آیا شیعیان درباره مقام ائمه غلوّ مىکنند؟
آیا شیعیان درباره مقام ائمه غلوّ مى‏کنند و به آنها اوصاف خداوندى از جمله علم غیب، آگاهى از احوال انسان‏ها و ... را نسبت مى‏دهند؟ پاسخ‏: ۱. این ادعا نیز از تهمت‏هایى است که وهابیون به شیعه نسبت مى&rl
آيا شيعيان درباره مقام ائمه غلوّ مىكنند و به آنها اوصاف خداوندى از جمله علم غيب، آگاهى از احوال انسانها و ... را نسبت مىدهند؟
پاسخ:
۱. اين ادعا نيز از تهمتهايى است كه وهابيون به شيعه نسبت مىدهند.
۲. شيعيان، غلوكنندگان و كسانى كه غير خدا را هر كه باشد به حدّ خدايى مىرسانند، كافر دانسته و مسلمان نمىدانند تا چه رسد كه او را شيعه و پيرو اهلبيت (عليهم السلام)، بخوانند. چگونه ممكن است متمسكين به ثقلين، امرى كه خلاف عقل و قرآن و سنّت است را باور داشته باشند.
الف) قرآن مىفرمايد:
(لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قالُوا إِنَّ اللهَ هُوَ الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ) (مائده: ۱۷)
به تحقيق كافر شدند كسانى كه گفتند خداوند همان مسيح پسر مريم است.
ب) اميرمؤمنان (ع) مىفرمايد: «خدايا من از غلات، تبرّى مىجويم، همانگونه كه عيسى بن مريم از نصارا، تبرّى جست. خدايا آنها را تا ابد، خوار و ذليل كن و هيچيك از آنها را يارى مكن».[۱]
امام صادق (ع) نيز در اين مورد فرمود: «بر جوانان خود از خطر غلات بترسيد كه مبادا آنان را تباه سازند . زيرا غلات بدترين خلق خدايند. عظمت خدا را كوچك دانسته و براى بندگان خدا قائل به ربوبيّت هستند».[۲]
ج) شيخ صدوق مىفرمايد: «اعتقاد ما در مورد غلات و مفوّضه آن است كه اينان كافران به خداوند مىباشند».[۳]
شيخ مفيد نيز مىفرمايد: «غلات گروهى از متظاهران به دين اسلامند كه اميرمؤمنان (ع) و امامان از ذريّة او را به الوهيت و پيامبرى نسبت دادهاند. آنان گمراه و كافرند و اميرمؤمنان (ع) به قتل آنها فرمان داده است. ائمه ديگر نيز، آنها را كافر و خارج از اسلام دانستهاند».[۴]
۳. آيا خبر داشتن از غيب و اشراف بر احوال انسانها مطلقاً به مفهوم غلوّ و خدا دانستن شخص عالم به غيب است؟ در اين صورت قرآن افراد زيادى را شريك خداوند قرار داده است.
الف) قرآن از قول حضرت عيسى (ع) مىفرمايد:
(وَ أُنَبِّئُكُمْ بِما تَأْكُلُونَ وَ ما تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ) (آل عمران: ۴۹)
من به شما خبر مىدهم درباره آنچه مىخوريد و آنچه در خانههايتان ذخيره مىكنيد.
آيا اين خبر دادن از غيب نيست؟ آيا از نظر قرآن حضرت عيسى (ع)، خدا است؟ ! در آيه ديگرى، به پيامبر (ص) مىفرمايد: (ذلِكَ مِنْ أَنْباءِ الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ)، (آل عمران: ۴۴) آيا پيامبر (ص) كه از غيب خبر داشت، خدا بود؟ حال اگر پيامبر (ص) اين اخبار غيبى را در اختيار ديگران قرار دهد، اين، غلوّ و نسبت دادن اوصاف خداوند براى مخلوق است؟ !
حقيقت اين است كه وهابيون، نمىتوانند فرق بين علم ذاتى و بىحدّ كه از اوصاف خاصّ خدا است و علم ايتايى و لدنى و محدود كه خداوند به برخى بندگان خاص خود عطا مىكند را بفهمند.
در آيه ديگرى مىفرمايد:
(عالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلى غَيْبِهِ أَحَداً إِلَّا مَنِ ارْتَضي مِنْ رَسُولٍ…) (جن: ۲۶ ۲۷)
داناى غيب اوست و هيچ كس را بر اسرار غيبش آگاه نمىسازد مگر پيامبرى را كه از او خشنود باشد.
ب) در متون معتبر اهلسنت، خبرهاى غيبى فراوانى از قول پيامبر (ص) نقل شده است. از جمله، درباره اوضاع امّت در آخرالزّمان، شهادت امام حسين (ع) در كربلا و درباره حضرت مهدى (عج)، كه ذكر آنها باعث تطويل كلام مىشود. دراين زمينه، فقط به يك حديث بسنده مىكنيم:
مسلم و احمد بن حنبل از حذيفه نقل كردهاند كه: «پيامبر (ص) به من علم گذشته و آينده تا روز قيامت را آموخت».[۵]
آيا خبر داشتن حذيفه از علم غيب غلو نيست و خبر داشتن اهل بيت (عليهم السلام) غلو است؟!
مراجعه شود: پندارها و پاسخها (پاسخ به آنچه وهابيون در بقيع ميگويند) ؛ ص۵۵
[۱] - بحارالانوار، ج ۲۵، ص ۲۶۵
[2] - محمد بن على بن بابويه قمى (شيخ صدوق)، الاعتقادات، ص ۷۱؛ به نقل از شيعه شناسى، ج ۱، ص ۵۵۷
[۳] - همان، ص ۲۸۶
[۴] - محمد بن نعمان (شيخ مفيد)، تصحيح الاعتقاد، ص ۱۰۹، به نقل از شيعه شناسى، ص ۵۵۸.
[5] - صحيح مسلم، بيروت، دارالفكر، ج ۸، ص ۱۷۳؛ مسند احمد، ج ۵، ص ۳۸۸؛ المستدرك، بيروت، دارالمعرفة، ۱۴۰۶، ج ۵، ص ۴۷۱.