بناهای وابسته به حرم مطهر بناهای وابسته به حرم مطهر بناهای وابسته به حرم مطهر بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
بناهای وابسته به حرم مطهر بناهای وابسته به حرم مطهر بناهای وابسته به حرم مطهر بناهای وابسته به حرم مطهر بناهای وابسته به حرم مطهر

بناهای وابسته به حرم مطهر

مسجد الخضراء این مسجد در ضلع شرقی صحن مطهر واقع شده و از ساخته‌های قرن هفتم هجری است دو دارای در است که یکی داخل صحن (سومین ایوان سمت راست باب مسلم ابن عقیل) و دیگری بیرون صحن قرار دارد. این مسجد در سال 1375ه‍ .ق توسط شهید آیت‌الله انصاری

مسجد الخضراء

اين مسجد در ضلع شرقي صحن مطهر واقع شده و از ساخته‌هاي قرن هفتم هجري است دو داراي در است كه يكي داخل صحن (سومين ايوان سمت راست باب مسلم ابن عقيل) و ديگري بيرون صحن قرار دارد. اين مسجد در سال 1375ه‍ .ق توسط شهيد آيت‌الله انصاري بازسازي كامل شد و محل تدريس «آيت‌الله ‌العظمي سيد ابوالقاسم خوئي» بوده است و هم‌اكنون، ديوار حائل ميان مقبره ايشان (حجره 31) و مسجد را برداشته و آن را با پنجره‌اي مشبك، پوشش داده‌اند.[1] (تصوير شماره 30)


حسينيه (المدرسة الغروِيه)

در قسمت شمال صحن مطهر، حسينيه‌اي واقع شده كه در گذشته آن را المدرسة الغرويه مي‌خواندند[2] و درِ آن، از ايوان سوم، از زاويه شمال شرقي باز مي‌شود. بناي آن را «سيد محسن زيني» از نيكوكاران نجف ساخته است و براي نماز، مراسم و استراحت زائران به‌كار مي‌رفته است. اين بنا، سال‌ها به‌صورت خرابه‌اي رها شده مانده بود كه پس از سقوط رژيم صدام، توليت آستان مقدس علوي زير نظر «آيت‌الله‌ العظمي سيستاني» به تكميل و بازسازي آن اقدام نمود و هم‌اكنون آماده بهره‌برداري است.[3]

تكيه بكتاشيه

اين تكيه در شمال مسجد الرأس و ضلع غربي حرم مطهر واقع است. داراي سه درِ ورودي است كه يك درِ آن، به ضلع غربي بيرون حرم و دو درِ ديگر، به ايوان‌هاي داخل صحن باز مي‌شود.[4] تكيه بكتاشيه در دوره عثماني ساخته شده و از آن براي اقامت درويشان، استفاده مي‌شده است. اين مكان در گذشته، داراي اوقاف فراواني بوده است. ساختمان آن تا حدودي شبيه صحن آستان علوي است و در ساخت آن از قالب‌هاي سنگي بزرگ استفاده شده است.[5]

صحن حضرت فاطمه(عليها السلام)

قسمت غربي حرم اميرمؤمنان(عليه السلام) در طرح توسعه، به نام حضرت فاطمه زهرا (عليها السلام) ناميده شده است. اين صحن، از ضلع غربي حرم تا مقام امام زين‌العابدين(عليه السلام) در غرب نجف، امتداد مي‌يابد و مساحت بسيار وسيعي را دربر مي‌گيرد. با اجراي اين طرح، فضاي كلي حرم امام علي(عليه السلام) تا 140 هزار مترمربع، گسترش مي‌يابد و مساحت صحن حضرت فاطمه3، نيز ده برابر مساحت فعلي حرم خواهد بود. اين طرح از سال 1387 ه‍ .ش، با همكاري دانشگاه شهيد بهشتي و برخي از دانشگاه‌هاي ديگر ايران، با هزينه‌اي معادل هشتصد ميليارد تومان، آغاز شده است.[6]

مسجد الرأس

در ضلع غربي حرم مطهر امام علي(عليه السلام)، مسجدي وجود داشت كه به «مسجد الرأس» شناخته مي‌شود. درباره علت نامگذاري اين مسجد، دو قول وجود دارد: يكي به سبب قرار گرفتن مسجد در بالاي سر مدفن شريف اميرمؤمنان(عليه السلام) مي‌باشد و ديگري، به علت اين است كه بنابر قولي، سر بريده حضرت امام حسين(عليه السلام)، در اين محل دفن شده است.

