چرا وهابیون برخلاف دستور قرآن مسلمانان را به جهت توسل تکفیر می کنند؟ چرا وهابیون برخلاف دستور قرآن مسلمانان را به جهت توسل تکفیر می کنند؟ چرا وهابیون برخلاف دستور قرآن مسلمانان را به جهت توسل تکفیر می کنند؟ بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
چرا وهابیون برخلاف دستور قرآن مسلمانان را به جهت توسل تکفیر می کنند؟ چرا وهابیون برخلاف دستور قرآن مسلمانان را به جهت توسل تکفیر می کنند؟ چرا وهابیون برخلاف دستور قرآن مسلمانان را به جهت توسل تکفیر می کنند؟ چرا وهابیون برخلاف دستور قرآن مسلمانان را به جهت توسل تکفیر می کنند؟ چرا وهابیون برخلاف دستور قرآن مسلمانان را به جهت توسل تکفیر می کنند؟

چرا وهابیون برخلاف دستور قرآن مسلمانان را به جهت توسل تکفیر می کنند؟

  وهابیت در راستای مخالفت با آموزه­های قرآن کریم مسئله توسل را مورد انکار قرار داده و قائلین به آن را مشرک می داند. محمد بن عبدالوهاب می­گوید: اگر کسی بگوید:«ای خدا به وسیله پیغمبرت(ص) به تو متوسل می­شوم که مرا مشمول رحمت خود قر

