دلایل بیعت انصار با ابوبکر
انصار ابتدا با ابوبکر مخالفت کردند و مردم را به بیعت سعد بن عباده فرا خواندند و علی[ علیه السلام ] در خانه‌اش نشست؛ نه با ابوبکر بود نه با مخالفان او. سپس انصار با ابوبکر بیعت کردند؛ بیعت آنان می‌تواند یکی از دلایل ذیل باشد: 1. از آنها با اجب
انصار ابتدا با ابوبكر مخالفت كردند و مردم را به بيعت سعد بن عباده فرا خواندند و علي[ عليه السلام ] در خانهاش نشست؛ نه با ابوبكر بود نه با مخالفان او. سپس انصار با ابوبكر بيعت كردند؛ بيعت آنان ميتواند يكي از دلايل ذيل باشد:
1. از آنها با اجبار بيعت گرفته شد؛
2. به حقانيت ابوبكر پي بردند؛
عليها السلام . بيهدف بيعت كردند.
اگر شيعه بگويد به اجبار از انصار بيعت گرفتند، اين ادعا دروغ است؛ چون براي بيعت گرفتن، هيچ درگيري و تهديدي صورت نگرفت و كسي شمشير نكشيد و امكان هم نداشت چنين درگيري بهوجود آيد؛ چون انصار بيش از دو هزار قهرمان اسبسوار و همه از يك قبيله بودند... .
همچنين اگر انصار ابوبكر را حق تشخيص نميدادند، هرگز پسرعمويشان، سعدبن عباده را رها نميكردند... . پس تنها علت بيعت آنها با ابوبكر اين بود كه از پيامبرشان در حقانيت خلافت ابوبكر دليل درستي داشتند.
پاسخ
در پرسش عليه السلام 5 گفته بوديد كه اصحاب بر خلافت ابوبكر اجماع داشتند، اما اينجا ميگوييد با خلافت ابوبكر مخالفت كردند!
ميگوييد: «علي در خانهاش نشسته بود». اين سخن يا نشان از بيخبري شما از تاريخ است يا نمايانگر عناد و كينهورزي شما با علي عليه السلام ؛ زيرا در واقعه سقيفه، علي عليه السلام در خانه ننشسته بود، بلكه در حال غسل دادن بدن مطهر رسول خدا صلي الله عليه و آله بود كه ابوبكر و عمر از اين فرصت استفاده كردند و در سقيفه خلافت را به نام ابوبكر تمام كردند و حتي صبر نكردند غسل بدن پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله تمام شود.[1]
گفتيد: «انصار در آغاز با خلافت ابوبكر مخالف بودند و سپس با او بيعت كردند». چرا از خود نميپرسيد كه چگونه در يك مجلس، انصار نخست مخالف ابوبكر بودند و سريع تغيير عقيده دادند و با ابوبكر بيعت كردند؟
ميگوييد: «انصار دلايل درستي از پيامبر صلي الله عليه و آله بر حقانيت ابوبكر داشتند»! اگر چنين بود، چرا در آغاز مخالف ابوبكر بودند.
ميگوييد: «هيچ تهديد و درگيري در بيعت گرفتن براي ابوبكر صورت نگرفت»، اما عالمان اهل سنت آوردهاند مخالفان خلافت ابوبكر را تا حد مرگ كتك ميزدند ـ در جواب سؤال عليه السلام 5 گذشت ـ .
ميگوييد: «انصار يك قبيله بودند» در حالي كه انصار دو قبيله بودند: «اوس» و «خزرج» و كينه و دشمني ديرينه آنها با يكديگر كه به بركت دين اسلام در حال فراموش شدن بود را ابوبكر و عمر دامن زدند و از آن بهره بردند و اين رقابت ديرينه آنها را در برابر ابوبكر و هوادارانش در موضع ضعف قرار داد و كار به نفع ابوبكر تمام شد.
ميگوييد: «اگر آنها دليل درستي براي حقانيت ابوبكر نداشتند، پسرعمويشان را رها نميكردند»، اين سخن صحيح نيست؛ زيرا نه قبيله خزرج حاضر بودند رياست قبيله اوس را بپذيرند و نه قبيله اوس ميپذيرفتند رياست را خزرج بر عهده بگيرند، در نتيجه ابوبكر از ضعف آنها استفاده كرد و خليفه شد.
[1]. شرح نهج البلاغه، ابن ابيالحديد، ج 1، ص 218.