بوسیدن حرم و اماکن مقدس و تبرک به قبور انبیاء و اولیاء بوسیدن حرم و اماکن مقدس و تبرک به قبور انبیاء و اولیاء بوسیدن حرم و اماکن مقدس و تبرک به قبور انبیاء و اولیاء بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
بوسیدن حرم و اماکن مقدس و تبرک به قبور انبیاء و اولیاء بوسیدن حرم و اماکن مقدس و تبرک به قبور انبیاء و اولیاء بوسیدن حرم و اماکن مقدس و تبرک به قبور انبیاء و اولیاء بوسیدن حرم و اماکن مقدس و تبرک به قبور انبیاء و اولیاء بوسیدن حرم و اماکن مقدس و تبرک به قبور انبیاء و اولیاء

بوسیدن حرم و اماکن مقدس و تبرک به قبور انبیاء و اولیاء

وهابی­ها می­گویند تبرک جستن به خاک قبر و ضریح قبور انبیاء و اولیاء شرک است. ابن تیمیه  می نویسد: مسح و بوسیدن هر قبری ولو قبر پیامبران شرک است و دست گذاشن روی قبر پیامبر (ص) و بوسیدن قبر جایز نیست و مخالف توحید است[۱].  

وهابي­ها مي­گويند تبرك جستن به خاك قبر و ضريح قبور انبياء و اولياء شرك است.
ابن تيميه  مي نويسد: مسح و بوسيدن هر قبري ولو قبر پيامبران شرك است و دست گذاشن روي قبر پيامبر (ص) و بوسيدن قبر جايز نيست و مخالف توحيد است[۱].
 
