حلب و اِدلِب حلب و اِدلِب حلب و اِدلِب بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
حلب و اِدلِب حلب و اِدلِب حلب و اِدلِب حلب و اِدلِب حلب و اِدلِب

حلب و اِدلِب

دو استان حلب و ادلب، ناحیة شمال غربی و بخشی از ناحیة شمالی خاک سوریه را شامل می‌شوند. منطقة شمال سوریه در دو قرن چهارم و پنجم هجری شاهد تأسیس دو سلسلة شیعه یعنی حمدانیان و بنی‌مرداس بود که نقش قابل توجهی در گسترش تشیع در این منطقه داشتند، اما در

دو استان حلب و ادلب، ناحية شمال غربي و بخشي از ناحية شمالي خاك سوريه را شامل مي‌شوند. منطقة شمال سوريه در دو قرن چهارم و پنجم هجري شاهد تأسيس دو سلسلة شيعه يعني حمدانيان و بني‌مرداس بود كه نقش قابل توجهي در گسترش تشيع در اين منطقه داشتند، اما در دوره‌هاي تاريخي بعدي، به علت روي كار آمدن دولت‌ها و حاكمان سنّي مذهب و سختگيري‌هاي آنان نسبت به تشيع، به تدريج از حضور و نقش شيعيان در شمال سوريه كاسته شد؛ به طوري‌كه تا پايان دورة عثماني، شيعه به يك اقليت كوچك و كم‌جمعيت در منطقه تبديل شد.mohsen.jpg
تا به امروز در شمال حلب، دو منطقة شيعه‌نشين يعني شهر «نُبُّل» و شهرك «الزهراء»، و در شمال شهر اِدلِب[1]، دو منطقة شيعه‌نشين يعني شهر «فوعه» و روستاي «كَفَريا» وجود دارد و اقليت چند هزار نفري شيعه‌اي نيز در شهر «مَعَرَّة مصرين» در شمال ادلب وجود دارد. فوعه و معرّة مصرين از مراكز قديمي تشيع در شام به شمار مي‌آيند. در محلة شيعه‌نشين شهر معرّة مصرين، زيارتگاهي به نام «مشهد امام علي (ع)» وجود دارد كه نوع ارتباط آن با اميرالمؤمنين (ع) نامشخص است. بر اساس كتيبه سردر بنا، قدمت آن به سال 426 هـ ق (يعني دورة حاكميت بني‌مرداس) مي‌رسد. نكتة مهم دربارة اين كتيبه آن است كه در آن، عبارت «علي ولي الله» آمده است و بنابراين، از قديمي‌ترين كتيبه‌هاي حاوي مضامين شيعي كه تا به امروز سالم باقي مانده است، به شمار مي‌آيد.[2]
در شرق فوعه نيز قدمگاهي منسوب به امام علي (ع) وجود دارد كه شامل اتاق گنبددار بسيار كوچكي است و در آن يك جاي پاي منسوب به امام علي (ع) وجود دارد.
مَعَرَّةالنعمان از ديگر شهرهاي استان ادلب است كه در ميان راه دو شهر حماه و حلب واقع است. اين شهر زادگاه ابوالعلاي مَعَرّي، شاعر معروف عرب است كه قبر وي تا به امروز در آن باقي مانده است. در مركز شهر، مسجد جامع تاريخي و وسيعي وجود دارد كه پيشينة آن به قرون نخستين هجري مي‌رسد. در ضلع جنوبي صحن مسجد طاقچة كوچكي وجود دارد كه نزد اهالي شهر به عنوان مقام رأس الحسين (ع) دانسته شده و در برخي سفرنامه‌هاي حج فارسي دورة قاجار نيز بدان اشاره شده است[3]، اما امروزه جامعة شيعه از وجود اين مزار ناآگاه است.
