لحظه های به یاد ماندنی
میقات حج - سال هفدهم - شماره شصت و شش- زمستان 1387 لحظههای به یاد ماندنی ایوب صبری پاشا/ علی اکبر مهدی پور در شمارههای پیشین «میقات حج» بخشهایی از کتاب ارزشمند «مرآت الحرمین» سرتیپ ایّوب صبری پاشا از ترکی استانبولی ب
ميقات حج - سال هفدهم - شماره شصت و شش- زمستان 1387
لحظههاي به ياد ماندني
ايوب صبري پاشا/ علي اكبر مهدي پور
در شمارههاي پيشين «ميقات حج» بخشهايي از كتاب ارزشمند «مرآت الحرمين» سرتيپ ايّوب صبري پاشا از تركي استانبولي به فارسي برگردان و به خوانندگان گرامي تقديم گرديد. مدتي اين مثنوي به تأخير افتاد و اكنون خوشحاليم كه اين مجموعة ارزشمند را از اين شماره پي ميگيريم. در اين شماره، پس از آمار خادمان حرم نبوي، گزارش حسّاس و به يادماندني از چند مراسم مذهبي در مسجد النبي را ميآوريم:1
خادمان حرم
به هنگام تهية اين گزارش، مسجد مقدس نبوي، 37 امام ، 46 خطيب، 39 رييس، 26 ملازم، 11 دربان، 10 سقّا، 17 مأمور انتظامي، 11 خادم، 51 جاروي كش، 7 آبكش، 31 قاري، 628 فرّاش و 996 خادم داشت، كه اگر تعداد 50 تن خادمان ويژة حجرة نبوي را به آنها بيفزاييم به 1046 تن ميرسند، كه همگي در مسجد مقدس نبوي مشغول خدمت هستند، حقوق دريافت ميكنند و با آن، زندگي خود را ميگذرانند.
ائمة جماعت
در اوقات پنجگانة نمازهاي يوميّه در دو محراب؛ محراب پيامبر و محراب سليماني، دو تن از ائمة جماعت حرم به امامت ميپردازند.
در موسم حج، شبهاي احيا و شب معراج كه ازدحام بيشتري ميشود، امامان حنفي در محراب عثمان امامت ميكنند و در محراب پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم يك روز امام حنفي و يك روز امام شافعي ـ به نوبت ـ امامت ميكنند و مالكيها به تناوب در محراب نبوي امامت ميكنند.
خطبا و ائمة جمعه
هنگامي كه وقت نماز جمعه فرا ميرسد، خطيبي كه نوبت خطابة اوست، در جايگاه مخصوص خود حضور مييابد. چند آيه از آيات نوراني قرآن كه در شأن رسول گرامي اسلام نازل شده، تلاوت ميكند، آنگاه منبر مهيا ميشود و خطيب با متانت خاصّي به طرف منبر حركت ميكند.
يكي از خادمان حجرة نبوي به كنار منبر آمده، مراسم احترام و تجليل از منبر را به جاي ميآورد. با گشودن دو سنجاقي كه پردة منبر به وسيلة آنها به دو طرف منبر بسته شده، پرده را ميگشايد و رسيدن خطيب را انتظار ميكشد.
در اين فاصله، مردمي كه سعادت حضور در مسجد نبوي نصيبشان شده، با صلوات و سلام به پيشگاه نبي مكرّم اسلام رطب اللسان ميشوند.
خطيب جمعه در حالي كه عصايي به دست گرفته، ردايي بر دوش انداخته و شال نفيسي بر فراز آن قرار داده و مؤذن منبر در پيشاپيش او حركت ميكند، بر فراز منبر گام ميگذارد.
آواي عظمت خدا
پس از استقرار خطيب در عرشة منبر، مؤذن با صداي دلنوازي اذان را در داخل روضة مطهر ميگويد. پس از اتمام هر فراز از فرازهاي اذان، ديگر مؤذنها آن را يك صدا تكرار ميكنند و بدينسان آواي عظمت خدا در همه جاي مسجدالنبي طنين انداز ميشود.
پس از اذان، سر مؤذنِ حرم با يادآوري اين حديث شريف كه : «مَنْ قَالَ لِصَاحِبه والإمام يخطب: صه، فقد لَغا»2 مردم را به استماع خطبه فرا ميخواند، آنگاه خطيب برخاسته به ايراد خطبه ميپردازد.
پس از اتمام خطبه امام جمعه نماز جمعه را ميخواند و مكبّرها با گفتن تكبير مردم را متوجه ركوع و سجدة امام ميكنند.