گفتني است كه براساس برخي اقوال، سر شريف امام حسين(عليه السلام) در مجاورت يا نزديك مدفن اميرمؤمنان(عليه السلام) در نجف، به خاك سپرده شده است كه در ادامه مطلب به بررسي اين قول مي‌پردازيم.

تحقيقي درباره مدفن رأس الحسين(عليه السلام) 

درباره محل دفن سر شريف امام حسين(عليه السلام)، اقوال متعددي ذكر شده است كه مهم‌ترين آنها، به شرح زير است:

1. كربلا: مشهور ميان علماي شيعه، آن است كه سر شريف امام حسين(عليه السلام) به كربلا بازگردانده شده و نزد بدن مطهر آن حضرت دفن شده است.

2. بقيع مدينه: براساس برخي اقوال، يزيد، سر امام حسين(عليه السلام) را براي عامل خود در مدينه، عمرو بن سعيد بن عاص، فرستاد و او سر شريف را كنار قبر حضرت
فاطمه زهرا3 به خاك سپرد.[7]

3. دمشق: برخي مورخان نيز اشاره كرده‌اند كه پس از آوردن سر امام(عليه السلام) به دمشق، سر شريف در خزانه امويان باقي ماند تا اينكه پس از مدتي، آن را از آنجا خارج نموده و دفن كردند.[8] برخي نوشته‌اند كسي كه سر را از خزانه، خارج و دفن كرد «سليمان بن عبدالملك اموي» بود.[9] خوارزمي افزوده است زماني كه «عمر بن عبدالعزيز» به خلافت رسيد، سر را از آنجا خارج كرد. اما مشخص نشد با آن، چه كرد؛ برخي احتمال داده‌اند كه او، سر را به كربلا بازگرداند.[10] براساس قول ديگري، عمر بن عبدالعزيز سر را از جاي خود خارج نكرد. بلكه عباسيان پس از ورود به دمشق، سر را از محل دفن آن خارج كردند و با خود به محل نامعلومي بردند.[11]

4. قاهره: در زمان خلافت فاطميان مصر، در شهر عسقلان فلسطين، زيارتگاهي وجود داشته كه محل دفن سر امام حسين(عليه السلام) به شمار مي‌آمده است. «طلائع بن رُزَيك»، وزير الفائز، خليفه فاطمي، از ترس آنكه صليبيان، عسقلان را اشغال كنند، تصميم گرفت سر
امام حسين(عليه السلام) را از آنجا به قاهره منتقل كند و بدين منظور در «باب زُوَيله» قاهره، مسجدي براي دفن كردن سر بنا كرد. اما پس از رسيدن سر به قاهره، به دستور الفائز، آن را به كاخ‌هاي خلفاي فاطمي منتقل كردند و پس از ساختن زيارتگاه مخصوصي در سال 549ه‍ .ق، سر را در آنجا دفن كردند.[12] مورخ ديگري گفته است كه سر را در سال 548ه‍ .ق، به قاهره منتقل كردند و در سرداب قصر زمرّد قرار دادند و سپس نزديك «قبة الديلم» دفن كردند.[13] امروزه زيارتگاه رأس الحسين(عليه السلام) قاهره، از زيارتگاه‌هاي مهم و مشهور قاهره به شمار مي‌آيد و نزد مردم مصر، از اهميت ويژه‌اي برخوردار است.

5. نجف اشرف: قول ديگر درباره محل دفن سر امام حسين(عليه السلام)، شهر نجف است. مبناي اين قول، رواياتي است كه در برخي منابع حديثي مهم شيعه نقل شده است؛ از جمله شيخ كليني و ابن‌قولويه روايت كرده‌اند كه حضرت امام صادق(عليه السلام) به همراه فرزندشان اسماعيل و راوي (يزيد بن عمر بن طلحه)، از حيره به قصد زيارت اميرمؤمنان(عليه السلام) به نجف رفتند و هر سه در آنجا نماز خواندند. سپس امام(عليه السلام) به فرزندش اسماعيل گفت: بايست و بر جدت حسين بن علي(عليه السلام) سلام بده. راوي از امام پرسيد: «آيا امام حسين(عليه السلام) در كربلا نيست؟» حضرت فرمود: «بلي. اما هنگامي كه سر مطهر آن حضرت را به شام آوردند، يكي از دوستان ما آن را ربود و كنار اميرمؤمنان(عليه السلام) دفن كرد».[14]

