چرا ابن تیمیه منزلت پیامبر اعظم را حتی از انسانهای معمولی هم پائین­ تر آورده است؟ چرا ابن تیمیه منزلت پیامبر اعظم را حتی از انسانهای معمولی هم پائین­ تر آورده است؟ چرا ابن تیمیه منزلت پیامبر اعظم را حتی از انسانهای معمولی هم پائین­ تر آورده است؟ بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
چرا ابن تیمیه منزلت پیامبر اعظم را حتی از انسانهای معمولی هم پائین­ تر آورده است؟ چرا ابن تیمیه منزلت پیامبر اعظم را حتی از انسانهای معمولی هم پائین­ تر آورده است؟ چرا ابن تیمیه منزلت پیامبر اعظم را حتی از انسانهای معمولی هم پائین­ تر آورده است؟ چرا ابن تیمیه منزلت پیامبر اعظم را حتی از انسانهای معمولی هم پائین­ تر آورده است؟ چرا ابن تیمیه منزلت پیامبر اعظم را حتی از انسانهای معمولی هم پائین­ تر آورده است؟

چرا ابن تیمیه منزلت پیامبر اعظم را حتی از انسانهای معمولی هم پائین­ تر آورده است؟

    ابن تیمیه در بسیاری از کتابهایش گفته است که پیامبر خدا گاهی رکعات نمازش را اشتباها کم و زیاد می کرد و گاهی هم نماز چهار رکعتی را دو رکعتی می خواند و خود حضرت متوجه این اشتباهش نمی گردید بلکه مأمومین به حضرت تذکر می دادند و حضرت پیامبر بع

 
  ابن تيميه در بسياري از كتابهايش گفته است كه پيامبر خدا گاهي ركعات نمازش را اشتباها كم و زياد مي كرد و گاهي هم نماز چهار ركعتي را دو ركعتي مي خواند و خود حضرت متوجه اين اشتباهش نمي گرديد بلكه مأمومين به حضرت تذكر مي دادند و حضرت پيامبر بعد از تذكر آنان نقيصه يا زياده را جبران مي كرد .
 وي در كتاب مجموع الفتاوي مي گويد: رسول خدا يكي از نمازهاي چهار ركعتي را دو ركعت بجا آورد و از جاي خود بلند شد و به درختي خشكي كه در مسجد بود تكيه داد، سپس شخصي به او گفت يا رسول الله آيا نماز را قصر خواندي يا دو ركعت آن را فراموش كرده اي ؟ آنگاه رسول الله برگشت و دو ركعت ديگر را خواند و نماز را تمام كرد[1].
در جلد ديگري از مجموع الفتاوي دارد كه پيامبر نماز چهار ركعتي را پنج ركعت خواند و ديگران به او تذكر دادند.[2] آيا درست است كه اين­گونه روايات پذيرفته شود؟
روشن است كه فراموش نمودن بخشي از ركعات نماز از كساني سرمي زند كه به اين عبادت بزرگ الهي كه در روايات از آن به معراج مؤمن تعبير شده است، توجه نداشته و به تمام معني غافل باشد ازاينكه در برابر چه كسي قرار دارد و با چه كسي سخن مي­گويد، نه از كسي چون پيامبر خاتم كه عصاره آفرينش بوده و براي هدايت بشر بسوي تقرب به خدا فرستاده شده است
  بنابر اين عمل­سهو آنهم در نماز علاوه بر اينكه با مقام شامخ پيامبر اعظم (ص) تناسب ندارد،  با وظيفه هدايتگري آن حضرت و همه پيامبران الهي نيز در تضاد و تهافت مي­باشد.  به اين بيان كه امكان صدوراشتباه درچنين مواردي, اعتماد در باره نقش الگويي و تعليمي آنان را از بين مي برد؛ زيرا نخستين پايه تربيت، اعتماد به گفته مربي است . اگر كسي در بخشي از تعاليم يك مربي اخلاق احتمال خطا و اشتباه بدهد هرگز در خود كششي براي عمل به تعاليم او احساس نمي­كند.  اشتباه در اين قسمت  كم كم سبب مي­شود كه مردم به تعاليم و گفته هاي وي به ديده ترديد و شك بنگرند زيرا با خود چنين فكر مي­كنند كه وقتي پيامبر در مقام عمل به وظايف شخصي، خطا مي­كند از كجا معلوم كه در بيان احكام و وظايف ديني مردم اشتباه نكند.
  به همين دليل پيامبر در كارهاي عادي خود نيز دچار اشتباه نمي­شود، زيرا گرچه اشتباه در امور روزانه و عادي ملازم با اشتباه در بيان احكام الهي نيست، چه بسا ممكن است كسي از جانب خداوند در بيان احكام و معارف كاملا مصونيت داشته باشد، ولي در امور عادي و روزانه كه اشتباه در آنها به جايي ضرر نمي­زند خطا كارباشد ولي تفكيك ميان اين دو قسمت براي دانشمندان امكان پذير است، اما نوع مردم به زحمت مي توان ميان اين دو موضوع فرق بگذارند. چه بسا با ديدن خطا و اشتباهي جزئي و عادي، به كليه تعاليم وي بدگمان شده و در تمام گفته هاي او احتمال اشتباه دهند و سرانجام اعتماد و اطمينان به گفته او كه پايه تربيت است از ميان برود.
 در سخنان پيشوايان بزرگ ما مسئله سهو و اشتباه از معصوم صريحا نفي شده است، مخصوصاً اگر (روح القدس) را كه همواره مويد و كمك و راهنماي پيامبران است در نظر بگيريم در اين صورت احتمال سهو و خطا منتفي خواهد بود. امام صادق (ع) به مفضل بن عمر فرمود: «روح القدس تحمل النبوه و روح القدس لاينام و لا يغفل و لا يلهو و لا يسهو[3]؛ پيامبر الهي پيوسته به وسيله روح القدس كمك مي شوند، آنان در پرتو كمك هاي او حامل نبوت مي­گردند و پيامبران در سايه نگهباني اين قوه معنوي، از چيزي غافل نمي شوند و سهو بر او عارض نمي گردد»
 كليني در اصول كافي[4]بابي دارد كه در آن احاديثي از پيشوايان معصوم (ع)را نقل مي كند كه همراه پيامبر گرامي و ديگر پيشوايان،فرشته­اي است با عظمت تر از جبرئيل و ميكائيل كه آنان را از لغزش خطا صيانت مي كند.


[1] . مجموع الفتاوي، ج 23 ص40-و ج2ص101 ؛ ج21ص163 ؛ ج 24 ص21 ؛ الفتاوي الكبري، ج 1ص 126؛ الرد علي البكري، ج2ص722،
[2] . مجموع الفتاوي، ج 33 ص 220.
[3] . بصائر الدرجات، ص 132.
[4] . كليني، محمد بن يعقوب، كافي، ج 1،ص 273.
 


| شناسه مطلب: 84362







نظرات کاربران