بخش 2

دانشمندان و کتاب های شیعه در مکّه مکرّمه


23


ميقات حج - سال سيزدهم - شماره پنجاه و دوم - تابستان 1384

تاريخ و رجال


24


دانشمندان و كتاب هاي شيعه در مكّه مكرّمه

( در قرن يازدهم هجري قمري )

حسين واثقي

تاريخ تشيع و شيعيان در مكه و مدينه ، از موضوعاتي است كه پيشينيان از آن غفلت كرده و بدان نپرداخته اند و اين شايد بدان سبب بوده كه مصادر مستقل و سريع الحصولي در اين زمينه وجود نداشته و پرداختن به آن ، فرصت بسيار و پي جويي گسترده در لابلاي كتاب هاي فراوان را طلب مي كرده است ، كه چنين حال و مجالي كمتر يافت مي شود .

روشن است كه ما بخشي از امت اسلاميم و چون شيعه ايم ، هماره مورد انكار و بي توجهي ديگر مسلمانان قرار گرفته و هدف مناسبي براي كج انديشان و تنگ نظران بوده ايم ؛ به طوري كه هرچه توانسته اند ، در حذف ما از جامعه اسلامي كوشيده اند و راه نجات اسلام را در طرد ما از جمع امّت اسلامي شناسانده اند و هر قدر توانسته اند با تهمت و افترا در مورد شيعه سياه نمايي كرده و چهره آنان را در ميان مسلمانان ، منفي و غير مناسب نشان داده اند .

از اين رو ، پرداختن به موضوعاتي كه مورد اهتمام همه مسلمانان است و تبيين اعتقاد و عمل شيعيان درباره آن ها ، مي تواند تبليغات عوامل تفرقه و تضعيف اسلام را برملا كند .


25


بنابراين ، پرداختن به موضوع پيش گفته ، لازم و ضروري است ، گرچه به دليل نپرداختن پيشينيان به آن ، پر زحمت و زمان بر باشد .

اميد است پژوهشگران معاصر ، كه پر تلاش اند و خوش فكر ، بدان بپردازند و خلأهاي موجود را پر كرده ، غبار نسيان از اين مهم بزدايند .

بديهي است ، به دست آوردن نتيجه اي مفيد و ارزشمند ، همّت افراد و گروه هايي را مي طلبد كه با حوصله تمام ، از لابلاي كتاب هاي تاريخ ، تراجم و رجال ، حديث ، سفرنامه هاي حج ، فهرست مخطوطات و . . . مطالب مربوط را بيابند و در قالبي پسنديده و به صورت دائرة المعارفي ماندگار عرضه كنند تا فرهنگنامه اي باشد كه علاوه بر پرداختن به ريز موضوعات ، زمينه هاي پژوهش گسترده تر را براي اهل كار و تلاش فراهم آورد .

حضور برجسته دانشمندان شيعه در نيمه اول قرن يازدهم هجري در مكه معظمه ، از مسائل قابل توجهي است كه جا دارد ، هرچند به طور فشرده و مختصر ، بدان پرداخته شود .

چنين بر مي آيد كه در آن زمان ، عالمان شيعه مهاجر ايراني و لبناني ، در مكه حضوري چشم گير داشته اند و با آزادي نسبي ، علاوه بر عبادت ، مي توانستند به كار تعليم و تعلّم و تأليف و نسخه برداري كتب مذهبي بپردازند و بازار علوم مذهبيِ شيعي را در مكه رونق دهند .

به تعبير علاّمه سيد حسن صدر ، در آن روزگار ، مكّه مكرّمه ، منزل گاه علماي شيعه بوده است . ( 1 )

شايد بتوان گفت كه حضور آزاد و فعال دانشمندان شيعه در مكه ، در قرن يازدهم ، در مقايسه با قرون ديگر اسلامي ، يك استثنا است كه ديگر تكرار نشده است .

اكنون اين پرسش مطرح مي شود كه چه عامل يا عواملي سبب شده است كه در آن برهه از تاريخ ، جمعي از علماي شيعه در مكه گردهم آيند و حوزه علوم دينيِ شيعي را تشكيل دهند ؟ و در رونق فرهنگ شيعي بكوشند و در بازسازي كعبه ، به سال 1040 هـ . مشاركت كنند و درباره آن تجديد بنا ، دو كتاب به نام هاي : « مفرّحة الأنام في تأسيس بيت الله الحرام » و « أبنية الكعبه » بنگارند ؟

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . تكملة أمل الآمل ، ص252


26


به نظر مي رسد شيوه حكومت و رفتار حاكمان مكه به گونه اي بوده كه زمينه چنين حضور فعالي را فراهم مي كرده است . در آن زمان ، حكومت به دست شُرفا و سادات بوده كه گر چه سنّي بوده اند ، اما گرايش و ميلي به تشيع داشته اند .

* * *

اشاره به اين نكته لازم است كه منبع اين نوشته ، عمدتاً جلد پنجم كتاب « طبقات اعلام الشيعه » نوشته علاّمه بزرگوار شيخ آقا بزرگ تهراني است كه در قرن چهاردهم هجري مي زيسته است . آن بزرگ مرد ، بيشتر آگاهي هاي خود را از نسخه هاي خطي به دست آورده و اين نشان مي دهد اطلاعات وي ، پر بها و منحصر به فرد است ؛ زيرا دسترسي وسيع به كتاب هاي خطي در زمان ما ، آنگونه كه براي او به هنگام تدوين كتاب عظيم « الذريعه . . . » فراهم بود ، ميسور نيست .

آري ، اگر توفيق نگاه دوباره و همه جانبه به كتاب هاي خطي ، براي فرد يا گروهي ، در مقياس وسيع پيش آيد و همه اطلاعات جانبيِ آن ها ؛ از قبيل : كاتب ها ، سفارش دهنده ها ، زمان شروع و پايان و نيز مكان تأليف و نسخه برداري ، همچنين بلاغ ها ، اِنهاءها ، اجازه ها ، تملّك ها و . . . از آن ها استخراج و به رايانه داده شود ، مي توان اميدوار بود كه گوشه هايي تاريك از تاريخ ما روشن و بسياري از علماي ما شناخته شوند .

البته شيخ آقا بزرگ تهراني ، در كتاب « طبقات اعلام الشيعه » در صدد فراهم آوردن زندگي نامه دانشمندان شيعه ، به طور عام بوده است ، نه با رويكرد حضور آنان در مكه مكرمه . به يقين ، اگر وي با اين ديدگاه قلم مي زد يا به اين موضوع توجّه ويژه داشت ، آگاهي هاي بيشتري فراهم مي آورد و در اختيار ما مي گذاشت .

اكنون ما ، در اين نوشتار ، 74 تن از عالمان و دانشمندان شيعي را ، كه در سده يازدهم هجري در مكه مي زيسته اند ، معرفي مي كنيم و آنگاه گزارشي از 30 كتاب شيعي ، كه در آن قرن در مكه تأليف يا استنساخ شده اند ، مي آوريم و سپس نگاهي كوتاه خواهيم داشت به دانشمندان و كتابهاي شيعي در مدينه منوره در قرن يازدهم . گفتني است در آن دوره تأليف ، نسخه برداري ، و خريد و فروش كتب شيعه در مكه رواج داشته و از آن جا به شهرهاي ديگر شيعه نشين هم برده مي شده است .

نكته قابل توجه درباره علماي شيعه در مكّه مكرّمه اين است كه از هر دو جريان اخباري


27


و اصولي در ميان آنان ديده مي شود ، گرچه غلبه با اخباريان بوده است . ديگر آن كه بيشتر آنان ايراني بوده اند و علماي جبل عامل لبنان ، از نظر تعداد ، در مرتبه بعد قرار داشته اند ؛ يعني همه مهاجر بوده اند و بومي در ميان ايشان كمتر وجود داشته است .

و ويژگي ديگر اين عالمان ، آن است كه بيشتر فقيه يا محدّث و رجالي بوده اند و فيلسوف ، متكلّم ، عارف ، مورّخ ، رياضي دان و شاعر فارسي گوي در ميان آنان به چشم نمي خورد .

* * *

1 ـ ابراهيم احسائي بن علي بن عبد الله جبلي شيرازي ، « تفسير فرات كوفي » را در دوران مجاورتش در مكّه مكرّمه استنساخ كرده و در روز سه شنبه 22 ربيع الثاني 1083هـ . از آن فراغت يافته است . احسائي سپس همان نسخه را در مكه در سال 1085 با عبدالله بن احمد انصاري مقابله كرده است . ( 1 )

2 ـ ابراهيم همداني ( م 1026 ) ، پس از يك سال مجاورت در مكه مكرمه ، از شمس الدين محمد عيناثي ، كه در مكه ساكن بوده ، اجازه گرفته است . ( 2 )

3 ـ احمد انصاري بن ادريس عاملي حسيني ، از شاگردان شيخ محمد سبط ، فرزند صاحب معالم ، ساكن مكّه مكرّمه بوده و از « منتقي الجمان » تأليف صاحب معالم در سال 1017 در مكّه مكرّمه نسخه برداري كرده و آن را نزد استاد خود شيخ محمد سبط قرائت كرده است . ( 3 ) اخيراً حاشيه اي بر اصول كافي به چاپ رسيده كه ظاهراً از تأليفات او است . ( 4 )

4 ـ احمد حكمي ، در فاصله سال هاي 1042 تا 1045 در مكّه مكرّمه به رحمة الله گيلاني درس داده است . ( 5 )

5 ـ احمد شهيدي جزيني عاملي ، از نوادگان شهيد اول ، محمدبن مكي ، است . شيخ حرّ عاملي گويد : او از معاصراني است كه سال ها در مكّه مكرّمه مجاورت اختيار كرده است .