كليني و ابن قولويه، روايت ديگري نيز نقل كرده‌اند كه «ابان بن تغلب» مي‌گويد:

همراه امام جعفر صادق(عليه السلام) بودم. ايشان از پشت كوفه عبور كرد و در جايي، از مركب پياده شد و دو ركعت نماز خواند. بعد اندكي جلو رفت و دو ركعت ديگر نماز خواند. سپس كمي حركت كرد و باز پياده شد و دو ركعت نماز خواند. سپس فرمود: «اينجا قبر اميرمؤمنان(عليه السلام) است». عرض كردم: «فدايت شوم! پس آن دو مكان كه در آن نماز خوانديد، چه بود؟» حضرت فرمود: «يكي مكان سر امام حسين(عليه السلام) بود و ديگري، جاي منبر قائم[».[15]

در روايت سومي نيز از حضرت امام صادق(عليه السلام) نقل شده است كه فرمود:
«وقتي به غَري (نجف) وارد شدي، دو قبر مي‌بيني: قبر بزرگ و قبر كوچك. قبر بزرگ، قبر اميرمؤمنان(عليه السلام) است و قبر كوچك، محل دفن سر حسين بن علي8 است».[16]

همچنين در روايت ديگري از «يونس بن ظبيان» نقل شده است كه به همراه امام صادق(عليه السلام) از حيره خارج شد و امام(عليه السلام) در دو نقطه نزديك به يكديگر، نماز خواند و بعد به راوي گفت كه يكي از اين دو جا، قبر اميرمؤمنان(عليه السلام) و ديگري، مدفن رأس الحسين(عليه السلام) است كه آن را پس از فرستادن به شام، به كوفه بازگرداندند و خداوند آن را به نزد اميرمؤمنان(عليه السلام) فرستاد. پس سر با جسد و جسد با سر است.[17]

با استناد به اين روايات، برخي معتقدند كه مدفن شريف سر امام حسين(عليه السلام)، كنار قبر مطهر اميرمؤمنان(عليه السلام) و در محلي كه امروزه به مسجد الرأس شهرت يافته است، قرار دارد. اما براساس ديدگاه ديگري، محل دفن سر بريده امام(عليه السلام) كه در روايات فوق نيز به آن اشاره شده منطبق بر مسجد حنانه، در شرق نجف، دانسته شده است كه امروزه در آنجا، ضريحي منسوب به سر امام حسين(عليه السلام) وجود دارد كه در ادامه بحث به آن، اشاره خواهيم كرد.

همچنين گفتني است، در كتب ادعيه، زيارتنامه‌اي براي امام حسين(عليه السلام) وارد شده است كه خواندن آن، به‌ويژه در حرم اميرمؤمنان(عليه السلام) مستحب است. برخي علما افزون‌بر روايات بيان شده، اين زيارتنامه را نيز قرينه‌اي بر وجود سر امام حسين(عليه السلام) در روضه مطهر
امام علي(عليه السلام) در نجف دانسته‌اند.

به هر حال، همان‌گونه كه اشاره شد، بيشتر علما و مشاهير شيعه، از ديرباز تاكنون معتقدند سر مبارك امام(عليه السلام) به بدن آن حضرت در كربلا ملحق گرديده و در آنجا به خاك سپرده شده است.