پاسخ:
اساساً بايد دانست كه علماي مذاهب چهارگانه درباره تبرك يا مسّ منبر و قبر پيامبر اكرم (ص) يا قبور صالحين نظر مثبت دارند هم‌چنان‌كه علامه اميني پس از سالها تحقيق مي گويد: از برجستگان مذاهب چهارگانه آنان كه آراء و نظرياتشان مورد توجه مسلمين است كسي را نمي‌شناسم كه معتقد به حرمت چنين كاري باشد و برخي نيز كه نهي نموده اند نهي آنان تنزيهي است نه تحريمي و قائل به كراهت اند به اين گمان كه نزديكي به قبر شريف نبوي خلاف ادب نمودن به آن حضرت است از اين رو بهتر است كه از دور اداي احترام نمايند[۲]
بنابراين عالمان همه ي مذاهب حتي  احمدبن حنبل، رييس مذهب حنبلي كه وهابيت خود را پيرو
مذهب وي مي‌دانند آن را جايز مي داند. ، عبدالله پسر احمد بن حنبل مي گويد:
از پدرم پرسيدم: مسّ منبر رسول الله و تبرك يا مسّ آن و بوسيدن و يا مسّ و متبرك شدن به قبر شريف و يا بوسيدن آن به قصد ثواب چه حكمي دارد؟ پدرم گفت: هيچ اشكالي ندارد.[۳]
دليل برجواز اين گونه اعمال سيره اهل بيت و اصحاب پيامبر (ص) در زمان حيات وپس از رحلت آن حضرت است: در كتاب صحاح و مسانيد روايات زيادي در مورد تبرك جستن صحابه پيامبر اكرم (ص) به آثار آن حضرت مانند لباس، آب وضو، ظرف آب و نظير آن به چشم مي خورد كه بيانگر پسنديده بودن اين كار است.
براي مثال بخاري در صحيح خود در ضمن يك روايت طولاني كه به شرح برخي ويژگي هاي پيامبر و ياران او مي پردازد مي گويد: و اذا توضا كادو يقتتلون علي وضوئه [۴]
هرگاه پيامبر (ص) وضو گرفت، نزديك بود مسلمانان بر سر بدست آوردن آب وضوي آن حضرت (براي تبرك) با هم بجنگند.
مسلم در صحيح خود نقل مي كند: ان النبي (ص) كان يؤتي بالصبيان فيبرك عليهم )[۵]
كودكاني را نزد پيامبر مي آوردند و آن حضرت به منظور تبرك آنان دعا مي كرد.
نووي نيز مي گويد: از ام ثابت روايت شده است كه گفت: رسول خدا (ص) بر من وارد شد و ازدهانۀ مشكي كه آويزان بود ايستاده آب نوشيد.
من برخاستم و دهانۀ مشك را بريدم. اين حديث را ترمذي روايت كرده است و مي گويد: «حديث صحيح و حسن است » نووي مي گويد: ام ثابت دهانۀ مشك را بريد تا جاي دهان پيامبر را نگه دارد و بدو تبرك جويد.[۶]
همچنين آمده است كه : كان رسول الله (ص) اذا صلي الغداه جاء خدم المدينه بآنيتهم فيها الماء فما يوتي باناء الا غمس يده فيها فرّبها جاوءه في الغداه الباردة فيغمس يده فيها.[۷]
خدمت گزاران مدينه هنگام نماز صبح با ظرف آب نزد پيامبر مي رفتند. پيامبر گرامي دست مبارك خود را در هر يك از آن ظروف آب فرو مي برد. چه بسا در با مداد سردي  خدمت وي مي رسيدند و باز هم دست خود را در آن‌ها فرو مي برد.
پس از رحلت آن حضرت نيز مسلمانان به آثارآن حضرت تبرك مي جستند در منابع اهل سنت از علي (ع) نقل شده كه فرمود : پس از به خاك سپاري رسول خدا (ص) حضرت فاطمه (ع) بر سر قبر حاضر شد و مشتي از خاك قبر را بر داشت و بر دو چشمش گذاشت و گريست وآنگاه فرمود:  برآن كسي كه تربت احمد را بوييد سزاست كه پس از آن بوي خوش ديگري نبويد بر من مصايبي باريد كه اگر بر روزهاي روشن فرود مي آمد چون شب تيره مي گشت [۸]
همچنين نقل شده كه عبدالله بن عمر هنگام زيارت دست بر قبر مي نهاد و بلال چهره بر خاك قبر پيامبر(ص) مي نهاد .
رواياتي نيز داريم كه تربت مدينه شفاي هر دردي است. از جمله زركشي مي گويد: تربت قبر حمزه از منع برداشتن خاك حرمين استثنا شده است؛ زيرا اتفاق همگان بر جواز نقل آن براي معالجه صداع است.[۹]
گذشته از تأييد نظري اهل سنت، نمونه هاي رفتاري و عملكرد آنها از اين حكايت مي كند كه اهل سنت به قبر بزرگانشان تبرك هم مي جستند.
شمس الدين ذهبي شافعي از عالمان علم رجال  مي گويد:
شخصي مقداري از خاك قبر سعد بن معاذ را برداشت. سپس به آن نگاهي كرد. ناگهان آن را مشك يافت.[۱۰]
ابن حجر عسقلاني نيز مي گويد:
عبدالله بن غالب حداني در سال ۱۸۳ هـ. ق در روز هشتم ذي الحجه ـ يوم الترويه ـ كشته شد و مردم از خاك قبر او همانند مشك بر مي داشتند.[۱۱]
از نظر تاريخي هم ثابت شده است كه مردم از خاك پاك قبر پيامبر اكرم (ص) و حضرت حمزه بلكه از كل مدينه به عنوان تبرك بر مي داشتند.
بنابراين مسلمانان و پيروان اهل بيت (ع) به پاس احترام رسول خدا و پيشوايان معصوم خود و براي ابراز محبت بي شايبه خود نسبت به آنان ضريح مطهرشان را مي بوسند يا در و ديوار را لمس مي كنند و اين كار افزون بر سوابقي كه ذكر شد تنها براي آن است كه به پيامبر گرامي و عترت طاهرينش عشق مي‌ورزند. همانند بوسيدن جلد قرآن توسط  هر مسلماني كه اين كار را احترام به قرآن مي داند وحال آنكه جلد قرآن خود قرآن نيست زيرا چه بسا از پوست حيواني باشد اما به اعتبار آنچه كه در مابين دو جلد قرار گرفته بوسيده مي شود بوسيدن ضريع و در و ديوار حرم نيز چنين است كه  بوسيدن آن  به عنوان  احترام به كسي است كه داخل قبر خوابيده است؛ چون او را بنده‌ي صالح خدا مي­دانند كه قابل احترام است. اديبي شيرين سخن مي گويد:
أمُرُّ عَلي الدِّيار سَلمي أقَبلّ ذُا الجَدارَو ذا الجدارا
وَ مَا حُبُّ الدِّيارِ شَغَفنَ قلبي و لَكِن حُبُّ مَن سَكَنَ الدِّيارا[۱۲]
«بر ديار سلمي مي گذرم اين ديوار و آن ديوار را مي بوسم، دوستي آن يار، قلب مرا شاد نمي سازد، بلكه محبت ساكن آن است كه مرا به وجد و سرور مي آورد».
مسلمانان در عين ارادت و محبت به اولياي خدا آثار آنان را مانند خودشان  مخلوق و آفريدۀ خدا مي دانند كه در همه حال  نيازمند و وابسته به خدايند و براستي از كجاي اين اعتقاد شرك و بدعت بر مي آيد! چگونه است كه مسلمانان و بويژه پيروان اهل بيت پيامبر (ص) امروز با وجود سيره صحابه توسط  وهابيت به شدت متهم به شرك و بدعت مي شوند در حالي كه نظريه‌ي  فرقه هاي ديگر اهل سنت گواه تأييد اين سنت است.
 