شيخ آقا بزرگ از سخن شيخ حرّ عاملي چنين برداشت كرده كه وي پيش از سال 1097هـ . در گذشته است . ( 6 )

6 ـ احمد بن قاسم شيرازي ، همه كتاب « من لايحضره الفقيه » تأليف شيخ صدوق را استنساخ كرده و در 12 ربيع الثاني 1024 جزو دوم آن را به پايان برده است . او همه آن كتاب را

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . طبقات ، ج5 ، ص2

2 . طبقات ، ج5 ، ص531

3 . طبقات ، ج5 ، ص16 ، فهرست نسخه هاي خطي كتابخانه آيت الله مرعشي ، ج14 ، ص64 ، شماره 5277

4 . الحاشية علي اصول الكافي ، از بدر الدين بن احمد حسيني عاملي ( زنده در سال 1060 ) جمع و ترتيب : سيد محمد تقي موسوي ( 1094 ) چاپ دار الحديث ، قم ، 1425 هـ .

5 . طبقات ، ج5 ، ص217

6 . طبقات ، ج5 ، ص25


28


نزد استادش فضل الله بن محب الله دستغيب شيرازي خوانده و استاد بر آن نسخه ، بلاغ ها نگاشته است . ( 1 )

با توجه به اين كه استادش فضل الله دستغيب در مكه مي زيسته و دو سال پيش از تاريخ فوق ؛ يعني در سال 1022 رجال كبير استرآبادي را در مكه استنساخ كرده ( 2 ) ظاهراً احمدبن قاسم شيرازي نيز در مكّه مكرّمه زندگي مي كرده و در آن جا « من لايحضره الفقيه » را نسخه برداري كرده است .

7 ـ احمد مكي بن شهاب الدين فضل بن محمد باكثير ، كتاب خود « وسيلة المآل في عدّ مناقب الآل » را در مكه معظمه ، در سال 1027 نوشته است . ( 3 )

سيد عليخان مدني ، بعضي از قصايد و شرح حال وي را در « سلافة العصر » آورده است . ( 4 )

8 ـ احمد مير نظام الدين بن محمد معصوم حسيني دشتكي ، پدر وي ، مير محمد معصوم ، با خواهر شاه عباس صفوي در راه حج ازدواج كرد و پس از تمام كردن حج ، در مكه مشرّفه مجاورت گزيد . احمد مير نظام از آن پدر و مادر به دنيا آمد و در مكّه مكرّمه رشد كرد و تربيت شد و از همگنان پيشي گرفت . وزير عبد الله قطب شاه وي را به حيدرآباد دكن دعوت كرد و وي راهي آن ديار و در آنجا ماندگار شد . ( 5 )

او پدر سيد عليخان مدني ، اديب شهير شيعي و صاحب تأليفات گرانسنگ است .

9 ـ اشرف محمد جوزي بن شهاب ، شاگرد شمس الدين محمدبن خاتون عاملي بود و از « كتاب الديون » تا آخر تهذيب الأحكام شيخ طوسي را استنساخ كرد و نزد استاد خود ، محمدبن خاتون در مكّه مكرّمه خواند و استاد در پايان كتاب براي او چنين نگاشت : وي ـ كه خداوند توفيقاتش را استمرار بخشد و راه هر نيكي و فضيلت و كمالي را براي او آسان فرمايد ـ قرائت آن را با تحقيق و استحكام و دقّت به پايان برد و مشكلات آن را كاويد و پرده از روي فوايد و اشاراتش گشود . خداوند فايده ها و بهره دهي وي را بسيار كند و عالمان عامل ، چون او را زياد گرداند . مكه مشرفه به تاريخ 13 جمادي الثاني سال 1009هـ . محمد بن احمد بن نعمة الله بن خاتون عاملي . ( 6 )

10 ـ جعفربن كمال الدين بحراني ، شيخ حرّ عاملي گويد : وي فاضلِ عالمِ صالحِ ماهرِ شاعرِ معاصر است ، او را در مكّه مكرّمه ديدم و در حيدر آباد دكن وفات يافت . ( 7 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . طبقات ، ج5 ، صص26 ـ 25

2 . طبقات ، ج5 ، صص441 ـ 440

3 . طبقات ، ج5 ، ص37

4 . سلافة العصر ، صص213 ـ 204

5 . طبقات ، ج5 ، ص23

6 . طبقات ، ج5 ، ص50

7 . طبقات ، ج5 ، ص110


29


شيخ حرّ عاملي توضيح نداده كه آيا جعفر در مكه اقامت گزيده بود يا براي زيارت به مكه آمده بود .

11 ـ حامد استرآبادي بن محمد جرجاني ، بيش از پنج سال در مكّه مكرّمه اقامت گزيد و در آن جا تمام كتاب « كافي » كليني را در چهار مجلد از 16 ربيع الثاني 1025 تا اواسط رجب 1030 نسخه برداري كرد . ( 1 )

به نظر مي رسد كه پنج سال ، از سال هاي مجاورت خود در مكّه مكرّمه را به نسخه برداري كتاب مذكور گذرانده ؛ زيرا در چند جاي آن نسخه تاريخ زده است اما سال هاي مجاورت وي در مكه بيشتر بوده است .

12 ـ حسن شدقمي ابو المكارم بدرالدين مدني هندي ( 998 ـ 932 ) ، از نقباي سادات مدينه منوره بود و مدتي در مكّه مكرّمه زندگي كرد و در 18 ذي حجه 983 از پدر شيخ بهايي ؛ شيخ حسين بن عبد الصمد در مكّه مكرّمه اجازه دريافت كرد . شيخ حسين در آن اجازه مي نويسد حسن شدقمي از وي در خانه اش در مكّه مكرّمه پذيرايي كرده است . ( 2 )

در همان روز 18 ذي حجه 983 هـ . حسين بن عبدالصمد ، به پرسشي درباره كرامتي از شهيد ثاني پاسخ داده است . ( 3 )

پس وي در مكه ، داراي خانه بوده و دست كم مدتي را در آن جا به سر برده است .

گفتني است وي بزرگ خاندان شدقمي است . شيخ حسين بن عبدالصمد آن اجازه را براي وي و فرزندانش ؛ سيد محمد ، سيد علي ، سيد حسين و سيّده امّ الحسين دختر وي نگاشته است .

از نوشته شيخ آقابزرگ چنين برمي آيد ، در اصفهان موقوفاتي بوده كه به حرمين شريفين تعلّق داشته و درآمد آن ها به دست نوادگان حسن شدقم ؛ سليمان و محسن فرزندان محمدبن حسن شدقم ، و شمس الدين بن علي بن حسن شدقم ، و ضامن بن شدقم بن علي ، نبيره حسن شدقم و حسين بن علي بن حسن شدقم در مدينه منوره و مكه مكرمه به مصرف مي رسيده است .

صاحب مدارك ، در سفر حجش در سال 987هـ . به حسن شدقم اجازه داده است .

او در روز غدير ، سال 977 ، در مكه از نعمة بن احمدبن خاتون عاملي نيز اجازه گرفته است . از اين سه اجازه داراي تاريخ ، به دست مي آيد كه به يقين وي از 977 تا 987 به مدت 11

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . طبقات ، ج5 ، ص130

2 . رياض العلماء ، ج1 ، صص 243 ـ 236 ، طبقات ، ج4 ، صص54 ـ 52 ، و نيز ، ج5 ، ص144

3 . الدر المنثور ، ج2 ، ص190 ، پاورقي .


30


سال در مكه مكرمه مي زيسته و سپس به حيدرآباد هند رفته است .

13 ـ حسن مشغري ، در مكّه مكرّمه كتب اربعه حديثي را نزد ميرزا محمد استرآبادي ، مؤلف كتب رجالي آموخته است . ( 1 )

با توجه به مفصل بودن كتب اربعه ( كافي ، تهذيب ، استبصار و من لايحضره الفقيه ) ، به نظر مي رسد كه وي سالياني را در مكه مشرفه براي آموختن آن ها به سر برده است .