پس از نماز جمعه، آية شريفة:(رَبِّ اغْفِرْ لِي وَ لِوالِدَيَّ وَ لِمَنْ دَخَلَ بَيْتِيَ مُؤْمِناً)3 را تلاوت نموده، نمازگزاران يك دل و يك صدا «آية الكرسي» را ميخوانند. با صداي بلند به تسبيح و تقديس خداوند ميپردازند، آنگاه با ذكر: «يَا لَطيف» و «يا كافي» مراسم نماز جمعه به پايان ميرسد و بعد يكي از خادمان حجرة شريف كه «سنجاق دار» ناميده ميشود، درهاي منبر را ميبندد و پردة منبر را روي درهاي منبر ميآويزد و با سنجاق از دو طرف آن را به دو طرف منبر وصل ميكند.
سپس سجادة مخصوص خطيب و پردة مُزَرْكَش (زربفت) منبر را برداشته به همراه دربان مخصوص به داخل حجرة شريفه ميبرد و در جاي مخصوص خود قرار ميدهد.
شركت كنندگان در اين مراسم نوراني، در طول اين عبادت رحماني، در يك حال عرفاني، آنچنان به وجد و سرور ميآيند كه به حالت بيخودي نزديك شده، تا پايان جهان آن لحظات به يادماندني را فراموش نميكنند.
در آستان ملك پاسبان نبوي
بر اساس احاديث فراواني كه زينت بخش كتب حديثي است، پيامبر خدا صلي الله عليه و آله و سلم حيات معنوي دارند.4
اهالي مدينه، براساس اين احاديث كه به ثبوت رسيده، معتقدند وجود پاك پيامبر در نمازهاي جمعه و جماعت پرتوافشاني ميكند، از اين رهگذر نمازهاي جمعه و جماعتي كه در روضة مطهر اقامه ميشود، حال و هواي ديگري دارد و ذوق و صفا و جلوههاي آن قابل وصف نيست.
اين نمازها در روضهاي اقامه ميشود كه پيامبر خدا صلي الله عليه و آله و سلم در حق آن فرموده است:
«ما بين قبري و منبري روضة من رياض الجنه»؛ «ميان قبر و منبر من، باغي از باغهاي بهشت است.»
اين نماز در حرم پيامبر و در حريم قبر مطهر آن حضرت به پا ميشود كه فرمود: «مَنْ زار قبري وجبت له شفاعتي»؛ «كسي كه قبر مرا زيارت كند شفاعتم براي او واجب ميشود.»
اگر چه شفاعت پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم شامل همة اهل ايمان است، ولي در مورد زائران قبر مطهّرش به طور خاص در احاديث متواتر بشارت داده است.
كساني كه از راههاي دور و دراز تنها براي خدا و به قصد قربت براي زيارت قبر مطهر آن حضرت «شَدّ رِحال» ميكنند و با كولهباري از گناه به درگاه خداوند منّان روي ميآورند و به ذيل شفاعت آن شافع مشفّع چنگ ميزنند، بيگمان همة آنان؛ از مستمند و ثروتمند، از توانمند و حاجتمند، مشمول رحمت و مغفرت پروردگارشان قرارگرفته، توبهشان پذيرفته ميشود.5
شب ميلاد پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم
اهالي مدينه در هر سال، شب ميلاد مسعود پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم را در مسجد النبي احيا نگه ميدارند. به هنگام سَحَر، در محوّطة باغچهاي كه مقابل بابالنساء است، جمع ميشوند.6
آنگاه منبر تزيين شدهاي ميآورند، يك گروه تباشير 5 نفري از سوي خطيب مسجد تعيين شده، با صداي دلنشين خود به مولود خواني ميپردازند. پس از استماع مولودخواني با شربت از زائران پذيرايي ميشود، آنگاه براي تهجّد به روضة مطهّر باز ميگردند.
روز ميلاد مسعود
همه ساله روز 12ربيع الأول7 همزمان با طلوع خورشيد، مولود خواني در مسجد النبي آغاز ميشود.
مولود خوانها از امامان مسجد النبي هستند، ولي مولود خواني خود مراسم ويژهاي است و يك وظيفة ويژه.
واكنون ترتيب مولودخواني:
1 ) مولودخواني اوّل، منقبت ميلاد مسعود حضرت ختمي مرتبت را در طرف قبلة باغچة حرم نبوي، در محلّي كه براي اين منظور تزيين گرديده، بر فراز منبر ميرود و حديث ميلاد را ميخواند و سپس بر پادشاه دوران دعا ميكند.
2 ) مولود خوان دوّم، منظومة ميلادية پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم را ميخواند.
3 ) مولود خوان سوّم، منظومة دوران شير خوارگي پيامبر را ميخواند.
4 ) مولود خوان چهارم، منظومة هجرت نبوي را ميخواند.
5 ) مولودخوان پنجم، وظيفة دعا بر امّت اسلامي را برعهده دارد.