 
مراجعه شود به كتاب : پاسخ به شبهات وهابيت، نويسنده : علي باقر شيخاني و سيد حسين اسحاقي، ص ۴۲.


[۱]- الجامع الفريد، ص ۶۳۸. 
[۲]- عبدالحسين اميني، الغدير ج۵ ص۱۴۶، تهران، دارالكتب الاسلاميه، چهارم.
[۳]- سمهودي، وفاء الوفاء ج ۴ص ۲۱۷. 
[۴] - صحيح بخاري، ج۱ص۶۳، كتاب الوضوء، ، باب ۴۱، ح۱۸۹. 
[۵] - صحيح مسلم، كتاب الاستيذان باب، استحباب تحنيك المولود. ص۱۰۷۹ح۵۵۱۲. 
[۶]-  يحيي بن شرف الدين نووي شافعي رياض الصالحين، ص۲۲۱، باب ۱۱۰، ح۷۶۴، بيروت دارالكتاب العربي، چهارم، ۱۴۲۱. 
[۷]-  صحيح مسلم، ، كتاب الفضائل، باب (۱۹) قرب النبي، ص۱۱۶۰ح ۵۹۳۶، ، مسند احمد، ج ۳ ص ۱۳۷. 
[۸]-  تاريخ الخميس، حسين ديار بكري، ، ج۲ص۱۷۳، بيروت دار صادر. عبدالله بن سعيدعبادي منتهي السول علي وسائل الوصول، ، ج۴ص۳۱۷، جده، دارالمنهاج، سوم، ۱۴۲۶. احمدبن عبدالوهاب نويري، نهايه الارب، ، ج۱۸ص۴۰۳، قاهره، دارالكتب والوثائق القوميه، اول، ۱۴۲۳. 
[۹]-  وفاءالوفاج۲ص۶۰. 
[۱۰]- سير اعلام النبلاء، ج ۱، ص ۲۸۹. 
[۱۱]- احمد بن حجر عسقلاني، تهذيب التهذيب، ج ۵، ص ۳۱۰. ، بيروت، دارالفكر، اول، ۱۴۰۴. 
[۱۲]- تفسير قرطبي ج۱۱ص۴۷.
 


| شناسه مطلب: 83809







نظرات کاربران