14 ـ حسين بن حسن مشغري عاملي ، در مكه معظمه ، شاگرد و مصاحب شيخ محمد ، فرزند صاحب معالم بوده است . ( 2 ) وي كتاب « استقصاء الاعتبار في شرح الاستبصار » تأليف شيخ محمد را به خط خود نگاشته و بر روي همان نسخه چنين نوشته است :

مؤلف اين كتاب شب دوشنبه دهم ذي القعده 1030هـ . از دنيا رفت و چند روز پيش از وفاتش ، در مكه به من گفت : همين روزها من مي ميرم . ما او را نزديك قبر حضرت خديجه به خاك سپرديم . اين سخن را در همان روز نوشتم . ( 3 )

15 ـ حسين دشتكي مير نصرالدين ، در سال 1023 در مكّه مكرّمه از دنيا رفت و در قبرستان حجون مدفون گرديد . ( 4 )

16 ـ حسين ظهيري ، استاد شيخ محمد حرّ عاملي ، صاحب وسائل است و خود در مكّه مكرّمه نزد محمد امين استرآباديِ اخباري درس خوانده است . ( 5 )

17 ـ حسين بن علي حسيني شامي عاملي ، در سال 1007 در مكّه مكرّمه نسخه اي از كتاب « من لايحضره الفقيه » را خريداري كرده است . ( 6 )

18 ـ حسين قاضي ، نسخه كتاب « فقه الرضا » ( عليه السلام ) را از مكّه مكرّمه به اصفهان آورده است . ( 7 ) مجلسي اول گويد : مير حسين قاضي ، پس از مدتي مجاورت در مكه مكرمه ، به اصفهان آمد و نسخه اي از كتاب فقه الرضا را به همراه آورد . ( 8 )

19 ـ حسين نيشابوري مكي بن محمد علي ، معاصر سيد نورالدين علي بن ابي الحسين موسوي عاملي ( متوفاي 1068هـ . ) بوده است . او متولد و ساكن مكّه مكرّمه بوده و در همان جا ( حدود سال 1080هـ . ) وفات يافته است .

به سفارش وي باب « إحياء الموات » تا « المواريث » از كتاب « جامع المقاصد » نسخه برداري شده و وي را با وصف « علاّمه » ستوده اند . ( 9 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . طبقات ، ج5 ، صص559 و 594

2 . طبقات ، ج5 ، ص185

3 . الدرّ المنثور ، ج2 ، ص212

4 . طبقات ، ج5 ، ص167

5 . طبقات ، ج5 ، ص174

6 . طبقات ، ج5 ، صص171 ـ 170

7 . طبقات ، ج5 ، ص160

8 . طبقات ، ج5 ، ص178

9 . طبقات ، ج5 ، صص187 و 623


31


وي در سال 1056 در مكّه مكرّمه به مولا نوروز علي تبريزي اجازه داده است . ( 1 ) از مقايسه اين تاريخ با سال وفات وي ، چنين به دست مي آيد كه وي بيش از 24 سال در مكه سكونت داشته است .

20 ـ حيدر سكيكي ، سكونت وي در مكه بوده است . شيخ حرّ عاملي گويد : سكيكي را در سال 1062 ، در سفر دومِ خود به حج ، در مكه ديدم . وي يكي ـ دو سال پس از آن ، در مكه در گذشت . ( 2 )

21 ـ خضر موصلي بن عطاء الله شامي ، ساكن مكّه معظمه بوده و در سال 1003 كتاب « الاسعاف » را تأليف كرده و در سال 1007هـ . در گذشته است . ( 3 )

22 ـ خليل بن غازي قزويني ( 1089 ـ 1001 ) ، محدّث و كلاميِ ماهري بوده است . صاحب وسائل ، در حجّ اوّلِ خود ، در سال1057هـ . ( 4 ) او را ديده كه در مكه معظمه اقامت گزيده و مشغول حاشيه نويسي بر « مجمع البيان » بوده است . او سال ها در مكه بوده و سپس به قزوين باز گشته و در آن جا زندگي را وداع گفته است . ( 5 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . طبقات ، ج5 ، ص153 ـ 154 ، رياض العلماء ، ج2 ، ص171

2 . طبقات ، ج5 ، ص194

3 . طبقات ، ج5 ، صص200 ـ 199

4 . طبقات ، ج5 ، ص248

5 . طبقات ، ج5 ، ص203


32


23 ـ خيرالدين بن محمد قاسم قاري نجفي ، وي و پدرش در فاصله سال هاي 1045 ـ 1042 در مكّه مكرّمه ، به رحمت الله گيلاني علم آموخته و اجازه داده اند . ( 1 )

24 ـ داود بن عمر طبيب انطاكي ( 1008 ـ 950 ) ، از انطاكيه به دمشق و سپس به قاهره سفر كرده و به دعوت حاكم مكه ، شريف حسن بن ابي نمي به حجاز رفته است . وي كتاب هاي طبّي تأليف كرده است . ( 2 )

25 ـ ربيع نباطي عاملي ، ساكن مكه مشرفه بوده و در سال 1002 ، در همان جا در گذشته است . مرثيه اي كه صاحب معالم در مرگ او سروده ، نشان دهنده جلالت و بزرگي اوست . ( 3 )

26 ـ رحمت الله گيلاني حيدرآبادي ، نويسنده كتاب « برهان القاري في تجريد كلام الباري » به زبان فارسي است . او كه در حيدر آباد هند سكونت داشته ، در سال 1042 به حج رفته و تا سال 1045 در آن جا به سر برده نزد محمد قاسم قاري نجفي و فرزندش خيرالدين درس خوانده و از آنان اجازه گرفته است . وي در مكه نزد احمد حكمي نيز درس خوانده است . ( 4 )

27 ـ زين الدين بن محمد بن حسن بن شهيد ثاني ، نوه شيخ حسن صاحب معالم است . از سخن برادرش بر مي آيد كه وي در سال 1009 به دنيا آمده ، در عراق و ايران تحصيل نموده و در سال 1030 از اصفهان به مكه مهاجرت كرده و در آن جا سكونت گزيده است . او در سال 1074 در گذشته و در كنار پدرش ، در قبرستان حجون مكّه مكرّمه مدفون شده است . ( 5 )

آنچه آورديم ، سخن شيخ آقابزرگ بود ، ليكن برادرش نوشته است :

29 ذي حجه 1064 در مكه از دنيا رفت و من از روز عرفه تا زمان وفات ، نزد وي بودم و او نزد قبر پدرم به خاك سپرده شد . ( 6 )

سيد محسن امين نيز وفات او را 1064 دانسته است . ( 7 )

28 ـ زين العابدين بن نورالدين علي جبعي موسوي عاملي ، در سال 996 به دنيا آمد و در سال 1073 در مكّه مكرّمه در گذشت و در مقبره حجون دفن شد . وي پسر برادر صاحب المدارك از آن خاندان علمي است . ( 8 ) چنين مي نمايد كه وي بخش عمده اي از زندگي اش را در مكه سپري كرده ؛ زيرا پدرش در مكه سكونت داشته است . ( 9 )

29 ـ زين العابدين بن نور الدين علي كاشاني ، در مكّه مكرّمه سكونت داشته است و رساله چاپ شده « مُفَرِّحَةُ الأَنام في تأسيس بيت الله الحرام » را نگاشته است . اين كتاب را در باره سيل سال 1039هـ . نوشته كه سبب تخريب كعبه مشرفه شد و سپس مراحل بازسازي آن

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . طبقات ، ج5 ، ص217

2 . طبقات ، ج5 ، ص207

3 . طبقات ، ج5 ، ص214

4 . طبقات ، ج5 ، ص217

5 . طبقات ، ج5 ، ص236

6 . الدرّ المنثور ، ج2 ، ص231

7 . اعيان الشيعه ، ج11 ، ص94 شماره 7020

8 . طبقات ، ج5 ، ص237 ، رياض العلما ، ج2 ، ص398

9 . طبقات ، ج5 ، صص173 و 180


33


در سال 1040 . اوّلين سنگ بناي جديد كعبه را وي گذاشت و در همه مراحلِ بازسازي ، با جمعي از شيعيان شركت كرده و در اين امر ياري نموده است .

وي زمان بسياري در مكّه مكرّمه زندگي كرده ، در آن جا از محمد امين استرآبادي درس آموخته و به برخي ؛ از جمله عبدالرزاق مازندراني اجازه داده است . وي را كه عالم پر تلاشي بوده ، در مكّه مكرّمه به جرم تشيّع به شهادت رساندند . او با همسر و دو طفل خردسالش ، كه پيش از وي در گذشته اند ، همگي در قبرستان حجون مكّه مدفون شده اند . ( 1 )

30 ـ شمس الدين محمد شيرازي مكّي ، در مكّه مكرّمه مجاورت گزيده و به فراگيري علم پرداخته است . مولا خليل قزويني حاشيه خود بر « عُدّة الاصول » را در مكه به وي داد و نام برده پس از مطالعه ، در ردّ آن مطلب نوشت . ( 2 )

31 ـ شمس الدين محمد ، معروف به شمسا گيلاني ، وي كه از فلاسفه قرن يازدهم و از شاگردان شيخ بهائي و ملاصدرا بوده در اصفهان مي زيسته ، ليكن كتاب « العلم الإلهي = النورية » را در سال 1048 در مكه معظمه تأليف نموده است . ( 3 )

32 ـ شيخ صنعان ، به سفارش وي ، نسخه اي از « شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد » در مكّه مكرّمه استنساخ شده است . شيخ آقا بزرگ احتمال داده كه شيخ صنعان ، نام مستعار باشد نه نام واقعي . ( 4 )

33 ـ صاحب علي استرآبادي ، شاگرد ميرزا محمد استرآبادي ، صاحب كتاب هاي رجال است . ( 5 ) با توجه به اين كه استادِ وي در مكه مي زيسته ، ظاهراً صاحب علي هم متوطن مكّه مكرّمه بوده است .