از ديگر مزارات منتسب به شخصيت‌هاي مقدس شيعه در استان ادلب مي‌توان به مزار منسوب به محمد حنفيه در روستاي باريشا (در حدود 55 كيلومتري غرب حلب)، و مزار منسوب به اويس قرني در مسجدي در معرةالنعمان اشاره كرد؛ كه البته از اعتبار تاريخي برخوردار نيست.
شهر حلب، دومين شهر بزرگ و مهم سوريه پس از دمشق و از قدمت تاريخي فراواني برخوردار است. اين شهر، در ساية دو سلسلة شيعه مذهبِ «حمدانيان» و «بني‌مرداس»، كه حلب را به عنوان مركز حاكميت خود قرار دادند، در فاصلة سده‌هاي چهارم تا ششم هجري به يكي از حوزه‌هاي مهم علمي و فرهنگي تشيع تبديل شد[4]، اما امروزه شيعيان در اين شهر انگشت‌شمارند.
شهر حلب از نظر تاريخي بسيار قابل توجه و داراي آثار معماري مهم و متعددي از دوره اسلامي است؛ از اين‌رو در سال 2006 ميلادي در كنار اصفهان به عنوان پايتخت فرهنگي جهان اسلام انتخاب شد. از جمله مهم‌ترين آثار تاريخي حلب، مي‌توان به قلعة آن اشاره كرد كه برروي تپة مرتفعي در ميان شهر قرار دارد و از وسيع‌ترين قلعه‌هاي جهان به شمار مي‌آيد.
در فاصلة كمي از قلعه، مسجد جامع شهر موسوم به «جامع كبير» يا «جامع اموي» واقع است كه قدمت اولية آن به دورة اموي مي‌رسد و در شبستان آن مزاري منسوب به حضرت زكرياي پيامبر (ع) وجود دارد.[5]
در زاوية شمال غربي صحن اين مسجد، منارة چهارضلعي منحصر به‌فرد و زيبايي وجود دارد كه در نيمة دوم قرن پنجم هجري، به دست «ابن خشّاب حلبي» ـ قاضي شيعه مذهب حلب در اوايل دورة سلجوقي ـ ساخته شده است. برروي يكي از كتيبه‌هاي اين مناره، صلوات بر چهارده معصوم به خط ثلث نوشته شده است كه يادگاري از دوران غلبة تشيع در حلب به شمار مي‌آيد.[6]
همچنين در شهر حلب، دو زيارتگاه مهم يعني مشهد الحسين (يا رأس الحسين) و مشهد محسن وجود دارد. اين دو زيارتگاه در دامنة كوهي كم‌ارتفاع در ميان بافت جديد شهر قرار دارند كه در گذشته به كوه جوشن شهرت داشته است. در وجه تسمية اين كوه گفته‌اند: از زماني‌كه شمر بن ذي‌الجوشن به همراه اسراي اهل بيت و سرهاي شهداي كربلا در آن توقف كرد، به كوه جوشن معروف شد.[7] اين دو زيارتگاه نيز با اين حادثه ارتباط يافته‌اند.