 
وهابيت در راستاي مخالفت با آموزه­هاي قرآن كريم مسئله توسل را مورد انكار قرار داده و قائلين به آن را مشرك مي داند. محمد بن عبدالوهاب مي­گويد: اگر كسي بگويد:«اي خدا به وسيله پيغمبرت(ص) به تو متوسل مي­شوم كه مرا مشمول رحمت خود قرار دهي» چنين شخصي به راه شرك رفته و عقيده­ي او همان عقيده اهل شرك است.[1]
 وهابي­ها با كدام دليل توسل را موجب شرك و كفر مي­دانند و آيات روشن قرآن را ناديده گرفته و بدون هيچ دليلي  ومستندي توسل به انبياء و او لياء الهي را موجب شرك دانسته اند و به تبع آن خون هزاران مسلمان را به بهانه اين كه آنان مشرك اند بر زمين مي ريزند.
در حالي­كه قرآن كريم با تمام شفافيت وجود مبارك پيامبر در ميان مردم را مايه مصونيت و حفظ آنان از عذاب الهي قرار داده و مي­گويد: «وَ مَا كَانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَ أَنتَ فِيهِم؛‏ (اى پيامبر!) تا تو در ميان آنها هستى، خداوند آنها را مجازات نخواهد كرد»[2]
 در اين آيه شريفه وجود مقدس رسول خدا(ص)به خودي خود و بدون توسل مردم، وسيله مصونيت مردم از عذاب قرار داده شده تا چه رسد كه مردم براي نجات از گرفتاري هاي دنيوي و عذاب اخروي به او متوسل گرديده و او وسيله شود تا آنان نجات يابند.
  آيا اين عقيده وهابيت به صورت آشكار با شماري از آيات قرآن كريم منافات ندارد؟ باآنكه در قرآن كريم آيات متعددي وجود دارد كه بر جواز توسل براي رفع حاجات و بخشش گناهان و تقرب به سوي خدا دلالت دارند.
الف. خداوند خطاب به مومنين مي فرمايد:« يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسيلَةَ وَ جاهِدُوا في‏ سَبيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ؛ اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهيزيد! و وسيله‏اى براى تقرب به او بجوئيد! و در راه او جهاد كنيد، باشد كه رستگار شويد! »[3] صاحب تفسير مراغي مي­گويد: مراد از وسيله در اين آيه شريفه چيزي است كه براي جلب رضايت خدا و تقرب به او، به آن توصل جسته مي­شود. وسپس حديثي را از صحيح بخاري و ساير كتاب هاي سنن نقل مي كند كه رسول خدا(ص) در ان وسيله قرار داده شده است. در اين حديث پيامبر خدا (ص) فرموده است:«من قال حين يسمع النداء(الاذان) اللهم رب هذاه الدعوه التامه و الصلاه القائمه آت محمدا الوسيله والفضيله و ابعثه المقام المحمود الذي وعدته، حلت له شفاعتي يوم القيامه؛ هر كسي در هنگام شنيدن اذان بگويد: خداوندا ! اي پروردگار اين دعوت كامل و نماز برپاشده، حضرت محمد(ص) را دستاويز و وسيله بگردان و به او فضيلت عطا كن و اورا به جايگاه ستوده­اي كه وعده­اش دادي برانگيز، در روز قيامت شفاعت من بر اي او حلال مي گردد. »[4]
  اين حديث به روشني دلالت دارد كه خود پيامبر خدا وسيله تقرب به خدا مي­باشد و به همين علت به خواست خداوند داراي مقام محمود بوده تا در روز قيامت براي آمرزش گناهان مومنين شفيع قرار داده شود و او هم از آنان شفاعت كند.
در قرآن كريم آياتي وجود دارد كه به صراحت در موضوع استغفار بر جواز توسل دلالت دارند. يكي از اين آيات در باره گناه فرزندان حضرت يعقوب هنگامي كه به گناه شان اقرار كردند براي بخشيده شدن گناهان شان به پدرشان متوسل مي­شوند تا از خداوند براي آنان طلب مغفرت كنندو پدرش هم كه پيامبر خدا بود به آنان قول مساعد مي­دهد و نمي­گويد كه اين توسل شما غير مشروع است و موجب شرك مي­شود. قرآن اين مطلب را چنين بيان مي كند: « قَالُواْ يَأَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا كُنَّا خَاطِِينَ، قَالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبىّ‏ِ  إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيم‏؛گفتند: اى پدر! براى گناهان ما آمرزش بخواه، كه ما خطا كار بوده‏ايم. گفت: براى شما از پروردگارم آمرزش خواهم خواست، كه او آمرزگار و رحيم است»[5].  
چگونه وهابي­ها حكم به حرمت توسل مي كنند در حالي­كه قرآن كريم  بر جواز و پسنديده بودن توسل به انبياء و اولياء دلالت دارد؟ مثلا آيه­اي كه در آن بخشيده شدن ظالمان و مخالفان بر آمدن آنان نزد رسول خدا و واسطه قرار دادن او پيش خدا متوقف گرديده است، اين مطلب را مي رساند. خداوند خطاب به رسول­الله(ص) مي گويد: «وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُواْ أَنفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُواْ اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُواْ اللَّهَ تَوَّابًا رَّحِيمًا؛ و اگر اين مخالفان، هنگامى كه به خود ستم مى‏كردند (و فرمانهاى خدا را زير پا مى‏گذاردند)، به نزد تو مى‏آمدند و از خدا طلب آمرزش مى‏كردند و پيامبر هم براى آنها استغفار مى‏كرد خدا را توبه پذير و مهربان مى‏يافتند.»[6]
به همين جهت سبكي شافعي گفته است كه توسل و استعانت و تشفّع به نبي(ص) به سوي خدا امر پسنديده است و هيچ كسي از سلف و خلف آن را انكار نكرده تا اين­كه ابن تيميه آمد و آن را منكر شد و از صراط مستقيم عدول نمود و چيزي را بدعت كرد كه هيچ عالمي آن­را نگفته است و با اين بدعت بين اهل اسلام شكاف ايجاد نمود.[7]
 

[1] . محمد بن عبدالوهاب، تطهير الاعتقاد،ص36 بي­نا، بي­نا، و رسائل عمليه، ص145، بي­نا، بي­تا.
[2] . انفال/33.
[3] . مائده/35.
[4] . مراغي، احمد بن مصطفي، تفسير المراغي، ج 6ص109، بيروت، دار احياءالتراث العربي، بي­تا.
[5] . يوسف/97و98.
[6] . نساء/64.
[7] . مناوي، عبدالرووف، فيض القدير شرح جامع الصغير، ج2ص135، مصر، المكتبه التجاريه الكبري، اول، 1356ق.
 


| شناسه مطلب: 84331







نظرات کاربران