34 ـ عبد الرزاق مازندراني ، شاگرد سيد زين العابدين كاشاني است ، همو كه در تجديد بناي كعبه مشرّفه شركت داشته و در مكه به شهادت رسيده است . عبدالرزاق از وي اجازه داشته است . ( 6 )

35 ـ عبد علي عاملي ، كتاب « تلخيص الأقوال » از تأليفات ميرزا محمد استرآبادي ، مؤلف كتاب هاي رجالي را در كنار كعبه مشرفه در سال 1015 استنساخ كرده و حواشي بسياري از مؤلف بر آن نگاشته است . ظاهراً وي از همكاران سيد زين العابدين كاشاني در تجديد بناي كعبه مشرفه بوده است . ( 7 )

36 ـ عبدالله بن احمد انصاري ، شيخ آقا بزرگ از وي با لقب « شريف » ياد مي كند كه اين

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . طبقات ، ج5 ، ص238 ؛ الذريعه ، ج1 ، ص73

2 . طبقات ، ج5 ، ص268

3 . طبقات ، ج5 ، ص266

4 . طبقات ، ج5 ، ص271

5 . طبقات ، ج5 ، ص274

6 . طبقات ، ج5 ، صص320 ـ 319

7 . طبقات ، ج5 ، ص331


34


لقب در مورد سادات به كار مي رود . در سال 1085هـ . ابراهيم احسائي ، « تفسير فرات كوفي » را در مكّه مكرّمه با وي مقابله كرده و وي مقابله و تصحيح خود را بر روي آن نسخه گواهي كرده است . ( 1 )

37 ـ عبدالله طائي ، كتاب « علل الشرايع » تأليف شيخ صدوق را در مكّه مكرّمه تصحيح و مقابله كرده است . ( 2 )

38 ـ علي جبعي ( 1068 ـ 970 ) ، برادر صاحب « المدارك » ، بيش از بيست سال در مكه سكونت داشته و به تدريس و تأليف مشغول بوده و در همان جا از دنيا رفته است . از تأليفات وي « الشواهدالمكّيه » ، در ردّ « الفوائد المدنيه » محمد امين استرآبادي است . مي توان گفت وي يكي از علماي برجسته اصولي است كه در برابر محمد امين استرآبادي مقاومت نمود . پس در مكه ، در آن زمان ، هم از اصوليان و هم از اخباريان حضور داشته اند .

وي داراي پنج پسر به نام هاي : زين العابدين ، جمال الدين ، ابوالحسن ، حيدر و علي بوده كه ظاهراً آنان نيز اهل فضل و كمال بوده اند . برخي دانشمندان از وي اجازه دارند ؛ مانند : محمد محسن بن محمد مؤمن با اجازه اي به تاريخ 1051 ، مير محمد مؤمن بن دوست محمد صاحب كتاب « الرجعه » ، محمد طاهربن محمد حسين شيرازي ، صالح بن عبدالكريم بحراني . قاسم بن محمد كاظمي نيز در طائف و مكه نزد وي درس خوانده است . ( 3 )

39 ـ علي رضا بن آقا جاني ، كتاب « تهذيب » را ، در مكه ، نزد ميرزا محمد استرآبادي مؤلف كتب رجال آموخته و در سال 1016هـ . از وي اجازه گرفته است . ( 4 )

40 ـ علي نجفي بن ابراهيم ، صاحب نسخه اي از تفسير فرات كوفي بوده كه به سال 1083 در مكّه مكرّمه استنساخ شده و بر مُهر وي ، تاريخ 1083 حكّ بوده است . ( 5 )

شيخ آقا بزرگ به حضور وي در مكّه مكرّمه تصريح نكرده ، ليكن به نظر مي رسد او از مكه نسخه مذكور را خريده است .

41 ـ عيسي بن زين العابدين مازندراني ، در مكّه مكرّمه به سر مي برده و در آن جا همه كتابِ « من لايحضره الفقيه » را استنساخ كرده و در 19 شوال 1053 به پايان رسانده است . ( 6 )

42 ـ فتح الله بن مسيح الله ، در مكّه مكرّمه مي زيسته و كتاب « اَبنية الكعبه » را در تاريخ بازسازي هاي كعبه در طول تاريخ نگاشته و در آن گزارشي از تجديد بناي كعبه مشرفه در سال 1040 ارائه كرده است ؛ زيرا خود شاهد تخريب آن ، بر اثر سيل و سپس بازسازي اش بوده

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . طبقات ، ج5 ، ص2

2 . طبقات ، ج5 ، ص350

3 . طبقات ، ج5 ، ص386 ؛ تكملة أمل الآمل ، ص252 ؛ الفوائد الرضويه ، ص313

4 . طبقات ، ج5 ، ص398

5 . طبقات ، ج5 ، ص417

6 . طبقات ، ج5 ، ص423


35


است . وي مقاله « مُفَرِّحَة الأنام » سيد زين العابدين كاشاني را نيز در كتاب خود گنجانده است . ( 1 )

43 ـ فضل الله دستغيب بن محبّ الله شيرازي ، از شاگردان ميرزا محمد استرآبادي ، مؤلف كتب رجالي است . او رجال كبير استاد خود را در زندگاني استاد در مكّه مكرّمه استنساخ كرده و 27 رجب 1022 از آن فراغت يافته ، سپس با نسخه اصل ، به قلم مؤلف مقابله كرده و در اواخر شعبان 1022 آن را به پايان برده است . ( 2 )

احمد بن قاسم شيرازي همه كتاب « من لايحضره الفقيه » را نزد وي خوانده و استاد بر آن نسخه بلاغ ها نگاشته است . ( 3 )

44 ـ قوام الدين محمّد ، كتاب « الشواهد المكيّه » نوشته علي جبعي را ، كه در ردّ كتاب « الفوائد المدنيه » استرآبادي است ، نسخه برداري كرده و بر آن حاشيه بسيار زده و هفتم رمضان 1068 از آن فراغت يافته است . ( 4 )

45 ـ محسن بن محمد مؤمن استرآبادي ، شاگرد نورالدين علي بن علي بن حسين عاملي ( متوفّاي 1068هـ . ) است . استادش براي وي در مكّه مكرّمه اجازه اي در تاريخ 1051 نگاشته است . وي سپس به مشهد خراسان منتقل شد و در آن جا به سال 1089 زندگي را وداع گفت . گفتني است كه او به مجلسي اجازه داده است . ( 5 )

46 ـ محمد امين بن محمد شريف استرآبادي ، از پرچمداران اخباريان و مخالف سرسخت اصوليان است و تأليفات متعدد دارد . او ابتدا در مدينه منوره مجاورت گزيد و سپس به مكّه مكرّمه رفت و در آن جا ساكن شد و همان جا به سال 1036 در گذشت . به نظر مي رسد كتاب « الفوائد المكيّه » را در مكّه مكرّمه نوشته است . وي داماد ميرزا محمد استر آبادي ، صاحب كتاب هاي رجالي بود كه او نيز سالياني دراز در مكّه مكرّمه مجاورت گزيده بود . ( 6 ) محدث قمي وفات وي را در سال 1033هـ . نوشته است . ( 7 )

47 ـ محمد امين شدقمي ، معاون قاضي مكّه مكرّمه بوده است . ( 8 )

48 ـ محمد امين قمي بن ميرزا جان بن سلطان حسين بن ابي طالب نجفي ، نسخه برداريِ كتاب « خلاصة الأقوال » علاّمه حلّي را براي خود و به خط خود در مكّه مكرّمه آغاز كرد و در جمادي الآخره 1009هـ . از آن فراغت يافت و سپس آن را براي عموم شيعيان وقف كرد . ( 9 )

49 ـ محمد باقربن محمد مؤمن ، محقق سبزواري ، از مجتهدان و حكيمان مشهور و صاحب تأليفات در فقه و حكمت است . او در اصفهان تحصيل كرد و در مشهد سكونت و

