چرا وهابیها دروغ میگویند؟
چرا وهابیها برای کتمان حقایق و واقعیت­ها از ابزار تهمت و افتراء که در اسلام اکیدا حرام می­باشد استفاده می­کنند؟ قفاری در کتاب اصول مذهب الشیعه جمله­ای را از کتاب حکومت اسلامی امام خمینی(ره) ص135 این گونه نقل می­کند: &laq
چرا وهابيها براي كتمان حقايق و واقعيتها از ابزار تهمت و افتراء كه در اسلام اكيدا حرام ميباشد استفاده ميكنند؟
قفاري در كتاب اصول مذهب الشيعه جملهاي را از كتاب حكومت اسلامي امام خميني(ره) ص135 اين گونه نقل ميكند: «و اذا عزمنا علي اقامة حكم اسلامي سنحصل علي عصا موسي و سيف علي بن ابي طالب» و سپس از اين جمله اين چنين برداشت ميكند كه: «و الجمع بين عصا موسي و سيف علي بن ابي طالب كنايةً- فيما يبدولي- عن تعاون اليهود مع الشيعة في دولة الآيات و هذا ما وقع بعضه في دولة الخميني كما في فضائح صفقات الاسلحة و التعاون السرّي بينهما الذي تناقله و كالات الأنباء و اشتهر امره».[1]
اين دكتر وهابي كلام امام خميني را كه عصاي موسي و شمشيرعلي بن ابي طالب در آن جمع شده است به طور جاهلانه كنايهاي از اتحاد شيعيان و يهوديان صهيونيست پنداشته و بعد با كمال بي شرمي گفته است كه اين اتحاد بين دولت امام خميني و اسرائيل در معاهدات اسلحه و كمكهاي سري جامه عمل گرفته و خبر گزاريها از آن خبر داده اند.
اين عبارت كه قفاري از براي مدعاي خود آن را مستمسك قرار داده است در كتاب حكومت اسلامي چنين ميباشد: «آنچه كه كم داريم همت و قدرت مسلح است كه آن را هم انشاءالله به دست ميآوريم. به عصاي موسي احتياج داريم و به همت موسي. كساني بايد باشند كه عصاي موسي و شمشير علي بن ابي طالب(ع) را به كار ببرند»[2].
يكي ديگر از افترائات قفاري نسبت به علامه اميني صاحب كتاب شريف الغدير ميباشد، قفاري ميگويد كه علامه اميني قائل به تحريف قرآن است و حتي آيهاي را در الغدير ذكر نموده است كه در قرآن وجود ندارد. و آن آيه چنين است: «اليوم اكملت لكم دينكم بامامته فمن لم يأتم به و بمن كان من ولدي من صلبه الي القيامة فاولئك حبطت اعمالهم و في النارهم خالدون. ان ابليس اخرج آدم من الجنة مع كونه صفوة الله بالحسد. فلا تحسدوا فتحبط اعمالكم و تزل اقدامكم»[3].
آنچه كه قفاري ذكر نموده افتراء و تهمت آشكاري است كه هيچ مسلماني به خود اجازه نميدهد كه تا اين حد نسبت به مسلمانان ديگر افترا و دروغ ببندد. زيرا علامه اميني آنچه را كه ذكر نموده حديثي است در تفسير و شرح آيه «اليوم اكملت لكم دينكم» كه از پيامبر(ص) نقل شده است[4] نه آنگونه كه قفاري پنداشته كه آن را به عنوان آيهاي حذف شدهي از قرآن مطرح كرده باشد.
[1]. اصول مذهب الشيعه الاماميه، ج3، ص1411.
[2]. امام خميني، حكومت اسلامي، ص191، بي جا، بي تا. (بديهي است كه اين عبارت امام هيچ گونه دلالتي بر تعاون يهود با شيعه و بالعكس ندارد آيا مجرد ذكر از عصاي موسي(ع) و همت آن حضرت در كنار سيف علي بن ابي طالب(ع) دليل بر همكاري شيعه با يهود تلقي ميگردد؟ كدام عاقل به خود اجازه ميدهد كه از اين عبارت چنين چيزي را استفاده نمايد؟
افزون بر اين كه از اين سخنان امام نه به طور كنايه و نه به طور صريح مطلب مورد ادعاي قفاري به دست نميآيد، امام مكررا در صفحات قبل همين كتاب درباره يهود و دشمنان اسلام هشدار موكد داده است و گفته است امروز ميبينيم كه يهوديها خذ لهم الله در قرآن تصرف كرده و در قرآنهاي كه در مناطق اشغالي چاپ كردهاند تغييراتي دادهاند. ما موظفيم از اين تصرفات خائنانه جلوگيري كنيم، بايد فرياد زد و مردم را متوجه كرد تا معلوم شود كه يهوديها و پشتيبانان خارجي آنها كساني هستند كه با اساس اسلام مخالفند و ميخواهند حكومت يهود در دنيا تشكيل دهند و چون جماعت موذي و فعال هستند نعوذ بالله روزي به مقصد برسند و سستي بعضي از ما باعث شود كه يك وقت حاكم يهودي بر ما حكومت كند. خدا آن روز را نياورد.( حكومت اسلامي، ص175)
و نيز در صفحه 180 همين كتاب مسلمانان را دعوت ميكند كه چارهاي بيانديشند و براي آزاد كردن فلسطين كه وطن اسلام است اشتراك مساعي كنند.
بنابراين بعيد است كه قفاري اين جملات امام(ره) را نديده باشد، و خود اعتقاد به آنچه كه گفته است داشته باشد. پس ميتوان گفت كه قفاري فقط براي ساختن بهانه در راستاي افترا و تهمت اين قسمت از كلام امام را انتخاب نموده تا شايد به پندار او دليل بر مدعايش باشد.
سوال ما از وهابيت در اين خصوص به طور فشرده اين است كه چه كساني يهوديها صهيونيست اشغالگر را از لبنان به طور مفتضحانه و ذلت بار خارج نمودند؟ و چه كساني پرچم مبارزه با يهوديان را امروز در دست دارند؟ آيا حزب الله لبنان كه امروز افتخار مسلمين در اقصي نقاط عالم هستند از كدام مكتب الهام ميگيرد؟ )
[3]. اصول مذهب الشيعة، ج3ص1200-1201.
[4]. اميني، محمد حسين، الغدير، ج1ص315، بيروت ، دارالكتاب العربي، 1379ق.