بخش 14
خط محاذی حجر الأسود; نقطه شروع طواف
184 |
ميقات حج - سال دهم - شماره چهلم - تابستان 1381
خط محاذي حجر الأسود ؛ نقطه شروع طواف
عبد الوهاب ابو سليمان
يكي از مشكلاتي كه از سالها پيش توجّه مسؤولان حج كشورها ؛ از جمله كشور عربستان سعودي را به خود معطوف داشته ، ازدحام بيش از حدّ حجّاج در مقابل حجرالاسود است . براي حلّ اين مشكل تا كنون راه حل هاي متعدّدي پيشنهاد گرديده كه از جمله آنها پيشنهاد اين نويسنده است كه در روزنامه عكاظ چاپ عربستان منتشر گرديد . براي آشنايي خوانندگان محترم با طرح هاي مربوط به حجّ و حرمين شريفين ، اين مقاله به فارسي برگردان شد و هم اكنون در اختيار خوانندگان عزيز قرار مي گيرد . اميد است روحانيان و علما و انديشمندان كشور نيز در اين زمينه تفكّر نموده ، راه حل هاي بهتري ارائه فرمايند تا در شماره هاي بعدي مورد استفاده قرار گيرد .
عبد الوهاب ابو سليمان طي اين تحقيق ، به بررسي راه حلّ مسأله فشردگي و ازدحام شديد جمعيت در برابر حجرالأسود ، به هنگام طواف كعبه پرداخته و علت اين ازدحام را خطي مي داند كه در برابر حجر الأسود به عرض 20 سانتي متر بر روي زمين كشيده شده است و هدف از ترسيم آن ، اين است كه طواف كننده به صحّت طواف خويش يقين كند .
وي در اين تحقيق ، وجود اين خط را موجب ضررهاي بزرگ و محظورات ديني چندي دانسته كه موارد زير را مي توان از جمله آنها شمرد :
برخي از حجّاج زن و مرد ، نمازگزاردن بر روي اين خط را نوعي
185 |
عبادت دانسته و آن را جزو شعائر طواف مي دانند . علاوه بر زيان هاي اخلاقي ، كه در به هم چسبيدن طواف كنندگانِ زن و مرد به دليل توقف نزد اين خط ، به بار مي آيد ، ضررهاي جسماني نيز به واسطه ازدحام حجاج بر زنان و سالخوردگان وارد مي شود . بديهي است ، اين همه ، به جهت كنديِ حركت طواف كنندگان است كه مي خواهند آن خط را ببينند .
از سال ها پيش ، در مطبوعات و انجمن هاي عمومي و خصوصي و مجالس علمي ، سخن از صلاحيّت ماندن و از ميان نرفتن خطي است كه به سوي حجرالأسود كشيده شده و همچنين سخن از نتايج حاصل از مشكلات متعدّد و گوناگون ديني ، اجتماعي ، اخلاقي و اشتباهات مهندسي است كه ستون روزنامه ها را پر كرده و آخرينِ آن ، مقاله اي است كه عبدالله خياط در روزنامه « عكاظ » در آخر ماه شعبان گذشته منتشر كرد . همچنين نوشته هاي ديگر نويسندگان كه اين موضوع را قابل بحث و بررسي كرده اند .
اكنون ما نيز براي ايجاد بينشي روشن بر اساس شريعت ، در باره اين خط ، سهمي هرچند كم ، به اندازه اي كه در روزنامه مجال آن باشد سهيم مي شويم .
گفتني است اين تحقيقِ ناچيز ، به عنوان دعوتِ خالصانه براي شركت در اين بحث از نظر ديني و اجتماعي ، براي تمامي صاحب نظران و علماست و از مراكز و انستيتوهاي علمي متخصّص ، از جمله آكادمي تحقيقات حجّ خادم حرمين شريفين دعوت مي شود كه با ارائه نظريات خود ، سختي و مشقت به هنگام اداي مناسك مذهبي را از امّت اسلامي برگيرند تا در آينده ، كه در ايّام كوتاه حج شاهد اجتماع اسلامي بزرگتري در جهان مي باشيم ، پاسخ مثبتي به سود و صلاح امّت اسلامي از متولّيان امور بشنويم .