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . طبقات ، ج5 ، ص431

2 . طبقات ، ج5 ، صص441 ـ 440

3 . طبقات ، ج5 ، صص26 ـ 25

4 . طبقات ، ج5 ، ص460

5 . طبقات ، ج5 ، ص489

6 . طبقات ، ج5 ، ص56

7 . الفوائد الرضويه ، ص399

8 . طبقات ، ج5 ، ص57

9 . طبقات ، ج5 ، ص59


36


رياست علمي يافت . قبرش در مدرسه ميرزا جعفر است . در سال 1062 در مكّه مكرّمه در جُنگ حسين شيرازي ، مطلبي علمي به رسم يادگار نوشته است . ( 1 )

50 ـ محمد باقر نيشابوري بن حسين مكي بن محمد علي ، در مكّه مكرّمه سكونت داشته و دو مجلد بزرگ « جامع المقاصد » از پدرش به وي ارث رسيده است . محمد باقر نيشابوري از مجلسي و محمد سراب و سيد علي خان دشتكي اجازه داشته است . ( 2 )

51 ـ محمد بهاء الدين بن قاري ، در مكّه مكرّمه كتاب « الإرشاد » شيخ مفيد را نسخه برداري كرده و بر آن حاشيه زده و فوائد و مقالات علميِ ديگر را ضميمه همان نسخه نگاشته است . ( 3 )

52 ـ محمد تقي سرخ آبي بن ابراهيم مازندراني ، كتاب « كمال الدين » شيخ صدوق را در مكّه مكرّمه نسخه برداري كرده و 11 شوال 1054 بر فراز كوه ابوقبيس ، آن را به پايان برده است . ( 4 )

53 ـ محمدبن حسن صاحب معالم بن شهيد ثاني ، پنج سال را در مكه سپري كرد و از ميرزا محمد استرآبادي مؤلف كتب رجالي دانش آموخت ، سپس به كربلا مراجعت كرد و مدتي را در آن جا زيست . او در سال 1024 در نجف اشرف براي بهاءالدين علي بن يونس حسيني تفرشي اجازه نوشت و در سال 1025 در كربلا از نگارش كتاب « استقصاء الاعتبار في شرح الاستبصار » فراغت يافت .

وي سپس به مكه مكرّمه بازگشت و سال هاي پاياني عمر خود را در آنجا سپري كرد . معروف است كه او روزي در طواف كعبه مشرفه بود ، شخصي گلي به وي هديه كرد كه نه زمان آن بود و نه از آن منطقه بود . شيخ محمد از او پرسيد : اين گل را از كجا آورده اي ؟ وي پاسخ داد : از خرابات ، و ديگر آن شخص را نديد . ( 5 ) وي در همان جا در سال 1030 زندگي را وداع گفته و نزديك قبر حضرت خديجه كبري ( عليها السلام ) در قبرستان حجون مدفون شده است . ( 6 )

54 ـ محمد حسين بن مقصود علي طالقاني ، از سيد نورالدين بن علي بن ابي الحسن عاملي در منزل وي در مكّه مكرّمه اجازه گرفته است . ( 7 )

55 ـ محمدبن حيدر عاملي حسيني ، در سال 1089هـ . حديثي به يادگار در مجموعه محمد باقربن محمد حسين نيشابوري نگاشته ، در حالي كه در مكّه مكرّمه مجاورت گزيده بود . ( 8 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . طبقات ، ج5 ، ص72

2 . طبقات ، ج5 ، صص74 و 187

3 . طبقات ، ج5 ، ص87

4 . طبقات ، ج5 ، ص99

5 . الدرّ المنثور ، ج2 ، ص212

6 . طبقات ، ج5 ، صص185 و 236 و 520 ؛ الذريعه ، ج2 ، ص30 ، شماره 120 ؛ الفوائدالرضويه ، صص467ـ 464

7 . طبقات ، ج5 ، ص173

8 . طبقات ، ج5 ، ص529


37


56 ـ محمد سلمان شريف صفوي ، كه « ترتيب رجال النجاشي » ، نوشته محمدتقي خادم انصاري را در مكّه مكرّمه استنساخ كرده و در 26 ربيع الثاني 1024هـ . از آن فراغت يافته است . ( 1 )

57 ـ محمد شامي بن علي بن زين الدين محمد حسيني عاملي ، نسخه اي از كتاب « من لايحضره الفقيه » را در مكّه مكرّمه خريده و تملّك خود را به سال 1007 بر آن نوشته است . ( 2 )

58 ـ محمد شمس الدين بن شهاب الدين احمد عيناثي عاملي ، ساكن مكّه مكرّمه بوده است . ماجد جد حفصي ( متوفاي 1028 ) از او اجازه گرفته و نيز ميرزا ابراهيم همداني ( متوفاي 1026هـ . ) پس از يك سال مجاورت در مكّه مكرّمه ، از او اجازه دريافت كرده است . ( 3 )

59 ـ محمد صالح گيلاني ( 1088 ـ 969 ) ، شاگرد شيخ بهايي و ديگر عالمان اصفهان بود . چهل سال در دكن هند زندگي كرد و سپس راهيِ حج شد . در اين سفر دريا طوفاني شده ، كتاب هاي گران بهاي او غرق مي شود ، ليكن خودش نجات مي يابد . وي مدتي در مكه اقامت اختيار مي كند و سپس به سوي يمن مي رود و در آن جا ماندگار مي شود و قدر و منزلت مي يابد و در همان جا از دنيا مي رود . ( 4 )

60 ـ محمد بن عبد اللطيف جامعي ، چند كتاب علمي و عمومي را به خط خود و براي خود نسخه برداري كرده و بر آن ها مُهر بزرگي زده كه نوشته آن چنين است : « محمد بن عبد اللطيف الجامعي ، نزيل حرم الله السامي » . از نوشته اين مُهر به دست مي آيد كه وي مدتي در مكّه مكرّمه زندگي كرده است . ( 5 )

61 ـ محمد بن علي بن ابراهيم حسيني استرآبادي ، مؤلف كتاب هاي علم رجال بوده ، كه رجال كبير او به نام « منهج المقال » چاپ شده است . شيخ آقا بزرگ بحثي مطرح كرده كه آيا وي از سادات بوده يا نه ؟ در هر حال ، با توجه به قوّت علمي اش ، كم و بيش نقش محوري در گردهم آيي علماي شيعه در مكّه مكرّمه داشته است .

در « رياض العلما » آمده است : از محقّق ملاّ احمد اردبيلي پرسيدند پس از شما به چه كسي براي فراگيري علم مراجعه كنيم ؟ پاسخ داد : در علوم عقلي به ميرفضل الله ، و در علوم نقلي به ميرعلاّم . ميرزا محمد استرآبادي از اين كه از وي نام نبرد رنجيده شد و از نجف اشرف به مكّه مكرّمه هجرت كرد و در آن جا بساط علم گسترد . ( 6 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . طبقات ، ج5 ، ص96 و ، ص248 ؛ الذريعه ، ص70 شماره 287

2 . طبقات ، ج5 ، ص522

3 . طبقات ، ج5 ، ص531

4 . طبقات ، ج5 ، ص287

5 . طبقات ، ج5 ، ص504

6 . طبقات ، ج5 ، ص497


38


اگر اين داستان را درست بدانيم ، وي بايد اندكي پيش يا پس از سال 993 ، كه سال وفات اردبيلي است ، به مكه رفته باشد و با توجه به وفاتش در سال 1028هـ . بيش از سي سال در مكه زندگي كرده و به افاده پرداخته است . محمد امين استرآبادي ( پرچمدار اخباريان ) داماد وي بوده است . چندين تن از استرآبادي هاي ساكن مكّه مكرّمه ، عالم و دانشمند بوده اند و سر سلسله آنان ميرزا محمد استرآبادي رجالي بوده است . وي در قبرستان حجون در مكه معظمه مدفون است . ( 1 )

62 ـ محمد علي بن احمد عاملي مكي ، مؤلف كتاب « الدلائل المكية في العقائد الدينيّه » است كه در سال 1108 آن را نوشته است . ( 2 )

شيخ آقا بزرگ به زندگي وي در مكه اشاره اي نكرده ، ليكن از نام كتابش چنين برداشت مي شود كه در مكه به نگارش آن دست زده است .