حال و هواي مدينه در روز ميلاد
در روز ميلاد مسعود پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم در ميان اهالي مدينه هيچ داد و ستدي انجام نميشود. مغازهها بسته و بازار تعطيل است و اشتغال به هر كار دنيوي حرام به شمار ميآيد.
فرخنده روز تولد آن حضرت، اهالي مدينه از بزرگ و كوچك، غني و فقير، جامة فاخر به تن كرده، عيد ميگيرند. از قلعهها توپ شليك ميشود. مردم با شليك تفنگ ابراز شادي ميكنند.
اهالي مدينه به ديدار يكديگر رفته، آن روز مسعود را به يكديگر تبريك ميگويند و به عنوان روزي كه بر كالبد جهان جان دميده شده جشن ميگيرند.
ميلاد مسعود آورندة قرآن و بنيانگذار حيات طيّبة جامعة بشري را به عنوان عيد اكبر جشن گرفته، ابراز مسرّت ميكنند.
گرامي داشت حمزة سيّد الشهدا
اهالي مدينه همه ساله شب دوازدهم ماه رجب المرجّب به زيارت جناب حمزه ميروند.
در ميان ساكنان سرزمين حجاز، آن شب، شب زيارتي مخصوص جناب حمزة سيدالشهدا شناخته ميشود و اهالي مدينه آن شب را در كنار حرم مطهّر و قبر منوّر آن حضرت سپري ميكنند.
اهالي مدينه براي بيتوتة آن شب، در كنار حرم حضرت حمزه چادر ميزنند، پس از زيارت قبر مطهر آن حضرت در چادرهاي خود مستقر ميشوند و با شليك تفنگ آيين مذهبي خود را برگزار ميكنند.
استقبال از رجبيون
روز 23 ماه رجب «روز رجبيّون» ناميده ميشود.
همة اهالي مدينه روز 23 رجب از شهر بيرون رفته، به استقبال زائران مدينة منوره ميشتابند.
زائراني كه در 23 رجب از اقطار و اكناف به زيارت قبر مطهر نبوي مشرف ميشوند، در ميان اهالي مدينه «رجبيّون» ناميده ميشوند.
رجبيّون عمدتاً به صورت سواره بر اشتران هَجين (دورگه) ميآمدند و لذا در ميان اهالي مدينه به سواران نيز شهرت داشتند.
رجبيّون از مكّه، طائف، يمن، به ويژه از قُرا و قصبات اطراف مدينه با زنان و فرزندان خود بر فراز اشتران دورگه روز 23 رجب به هجرتسراي پيامبر سرازير ميشدند.
هر تيرهاي پرچمي ترتيب داده، در پشت سر بزرگ عشيره حركت ميكردند، با شوق و اشتياق زايد الوصفي وارد مدينه شده، به عتبه بوسي حرم از عرش برتر نبوي نايل شده، پيشاني ادب بر آستان حرم ميساييدند، به مديحهسرايي و صلوات خواني ميپرداختند.
رجبيّون در حالي كه اشك محبّت بر چهرههايشان سرازير است وارد حرم ميشوند و همگان را تحت تأثير قرار ميدادند.
شاهد اين صحنه، اگر دلش سختتر از سنگ خارا بود، بازهم عنان شكيب را از دست ميداد، دلش آب ميشد و اشك محبتش برچهرهاش روان ميشد.
در آن ايام ازدحام و كثرت به حدّي ميرسيد كه شهر مدينه پاسخگوي آن جمعيت نبود.
رجبيون سه روز در مدينه اقامت ميكردند و با يك دنيا عشق و صفا، خضوع و خشوع، به مديحهسرايي و صلوات خواني ميپرداختند.
رجبيّون در ميان چكامههاي خود پس از هر قطعهاي اين دو بيتي را تكرار ميكردند:
مرحباً بك يا محمد
مرحباً مرحباً في مرحباً
يا هلالاً هلّ من وادي القُبا
يا من أظهر الدين و بَنَي
آنها اين چكامه را آنچنان با سوز و گداز ميخواندند كه هق هق گريه در فضاي مدينه طنين ميانداخت.
محفلي كه رجبيون در مسجد النبي برگزار ميكردند، آنقدر با هيبت و شكوه بود كه تماشاگران به شدّت به اين محفل نوراني جذب ميشدند. نفسها به شماره ميافتاد و موي بربدنشان راست ميشد و سيل اشك بر صورتشان جاري ميگشت.
شب معراج
رجبيّون در شب چهارمِ حضورشان در مدينه كه مصادف با شب معراج بود8 بعد از اداي نماز عصر، در ميدان باب الرحمه گرد ميآمدند. يك نفر خوش صدا بر فراز منبر ميرفت و با لحن شيرين و نغمههاي دلنواز خود منظومههاي پرمحتوا و هيجان انگيز معراجيّه را ميخواند و دل هاي عاشقان و شيفتگان خاندان رسالت را به وجد ميآورد و آتش عشقشان را شعلهور ميساخت.