نخست بايد گفت : مبدأ طوافِ واجب يا مستحب ، نياز به اندكي تفكّر و پژوهش و تحقيق دارد ؛ زيرا صحّت و سقم مناسك بعد از آن ، بستگي به صحّت مبدأ طواف دارد . روش ايستادن در برابر خانه خدا بدين ترتيب است كه : شخص طواف كننده ، از سوي ركن يماني به جانب حجرالأسود ، بايستد ؛ به طوري كه تمام حجرالأسود در طرف راست او قرار گيرد و شانه راست طواف
186 |
كننده به طرف آن باشد و آنگاه نيت طواف كرده ، به سوي حجرالأسود روان شود و از سمت راست آن عبور كرده ، سپس بپيچد ؛ به طوري كه خانه خدا طرف چپ او قرار گيرد . ( 1 ) در اين صورت كاملا صحيح عمل كرده و همه متفق القول هستند كه اشكالي بر مبدأ آغاز طواف وجود ندارد . همان طور كه نووي در كتاب مجموع و ديگر كتابهايش به آن اشاره كرده است .
فتاواي مذاهب فقهي در باره آغاز طواف
متن فتاواي مذاهب فقهي ديگر در باره « ايستادن روبروي حجر الأسود » براي آغاز طواف به شرح زير است :
مذهب حنفي :
در اين مذهب آمده است كه شخص طواف كننده بايد كمي قبل از آن ، احرامِ خود را ببندد و اين كار در هر طوافي كه پس از آن « سعي » مي كند ، سنت است . سپس مقابل خانه خدا ، در كنار حجرالأسود كه پس از ركن يماني است ، مي ايستد به طوري كه تمام سنگ در طرف راست وي قرار گيرد و شانه راست او نيز به طرف سنگ باشد و بعد نيت طواف مي كند . خارج شدن به صورت عقب گرد مستحب است ، به شرط اين كه تمام بدن از جلوي حجرالأسود عبور كرده باشد .
كرماني مي گويد : نزد همه كس اين عمل كامل تر و بهتر محسوب مي شود ، چون خارج شدن به طور عقب عقب را همه مستحب مي دانند . ( 2 )
مذهب مالكي :
علامه ابن فرحون مالكي يادآور شده است :
( مسأله : ) در طواف كامل بايد تمام بدن از جلوي حجرالأسود بگذرد و بايد توجه داشت كه شروع طواف از ابتداي حجر الأسود باشد . ( 3 )
سند مي گويد : بهتر است طواف كننده از سمت راست حجرالأسود بيايد و بر آن بوسه زند و طرف چپ وي در قسمت راست حجرالأسود قرار گيرد و آنگاه آن را ببوسد و سنگ را در طرف چپ خود قرار داده و با دست راست آن را طواف كند و حتي اگر بعضي از اعضاي بدنش در مقابل سنگ قرار گرفت صحيح است ؛ چون از آنجا طواف شروع شده اگر به همانجا هم ختم شود يك دور
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . الخالدي ، النقشبندي ، سليمان ، عمدة الطائفين و عمدة المطوّفين ( استامبول ) چاپ سنده ، 1305 هـ . ق . ص 11 .
