تحقق اذن به شفاعت در روز قیامت
می‌گویند: به حکم آیه {مَنْ ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ}؛ «کیست آن که جز به خواست و فرمان او نزد وی شفاعت کند؟» (بقره: ۲۵۵) شفاعت باید به اذن خدا باشد، ولی این اذن در روز قیامت محقق می‌گردد.
ميگويند: به حكم آيه {مَنْ ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ}؛ «كيست آن كه جز به خواست و فرمان او نزد وي شفاعت كند؟» (بقره: ۲۵۵) شفاعت بايد به اذن خدا باشد، ولي اين اذن در روز قيامت محقق ميگردد.
پاسخ:
اين شبهه حاوي دو مطلب است:
۱. شفاعت به اذن الهي منوط است.
۲. اين اذن در قيامت محقق ميشود.
مطلب نخست جاي بحث و گفتوگو ندارد. زيرا شفاعت حق الهي است. قرآن ميفرمايد: {قُلْ لِلَّهِ الشَّفاعَةُ جَمِيعاً}؛ «بگو: خداي راست همه شفاعت» (زمر: ۴۴) و آيات زيادي گواهي بر اين مطلب ميدهند، حتي قرآن شفاعت فرشتگان را نپذيرفته و آن را منوط به اذن الهي دانسته است و ميفرمايد:
{كَمْ مِنْ مَلَكٍ فِي السَّماواتِ لا تُغْنِي شَفاعَتُهُمْ شَيْئاً إِلاَّ مِنْ بَعْدِ أَنْ يَأْذَنَ اللَّهُ لِمَنْ يَشاءُ وَ يَرْضي} (نجم: ۲۶)
چه بسا فرشتگاني در آسمانها كه شفاعت آنها سودي نميرساند مگر آنكه خدا براي هركس كه ميخواهد اجازه دهد و خشنود باشد.
اما مطلب دوم كه ميگويد: اين اذن فقط در روز قيامت محقق ميشود. اين سخن فقط در مورد شفاعت كبري است كه پيامبران از آدم و نوح و ابراهيم و موسي و عيسي (عليهم السلام) به حضورش ميرسند و درخواست ميكنند كه درباره اهل محشر شفاعت كنند.
و اما شفاعتي جز آن در حال حيات پيامبر تحقق پذيرفته است به گواه اينكه خدا گنهكاران را مأمور ميكند تا به حضور پيامبر برسند تا در حق آنان استغفار كند، چنانكه ميفرمايد: {وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحِيماً}. (نساء: ۶۴)
و شفاعت پيامبر (ص) جز دعا و درخواست او از درگاه الهي چيزي نيست.
لفظ شفاعت از شفع به معني جفت گرفته شده و در مورد شفاعت درخواست گنهكار به دعاي شفيع ضميمه ميشود و شفاعت محقق ميگردد.
در صحيح بخاري بابي هست با عنوان: «إذا اسْتَشْفَعُوا إلي الإمامِ لِيَسْتَقِي لَهُمْ لَمْ يَرُدَّهُمْ»؛ «هنگامي كه مردم از امام خود درخواست شفاعت كنند كه براي آنان باران بطلبد درخواست آنان را رد نميكند».
و نيز بابي دارد با عنوان: «إذَا اشْتَفَعَ الْمُشْرِكُونَ بِالمُسْلِمينَ عِنْدَ الْقَحْطِ»؛ «هنگامي كه مشركين هنگام قحطي از مسلمانان طلب شفاعت نمايند».
روايات اين دو باب گواهي ميدهند كه درخواست شفاعت همان درخواست دعا است و نبايد آن را به صورت ديگر تفسير كرد.
چنانكه ملاحظه ميفرماييد: شفاعت به معني درخواست دعا به كار رفته است. قرآن كساني را كه شفاعت پيامبر (ص) را در همين دنيا نميپذيرفتند نكوهش ميكند و يكي از علائم نفاق ميداند آنجا كه ميفرمايد:
{إِذا قِيلَ لَهُمْ تَعالَوْا يَسْتَغْفِرْ لَكُمْ رَسُولُ اللَّهِ لَوَّوْا رُؤُسَهُمْ وَ رَأَيْتَهُمْ يَصُدُّونَ وَ هُمْ مُسْتَكْبِرُونَ} (منافقون: ۵)
هنگامي كه به آنها گفته شود بياييد تا رسول خدا براي شما استغفار كند سرهاي خود را از روي استهزا و كبر و غرور تكان ميدهند و آنها را ميبيني كه از سخنان تو روي برگردانيده و تكبر ميورزند.
مراجعه شود: به كتاب جدال احسن، ص ۶۵.