دربارة علت ساخته شدن مشهد رأس الحسين (ع) گفته شده است: سر امام حسين (ع) را در اين محل بر زمين گذاشته‌اند و قطره‌اي از خون ايشان بر سنگي چكيده است؛ سپس اين مشهد را برروي آن بنا كردند.[8] برخي نيز آن را محل دير راهب قِنَّسرين دانسته‌اند[9]؛ كه به نقل ابن شهرآشوب، سر مبارك را از لشكر يزيد امانت گرفت و در دير خود گذاشت و سرانجام اسلام آورد.[10]
با استناد به بررسي‌هاي باستان‌شناسي، چنين نتيجه‌گيري شده كه اين بنا در آغاز تنها شامل يك گنبد بوده است و قدمت آن را از دورة عمر بن عبدالعزيز (99-101 هـ) حدس زده‌اند. سپس در دورة سيف‌الدولة حمداني (333-356 هـ)، نخستين حاكم سلسلة حمدانيان، توسعه يافته و در دوره‌هاي بعدي نيز بارها بازسازي شده و توسعة بيشتري يافته است.[11]
اين زيارتگاه در جريان جنگ جهاني اول به عنوان انبار مهمّات جنگي ارتش ترك مورد استفاده قرار گرفت. در پايان جنگ، به علت يورش مردم به آن، مهمات داخل آن منفجر شد و بنا به كلي ويران گرديد.[12] پس از اين حادثه، زيارتگاه به مدت چند دهه به صورت ويرانه رها شد تا اينكه با تلاش و پيگيري «جمعية الإعمار والإحسان» ـ كه به همّت شيعيان حلب تأسيس شد ـ و با پشتيباني مراجع تقليد و با نظارت ادارة آثار تاريخي حلب، در فاصلة سال‌هاي 1961-1967م به شكل پيشين خود بازسازي شد.[13]
مشهد الحسين، بناي تاريخي عظيمي است كه به تمامي از سنگ ساخته شده است و از آثار معماري اسلامي بسيار مهم حلب به شمار مي‌آيد. بنا داراي دو صحن كوچك و بزرگ است. صحن كوچك قديمي‌تر از صحن بزرگ است و برروي آن سقف مجازي جديدي نصب شده است. در اطراف صحن كوچك بخش‌هاي مختلفي از جمله شبستان، ايوان، رواق‌ها و ساير ساختمان‌ها قرار دارد. در داخل ضريحي كوچك در ايوان بنا، سنگي وجود دارد كه گفته مي‌شود سر امام حسين (ع) را برروي آن گذاشته‌اند. از برخي زائران شنيده شده است كه در اوقات ويژه‌اي (غالباً روز عاشوراي هر سال)، خون امام حسين (ع) تازه شده و از سنگ مي‌جوشد. در حال حاضر ساختمان جديد و وسيعي به عنوان درمانگاه و مدرسة علوم ديني در جنوب ساختمان زيارتگاه ايجاد شده است.
زيارتگاه رأس الحسين (ع) در حال حاضر داراي متوليِ روحاني شيعه است كه در آن نمازهاي جماعت يوميه و نماز جمعه اقامه مي‌كند.
مشهد محسن، ديگر زيارتگاه شيعي حلب، در حدود 300 متري جنوب مشهد الحسين قرار دارد. محسن، فرزند امام حسين (ع) دانسته شده كه در زمان توقف كاروان اسراي اهل بيت در كوه جوشن، از يكي از همسران امام (ع) سقط و در اينجا دفن شده است. اين زيارتگاه به دستور سيف‌الدوله حمداني ساخته و در دوره‌هاي بعد، بارها بازسازي شده است.[14] بنا داراي يك صحن مركزي است كه در اطراف آن، بخش‌هاي مختلف بنا از جمله شبستان، رواق‌ها و مرقد محسن قرار دارد. در ضلع شمالي صحن كتيبه‌اي حاوي صلوات بر چهارده معصوم از دورة پادشاهان ايوبي به چشم مي‌خورد.
در جنوب مشهد الحسين، در حد فاصل ميان آن و زيارتگاه محسن قبرستاني وجود داشته است كه تعدادي از علما و شخصيت‌هاي شيعه، از قبيل ابوالصلاح حلبي، ابن زهرة حلبي، ابن شهرآشوب مازندراني، ابن منير طرابلسي و ابن ابي‌طيّ حلبي در آن به خاك سپرده شده‌اند، اما متأسفانه قبور بيشتر آنان از بين رفته است و قبور باقي‌مانده نيز در وضعيت نامناسبي به سر مي‌برد و سنگ قبرهاي آن شكسته و پراكنده شده است. زائران شيعه‌اي كه به صورت زميني يعني از راه تركيه به سوريه سفر مي‌كنند، در مسير خود، چند ساعتي در مشهد الحسين توقف نموده و آن را زيارت مي‌كنند.