2 . القاري ، ملا علي ، المسلك المتقسط مع إرشاد السّاري ، ص 88
3 . ارشاد السالك الي أفعال المناسك ، ج 1 ، ص234
187 |
محسوب مي شود . ( 1 )
مذهب حنبلي :
علامه بهوتي مي گويد : ( طواف از حجر الأسود آغاز مي شود ) چون پيامبرخدا ( صلي الله عليه وسلم ) از همانجا طواف را آغاز مي كردند و مي فرمودند : « مناسك خود را از من بياموزيد . »
حجر الأسود سمت شرق كعبه واقع شده و بنابراين تمام يا بعضي از بدن طواف كننده در برابر حجرالاسود قرار مي گيرد ؛ زيرا آنچه كه در طواف لازم است مقابل حجر الاسود بودن است . اگر چنين نشود ، يعني تمام بدن محاذي حجرالاسود قرار نگيرد يا فقط قسمتي از حجر الاسود در برابر بدن او واقع شود ، طواف او در واقع از ركن حجرالاسود شروع نشده است . و در حقيقت طواف را از غير ركني كه حجر الاسود در آن قرار دارد آغاز كرده است ؛ مثل در و غير آن ، براي طواف كننده دور و شوط محسوب نمي شود ، چون بدن كاملا در برابر حجرالأسود قرار نگرفته است و دور دوم او همان دور اول محسوب است ، چون دور زماني است كه تمام بدن در برابر حجرالأسود قرار گرفته باشد . ( 2 ) و بدين نحو آغاز طواف صحيح است و فقها در صحّت آن اختلاف نظريه ندارند و همگي برآنند كه شروع طواف به صورت ناقص ، به اينكه آغاز طواف بعد از حجرالأسود باشد ، باطل است .
انواع ديگري هم مورد اختلاف فقهاست و مردم بسيار دچار آن اشتباه مي شوند كه از آن جمله به دو شكل زير مي توان اشاره نمود :
الف ـ طواف كننده با قسمتي از بدنش از برابر كامل حجر عبور مي كند .
ب ـ با قسمتي از بدنش ، از برابر قسمتي از سنگ عبور مي كند .
اين دو نوع عمل ، به ويژه هنگام ازدحام ، شايع است كه اداي كامل طواف را آن طور كه فقها مقرر داشته اند ، غير ممكن مي سازد و اكثر فقها درباره اين دو نوع طواف سخن رانده اند ؛ يعني با قسمتي از بدن از برابر تمامي حجرالأسود يا با قسمتي از بدن از برابر قسمتي از حجرالأسود عبور كنند ، اما مذهب حنفي اين دو حالت را صحيح مي داند و بر مبناي اصول اعتقادي آنها ، جاري مي باشد و علامه محدّث فقيه شيخ ملاّ علي ، قاري مكه در اين باره يادآور شده است : حالت نخستين طواف مستحب است و سپس به مسائل ديگر مي پردازد و از جمله مي گويد : اگر كاملا در برابر
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . عابد ، محمد ، حاشيه لطيفة ، ص 105 ، و نگاه كنيد : الحطاب ابوعبدالله محمد ، مواهب الجليل ، ج 3 ص 4 .
2 . كشف القناع ، ج2 ، ص 478
188 |
حجرالأسود قرار گيرد و نيت طواف كند ، براي اصل مقصودكافي است ، چون طواف ازحجرالأسودآغازشده است چه بگوييم سنت است يا واجب يا فريضه يا شرط . در برابر حجرالأسود قرار گرفتن در آغاز طواف پيش ما سنت است نه واجب . ( 1 )
علامه ابن عابدين مي گويد : با تمام بدن از مقام تمام حجرالأسود عبور كردن نزد ما لازم نيست . ( 2 ) از علماي مذهب مالكي ، علاّمه سند مالكي مي گويد : اگر قسمتي از بدن ، مقابل قسمتي از حجرالأسود قرار گرفت ، طواف مجزي است ؛ زيرا از آنجا آغاز كرده و به آن نقطه رسيده ، پس دور كاملي است . ( 3 )
ولي در مذهب حنبلي ، علاّمه علاءالدين علي بن سليمان مردادي مي گويد : در مذهب ما آن دور مُجزي ( كافي ) نيست . و گفته شده كه مجزي است . اين نظريه را برخي از اصحاب اختيار كرده اند كه شيخ تقي الدين از طرفداران اين نظريه است و ابن رزين در شرح خود آن را صحيح دانسته و آن دو رادرمغني ، مُحرّر ، شرح تخليص ، رعايت كبري و فائق ، مطلقاً ( يعني چه در طواف عمره يا حج افراد يا قران ) مجزي دانسته است . ( 4 )
علامه شيخ عبدالله بن جاسر اين مطلب را ترجيح داده و مي گويد : انسان به اين گفته اطمينان مي يابد ، هرچند كه مذهب بر مبناي گفته سابق ما تأكيد دارد و آن همانا عبور تمام بدن از برابر تمام حجرالأسود يا قسمتي از آن است . ( 5 )
اين از نظري فقهي در اين موضوع بود ولي تحقيقات كامل نمي شود مگر اينكه به دنبال واقعيت رفت و براي پياده كردن آن ميان جنبه نظري و عملي آن هماهنگي به وجود آورد .
