چرا وهابیت تمام اهل سنت را کافر دانسته و اعمال عبادی آنان را باطل میدانند؟
وهابی­ها بر اساس چه معیار و مدرکی تمام اهل سنت را کافر می­داند؟ ابن عابدین یکی از علمای معروف حنفی و صاحب کتاب فقهی«حاشیه ابن عابدین» می­گوید: فرقه وهابی تمام اهل سنت را کافر دانسته و فقط خود شان را موحد می­پند
وهابيها بر اساس چه معيار و مدركي تمام اهل سنت را كافر ميداند؟ ابن عابدين يكي از علماي معروف حنفي و صاحب كتاب فقهي«حاشيه ابن عابدين» ميگويد: فرقه وهابي تمام اهل سنت را كافر دانسته و فقط خود شان را موحد ميپندارند. و به طور كلي هر كس با اعتقاد آنان مخالف باشد از ديدگاه آنها مشرك و كافراند و به همين خاطر كشتار اهل سنت و علماي آنان را مباح دانسته اند.[1]
احمد زيني دحلان در خلاصه الكلام مينويسد: محمد بن عبدالوهاب كساني را كه از مذهب او پيروي ميكردند و قبلا فريضه حج را انجام داده بودند، وادار مي كرد كه حجش را اعاده كند و به آنها ميگفت كه حج اول آنها در حال شرك بوده است. همچنين به كساني كه كه به مذهب او ميگرويدند پس از اداي شهادتين مي گفت شهادت سوم را هم بر زبان جاري كنند و بگويند كه قبلا كافر بوده ايم و پدر و مادر ما نيز در حال كفر از دنيا رفته اند. اگر آنان اين شهادت سوم را بر زبان جاري نميكردند دستور قتل شان را صادر ميكرد. او به طور آشكار مي گفت مسلمانان ششصد سال كافر بوده اند و غير از از پيروان خود بقيه مسلمانان را مشرك و كافر ميدانسته و خون و مال شان را حلال و مباح ميشمردند.[2]و به همين علت است كه تمام جنگهاي وهابيها با مسلمين از طرف آنان اسم وعنوان غزوه داده شده اند.[3]
از توجه به اين تفكر و عملكرد محمد بن عبد الوهاب و پيروان او آيا اين نتيجه به دست نميآيد كه درحقيقت شرط مسلماني در نزد محمد بن عبدالوهاب شهادت سوم است نه شهادتيني كه پيامبر اسلام آن را به دستور خدا شرط مسلماني قرار داده و با اقرار به آن خون و مال و ناموس هر انساني محترم و محقون گرديده و تكفير او غير جايز و حرام مي گردد؟ زيرا اين مسلماناني كه از نظر وهابيها كافر و مشرك بوده به وحدانيت خدا و نبوت پيامبر ايمان داشته و به اين دو شهادتين مقر بوده اند و تنها چيزي را كه به آن ايمان و اقرار نداشته اند شهادت سوم است كه محمد بن عبدالوهاب آن را مبني بر تكفير همه مسلمانان ابداع نموده و شرط مسلماني قرار داده است. يعني از ديد گاه وهابيت كسي مسلمان است كه شهادت بدهد همه مسلمانان تا ظهور محمد بن عبدالوهاب و مذهب او كافر بوده اند و هر كسي كه مذهب او را نپذيرد او نيز كافر مي باشد و اگر چنين شهادتي ندهد خود او هم كافر و مهدور الدم خواهدبود ؟ آيا كسي كه در كنار شهادتين، شهادت سوم را آن هم در جهت تكفير مسلمين، شرط اساسي و اصلي مسلمان شدن بداند، خودش را متهم به بدعت گذاري و كفر گويي نكرده است؟ بر مبناي كدام دليل از ديد گاه محمد بن عبدالوهاب مسلمين ششصد سال كافر بوده اند و درين مدت حتي يك نفر مسلمان هم وجود نداشته است؟ آيا با توجه به اين اظهارات و موضع گيري خصمانه محمد بن عبدالوهاب بر عليه مسلمين، جريان وهابيت يك توطئه بر عليه اسلام و تضعيف مسلمين در راستاي تحقق اهداف كفار و سياست مداران آنان، نميباشد؟
[1] . ابن عابدين، حاشيه ردالمختار، ج4ص449، بيروت، دارالفكر، 1415ق.
[2] . دحلان، سيد احمد بن زيني، خلاصه الكلام في بيان امراء البلد الحرام، ص338-340، مكتبه الكليات الازهريه، 1398ق.
[3] . ابن العابدين، حاشيه ردالمختار، ج4ص449، بيروت، دار الفكر ، 1415ق.