جامع کبیر حلب
شهر حلب در شمال کشور سوریه، دومین شهر بزرگ و مهم این کشور پس از دمشق است. از نظر تاریخی بسیار قابل توجه و دارای آثار معماری مهم و متعددی از دوره اسلامی است؛ لذا بافت تاریخی آن به ثبت فهرست میراث جهانی سازمان یونسکو رسید. در سال 2006 میلادی نیز در کنار اصف
شهر حلب در شمال كشور سوريه، دومين شهر بزرگ و مهم اين كشور پس از دمشق است. از نظر تاريخي بسيار قابل توجه و داراي آثار معماري مهم و متعددي از دوره اسلامي است؛ لذا بافت تاريخي آن به ثبت فهرست ميراث جهاني سازمان يونسكو رسيد. در سال 2006 ميلادي نيز در كنار اصفهان به عنوان پايتخت فرهنگي جهان اسلام انتخاب شد.
مسجد جامع يا جامع كبير حلب، كه به مسجد اموي نيز شهرت دارد، از مساجد بزرگ اسلامي از سدة نخست هجري است كه به قولي به دست سليمان بن عبدالملك (96-99 ق)، خليفه اموي، در رقابت با مسجد اموي دمشق كه به دست برادرش وليد بن عبدالملك (86-96 ق) ساخته شده، و به قول ديگري نيز به دستور وليد بن عبدالملك ساخته شده است. پلان كنوني مسجد ـ پس از چند مرحله آتشسوزي و بازسازي و توسعة آن ـ از دورة سلطان نورالدين محمود بن زنگي (541-569 ق) است.
منارة مسجد در گوشة شمال غربي صحن آن قرار دارد و ارتفاع آن 45 متر و طول هر ضلع آن 95/4 متر است. بدنة مناره از پنج طبقه با تزيينات متنوع ساخته شده است و در نقطة اتصال طبقات، كتيبه هايي به خط كوفي و ثلث قرار دارد. اين مناره از زيباترين منارههاي مساجد در سوريه و بلكه در جهان اسلام به شمار ميآيد و از نظر تزيينات و جزئيات معماري تقريباً نمونهاي منحصر بهفرد است. البته منارههاي دو مسجد جامع معرّةالنعمان و ادلب نيز تقريباً شبيه منارة مسجد جامع حلب، اما سادهتر از آن است و در دورههاي بعدي به تأثير از همين مناره ساخته شده است.
منارة جامع حلب براي مردم اين شهر از اهميت ويژهاي برخوردار است؛ زيرا پس از قلعة حلب، دومين نماد اين شهر به شمار ميآيد.
اين مناره همچنين از اينرو اهميت دارد كه حاوي كتيبهاي حاوي صلوات بر چهارده معصوم است و تا پيش از تخريب، از قديميترين كتيبههاي شيعي به شمار ميآمد. آنچه وجود چنين كتيبهاي را برروي اين مناره تفسير ميكند، آن است كه اين كتيبه در دورهاي كه تشيّع در حلب انتشار گستردهاي داشته، به اهتمام فخرالدين ابوالحسن محمد بن يحيي بن محمد بن خشّاب، معروف به «ابوالحسن ابن خشّاب»، قاضي شيعه مذهب اين شهر، در نيمة دوم قرن پنجم هجري بنا شده است. گرچه برروي كتيبههاي مناره نامي از ابن خشّاب به چشم نميخورد و در عوض اسامي پادشاهان و حاكمان معاصر وي يعني ملكشاه سلجوقي، قسيمالدوله آقسنقر (478-487 ق) حاكم حلب در دورة سلجوقي و تُتُش ـ پادشاه سلجوقي ثبت شده است، اما مورخان معتبر از جمله ابن عديم حلبي و ابن ابيطيّ حلبي و به نقل از اين دو ابن شدّاد حلبي در كتاب خود الاعلاق الخطيرة (1/1/33-34) به ساخت منارة جامع حلب به اهتمام ابن خشّاب اشاره كردهاند.
نگارندة اين سطور، پيش از اين در مقالهاي با عنوان «كتيبههاي شيعي از قرن پنجم در شمال سوريه» كه در مجلة پيام بهارستان انتشار يافته، به تفصيل بيشتري دربارة اين مناره و كتيبة آن سخن گفته است. اما وقوع اين حادثه او را به نگارش يادداشت پيشرو واداشت.
در اينجا تنها اين نكته را ميافزايد كه سبط ابن العجمي، مورخ حلب در سدة نهم هجري، در كتاب خود كنوز الذهب في تاريخ حلب (1/222) دربارة كتيبة مزبور نوشته است: «وأما الكتابة التي عليها فهي أسماء الأئمة الاثني عشر. ولذلك عصمت في محنة التتار وتيمور من الحريق والتخريب كما تقدّم». (يعني: كتيبهاي كه برروي مناره قرار دارد حاوي اسامي دوازده امام است، و براي همين در فاجعة مغول و تيمور از آتشسوزي و تخريب در امان ماند.)