خطي كه اشاره به حجرالأسود مي كند : خط مستقيم از مرمر سياه رنگي به عرض 20 سانتي متر به روي زمين در محل طواف ، در برابر حجرالأسود است كه در اوائل قرن پانزدهم هجري رسم شده و هدف از آن ، اين بوده كه طواف كننده به طور يقين ، اطمينان پيدا كند كه طواف را به طور كامل انجام داده است ، چون به علت شدت ازدحام در موسم حج ، طواف كننده نمي تواند از صحت طواف خود يقين پيدا كند ، بهويژه در صورت دوري وي از كعبه مشرفه ، كه طواف جز به سختي و مشقت انجام نمي شود و چه بسا اين شرط محقق نمي شود و در نتيجه طواف باطل و اين
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . المسلك المتقسط مع إرشاد السّاري ، ص 88
2 . نكـ : حاشيه ابن عابدين علي ردّ المختار علي الدّر المختار ، ( بيروت ، دار الكتاب العربي ) ج2 ، ص167
3 . عابد ، محمد ، حاشية لطيفة ، ص 105 ، و نگاه كنيد : الحطاب ابو عبدالله محمد ، مواهب الجليل ، ج3 ، ص14 .
4 . الإنصاف في معرفة الراجح من الخلاف علي مذهب الإمام المبجّل أحمد بن حنبل ، چاپ اول ، به تحقيق محمد حامد الفقي ، ( مصر ، چاپخانه السنة المحمديه ، 1375هـ . / 1956 م ) ج4 ، ص5
5 . مفيد الأنام و نور الظلام في تحرير الأحكام لحج بيت الله الحرام ، چاپ سوم ( چاپ به هزينه أمير عبدالله بن عبد العزيز آل سعود ، 1412 ق . / 1992 م ) ، ص240
189 |
بطلان موجب باطل شدن مناسك حج يا عمره طواف كننده مي گردد . ولي وجود اين خط باعث شده كه طواف آسان شده و نگراني برطرف گردد و كمك مي كند طواف را به طور كامل انجام دهند . ( 1 )
آنچه گفته شد هدفِ اساسي از ترسيم اين خط بود ، كه هدف به جا و اجتهاد خوبي بوده و ثواب آن به واضعِ اين خط مي رسد ، اما پس از مرور ساليان دراز از ترسيم اين خط ، مفاسد ناشي از وجود آن ، كه بر مصالحش فزوني دارد برملا شده است .
ركن حجرالأسود كه ارتفاع آن برابر با ارتفاع كعبه مشرفه ؛ يعني 13 متر است ، باعث مي شود از دور و نزديك و شرق و جنوب به خوبي ديده شود . در ازدحام شديد طواف كنندگان باز هم قابل مشاهده است و حتي اگر در رواق مسجدالحرام باشند .
بنابراين ، ركن حجرالأسود خود علامت شرعي مشخّصي است كه براي بينندگان به سادگي و بدون هيچگونه مشقّتي قابل مشاهده است و به عنوان علامت شرعي ، جهت آغاز طواف و پايان آن ، از زمان پيامبرخدا ( صلي الله عليه وسلم ) و خلفاي راشدين و طي عصور اسلاميِ گذشته ، حتي قبل از كشيدن اين خط بوده است .
