چرا وهابیت کتاب های حدیثی را تحریف می کند؟
امام نووی شافعی در کتاب «الاذکار» در مورد استحباب زیارت نبی(ص) می گوید: «فصل فی زیاره قبر النبی(ص) و اذکارها: اعلم انه ینبغی لکل من حجّ ان یتوجه الی زیاره رسول الله(ص) سواء کان ذلک طریقه او لم یکن. فان زیارته(ص) من اهم القربا
امام نووي شافعي در كتاب «الاذكار» در مورد استحباب زيارت نبي(ص) مي گويد: «فصل في زياره قبر النبي(ص) و اذكارها: اعلم انه ينبغي لكل من حجّ ان يتوجه الي زياره رسول الله(ص) سواء كان ذلك طريقه او لم يكن. فان زيارته(ص) من اهم القربات واربح المساعي و افضل الطلبات. فاذا توجه للزياره اكثر من الصلاة و السلام عليه في طريقه. فاذا وقع بصره علي اشجار المدينة...»
چرا وهابي ها اين قسمت از اين كتاب را در چاپ جديد از انتشارات «دارالهدي في الرياض» چاپ دوم 1409 ق با تحقيق شيخ عبدالقادر چنين تحريف نموده است: « فصل في زياره مسجد رسول الله(ص): اعلم انه يستحب من اراد زياره مسجد رسول الله(ص) ان يكثر من الصلاة عليه(ص) في طريقه. فاذا وقع بصره علي اشجار المدينه...».[1]
همچنين در مختصر جامع بيان العلم در ص 199 روايتي بر حليّت متعه موجود بوده كه در چاپ عربستان سعودي اثري ازاين روايت ديده نميشود.
دكتر ناصر القفاري كه يكي از نظريه پردازان جريان وهابيت است در كتاب«اصول مذهب الشيعه الاماميه الاثني عشريه» در مسئله رؤيت خدا، روايتي را از كتاب شريف توحيد شيخ صدوق ص111 و از بحارالانوار ج 4ص44 اين گونه نقل ميكند: «عن ابي بصير، عن ابي عبدالله(ع) قال قلت له: اخبرني عن الله عزوجل هل يراه المومنون يوم القيامة؟ قال نعم»[2] و در نقل روايت به همين مقدار اكتفا كرده و از آن نتيجه گرفته است كه ائمه(ع) قائل به رؤيت خدا بوده و شيعيان بر خلاف ديدگاه ائمه(ع) رويت را نميپذيرند!
آنچه را كه قفاري نقل نموده قسمتي از روايت ميباشد كه در راستاي ديدگاه خويش آنرا انتخاب كرده است و تتمه روايت را كه بخش اعظم آن ميباشد تقطيع و حذف نموده است. در ادامه روايت مراد از روئيت به خوبي و روشني بيان شده است كه مقصود امام(ع) از رويت، رويت مورد ادعاي قفاري نميباشد. بلكه رويت قلبي مراد بوده است! تمام روايت چنين است: «عن ابي بصير، عن ابي عبدالله(ع) قال قلت له: اخبرني عن الله عزوجل هل يراه المومنون يوم القيامة؟ قال نعم، و قد رأوه قبل يوم القيامة فقلت متي؟ قال حين قال الله: الست بربكم؟ قالوا بلي. ثم سكت ساعة، ثم قال: و ان المومنين ليرونه في الدنيا قبل يوم القيامة! الست تراه في وقتك هذا؟ قال ابوبصير: فقلت له: جعلت فداك! فاحدث بهذا عنك؟ فقال: لا فانك اذا حدثت به فانكر منكر جاهل بمعني ما تقوله ثم قدر ان ذلك تشبيه كفر، و ليست الروية بالقلب كالروية بالعين تعالي الله عما يصفه المشبهون و الملحدون».[3]
دكتر قفاري متفكر و نظريه پرداز معاصر وهابيت براي بدنام كردن مخالفين خودش خصوصا مذهب شيعه اماميه، علاوه بر تقطيع و حذف قسمتي از روايات كلماتي را در روايات از پيش خود افزوده تا عقايد و باورهاي شيعه را مورد خدشه قرار دهد.
همچنين قفاري در كتاب ياد شده ج 2 ص809 ادعا مي كند كه در كتاب كافي روايتي وجود دارد كه ميرساند امامان شيعه سيزده نفرند. او ميگويد: كما انك تري الكافي اصح كتبهم الاربعه قد احتوي علي جمله من احاديث تقول بان الائمه ثلاثة عشر فقد روي الكليني بسنده عن ابي جعفر(ع) قال: قال رسول الله(ع) اني و اثني عشر اماماً من ولدي ...
در حالي كه اگر به اصول كافي مراجعه شود كلمه «اماماً» در حديث مذكور وجود ندارد بلكه عبارت اين چنين است: «اني و اثني عشر من ولدي و انت يا علي...»[4].
[1] . السلفيه الوهابيه افكارها الاساسيه و جذورها التاريخيه ص113.
[2] . اصول مذاهب الشيعة، ج2ص668-669.
[3] . صدوق، محمد بن بابويه، توحيد، ص111 ؛ بحار الانوار، ج4ص44.
.[4] كليني، محمد بن يعقوب، كافي، ج1ص534، حديث17. (بديهي است اگر «اماماً» در حديث وجود داشته باشد مفاد حديث منطبق بر ادعاي قفاري ميشود ولي حديث مشتمل بر اين كلمه نيست بلكه پيامبر خدا در اين حديث ميفرمايد كه من و تو يا علي و دوازده فرزندم كه عبارتاند از فاطمه زهرا(ع) و يازده امام معصوم اوتاد زمين هستيم. پس در اين حديث بحث از امامت و تعداد امامان نيست هر چند به طور ضمني تعداد ائمه هم از آن استفاده مي شود ولي قفاري «اماماً» را از پيش خودش بر آن افزوده است تا تعداد ائمه دوازده گانه را زير سوال ببرد.)