مقامهاي ائمه: در محدوده حرم اميرمؤمنان(عليه السلام) 

در محدوده حرم اميرمؤمنان(عليه السلام) مقام‌هايي منسوب به چند تن از ائمه: وجود داشته است كه متأسفانه در جريان توسعه حرم مطهر، از بين رفته است. اين مقام‌ها عبارت‌اند از:

3. مقام امام زينلعابدين(عليه السلام) 

اين مقام، متصل به صحن حرم اميرمؤمنان(عليه السلام) از سمت غربي آن قرار داشته است. اما در نتيجه احداث ورودي غربي صحن شريف، از بين رفته است.[18]

4. مقام امام جعفر صادق(عليه السلام) 

اين مقام، نزديك مسجد الرأس و سمت چپ كسي كه از باب الفرج (درِ جنوب غربي حرم) وارد مي‌شود، قرار داشته است. اين مقام كه مساحتي حدود صد مترمربع و گنبدي سفيدرنگ داشت، تا حدود پنجاه سال گذشته، پابرجا بود. اما اكنون اثري از آن، باقي نمانده است.[19]

5. ساباط (گذر) امام زمان(عج)

«سيد بهاءالدين حسيني نيلي»، از علماي قرن هشتم هجري، نقل كرده است كه در سال 720ه‍ .ق، حضرت مهدي(عج) شبي به خانه يكي از شيعيان كه فلج بود، آمد و او را شفا داد و سپس او را به يك ساباط (گذر) برد كه متصل به ديوار حرم امام علي(عليه السلام) بود و به او گفت: «اين ساباط، محل رفت‌وآمد من براي زيارت جدم اميرمؤمنان(عليه السلام) است. پس هر شب آن را ببند». از آن زمان، اين ساباط به زيارتگاه مردم نجف تبديل شد و هركس براي آنجا نذري مي‌كرد، حاجتش برآورده مي‌شد.[20] با توجه به توسعه‌هاي مكرر آستان مقدس پس از تاريخ گفته شده، اين ساباط به احتمال زياد در محدوده صحن شريف قرار گرفته و امروزه نشاني از آن باقي نمانده است.

 

 
[1]. راهنماي مصور سفر زيارتي عراق، سيد احمد علوي، ص120.

 

[2]. سياحت شرق، آقانجفي قوچاني، ص99.

 

[3]. راهنماي مصور سفر زيارتي عراق، ص121.

 

[4]. همان، ص122.

 

[5]. ماضي النجف وحاضرها، ج1، ص91.

 

[6]. راهنماي مصور سفر زيارتي عراق، ص126.

 

[7]. ترجمة الامام الحسين(عليه السلام) ومقتله من القسم غير المطبوع من كتاب الطبقات الكبري، محمد بن سعد، ص84؛ مقتل الحسين، خوارزمي، ج2، ص83؛ تذكرة الخواص، سبط ابن الجوزي، ص239؛ البداية والنهاية، ابن كثير، ج8، ص204؛ شذرات الذهب في اخبار من ذهب، ابن عماد الحنبلي، ج1، ص275.

 

[8]. مقتل الحسين، ج2، ص83؛ تاريخ مدينة دمشق، ج69، ص161؛ تذكرة الخواص، ص239؛ مثير الاحزان، ابن نما، ص107؛ البداية والنهاية، ج8، ص204.

 

[9]. مقتل الحسين(عليه السلام)، ج2، ص83؛ تاريخ مدينة دمشق، ج69، ص161.

 

[10]. مقتل الحسين(عليه السلام)، ج2، ص84.

 

[11]. تاريخ مدينة دمشق، ج69، ص161.

 

[12]. الروضة البهية الزاهرة في خطط المعزية القاهرة، عبدالله بن عبدالظاهر مصري (ابن عبدالظاهر)، ص30.

 

[13]. الخطط المقريزية، المقريزي، ج2، ص204.

 

[14]. الكافي، الكليني، ج4، ص571؛ كامل الزيارات، ص31؛ ترجمه كامل الزيارات، ص97.

 

[15]. الكافي، ج4، ص572؛ كامل الزيارات، ص31؛ ترجمه كامل الزيارات، ص98.

 

[16]. كامل الزيارات، صص31 و 32؛ ترجمه كامل الزيارات، ص99.

 

[17]. كامل الزيارات، صص31 و 32؛ ترجمه كامل الزيارات، صص 105 و 106.

 

[18]. ماضي النجف وحاضرها، ج1، ص95.

 

[19]. راهنماي مصور سفر زيارتي عراق، ص123.

 

[20]. السلطان المفرّج عن اهل الايمان، بهاءالدين نيلي، صص 47 و 48؛ و به نقل از همين كتاب در: بحار الانوار، المجلسي، ج52، ص74.

 


| شناسه مطلب: 85858







نظرات کاربران