در محله انصاري، در جنوب حلب، زيارتگاه بزرگ ديگري وجود دارد كه به يكي از صحابة پيامبر (ص) منسوب است. امروزه نام او را سعد بن ايوب انصاري بيان مي‌كنند، اما در منابع تاريخي نام وي عبدالله انصاري ذكر شده است.[15] مبناي پيدايش اين زيارتگاه، خواب و رؤيا بوده است.[16] اين قبر در داخل مسجد بزرگي قرار دارد كه بارها بازسازي شده است و آرامگاه‌هاي چند تن از امراي دورة مملوكي نيز در بيرون آن به چشم مي‌خورد. همچنين مزار ديگري به نام «شيخ سعيد» در روستايي به همين نام در جنوب حلب وجود دارد كه قبر سعيد بن ايوب انصاري، برادر صاحب مزار فوق‌الذكر دانسته شده است. اين مزار به صورت اتاقي كوچك با گنبد سبز رنگ است كه در داخل صحن مسجدي قديمي قرار دارد. اين دو زيارتگاه مورد توجه جامعة شيعه نيست.
علاوه بر مزارات فوق‌الذكر، در حلب دو زيارتگاه ديگر منتسب به اهل بيت (ع) نيز وجود دارد كه فاقد اهميت و اعتبار تاريخي بوده، نزد شيعيان ناشناخته است. زيارتگاه نخست، قبر منسوب به «علي الجواد» فرزند امام محمد باقر (ع) در «مدرسة اتابكيه»، از مدارس قديمي حلب است كه برخي صاحب‌نظران در اصالت آن ترديد كرده و آن را قبر واقف مدرسه دانسته‌اند.[17]
زيارتگاه دوم، قبري منسوب به امام علي (ع) در مدرسة فردوس ـ از مهم‌ترين مدارس تاريخي حلب ـ است، كه در مقبره‌اي واقع در ضلع شرقي شبستان مدرسه قرار دارد. برروي قبر، صندوق چوبي بزرگي وجود دارد كه آن را با پارچه‌هاي سبز رنگ پوشانيده‌اند و در كنار آن دو قبر مشابه ديگر وجود دارد. با وجود اهميت تاريخي اين مدرسه، اما در هيچ يك از منابع تاريخي به وجود چنين قبري در آن اشاره نشده است و بدون شك انتساب آن به اميرالمؤمنين (ع)، در دوره‌هاي متأخر شكل گرفته است. به عقيدة نگارنده، اين قبر و ساير قبور موجود در مدرسه، احتمالاً قبور برخي مشايخ تصوف است كه به خاندان‌هاي سادات شمال سوريه منتسب مي‌باشند.[18]
در شهر باب، در حدود 38 كيلومتري شمال شرقي حلب، زيارتگاهي برروي تپة مشرف به شهر وجود دارد كه به عقيل بن ابي‌طالب ـ برادر امام علي (ع) ـ منسوب است. اين مزار در داخل مسجدي به نام «شيخ عقيل» قرار دارد كه در داخل آن، مزار ديگري نيز منسوب به حزقيل پيامبر (ع) وجود دارد.
در ميان شهرهاي حلب و رقّه و در ضلع شمالي جادة اين دو شهر، شهرك نسبتاً جديدي به نام «مسكنه» وجود دارد كه در حدود 5 كيلومتري شمال آن، ساحل درياچة «اسد»[19] و نيز بقاياي شهر باستاني «بالِس»[20] وجود دارد. در قبرستان تاريخي بالس، در نقطه‌اي مشرف به درياچة اسد، سنگ قبري وجود دارد كه اهالي منطقه آن را به عنوان مقام امام حسين (ع) مي‌شناسند؛ كه ظاهراً از نقاط محل قرار دادن سر امام حسين (ع) در طول مسير آن از كوفه تا شام است. علي بن ابي‌بكر هروي در كتاب خود از وجود زيارتگاهي به نام «مشهد الحَجَر» در بالس، به عنوان محل قرار دادن سر امام حسين (ع) برروي سنگ، خبر داده است[21] كه قابل انطباق بر مزار مورد نظر است. اين مزار نيز مانند بسياري از ديگر زيارتگاه‌هاي مشابه، نزد شيعيان ناشناخته است.
