فضایل علی علیه السلام در کلام صحابه
شیعه می‌گوید: فضیلت‌های علی[ علیه السلام ] و همچنین نصّ دال بر امامت او، به تواتر ثابت شده است. در حالی‌ که آن شیعیانی که از اصحاب نبوده‌ و پیامبر صلی الله علیه و آله را ندیده‌اند و سخن او را نشنیده‌اند و اگر روایتی را
شيعه ميگويد: فضيلتهاي علي[ عليه السلام ] و همچنين نصّ دال بر امامت او، به تواتر ثابت شده است. در حالي كه آن شيعياني كه از اصحاب نبوده و پيامبر صلي الله عليه و آله را نديدهاند و سخن او را نشنيدهاند و اگر روايتي را به صحابه نسبت ندهند، نقل آنها مرسل و منقطع است و صحيح نيست. از سويي ديگر صحابهاي كه شيعه آنها را قبول دارد نيز شمارشان چندان كم است كه تواتر بر آنها اطلاق نميشود. شيعه همچنين در بسياري از اصحاب كه فضيلتهاي علي[ عليه السلام ] را نقل كردهاند، عيبجويي مينمايد و آنها را به كفر متهم ميكنند.
شيعيان بسياري را كه قرآن آنها را ميستايد متهم به دروغگويي و كتمان حقيقت ميكنند، در حالي كه دروغگويي افراد اندكي ـ كه شيعه آنها را قبول دارد ـ محتملتر است.
پاسخ
همچنانكه پيش از اين گذشت، شيعه فقط تعداد اندكي از صحابه را مورد طعن قرار ميدهد، نه اكثر آنان را. از جانب ديگر شيعه، فضيلتهاي علي عليه السلام را فقط به اصحابي كه حق اهل بيت پيامبر صلي الله عليه و آله را ضايع كردند نسبت نميدهد، بلكه از بسياري صحابه فضيلتهاي علي عليه السلام را از رسول خدا صلي الله عليه و آله نقل ميكند.
بنابراين كساني كه حق اهل بيت: را ناديده گرفتند اگر درباره فضيلتهاي علي عليه السلام روايتي نقل كردهاند، شيعه روايت آنها را كنار نميگذارد، بلكه به آن بيش از روايتهاي دوستداران علي عليه السلام اهميت ميدهد؛ زيرا سخن مخالفان به نفع كسي، بزرگترين دليل بر حقانيت او خواهد بود. به عنوان نمونه وقتي از قول عايشه گفتهاند: «نزد رسول خدا، محبوبترينِ زنان فاطمه و محبوبترينِ مردان علي بود»[1]، با توجه به اينكه عايشه جنگ جمل را عليه علي عليه السلام رهبري كرد، اين گفتار بيش از سخنان دوستداران علي عليه السلام اهميت دارد؛ زيرا نشان ميدهد عايشه درباره فضيلتهاي علي عليه السلام آنقدر از رسول خدا صلي الله عليه و آله شنيده است كه با همه دشمنياش با علي عليه السلام ، نميتواند همه آنها را كتمان كند. از طرفي استدلال به روايت مخالف، ازآنرو است كه دست كم به آنچه خود قبول دارد ملزم شود.
خداوند در قرآن نيز از سخنان اهل كتاب كه رسالت رسول خدا صلي الله عليه و آله را منكر بودند عليه خود آنها استدلال نموده است آيا شما ميتوانيد بگوييد: چون آنها كه رسالت رسول خدا صلي الله عليه و آله را نپذيرفتند كافر هستند سخن آنها مورد قبول نيست؟
آنجا كه سخن آنها عليه خودشان باشد مورد قبول است.
اينكه ميگوييد «بسياري از اصحاب كه قرآن آنها را ميستايد»، سخن حقي نيست؛ زيرا خداوند ميفرمايد: {إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللهِ أَتْقاكُمْ}؛ «گراميترين شما نزد خداوند باتقواترين شماست». (حجرات: 1 عليها السلام )
بايد دانست چه كساني و چه تعدادي از اصحاب پيامبر صلي الله عليه و آله پس از رسول خدا صلي الله عليه و آله ، حق اهل بيت: را رعايت نمودند؛ زيرا بر پايه آيه «موّدت» و حديث «ثقلين» و...، فقط آنان كه حق اهل بيت: را رعايت كردند، نزد خدا و پيامبر صلي الله عليه و آله ستودني هستند.
[1]. تاريخ مدينة دمشق، ج 42، ص 261؛ نظم درر السمطين، ص 102.