طواف كنندگان ، از قبل از نقطه پاياني سمت راست حجرالأسود ، طواف را آغاز و با رسيدن به آن مكان ، كاملا از جلوي آن عبور مي كردند تا يك دور كامل طواف ، تمام مي شد بدون آنكه مشكلي بهوجود آيد ، امّا پس از كشيدن اين خط ، براي طواف كنندگان هر روزه و در ايام مختلف ، بهويژه در اوقات ازدحام شديد كه پس از نظام جديد عمره تقريباً در همه روزهاي سال مشاهده مي شود ، يقين حاصل شد كه وجود اين خط در منطقه طواف ، زيان ها و مخطورات اخلاقي و ديني بهوجود مي آورد ؛ از جمله مخطورات ديني آن است كه برخي از زنان و مردان به روي اين خط نماز گزارده و اين كار را از شعاير طواف مي شمارند و برخي پس از اتمام طواف در نقطه پايان مي ايستند كه اين كار خللي در دور آخر بهوجود مي آورد . امّا زيان هاي اخلاقي در چسبيدن طواف كنندگان زن و مرد به هم است . چون از پشت سر فشار وارد مي شود و در قسمت جلو برخي كاملا مي ايستند و هيچ راه فراري باقي نمي ماند . بعضي از طواف كنندگان هم مي خواهند حتماً خطي را كه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . ابن سبيل ، محمد بن عبدالله ، ثلاث رسائل فقهيه ، چاپ اول ( قاهره ، چاپخانه ابن تيميه ، 1417ق . / 1996 م ) ص156
190 |
اشاره به حجرالأسود دارد به چشم خود مشاهده كنند و اين كار باعث كندي حركت مي گردد و برخي نيز پس از مدّت كوتاهي از انجام تكبير ركن يماني در آنجا مي ايستند . گروهي حجاج ، چه آنها كه از احرام درآمده و يا در حال احرام اند فكر مي كنند كه بايد بر روي خط توقف كرده و تكبير و دعا بر زبان جاري كنند . اين عمل در هر دوري تكرار مي شود و در حركت تأثير مي گذارد و نقطه آغاز حركت كند مي گردد و در اكثر اوقات همه در آنجا كاملا مي ايستند و مانند سپري انساني باعث عدم حركت ميان دو ركن حجرالأسود و يماني مي شوند .
در ميان دو ركن ، در حالاتي كه ذكر شده عدّه اي جيب بروافراد ضعيف النفس و سست اراده پيدا مي شوند كه ـ نعوذ بالله ـ براي اجراي اهداف پست خود آنجارا محل مناسبي به حساب مي آورند .
اما زيان هاي جسماني را سالمندان زن و مرد و افراد ضعيف متحمّل مي شوند و اين گونه فشارها به علت توقف در روي خط مقابل حجرالأسود ، قبل از ترسيم خط و بعد از آن بوده و اگر هم اين خط برداشته شود ، مشكلات را مضاعف مي كند . پس بايد تلاش نمود تا در حدّ امكان مشكلات ناشي از آن را كاهش داد .
اگر به اين نتايج و ضررهايي را كه همگان از آن شكايت دارند ، مورد بررسي قرار دهيم ، مي بينيم رهايي از آن ممكن نيست و مي بينيم وجود آن يك اصل شرعي است .
قاعده شرعيِ « اولويّت و تقدم دفع مفاسد بر جلب مصالح » اقتضا مي كند كه اين خط پاك شود و وجود ركن حجرالأسود ، كه ارتفاع آن به بلنداي كعبه است ما را از مصلحتي كه مورد نظر ترسيم كنندگان اين خط بود ، بي نياز مي گرداند ؛ زيرا اين ركن خود آغاز و پايان صحيح طواف را از زمان پيامبرخدا ( صلّي الله عليه وآله ) و پس از آن ـ بدون آنكه خللي در اداي عبادت به وجود آورد ـ معيّن مي كرده است . . . .
اين مطالب از نظر شرعي بود ، اما از نظر مهندسي ، اين خط يك خط هندسيِ بديهي است و قرار بود كه عرض آن پهن تر شود و به تدريج كه از كعبه دور مي شود ، بزرگتر شده و به كعبه كه نزديك تر مي شود كوچكتر گردد ، مثل صف نمازگزاران كه در نزديكي كعبه صفوف تنگ تر وكوچك تر مي شود و
191 |
هرچه از كعبه دور مي شوند صفوف گسترده تر مي گردد .