63 ـ محمد علي اصفهاني ، نزد شيخ بهايي و ميرزا محمد استرآبادي ، مؤلف كتاب هاي رجالي ، شاگردي نموده و استرآبادي براي وي در سال 1015 اجازه اي نگاشته است . ( 3 )

با توجه به مجاورت استرآبادي در آن سال ها در مكه مكرمه ، ظاهراً آن اجازه در مكه صادر شده و اصفهاني مدتي را نزد وي در مكه درس خوانده است .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . الفوائد الرضويه ، ص554

2 . طبقات ، ج5 ، ص407 ؛ الذريعه ، ج8 ، ص253 شماره 1043

3 . طبقات ، ج5 ، ص376


39


64 ـ محمد علي شيباني بن محمد صالح شيرازي ، در مكّه مكرّمه بر « ارشاد » شيخ مفيد حاشيه زده و 27 رمضان 1073 از آن فراغت يافته است . ( 1 )

65 ـ محمد بن علي بن محمود شامي عاملي ، از معاصران شيخ حرّ عاملي بوده و سيد عليخان مدني نزد وي درس خوانده و اشعار او را در « سلافة العصر » و ديوان خود نقل كرده است . وي در سال هزار و نود و اندي در گذشته است . ( 2 )

سيد عليخان گويد : او پس از انجام حج ، دو سال در مكه ماند ، سپس به وطن برگشت . براي نوبت دوم به مكه مكرمه آمد و در آن جا سكونت گزيد و پدرم مقدم او را گرامي داشت و به من دستور داد تا نزد وي درس بخوانم . سرانجام او پس از مدتي مكه را ترك گفت . ( 3 )

66 ـ محمد قاسم قاري ، و فرزندش خيرالدين در فاصله سال هاي 1042 تا 1045 در مكّه مكرّمه به رحمة الله گيلاني علم آموختند و به وي اجازه دادند . ( 4 )

67 ـ محمد مؤمن بن دوست محمد حسيني استرآبادي ، در مكّه مكرّمه مجاورت گزيد و پس از عمري دراز در سال 1087هـ . به جرم تشيع در همان جا به شهادت رسيد . وي پسر خواهر مير فخرالدين سماكي و داماد محمد امين استرآباديِ اخباري است . او شاگرد صاحب علي استرآبادي است كه وي شاگرد ميرزا محمد استرآبادي ، مؤلف كتب رجالي بوده . پس هم خود او ، هم استاد او و هم استادِ استادِ او در مكه به سر مي برده اند . محمد مؤمن ، از ابراهيم بن عبد الله خطيب مازندراني و سيد زين العابدين كاشاني مؤسّس كعبه مشرفه اجازه داشته و در مكّه مكرّمه براي مجلسيِ دوم و احمد بحراني اجازه صادر كرده است و تاريخ اجازه وي به بحراني سال 1081هـ . است . ( 5 )

68 ـ محمد نصرا توني ، در مكّه مكرّمه كتب اربعه حديثي را نزد ميرزا محمد استرآبادي مؤلف كتب رجالي خوانده است . ( 6 )

با توجه به مفصّل بودن كتب اربعه ( كافي ، تهذيب ، استبصار و من لايحضره الفقيه ) به نظر مي رسد وي سالياني در مكّه مكرّمه سكونت داشته تا توفيق قرائت آن كتاب ها را يافته است .

69 ـ مصطفي بن محمد ابراهيم تبريزي قاري ، سه مرتبه به حج مشرّف شده و در حج دوم نزد اسماعيل قاري در مكّه مكرّمه علم قرائت قرآن آموخته است . سفرنامه سومين حج خود را كه به سال 1067هـ . انجام شده ، به نام « التحفة بين الحرمين » در حين بازگشت نگاشته است . ( 7 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . طبقات ، ج5 ، ص88 و 404

2 . طبقات ، ج5 ، ص522

3 . سلافه العصر ، صص347 ـ 323

4 . طبقات ، ج5 ، ص217

5 . طبقات ، ج5 ، ص274 و 592 ؛ الفوائد الرضويّه ، ص599 ؛ الذريعه ، ج1 ، ص94

6 . طبقات ، ج5 ، صص559 ، 594 و 614

7 . طبقات ، ج5 ، ص565


40


70 ـ مير اسحاق موسوي استرآبادي ، وي دعاي سيفي را از حضرت حجّت عجل الله تعالي فرجه الشريف فرا گرفته و مجلسي اول آن را از وي روايت مي كند . مجلسي دوم در اجازه اش به ميرمحمد هاشم ، مير اسحاق را سيد عابدِ زاهدِ عادل توصيف كرده و گويد : وي چهل بار پياده به حج رفت . او پيش از مرگ از تاريخ وفات خود در عالم رؤيا آگاه شده بود . اين گونه كرامات را در دوران اقامتش در اصفهان از وي مشاهده كردم . شاه عباس صفوي براي احوال پرسي به منزل او رفت و از وي ديدار كرد . ( 1 )

71 ـ مير محمد مؤمن بن شرف الدين علي حسيني استرآبادي ، در سال 1088 در مكّه مكرّمه به شهادت رسيد . او پسر خواهر فخرالدين سماكيِ استرآبادي است . ( 2 )

72 ـ مير محمد معصوم حسيني دشتكي ، با خواهر شاه عباس صفوي در راه حج ازدواج كرد و از ترس شاه ، پس از فراغت از حج در مكه مجاورت گزيد . فرزندش مير نظام الدين احمد در مكه به دنيا آمد و رشد كرد و تربيت شد و از همگنان پيشي گرفت . ( 3 )

73 ـ نور الدين بن علي بن ابي الحسن عاملي ، برادر صاحب مدارك و صاحب معالم است و در خانه اش در مكّه مكرّمه به محمد حسين بن مقصودعلي طالقاني اجازه داده است . ( 4 ) شيخ آقا بزرگ در جاي ديگر تصريح كرده كه وي ساكن مكه معظمه بوده است . ( 5 )

74 ـ نوروز علي تبريزي ، در مكّه مكرّمه نزد حاج حسين نيشابوري درس خوانده و در سال 1056هـ . از وي اجازه گرفته است . ( 6 )

* * *

كتاب هاي شيعه در قرن 11هـ . در مكّه مكرّمه

كتاب هايي كه از آنها نام برده مي شود ، در سده يازدهم هجري قمري در مكه معظمه تأليف يا نسخه برداري شده است .

1 ـ ابنية الكعبه / فتح الله بن مسيح الله

او معاصر سيد زين العابدين كاشاني است و مانند او اين كتاب را درباره سيلي كه در سال 1039 آمد و سبب تخريب كعبه مشرفه شد و نيز در باره مراحل بازسازي آن در سال 1040

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . طبقات ، ج5 ، ص41

2 . طبقات ، ج5 ، ص434

3 . طبقات ، ج5 ، ص23

4 . طبقات ، ج5 ، ص173

5 . طبقات ، ج5 ، ص180

6 . طبقات ، ج5 ، صص153 ، 154 و 623


41


نگاشته است . نوشته فتح الله از نوشته سيد زين العابدين مبسوط تر است . وي رساله سيد زين العابدين را نيز به عربي برگردانده و در كتاب خود گنجانده و سپس همه را به مبحث حج و عمره « مصباح المتهجّد » شيخ طوسي ضميمه كرده است . ( 1 )

2 ـ الإرشاد في معرفة حجج الله علي العباد / شيخ مفيد

بهاء الدين محمدبن محمد قاري آن را در مكه به سال 1073 استنساخ كرده و فوائد و حواشي محمد علي بن محمد صالح شيباني شيرازي بر آن را ، كه در رمضان 1073 در مكه معظمه نگاشته شده ، ضميمه كرده است . ( 2 )

3 ـ الإسعاف / خضر الموصلي بن عطاء الله شامي

وي ساكن مكه معظمه بوده و اين كتاب را در سال 1003 نوشته است . در سال 1007 در حالي كه از مكه اخراج شده و به سوي مدينه منوره مي رفته در بين راه در گذشته است . ( 3 )

4 ـ إيضاح الاشتباه / علامه حلّي

محمد سلمان شريف صفوي آن را در سال 1024 نسخه برداري كرده است . شيخ آقابزرگ پيش از ذكر آن كتاب ، چنين نوشته است : « ترتيب رجال نجاشي » را محمد سلمان شريف صفوي در 26 ربيع الثاني 1024 در مكه معظمه استنساخ كرده . سپس گويد : به خط همين كاتب ، نسخه اي از « ايضاح الاشتباه » علامه حلي را ديدم كه در همان سال نگاشته است . ( 4 )

5ـ التذكارات / گردآورنده شمس الدين حسين بن محمد شيرازي

وي در اواسط قرن يازدهم هجري در مكّه مكرّمه ساكن شد و از دانشمندان شيعه ، كه به حج مي آمدند ، مي خواست مقاله اي از خود ، در مجموعه وي به رسم يادگار بنگارند .

از كساني كه در آن مجموعه ، مقاله اي نگاشته ، محقّق سبزواري ، محمد باقربن محمد مؤمن است كه در سال 1062 شرحي بر حديث « برّ الوالدين » در آن جُنگ نگاشت . ( 5 )

6 ـ ترتيب رجال نجاشي / محمد تقي خادم انصاري

محمد سلمان شريف صفوي اردبيلي ، در سال 1024 در مكه معظمه از آن كتاب نسخه برداري كرده است . ( 6 )

7 ـ تفسير سورة الإخلاص / شمس الدين محمد = شمساگيلاني

وي آن كتاب را در سال 1048 در مكّه مكرّمه تأليف كرده است . ( 7 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . طبقات ، ج5 ، ص431 ؛ الذريعه ، ج1 ، ص73 شماره 360

2 . طبقات ، ج5 ، ص88 ـ 87 و 404

3 . طبقات ، ج5 ، صص200 ـ 199 ؛ سلافة العصر ، صص380 ـ 377

4 . طبقات ، ج5 ، ص248 ؛ الذريعه ، ج4 ، ص70 شماره 287

5 . طبقات ، ج5 ، ص171 ؛ الذريعه ، ج4 ، ص19 شماره 64

6 . طبقات ، ج5 ، صص96 و 248

7 . طبقات ، ج5 ، ص267


42


8ـ تفسير فرات / فرات بن ابراهيم كوفي

ابراهيم بن علي احسائي ، در زمان مجاورتش در مكه معظمه ، از آن ، براي خود و به دست خويش نسخه برداري كرد و در 23 ربيع الثاني 1083 از آن فراغت يافت و در سال 1085هـ . با عبدالله انصاري در مكّه معظمه آن را مقابله كرد . ( 1 )

نسخه اي از تفسير فرات كه در سال 1083 در مكه معظمه تحرير شده ، علي بن ابراهيم نجفي تملّك خود را بر آن نگاشته است . ( 2 ) از كلام شيخ آقابزرگ دانسته نمي شود كه آيا همان نسخه است يا نسخه ديگري است .