 
 

[1] مركز استان ادلب، واقع در 55 كيلومتري جنوب غربي حلب و 330 كيلومتري شمال دمشق.
[2] براي آگاهي بيشتر، بنگريد: خامه‌يار، احمد، «كتيبه‌هاي شيعي از قرن پنجم هجري در شمال سوريه»، صص 782-783.
[3] محمد ولي ميرزا قاجار، «سفرنامه حج»، به سوي ام‌القري، ص 265؛ اعتماد السلطنه، ميرزا علي‌خان مقدم مراغه‌اي، سفرنامه حاج عليخان اعتماد السلطنه، ص 82.
[4] براي آگاهي تفصيلي درباره تاريخ تشيع در حلب بنگريد: نصرالله، ابراهيم، حلب والتشيع.
[5] اين مزار در واقع روايت ديگري از مدفنِ سر حضرت يحيي (ع) است (بنگريد: ابن شداد، الاعلاق الخطيرة في ذكر امراء الشام والجزيرة، 1/1/40). اما در دوره‌هاي اخير، نزد اهالي حلب به مزار حضرت زكريا (ع) شهرت يافته است.
[6] براي آگاهي بيشتر دربارة اين كتيبه، بنگريد: خامه‌يار، احمد، همان، ص 784-786.
[7] الغزي، كامل، نهر الذهب في تاريخ حلب، 2/210.
[8] پيشين، 2/211-212.
[9] بنگريد: نصرالله، ابراهيم، آثار آل محمد (ص) في حلب، ص 40-50.
[10] ابن شهرآشوب، مناقب آل ابي طالب، 4/67.
[11] بنگريد: سماقية، محمد علي، «مشهد الإمام الحسين بحلب»، ص 176.
[12] الغزي، كامل، همان، 2/213.
[13] نصرالله ابراهيم، آثار آل محمد (ص) في حلب، ص 93-94.
[14] ابن شداد، الأعلاق الخطيرة في ذكر امراء الشام والجزيرة، 1/1/147-152.
[15] ابن العديم، بغية الطلب في تاريخ حلب، 1/465؛ الهروي، همان، ص 4.
[16] ابن العديم، همانجا.
[17] بنگريد: الطباخ الحلبي، محمد راغب، إعلام النبلاء بتاريخ حلب الشهباء، 2/205.
[18] شايان ذكر است كه نگارنده در زمان بازديد خود از اين مكان، با تابلوهايي با محتواي شيعي مواجه شد كه بر ديوار مقبره نصب شده بود.
[19] درياچة اسد، درياچة مصنوعي وسيعي است كه در سال 1975م با تأسيس سد عظيم فرات بر رود فرات در مجاورت شهر «الثوره» در حدود 40 كيلومتري غرب شهر رقّه به وجود آمد. با تأسيس اين سد و ايجاد درياچة اسد، مساحت وسيعي از اراضي مجاور رود فرات به زير آب درياچه فرو رفت.
[20] شهر بالِس از مهم‌ترين شهرهاي شمال سوريه در دورة بيزانس و قرون اولية اسلامي به شمار مي‌آمد كه پس از حملة مغولان، به تدريج متروك و به شهري ويرانه تبديل شد. با تأسيس سد فرات نيز بيشتر بخش‌هاي آن به زير آب درياچه فرو رفت.
[21] الهروي، علي بن ابي‌بكر، همان، ص 61.
 


| شناسه مطلب: 84204







نظرات کاربران