شخصیت رجالی عکرمه را که وهابیت زیر سؤال برده است، از دیدگاه شیعه توضیح دهید.
عکرمه، غلام عبدالله بن عباس بن عبد المطلب بود که پس از مرگ ابن عباس، علی ابن عبدالله او را به چهار هزار دینار به خالد بن یزید بن معاویه فروخت.[1] او جزو خوارج و از پیروان نجد حروری بود که دشمنی‌شان با امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) به اوج رسیده بود. ع
عكرمه، غلام عبدالله بن عباس بن عبد المطلب بود كه پس از مرگ ابن عباس، علي ابن عبدالله او را به چهار هزار دينار به خالد بن يزيد بن معاويه فروخت.[1] او جزو خوارج و از پيروان نجد حروري بود كه دشمنيشان با اميرالمؤمنين علي(عليه السلام) به اوج رسيده بود. عكرمه از مبلغان آنها بود و به اطراف ميرفت و مردم را به مذهب خوارج و دشمني با امير المؤمنين علي(عليه السلام) دعوت ميكرد. اهل آفريقا عقيده خوارج افراطي را از عكرمه گرفتهاند.[2]
وي غلام ابن عباس، از مشاهير و بزرگان اسلام، بود و رابطه نزديكي با پيامبر(صلي الله عليه و آله) داشت. ازاينرو، عكرمه با استفاده از ابن عباس، دروغهايي را به پيامبر(صلي الله عليه و آله) نسبت ميداد و ميگفت: «ابن عباس مولاي من، از رسول خدا(صلي الله عليه و آله) اينگونه روايت كرد».[3]
نقل كردهاند كه عكرمه به آموزههاي اسلام شبهه وارد ميكرد و آموزههاي دين را مسخره ميكرد و از مشهورترين گمراهان و بدخواهان اسلام بود. از او چنين نقل شده است كه ميگفت: «خداوند آيات متشابه قرآن را نازل كرده تا به وسيله آن گمراه كند».[4]
عكرمه بر خلاف همه مدعي بود كه آيه تطهير فقط در شأن همسران پيامبر(صلي الله عليه و آله) نازل شده است و در اين باره به گونهاي مبالغه ميكرد كه در بازارها فرياد ميزد:
«من حاضرم در ادعاي خود مباهله كنم». او خطاب به مردم ميگفت: «عقيدهاي كه داريد درست نيست؛ اين آيه فقط در شأن همسران پيامبر(صلي الله عليه و آله) نازل شده است».[5]
«من حاضرم در ادعاي خود مباهله كنم». او خطاب به مردم ميگفت: «عقيدهاي كه داريد درست نيست؛ اين آيه فقط در شأن همسران پيامبر(صلي الله عليه و آله) نازل شده است».[5]
نقل است علي بن عبدالله بن عباس، براي اين ادعا، او را به در مستراح بسته بود. به او گفتند: «آيا از خدا نميترسي؟» پاسخ داد: «اين خبيث بر پدرم دروغ ميبندد».[6] گفته شده است: عكرمه انگشتر طلا به دست ميكرد، آواز ميخواند و به بينمازي و بازي نرد متهم بود[7].
مسلم بن حجاج در صحيحش و مالك از او حديث نقل نكردهاند.[8]
نقل شده است كه پسر عمر به غلام خود ميگفت: «آگاه باش اي نافع! تقواي خدا پيشه كن و مانند عكرمه كه به ابن عباس دروغ نسبت داد، به من نسبت دروغ نده».[9]
سعيد بن مسيب نيز به غلام خود ميگفت: «اي برد! مبادا مانند عكرمه كه به ابن عباس نسبت دروغ ميدهد، تو نيز به من نسبت دروغ دهي».[10]
به همين دلايل و دلايل ديگر، مردم، جنازه عكرمه را رها كردند و هيچ كس جنازه او را حمل نكرد تا اينكه چهار غلام سياه پوست سوداني را براي اين كار اجير كردند.[11] در نتيجه، عكرمه فاسد العقيده، دشمن اهل بيت، دروغگو و منحرف بوده است و دانشمندان علم رجال به احاديثش اعتماد نداشتهاند.
[1]. طبقات الكبري، ابن سعد، ج5، ص219.
[2]. ميزان الاعتدال في نقد الرجال، ج3، ص96.
[3]. امام شناسى، سيد محمد حسين حسينى تهرانى، ج3، ص211.
[4]. ميزان الاعتدال في نقد الرجال، ج3، ص94.
[5]. فتح القدير، شوكاني، ج4، ص279.
[6]. ميزان الاعتدال، ذهبي، ج3، ص94
[7] همان، ج3، ص95.
[8]. العواصم والقواصم، محمد بن إبراهيم بن علي بن المرتضى بن المفضل الحسني القاسمي ابن الوزير، ج9، ص244.
[9]. تهذيب الكمال في أسماء الرجال، مزي، ج30، ص379.
[10]. همان.
[11]. من سؤالات أبيبكر أحمد بن محمد بن هانئ الأثرم أباعبدالله أحمد بن محمد بن حنبل، أبوعبدالله أحمد بن محمد بن حنبل بن هلال بن أسد الشيباني، ص39.