9 ـ تلخيص الأقوال / ميرزا محمد استرآبادي

عبد علي عاملي ، شاگرد مؤلف ، در كنار كعبه مشرفه ، در سال 1015هـ . آن را استنساخ كرده است . ( 3 )

10 ـ تهذيب الأحكام / شيخ طوسي

از « كتاب الديون » تا آخر كتاب را اشرف محمد جوزي بن شهاب نگاشته و در مكه معظمه نزد استادش شمس الدين محمدبن خاتون عاملي خوانده و استاد براي وي در تاريخ 13 جمادي الثاني 1009 در مكه اِنهايي نگاشته است . ( 4 )

11 ـ جامع المقاصد / محقق كركي

حسين نيشابوري مكّي بن محمد علي از « باب إحياء الموات » تا آخر « المواريث » آن كتاب را در يك مجلّد بزرگ نسخه برداري كرده است . وي ساكن مكه معظمه بوده و حدود سال 1080 در مكه در گذشته است . ( 5 )

12 ـ حاشيه عُدّة الاُصول / مولا خليل قزويني

مؤلف ، آن را در سالي كه به حج مشرف شده به شمس الدين محمد شيرازي در مكه داده و وي بر آن انتقاداتي نگاشته است . ( 6 )

13 ـ حاشيه مجمع البيان / مولا خليل قزويني

وي سال ها در مكّه مكرّمه سكونت داشته و در همان جا حواشي مذكور را نوشته است . ( 7 )

14 ـ خلاصة الأقوال في معرفة الرجال / علاّمه حلّي

محمد امين قمي بن ميرزا جان ، آن را در مكه معظمه براي خود نسخه برداري كرده و در

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . طبقات ، ج5 ، ص2

2 . طبقات ، ج5 ، ص417

3 . طبقات ، ج5 ، ص331

4 . طبقات ، ج5 ، ص50

5 . طبقات ، ج5 ، ص187

6 . الذريعه ، ج4 ، ص20 شماره 64 ؛ طبقات ، ج5 ، ص268

7 . طبقات ، ج5 ، ص203


43


جمادي الآخره 1009 از آن فراغت يافته و آن را براي عموم شيعيان وقف كرده است . ( 1 )

15 ـ الدلائل المكية في العقائدالدينيه / محمدعلي عاملي مكي بن احمدبن علي

محمد علي آن كتاب را در سال 1108هـ . نگاشته است . ( 2 ) از نام كتاب بر مي آيد كه در مكه نوشته شده و از لقب مؤلف بر مي آيد كه وي در مكّه مكرّمه ساكن بوده است .

16 ـ رسالات و فوائد / محمد علي بن محمد صالح شيباني شيرازي

آن رسالات و فوائد ، همراه با نسخه اي از كتاب « ارشاد » شيخ مفيد ، توسط بهاءالدين محمدبن محمد قاري ، در مكه نوشته شده و به تاريخ 27 رمضان 1073 به پايان رسيده است . ( 3 )

17 ـ رسالة في السؤال عن بعض المسائل المعضلة من الأصلية والفرعية / سؤال كننده : حسين ظهيري ؛ پاسخ دهنده : محمد امين استر آبادي

ظهيري در مكه نزد استرآبادي درس خوانده است . ( 4 )

18 ـ شرح نهج البلاغه / ابن ابي الحديد

به سفارش شيخ صنعان در مكّه استنساخ شده و در سال 1033 با نسخه ديگر مقابله گرديده است . شيخ آقا بزرگ احتمال داده كه شيخ صنعان نام مستعار باشد نه نام واقعي . ( 5 )

19 ـ الشواهد المكّيه / علي جبعي

مؤلف آن را در ردّ « الفوائد المدنية » ملاّ محمد امين استرآبادي نگاشته است . او بيش از بيست سال در مكه معظمه سكونت داشته است . علاوه آن كه از نام كتاب هم استفاده مي شود در مكه نگاشته شده است . ( 6 )

قوام الدين بن محمد نسخه اي از آن را تحرير كرده و در 7 رمضان 1068 آن را به پايان رسانده و بر آن حواشي بسياري زده است . ( 7 )

20ـ علل الشرايع / شيخ صدوق

نسخه اي از آن را عبدالله طائي در سال 1073 در مكّه مكرّمه مقابله و تصحيح كردهاست . ( 8 )

21 ـ العلم الإلهي أو النوريه / شمس الدين محمد معروف به شمسا گيلاني

مؤلف آن را در سال 1048 به هنگام مجاورت در مكه معظمه نگاشته است . ( 9 )

22 ـ فقه الرضا ،

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . طبقات ، ج5 ، ص59

2 . طبقات ، ج5 ، ص407

3 . طبقات ، ج5 ، ص88

4 . طبقات ، ج5 ، ص174

5 . طبقات ، ج5 ، ص271

6 . طبقات ، ج5 ، صص387 ـ 386

7 . طبقات ، ج5 ، ص460

8 . طبقات ، ج5 ، ص350

9 . الذريعه ، ج24 ، ص390 شماره 2091 ؛ طبقات ، ج5 ، ص266


44


مير حسين قاضي نسخه اي از آن را از مكّه مكرّمه به اصفهان آورده است . ( 1 )

23 ـ الفوائد المكيه / محمد امين استرآبادي اخباري

وي پس از مجاورت در مدينه منوره ، در مكه معظمه سكونت گزيد و در سال 1036 در همان جا از دنيا رفت . « الفوائد المكيه » را شيخ آقا بزرگ نديده بلكه گويد : نزد مجلسي دوم بوده و از آن در بحار نقل كرده است . ( 2 ) ليكن اسم كتاب برترين شاهد است كه آن را در مكه تأليف كرده است .

24 ـ الكافي / كليني

حامد استرآبادي بن محمد جرجاني بيش از 5 سال در مكه معظمه سكونت گزيده و تمام كتاب كافي را در چهار مجلد در آن جا رونويس كرده است .

در تاريخ 16 ربيع الآخر 1025 از قسمت « الايمان والكفر » اصول كافي فراغت يافته ، در شعبان 1025 از « الروضه » فراغت يافته ، از اول « الطهاره » تا آخر « الجهاد » را از اواسط سال 1025 تا اواسط شعبان 1026 رونويس كرده ، و پس از استنساخ ، آن را نزد اساتيد خود خوانده و آنان بر آن بلاغ نگاشته اند . از « الأشربه » در سال 1029 ، از « الوصايا » در صفر 1030 ، از « الحدود » در جمادي الأولي 1030 ، از « الديات » در اواسط جمادي الآخره 1030 ، و از « الكفارات » در اواسط رجب 1030 فراغت يافته است . ( 3 )

25 ـ كمال الدين / شيخ صدوق

محمد تقي سرخ آبي بن ابراهيم مازندراني آن را نسخه برداري كرده ، و در 11 شوال 1054 روي كوه ابوقبيس در مكه معظمه از آن فراغت يافته است . ( 4 )

26 ـ مُفرِّحة الأنام في تأسيس بيت الله الحرام / سيد زين العابدين كاشاني

در سال 1039هـ . بر اثر سيل مهيب ، كعبه گرامي تخريب شده ، وي و جمعي از شيعيان در بازسازي كعبه مشرفه همكاري داشته اند . مقاله مذكور شرح داستان سيل و تخريب كعبه و بازسازي آن در سال 1040هـ . است . ( 5 )

27 ـ منتقي الجمان / شيخ حسن صاحب معالم

احمد انصاري از شاگردان شيخ محمد فرزند صاحب معالم ، آن را در مكه معظمه در سال 1017هـ . از روي نسخه مؤلف نگاشته و سپس بر استاد خود شيخ محمد فرزند صاحب معالم در مكّه مشرفه خوانده است . ( 6 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . طبقات ، ج5 ، صص160 و 178