به هر حال، منارهاي كه به علت وجود اسامي چهارده معصوم بر آن در دو حملة ويرانگر مغول و تيمور لنگ از تخريب در امان ماند، اكنون پس از گذشت حدود 950 سال از ساخت آن و در آغاز هزارة سوم ميلادي، در جنگهاي خانمانسوز سوريه به طور كامل تخريب شد.
مسجد جامع يا جامع كبير حلب، كه به مسجد اموي نيز شهرت دارد، از مساجد بزرگ اسلامي از سدة نخست هجري است كه به قولي به دست سليمان بن عبدالملك (96-99 ق)، خليفه اموي، در رقابت با مسجد اموي دمشق كه به دست برادرش وليد بن عبدالملك (86-96 ق) ساخته شده، و به قول ديگري نيز به دستور وليد بن عبدالملك ساخته شده است. پلان كنوني مسجد ـ پس از چند مرحله آتشسوزي و بازسازي و توسعة آن ـ از دورة سلطان نورالدين محمود بن زنگي (541-569 ق) است.
منارة مسجد در گوشة شمال غربي صحن آن قرار دارد و ارتفاع آن 45 متر و طول هر ضلع آن 95/4 متر است. بدنة مناره از پنج طبقه با تزيينات متنوع ساخته شده است و در نقطة اتصال طبقات، كتيبه هايي به خط كوفي و ثلث قرار دارد. اين مناره از زيباترين منارههاي مساجد در سوريه و بلكه در جهان اسلام به شمار ميآيد و از نظر تزيينات و جزئيات معماري تقريباً نمونهاي منحصر بهفرد است. البته منارههاي دو مسجد جامع معرّةالنعمان و ادلب نيز تقريباً شبيه منارة مسجد جامع حلب، اما سادهتر از آن است و در دورههاي بعدي به تأثير از همين مناره ساخته شده است.
منارة جامع حلب براي مردم اين شهر از اهميت ويژهاي برخوردار است؛ زيرا پس از قلعة حلب، دومين نماد اين شهر به شمار ميآيد.
اين مناره همچنين از اينرو اهميت دارد كه حاوي كتيبهاي حاوي صلوات بر چهارده معصوم است و تا پيش از تخريب، از قديميترين كتيبههاي شيعي به شمار ميآمد. آنچه وجود چنين كتيبهاي را برروي اين مناره تفسير ميكند، آن است كه اين كتيبه در دورهاي كه تشيّع در حلب انتشار گستردهاي داشته، به اهتمام فخرالدين ابوالحسن محمد بن يحيي بن محمد بن خشّاب، معروف به «ابوالحسن ابن خشّاب»، قاضي شيعه مذهب اين شهر، در نيمة دوم قرن پنجم هجري بنا شده است. گرچه برروي كتيبههاي مناره نامي از ابن خشّاب به چشم نميخورد و در عوض اسامي پادشاهان و حاكمان معاصر وي يعني ملكشاه سلجوقي، قسيمالدوله آقسنقر (478-487 ق) حاكم حلب در دورة سلجوقي و تُتُش ـ پادشاه سلجوقي ثبت شده است، اما مورخان معتبر از جمله ابن عديم حلبي و ابن ابيطيّ حلبي و به نقل از اين دو ابن شدّاد حلبي در كتاب خود الاعلاق الخطيرة (1/1/33-34) به ساخت منارة جامع حلب به اهتمام ابن خشّاب اشاره كردهاند.
نگارندة اين سطور، پيش از اين در مقالهاي با عنوان «كتيبههاي شيعي از قرن پنجم در شمال سوريه» كه در مجلة پيام بهارستان انتشار يافته، به تفصيل بيشتري دربارة اين مناره و كتيبة آن سخن گفته است. اما وقوع اين حادثه او را به نگارش يادداشت پيشرو واداشت.
در اينجا تنها اين نكته را ميافزايد كه سبط ابن العجمي، مورخ حلب در سدة نهم هجري، در كتاب خود كنوز الذهب في تاريخ حلب (1/222) دربارة كتيبة مزبور نوشته است: «وأما الكتابة التي عليها فهي أسماء الأئمة الاثني عشر. ولذلك عصمت في محنة التتار وتيمور من الحريق والتخريب كما تقدّم». (يعني: كتيبهاي كه برروي مناره قرار دارد حاوي اسامي دوازده امام است، و براي همين در فاجعة مغول و تيمور از آتشسوزي و تخريب در امان ماند.)
به هر حال، منارهاي كه به علت وجود اسامي چهارده معصوم بر آن در دو حملة ويرانگر مغول و تيمور لنگ از تخريب در امان ماند، اكنون پس از گذشت حدود 950 سال از ساخت آن و در آغاز هزارة سوم ميلادي، در جنگهاي خانمانسوز سوريه به طور كامل تخريب شد.