اين حقيقت با تحقيقاتي كه فقهاي مكه مكرمه و مفتي هاي مذاهب چهارگانه ، سابقاً در اوائل قرن چهاردهم انجام داده اند ، ثابت شده است . آنها در گزارش خود ابتداي طواف را از ركن حجرالأسود محسوب كرده اند كه هر چه از حجرالأسود دورتر شوند چارچوب آن وسيع تر شود .
ابتداي دو خط موازي از نقطه فرض شده در وسط انتهاي حجرالأسود ، بدين نحو است كه يكي از آنها به باب صفا و ديگري از ركن زمزم عبور و به باب عباس مي رسد كه با قياس به نقشه كعبه ، عبور تمام بدن از تمام حجرالأسود يا قسمتي از آن مي باشد . ( 1 )
در پرتو آنچه كه از متون شرعي درباره آغاز طواف از مقابل حجرالأسود در دور اول و دو نظريه فقهيِ سابق ، و خطي كه مستقيم اشاره به حجرالأسود دارد كه طول آن بيش از 20 سانتي متر و به اندازه عرض بدن انساني كه مقابل آن بايستد نيست ، پس بنابر نظريه اول ( كه بايد تمام بدن از مقابل آن عبور كند ) اين هدف را برآورده نمي سازد و بنابر رأي دوم براي عبور قسمتي از بدن از جلوي قسمتي از حجرالأسود كافي نيست . مذهب حنفي و مقداري از بزرگان فقهاي مذهب مالي و حنبلي بر اين نظريه اند كه به مردم فرصت مي دهد تا در اين ازدحام نفس گير آن را پيروي كنند تا گناهي مرتكب نشوند و در اين حين نيازي به خط نيست .
امروز درك واقعيت به وجود و هماهنگي با شريعت اقتضا مي كند كه اين خط برداشته شود تا اضرار و خطاها محو گردد و اين ركن از مناسك حج ، بدون آن صحيح تر انجام گيرد . به اين ترتيب كه طواف كنندگان آن گونه در برابر حجر بايستند كه ضلعي را كه در سمت راست حجرالأسود و چپ آن است ببينند و با اين ايستادن ، از توقف در كنار ضلع باب و دست زدن به آن ، كه در نتيجه تمام بدن در برابر آن قرار نمي گيرد ، اجتناب كرده باشند اما هنگامي كه ضلع ديگر را رؤيت كردند ، تمام بدن در برابر آن قرار گرفته است . ( 2 ) والله الموفق .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . الخالدي ، النقشبندي ، سليمان عمدة الطائفين و عمدة المطوّفين ( استانبول ، چاپخانه شنده ، 1305ق . ) ، ص12
2 . الجاسر عبد الله مفيد الأنام و نور الظّلام في تحرير الأحكام لحج بيت الله الحرام ، ص240
192 |
* پي نوشتها :
193 |
تصوير ؟ ؟ ؟
194 |
اظهارات رياست حرمين شريفين در رابطه با خط مقابل حجر الاسود
عبدالمعطي السلمي / عبدالله الزهراني
سرهنگ جاسر محمد العساف فرمانده امنيتي مكه مكرمه مي گويد :
خط شروع كنوني طواف كعبه ، مشكلي بر مشكلات ما كه ناظر حركت طواف كنندگان جهت تضمين سلامت آنها هستيم افزوده است .
وي اشاره كرد ، برخي از طواف كنندگان فكر مي كنند خط آغاز طواف داراي مميزاتي است و به همين خاطر ، روي اين خط نماز مي گزارند و با اين كار مشكل ازدحام را افزايش مي دهند ، اما علت اصلي ازدحام ، خطي است كه از كعبه تا آخر صحن مطاف ، به اندازه يك خط مستقيم كشيده شده و مدّور بودن صحن مطاف در آن مراعات نشده است و براي همين بسياري از طواف كنندگان امتيازي براي اين خط نسبت به ديگر نقاط مطاف معتقدند و روي اين خط نماز مي گزارند و اين كار مشكل ازدحام وفشار آوردن ازپشت سر را در اين قسمت كه خط آغاز طواف است افزايش مي دهند .