2 . طبقات ، ج5 ، ص56 ؛ الذريعه ، ج16 ، ص359 شماره 1667

3 . طبقات ، ج5 ، ص130

4 . طبقات ، ج5 ، ص99

5 . طبقات ، ج5 ، ص238

6 . طبقات ، ج5 ، ص16


45


28 ـ من لايحضره الفقيه / شيخ صدوق

عيسي بن زين العابدين مازندراني تمام كتاب را همراه با مشيخه آن ، در چهار مجلد در مكّه مكرّمه نگاشته و در 19 شوال 1053 به پايان برده است . او بر آن كتاب حواشي بسيار زده است . ( 1 )

نسخه اي از كتاب « من لايحضره الفقيه » را حسين شامي بن علي بن زين الدين حسيني عاملي در سال 1007 در مكّه مكرّمه خريده است . ( 2 )

29 ـ منهج المقال = الرجال الكبير / محمد بن علي استرآبادي

شاگرد وي فضل الله بن دستغيب آن را در مكه معظمه استنساخ كرده و در 27 رجب سال 1022 از آن فراغت يافته است . سپس آن را با دست نوشته مؤلف مقابله كرده و در اواخر شعبان همان سال به پايان برده است . ( 3 )

30 ـ وسيلة المآل في عدّ مناقب الآل / احمد مكي بن شهاب الدين فضل بن محمد باكثير

مؤلف آن كتاب را در سال 1027 در مكه معظمه تأليف كرده است . ( 4 )

شيخ آقا بزرگ گويد : كتاب هاي علمي و عمومي بسياري ديده ام كه محمدبن عبد اللطيف عاملي آن ها را براي خود نسخه برداري كرده و بر آن ها مُهري زده كه نوشته مُهر چنين است :

« محمد بن عبداللطيف الجامعي نزيل حرم الله السامي » ، از اين نوشته بر مي آيد كه وي مدتي در مكه سكونت

عالمان شيعي در مدينه منوره در قرن 11هـ .

در پايان سخن ، از ده دانشمند شيعي نام مي بريم كه در مدينه منوّره مي زيسته اند ، البته برخي از آنان دوراني را نيز در مكه سپري كرده اند . شش تن از آنان ، از خاندان شدقمي و از اهالي مدينه منوره مي باشند . آنان در مدينه رياست و نقابت سادات را داشته اند و دانش آنان در رشته ادب و نسب و شعر عربي بوده است و كم وبيش اطلاعاتي هم از آموزه هاي ديني داشته اند و شايد نتوان آنان را از علماي رسمي ديني به حساب آورد كه در رشته هاي فقه ، اصول ، عقايد ، رجال ، حديث و تفسير . . . تحصيل كرده باشند . به هر حال آنان عبارت اند از :

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . طبقات ، ج5 ، ص423

2 . طبقات ، ج5 ، صص170 و 522

3 . طبقات ، ج5 ، ص441

4 . طبقات ، ج5 ، ص37


46


1 ـ حسين بن حسن شدقمي

پدر شيخ بهايي در سفر حجّ خود ، براي وي و پدر و دو برادر و خواهرش در تاريخ 983 در مكه اجازه نوشته ، در حالي كه او چهار ساله بوده است . او بعدها همراه پدر به حيدرآباد رفت و در سال 998 كه پدرش در آن جا از دنيا رفت به مدينه منوره برگشت . ( 1 )

2 ـ سليمان بن محمد بن حسن شدقمي

وي در مدينه منوره نزد پدر و عموهايش دانش آموخته و سپس به اصفهان آمده و از محضر شيخ بهايي و ميرداماد بهره برده است . شاه عباس صفوي وي را گرامي داشته و موقوفات مربوط به مكه و مدينه رابه وي سپرده است . سليمان بن محمد پيش از 1033هـ . در گذشته است . ( 2 )

3 ـ شمس الدين بن علي بن حسن شدقمي

او در مدينه منوره مي زيسته و بزرگي يافته است . وي در مدينه از عبدالنبي جزايري مي خواهد تا شرحي بر كتاب « ارشاد الأذهان » علامه حلّي بنگارد و او در پاسخ درخواست وي كتاب « الاقتصاد في شرح الإرشاد » را مي نويسد . ( 3 )

4 ـ عبد الله سمناني

او كتاب حسام الدين ماچيني ، در باره حكم تنباكو و دخانيات را در مدينه منوره به درخواست علي بن حسن بن شدقم به عربي برگردانده است . ( 4 )

5 ـ عبدالنبي بن سعد جزائري

او مدتي در مدينه منوره به سر برده و به درخواست سيد شمس الدين علي بن سيدحسن بن سيد شدقم شرحي طولاني بر كتاب « الإرشاد » علاّمه حلّي به نام « الاقتصاد في شرح الإرشاد » نگاشته است كه از آغاز كتاب تا « كتاب الزكات » يا « كتاب الجهاد » قلمي شده است . وي در سال 1021 وفات يافته است . ( 5 )

6 ـ علي نقيب بن تقي بن علي شدقمي

وي در اصفهان به سر مي برده و سپس به استانبول رفته و از آن جا به قاهره سفر كرده است . در سال 1065 به حج رفته و به زيد بن محسن بن حسن بن ابي نمي ، حاكم مكه و مدينه پيوسته و به نقابت سادات حسيني منصوب شده و سپس در سال 1081 از سمت نقابت عزل شده است . وي مدتي در مدينه منوره بوده است . ( 6 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . طبقات ، ج5 ، ص170

2 . طبقات ، ج5 ، ص250

3 . طبقات ، ج5 ، ص267

4 . طبقات ، ج5 ، ص349

5 . طبقات ، ج5 ، ص358 ؛ الذريعه ، ج2 ، ص268

6 . طبقات ، ج5 ، صص418 ـ 417


47


7 ـ محسن بن محمد بن حسن شدقمي

وي دايي ضامن بن شدقم مؤلف « تحفة الأزهار » است . او و پدر و برادرش حافظ قرآن كريم ، با قرائات هفت گانه بوده اند . وي در سال 1057 در مدينه منوره در گذشته و در مقبره جدش حسن نقيب به خاك سپرده شده است . ( 1 )

8 ـ محمد امين بن محمد شريف استرآبادي

او مدتي در مدينه منوره ، مجاورت گزيده و در آن جا كتاب « الفوائد المدنيه » را نگاشته كه از متون مهم اخباري گري است . وي سپس به مكه مكرمه رفت و تا پايان عمر در آن جا زندگي كرد و در سال 1036 وفات يافت . ( 2 )

9 ـ محمد بن حسن شد قمي

او و پدر و برادران و خواهرش يك اجازه مشترك از شيخ حسين بن عبدالصمد پدر شيخ بهايي دارند . او مدتي در مدينه منوره مي زيسته و حسينيّه بزرگي را كه جنب مسجد قبا بوده را تعمير نموده و سپس به مكّه مكرّمه مهاجرت كرده و در همان جا از دنيا رفته است . ( 3 )

10 ـ محمد زمان بن اسماعيل حسيني

« خلاصة الأقوال » تأليف علامه حلّي را نسخه برداري كرده و براي نوبت دوم در مدينه منوره با نسخه خود علامه مقابله كرده است . ( 4 )

* * *

تأليف ، ترجمه و استنساخ چهار كتاب در مدينه

وضعيت توليد كتاب شيعي در مكّه مكرّمه در قرن يازدهم هجري قمري ، در مقايسه با مدينه منوره مناسب تر است . در جلد پنجم طبقات ، كه مربوط به سده يازدهم هجري است ، چهار مورد كتاب مربوط به مدينه يافت شد ، در حالي كه كتاب هاي مربوط به مكه در همان قرن ، به عدد سي مي رسد .

1 ـ التنباك / حسام الدين ماچيني

اين رساله درباره حكم دخانيات است و عبدالله سمناني آن را در مدينه منوره ، در سال 1020 ، به دستور علي بن حسن بن شدقم به عربي برگردانده است . ( 5 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . طبقات ، ج5 ، ص491

2 . طبقات ، ج5 ، ص56

3 . طبقات ، ج5 ، ص523

4 . طبقات ، ج5 ، ص232

5 . طبقات ، ج5 ، ص349


48


2 ـ خلاصة الأقوال / علامه حلّي

محمد زمان حسيني بن اسماعيل در سال 1007 آن را استنساخ كرد و براي نوبت دوم ، در مدينه منوره با نسخه مؤلف مقابله نمود . ( 1 )

3 ـ الفوائد المدنيه / محمد امين استرآبادي

اين كتاب كه از متون مهم اخباري گري است ، در دوران زندگي مؤلف در مدينه تأليف شده و پس از آن ، وي به مكه رفته و تا پايان عمر در آن جا زيسته و در همان جا زندگي را بدرود گفته است .

4 ـ الاقتصاد في شرح الإرشاد / عبدالنبي جزايري

وي آن كتاب را به درخواست سيد شمس الدين علي بن سيد حسن شدقمي در مدينه منوره نگاشته است . ( 2 )

پي نوشت ها

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . طبقات ، ج5 ، ص232

2 . الذريعة ، ج2 ، ص268 ، طبقات ، ج5 ، ص358



| شناسه مطلب: 83413