنگ مسلّحانه با كافران و حج جنگ سرد با كافران است ؛ چون حج محل نمايش اقتدار و عظمت امت اسلامي است . يكي ديگر از ابعاد سياسي حج ايجاد رابطه مردم با رهبري است ؛ زيرا ابعاد ديگر حج مانند اتحاد و يكپارچگي و اهتمام به امور مسلمين و غيره در سايه رهبري و امامت قابل تحقّق است . بر اين اساس موسم حج زمان مناسبي براي تجديد پيمان با وليّ امر مسلمين است و روايات بسياري دراين باره وجود دارد ؛ از جمله امام باقر ( عليه السلام ) مناسك
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ صحيفه نور ، ج 20 ، ص 111
2 ـ صحيفه نور ، ج 20 ، ص 21
3 ـ همان ، ص 233
4 ـ نهج البلاغه ، قصار 252
5 ـ الوافي ، چاپ اول ، ج 12 ، ص 215
256 |
بدون رهبري را به منزله انجام اعمال پيرامون سنگ مي داند كه از روح و معنا خارج است . ( 1 )
امام باقر ( عليه السلام ) مي فرمايد :
« مردم دستور دارند به سوي اين سنگ ها بيايند سپس به دور آنها طواف كنند آنگاه به پيشگاه ما آمده از ولايت خودشان نسبت به ما خبر دهند و نصرت و ياري خود را در تمام زمينه ها به ما عرضه كنند . » ( 2 )
* پي نوشتها :
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ عيون الاخبار ، ج 2 ، ص 262
2 ـ بحار الانوار ، ج 96 ، ص 374