در شب معراج، در اثر كثرت زائران، داخل مسجد و اطراف آن آكنده از جمعيت و شبيه صحراي عرفات ميشد، تا غروب آفتاب نالهها و نغمههاي مؤمنان گوش جان را نوازش ميداد.
براي پيشگيري از هر حادثة ناهنجار احتمالي به تعداد كافي سرباز و نيروي انتظامي در اطراف مسجد مستقر ميشد، تا زائران با دلي مطمئن و خاطري آسوده به راز و نياز بپردازند.
در اطراف غربي حديقة الرسول اجتماع پرشوري برگزار ميشد و قاري زبردستي آيات روح بخش قرآن تلاوت كرده، منظومههاي معراجيّه و مولوديه ميخواند.
پذيرايي با شربت
چادر بزرگي در بيرون مسجد ميزدند كه در آن شربت تهيه ميشد و از زائران حرم نبوي با شربت پذيرايي ميكردند.
به هنگام بر چيدن چادرِ شربت، بر اساس يك رسم كهن، به خانة شيخ حرم، نايب حرم، اعيان و اشراف، خادمان و كارگزاران حرم، سربازان و مأموران انتظامي، و حدود 2000 خانه از اهالي مدينه، براي هر يك، دو يا سه پارچ شربت ميبردند.
هزينة اين كار بر عهدة مدير خزانه بود.
رجبيّون در شب معراج بر اساس يك سنت قديمي تا صبح در داخل مسجد النبي مشغول عبادت و اطاعت ميشدند و اهالي مدينه در ناله و ندبه، آنها را همراهي ميكردند.
بدرقة رجبيون
در پگاه بيست و هفتم رجب، نماز صبح را با امام شافعي ادا ميكردند. حدود نيم ساعت پس از طلوع آفتاب بر اشتران دو رگة خود سوار شده به وطن خود باز ميگشتند و پس از وصول به ميهن خود به جشن و سرور ميپرداختند.
از قديم مرسوم بود كه به هنگام مراجعت رجبيّون، همة اهالي مدينه از قلعهها بيرون آمده، با ابراز احساسات زائران حرم نبوي را بدرقه ميكردند.
زائران نيز با دلي آكنده از احساس و اشكي بر صورت روان، حرم نبوي را ترك ميكردند.
در ميان عربها زيارت قبر مطهر رسول گرامي صلي الله عليه و آله و سلم را در شب معراج و ايام رجبيون : «حجالنّبي» مينامند.
* * *
پي نوشت :
1 . اين آمار به قرن سيزدهم هجري مربوط ميشود. سرتيپ ايوب صبري، فرمانده نيروي دريايي عثماني در عهد سلطان عبدالحميد خان ثاني بود و اين كتاب به سال 1304ق. به تركي استانبولي، در استانبول به طبع رسيده است.
2 . «اگر كسي به هنگام ايراد خطبة امام، به بغل دستياش بگويد: ساكت شو، كار لغوي انجام داده است.» ابن اثير، النهايه، ج4، ص257
3 . نوح (71) : 28
4 . قرآن كريم در مورد شهدايي كه در راه خدا كشته شدهاند، به صراحت ميفرمايد: «آنان را مرده مپنداريد كه آنها زندگانند و در نزد خدايشان روزي خوارانند.» (آلعمران (3): 169) و بيترديد پيامبر گرامي اسلام شهيد از دنيا رفته است؛ چنانكه خود از آن خبر داده است. (بحارالأنوار، ج33، ص267)
5 . در اينجا مؤلف بحث گستردهاي دربارةراز حضور مؤذن منبر در كنار خطيب، به جهت حفاظت و حراست خطيب از حوادث احتمالي و اينكه اين تدبير پس از تهاجم قرامطه اتخاذ شده، به تفصيل سخن گفته، كه نيازي به ترجمة آن ديده نشد. (مرآت الحرمين، ج2، صص 101 ـ 98)
6 . اين باغچه در داخل مسجد النبي تا زمان ما موجود بود و نگارنده به سال 1354ش. در تشرف خود آن را مشاهده نمود.
7 . مشهور در ميان شيعه، ميلاد مسعود پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم روز 17 ربيع الاول عام الفيل ميباشد (شيخ طوسي، مصباح المتهجد، ص791) ولي بنابر مشهور در ميان اهل سنت، روز 12 ربيع الاول ميباشد (ابن هشام، السيرة النبويه، ج1، ص294)
8 . بنابر مشهور در ميان اماميه، معراج پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم در شب هفدهم رمضان و بعثت آن حضرت در روز 27 رجب بوده كه عامّه آن را شب معراج ميدانند.