سرهنگ عساف اضافه نمود كه نيروهاي امنيتي حرم ، خود را براي پذيرش اين حقيقت آماده نموده اند و پيشنهادهاي زيادي نيز جهت حذف اين خط كه به طور مستقيم در افزايش شلوغي و فشار جمعيت دخيل مي باشد رسيده است و ما هم چاره اي جز متفرق ساختن طواف كنندگان به وسيله نيروهاي خود نداريم تا به علت ايستادن آنان كه در روي اين خط كه شروع به طواف مي كنند و همچنين براي ساير طواف كنندگان ، اتفاق ناگواري رخ ندهد .
وي اوج ازدحام در صحن كعبه را در روزهاي حج و عمره ، در ماه رمضان و شب بيست و هفتم و بعضي شبهاي فرد ، در اواخر ماه مبارك رمضان قيد نمود كه در هر دور طواف تعداد طواف كنندگان به 30 الي 35 هزار نفر مي رسد .
وي گفت بهترين راه حلّ اين مشكل ، تجديد نظر در بقاي اين خط يا پاك كردن آن و يا گذاشتن علامت هاي ديگر است كه نقطه آغاز طواف را به طواف كنندگان نشان دهد .
سرهنگ عساف ازاصلاحات امسال حرم شريف مكه قدرداني نمود كه نقش
195 |
مثبتي در انجام وظيفه نيروهاي امنيتي حرم در مقابله با نكات منفي داشته است و همچنين از ترميمات و اصلاحات مقابل پله هاي برقي در « باب اجياد » قدرداني كرد و گفت : اين اصلاحات شامل تمام هفت پله ديگر خواهد بودكه با چراغهاي الكترونيكي اشاره به استفاده در پله ها و ازدحام آن مي كند . سرهنگ عساف اضافه كردندكه اين گونه اصلاحات در حرم شريف ، همگام با افزايش طواف كنندگان و زائران ادامه خواهد يافت .
از سوي ديگر مدير كل امور مسجد الحرام و مسجد نبوي پروژه تعديل خط آغاز طواف را در مسجد الحرام مورد بررسي و مطالعه قرار داده است .
روزنامه عكاظ از منابع خبري خود آگاهي يافت كه اين پروژه شامل سه پيشنهاد است :
1 ـ تأكيد به خطي به رنگ طلايي يا رنگ ديگر در ركني از كعبه ـ كه حجرالأسود در آنجا قرار دارد ـ مي كند كه آنجا نقطه آغاز شرعي طواف مي باشد ؛ بدين نحو كه اين علامت به روي پرده كعبه شريف رسم شود تا تمام طواف كنندگان با مشاهده آن ، نقطه آغاز طواف را ببينند .
2 ـ مربوط به توسعه و بزرگ كردن خط آغاز طواف است كه اكنون روي زمين با سنگ مرمر به عرض 20 سانتي متر نشان داده شده و آن هم بدين نحو كه با نقطه صفر در نزديك حجر الأسود به تدريج پهن شده و به اندازه 41 دايره مي رسد .
3 ـ گذاشتن خط ليزري در ركن حجر الأسود است كه طواف كنندگان هنگام عبور از برابر آن مي توانند آن را مشاهده كنند .
اين منبع خبري اشاره نموده كه اين پيشنهادها از نظر شرعي و مهندسي و جوانب ديگر مورد مطالعه و بررسي قرار مي گيرد تا به صورتي ظاهر شود كه تمام جوانب را مراعات و شرعي بودن نقطه آغاز طواف را هم مدّ نظر داشته باشد و بتواند ازدحام را در نقطه آغاز طواف كاهش دهد ، باتوجه به اينكه جانب شرقي كعبه قسمت پر رفت و آمد است ؛ چون در اين قسمت نقطه آغاز طواف ، مقام ابراهيم ، مدخل چاه زمزم و درِ كعبه مشرفّه قرار دارند و آنها مناطقي هستند كه حجاج و طواف كنندگان و كساني كه حج عمره انجام مي دهند ، علاقمند به ديدن آنها بوده و در كنار آنها دعا مي خوانند .